مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
سیستم استنتاج فازی
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به منظور ارزیابی عملکرد سیستم مدیریت دانش به عنوان یکی از مهم ترین زیرساخت های بهبود دهنده عملکرد و یادگیری سازمانی در شرکت های نرم افزاری، بر مبنای رویکرد سیستم استنتاج فازی اقدام به طراحی سیستم و ارزیابی شده است. در این راستا ابتدا ورودی های سیستم که درواقع شاخص های ارزیابی عملکرد سیستم مدیریت دانش هستند، استخراج شدند. سپس قواعد اگر-آنگاه با نظر خبرگان تعیین شده و وارد پایگاه قواعد فازی گردید. خروجی سیستم نیز در راستای عملکرد سیستم مدیریت دانش تعریف گردید. سیستم طراحی شده، با ارائه یک ارزیابی جامع از سیستم مدیریت دانش می تواند به سازمان ها در جهت شناخت نقاط ضعف و قوت، جایگاه فعلی و اتخاذ تصمیمات آتی برای بهبود عملکرد یاری رساند. به منظور اعتبارسنجی سیستم استنتاج فازی، مقایسه ای بین خروجی سیستم و نظر خبرگان به عمل آمد. با توجه به اختلاف ناچیز بین میانگین نظر خبرگان و خروجی سیستم می توان بیان داشت که سیستم از دقت و اعتبار مطلوبی برای ارزیابی های آتی برخوردار است.
بازتعریف نقش شهرهای کوچک و میانی در فرایند توسعه منطقه ای؛ معرفی یک روش کاربردی آمایش مبنا (مطالعه موردی: استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
315 - 344
حوزه های تخصصی:
پژوهش های کمّی ( و بعضاً کیفی) بسیاری در رابطه با نقش شهرهای کوچک و میانی در توسعه منطقه ای انجام گرفته است. مقاله حاضر نیز در این راستا انجام شده است؛ اما با اندکی تغییر و ساختارشکنی در شیوه برخورد با موضوع و تحلیل مسئله که آن هم تحلیل چند جانبه داده ها به کمک سیستم استنباط فازی است. هدف پژوهش با توجه به عنوان، کاربردی- توسعه ای است و ماهیت رویکردی توصیفی - تحلیلی دارد. به صورت کلی، روش کاربردی و روز افزون FIS دارای مراحل چهارگانه پایگاه دانش و فازی ساز، پایگاه قواعد، موتور و دیفازی ساز است که با فرایند پژوهش موازی است. در نگاه اجمالی (پایگاه دانش) شاخص های توسعه منطقه ای (10 شاخص) و متغیرها (بیش از 60 متغیر) در ۴ رکن توسعه منطقه ای (توسعه اقتصادی، کالبدی، زیربنایی و انسانی) برای شهرهای کوچک و میانی استان کردستان (9 شهر اصلی شامل مراکز شهرستان به استثنای سروآباد) طی ۲ بازه زمانی 1395 و 1385 گزینش و نگاشته شدند. سپس آنالیز فرایندی بر روی داده ها به تفصیل صورت گرفت. برآیند و گزارش نهایی این مقاله این است که اگرچه نوساناتی در توسعه درون منطقه ای استان مشاهده شده، تغییرات توسعه منطقه ای با تکیه بر نماگرهای اقتصادی، با تغییرات سلسه مراتب شهری (نماگرهای جمعیتی) همسو بوده است. بدین صورت که دورنمای تعادل در سیستم شهری استان با کاهش برتری و تمرکز جمعیتی سنندج دارای بازتاب های ساختاری و توسعه ای در شهرهای کوچک و میانی و افزایش نقش این دست شهرها در پس کرانه خود بوده و از مجموع توسعه شهری- منطقه ای استان، شهرهای کوچک و میانی پیشتازند.
ارائه یک سیستم خبره فازی جهت تدوین استراتژی منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال یازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۹
91 - 112
حوزه های تخصصی:
نیروی انسانی یک سازمان، منبعی کلیدی برای کسب مزیت رقابتی پایدار و یکی از عوامل اصلی موفقیت سازمان ها، به حساب می آید. از این رو، مدیریت اثربخش منابع انسانی به یکی از مهمترین مسائل پیش روی سازمان ها برای نیل به اهداف سازمانی تبدیل شده است. با توجه به اهمیت استراتژیک منابع انسانی، اتخاذ استراتژی هایی مناسب برای مدیریت این منابع، دغدغه اصلی مدیران ارشد سازمان ها محسوب می شود. دراین تحقیق با اتخاذ رویکرد قواره ای، مدلی مبتنی بر سیستم های استنتاج فازی جهت تدوین استراتژی منابع انسانی ارائه شده است. ورودی های سیستم مبتنی بر اهداف استراتژیک مدل دیر و هولدر (1988) شامل ایفای نقش، ترکیب، شایستگی و تعهد می باشد. خروجی های سیستم مبتنی برمدل بامبرگر و مشولم (2005) شامل چهار استراتژی پدرانه، ثانویه، پیمانکارانه و متعهدانه تدوین شده است. سیستم طراحی شده در پژوهشگاه صنعت نفت مورد استفاده قرار گرفت و نتایج بیانگر این مطلب است که سیستم طراحی شده دارای اعتبار خوبی می باشد.
