مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
محافظه کاری
حوزههای تخصصی:
کشور ترکیه را می توان دارای هویت متناقض و در عین حال محافظه کارانه دانست؛ زیرا از یک طرف اسلام صوفیانه بر بنیان آن حاکم است و از طرف دیگر، با تبلیغ ارزش های غربگرایی و ترکی سعی دارد به غرب نزدیک شود. اردوغان در طول بیش از یک دهه حاکمیت خود با رهبری حزب عدالت و توسعه در ترکیه اقدامات بسیاری برای راضی نگه داشتن کشورهای غربی و 98% مردم مسلمان ترکیه انجام داده است. به نظر می رسد وی یک پا در غرب و یک پا در اسلام دارد. برای نمونه، وی از یک سو قانون منع حجاب در اماکن دولتی در ترکیه را لغو می کند و از سوی دیگر، همپیمان غرب و اسرائیل علیه سوریه می شود. می توان بیان کرد اگرچه این سیاست های دوگانه و محافظه کارانه تاکنون برای حکومت وی مشکل جدی ایجاد نکرده و حتی در انتخابات ریاست جمهوری پیروز میدان بوده است؛ اما در نهایت، به دلیل آشکار شدن معایب این دوگانگی هویتی و محقق نشدن خواسته های اکثریت مسلمان ترکیه، به نظر می رسد نتواند هژمونی خود را بر ترکیه تداوم بخشد.
انحراف مقطعی در عدم تقارن زمانی جریان های نقد عملیاتی و تأثیر آن بر محافظه کاری شرطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱
83 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی انحراف مقطعی در عدم تقارن زمانی جریان نقد و تأثیر آن بر محافظه کاری شرطی است. در این پژوهش با استفاده از داده های 120 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال های 1384 تا 1390، به بررسی این موضوع پرداخته شد. الگوی رگرسیون پژوهش با استفاده از روش داده های تابلویی با رویکرد اثرهای ثابت، بررسی و آزمون شد. متداول ترین معیار محافظه کاری شرطی در حسابداری، عدم تقارن زمانی در شناسایی سودها و زیان ها است. این معیار، ترکیبی از عدم تقارن زمانی اقلام تعهدی و جریان های نقد عملیاتی است. با توجه به اینکه عدم تقارن جریان های نقد عملیاتی به دامنه شناسایی سودها و زیان ها تعلق ندارد، موجب انحراف در آزمون محافظه کاری می شود. در این پژوهش با توجه به اخبار بد و خوب، نشان داده شد عدم تقارن جریان های نقد عملیاتی به طور مقطعی با متغیرهای چرخه عمر شرکت (اندازه، عمر، رشد و مخارج سرمایه ای) تفاوت دارد. نتایج نشان می دهد در مراحل اولیه چرخه عمر شرکت، محافظه کاری بیشتر است.
بررسی تأثیر خودشیفتگی مدیران بر کیفیت گزارشگری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
457 - 478
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به بررسی اثر خودشیفتگی مدیران بر کیفیت گزارشگری مالی می پردازد. به لحاظ نظری، مدیران خودشیفته با شاخصه های رفتاری نظیر خودخواهی، تمایل به استثمار دیگران، بی توجهی به دیگران و پاداش طلبی افراطی، به گزارشگری مالی متقلبانه اقدام می کنند. روش: در پژوهش حاضر، برای اندازه گیری خودشیفتگی از دو معیار اندازه امضای مدیران و نسبت پاداش مدیران بر کل حقوق و دستمزد سالانه کارکنان استفاده شده و کیفیت گزارشگری مالی نیز به کمک سه معیار مدیریت سود، کیفیت سود و محافظه کاری سنجیده شده است. برای آزمون فرضیه ها از رگرسیون خطی چندمتغیره بهره گرفته می شود. قلمرو زمانی تحقیق سال های 1388 تا 1395 است. یافته ها: بر اساس یافته های تجربی، بین خودشیفتگی مدیران بر اساس اندازه امضا با معیارهای کیفیت گزارشگری مالی، رابطه معناداری وجود ندارد. با این حال، بین خودشیفتگی مدیران بر اساس نسبت پاداش مدیران بر حقوق و دستمزد کارکنان با دو مورد از معیارهای کیفیت گزارشگری مالی (شامل مدیریت سود و کیفیت سود) رابطه معناداری مشاهده شد؛ به این ترتیب که خودشیفتگی مدیران موجب افزایش مدیریت سود و کاهش کیفیت سود می شود. نتیجه گیری: در مجموع، نتایج پژوهش نشان می دهد در برخی شرایط، خودشیفتگی مدیران بر معیارهای کیفیت گزارشگری مالی اثر می گذارد.
