مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
هوش سازمانی
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه بین هوش سازمانی و یادگیری سازمانی در کارکنان شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت ایران- منطقه جنوب شرق- می باشد. شیوه انجام پژوهش توصیفی بوده و جامعه آماری متشکل از 350 نفر از کارکنان رسمی برآورد شده که حجم نمونه بر اساس جدول گرجسی و مورگان 183 نفر تخمین زده شد. برای گردآوری داده ها، از پرسشنامه یادگیری سازمانی پیتر سنجه(2005) و هوش سازمانی آلبرخت(2002) استفاده شده است . داده های گردآوری شده، با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری چندگانه با استفاده از نرم افزار AMOS تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داده است با توجه به آزمون همبستگی پیرسون، بین میل به تغییر، سرنوشت مشترک، روحیه سازمانی ، عملکرد سازمانی، کاربرد دانش، اتحاد و توافق و یادگیری سازمانی رابطه مستقیم وجود دارد. نتایج معادلات ساختاری نیز نشان داد که بین هوش سازمانی رابطه مثبت و معناداری با یادگیری سازمانی دارد همچنین رابطه بین سرنوشت مشترک،فشار سازمانی و اتحاد و توافق با یادگیری سازمانی تأیید شد. از میان مؤلفه های هوش سازمانی، تمایل به تغییر دارای همبستگی بیشتری با یادگیری سازمانی است. این امر بیانگر این مطلب است که در یک سازمان هر چه یادگیری سازمانی بیشتر باشد افراد تمایل بیشتری به تغییر خواهند داشت.
تاثیر رهبری اصیل بر یادگیری سازمانی کارکنان از طریق متغیر میانجی هوش سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی تاثیر رهبری اصیل بر یادگیری سازمانی با توجه به نقش میانجی هوش سازمانی بوده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نوع توصیفی و از نظر جمع آوری داده ها پیمایشی به شمار می آید. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه استاندارد رهبری اصیل والومبا و همکاران (2006)، پرسشنامه هوش سازمانی آلبرخت (2001) و پرسشنامه یادگیری سازمانی دیان نیفه (2001) بوده است و برای سنجش متغیرها از طیف پنج تایی لیکرت استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق مشتمل بر 400 نفر از کارکنان رسمی پالایشگاه دوم مجتمع گاز پارس جنوبی بود. با استفاده از فرمول کوکران تعداد 119 نفر به عنوان نمونه نهایی تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده، در بخش آمار توصیفی از نرم افزار SPSS و در بخش آمار استنباطی از آزمون معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد که رهبری اصیل بر هوش و یادگیری سازمانی تاثیر معناداری دارد. همچنین نقش میانجی هوش سازمانی نیز با توجه به تاثیر معنادار بودن روابط مورد تایید قرار گرفت.
تاثیر هوش و فرهنگ سازمانی بر کارآفرینی سازمانی در شرکت گاز شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی سازمانی عنصر بسیار مهمی در فرآیند توسعه سازمانی و اقتصادی است. از این رو، بررسی تاثیر هوش و فرهنگ سازمانی بر کارآفرینی سازمانی در شرکت گاز شیراز هدف این مطالعه قرار گرفت. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی- پیمایشی به شمار می رود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مدیران شرکت گاز شهر شیراز به تعداد 230 نفر بود. بر اساس جدول مورگان حجم نمونه 140 نفر برآورد گردید. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه استاندارد هوش سازمانی آلبرخت (2003)، فرهنگ سازمانی دنیسون (2000) و برای سنجش کارآفرینی سازمانی با استفاده از پرسشنامه استاندارد اکتان و بیولت(2008) گردآوری گردید. روایی پرسشنامه با استفاده از روایی محتوا و سازه و پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ و شاخص پایایی ترکیبی بررسی و مورد تایید قرار گرفت. اطلاعات گردآوری شده توسط نرم افزارهای لیزرل و اس پی اس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که هر دو عامل هوش و فرهنگ سازمانی بر کارآفرینی سازمانی تاثیر مثبت و معناداری دارد .
