هدف مقاله حاضر بررسی اوزانی است که هم در شعر عربی و هم در شعر فارسی به کار می رود. در این راستا نظریه گلستون و ریاد (1998) درباره اوزان شعر سنتی که منطبق بر نظریه خلیل بن احمد، «عالم نحو و واضع علم عروض» است، مورد بحث و نقد قرار می گیرد. نظریه گلستون و ریاد یکی از نظریه های تاثیرگذار در شرح و طبقه بندی علمی نظریه الخلیل است که در چارچوب وزن شناسی نوایی نوشته شده است. این نظریه در اصل براساس اوزان شعر عربی است، اما به روشنی می توان آن را به اوزان شعر فارسی اعمال کرد. واحدهای شعر در این نظریه عبارتند از: هجا، پایه، مترون، و مصراع که مشخصه بارز آنها دو عضوی بودن است. در این تحقیق ابتدا تمامی ابعاد این نظریه طرح می شود و مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. پس از آن به بررسی الزامات نظری این چارچوب برای بررسی وزن شعر فارسی و کفایت یا عدم کفایت آن در این حوزه می پردازیم. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که درک و دریافت متفاوت فارسی زبانان و عرب زبانان از شعر فارسی و عربی مبنای واج شناختی دارد.