رابطه محافظه کاری و به هنگام بودن سود خالص با اندازه شرکت و اندازه مؤسسه حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش روند تغییرات به هنگام بودن و محافظه کاری به عنوان دو ویژگی سود خالص و تأثیر دو عامل اندازه شرکت و اندازه مؤسسه حسابرسی بر روی این دو ویژگی مورد بررسی قرار گرفته است. نمونه آماری مورد بررسی این پژوهش شامل 90 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره 1378-1386 است. نتایج بیانگر آن است در حالی که سود خالص شرکت ها به طور کلی محافظه-کارانه است اما در طی زمان به نگام تر و محافظه کارانه تر نشده است. دو عامل اندازه شرکت و اندازه مؤسسه حسابرسی نیز تأثیری بر روی دو ویژگی مورد بررسی سود خالص در این پژوهش نداشته اند؛ به-گونه ای که سود خالص شرکت های بزرگ نسبت به کوچک و سود خالص شرکت های حسابرسی شده توسط سازمان حسابرسی نسبت به سود خالص شرکت های حسابرسی شده توسط مؤسسات حسابرسی معتمد بورس اوراق بهادار به هنگام تر و محافظه کارانه تر نیستند.
محافظه کاری و محتوای اطلاعاتی اقلام صورت های مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش رابطه بین محافظه کاری و محتوای اطلاعاتی سود خالص در بورس اوراق بهادار تهران بررسی شده است. به منظور اندازه گیری محافظه کاری از سه مدل باسو 1997، بال و شیوا کومار 2005 و بال، کوتاری و رابین 2000 و به منظور اندازه گیری محتوای اطلاعاتی از مدل استون و هریس 1991 استفاده شده است. نمونه مورد بررسی در این پژوهش شامل 131 شرکت در دوره 1380-1388 است.
یافته های پژوهش بیانگر آن است که سود خالص شرکت ها به طور کلی محافظه کارانه بوده و این محافظه کاری از محتوای اطلاعاتی سود خالص می کاهد. همچنین به کارگیری ویژگی محافظه کاری در تهیه اطلاعات حسابداری به کسب بازده بیشتر برای سرمایه گذاران منجر نمی شود.
بررسی تأثیر ساختار سرمایه، سهامداران و بزرگی شرکت بر میزان اعمال محافظه کاری در شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محافظه کاری، یک ویژگی مهم در کیفیت بالای گزارشگری است و اغلب شرکت ها برای دستیابی به کیفیت گزارش های خود از آن استفاده می کنند. در این پژوهش تأثیر ساختار سرمایه، نوع مالکیت و اندازه شرکت بر محافظه کاری با استفاده از داده های 50 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و رگرسیون چند متغیره با داده های پانل بررسی شده است. در این پژوهش از دو مدل ارائه شده در پژوهش های بیور و رایان (2000) و مدل گیولی و هاین (2000) برای محاسبه محافظه کاری استفاده شد. نتایج نشان داد، روابط بین تمرکز مالکیت، درصد سهامداران نهادی، اهرم مالی و اندازه شرکت با محافظه کاری با توجه به مدل محاسبه محافظه کاری متفاوت است. طبق مدل اول و دوم، رابطه مستقیم و معنا داری بین محافظه کاری و اهرم مالی به عنوان نماینده ساختار سرمایه وجود دارد و بین محافظه کاری و تمرکز مالکیت رابطه ای مشاهده نشد. در مدل اول، بین درصد سهامداران نهادی و محافظه کاری رابطه ای مشاهده نشد ولی در مدل دوم رابطه معکوس و معنا دار مشاهده شد. در مدل دوم، بین اندازه شرکت و محافظه کاری رابطه ای مشاهده نشد ولی در مدل اول رابطه معکوس و معنا دار مشاهده شد.
