براساس نظر کارل راجرز ـ یکی از بنیان گذاران روان شناسی انسان گرا ـ زندگی اصیل، زندگی ای است که براساس خواست طبیعی انسان شکل بگیرد. وی نتیجه می گیرد که چون انسان دین دار به منظور جلب رضایت خداوند همواره از خواست طبیعی خود چشم پوشی می کند، درست لحظه ای که کاملاً دین دار است، کاملاً با خودش بیگانه است. این دیدگاه، ضمن غفلت از تفاوت اساسی زیست طبیعی و زیست فطری، تصوری محدود یا مبهم از برخی مفاهیم اساسی و ضروری در تبیین افعال انسانی، ازجمله خواست طبیعی، محدودیت های کمال زا، غایت، عشق، قانون و ... دارد. نوشتار حاضر درصدد تقریر اجمالی این نظریه و سپس نقد تفصیلی آن است.