آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۳

چکیده

ابن سینا با توجه به ویژگیهای معرفتی قاعده «ذوات الاسباب» مدعی است علم یقینی به امور سبب دار فقط از راه علم به علل آنها بدست میآید. براساس این، ظاهراً طرح دیگر راههای محتمل شناخت، از جمله برهانهای «انّی مطلق» و «دلیل» نامعتبر است. اما او تصریح میکند که هرگاه حد وسط و ثبوت اکبر بر اصغر دو لازمِ حد اصغر باشند، امکان اقامه نوعی برهان انّی یقین آور وجود دارد. بدین لحاظ تأکید بر نقش معرفتی علت، نافی هر نوع معرفت یقینی از غیر طریق علت نیست. همچنین وی تعقل جزئی بنحو کلی را نیز ادراک از راه اسباب و علل دانسته و آن را مفید کلیت و یقین معرفی میکند. از سوی دیگر، بعقیده ابن سینا، علم به علت مستلزم تحقق علم بالفعل به معلول نیست. او برای انتقال از علم بالقوه به علم بالفعل دو شرط قائل میشود: نخست آنکه، رابطه لزومی علت و معلول باید بر سبیل وضع و حمل و بشکل قضیه بیان شود و دیگر آنکه در برهان، علاوه بر علم به علت، علوم دیگری باید ضمیمه شوند، تا نتیجه یقینی حاصل شود. مقاله حاضر نقش معرفتی علت در مباحث مختلف فلسفه ابن سینا را بررسی میکند.

تبلیغات