تبیین رابطه هوش سازمانی، کارایی و یادگیری سازمانی با توانمندسازی (مورد مطالعه، کارکنان فرماندهی انتظامی استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
224 - 238
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: این مقاله به تبیین رابطه میان هوش سازمانی، کارایی و یادگیری سازمانی با توانمندسازی کارکنان فرماندهی انتظامی استان چهارمحال و بختیاری پرداخته است.
روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی بوده که با هدفی کاربردی و به روش همبستگی انجام شده است. برای گردآوری داده های مورد نیاز نیز از تلفیق پرسش نامه های هوش سازمانی آلبرشت (2003)، یادگیری سازمانی نیفه (2001)، توانمندسازی اسپریتزر (1995) و بختیاری (1389) و پرسش نامه سنجش کارایی طلاوری (1381) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان کارکنان فرماندهی انتظامی استان چهارمحال و بختیاری، تشکیل می دهند که از میان آنها تعداد 60 نفر به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده های به دست آمده نیز با استفاده از آزمون های آماری تی و همبستگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل های انجام شده، مؤید این مطلب است که کارایی، یادگیری سازمانی و توانمندسازی کارکنان فرماندهی انتظامی استان چهارمحال و بختیاری بالا است. بین هوش سازمانی (کلی)، کارایی و یادگیری سازمانی کارکنان فرماندهی انتظامی استان چهارمحال و بختیاری با توانمندسازی (کلی) آنان رابطه معنادار وجود دارد و از میان ابعاد هوش سازمانی، بعد سرنوشت مشترک، بیشترین ارتباط و بعد کاربرد دانش، کمترین ارتباط را با توانمندسازی کارکنان دارند.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش با نتایج حاصل از برخی پژوهش ها همسو و هم جهت بوده و نتایج آنها را تأیید می کند. هوش سازمانی بیشترین رابطه را با احساس ارزشمندی؛ کارایی بیشترین ارتباط را با احساس اطمینان و یادگیری سازمانی نیز بیشترین ارتباط را با احساس شایستگی کارکنان دارد.
بررسی نقش میانجی توانمندسازهای مدیریت دانش بر رابطه بین سرمایه فکری و هوش سازمانی در سازمان های گردشگری (مورد مطالعه: اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
197 - 210
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی نقش میانجی توانمندسازهای مدیریت دانش بر رابطه بین سرمایه فکری و هوش سازمانی در سازمان های گردشگری می پردازد. در این پژوهش برای توانمندسازهای مدیریت دانش از مدل غفور ( 2008)، برای سرمایه فکری از مدل بنتیس( 1997) و برای هوش سازمانی از مدل آلبرشت( 2003) استفاده شده است. روش تحقیق، از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق، کارکنان اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان یزد بوده اند که از بین آنها 140 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیده اند. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفته است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و رابطه سرمایه فکری و هوش سازمانی در سازمان های گردشگری با نقش میانجی توانمندسازهای مدیریت دانش از تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری و همبستگی پیرسون استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که سرمایه انسانی در سرمایه فکری، فرهنگ سازمانی و نیروی انسانی در توانمندسازهای مدیریت دانش و بینش راهبردی در هوش سازمانی بیشترین بار عاملی را دارا می باشد و در مجموع از تجزیه و تحلیل داده های پژوهش می توان نتیجه گرفت که سرمایه فکری بر توانمندسازهای مدیریت دانش در اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان یزد تاثیر دارد و هر دوی آنها بر روی هوش سازمانی تاثیر مستقیم و معنادار دارند.
