آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

تا پیش از پیدایش زبان شناسی شناختی، استعاره فقط یک ویژگیِ زبان ادبی و مخصوصاً شعر درنظر گرفته می شد که با دیگر صورت های زبانی رابطه اندکی داشت. اما مطالعات شناختی در زمینه استعاره این دیدگاه سنتی را تغییر داده است. در این پژوهش، پس از معرفی رویکرد شناختی به استعاره، به بررسی ده کتاب داستان از مجموعه داستان های منتشر شده برای گروه سنی کودکان و نوجوانان می پردازیم. هدف از این بررسی این است که بدانیم چه انواعی از استعاره (با توجه به نظریات لیکاف در سال های 1980 و 1992) در این کتاب ها به کار رفته اند و کدام یک از این انواع بیشتر به کار رفته و اساساً در این کتاب ها از استعاره برای تسهیل درک چه مفاهیم ذهنی استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که، از میان انواع استعاره هایی که لیکاف معرفی کرده است، شخصیت بخشی، که از جمله استعاره های هستی شناسانه است، بیش از دیگر انواع استعاره در این داستان ها به کار رفته است و نوع استعاره های به کاررفته در این کتاب ها در غالب موارد با مراحل رشد شناختی و تفکرکودک، که پیاژه بیان کرده سازگاری دارند، همچنین نتایج نشان می دهد که استعاره ها نقش مهمی دارند در این که کودکان و نوجوانان برخی مفاهیم را بیاموزند و برخی مفاهیم پیچیده و انتزاعی را بهتر درک کنند.

تبلیغات