محافظه کاری و کاهش خطر سقوط قیمت سهم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۱۹ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۳
99 - 118
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر نقش محافظه کاری در کاهش خطر سقوط قیمت سهم شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران را در دوره زمانی 1384-1389 بررسی می کند. برای اندازه گیری محافظه کاری از معیار cscore خان و واتز (2009) و برای اندازه گیری سقوط قیمت سهم از معیار crash کیم و ژانگ (2010) استفاده شد. نتایج آزمون فرضیه اول دلالت بر آن دارد که محافظه کاری می تواند سبب کاهش احتمال سقوط قیمت سهم در آینده شود. اما رابطه قوی تر بین محافظه کاری و سقوط قیمت سهم برای شرکت های با عدم تقارن اطلاعاتی بالا در آزمون فرضیه دوم به دست نیامد. نتایج این پژوهش در فرضیه اول با پژوهش های خارجی و داخلی سازگار و در فرضیه دوم با پژوهش کیم و ژانگ (2010) ناسازگار است.
تأثیر محافظه کاری بر پیش بینی های مدیریت از سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۱ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
19 - 38
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر ارتباط گزارشگری مالی محافظه کارانه با پیش بینی سود مدیریت را بررسی می کند. در این پژوهش داده های 76 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، برای سال های 1384 تا1390 جمع آوری و با استفاده از تحلیل ضرایب رگرسیون فرضیه های پژوهش آزموده شدند. اندازه گیری محافظه کاری به کمک مدل های گیولی و هاین (2000)، باسو (1997) و معیار MTB انجام گرفت و سپس به بررسی تأثیر محافظه کاریِ مدیریت بر پیش بینی سود پرداخته شده است. شواهد تجربی نشان می دهد، محافظه کاری با تعداد دفعات پیش بینی سود از سوی مدیریت دارای رابطه منفی و معنادار است. به گفته ای، با افزایش میزان محافظه کاری مدیران، آنها تمایل کمتری برای افشای پیش بینی های خود دارند. اما بین محافظه کاری با دقت پیش بینی رابطه ای مشاهده نشد. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد، بین محافظه کاری (با استفاده از مدل باسو و معیار MTB) با اعتبار پیش بینی سود، رابطه منفی و معناداری وجود دارد. به گفته دیگر با افزایش سطح محافظه کاری، خطای پیش بینی سود مدیریت کاهش می یابد.
بررسی رابطه بین محافظه کاری در گزارشگری مالی و نقدشوندگی سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۲ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴
521 - 540
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مطالعه رابطه بین محافظه کاری در گزارشگری مالی و نقدشوندگی سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این راستا، 106 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1390-1379 بررسی شدند. در این پژوهش برای آزمون فرضیه ها از داده های تابلویی با اثرهای ثابت استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد طی دوره مطالعه، بین محافظه کاری و معیارهای مستقیمِ نقدشوندگی شامل حجم نسبی معاملات و عمق ریالی نسبی رابطه مثبتی برقرار است و بین محافظه کاری و معیارهای معکوسِ نقدشوندگی مانند شکاف مطلق و نسبی قیمت پیشنهادی خریدوفروش سهام رابطه منفی وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد با توجه به ضریب تعیین تعدیل شده، اثر محافظه کاری بر معیارهای معاملاتی، به ویژه تعداد روزهای معاملاتی نسبت به معیارهای اطلاعاتی بیشتر است.
