مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
اعتیاد
حوزه های تخصصی:
هدف: فرآیندهای تحول مانند هوش هیجانی، سبک دلبستگی و عزت نفس نقش اساسی در سلامت روانشناختی افراد ایفا میکنند و یکی از عوامل زمینهساز اعتیاد میباشند. هدف پژوهش حاضر بررسی هوش هیجانی، سبک دلبستگی و عزت نفس در مردان معتاد و بهنجار بود.
روش: بر اساس ملاکهای ورود، شیوه نمونهگیری در دسترس و مصاحبه نیمه ساختار یافته بر مبنای DSM IV ، 50 نفر از مردان معتاد انتخاب و پس از همتاسازی با 50 نفر از مردان غیرمعتاد توسط مقیاس رگه فراخلقی (TMMS)، پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسالان (AAS) و سیاهه عزت نفس کوپراسمیت مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج نشانداد که در سبک دلبستگی ایمن میانگین نمرات گروه غیرمعتاد بیشتر از گروه معتاد است، درحالیکه در سبک ناایمن اجتنابی و سبک اضطرابی دوسوگرا مردان معتاد به طور معناداری بالاتر از مردان غیر معتاد هستند. در هر سه مولفه توجه، تمایز و بازسازی خلق از هوش هیجانی، افراد معتاد در مقایسه با گروه غیرمعتاد نمرات پایینتری کسب نمودند. همچنین در همه مؤلفههای عزت نفس نیز گروه غیرمعتاد نمرات بالاتری در مقایسه با افراد معتاد کسب نمودند.
نتیجهگیری: . همبستههای روانشناختی هوش هیجانی، سبک دلبستگی بزرگسالی و عزت نفس از عوامل مهم خطرساز بروز پدیده اعتیاد به مواد مخدر است و تلویحات کاربردی فراوانی در زمینه مداخلات پیشگیرانه و درمان رفتارهای سوء مصرف دارد.
مقایسه اثربخشی برنامه غنی سازی و ارتقاء زندگی و واقعیت درمانی بر بهبود شاخص های درمانی اعتیاد سوء مصرف کنندگان مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درمان افراد وابسته یا سوء مصرف کننده مواد چه به صورت سرپایی یا بستری مستلزم مشاوره و درمان گروهی و شرکت در فعالیت های گروهی دیگر، مثل شرکت در گروه های سوء مصرف کنندگان مواد بی-نام می باشد. هدف پژوهش حاضر عبارت بود از مقایسه اثربخشی برنامه های آموزش گروهی غنی سازی و ارتقاء زندگی و واقعیت درمانی بر بهبود شاخص های درمانی اعتیاد سوء مصرف کنندگان مواد. شرکت کنندگان (30= N) که همگی به دلیل سوء مصرف مواد تحت درمان بودند، به طور تصادفی به یکی از سه گروه برنامه غنی سازی و ارتقاء زندگی، واقعیت درمانی، و کنترل نما گمارده شدند و بر روی همه آنها پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پیگیری با استفاده از ابزار یکسانی، انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد که در مقایسه با گروه کنترل نما، برنامه های آموزشی غنی سازی و ارتقاء زندگی LEAP و واقعیت درمانی RT با بهبود شاخص های اعتیاد در پس آزمون و آزمون پیگیری همراه بودند. گروه آموزشی RT در شاخص های منبع کنترل، میزان وسوسه، احساس کنترل مثبت و رضایت از زندگی موثرتر از گروه کنترل نما بود. برنامه LEAP در شاخص های، افزایش شادکامی، کاهش احساس کنترل منفی، اطمینان موقعیتی، کاهش میزان داروی مصرفی، کاهش میزان وسوسه و میزان رضایت از زندگی برتری داشت.
