شاخص های سودآوری شرکتها
آرشیو
چکیده
سرمایهگذاران و اعتباردهندگان مستمراً به ارزیابی توان کسب سود مدیران میپردازد. سرمایهگذاران به دنبال شرکتهایی میگردند که احتمال افزایش ارزش سهام آنها میرود. اعتباردهندگان نیز تمایل دارند به شرکتهای سودآوری وام دهند که آنها توان پرداخت بدهیهای خود را دارند. تصمیمهای سرمایهگذاری و اعتباری اغلب شامل مقایسه شرکتها میباشد. اما مقایسه سود ویژه یک شرکت بزرگ با سود ویژه شرکت تازهکاری در همان صنعت چندان مفید نمیباشد. برای اینکه بتوانیم مقایسههای مربوطی بین شرکتهای متفاوت از نظر حجم، عملیات و سایر عملیات داشته باشیم از نرخ بازده دارائیها استفاده میکنیم.متن
حوزههای مختلف عملکرد
معیارهای اصلی عملکرد در حوزههای زیر قابل بررسی هستند: (1) مالی، (2) بازار، (3) محیط، (4) مردم، (5) عملیات و (6) عرضه کنندگان. بعضیها دو بعد دیگر را نیز معرفی میکنند: (7) قابلیت سازگاری، (8) کیفیت محصول یا خدمات.
در حوزه مالی (که موضوع بحث این مقاله نیز میباشد)، از دیدگاههای مختلف، شاخصهای زیر را میتوان بیان نمود.
شاخصهای سهامداران
• قیمت سهام
• سود تقسیمی
• وفاداری سهامداران (مانند واکنش سهامدار)
• ترکیب سهامداران
شاخصهای ارزش مالی و سودآوری
ارزش افزوده اقتصادی (EVA)
ارزش افزوده بازار (MVA)
سود خالص
بازده دارائیها (ROA)
بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)
بازده سرمایه بکار رفته (ROCE)
شاخصهای قدرت مالی
دارائیها منهای دارائیهای نقدی
نسبت آنی
درجه اعتبار
بدهی
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام
شاخصهای بازار
درآمدهای ایجاد شده از بخشهای مشتریان (مانند مشتریان جدید، جاری و بزرگ در مقابل مشتریان کوچک، صنعت و منطقهای)
لیست درآمد مشتریان
سهم ریالی بازار
پتانسیل ریالی بازار
شاخصهای کارایی و اثربخشی
حاشیه سود
نسبت درآمد به هزینه
کارایی سرمایه
سهم هر کارمند در ایجاد درآمد شرکت
هزینه تولید
هزینههای فعالیت
سود و بازده دارائیها بعنوان سنجش سودآوری
تأکید عمده گزارشگری مالی پیشرفته بر شرایط اندازهگیری سود به عنوان یک شاخص عملکرد واحد انتفاعی میباشد. عملیات کارا در واحد تجاری، بر روند جاری و آتی پرداخت سود سهام به سهامداران تأثیر دارد. بنابراین کلیه دارندگان حقوق مالکیت و به ویژه دارندگان سهام عادی به وجود کارایی مطلوب مدیریت علاقمندند. از آنجا که سود ویژه شرکت بر میزان سود تقسیمی تأثیر دارد اغلب سهامداران روند سود شرکت را پیگیری میکنند.
یکی از تعبیرهایی که کارایی دارد، توانایی نسبی مدیریت در تحصیل حداکثر بازده با استفاده از منابع محدود، تحصیل بازده ثابت با بکار بردن حداقل منابع، ترکیب بهینهای از منابع با هم که در نتیجه حداکثر بازده برای صاحبان واحد تجاری حاصل خواهد شد، میباشد.
کارایی واژهای نسبی است که به صورت مقایسه با یک وضع ایدهآل یا برخی ملاکهای دیگر معنیدار میشود. همچنین به این بستگی دارد که آیا هدف شرکت در حداکثر نمودن سود است یا فراهم کردن بازده مناسب برای سرمایهگذاری. نرخ بازده دارائیها در هنگام مقایسه شرکتها برای ارزیابی اینکه مدیران آنها چگونه برای افرادی که تأمین مالی شرکت را برعهده داشتهاند بازده کسب نمودهاند استفاده میشود. با مرتبط ساختن سود ویژه با مجموع دارائیها معیار استانداردی بدست میآید که این معیار در تشریح سودآوری انواع شرکتها، سودمند میباشد.