چارچوب فراگیر اعمال تغییرات سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ششم بهار ۱۳۹۴ شماره ۲۱
15 - 39
حوزه های تخصصی:
برخورداری از مدلی یکپارچه برای مدیریت تغییرات می تواند پیچیدگی ذاتی تغییر را با تشخیص رابطه میان عناصر حیاتی، ساده کند. به دلیل پویایی عوامل مؤثر بر تغییرات سازمانی و برهم کنشی آن ها بر یکدیگر، تدوین مدلی ایستا چندان راهگشا نیست. در مطالعه پیش رو سعی شد در چهار مرحله و با ترکیب روش های کیفی (تحلیل محتوا و فن دلفی) با روش های هوش مصنوعی (الگوریتم ژنتیک و مفهوم منطق فازی)، روشی جدید برای ساخت الگوی پویا و یکپارچه تغییرات سازمانی ایجاد شود تا بتوان میزان موفقیت تغییر را تخمین زد. به علاوه با اعمال محدودیت های حاکم بر شرایط مختلف، نقشه راهی در اختیار مدیران برای هدایت تغییر قرار دهد. پس از احصاء و غربال عوامل مؤثر بر تغییرات با روش های کیفی، مدل اولیه به دلیل پیچیدگی و ابعاد بالای مسئله با نظریه فازی ساخته و برای دقیق تر کردن مدل از الگوریتم ژنتیک استفاده شد. برای اعمال محدودیت ها و یافتن مقدار قابل قبول متغیرها جهت موفقیت برنامه تغییر از الگوریتم ژنتیک استفاده شد.
شبیه سازی تعاملات متغیرهای زبانی در فرآیند توسعه بازار سرمایه با بهره گیری از سیستم استنتاج فازی و رویکرد پویایی شناسی سیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۵
132 - 150
حوزه های تخصصی:
در بهره گیری از رویکرد پویایی شناسی سیستم به منظور الگوسازی پدیده های اجتماعی و اقتصادی، به دلیل تأثیر عمیق عامل انسانی و تصمیم گیری وی در این قبیل پدیده ها، قطعیت موجود در نگاه کلاسیک و مدرن کم رنگ شده و نیاز به نگاهی منعطف تر نسبت به این پدیده ها ضروری می نماید. هدف از پژوهش حاضر، شبیه سازی تعاملات متغیرهای زبانی مؤثر بر ارزش بازار سرمایه با استفاده از رویکرد پویایی شناسی سیستم هست. در این راستا، به منظور منعکس نمودن شیوه تفکر ذهنی سرمایه گذاران، از سیستم استنتاج فازی در رویکرد پویایی شناسی سیستم استفاده شده است. الگوی پیشنهادی پژوهش با نرم افزار Vensim DSS شبیه سازی و اعتبار آن با استفاده از آزمون های آماری و دستگاهی موردسنجش قرارگرفته است. نتایج شبیه سازی سناریوها نشان می دهد که تغییرات هم زمان متغیرهای درون زای بازار سرمایه نسبت به تغییرات منفرد هر یک از متغیرها، با تأخیر زمانی کمتر و به مقدار به مراتب بیشتری بر متغیر ارزش بازار سرمایه اثرگذار است. تأثیر تغییرات مطلوب متغیرهای کارایی بازار سرمایه، دانش و فرهنگ سرمایه گذاری و مداخلات بازار سرمایه، باعث افزایش 77 درصدی ارزش بازار سرمایه در افق 1404 نسبت به شبیه سازی پایه می شود. همچنین نتایج شبیه سازی تحلیل حساسیت نشان می دهد که ارزش بازار سرمایه نسبت به تغییرات منفرد متغیرهای زبانی در مقایسه با تغییرات هم زمان آن ها، حساسیت کمتری از خود نشان می دهد.
