کمپین بازاریابی حسی کلینکس در این شماره پیش روی شما است.با مطالعهی این اثر بخوبی میتوان دریافت تا چه حد اجرای یک کمپین مستلزم دانش بازاریابی به همراه ظرایف هنری است.
در شماره های پیشین، از اجرای کمپین بازاریابی حسی برای شرکتهای نفتی شل، بانک اچ اس بیسی، سامسونگ، ال جی، و باشگاه آرسنال نوشته شد. با مطالعهی این کمپینها به ساز و کاری متفاوت خواهیم رسید و آن
اندیشیدن دربارهی بنیاد نظریه های بازاریابی حسی است.
کتاب ""بازاریابی حسی؛ راهنمای کاربردی تجربهی تعاملی"" اثر شاز اسمیلانسکی با ترجمهی پرویز درگی، و محمد سالاری در 376 صفحه این مهم را بر عهده دارد که از لابه لای تئوریها و نظریه های گوناگون، کاربردها را در دنیای صنعت و تجارت معرفی میکند.
ابعاد متنوع بهکاربندی این نظریه ها بیش از پیش باعث خواهد شد تا کارگزاران تبلیغات و بازاریابی از حصار کلیشه ها بگریزند تا بهتر بتوانند توجه مشتری را به محصول خود معطوف کنند، بیشتر بتوانند تجربهی زندهی برند را برای مشتریان تازه نگه دارند؛ چرا که مشتریان یا مصرفکنندگان به طور مداوم در معرض سیل آسای پیامهای مکرر تبلیغاتی هستند، پیامهایی که آنها را به صورت روزمره بمباران میکند و به همین دلیل اثربخشی پیشین را ندارند؛ درست مغایر با آنچه که ""بازاریابی حسی"" در جستجوی راههای پرهیجان، زنده، و نشاط بخشی است که پیوند کالا و خدمات را با مشتری افزون کند.
آیا میخواهید بدانید کلینکس چگونه این راهها را پیموده است که مشتریان خود را با این کالا پیوند زند؟ پاسخ این پرسش را در متن حاضر دنبال کنید.