هوش سازمانی بررسی مقایسه ای بانک های دولتی و خصوصی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۳ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳ (پیاپی ۹)
131 - 146
حوزه های تخصصی:
هوش به عنوان مفهومی جذاب و شیفته کننده توجه زیادی را در بسیاری از رشته ها، حتی رشته ای بیرون از روانشناسی فردی و شناختی به خود معطوف کرده است. یکی از حوزه هایی که علاقه وافری به هوش نشان داده، مدیریت و سازمان است. با این حال این مفهوم برای پژوهشگران سازمان و مدیریت در هاله ای از ابهام قرار دارد. یکی از دلایل این موضوع فقدان چارچوب های تئوریک قوی و منسجم در این زمینه است. از سوی دیگر با وجود گذشت بیش از یک دهه از معرفی مفهوم هوش سازمانی پژوهش های چندانی در این حوزه انجام نگرفته است. از این رو در این مقاله تلاش شده ضمن اشاره ای به ادبیات موجود در زمینه هوش سازمانی، در قالب یک پژوهش توصیفی کاربردی تفاوت هوش سازمانی در بانک های دولتی و خصوصی مورد مطالعه قرار گیرد. بر این اساس در قالب یک پژوهش توصیفی-کاربردی، با بهره گیری از پرسشنامه استاندارد هوش سازمانی که مشتمل بر 49 گویه در قالب هفت بعد است از 429 نفر از کارکنان دو بانک دولتی و دو بانک خصوصی نظرخواهی شد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد، در مجموع هوش سازمانی بانک های خصوصی به صورت معناداری از هوش سازمانی بانک های دولتی بیشتر است.
بررسی رابطه بین هوش سازمانی و انعطاف پذیری منابع انسانی در سازمان های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۷ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
373 - 392
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تبیین چارچوب علمی و ارائه راهکارهای کاربردی انعطاف پذیری منابع انسانی دانشگاه تبریز، مبتنی بر هوش سازمانی است. پژوهش پیش رو از لحاظ هدف، کاربردی است و از حیث نحوه گردآوری داده ها، از نوع پژوهش های توصیفی به شمار می رود و از لحاظ ارتباط بین متغیرهای پژوهش، از نوع علی است. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه هوش سازمانی آلبرشت و پرسشنامه انعطاف پذیری منابع انسانی بر اساس مطالعات باتاچاریا، اسنل و رایت استفاده شده است. جامعه آماری شامل اعضای هیئت علمی دانشگاه تبریز از چهار گروه عمده دانشی است که به کمک فرمول کوکران، در سطح اطمینان 95 درصد، حجم نمونه آماری 235 نفر مشخص شد و در نهایت 210 پرسشنامه به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی ساده به دست آمد و به تجزیه وتحلیل آنها پرداخته شد. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها با بهره مندی از روش مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد هوش سازمانی با ضریب تشخیص 79 درصد، تبیین کننده قویِ انعطاف پذیریِ منابع انسانی است. همچنین نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد همه ابعاد متغیر هوش سازمانی ارتباط مثبت و معنا داری با انعطاف پذیری منابع انسانی دارند.
شناسایی کلان روندهای مؤثر بر توسعه هوش سازمانی در سازمان های بزرگ مهندسی و سازندگی (موردمطالعه: قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا (ص))
حوزه های تخصصی:
شناسایی روندهای آینده، دغدغه اغلب کسب وکارها، سازمان ها و غیره می باشد. این روندها اثرگذاری بالایی بر سازمان ما داشته و درنتیجه شناخت و تحلیل و بررسی این روندها بر موفقیت سازمان مؤثر است. یکی از این ابزارهایی که شناخت روندها بر سازمان تأثیرگذار می باشد هوش سازمانی است. هوش سازمانی برای جمع آوری ذخیره، پردازش و تفسیر داده ها از منابع داخلی و خارجی استفاده می شود. هوشمندی در سازمان به معنای جمع آوری و توزیع اطلاعات برای سهولت در تحقق اهداف سازمان است. اهمیت این ابزار برای یک سازمان بزرگ و اهمیتی که شناخت روندهای مؤثر بر توسعه هوش سازمانی داشته به عنوان مسئله این پژوهش مطرح است. پژوهش حاضر، ازنظر گردآوری اطلاعات، تحقیق توصیفی از شاخه پیمایشی است که از مطالعه کتابخانه ای و مصاحبه با خبرگان و همچنین برای تأیید روندها از پرسشنامه طیف لیکرت استفاده شده است. در این پژوهش 26 کلان روند مؤثر بر توسعه هوش سازمانی شناسایی شد و با استفاده از این کلان روندها پیشنهادهایی برای سازمان مربوطه ارائه شده است
