از بدو تشکیل نخستین اجتماعات انسانی تاکنون، درهریک از جوامع بشری، قضات از احترام خاص و شایسته ای برخوردار بوده و هستند. احترامات و توجهاتی که درباره قضات معمول می شود، آشکارا خیلی بیش از احتراماتی است که نسبت به سایر گروه های اجتماعی مورد احترام، از قبیل پزشکان و استادان مرعی می گردد. حتی در میان کاهنان هم که از قدیم الایام نفوذی در میان توده های مردم داشته اند، آن عده که به امر قضاوت می پرداخته یا می پردازند، نسبت به سایر همکاران خود، از اعتبار خاصی برخوردار بوده و هستند. در مقابل آنهمه احترام و توجه، مردم انتظار داشته و دارند که قضات در صدور آرای خود به حق، عدالت و قانون توجه کنند و آنها را مبنای آرای خود سازند. این انتظار از قضاتی که در مراجع بین المللی به امر خطیر قضاوت اشتغال دارند و آرای آنان موجود رویه های قضائی درحقوق بین الملل می شود، بحق بیشتر از دیگران است. مسئولیت خطیر این قضات و حتی منافع شخصی آنان ایجاب می کند که از هرگونه اشتباه و مسامحه و سهل انگاری در امر قضاوت بپرهیزند تا احیاناً به سوء نیت متهم نشوند و ارزش اجتماعی خود را از دست ندهند...