ســود
سود از جمله برترین شاخصهای اندازهگیری فعالیتهای یک واحد اقتصادی است. دانشمندان و پژوهشگران رویکردهای متفاوت آن را در چارچوب یافتههای علمی تشریح کرده، قوت و ضعف برداشتها را سنجیده و با تلاش، به دقت و توانائیهای آن افزودهاند.
گاهی چنین استدلال میشود که سود شرکت، آنگونه که حسابداران محاسبه میکنند، نمیتواند عامل تعیین کننده ارزش آن شرکت باشد. همانگونه که میدانیم با تغییر شیوه محاسبه موجودی کالا، استهلاک و ثبت درآمد، به راحتی میتوان میزان سود شرکت را تغییر داد. بنابراین مدیران میتوانند از سود حسابداری برای گمراه کردن بازار استفاده کنند. حال این پرسش مطرح میشود که با توجه به اینکه سود شرکت به وسیلة حسابداران قابل دستکاری است و مقدار آن به میل و خواسته مدیران شرکت تغییر مییابد آیا سود شرکت میتواند ارزش اقتصادی داشته باشد؟
سرمایهگذاران، برای سود حسابداری به عنوان ابزار پیشبینی جایگاه خاصی درنظر دارند. بهای جاری هر واحد تجاری با جریان سود مورد انتظار پیوند خورده است و سرمایهگذار معمولاً برمبنای انتظاراتش از سود آتی، نسبت به نگهداری یا فروش سهام تصمیم میگیرد.
سود حسابداری به علت انعکاس وقایعی که باعث تغییر باورها درباره توانایی پرداخت آتی سود سهام میشود، جزو اطلاعات مربوط است. پیشبینی سود قسمتی از یک فرایند تحلیلی وسیع است که در آن توجه نهایی به پیشبینی و ارزیابی جریانات سود نقدی آتی میباشد. سودها یک منبع اطلاعاتی مهم درباره توانایی آتی پرداخت سود میباشند. در تحقیقات انجام شده، محققین دریافتند که نوسانات قیمت سهام، ارتباط نزدیکی با تغییرات سود دارد. شواهد تجربی نشان میدهد که اطلاعات درمورد چشمانداز سود آتی شرکت، برای سرمایهگذاران از اهمیت بالایی برخوردار میباشد. مطالعات نشان میدهد یکی از منابع مهم و معتبر اطلاعاتی درباره سود آتی، پیشبینیهایی است که توسط مقامات رسمی شرکتها ارائه میشود.
تفاوت اصلی بین مفهوم سود عملیاتی جاری و سود جامع، در هدف از پیش تعیین شده برای گزارش سود خالص میباشد. سود خالص حاصل از عملیات جاری، بر عملکرد جاری و کارایی شرکت و استفاده از این ارقام برای پیشبینی کردن عملکرد آتی و قدرت سوددهی تأکید میکند، در حالی که طرفداران مفهوم سود جامع، ادعا مینمایند که کارایی عملیاتی و پیشبینی عملکرد آتی وقتی ممکن است که براساس تجربه تاریخی کامل شرکت در طی چند سال باشد.
نتایج تحقیقات انجام شده توسط دکتر محمدعلی آقایی و غلامرضا کردستانی حاکی از این است که مشاهدات گذشته سود و جریان نقدی، با هم برای پیشبینی جریان نقدی اکثر شرکتهای مورد مطالعه مفید نیستند. البته افزودن سود به عنوان متغیر توضیحی به مدل پیشبینی جریان نقدی، باعث میشود به پیشبینیهای بهتری دست یابیم. بنابراین سود برای پیشبینی جریان نقدی دارای محتوای اطلاعاتی اضافی است.
