با آغاز جنگ جهانی اول دو کشور روس و انگلیس درصدد گسترش قدرت نظامی خود در ایران برآمدند. انگلیسی ها پلیس جنوب را تأسیس کردند و روس ها هم بریگاد قزاق را به سطح دیویزیون ارتقا دادند. به دنبال انقلاب اکتبر و به قدرت رسیدن بلشویک ها در روسیه، قوای روس خاک ایران را ترک کردند و انگلیسی ها درصدد گسترش نفوذ در شمال ایران و قفقاز و پر کردن خلاء حاصل از خروج روس ها برآمدند، این در حالی بود که دیویزیون قزاق تحت فرماندهی استاروسلسکی خود را حافظ منافع روسیه درشمال ایران می دانست. هدف پژوهش حاضر پاسخ به این سوال است که انگلیسی ها برای گسترش نفوذ خود در شمال ایران به چه اقداماتی دست زدند و در این رابطه به چه شکل با دیویزیون قزاق برخورد کردند؟ مقاله با روش توصیفی تحلیلی به بررسی موضوع پرداخته و به این نتیجه رسیده که انگلیسی ها تلاش کردند از طریق قرارداد 1919 کلیه قوای نظامی ایران از جمله دیویزیون قزاق را در اختیار خود گیرند اما بواسطه مقاومت استاروسلسکی در برابر آنان و همچنین گسترش خطر پیشروی بلشویک ها به داخل ایران، صلاح کار را در خروج قوای خود از ایران، اخراج افسران روس از دیویزیون قزاق و سپردن رهبری آن به فرماندهان ایرانی مورد اعتماد دیدند.