فیلمهای تبلیغاتی غرب با حضور هنرپیشگان سوپراستار در پی هدفهای افزایش فروش کالا و محصول، برندسازی، وپدیدآیی تصویر جدید برای مشتریان هستند؛ پروژه ای که اتومبیل ساز معروف جهانی یعنی بی ام دبیلیو در سال 2000 آغاز کرد و به موفقیتهای عینی درخشانی دست یافت.
اثر حاضر که به صورت موردی (case study)، فعالیت تبلیغاتی بی ام دبیلیو را در حوزه ی تولید و پخش فیلمها ی تبلیغاتی بررسی می کند، درسهایی برای اتومبیل سازان داخلی دارد از جمله آنکه در پی اجرای هر پروژه ی تبلیغاتی باید اثربخشی تبلیغات با معیارهای عینی و سنجشی ارزیابی شود و از آن مهمتر بازگشت سرمایه گذاریهای انجام شده محاسبه و قابل توجیه باشد. این هم وظیفه ی صاحبان کالا و محصولات است که بار هزینه های سنگین تبلیغاتی را برای رسیدن به سودای فروش، درآمدزایی، برندسازی و پدیدآیی تصویر جدید برای مخاطبان و مشتریان تازه متحمل می شوند، و هم وظیفه ی مؤسسات تبلیغات و کارگزاران تبلیغاتی است که باید در قبال دریافت پول، پاسخگو باشند؛ اتفاقی که در ایران از هر دو سو کمتر جدی گرفته می شود و عمدتاً معیارهای کیفی و کلی مبنای داوریها قرار می گیرد.
امتیاز برجسته ی مقاله ی حاضر در آن است که نگرانیهای سفارش دهندگان تیزرهای تلویزیونی، دغدغه های بی ام دبیلیو برای بهره بردای از اینترنت را با ذکر جزئیات فیلمها، مدت زمان آن، نام بازیگران سرشناس و دلایل انتخاب آنان و در نهایت استراتژی تبلیغاتی اتومبیل ساز معروف را بازگو میکند.