مدل ارزیابی هوش سازمانی با استفاده از رویکرد ترکیبی تکنیک دنپ، (مورد مطالعه: سازمان تأمین اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
77 - 102
حوزه های تخصصی:
هدف: طراحی و تبیین مدلی است که با استفاده از آن بتوان سازمان تأمین اجتماعی را با توجه به معیارهای سازمان هوشمند ارزیابی نمود. طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: این ﭘﮋوﻫﺶ ﺑ ﺮاﺳ ﺎس روش ﮔ ﺮدآورى دادهﻫ ﺎ، ﺗﻮﺻ یﻔﻰ و از ﻧﻈﺮ ﻫ ﺪف، ﺗﻮﺳﻌﻪاى کﺎرﺑﺮدى اﺳﺖ. جامعه آماری پانل دلفی 20 نفر از خبرگان حوزه مدیریت و جامعه آماری سازمان مورد مطالعه مدیران و کارشناسان ارشد سازمان تأمین اجتماعی می باشد. اﺑﺰار ﮔﺮدآورى داده ﻫﺎ ﭘﺮسش نامه دیمتل اﺳﺖ کﻪ ﺑﺮاى ﻃﺮاﺣ ﻰ آن از ﺗکﻨیک دﻟﻔﻰ ﻃﻰ ﺳﻪ راﻧﺪ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺑ ﻪ ﻣﻨﻈ ﻮر ﺗﺠﺰی ﻪ و ﺗﺤﻠیﻞ دادهﻫﺎ و به دست آوردن روابط علت و معلولی و وزن هر یک از شاخص ها از تکنیک ترکیبی DANP استفاده گردید. یافته های پژوهش: بر اساس نتایج، هوش تکنولوژیک با دو مؤلفه و درصد اهمیت 27.52، هوش ساختاری (چهار مؤلفه) 25.6، هوش درون سازمانی (سه مؤلفه) 23.81 و هوش برون سازمانی (سه مؤلفه) 23.06، به عنوان مهم ترین معیارها و همچنین از میان 12 زیرمعیار، مدیریت دانش، فناوری اطلاعات و یادگیری سازمانی به عنوان مهم ترین زیرمعیارهای سازمان هوشمند مورد شناسایی خبرگان قرار گرفته و وزن هر یک مشخص گردید. محدودیت ها و پیامدها: با توجه به تخصصی بودن مؤلفه های سازمان هوشمند، نگرانی در خصوص عدم برداشت یکسان از مفاهیم توسط پاسخ دهندگان وجود داشت لذا همراه پرسش نامه، هر یک از مفاهیم شرح داده شد. پیامدهای عملی: نتیجه عملی این پژوهش مدل جامعی است که با استفاده از آن می توان سازمان های دولتی مشابه را با توجه به شاخص های سازمان هوشمند ارزیابی نمود. ابتکار یا ارزش مقاله: سازمان هوشمند بخش مهمی از برنامه راهبردی دولت الکترونیک است. همچنین، از نظر رویکرد در روش معمول استفاده از روش دیمتل و ANP ممکن است بسیاری از تأثیرگذار ها و روابط حذف شود. در روش DANP با استفاده از ماتریس ارتباطات کل سوپر ماتریس ANP را تشکیل می دهیم و وزن معیارها و زیرمعیارها را محاسبه می کنیم.
رابطه بین هوش سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی در ادارات ورزش و جوانان استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین هوش سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان آذربایجان شرقی انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بوده و به صورت میدانی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان آذربایجان شرقی (114=N) و نمونه آماری 106 نفر از این جامعه می باشد. ابزار پژوهش پرسشنامه هوش سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی کارکنان می باشد که روایی هر دو پرسشنامه به تأیید اساتید فن در رشته مدیریت ورزشی رسیده و پایایی آنها در مطالعه مقدماتی بر روی 30 نفر از کارکنان ادارات ورزش و جوانان با ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 83/0 و 75/0 بدست آمده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون پیش بین در نرم افزار spss استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین تمامی مؤلفه های هوش سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی کارکنان ادارات ورزش و جوانان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (254/0< r < 476/0). هم چنین بین هوش سازمانی کل و رفتار شهروندی سازمانی کارکنان ادارات ورزش و جوانان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (001/0 >p، (471/0= r). در نهایت معادله رگرسیون نهایی (طی پنج مرحله در تحلیل رگرسیون مرحله ای) برای پیش بینی رفتار شهروندی سازمانی نشان داد که در مجموع پنج مؤلفه سرنوشت مشترک، روحیه، اتحاد، توافق و کاربرد دانش قادر به تبیین 3/29 درصد واریانس OCB بوده اند.