الگویی برای پیاده سازی موفقیت آمیز مدیریت استعداد در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۷
41 - 60
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر موفقیت پیاده سازی مدیریت استعداد در شرکت های دانش بنیان است. این پژوهش از نظر هدف، از نوع پژوهش های کاربردی و از لحاظ طرح تحقیق، جزو پژوهش های توصیفی - پیمایشی است. همچنین پژوهش حاضر از نظر زمان انجام، مقطعی و با توجه به ماهیت داده ها نیز کمّی است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها و مدل سازی از سیستم استنتاج فازی بهره گرفته شد و مدل استنتاج فازی در نرم افزار متلب طراحی گردید. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان است که متشکل از مدیران عامل، مدیران ارشد و مدیران منابع انسانی شرکت های دانش بنیان شهرستان رشت می باشند که از نظرات آن ها به منظور تدوین قواعد استنتاج فازی استفاده شد و ساخت این قواعد بر اساس نظرات 25 خبره صورت گرفت. یافته های این پژوهش، حاکی از آن است که سه عامل از قبیل: برند کارفرما، فرهنگ سازمانی و سبک رهبری تحول آفرین به عنوان عوامل زمینه ساز و مؤثر بر پیاده سازی موفقیت آمیز مدیریت استعداد در شرکت های دانش بنیان، مورد شناسایی قرار گرفتند. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، در میان عوامل مذکور، سبک رهبری تحول آفرین بیشترین تأثیر را بر پیاده سازی موفق مدیریت استعداد در شرکت های دانش بنیان داشته است. همچنین، برند کارفرما و فرهنگ سازمانی نیز به ترتیب در رتبه های بعدی قرار گرفتند.
تعیین استراتژی های نگهداری و تعمیرات با استفاده از سیستم استنتاج فازی چند مرحله ای(مورد مطالعه: نیروگاه برق شهید سلیمی نکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال هفدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۴
291 - 325
حوزه های تخصصی:
اهمیت مقوله نگهداری و تعمیرات از آنجاست که مدیریت کارآمد آن می تواند در تداوم خطوط تولید و کاهش هزینه ها بسیار موثر باشد. این مسئله در نیروگاه های تولید برق به عنوان منبع اصلی تامین انرژی در کشور از اهمیت مضاعفی برخوردار است. هدف از مقاله حاضر ارائه رویکردی کاربردی برای تعیین استراتژی نگهداری و تعمیرات مناسب برای هر دستگاه است. در همین راستا با استفاده از رویکرد FMEA فازی و طراحی سیستم استنتاج فازی ریسک شکست های مهم دستگاه ها مورد ارزیابی قرار گرفت و همچنین میزان حساسیت دستگاه ها نیز برای بررسی بیشتر ارزیابی شد؛ در ادامه با تلفیق نتایج، استراتژی نگهداری و تعمیرات مناسب هر دستگاه تعیین گردید. نتایج نشان می دهد، دستگاه "ژنراتور" به عنوان دستگاه اصلی تولید برق در نیروگاه، با شاخص اولویت ریسک 6.56 و میزان حساسیت 0.55 در بعد چهارم نمودار RPN-TI می گیرد که در این حالت استراتژی مناسب برای این دستگاه، استراتژی نگهداری و تعمیرات پیش اقدامانه است و با توجه به اینکه باقی دستگاه-ها شامل: ایرپری هیتر، کندانسور توربین، اف دی فن و الکتروموتور دارای RPN بالا و TI پایین هستند، در بعد سوم نمودار قرار گرفتند که استراتژی مناسب برای آن ها استراتژی نگهداری و تعمیرات مبتنی بر وضعیت است.
