مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
اعتیاد
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این تحقیق بررسی تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر گرایش نسبت به مواد مخدر معتادان بود. روش: این پژوهش یک پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. محقق برای تشکیل گروه ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، نیمی از آزمودنیها را در گروه آزمایش که متغیر مستقل آموزش مهارت های زندگی در مورد آن ها اعمال گردید و نیم دیگر آزمودنیها را در گروه کنترل که هیچ گونه متغیر مستقلی در مورد آن ها اعمال نگردید، جایگزین نمود. نمونه آماری طرح حاضر شامل شصت نفر معتاد بهبود یافته بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. یافته ها: بحث و نتیجه گیری: آموزش مهارت های زندگی بر کاهش گرایش به مصرف مواد مخدر معتادان بهبود یافته مؤثر میباشد.
بررسی الگوی مصرف اعتیاد در زنان معتاد مراجعه کننده به مراکز کاهش آسیب
حوزه های تخصصی:
هدف: اعتیاد به مواد مخدر یکی از انحرافات شایع عصر حاضر است که سالانه قربانیان بیشماری میگیرد و آسیبی جدی بر پیکر خانواده و جامعه وارد میکند. مطالعه حاضر با هدف بررسی الگوی مصرف مواد مخدر و روش مصرف در زنان مصرف کننده مواد در استان کرمانشاه انجام گردیدشد.
روش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی-تحلیلی است. با توجه به محدودیت دسترسی به زنان، تمام زنان مراجعه کننده به مرکز (121نفر)، مورد مطالعه قرار گرفتند. متغیرهای مورد بررسی در این افراد عبارت بودند از: سن اعتیاد، علل و الگوی مصرف مواد مخدر، وضعیت تاهل. یافته ها: بیش از 6/72 درصد از مراجعه کنندگان سابقه مصرف تریاک را ذکر کردند. همچنین کراک، شیره، هروئین، نورجیزک و تمجیزک، شیشه وحشیش به ترتیب موارد مصرفی دیگر بودند. بحث و نتیجه گیری: این آمارها و ارقام ها میتوانند در سیاست گذاریها نقش داشته باشند.
مقایسه کارکردهای اجرائی ـ عصب شناختی در بزرگسالان معتاد به مواد افیونی با افراد عادی
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه کارکردهای اجرایی-عصب شناختی در بزرگسالان معتاد به مواد افیونی با افراد عادی انجام شده است. روش: در این مطالعه علی-مقایسه ای، 38 فرد معتاد به مواد افیونی از بین افراد مراجعه کننده برای درمان به دو کلینیک ترک اعتیاد شهر تهران و 38 فرد عادی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و سپس با استفاده از آزمون عصب روانشناختی دسته بندی کارت های ویسکانسین مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج: نتایج تحلیل نشان داد که تفاوت معناداری بین کارکردهای اجرایی افراد معتاد و عادی وجود دارد. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که افراد معتاد در مقایسه با افراد عادی عملکرد ضعیف تری در کارکردهای اجرایی دارند. نتیجه گیری: بر این اساس نتیجه گیری میشود که افراد معتاد در انعطاف پذیری شناختی و شکل گیری مفاهیم تغییر اختلال دارند.