تدوین مدل اندازه گیری توسعه سازمانی بر اساس هوش سازمانی فدراسیون های ورزشی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر تدوین مدل ارتباطی توسعه سازمانی بر اساس هوش سازمانی در فدراسیونهای جمهوری اسلامی ایران بود. به وسیله استفاده از روش همبستگی به شیوه مدل معادلات ساختاری در جامعه آماری کارکنان فدراسیونهای کشور، تعداد 372 نفر به روش نمونه-گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه هوش سازمانی آلبرخت (2002) و توسعه سازمانی لاک و کرافورد (2000) با روایی و پایایی مناسب پاسخ دادند. بر اساس دادهها، ابتدا پارامترهای مدل به روش بیشینه درستنمایی برآورد شد. سپس مدل ساختاری توسعه سازمانی بر اساس هوش سازمانی به وسیله انجام شاخصهای برازش، آزمون شد. دادهها به وسیله نرمافزار SPSS24 و LISREL8.5 تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین تمام مؤلفه های هوش سازمانی با مؤلفه های توسعه سازمانی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد، نتایج شاخصهای برازش مدل ساختاری مورد تایید میباشند. نتایج نشان داد که هوش سازمانی توانسته اثر معناداری بر توسعه سازمانی فدراسیونهای ورزشی داشته باشد. با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر میتوان به سیاستگذاران فدراسیونهای ورزشی متذکر شد که توجه به هوش سازمانی باعث افزایش توسعه سازمانی فدراسیونهای ورزشی خواهد شد.
مدلسازی ارتباط هوش سازمانی با نوآوری در فدراسیون والیبال با درنظر گرفتن فرهنگ سازمانی بعنوان متغیر میانجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این مطالعه مدلسازی ارتباط هوش سازمانی با نوآوری در فدراسیون والیبال با درنظر گرفتن فرهنگ سازمانی بعنوان متغیر میانجی است. روش انجام این پژوهش از نظر هدف، کاربردی، و از نظر ماهیت، از نوع توصیفی – همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه مدیران و کارکنان تمام وقت فدراسیون والیبال کشور می دهد که شامل 92 نفر است و با توجه به محدودیت جامعه، تعیین نمونه بر اساس روش تمام شماری استفاده شده است. با این وجود تنها 72 نفر پرسشنامه ها را تکمیل نموده اند. ابزار گردآوری شامل پرسشنامه های استاندارد هوش سازمانی کارل آلبرخت، پرسشنامه فرهنگ سازمانی هافستد برگرفته از کتاب مقیمی (1388) و پرسشنامه محقق ساخته نوآوری و ترکیبی از پرسشنامه های جیمنز-جیمنز و دیگران (2008)، پنیادز (2006)، پراجگو و سوهل (2006) است. روایی و پایایی این پرسشنامه ها با استفاده از روش های رایج مورد بررسی قرار گرفته و آزمون روابط نیز بر اساس روش معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS انجام شده است. نتایج حاصل از این مطالعه حاکی از آن است که بین هوش سازمانی و نوآوری در فدراسیون والیبال رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین رابطه بین هوش سازمانی و فرهنگ سازمانی و نیز رابطه بین فرهنگ سازمانی و نوآوری نیز مثبت و معنی دار است.