ارزیابی مدیریت سود در سطوح مختلف محافظه کاری و سرمایه گذاران نهادی با استفاده از قانون بنفورد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۳ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
213 - 234
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، ارزیابی وجود مدیریت سود در سطوح مختلف محافظه کاری و سرمایه گذاران نهادی است که بر اساس قانون بنفورد محاسبه می شود. بدین منظور، نخست شرکت های نمونه که از بین شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (جامعه آماری) و به روش غربال گری (اعمال شرایط در جامعه) انتخاب شدند، بر اساس میزان محافظه کاری و سرمایه گذاران نهادی، در هشت گروه طبقه بندی شدند و سپس با استفاده از قانون بنفورد به بررسی وجود یا نبود مدیریت سود در هر گروه از شرکت ها پرداخته شد. نتایج آزمون فرضیه ها بر اساس داده های صورت های مالی حسابرسی شده شرکت های نمونه برای یک دوره یازده ساله (1382 تا 1392)، نشان می دهد با افزایش سرمایه گذاران نهادی، مدیریت سود افزایش می یابد که ریشه این امر می تواند افق کوتاه مدت سرمایه گذاران نهادی، تبانی های سیاست مدارانه بین سرمایه گذاران نهادی و مدیریت و انگیزه زیاد در دستکاری سود توسط مدیران باشد. همچنین، نتایج پژوهش حاکی از آن است که سطوح مختلف میزان محافظه کاری، تأثیری در مدیریت سود ندارد.
محافظه کاری و محتوای اطلاعاتی سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۳ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴
435 - 460
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر ارتباط محافظه کاری و محتوای اطلاعاتی سود حسابداری را با داده های 167 شرکت از بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1382 تا 1391 بررسی می کند. برای این کار، اندازه گیری محافظه کاری به روش خان و واتز (2009) انجام گرفت و برای ارزیابی محتوای اطلاعاتی سود حسابداری در سطوح مختلف محافظه کاری، از دو مدل قیمت فلتام و اولسون (1995) و مدل بازده استون و هریس (1991) استفاده شد. نتایج برازش مدل قیمت و بازده برای سطح بندی دوبخشی و سه بخشی از محافظه کاری، نشان دهنده رابطه معکوس بین محافظه کاری و محتوای اطلاعاتی سود حسابداری است؛ به این معنا که در سطح محافظه کاری بالا، توان توضیح دهندگی مدل های قیمت و بازده در مقایسه با محافظه کاری پایین، کمتر است. همچنین، بین بازده سهامدار و سطح محافظه کاری اعمال شده توسط شرکت ها، رابطه معکوس مشاهده شد. نتایج به دست آمده در برابر تحلیل های حساسیت پایدار هستند
الگوبندی عوامل مؤثر بر محافظه کاری در شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین و الگوبندی عوامل مؤثر بر محافظه کاری با مطالعه ادبیات و استخراج عوامل مؤثر در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهراناست. برای این پژوهش از صورت های مالی 154 شرکت گردآوری شده است. برای آزمون فرضیه ها از رگرسیون چندمتغیره باداده های تابلویی استفاده شده است. در راستای اهداف پژوهش متغیر محافظه کاری با استفاده از معیار گیولی و هاین (2000) استفاده گردید. عوامل مؤثر بر محافظه کاری با مراجعه به پژوهش های پیشین و استفاده از مبانی نظری شناسایی و انتخاب شدند. یافته های حاصل از پژوهش بیان گر آن است که معیارهای جریان های نقدی آزاد، اهرم مالی، مدیریت سود، هزینه سرمایه، استقلال هیئت مدیره، بیش اطمینانی مدیریت، پاداش هیئت مدیره، اندازه شرکت و کیفیت افشا به ترتیب اولویت از عوامل تأثیرگذار بر معیار محافظه کاری حسابداری هستند. به عبارتی ویژگی های شرکتی و تفکرات مدیریتی حاکم بر رویه های اتخاذ شده در شرکت از تأثیرگذاری بیشتری نسبت به سایر عوامل برخوردار هستند. همچنین نتایج حاصله تأییدی بر مرتبط بودن محافظه کاری با تئوری قراردادها است.