نقش تعدیل کننده خودتنظیم گری در رابطه بین سبک های دلبستگی و شدت اختلال های مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده مقدمه: نقص و نارسایی در مکانیسم های تنظیم هیجان ها و شناخت ها، سیستم های پردازشی را تحت تأثیر قرار می دهند و فرد را با مشکلات جدی سلامت و اختلال های روان شناختی مواجه می سازند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کننده خودتنظیم گری در رابطه بین سبک های دلبستگی و شدت اختلال های مصرف مواد انجام شد. روش: این پژوهش یک پژوهش اکتشافی از نوع طرح های همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، مردان مبتلا به اختلال های مصرف مواد مراجعه کننده به چهار مرکز درمان مصرف مواد در تهران بودند. نمونه این پژوهش شامل 122 بیمار مرد بود که به روش هدفمند و بر حسب مراجعات متوالی به مراکز درمانی انتخاب شدند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس سبک های دلبستگی بزرگسال، مقیاس خودتنظیم گری و شاخص شدت اعتیاد را تکمیل کنند. داده های پژوهش با استفاده از روش ها و شاخص های آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره سلسله مراتبی تعدیلی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که سبک دلبستگی ایمن با خودتنظیم گری رابطه مثبت و با شدت اختلال های مصرف مواد رابطه منفی دارد و سبک های دلبستگی ناایمن (اجتنابی و دوسوگرا) با خودتنظیم گری رابطه منفی و با شدت اختلال های مصرف مواد رابطه مثبت داشتند. نتایج پژوهش همچنین نشان داد که خودتنظیم گری رابطه بین سبک های دلبستگی و شدت اختلال های مصرف مواد را تعدیل می کند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که خودتنظیم گری شدت اختلال های مصرف مواد را تحت تأثیر قرار می دهد.
بررسی رابطه بین استفاده از شبکه های اجتماعی بر اعتیاد به اینترنت و افسردگی در دانشجویان دانشگاه های پیام نور شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: شبکه جهانی اینترنت، به عنوان یکی از برجسته ترین فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی، نمایانگر پیشرفت فناورانه انسان امروزی است که نقش آن در ایجاد تغییرات اجتماعی غیر قابل چشم پوشی است. هدف پژوهش، بررسی رابطه استفاده از شبکه های اجتماعی بر اعتیاد به اینترنت و افسردگی در بین دانشجویان بود.
مواد و روش ها: نوع مطالعه، مقطعی از نوع همبستگی بود که به صورت پیمایشی اجرا شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه پیام نور استان اصفهان تشکیل دادند. ابتدا رشته های موجود در دانشگاه پیام نور به سه گروه علوم انسانی، فنی مهندسی و پایه تقسیم بندی شد و با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی تعداد 345 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. از پرسش نامه استاندارد افسردگی Beck، اعتیاد به اینترنت Young و پرسش نامه محقق ساخته استفاده از شبکه های اجتماعی جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شد. اطلاعات با استفاده از آزمون های آماری همبستگی توسط نرم افزار SPSS نسخه 18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین استفاده از شبکه های اجتماعی و اعتیاد به اینترنت با ضریب 147/0 و سطح معنی داری 010/0 رابطه معنی داری وجود داشت، ولی بین استفاده از شبکه های اجتماعی و افسردگی با ضریب 55/0 و سطح معنی داری 332/0 رابطه معنی داری مشاهده نشد. همچنین بین استفاده از شبکه های اجتماعی و اعتیاد به اینترنت بر اساس متغیرهای جنسیت، سن و گروه تحصیلی، تفاوت معنی داری وجود داشت که این تفاوت در بین گروه های سنی و دختران و پسران معنی دار نبود، ولی در بین گروه های تحصیلی، اعتیاد به اینترنت در رشته های گروه علوم پایه کمتر از سایر رشته ها در گروه های علوم انسانی و فنی مهندسی بوده است.
نتیجه گیری: استفاده از اینترنت به دلیل جذابیت های کاذبی که برای کاربران ایجاد می کند، به آرامی آن ها را به خود معتاد می سازد و می تواند نیازهای روانی و هیجانی آن ها را تأمین نماید. بنابراین جایگزین نمودن شبکه های اجتماعی روی اینترنت به جای حضور و تعامل با افراد در دنیای واقعی، باعث خواهد شد که ارتباطات اجتماعی و عاطفی کاربران مختل شود.