مسیریابی بهینه خطوط انتقال برق با استفاده از منطق فازی و مدل سلسله مراتبی در شرکت برق منطقه ای یزد (مطالعه موردی خط تیاف محمدآباد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
107 - 129
حوزه های تخصصی:
احداث خطوط انتقال نیرو یکی از مهمترین دغدغه های صنعت برق کشور محسوب می گردد که هزینه احداث این خطوط از یک طرف و تأثیرات متقابل عوامل محیطی بر روی این خطوط از طرف دیگر باعث شده است که در مسیریابی این خطوط پارامترهای مختلفی در نظر گرفته شود. کلیه این پارامترها در ارتباط مستقیم با موقعیت مکانی دکلها و تجهیزات خطوط انتقال نیرو می باشد. سیستم اطلاعات جغرافیایی دارای قابلیتهای مختلفی از جمله امکان اخذ، بازیابی، به هنگام رسانی، نمایش، پردازش و تجزیه و تحلیل اطلاعات مکان مرجع می باشد؛ بنابراین بستر مناسبی را مهیا می سازد که در آن بتوان شرایط و پارامترهای مختلف را به صورت لایه های اطلاعاتی تعریف نموده و بر اساس الگوهای تعریف شده توسط نظر کارشناسان مختلف، باهم تلفیق نموده و به نتایج مورد نظر رسید. طراحی و پیاده سازی یک مسیر مناسب و هماهنگ با شرایط محیطی و طبیعی و ارزیابی و مقایسه مسیر طراحی شده با مسیر موجود و در حال بهره برداری (خط تیاف محمدآباد) هدف اصلی این تحقیق می باشد. در این تحقیق به منظور یافتن مسیر بهینه بین دو نقطه مورد نظر، ابتدا با استفاده از مدل استنتاج فازی نقاط مناسب جهت نصب دکل و نقشه هزینه بدست آمده است. همچنین به منظور وزن دهی به فاکتورها از روش AHP استفاده شده است. سپس با استفاده از تابع Cost Path مسیر بهینه بین دو نقطه بدست آمده است. همچنین به منظور تلفیق اطلاعات، روش وزن دهی به قانونهای استنتاج فازی مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت مدل فازی گاما در روش آخر به عنوان بهترین مدل انتخاب گردید و این مدل جهت مسیریابی بین پست یزد یک و محل تیاف محمد آباد مورد استفاده قرار گرفت
طراحی سیستم استنتاج فازی به منظور شناسایی اعضای هیات علمی با استعداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناسایی افراد با استعداد یکی از مهم ترین دغدغه ها و وظایف مدیران منابع انسانی در سازمانهاست. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از حیث روش توصیفی-پیمایشی است. با توجه به خلاء پژوهشی در حوزه شناسایی افراد با استعداد در پژوهش های گذشته، پژوهش حاضر با هدف شناسایی اعضای هیات علمی با استعداد تدوین شده است. برای این منظور از دو متغیر عملکرد(آموزشی و پژوهشی) و پتانسیل(توانایی فردی، آرزوهای شغلی و تعامل شغلی) اعضای هیات علمی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر 350 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه مازندران است که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 110 نفر از اعضای هیات علمی به عنوان نمونه انتخاب شده اند. داده های مربوط به عملکرد آموزشی با همکاری دفتر نظارت ارزیابی و نظارت، تضمین کیفیت و داده های مربوط به عملکرد پژوهشی با همکاری معاونت پژوهشی دانشگاه تهیه شده است. برای سنجش توانایی اعضای هیات علمی از فرم ارزیابی مدل سی-ای بی(2005) و نیز برای ارزیابی آرزوهای شغلی و تعامل شغلی به ترتیب از دو پرسشنامه استاندارد نادی و همکاران(1389) و شافلی و همکاران(2006) استفاده شده است. روایی محتوا پرسشنامه ها توسط خبرگان و پایایی پرسشنامه آرزوهای شغلی(8/81) و تعامل شغلی(9/91) می باشد. بعد از خوشه بندی اولیه بر روی داده ها، سیستم استنتاج فازی با دو ورودی(عملکرد و پتانسیل) و یک خروجی(استعداد) در پنج سطح تعریف شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار متلب(R2018b,v9) استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که بیشتر اعضای هیات علمی72/42 % در بخش "متوسط" قرار دارند. همچنین 82/11 % در بخش "خیلی کم"، 37/16 % در بخش "کم"، 45/25 % در بخش "زیاد" و 64/3 % در بخش "خیلی زیاد" قرار گرفتند
ارائه مدل ارزیابی اثربخشی اجرای خط مشی های برنامه پنج ساله توسعه جمهوری اسلامی ایران در سازمان تأمین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
93 - 124
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش ارائه مدل ارزیابی اثربخشی اجرای خط مشی های برنامه پنج ساله توسعه جمهوری اسلامی ایران در سازمان تامین اجتماعی بوده است. روش: در این پژوهش به منظور ارزیابی خط مشی های اجرا شده از روش ترکیبی استفاده شده است به این شکل که در مراحل مختلف از روش های کمی(سیستم استنتاج فازی) و از روش های کیفی(مصاحبه برای تعیین قواعد فازی) بهره گیری شده است. جامعه آماری این پژوهش مدیران سازمان تامین اجتماعی و اساتید دانشگاه بوده اند که با روش نمونه گیری هدفمند مورد انتخاب قرار گرفته اند. چارچوب نظری استفاده شده برای ارزیابی اثربخشی خط مشی های اجرا شده در سازمان تامین اجتماعی، از ترکیب دو مدل متلند و هیل و هوپ بوده است. نتایج: نتایج پژوهش نشان داده است که سطح تضاد و ابهام در خط مشی های سازمان تامین اجتماعی نسبتا بالا بوده است و بالاترین ضعف ها در خصوص ارزیابی و دقت در تدوین خط مشی بوده است. نتایج حاصل از وابستگی بین متغیرها و قواعد اگر - آنگاه نشان از آن دارد که اگر تضاد و ابهام در خط مشی زیاد باشد، اگر سطح استفاده از ابزارهای قدرت نفوذ (اعمال زور در اجرای خط مشی)، تبادل (استفاده از بده بستان و دید بازارمحور) و نیز متقاعدسازی (سازوکارهای فرهنگی) نیز زیاد باشد خط مشی غیر اثربخش می شود. ولی خروجی نهایی مدل متلند نشان از آن داشته است که با توجه به فازی بودن مدل، خط مشی ها در میان دو تابع عضویت زیاد و متوسط قرار گرفته اند که در این حالت می توان به حالت کمی اثربخش نیز دست یافت.