The purpose of this research is to explain the conservatism pattern and prioritize the effective factors in companies admitted to the Tehran Stock Exchange. The information necessary for this research was compiled from financial statements of 154 companies. To test the hypotheses, multiple regression has been used with panel data. In line with the research objectives, conservative variables were calculated using Givoly and Hein (2000). Effective factors on conservatism were identified and selected by referring to previous studies and using theoretical foundations. The results of the research show that the criteria of free cash flow, financial leverage, earnings management, cost of capital, board of independence, over confidence management, CEO compensation, size and disclosure quality in the order of priority of factors influencing the criterion accounting conservatism. In other words, corporate characteristics and managerial thinking are more influential than other factors in the practices adopted in the company. The results also confirm that conservatism is related to contract theory.
استرس کاری حسابرسان و کیفیت حسابرسی با تأکید بر حسابرسی نخستین، حق الزحمه های غیر عادی و محافظه کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸۴
۳۴۸-۳۱۷
حوزههای تخصصی:
حسابرسان به دلیل ماهیت شغلشان در معرض عوامل استرس زایی قرار دارند که بر عملکرد آن ها تأثیر دارد. مخرب ترین نتیجه استرس بر عملکرد حسابرسان، کیفیت نامطلوب خدمات ارائه شده آنهاست، بنابراین عوامل رفتاری مانند استرس به میزان قابل توجهی بر عملکرد شغلی حسابرسان تأثیر خواهد گذاشت. عملکرد شغلی ضعیف، کیفیت حسابرسی را کاهش می دهد و درنتیجه مؤسسات حسابرسی را در معرض مسئولیت قانونی و از دست دادن اعتبار قرار می دهد. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین استرس شغلی حسابرسان و کیفیت حسابرسی با تأکید بر حسابرسی نخستین، حق الزحمه های غیرعادی حسابرس و محافظه کاری است. جهت آزمون فرضیه ها از رگرسیون لجستیک استفاده شده است. نمونه پژوهش شامل ۱۲۳ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۶ است. نتایج حاکی از آن است که ارتباط منفی و معنادار بین کیفیت حسابرسی و استرس کاری حسابرسان وجود دارد و حسابرسی نخستین نیز این ارتباط منفی را تشدید می کند. همچنین حق الزحمه های غیرعادی و محافظه کاری تأثیری بر رابطه بین کیفیت حسابرسی و استرس کاری حسابرسان ندارند.
بررسی رابطه بین محافظه کاری در حسابداری و هزینه سرمایه
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق رابطه بین محافظه کاری در حسابداری و هزینه سرمایه مورد بررسی قرار گرفته است. محافظه کاری بر مبنای معیار سود و زیانی عدم تقارن زمانی سود و معیار ترازنامه ای نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام مورد اندازه گیری قرار گرفته است. انتظار می رود شرکت هایی که درجه محافظه کاری بالاتری دارند، هزینه سرمایه کمتری را تحمل کنند. نمونه تحقیق شامل 86 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1378 تا 1386 است. فرضیات تحقیق در سطح کل نمونه و در سطح پرتفوی های تشکیل شده بر مبنای هزینه سرمایه آزمون شد. یافته ها نشان می دهد بین هزینه سرمایه بر اساس پرتفوی شرکت ها و محافظه کاری بر مبنای عدم تقارن زمانی سود رابطه منفی وجود دارد. همچنین بین هزینه سرمایه و محافظه کاری بر مبنای نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. علت واکنش متفاوت هزینه سرمایه به دو معیار محافظه کاری ناشی از تفاوت در ساختار این دو معیار است. زیرا معیار عدم تقارن زمانی سود یک معیار سود و زیانی و معیار نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری یک معیار ترازنامه ای است. واژه های کلیدی: محافظه کاری، عدم تقارن زمانی سود، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام (MTB)، هزینه سرمایه.
