آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۸

چکیده

E=mc2 چه ربطی به بازاریابی دارد؟ عنوان مقاله ای است که به سیر تحولات بازاریابی می پردازد. در این سیر تحولی، مؤلفان به سه موقعیت برجسته ی 1) مدیریت علمی تیلور (1911)، 4 پی جروم مک کارتی، و ارزش ادراک شده ی دان سکستون، استاد برجسته و کهنه کار بازاریابی در دانشگاه کلمبیا پرداخته اند. استاد سینا قربانلو یکی از مؤلفان این اثر است؛ مؤلف، مترجم، و محققی که تألیف و ترجمه کتابهای گوناگونی را در حوزه بازاریابی، تبلیغات، مدیریت، روش تحقیق بر عهده دارد و تاکنون بیش از 20 اثر او چاپ و منتشر شده است. قربانلو اینک در پرتو آثار تألیف و ترجمه ای اش با همراهی همکاری جوان کوشیده است تا سیر تحولات بازاریابی را از سال 1911 به این سو تدوین کند. نگاه تحلیلی این اثر می تواند برای برخی صاحبنظران بازاریابی با تأمل و پرسشهای فراوان روبه رو شود که توسعه مهندسی بازار پیشاپیش آمادگی خود را برای درج تأملات و پرسشها اعلام می دارد و آن را به فال نیک می گیرد. شایان ذکر است اثر دریافتی از مؤلفان،70 صفحه و فراتر از ظرفیتهای یک نشریه است. از این رو به صورت سلسله وار در توسعه مهندسی بازار درج می شود. در این شماره، سیر بازاریابی را از آغاز تا حضور نظریه ی 4 پی بازاریابی می خوانید؛ یعنی در دوره ای که شاخص اصلی آن رشد کند فناوری بود، دوره ای که بازاریابی، کار آسانی بود. در این دوره، بازاریابان با سبدی حاوی چند تدبیر (تاکتیک) نظیر تبلیغ، ترویج، فروش، قیمت گذاری، بسته بندی، روابط عمومی و نظایر آن بازار را از وجود محصولات، ویژگیها، و پولی که باید بابت آن پرداخت می شد، آگاه می ساختند.. سپس محصولات از طریق مجاری توزیع شناخته شده و سنتی به بازارها عرضه می شدند واز سوی فروشندگان یا خرده فروشها با کمترین دردسر به فروش می رسیدند. این سیر تحولی بازاریابی ادامه می یابد تا در بازرگانی و تجارت رشته هایی مانند MBA مطرح می شوند. مؤلفان با اشاره به روند MBA، با تیزبینی پرسشها و شواهدی را معرفی می کنند که بزرگانی نظیر وارن بافت، بیل گیتس، استیو جایز جملگی خارج از محدوده های MBA و تحصیلات و مدارج عالی دانشگاهی اقدامات هوشمندانه ای در بازار و تجارت جهانی به راه انداختند که هوش ربا است. و در پی آن، مؤلفان دیدگاه مدیریت نوین را با فرمول MQ = IQ + EQ + PQ در سال 2009 ارائه می کنند که حاصل دیدگاه صاحبنظر برجسته ای به نام جو اوئن است. افشره ی این فرمول چنین است : هوش مدیریتی حاصلجمع هوش عقلانی (IQ)، هوش عاطفی (EQ)، هوش سیاسی است. برای توضیح بیشتر در این باره، مطالعه ی مقاله ی E=mc2چه ربطی به بازاریابی دارد؟ توصیه می شود.

تبلیغات