بازده دارائیها
بازده دارایی (ROA) به عنوان نسبت سود خالص بعد از مالیات به مجموع دارائیهای اندازهگیری شده، تعریف میگردد. در مقابل بازده سرمایهگذاری (ROI) به عنوان نسبت سود خالص پس از کسر مالیات بر مجموع بدهیهای بلندمدت، حقوق اقلیت، سهام ممتاز و سهام عادی درنظر گرفته میشود. البته این دو اصطلاح در برخی موارد به عنوان یک مفهوم بکار میروند.
نرخ بازده دارایی، رابطه بین حجم دارائیهای شرکت و سود را تعیین میکند. اگر یک شرکتی بر سرمایهگذاریهای خود بیفزاید (البته برحسب کل دارائیها) ولی نتواند به تناسب، مقدار سود پس از کسر مالیات خود را افزایش دهد، نرخ بازده کاهش مییابد. بنابراین افزایش حجم سرمایهگذاری شرکت، به خودی خود باعث بهبود وضع مالی سهامداران نمیشود
اعتباردهندگان و مالکان از بازده دارائیها میتوانند در موارد زیر استفاده نمایند:
1- ارزیابی توانایی شرکت در تحصیل نرخ مناسبی از بازدهی - اعتبار دهندگان و مالکان میتوانند نرخ بازده دارایی یک شرکت را با سایر شرکتها یا متوسط صنعت مقایسه نمایند. نرخ بازده دارایی اطلاعاتی را درباره سلامتی مالی شرکت فراهم مینماید.
2- جمعآوری اطلاعاتی درباره اثربخشی مدیریت - نرخ بازده دارایی تحت یک دوره زمانی در تعیین اینکه آیا یک واحد اقتصادی دارای مدیر لایقی است، کمک میکند.
3- طرح سودهای آینده - عرضه کنندگان بالقوه سرمایه شرکت، سرمایهگذاری حال و آینده و بازده مورد انتظار از آن را مورد ارزیابی قرار میدهند.
اما بازده دارایی بیشتر از اندازهگیری عملکرد شرکت میتواند مورد استفاده قرار گیرد. مدیران میتوانند از این نرخ در سطوح مختلف جهت کمک در تصمیمگیریهایشان جهت حداکثر کردن سود و ارزش افزوده به شرکت استفاده کنند. مدیران از این نرخ در موارد زیر استفاده مینمایند:
1- اندازهگیری عملکرد هر بخش مجزا از شرکت وقتی که هر بخش به عنوان یک مرکز سرمایهگذاری رفتار میشود - در یک مرکز سرمایهگذاری، هر مدیری هم سود و هم سرمایهگذاریها را کنترل میکند. نرخ بازده دارایی ابزار بنیادی جهت ارزیابی هم سودآوری و هم عملکرد میباشد.
2- ارزیابی پیشنهادهای مخارج سرمایه - بودجهبندی سرمایهای طرحریزی بلندمدتی است برای مواردی همچون احیا (تجدید)، جایگذاری یا توسعه تسهیلات.
3- کمک در پایهگذاری اهداف مدیریت - بودجهبندی، طرحهای مدیریت را کمی میکند. اثربخشترین نگرشها به هدفگذاری، از فرایند بودجهای استفاده میکند که هر مدیری در ایجاد آن اهداف و استانداردها و در برقرار کردن بودجههای عملیاتی که با این اهداف و استانداردها مواجه میشوند سهیم است. آغاز و پایان هر فرایند بودجهبندی با هدف ROA میباشد.
شاید بهترین دلیل برای عمومی بودن ROA سادگی آن است. این نرخ به تنهایی یا در ترکیب با سایر اندازهگیریها، معمولیترین شاخص مورد استفاده مدیریت عملکرد سودآوری شرکت میباشد. همچنین ابزار جامعی است که فعالیتهایی با ابعاد و ماهیتهای مختلف را اندازهگیری میکند و به ما اجازه میدهد که آنها را با روش استاندارد مقایسه کنیم. به عبارت دیگر با ROA ما میتوانیم سیب و پرتقال را حداقل در سودآوری مقایسه کنیم. ROA ایرادات و مزایای مربوط به خود را دارد. گاهی اوقات اگر بطور کامل درک نشود، استفاده نمودن آن دشوار است.
