اندیشه حافظ بر خلاف آنچه که حافظ شناسی سنتی ارائه می دهد، شالوده های استواری دارد که شرح و گزارش شعر حافظ بدون دخالت دادن آنها، به نتیجه مطلوب و موجهی دست نخواهد یافت . این بنیآنها که در حقیقت همان دغدغه ها و دل مشغولی های روزانه حافظ است و استخوان بندی تفکر او را تشکیل می دهند، در شعر حافظ متعدد است اما از آن میان می توان چهار شالوده و بنیان اصلی آن را بدین گونه برشمرد:
اندیشیدن به مرگ و ناکامی انسان؛
جبر گرایی؛
هستی شناسی شکاکانه؛
لذت جویی و هدنیسم؛