بر اساس تئوری نمایندگی، تضاد منافع میان مالکان و مدیران هزینههای نمایندگی را سبب میشود. قوانین مربوط به حاکمیت شرکتی درصدد تخفیف این هزینهها هستند. یکی از ابزارهای بااهمیت در این حوزه تمرکز مالکیت و امکان کنترل عملکرد مدیران است. این مطالعه درصدد شناسایی رابطه بین تمرکز مالکیت، عملکرد شرکت و سیاست تقسیم سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. از اینرو، تعداد 64 شرکت در طی دوره 1380 تا 1388 بررسی شدند. رویکرد انتخابی برای آزمون فرضیات با استفاده از تلفیق دادههای مقطعی و زمانی است. در این تحقیق، از روش رگرسیون حداقل مربعات ادغام شده (پانل دیتا) استفاده شده است. تمرکز مالکیت با استفاده از درصد مالکیت سهامداران عمده بالای 5 درصد، عملکرد با استفاده از سه معیار ROA ، ROE و Q توبین و سیاست تقسیم سود با استفاده از نسبت سود تقسیمی ( DPS/EPS ) سنجیده شد. نتایج تحقیق نشان داد در سطح اطمینان 95% بین تمرکز مالکیت و دو معیار عملکرد یعنی ROE و Q توبین رابطه معنادار وجود دارد؛ یعنی هرچه تمرکز مالکیت بیشتر باشد، کنترل بیشتری بر مدیران اعمال شده، عملکرد شرکت بهبود مییابد. همچنین بین معیارهای عملکرد ROA و Q توبین و نسبت سود تقسیمی رابطهای معنادار مشاهده شد؛ به این معنا که بهبود عملکرد میتواند افزایش سود تقسیمی را به دنبال داشته باشد. در عین حال، از نظر آماری رابطهای معنادار بین تمرکز مالکیت و نسبت سود تقسیمی مشاهده نشد.