روشهای مختلف محاسبه ROA
استاندارد و ارزیابی عمومی سودآوری برمبنای بازده سرمایهگذاری (ROI) به عنوان سود خالص بعد از مالیات (EAT) تقسیم بر کل سرمایهگذاری محاسبه میگردد.
ROI = EAT/Investment
چه سرمایهگذاری میبایست درمخرج کسردرج گردد؟ آن میتواندحقوق صاحبان سهام، بدهی و کلیه وجوه فراهم شده، کل دارائیها یا تنها دارائیهای مشهود باشد. بدون توجه به اینکه سرمایهگذاری چطور تعریف شود، ROI مختلفی محاسبه میشود. اولین و عادیترین تعریف از سرمایهگذاری، کل دارائیهای مورد استفاده در ایجاد سودآوری میباشد. لذا از ROI به ROA میرسیم، به معنی بازده دارائیها یا بطور دقیق بازده کل دارائیها.
ROA = EAT/TA
این نرخ بیان میکند که دارائیهای شرکت چطور بطور کارا درایجاد سود استفاده شدهاند.
بعضی کتابها پیشنهاد به محاسبه بازده سرمایهگذاری یا بازده کل دارائیها با استفاده از میانگین سرمایهگذاریها، به کمک مانده اول و پایان سال میکنند. به این دلیل که سود گزارش شده، در طول کل دوازده ماه ایجاد شده است و اشتباه خواهد بود که فرض کنیم از همان مبلغ دارائیهای گزارش شده در پایان دوره استفاده شده است. در صورتی که میدانیم تولید و فروش شرکت در طول سال میباشد. میانگین بازده دارائیها به شرح زیر محاسبه میشود:
اطلاعات بیشتری را میتوان با تجزیه نمودن این نسبت به حاشیه سود و گردش دارائیها در یک نگرش دوپانت تحصیل نمود. بخش اول حاشیه سود خالص است و شاخصی برای درک چگونگی کنترل هزینهها میباشد. بخش دوم گردش دارائیهاست که توانایی شرکت را در تولید و بازاریابی سطح فروش نشان میدهد.
ROTA = (EAT/sales)×(sales/TA)
گردشکل دارائیها×حاشیه سودخالص =ROTA
معمولیترین تغییر شکل در ROA خارج کردن دارائیهای نامشهود و غیرمولد از کل دارائیها میباشد. شایان ذکر است که دارائیهای نامشهود شامل سرقفلی، هزینههای اولیه، اختراعات، حقالتألیف و سایر حقوقی است که تحت یک دوره بلندمدت مستهلک میگردند. این در حالی است که دارائیهای غیرمولد مشتمل بر موجودیهای اضافی و طرحهای سرمایهای غیراستفاده میباشند. جدا کردن آن بخش از موجودیها که مازاد میباشند و مبالغی از دارائیهای ثابت که استفاده نمیشوند، برای یک تحلیلگر داخلی امکان دارد. یک تحلیلگر خارجی با استفاده از ترازنامه و سایر صورتهای مالی نمیتواند این اقلام را مشخص نماید. بنابراین تنها اصلاحی که معمول میباشد، این است که درمخرج کسر دارائیهای مشهود (TTA) درنظر گرفته شود. این نسبت به عنوان بازده دارائیهای مشهود شناخته میشود.
ROAt = EAT / TTA
یک تغییر دیگری که برای صورت کسر پیشنهاد میگردد، استفاده از سود قبل از مالیات بجای سود بعد از مالیات میباشد. چرا که مالیات اغلب تحت تأثیر وضعیتهای ویژهای همچون زیانهای انتقالی، مالیاتهای تشویقی ومالیاتهای انتقالی قرار میگیرد. هنگام مقایسه شرکتها، اختلاف در نرخ مالیاتی، سود بعد از مالیات را تغییر شکل میدهد. در صورت استفاده از سود قبل ازمالیات، که همیشه در صورتهای مالی ارائه میشود میتوان ازاین تغییرشکل پرهیزنمود. این همان شکل استفاده شده بوسیلة مؤسسه رابرت موریس در مطالعه صورتهای مالی آنها میباشد. این نرخ به شکل زیر محاسبه میشود:
ROTAb = EBT / TA
نحوة دیگر محاسبه ROA اضافه نمودن هزینه بهره (I) به صورت کسر میباشد. در این حالت ROA بازده کل وجوه فراهم شده (ROTFP) نامیده میشود که میتواند با سود قبل از مالیات و یا سود بعد از مالیات بیان گردد:
ROTFPb= (EBT+ I) / TA = EBIT / TA
ROTFPa = [(EAT + I ( - t)] / TA
هدف از این شکل از بازده دارائیها شناسایی وجوه استفاده شده جهت تحصیل دارائیهای شرکت است که هم از وجوه استقراض و هم از حقوق صاحبان سهـام نشـأت میگیرد. لذا آن بخش از سود عملیاتی که مربوط به وام دهندگان (از طریق هزینه بهره) است در جهت رسیدن به سود خالص کسر گردیده است، میبایست برگشت داده شود.