ارتباط ویژگی های شخصیتی و راهکارهای مقابله با درد در سوء مصرف کنندگان مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
اثربخشی آموزش برنامه مدیریت استرس بر کیفیت زندگی معتادان تحت درمان نگهدارنده با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی برنامه مدیریت استرس بر کیفیت زندگی معتادان تحت درمان نگهدارنده با متادون بود. روش: این پژوهش به روش آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. نمونه شامل 30 معتاد تحت درمان نگهدارنده با متادون مرکز MMT شهرستان پاکدشت بود که به شیوه تصادفی ساده انتخاب و به تصادف به ۲ گروه آزمایشی (۱۵نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند.گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 2 ساعتی برنامه آموزشی مدیریت استرس را دریافت کردند و گروه کنترل درمان خاصی را دریافت نکردند. پرسشنامه کیفیت زندگی برای جمع آوری داده مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات کیفیت زندگی گروه آزمایش به طور معنا داری بالاتر از گروه کنترل بود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که برنامه آموزشی مدیریت استرس در افزایش سطح کیفیت زندگی معتادان تحت درمان نگهدارنده با متادون موثر است.
شیوه های بازنمایی اعتیاد در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، پاسخ به این سؤال بوده که فیلم های سینمایی پس از انقلاب مسائل مربوط به اعتیاد و معتادان را چگونه بازنمایی کرده است. روش: برای پاسخ به این سوال 33 فیلم سینمایی ساخته شده بین سال های1360 تا 1390 که شخصیت های اصلی آنها را معتادان تشکیل داده اند، به روش تحلیل محتوایی مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان می دهد که در فیلم های مورد بررسی، معتادان غالباً مرد، مجرد، بیوه یا مطلقه و اکثریت آن ها تحصیلکرده و دارای مدارک دانشگاهی بودند. همچنین، مصرف هروئین بیش از سایر انواع مواد مخدر در فیلم ها نمود داشته، خانه شخصی معتاد و خانه دوستان مهم ترین مکان های مصرف بوده و دوستان مهم ترین تهیه کننده مواد مخدر و مهم ترین عامل شروع مصرف نمایش داده شده اند . از سوی دیگر، طلاق و فروش فرزند بیشترین فراوانی آسیب های مربوط به معتادان فیلم ها را شامل شده و خانواده و گروه دوستان به عنوان مهم ترین علل اعتیاد در فیلم ها برجسته شده است. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که فیلم های سینمایی در بازنمایی های خود از مسئله اعتیاد و معتادان نوعی ""اعتیادپژوهی عامه پسند"" فراهم می کنند که با اعتیادپژوهی آکادمیک تاحدودی همپوشانی دارد.
اثربخشی درمان گروهی شناختی - رفتاری بر کاهش افسردگی در افراد معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان گروهی شناختی- رفتاری بر کاهش افسردگی افراد معتاد به مواد مخدر شهرستان قروه انجام شد. روش: جامعه مورد مطالعه شامل افراد معتاد مراجعه کننده به یکی از مراکز متادون درمانی ترک اعتیاد شهرستان قروه (نیکو سلامت) در سال 1392 بود. تعداد 60 نفر از افراد معتاد مراجعه کننده به کلینیک ترک اعتیاد بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و تعداد 24 نفر از آن ها که در پرسشنامه افسردگی بالاترین نمرات را داشتند انتخاب شده و به تصادف به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. درمان گروهی شناختی - رفتاری به تعداد 12 جلسه یک و نیم ساعته در گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل تحت هیچگونه درمانی قرار نگرفت. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی 21 سوالی افسردگی بک استفاده شد. یافته ها: نتایج حکایت از نمرات پایین تر گروه آزمایش در نمرات افسردگی داشت. نتیجه گیری: درمان گروهی شناختی-رفتاری در کاهش افسردگی افراد معتاد مؤثر است.
بررسی ویژگی های شخصیتی و سبک های مقابله ای در سه گروه از زنان تن فروش، معتاد و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی و مقایسه ویژگی های شخصیتی و سبک های مقابله ای سه گروه از زنان تن فروش (روسپی)، معتاد و عادی انجام شده است. روش: به روش نمونه گیری در دسترس 42 زن تن فروش، 45 زن معتاد، و 43 زن عادی انتخاب شدند. در این بررسی از پرسش نامه مقابله با فشار روانی اندلر و پارکر و پرسش نامه شخصیتی نئو (فرم کوتاه 60 سؤالی) استفاده شد. یافته ها: یافته-های پژوهش نشان داد تفاوت معناداری بین سه گروه نمونه در ویژگی های شخصیتی تجربه گرایی و موافقت وجود دارد. به عبارت دیگر تجربه گرایی و موافقت در گروه زنان تن فروش کمتر از دو گروه دیگر عادی و معتاد بود. نتیجه گیری: نتایج دارای تلویحات کاربردی است.