طراحی مدل توانمندسازی کارکنان براساس مولفه های مدیریت استعداد و هوشمندی سازمانی در ادارات کل ورزش و جوانان کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش طراحی مدل توانمندسازی کارکنان مبتنی بر مولفه ای مدیریت استعداد و هوشمندی سازمانی در ادارات کل ورزش و جوانان کشور بود. روش تحقیق از نوع توصیفی همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان ادارات کل ورزش و جوانان کشور بود. نمونه آماری بر مبنای مشترک جدول مورگان و تعداد قابل کفایت برای مدلسازی برآورد گردید (305 نفر) و به صورت خوشه ای از 11 استان نمونه گیری شد. ابزار پژوهش سه پرسشنامه توانمندسازی، مدیریت استعداد و هوش سازمانی با مقیاس 5 گزینه ای لیکرت بود. روایی ابزار با استفاده از نظر متخصصان (روایی محتوایی)، ضریب آلفای کرونباخ (پایایی) و تحلیل عاملی تاییدی (روایی سازه) ارزیابی و تایید گردید. تحلیل داده ها با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام شد. تحلیل روابط بین متغیرها نشان داد که به جز نگهداشت و خدمات و استقرار و بکارگیری مولفه های مدیریت استعداد؛ اثر معنی داری بر قابلیت و شایستگی شغلی کارکنان داشتند. اثر مولفه های هوشمندی سازمانی بر مشارکت سازمانی نیز معنی دار بود. مشارکت سازمانی نیز اثر معنی داری بر شایستگی و قابلیت شغلی، آزادی و استقلال شغلی، صفت-های مبتنی بر خود و اثرگذاری نقش داشت. همچنین شایستگی و قابلیت شغلی بر آزادی و استقلال، صفت های مبتنی بر خود و اثرگذاری نقش اثر معنی داری داشت. اثر آزادی و استقلال بر صفت های مبتنی (209/0) معنی دار براساس یافته های پژوهش می توان گفت فرایند توانمندسازی در نهایت از طریق مولفه های اثرگذاری نقش صورت می گیرد. همچنین در ادارات کل ورزش و جوانان قابلیت هوش سازمانی نسبت به سیستم مدیریت استعداد نقش بیشتری در فرایند توانمندسازی دارد.
بررسی تأثیر هوش سازمانی کارکنان بر ارتقای اثربخشی شهرداری همدان
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر به بررسی تاثیر هوش سازمانی کارکنان بر ارتقای اثر بخشی شهرداری همدان می باشد. در این پژوهش از دو مدل هوش سازمانی آلبرخت (2002) و مدل اثربخشی سازمانی پارسونز (2011) استفاده می شود. تحقیق حاضر از لحاظ هدف یک تحقیق کاربردی و از لحاظ روش جزء تحقیقات توصیفی از نوع همبستگی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها یک تحقیق کمی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان شهرداری همدان در سال 1394 می باشند و تعداد کل آنان 850 نفر هستند. نمونه آماری کارکنان در این پژوهش با توجه به جامعه آماری و با استفاده از جدول مورگان و کرجسی به روش تصادفی ساده به تعداد 265 نفر برآورد می گردد. ابزار اندازه گیری هوش سازمانی، پرسشنامه 49 سوالی کارل آلبرخت و ابزار اندازه گیری اثربخشی سازمانی، پرسشنامه 28 سوالی پارسونز می باشد. نتایج به دست آمده از تحلیل رگرسیون نشان داد که هوش سازمانی بر اثربخشی سازمانی تاثیر مثبت و معنی داری دارد. همچنین تمامی ابعاد هوش سازمانی از جمله بینش استراتژیک، سرنوشت مشترک، میل به تغییر، اتحاد و توافق، کاربرد دانش و فشار عملکرد توانایی پیشگویی اثربخشی سازمانی را دارند و بعد جرات و شهامت نسبت به سایر ابعاد، تاثیر بیشتری بر اثربخشی سازمانی دارد.
بررسی هوش سازمانی کارکنان سازمان آموزش و پرورش ناحیه 2 ساری
پژوهش حاضر با هدف بررسی هوش سازمانی کارکنان سازمان آموزش و پرورش ناحیه 2 ساری با روش توصیفی- پیمایشی انجام شد . جامعه ی آماری کلیه ی کارکنان آموزش و پرورش ناحیه 2 شهر ساری بوده که با توجه به حجم نمونه کل جامعه تعداد 90 نفر از اعضای جامعه به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزرار گردآوری اطلاعات پرسشنامه کارل آلبرخت(2003)بود این پرسشنامه شامل 49 سؤال 5 گزینه ای بوده است. به منظور تجزیه تحلیل داده از آزمون t مستقل تک جامعه و t دو جامعه و نیز تحلیل واریانس استفاده شد . یافته ها نشان داد که تمامی مولفه های بینش و استراتژیک ، سرنوشت مشترک ، تمایل به تغییر ، جرات و شهامت ، اتحاد و توافق ، کاربرد دانش و فشار عملکرد در نظام آموزش و پرورش ناحیه 2 شهر ساری رو به رشد بوده و می توان در سطح خطای 0/05 معنی دار بودن سطح مقادیر آنها را پذیرفت. بر این اساس نتایج نشان داد هوش سازمانی کارکنان سازمان آموزش و پرورش ناحیه 2 شهر ساری از حد متوسط بیشتر است.