پیش گیری از اعتیاد در کودکان و نوجوانان: مروری بر عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
پدیده زیستی- روانی- اجتماعی مصرف و سوء مصرف مواد در نوجوانان یکی از بحرانی ترین مسایل پیشروی جوامع امروزی است. یکی از مهم ترین دغدغه ها و نگرانی های سیاست گذاران بهداشتی- اجتماعی جوامع امروزی، شیوع روز افزون رفتارهای اعتیادی به خصوص اعتیاد به سیگار و دخانیات در این گروه سنی است. شیوع و گرایش به رفتارهای پرخطر در بین نوجوانان در ایران نیز در حال افزایش است. درمان اعتیاد گران و دشوار است و سیستم درمانی جامعی با رویکردهای مختلف دارو درمانی، روان درمانی، بازپروری و بازتوانی را می طلبد. با این حال، با گذشت سال ها ثابت شده است که حتی مؤثرترین و جدیدترین شیوه های درمانی نیز با میزان بالایی از عود همراه است زیرا محیط بیماری زایی که مواد در آن به راحتی در دسترس است و شبکه اجتماعی دوستانی که حمایت کننده و تداوم بخش مصرف مواد هستند، هر پیشرفتی را که در درمان حاصل می شود، تحلیل می برد. بنابراین، جلوگیری از مبتلا شدن افراد به اعتیاد آسان تر از درمان آن است. در چنین شرایطی پیش گیری، مناسب ترین و منطقی ترین راه کار به شمار می رود. پیش گیری از اعتیاد، مقوله ای مهم و پیچیده است که نمی توان چشم بسته در آن گام نهاد. اطلاع از آخرین دستاوردهای علمی و در نهایت اتخاذ برنامه های حساب شده می تواند شیوه ای سودمند در این زمینه به حساب آید. یکی از نقص های موجود در زمینه پیش گیری از اعتیاد در ایران فقدان مطالعات تطبیقی و به تبع آن کمبود منابع فارسی در زمینه دستاوردهای علمی نوین در خصوص پیش گیری از اعتیاد است که این امر موجب شده است که گاه محققان بدون اطلاع از همه برنامه های موجود، تنها به سمت رویکرد یا برنامه خاص گرایش پیدا کنند. در راستای رفع و کم رنگ کردن این نقیصه، در پژوهش حاضر با مرور پیشینه پژوهشی نتایج حاصل در سه سطح فردی، خانوادگی و اجتماعی (مدرسه و دوستان) بررسی شده است.
بررسی عوامل مؤثر در اعتیاد جوانان 14 تا 29 ساله شهر تهران، براساس نظریة آگنیو
حوزه های تخصصی:
اعتیاد از جمله مسائل اصلی کشور محسوب می شود. به دلیل تعدد عوامل اعتیاد و پیچیدگی علل گرایش به آن، نظریة منسجمی در خصوص تبیین این عامل شکل نگرفته و به رغم اهمیت، نظریه های مطرح در این زمینه، از قابلیت تبیین بالایی برخوردار نیستند. نظریة آگنیو با طرح بحث متفاوت درباره منابع انحراف، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بنابراین هدف اصلی این پژوهش آزمون تجربی نظریة آگنیو و میزان توانمندی آن در تبیین اعتیاد است. براساس نظریة آگنیو، «فشار» عامل اصلی انحراف، از جمله اعتیاد است و این عامل منحصر به طبقه یا قشر خاصی نیست. به عبارت دیگر، منابع فشار ماهیت طبقاتی ندارد و هر فردی (بدون در نظر گرفتن اینکه به چه طبقه یا قشری منسوب باشد) در معرض فشار قرار دارد. آگنیو در پاسخ به اینکه چرا همة افراد تحت فشار به انحراف یا اعتیاد روی نمی آورند، مجموعه ای از عوامل مداخله گر (مانند دین داری، اعتماد به نفس و...) را مطرح می کند که احتمال کشانده شدن جوانان را به انحرافات از جمله اعتیاد تقلیل می دهد.
در این مطالعه 374 نفر برای نمونة تحقیق برگزیده شدند که از این تعداد، 185 نفر را معتادان و 189 نفر دیگر را غیرمعتادان تشکیل می دهند. نتایج نشان می دهد که توزیع فشار در دو گروه معتادان و غیرمعتادان متفاوت است و روند معکوس دارد. بدین معنی که معتادان در مقایسه با غیرمعتادان بیشتر در معرض انواع فشار قرار دارند. با بررسی متغیرهای مداخله گر در دو گروه معتادان و غیرمعتادان به این نتیجه رسیدیم که توزیع این متغیرها در دو گروه معتاد و غیرمعتاد از تفاوت معنی داری برخوردار است؛ به عبارت دیگر، میزان اعتمادبه نفس و دین داری در گروه غیرمعتادان به مراتب بالاتر از گروه معتادان است.