تأثیر مدت تصدی حسابرس و نوع حسابرس بر گزارشگری محافظه کارانه سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال پنجم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱۸
107 - 128
حوزههای تخصصی:
در ایران طبق دستورالعمل موسسات حسابرسی معتمد سازمان بورس و اوراق بهادار مصوب سال 1386، موسسات حسابرسی مجاز نیستند پس از گذشت چهار سال متوالی، مجددا سمت حسابرس مستقل و بازرس قانونی اشخاص حقوقی مشمول دستورالعمل را بپذیرند. هدف از تدوین این دستورالعمل ارتقای استقلال حسابرسان بیان شده، زیرا تدوین گران آن بر این عقیده اند که در مدت تصدی طولانی مدت حسابرس، از استقلال وی کاسته می شود. این امر توجه پژوهشگر را به موضوع مدت تصدی حسابرس و اثر آن بر شاخص محافظه کاری جلب نمود که آیا مدت تصدی طولانی مدت باعث افزایش محافظه کاری می گردد و یا از آن می کاهد. همچنین اثر نوع حسابرس( سازمان حسابرسی در مقابل سایر موسسات) نیز بر شاخص محافظه کاری مورد آزمون قرار گرفت. در این پژوهش برای محاسبه شاخص محافظه کاری از مدل گیولی و هاین(2000) استفاده شده است. قلمرو زمانی پژوهش شامل یک بازه هشت ساله از سال 1382 تا سال 1389 می باشد و قلمرو مکانی پژوهش شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. نتایج پژوهش حاکی از ارتباطی مثبت و معنی دار بین مدت تصدی حسابرس و شاخص محافظه کاری است، به همین جهت از نظر پژوهشگر، تعویض اجباری حسابرسان کمکی به افزایش شاخص محافظه کاری نمی نماید و شاید ضرورت بازنگری در دستورالعمل احساس می شود. به عنوان نتیجه دیگر پژوهش، ارتباط معنی داری بین نوع حسابرس و شاخص محافظه کاری مشاهده نگردید. به این معنی که تفاوت معنی داری در شاخص محافظه کاری در شرکت هایی که توسط سازمان حسابرسی، حسابرسی شده اند و شرکت هایی که توسط سایر موسسات، حسابرسی شده اند وجود ندارد
تاثیر کیفیت افشاء، محافظه کاری و رابطه متقابل آنها بر هزینه سرمایه سهام عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف ازاین مطالعه بررسی تأثیرکیفیت افشاء،محافظه کاری ورابطه متقابل آنها برهزینه سرمایه سهام عادی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تعیین شده است. نمونه آماری تحقیق نیز که بر اساس روش غربالگری بدست آمده شامل 87 شرکت می باشد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های تحقیق با استفاده از روش داده های پانل حاکی از این است که کیفیت افشا و محافظه کاری اثر معکوسی بر هزینه سرمایه سهام عادی دارد بطوری که با افزایش میزان کیفیت افشا و یا محافظه کاری از هزینه سرمایه سهام عادی شرکت ها کاسته می شود. همچنین در بررسی اثر متقابل محافظه کاری و کیفیت افشا بر هزینه سرمایه سهام عادی یافته های تحقیق مؤید این است که با افزایش کیفیت افشا از میزان تأثیر محافظه کاری بر هزینه سرمایه سهام عادی کاسته می شود. نتایج این تحقیق از منظر تئوری قراردادی محافظه کاری و تئوری عدم تقارن اطلاعاتی قابل تبیین می باشد.