توسعه محصولات نوآورانه: اثر بازارگرایی درونی و نقش میانجی هوش سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری سال سوم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۸)
49 - 72
حوزه های تخصصی:
نوآوری، به عنوان پایدارترین پدیده در محیط پویای امروزی، تنها راه کاری است که ادامه حیات شرکت ها را در آن باید جستجو نمود. این امر به ویژه از جهت نقشی که در تشکیل فلسفه وجودی شرکت های دانش بنیان ایفا می نماید، اهمیت بسیار بالایی در ادامه فعالیت و کسب مزیت رقابتی برای این گونه شرکت ها دارد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگویی برای توسعه محصولات نوآورانه در مؤسسه های دانش بنیان انجام شد. برای این منظور، تعداد 39 شرکت فناور مستقر در پارک علم و فناوری فارس مورد مطالعه قرار گرفت و داده های مورد نظر از طریق توزیع پرسشنامه میان کارکنان آن ها جمع آوری گردید. همچنین، برای تجزیه و تحلیل داده ها و بررسی فرضیه ها نیز از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزیی استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان می دهد که وجود رویکرد بازار محور به محیط درونی سازمان، تأثیر مثبت و معنی داری بر افزایش هوش سازمانی و توسعه محصولات نوآورانه دارد. علاوه بر این، بعد ارتباطات درونی مناسب بیشترین تأثیر را بر افزایش هوش سازمانی دارد. پس از آن نیز توسعه کارکنان و نظام پاداش دهی مناسب در رتبه های بعدی اهمیت قرار دارند. همچنین، نتایج نشان می دهد توسعه کارکنان نیز بر ارائه محصولات نوآورانه تأثیر مستقیم و معنی داری دارد؛ در حالی که نظام پاداش دهی و ارتباطات درونی فاقد چنین تأثیری هستند.
مطالعه توانمندسازی و تمایل به ترک خدمت از طریق هوش سازمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، مطالعه توانمندسازی و تمایل به ترک خدمت از طریق هوش سازمانی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان فارس بود. این تحقیق بر حسب هدف، کاربردی و همچنین از نظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع همبستگی و از لحاظ زمانی، مقطعی بود. جامعه آماری در این پژوهش، کارکنان اداره کل ورزش و جوانان فارس بود و و از این تعداد 260 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه های استاندارد پرسشنامه توانمندسازی اسپریتزر (1995)، هوش سازمانی کارل آلبرخت (2003) و تمایل به ترک خدمت کیم و همکاران (2007) استفاده شد. به منظور آزمون فرضیه های تحقیق از آزمون همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد توانمندسازی و هوش سازمانی با تمایل به ترک خدمت آزمودنی ها رابطه معناداری داشته است. همچنین، بین متغیر توانمندسازی و هوش سازمانی رابطه معناداری وجود داشت و در نهایت؛ نتایج الگوسازی معادلات ساختاری نشان داد که هوش سازمانی در رابطه توانمندسازی و تمایل به ترک خدمت آزمودنی ها، نقش واسطه ای داشته است.