مقایسه نارسایی هیجانی وکنترل عواطف در سوء مصرف کنندگان مواد و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه نارسایی هیجانی و کنترل عواطف در سوء مصرف کنندگان مواد و افراد سالم بود. روش: این پژوهش توصیفی از نوع علی-مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش را تمامی مراجعه کنندگان به مراکز ترک اعتیاد شهرستان نورآباد (دلفان) تشکیل می-دادند. آزمودنی های پژوهش شامل50 نفر از معتادین تحت درمان و 50 نفر از افراد سالم بودند که به روش همتا سازی (بر اساس سن، تحصیلات، پایگاه اجتماعی-اقتصادی و تعداد فرزندان) با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از بین مراکز درمانی انتخاب شدند. در این تحقیق از مقیاس نارسایی هیجانی و کنترل عواطف استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه از افراد معتاد و غیر معتاد در نارسایی هیجانی و کنترل عواطف تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین، دشواری در شناسایی احساسات، افسردگی، اضطراب و خشم مهم ترین پیش بینی کننده های شدت اعتیاد بودند. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که دشواری در بیان هیجانات و ناتوانی در کنترل عواطف منفی (خشم، افسردگی و اضطراب) از جمله عوامل خطر پذیر برای سوء مصرف مواد هستند.
اثربخشی آموزش هوش هیجانی در پیش گیری از گرایش دانش آموزان به سوءاستفاده از مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی آموزش هوش هیجانی در پیشگیری از گرایش دانش-آموزان به سوء استفاده از مواد مخدر می باشد. روش: روش تحقیق شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه می باشد. جامعه آماری را دختران پیش دانشگاهی شهر اردبیل بود که از میان آن ها ابتدا 240 دانش آموز به روش خوشه ای تصادفی انتخاب شدند سپس از بین آن ها 60 نفر با گرایش بالا به مواد انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند.گروه آزمایش به طور منظم به مدت 3هفته در طی 4جلسه در دوره آموزش هوش هیجانی حضور یافتند و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه مقیاس پذیرش اعتیاد واستعداد اعتیاد استفاده شد. یافته ها: نتایج حکایت از اثربخشی معنادار آموزش هوش هیجانی داشت. نتیجه گیری: هوش هیجانی و ارتقا آن می تواند در پیشگیری از گرایش افراد به سوء استفاده از موادتأثیر گذار باشد.
اثر هشیاری بر مهار و سوگیری توجه به محرک های مرتبط با مواد در افراد مصرف کننده هروئین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: اعتیاد بر عملکردهای شناختی مختلفی از جمله توجه تاثیر دارد. بررسی اثر هشیاری بر مهار و سوگیری توجه به محرک های مرتبط با مواد در افراد مصرف کننده هروئین و همتایان سالم هدف تحقیق حاضر است. روش: این پژوهش از نوع علی-مقایسه ای است. جامعه آماری آن تمامی افراد وابسته به مواد افیونی شهر ابهر بود. با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 60 نفر افراد مصرف کننده هروئین انتخاب و60 نفر از افراد سالم که از نظر سن و جنس با گروه مصرف کننده همتا شده بود، به عنوان گروه مقایسه انتخاب شد. آزمون های عصب شناختی دات پروب و استروپ اجرا شد. یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که در آزمون دات پروب بین دو گروه تفاوت وجود داشت و گروه بهنجار عملکرد بهتری داشتند. در آزمون استروپ نیز محرک های مواد چه به صورت هشیار و چه ناهشیار ارائه شوند، شناسایی شده و نسبت به آن ها در افراد مصرف کننده سوگیری دیده می شود. نتیجه گیری: با توجه به اثرات مخرب اعتیاد بر توانایی شناختی می بایستی در درمان مبتلایان به مشکلات شناختی آن ها توجه شود.