ارائه الگویی جهت ارزیابی تأثیر تکنولوژی بلاکچین (زنجیره تأمین بلوکی) بر عملکرد زنجیره تأمین با استفاده از سیستم های استنتاج فازی در صنعت خودروسازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت صنعتی (آزاد سنندج) سال شانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۵
50 - 66
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، ارائه الگویی جهت ارزیابی تأثیر تکنولوژی بلاکچین بر عملکرد زنجیره تأمین در صنعت خودرو با استفاده از طراحی سیستم استنتاج فازی است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی است. جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق، مدیران 3 شرکت خودروسازی در ایران شامل شرکت ایران خودرو، سایپا، مدیران خودرو است که حجم نمونه آماری تعداد 36 نفر به ترکیبی از دو روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند (قضاوتی) و نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. در این تحقیق با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و میدانی عامل ها و زیر عامل های تحقیق انتخاب گردیده که پس از مطالعات کتابخانه ای 17 زیر معیار در 3 معیار اصلی تضعیف کننده، تقویت کننده و امکان پذیری به صورت مدل مفهومی مشخص گردید که پس از فازی سازی گوسین 125 قاعده بر اساس نظر خبرگان تعیین شده است. براساس نتایج، اگر تغییرات بازه ی تضعیف کننده بیشتر از 5/0 باشد، باعت کاهش عملکرد شده و اگر در بازه کمتر از 5/0 باشد تاثیر چندانی بر عملکرد ندارد. تغییرات بازه ی تقویت کننده و امکان پذیری اگر کمتر 5/0 باشد سطح متوسطی از تغییر را در عملکرد ایجاد و اگر بیشتر از 5/0 باشد، خروجی عملکرد را افزایش می دهد. به منظور اعتبار سنجی و حصول اطمینان از کارآیی آن از تست شرایط حدی استفاده شده است. نتایج نشان داد که آزمون برای سه SUB - FIS اجرا شده و تمامی FIS های طراحی شده مذکور رفتار منطقی نسبت به مقادیر حدی ورودی ها از خود ارائه نموده اند که این نشانگر اعتبار مدل طراحی شده است و می توان بیان داشت که سیستم از دقت و اعتبار مطلوبی برای ارزیابی برخوردار است.
طراحی سیستم استنتاج فازی برای ارزیابی زنجیره تأمین سبز شرکت های تولیدی صادراتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
125 - 144
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی سیستم استنتاج فازی برای ارزیابی زنجیره تأمین سبز شرکت های تولیدی صادراتی است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل شرکت های تولیدی صادراتی در شمال غرب کشور است که نمونه آماری به صورت هدفمند و به تعداد 143 شرکت تعیین شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه پژوهشگر ساخته مبتنی بر مبانی نظری پژوهش استفاده شد. برای بررسی روایی پرسشنامه از روایی سازه بر اساس تحلیل عاملی تأییدی بهره گیری شد. برای بررسی پایایی پرسشنامه نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. پرسشنامه های پژوهش، پس از تأیید روایی و پایایی در میان اعضای نمونه آماری پژوهش توزیع شد. به منظور ارزیابی زنجیره تأمین سبز شرکت ها از سیستم استنتاج فازی، بر اساس توابع عضویت مثلثی و استنتاج ممدانی، بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که سیستم طراحی شده قادر است میزان سبز بودن زنجیره تأمین شرکت های صادراتی را بر اساس مقادیر عددی و واژه های زبانی نشان دهد.
