عقل و وحی، دو پیامبر درون و برون و دو حجت الاهی برای رسیدن به سعادت هر دو سرا هستند. سخن درباره چیستی و گستره هر یک از این دو منبع معرفتی، دغدغه ای فراگیر است؛ اما مهم ترین دغدغه که از گذشته ها مورد بحث بوده، چالش بر سر رفع تعارض آموزه های وحیانی و داده های عقلانی است که اندیشمندان بزرگ هر دوره فکری نیز بدان پرداخته اند.
این پژوهش در جستجوی رهیافت «فخررازی»، فیلسوف، متکلم و مفسر بزرگ قرن ششم و هفتم است که تلقی وی از آموزه های الاهی و بشری و میزان همخوانی این دو، بسیار مهم است. وی فردی «اشعری» است؛ اما در این منازعه، جانب عقل را گرفته، پشتوانه نقل را عقل دانسته و گستره آن را نیز بر عهده همان می داند. البته فخر رازی در دوران آخر عمر خویش، به پژوهش های قرآنی و عرفانی روی می آورد و نص گرایی را بر خردپیشگی ترجیح می دهد.