بررسی رابطه بین هوش سازمانی و سلامت سازمانی کارکنان توابع استانداری استان سمنان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤال اساسی است که آیا بین هوش سازمانی و سلامت سازمانی کارکنان توابع استانداری استان سمنان رابطه معناداری وجود دارد؟ روش تحقیق مورد استفاده از نوع توصیفی، پیمایشی همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه کارکنان کارکنان توابع استانداری در استان سمنان است که شامل فوق دیپلم، لیسانس و فوق لیسانس و بالاتر است که به تعداد 600 نفر می باشد. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 234 نفر تعیین گردید و روش نمونه گیری پژوهش حاضر تصادفی ساده می باشد. داده های تحقیق با روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده و ابزار مورد استفاده پرسش نامه های استاندارد می باشد. پایایی پرسش نامه ها با استفاده از روش کرونباخ 79% برای پرسشنامه هوش سازمانی و 80% برای پرسشنامه سلامت سازمانی و روایی ابزار با روش محتوایی مورد تأیید قرار گرفته اند. هم چنین جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی اسپیرمن با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد بین تمامی مؤلفه های هوش سازمانی و سلامت سازمانی کارکنان توابع استانداری در استان سمنان رابطه معناداری وجود دارد.
بررسی مؤلفه های «هوش سازمانی» حوزه علمیه قم در مدیریت بحران کرونا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
شروع بحران جهانی کرونا با ابعاد گوناگون و نحوه مواجهه دولت ها و سازمان ها با این پدیده بحرانی غافلگیرکننده، به میدانی برای آزمون کارآمدی سبک مدیریت در این بحران تبدیل شد. عملکرد حوزه علمیه در شرایط ملتهب حاکم بر جامعه که از سوی جریان معارض با حاکمیت اسلام و انقلاب، متهم به شروع و شیوع این بیماری شده بود، مبتنی بر شناخت صحنه جنگ ترکیبی و ادراکی پیچیده در مدیریت بحران است. پژوهش حاضر با روش «پدیدارشناسی توصیفی» به دنبال شناسایی تأثیر مؤلفه های هوش سازمانی حوزه علمیه در مدیریت بحران کروناست. برای اندازه گیری هوش سازمانی از الگوی «هفت بعدی» آلبرخت، و برای مدیریت بحران الگوی چهارمرحله ای «بحران» مبنا قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که رابطه معناداری بین هوش سازمانی حوزه علمیه و مدیریت بحران کرونا وجود دارد. علاوه بر این، هوش سازمانی مطابق بررسی های حاصل از روش های آمیخته، از مؤلفه هایی به ترتیب اولویتی ذیل برخوردار است: سرنوشت مشترک، جرئت و شهامت، بینش راهبردی، اتحاد و توافق، فشار عملکرد، کاربرد دانش، تمایل به تغییر. اضافه بر هفت مؤلفه رصد شده، «معنویت» نیز فرا مؤلفه مهم هوش سازمانی حوزه علمیه در مدیریت بحران کرونا بوده است.
شناسایی مولفه های مفهومی هوش سازمانی در آموزش و پرورش لرستان؛ یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های مفهومی هوش سازمانی در آموزش و پرورش لرستان بر پایه پژوهش کیفی و تحلیل محتوا شکل گرفت. اطلاعات محتوایی هوش سازمانی در دو گام جمع آوری شدند: نخست، پیشینه پژوهشی نظریه های موجود درباره هوش سازمانی به طور جامع مرور شد. سپس، با 15 متخصص مدیریت آموزشی مصاحبه و نظرات آن ها درباره هوش سازمانی ضبط شد. تحلیل محتوای پیشینه پژوهشی و نظریه ها بیانگر 9 مولفه هوش سازمانی، یعنی، ارتباطات بین فردی، سازگاری با محیط، نظام فناوری، نظام اطلاعاتی، مدیریت دانش، مدیریت استراتژیک، رهبری در سازمان، ویژگی های فردی هوشمندی و امکانات مالی و زیربنایی سازمان بود. از تحلیل محتوای مصاحبه با متخصصان 18مولفه طبقات محیط اثربخش، تعاملات بین فردی، فضای مجازی، آموزش مادام العمر، ارائه دانش، امکانات زیربنایی، مسئله محوری، مسائل اقتصادی، فرهنگ سازمانی، مدیریت سازمان، هدفمندی در سازمان، تعلق سازمانی، عدالت سازمانی، هوش معنوی، تشویق اعضاء، اهمیت تحصیل، خردمندی و پژوهش شناسایی شدند. یافته منحصر به فرد این مطالعه که در مصاحبه با متخصصان دیده شد، معنویت بود که در مطالعه هوش سازمانی در آموزش و پرورش باید در نظر گرفته شود.