طراحی مدل مسئولیت اجتماعی برای سازمان های دولتی ایران با رویکرد اخلاقی و راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئولیت اجتماعی سازمانی به عنوان سازوکاری توصیف می شود که به موجب آن سازمان ها را به استفاده از منابع تحت اختیار خود در راستای حفظ منافع جامعه و بهبود رفاه عمومی ملزم می نماید. هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل سه وجهی مسئولیت اجتماعی برای سازمان های دولتی ایران است. در مرحله اول، بر اساس نظر خبرگان و با استفاده از روش دلفی به شناسایی یک سری ابعاد (شامل پاسخگویی، اقتصادی، حفظ حرمت های فرهنگی اجتماعی، رعایت حقوق عامه، محیط زیست محوری، پاسداشت معنویت و ارزش های اسلامی، انصاف و عدالت محوری)، با در نظرگرفتن ویژگی های سازمان های دولتی و شرایط بومی کشور ایران پرداخته می شود. سپس در مرحله دوم، تلاش می شود با ایجاد تناسب بین سطوح اخلاقی سازمان و راهبرد سازمان در قبال مسائل عمومی، درجه اجرای اثرگذار هر یک از ابعاد مسئولیت اجتماعی تعیین گردد. نتایج با استفاده از سیستم استنتاج فازی نشان می دهد که اثرگذاری رویکرد اخلاقی و راهبردهای مسئولیت اجتماعی سازمانی از طیف پایین به سمت بالا دارای اثرگذاری مثبتی بر تمامی ابعاد مسئولیت اجتماعی هستند.
طراحی سیستم استنتاج فازی به منظور برآورد امتیاز کانون های ارزیابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله روش های مورد استفاده برای سنجش و ارزیابی کارکنان، استفاده از کانون ارزیابی است. کانون های ارزیابی معمولاً از روایی مناسبی در سطح ابزار برخوردارند اما در سطح مدلِ جمع بندی دارای ضعف هایی هستند. این پژوهش به طراحی سیستمی فازی برای برآورد امتیاز نهایی کانون های ارزیابی با بهره گیری از مدل سازی ذهنیت خبرگان می پردازد. برای این منظور از داده های کانون ارزیابی با ابعاد، هوش، شخصیت و شایستگی استفاده گردیده و در نهایت، مدلی برای ترکیب این سه دسته از مفاهیم ارائه شده است. سیستم طراحی شده، دارای سه دسته اعداد فازی ذوزنقه ای و 27 قاعده است. به منظور اعتبارسنجی این مدل از داده های 116 نفر از مدیران کشور و شبیه سازی مونت کارلو استفاده و مشخص شد شایستگی، هوش و شخصیت به ترتیب بیشترین اهمیت را در امتیاز نهایی کانون ارزیابی دارند.
طراحی یک روش جدید به منظور رتبه بندی واحدهای تصمیم گیرنده کارا در تحلیل پوششی داده ها با استفاده از سیستم استنتاج فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
440 - 461
حوزه های تخصصی:
هدف: تحلیل پوششی داده ها یک روش شناخته شده مبتنی بر برنامه ریزی ریاضی برای اندازه گیری کارایی واحدهای تصمیم گیرنده است. این روش از مجموعه واحدهای تصمیم گیرنده، تعدادی را به عنوان کارا معرفی می نماید و به کمک آنها مرز کارائی را تشکیل می دهد. در این حالت چندین واحد تصمیم گیرنده کارا ارزیابی شده و نمی توان تمایز مناسبی میان این واحدهای تصمیم گیرنده ایجاد نمود چرا که چندین واحد تصمیم گیرنده نمره کارایی یکسانی برابر یک دارند.
روش: این پژوهش به منظور ارائه یک مدل جدید برای رتبه بندی واحدهای کارا در تحلیل پوششی داده های فازی ارائه شده است. در این پژوهش استفاده از سیستم استنتاج فازی به منظور رتبه بندی واحدهای کارا به عنوان روشی جدید پیشنهاد شده است. در روش پیشنهادی ابتدا واحدهای کارا و ناکارا با استفاده از تحلیل پوششی داده ها از یکدیگر تمیز داده می شوند. سپس از مفاهیم سیستم استنتاج فازی برای رتبه بندی واحدهای کارا استفاده می شود.
یافته ها: اطلاعات واحدهای ناکارا به گونه ای است که سبب شده تحلیل پوششی داده های فازی نتواند مقدار کارایی برابر یک را به این واحدها تخصیص دهد. با توجه به این مفهوم در روش پیشنهادی هر کدام از این واحدهای ناکارا به صورت یک قاعده در نظر گفته شده و میزانی از این قواعد که توسط واحدهای کارا فعال می شوند به عنوان شاخصی برای رتبه بندی آن ها قرار داده می شود.
نتیجه گیری: در انتها یک مثال عددی برای بررسی صحت کارکرد مدل انجام شده است. در این مثال از داده های موجود در یکی از مقالات پایه ای این حوزه استفاده گردید و مشاهده شد نتایج بدست آمده از روش پیشنهادی این پژوهش با نتایج پژوهش مذکور کاملا یکسان می باشد.