مقایسه فعالیت مکانیزم های مغزی-رفتاری در بیماران مبتلا به سوءمصرف مواد تحت درمان نگهدارنده و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی حساسیت مکانیزم های بازداری رفتاری، گرایش رفتاری و جنگ و گریز در بین معتادان تحت درمان نگهدارنده و افراد غیر مصرف کننده بود. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های علی-مقایسه ای است. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه معتادان شهر اصفهان بودند که به یکی از مراکز ترک اعتیاد مراجعه کرده اند. نمونه ی انتخابی شامل 50 معتاد تحت درمان نگهدارنده و 50 نفر فرد سالم بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ی شخصیتی گری-ویلسون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین معتادان تحت درمان نگهدارنده و گروه بهنجار تفاوت معناداری در میان مقیاس های BAS و FFS وجود دارد، اما تفاوت دو گروه در BIS معنی دار نبود. همچنین در خرده مقیاس های روی آوری، اجتناب منفعل، خاموشی و جنگ تفاوت معناداری بین دو گروه وجود داشت. نتیجه گیری: بررسی بنیادهای عصبی/ رفتاری در قلمرو اختلالات سوءمصرف مواد حکایت از تفاوت بین این گروه و افراد فاقد این اختلال دارند و می تواند ما را در شناخت بیشتر پایه های عصبی این اختلالات هدایت کند.
مقایسه سرمایه روانشناختی و باورهای فراشناختی بین دانشجویان مصرف کننده مواد و دانشجویان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه سرمایه روانشناختی و باورهای فراشناختی بین دانشجویان مصرف کننده مواد و دانشجویان عادی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز بود. روش : پژوهش حاضر از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز در سال تحصیلی 93-1392 بودند که از این جامعه، 50 نفر از دانشجویان مصرف کننده مواد و 50 نفر از دانشجویان عادی به ترتیب با بهره گیری از دو روش نمونه گیری در دسترش و نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سرمایه روانشناختی لوتانز و باورهای فراشناختی ولز و کارت هایت هاتون استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین دانشجویان مصرف کننده مواد و دانشجویان عادی در سرمایه روانشناختی و باورهای فراشناختی تفاوت معناداری وجود دارد. به این معنی که دانشجویان مصرف کننده مواد از سرمایه روانشناختی پایین و باورهای فراشناختی مختل برخوردارند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده با افزایش سرمایه روانشناختی و نیز با به کارگیری برنامه های مربوط به باورهای فراشناختی مختل می توان گرایش به مصرف مواد را در دانشجویان کاهش داد.
بررسی سیستم های مغزی/رفتاری در افراد سوءمصرف کننده مواد مخدر در مقایسه با سوءمصرف کنندگان مواد محرک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تفاوت دو گروه مصرف کننده مواد مخدر و محرک در نمرات مربوط به سیستم های مغزی/رفتاری می باشد. روش: طرح پژوهشی از نوع علی-مقایسه ای بود. نمونه پژوهش شامل 200 مرد مبتلا به سوء مصرف مواد بود که از بین بیماران مراجعه کننده به مراکز درمانی مجاز و کمپ های بستری ترک اعتیاد در شهر تبریز، به روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند. برای بررسی سیستم های مغزی/رفتاری، از پرسش نامه سیستم فعال سازی و بازداری رفتار که توسط کارور و وایت (1994) تهیه شده، استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد نمره های سیستم فعال ساز رفتاری در افراد مصرف کننده مواد محرک و مخدر متفاوت است و افراد مصرف کننده ی مواد محرک، سیستم فعال ساز رفتاری غالب تری دارند. اما نمره ی سیستم بازداری رفتاری در افراد مصرف کننده مواد محرک و مخدر تفاوت معنا داری نداشتند. نتیجه گیری: نتایج دارای تلویحات کاربردی می باشد.
سیاست جنایی در برخورد با اعتیاد: با رویکرد پیشگیری از وقوع جرم
حوزه های تخصصی:
هدف: در این مقاله سعی بر آن است تا با چشم انداز نظری به بحث پیرامون پیشگیری از جرم با تأکید بر پیشگیری های مختلف از جرم پرداخته شود. هدف از پیشگیری کاهش احتمال وقوع جرم در آینده می باشد و لذا بر همین مبنا پیشگیری مقدم بر درمان می باشد و هزینه پیشگیری به مراتب کمتر از درمان است. در یک نگاه کلی می توان پیشگیری از جرم را به انواع کیفری و غیر کیفری تقسیم بندی کرد. تأکید تحقیق بر رویکردهای غیر کیفری بر جرم بود که به نظر محقق بسیار کارآمدتر از سی است های پیشگیرانه کیفری از جرم است. سیاست های پیشگیرانه غیر کیفری از جرم شامل پیشگیری وضعی و اجتماعی از جرم می باشد. پیشگیری اجتماعی از جرم دارای ابعاد مختلفی است و لذا یک جریان دو طرفه می باشد، به این معنا که هم نهادهای رسمی جامعه در آن نقش دارند و هم مردم در آن نقش سازنده و تأثیرگذاری دارند. سیاست جنایی در برخورد با اعتیاد یا باید به صورت کنشی باشد و یا به صورت واکنشی، که در کشور ما نه به صورت کنشی و نه به صورت واکنشی عمل می نمایند.