Abstract
This paper examines the individual and joint impact of conservatism and disclosure on the cost of equity capital. For this purpose, we obtained a sample of 87 companies in Tehran Stock Exchange. The results using Panel data regression method show that, as predicted, relationship between disclosure quality and cost of equity is negative. So that, with the increasing disclosure quality, cost of equity is diminished. Also the results indicate that there is inverse relation between firm level conservatism and the cost of equity capital but this relation is diminished in environments of high disclosure. The survey results can be explained from the perspective of contract theory of conservatism.
رابطه بین مدیریت ریسک محافظه کاری و جریان وجه نقد عملیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی رابطه بین مدیریت ریسک محافظه کاری و جریان وجه نقد عملیاتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. روش پژوهش از نوع توصیفی – همبستگی است و فرضیه های آن با استفاده از مدل های رگرسیون و روش داده های پانل مورد آزمون قرارگرفته است. نمونه آماری پژوهش شامل 122 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد؛ همچنین برای جمع آوری مبانی نظری پژوهشی از روش کتابخانه ای با استفاده از کتاب، پایان نامه، مقالات فارسی و لاتین استفاده شده است و برای جمع آوری داده های آماری از صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران استفاده شده است، نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل در سطح اطمینان 95% نشان می دهد که بین محافظه کاری و جریان وجه نقد عملیاتی رابطه معناداری وجود دارد و همچنین بین محافظه کاری غیرشرطی جریان وجه نقد عملیاتی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. ولی بین محافظه کاری شرطی جریان وجه نقد عملیاتی رابطه معناداری وجود ندارد.
تأثیر محافظه کاری حسابداری و مالکیت سهامداران نهادی بر مدیریت سود با استفاده از قانون بنفورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی اثر محافظه کاری، مالکیت سهام داران نهادی و همچنین اثر تعاملی این دو متغیر بر مدیریت سود با استفاده از قانون بنفورد می باشد. به این منظور، صورت های مالی نمونه ای شامل 102 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش برای کشف مدیریت سود، از قانون بنفورد و در نظر گرفتن چهار رقم اول سمت چپ ارقام سود خالص به عنوان نقاط مبنا، برای سنجش محافظه کاری از مدل خان و واتس (2009)، و برای محاسبه میزان مالکیت سهام داران نهادی از قانون بورس اوراق بهادار استفاده شده است. برای بررسی معنی داری انحراف توزیع نقاط مبنا از قانون بن فورد، آزمون مربع-کای مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج نشان داد محافظه کاری، مالکیت سهام داران نهادی و اثر تعاملی این دو متغیر باعث کاهش مدیریت سود می شود. از نتایج این پژوهش می توان دریافت که ذینفعان شرکت می توانند از محافظه کاری و مالکیت سهام داران نهادی به عنوان دو ابزار کارآمد جهت محدود کردن فرصت های مدیریت سود استفاده کنند.
The purpose of this study is investigating the effect of accounting conservatism, institutional investor shareholdings, as well as the interaction between these two variables on earnings management using Benford ̓s law. To achieve the research objectives, the financial statements of a sample of 102 companies listed in Tehran Stock Exchange were analyzed. In this research Benford ̓s law and considering first four digits of left side of net income as benchmarks for to explore the earnings management, the Khan and Watts model (2009), for to measure of accounting conservatism, and stock Exchange law to calculate the amount of institutional investor shareholdings was used. Chi-square test was used to investigate signifying the deviation of distribution of each first to fourth digits of net income from Benford's Law. The results showed accounting conservatism and institutional investor shareholdings and interaction between them decrease earnings management. By the results of this research can be found that company ̓s stakeholders can limit the opportunities for earnings management using accounting conservatism and institutional investor shareholdings as two efficient tools.