ارزیابی زیست پذیری مبتنی بر متغیرهای حس تعلق به مکان (مطالعه موردی: منطقه ۱ کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
361 - 385
حوزه های تخصصی:
در چند دهه گذشته، رشد فناوری و اجرای مبانی مدرنیته در ساخت شهرها موجب روند کاهشی در زیست پذیری شهرها شده است که به اثراتی نامطلوب در فضاهای شهری منجر شده است. یکی از برجسته ترین این اثرات که می توان از آن به عنوان آسیب شهری نام برد، افول ارزش های مرتبط با حس تعلق به مکان در شکل گیری این فضاها است. این امر در کلان شهرها جلوه بیشتری دارد که طبیعتاً رشد فناوری در آن ها سرعت بیشتری داشته است. این پژوهش با هدف تخمین زیست پذیری، با در نظر گرفتن عوامل مرتبط با متغیر حس تعلق به مکان در منطقه ۱ شهر تهران انجام شده است. در این خصوص، یک مدل تخمین گر جدید با ترکیب سیستم استنتاج فازی تطبیق یافته و ژنتیک الگوریتم تهیه شده است. برای این منظور، متغیرهای مبتنی بر حس تعلق به مکان شامل کالبد، معنا، فعالیت، سرمایه اجتماعی، حس مکان و کیفیت زندگی به عنوان متغیرهای تخمین گر استفاده شده است. نتایج نشان داد مدل سیستم استنتاج فازی تطبیق یافته ژنتیک شامل همه متغیرهای ورودی (926/0=R)، بهترین مدل تخمین گر زیست پذیری است. همچنین شاخص سرمایه اجتماعی تأثیر بسیار کمی در زیست پذیری دارد. اهمیت شاخص کیفیت زندگی ذهنی به طور معنادارتری از سایر شاخص ها بیشتر است و می تواند بیشتر از سایر عوامل به بهبود زیست پذیری مناطق منجر شود.
کشف و بهبود احساس فراگیران در آموزش الکترونیکی به کمک سیستم استنتاج فازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
به علت جدایی موقعیت مکانی مدرسان و دانش آموزان در سیستم تدریس آنلاین وعدم دریافت حالات روحی فراگیران و اعمال بازخورد مناسب ،این پژوهش به دنبال طراحی سیستم هوشمندی است که بتواند ابتدا احساسات فراگیران را از راه دور تشخیص داده وسپس با پیشنهاد سناریوهای آموزشی به مدرس ،باعث افزایش احساسات مثبت وکاهش هیجانات منفی در فراگیران شود. این پژوهش در سال 98 انجام شده است .جامعه مورد مطالعه، دانش آموزان رشته ریاضی پایه دهم دبیرستان فرزانگان7تهران می باشند. دانش آموزان در 5 گروه 15 نفری تقسیم شدند که هر گروه درمعرض یکی از موقعیت های شادی، عصبانیت، ترس، ناامیدی و غم قرارگرفته و از طریق وب کم اطلاعات چهره آن ها دریافت و ضبط شده است. تجزیه و تحلیل داده ها در این تحقیق با روش داده کاوی به وسیله ی نرم افزارکلمنتاین انجام گردیده است.با مقایسه تغییر محدوده های احساسات ثبت شده در قبل از اجرای سناریوی آموزشی و بعد از آن به روش داده کاوی و با کمک الگوریتم کامینزکه ابتدا خوشه بندی و سپس طبقه بندی انجام گرفت، نتایج نشان می دهد که پس از اجرای سناریوهای آموزشی تغییراتی در محدوده ها ایجاد شده وباعث افزایش میانگین احساسات مثبت وکاهش میانگین احساسات منفی شده است.
مدل سازی سیستم استنتاج فازی برای ارزیابی ریسک های بالقوه در تجهیزات پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۸ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴
533 - 554
حوزه های تخصصی:
امروزه ارزیابی ریسک شکست تجهیزات پزشکی با توجه به نقش حیاتی عملکرد صحیح این تجهیزات، ضرورت اجتناب ناپذیری است. در این مطالعه تلاش شده است ریسک شکست تجهیزات اتاق عمل در یکی از بیمارستان های شهر تهران تحلیل شود. برای این کار، پس از طراحی سیستم استنتاج فازی چند مرحله ای، میزان ریسک نُه مورد از شکست های مهم تجهیزات این بخش با سیستم مذکور ارزیابی شد. مسئله شایان توجه این مطالعه، ارزیابی شاخص های فرعی و مهم مربوط به عوامل اصلی ریسک شکست است که تاکنون در طراحی سیستم های استنتاج به آن توجه نشده بود. نتایج حاکی از آن است که شکست های «اشکال در کنترل و تنظیمات فشار CO 2 » و«خرابی باتری های نیکل کادمیوم»،به ترتیب از بیشترین و کمترین ریسک برخوردارند و این نتیجه با ارزیابی خبره های با تجربه تحقیق نیز سازگار بوده است؛ از این رو طراحی نوعی برنامه نرم افزاری کاربرپسند بر مبنای الگوی ارائه شده می تواند به بیمارستان ها کمک کند تا بدون نیاز به بازرسی های حضوری کارشناسان خبره، ریسک خرابی تجهیزات را در دوره های معین ارزیابی کنند.