نقش رسانه در پیشگیری از اعتیاد: چالشها و راهکارها
حوزه های تخصصی:
نقش رسانه به ویژه رسانه ملی در برنامه های ارتقای سلامت و پیشگیری از مصرف مواد، بسیار حائز اهمیت است. اما این نکته را نباید از نظر دور داشت که برای طراحی برنامه های رسانه ای می بایست بر مبنای شواهد علمی و اثربخش اقدام نمود. در طراحی پیام باید به وضعیت مخاطب و کانال انتقال پیام نیز توجه نمود. در حال حاضر در بسیاری از تولیدات رسانه ای به جنبه های علمی اعتیاد و رویکردهای رسانه ای اثربخش در این زمینه توجه نمی شود و این کم توجهی و یا توجه نادرست می تواند سبب ایجاد باورهای غلط و یا تقویت باورهای نادرست قبلی در مخاطب شود و یا به رواج درمانهای غیرعلمی در مورد اعتیاد دامن بزند. در این مقاله ضمن مرور انواع مهم رسانه های رایج و نقاط قوت و ضعف آنها، به بیان جنبه های مهم طراحی برنامه های رسانه ای برای گروه کودک و نوجوان پرداخته و در نهایت به طرح سؤالهای رایج در مورد اعتیاد و پاسخ به آنها اقدام می شود، زیرا آگاهی اصحاب رسانه از این موارد نقش به سزایی در تولید برنامه های رسانه ای علمی و اثرگذار دارد.
سوءمصرف مواد و بیماری های روانی
حوزه های تخصصی:
سوءمصرف مواد در میان افراد دارای بیماری روانی یک مشکل شایع است. از طرف دیگر بسیاری از مصرف کنندگان مزمن مواد مخدر به طورهم زمان از یک بیماری روانی جدی رنج می برند. در مورد رابطه این دو اختلال، فرضیه های گوناگونی (از جمله تقدم، وقوع هم زمان، رابطه علی یا دوگانه) مطرح شده است. پژوهش های انجام شده بیشتر این نتیجه گیری را تأیید می کنند که این دو، اختلال های جداگانه ای هستند که هرکدام می تواند خطر ابتلا به دیگری را افزایش دهد و این، به این معنی نیست که یکی علت دیگری است.
بررسی زمینه ها و آسیب های اعتیاد در جامعه دانشجویی کشور
حوزه های تخصصی:
اعتیاد پدیده ای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است که عامل های مختلفی از جمله فردی، خانوادگی، محیطی و اجتماعی در رشد و گسترش آن دخالت دارد. در وقوع اعتیاد به عنوان یک آسیب اجتماعی عظیم، نقش و اهمیت عامل های اجتماعی، فقر، مهاجرت، رشد سریع جمعیت، جهل، ناآگاهی، بی سوادی و ...، برجسته تر از سایر علل بروز می کند. بررسی این مشکلات با توجه به افول جمعیت جوان و نیل هرم جمعیتی کشور به میان سالی و پیری اهمیت دوچندانی می یابد. در این مقاله به روش کتابخانه ای به بررسی زمینه ها و آسیب های اعتیاد در جامعه دانشجویی کشور پرداخته شده است. یافته ها نشان می دهد که مجموعه ای از عامل های خطر، قبل و حین تحصیل، ضعف های شخصیتی، بی معنایی در انجام کارها، نداشتن قدرت بدنی مناسب، بیزاری فرهنگی، از خودبیزاری، بالارفتن سن ازدواج، فشار درس و ...، از عامل های بروز اعتیاد در بین دانشجویان هستند. گسترش اعتیاد در بین دانشجویان باعث تضعیف نیروهای کار توانمند، هدر رفتن سرمایه، به خطر افتادن آینده کاری بخش های تولید، صنعت و خدمات کشور شده و در کنار آن، ناهنجاری هایی مانند طلاق، گسترش فساد و خودفروشی، سرقت، زورگیری، پرخاشگری و آسیب های روانی و اجتماعی گسترده را در پی دارد.