اصلاح دیگری که در تطابق وجوه مورد استفاده با سود ایجادشده میتوان ایجاد کرد، خارج کردن وجوه حاصل از بدهیهای جاری است که جهت تأمین دارائیهای مولد بکارنمیروند. اما جزء سرمایه درگردش هستند. سرمایهگذاری درمخرج کسرجمع بدهیهای بلندمدت (LTD) و حقوق صاحبان سهام (E) میباشد. این نسبت به عنوان بازده وجوه دائمی ROPF نامیده میشود. در این حالت نیز این نسبت میتواند با سود قبل از مالیات و یا بعد از مالیات محاسبه گردد:
ROPFb = EBIT / (LTD + E)
ROPFa= [(EAT + I ( - t)]/(LTD + E)
به این نکته توجه شود که در محاسبه نرخ بازده وجوه دائمی میبایست از همه انواع بدهی استفاده نمود. اما از بدهیهایی که واقعاً منبع استقراض نمیباشند (مثل ذخایر یا مالیات بردرآمد انتقالی) باید صرفنظر کرد. چون آنها ادعایی از طرف اشخاص خارج از شرکت را ندارند و ممکن است هرگز پرداختی صورت نگیرد. در فرمول فوق، سهام ممتاز، سهم اقلیت و سهام شرکت فرعی جزئی از وجوه فراهم شده شرکت برای یک دورة زمانی مشخص میباشند.
نرخ مطلوب بازده دارائیها
در حقیقت نمیتوان نرخ مطلوب بازده دارائیها را مشخص نمود. زیرا این نرخ از صنعتی به صنعت دیگر تفاوت دارد. مثلاً، نرخ بازده دارائیها در شرکتهای با تکنولوژی بالا بسیار بیشتر از خواربارفروشیها و یا تولید کنندگان کالاهای مصرفی است. گروه برنامهریزی سود (PPG) ، سودآوری را در بیش از شصت زمینه تجاری مختلف بررسی نمود. همچنین این گروه بیش از شش هزار صورت مالی سالانه را مورد بررسی قرار داد. این تحلیلها سه نقطه بحرانی را برای ROA پیشنهاد میکند: (ROA در این تحقیق این گروه به وسیله تقسیم سود قبل از مالیات بر کل دارائیها محاسبه شده است.)
حداقل - اگر ROA پایینتر از 5% باشد، بقاء کل شرکت زیر سؤال میرود.
هدف - ROA بین 8% تا 10% به این معنی است که شرکت سود مناسبی را ایجاد میکند و قادر به سرمایهگذاری درتکنولوژی جدید ودرادامه آن بهبود وسایل و تجهیزات و توسعه مراکز فروش میباشد.
عملکرد بالا - وقتی که ROA از مرز 20% بگذرد، این شرکت بعنوان یک واحد اقتصادی نمونه معرفی میشود.
منابع
- Firer. C., "Driving Financial Performance Through the Du-Pont Identity”, Financial Practice and Education, Vol. , .
- Gallinger, G. W., Financial Leverage and Return on Equity, “Business Credit, Vol., .
- Petroff, J. "Financial Analysis”, , www.Deoi.org
- Trevino, R., R. Higgs, “Profits of U.S. Defense Contractors”, Defence Economics, Vol. , .
- WWW. metros. Com
- WWW. Wileyeurape. Com/cda/cover