تلفیق برنامه ریزی فرایند و زمان بندی با در نظر گرفتن اهداف چندگانه با استفاده از برنامه ریزی محدودیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۰ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
677 - 698
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، اعمال انعطاف های مختلف شامل انعطاف ماشین و ابزار، برای جهت دسترسی به ابزار (TAD) و در نظر گرفتن پارامترهای کیفی بر اساس سیستم استنتاج فازی به منظور بهینه سازی یکپارچه برنامه ریزی فرایند و زمان بندی با استفاده از رویکرد برنامه ریزی محدویت است. روش: رویکردهای بسیاری برای حل مسائل IPPS وجود دارد. در این پژوهش، به دلیل تعدد متغیر های موجود و پیچیدگی فضای جواب، از برنامه ریزی محدودیت برای حل مسئله استفاده شده است. ابتدا امتیاز پارامترهای کیفی مدل بر اساس سیستم استنتاج فازی محاسبه شد و پس از تأمین سایر ورودی ها و حل با استفاده از برنامه ریزی محدودیت، جواب بهینه به دست آمد. یافته ها: برای ارزیابی کارایی مدل تلفیقی، مثالی از پژوهش های پیشین، با سه حالت زمان تحویل پایین، متوسط و بالا با نرم افزار IBM ILOG Cplex حل شده است. نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده عملکرد مناسب روش برنامه ریزی محدودیتی برای به دست آوردن جواب های بهینه در زمان محدود است. در واقع، نتایجی که از آزمایش های عددی به دست آمد، نشان می دهد مدل پیشنهاد شده عملکرد قابل قبولی دارد و الگوریتم پیشنهاد شده می تواند IPPS را به شکل مؤثری حل کند و روش بسیار مناسب برای بهینه سازی ترکیبی چند هدفه است.
طراحی سیستم استنتاج فازی برای انتخاب خدمات بانکداری الکترونیک (مطالعه موردی بانک سپه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد و توسعه استفاده از اینترنت و خدمات الکترونیکی در صنعت بانکداری دنیا و به ویژه در کشور ما اهمیت ویژه ای پیدا کرده است. این امر موجب شده تا رقابت تنگاتنگی بین بانک های دولتی و خصوصی برای استفاده از این خدمات به وجود آید که هر یک با ارائه خدمات بهتر سعی می کند مشتریان بیشتری را به سمت خود جذب کند. نحوه ی ارائه خدمات، کیفیت خدمات و ویژگی هایی که درمورد خدمات الکترونیکی بانک ها می توان مدنظر گرفت، از یک سو، ارتباط مستقیم با میزان گرایش و تمایل مشتریان به استفاده از این خدمات داشته، از سویی دیگر، بر میزان رضایت و وفاداری مشتریان بانکداری الکترونیکی مؤثر است. در چنین شرایطی طبیعتاً مشتریان این بانک ها نیز برای دریافت خدمات با کیفیت بالاتر انتظارات بیشتری خواهند داشت. در پژوهش هایی که در زمینه ی بررسی و سنجش کیفیت خدمات بانکداری الکترونیک، نبود مدلی جامع و کارآمد که بتواند جنبه های متنوع خدمات بانکداری الکترونیک را سنجش کند وجود دارد. بنابراین، در این پژوهش مدلی جامع شامل عوامل مؤثر بر انتخاب خدمات بانکداری الکترونیکی از طریق یک بررسی گسترده ادبیات موضوع ارائه شده است. سپس با تعریف مجموعه های فازی عوامل مؤثر بر انتخاب خدمات بانکداری الکترونیک براساس نتایج پژوهش یعنی کیفیت خدمات ارائه شده و میزان اعتماد به آنها، کیفیت دسترسی به اطلاعات، سهولت استفاده از خدمات و میزان پاسخ گویی ارائه دهنده خدمات و همچنین توابع عضویت و قواعد فازی، سیستم استنتاج فازی سنجش میزان رغبت به استفاده از خدمات بانکداری الکترونیک برای بانک های ایرانی طراحی شده است. در پایان میزان رضایت از خدمات الکترونیکی بانک سپه، نخستین بانک ایرانی از طریق این مدل مورد سنجش قرار گرفته است.