روش های پیشگیری از اعتیاد با تأکید بر مقوله ورزش از منظر جامعه شناختی
حوزه های تخصصی:
با استفاده از اصطلاحات تخصصی جامعه شناسی، از جمله نگرش «دیده بان مشرف بر صحنه» به مفهوم «پیشگیری» و «حین گیری» پرداخته و پیشنهاد شد که مهم ترین راهکار برچسب اجتماعی در جامعه نسبت به مفهوم «حین گیری» اعتماد است. ضرورت توجه به بهبود سلامت فردی و نسلی، تولد نوزادی را به نام ورزش در دامن نهادهای ثانویه اجتناب ناپذیر می سازد که در جامعه دارای کارآمدی است و به عنوان یک «اجتماع قهرمان» علاوه بر افزایش روحیه نشاط و شادابی فردی و اجتماعی در مقابله با اعتیاد تهدید و تحدیدکننده است و مانند یک سوپاپ اطمینان از روحیه تخریب گرایی در جامعه جلوگیری می کند. در ادامه عامل های زمینه ساز اعتیاد و راه های مقابله با آن با استفاده از نظریه پنجره های شکسته و از خود بیگانگی و همچنین روش های پیشگیرانه از اعتیاد با نگاه اولویت بندی با استفاده از نظریه نظم اجتماعی و پیوند افتراقی مورد تفسیر قرار گرفته شد. سپس نقش ورزش در کاهش نرخ اعتیاد با استفاده از نظریه سرمایه اجتماعی و هراس اجتماعی و سرانجام مزایای اجتماعی و فردی ورزش کردن و اثرات آن بر اعتیاد با استفاده از یک روش ترکیبی و مفهومی به نام«خوشه های پیشگیرانه»، مورد تحلیل قرار گرفت. هدف تحقیق حاضر نگاه پیشگیرانه به اعتیاد و جایگاه ورزش در این مسیر با استفاده از نظریه های جامعه شناختی است. این تحقیق از نوع توصیفی و کتابخانه ای است و در آن سعی شده علاوه بر بسط و بهبود نظریه های موجود، از زاویه ای تازه و از منظر اجتماعی بدان پرداخته شود.
اثر بخشی گروه درمانی مبتنی بر رویکرد یکپارچه گرا (IT) بر کاهش علایم روان شناختی معتادین بزهکار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اعتیاد یک معضل مهم در حوزه های گوناگون به ویژه سلامت و جامعه به شمار آمده؛ و دارای عوارض متعدد و گوناگون اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، روانی، اخلاقی و حقوقی است. از این رو، آگاهی افراد از روش های درمانی مؤثر، می تواند در بهبود و مهار آن، سودمند و تأثیرگذار باشد. هدف از اجرای این پژوهش بررسی تأثیر گروه درمانی مبتنی بر رویکرد یکپارچه گرا بر کاهش علایم روان شناختی در معتادین بزهکار بوده است.
مواد و روشها: در یک کارآزمایی بالینی 30 مددجو به صورت دردسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. پیش از مداخله درمانی هر دو گروه با فهرست تجدید نظر شده علائم روانی (SCL-90-R) مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایشی در دوازده جلسه ی گروه درمانی IT شرکت نمودند، سپس هر دو گروه مورد پیش آزمون و پس آزمون قرار گرفتند. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که گروه درمانی به طور معنی داری )05/0(p< در کاهش حساسیت بین فردی، افسردگی، اضطراب، خشونت و ترس مرضی، مؤثر بوده؛ ولی گروه درمانی بر کاهش پارانوئیا، روان پریشی و وسواس فکری- عملی تأثیر معنی داری نگذاشته است.
نتیجه گیری: گروه درمانی مبتنی بر رویکرد یکپارچه گرا می تواند در بهبود برخی از شاخص های مربوط به سلامت روانی معتادین مفید باشد و به عنوان یک روش درمانی مقرون به صرفه و مؤثر در درمان اعتیاد مورد استفاده قرار گیرد.