تأثیر ویژگی های کیفی گزارشگری مالی بر کارایی سرمایه گذاری و ساختار سرمایه متکی به تسهیلات دریافتی بانکی: با نگاه به شرکت های دارای کم سرمایه گذاری و ناقرینگی اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی بودجه و مالی سال دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
167 - 203
حوزههای تخصصی:
منطبق بر نظریه نمایندگی، هنگامی که مدیران اطلاعات خوبی راجع به وجود فرصت های سرمایه گذاری پرمنفعت داشته باشند، امکان دارد که آن را دنبال نکنند و این مهم به دلیل مشکلات مخاطره اخلاقی است که ناشی از تملک وجوه نقد شرکت به دستِ مدیریت، نزدیک بینی و گزینش طرح نامناسب و نیز کمبود وجوه در دسترس ناشی از تامین مالی خارجی و تسهیلات دریافتی پرهزینه است . محافظه کاری، موجب کاهش مشکلات گزینش نادرست و بهبود سیاست های سرمایه گذاری شرکت به وسیله سهولت دسترسی به وجوه خارجی و کاهش هزینه این وجوه می شود. نقش نظارتی محافظه کاری به هیئت مدیره و سایر اجزای راهبری شرکتی نظیر مالکیت نهادی کمک می کند تا از راهبردهای تخریب کننده ارزش ها مانند امپراتوری مدیران بر حذر باشند. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر تأثیر ویژگی های کیفی گزارشگری مالی بر کارایی سرمایه گذاری و تسهیلات دریافتی، با نگاه به شرکت های دارای کم سرمایه گذاری و ناقرینگی اطلاعاتی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1393 تا 1398 است. حجم نمونه براساس جامعه آماری در دسترس شامل 95 شرکت است. شواهد پژوهش حاکی از آن است که از بین ویژگی های کیفی گزارشگری مالی، در شرکت های کم سرمایه گذار، محافظه کاری حسابداری بر کارایی سرمایه گذاری تأثیر مثبت و معنی دار دارد. هم چنین در شرکت هایی با نابرابری اطلاعاتی، محافظه کاری حسابداری بر کارایی سرمایه گذاری تأثیر معنی دار ندارد و ناقرینگی اطلاعاتی بر ارتباط بین محافظه کاری حسابداری و کارایی سرمایه گذاری مؤثر نمی باشد که نابرابری اطلاعاتی مشکلات کم سرمایه گذاری را تشدید می کند. از دیگر نتایج پژوهش این است که در شرکت های کم سرمایه گذار، ویژگی های کیفی گزارشگری مالی بر تسهیلات دریافتی تأثیر معنی دار ندارد.
نقش تعدیلگر مالکیت نهادی و مدیریتی بر تأثیر محافظه کاری حسابداری بر ریزش قیمت سهام
حوزههای تخصصی:
محافظه کاری حسابداری یکی از ویژگی های ضروری کیفیت گزارشگری مالی برای بهبود قابلیت اطمینان صورت های مالی شرکت ها است. محافظه کاری حسابداری هزینه نمایندگی را کنترل می کند و به چند شیوه بر احتمال وقع ریزش سهام تأثیر می گذارد. هدف این تحقیق، بررسی نقش تعدیلگر مالکیت نهادی و مدیریتی بر تأثیر محافظه کاری بر ریزش قیمت سهام می باشد. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش برگرفته از صورت های مالی 142 شرکت در بازه زمانی 131-1399 می باشد. پژوهش انجام شده از نظر نوع هدف جزء پژوهش های کاربردی است و روش پژوهش از نظر ماهیت و محتوایی همبستگی می باشد و برای تجزیه وتحلیل فرضیه ی پژوهش از تحلیل آماری لجستیک کمک گرفته شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد محافظه کاری حسابداری بر ریسک ریزش قیمت سهام تأثیر منفی و معنی دارد؛ مالکیت نهادی بر تأثیر محافظه کاری حسابداری بر ریسک ریزش قیمت سهام نقش تعدیلگر دارد؛ اما مالکیت مدیریتی بر تأثیر محافظه کاری حسابداری بر ریسک ریزش قیمت سهام نقش تعدیلگر ندارد.