بررسی چهار دهه تحقیقات شیوع شناسی اعتیاد در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی این تحقیق، بررسی تحقیقات شیوع شناسی در زمینه اعتیاد و سوء مصرف مواد مخدر و داروهای روانگردان بود که در ادوار گذشته در کشور به مرحله اجرا در آمده است. روش: روش پژوهش کتابخانه ای بوده و برای انجام آن تمامی تحقیقات صورت گرفته در زمینه های شیوع سوء مصرف مواد یا ارزیابی سوء مصرف مواد در ایران جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج بررسی های انجام شده، نشان داده که آمار اعتیاد طی چهار دهه اخیر در نوسان بوده است؛ به گونه ای که در سال 1390، این برآورد در جمعیت 15 تا 64 سال (طبق سرشماری سال 1385 معادل 50 میلیون نفر) برابر با یک میلیون و سیصد و بیست و پنج هزار نفر اعلام شده است. نتیجه گیری: یافته های حاصل از چهار دهه تحقیقات شیوع شناسی اعتیاد در ایران نشان می دهد که با توجه به حجم تهدید مواد مخدر و روان گردان ها و شیوع اعتیاد در کشور و به تبع آن تغییر جنسیت، تاهل، سن، شغل و تحصیلات معتادان، توجه کافی نسبت به تحقیقات شیوع شناسی مصرف و سوء مصرف مواد در جمعیت عمومی، دانش آموزان، دانشجویان، کارکنان دولتی و غیر دولتی صورت نپذیرفته است.
ساخت و اعتباریابی مقیاس علل گرایش به سوء مصرف مواد مخدر در جوانان (مطالعه موردی استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ساخت و اعتباریابی مقیاس سنجش عوامل موثر در گرایش به سوء مصرف مواد مخدر در جوانان انجام شده است. روش: روش پژوهش این بررسی، توصیفی و از نوع همبستگی، با هدف ساخت و هنجاریابی مقیاس بوده است. در این پژوهش، 408 نفر جوان معتاد (16 تا 29 سال) که طی هشت ماه، از آذر 1390 تا تیر 1391 در مراکز اقامتی میان مدت ترک اعتیاد استان خراسان رضوی مشغول درمان بودند با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و مقیاس سنجش عوامل موثر در گرایش به سوءمصرف مواد مخدر را پس از طراحی مقیاس در قالب یک فرم 78 سوالی، تکمیل کردند. یافته ها: روایی صوری و محتوایی مقیاس توسط متخصصان روان شناسی و جامعه شناسی مورد تایید قرار گرفت. همچنین، به منظور محاسبه ی روایی سازه، از تحلیل عامل تأییدی مرتبه دوم استفاده شد. یافته های پژوهش ساختار کلی مقیاس، با سه مولفه ی عوامل فردی، عوامل بین فردی و محیطی و عوامل اجتماعی را برای سنجش عوامل موثر در گرایش به سوء مصرف مواد مخدر تایید کردند. اعتبار این مقیاس نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 94/0 برآورد شد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که این مقیاس ابزاری روا و معتبر برای سنجش عوامل موثر در گرایش به سوءمصرف مواد مخدر جوانان است و با توجه به روایی و اعتبار مناسب، می توان آن را در جامعه های آماری مشابه مورد استفاده قرار داد.
سوگیری حافظه صریح و ضمنی در افراد مبتلا به سوءمصرف مواد افیونی، ترک کرده و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی سوگیری حافظه صریح و ضمنی نسبت به محرک های مربوط به مواد در افراد مبتلا به سوءمصرف مواد افیونی، ترک کرده و افراد بهنجار بود. روش: سه گروه 25 نفری از افراد مبتلا به سوءمصرف مواد افیونی، ترک کرده و بهنجار به شیوه نمونه برداری در دسترس انتخاب شدند و پس از همتاسازی بر اساس متغیرهای سن، سطح تحصیلات و نوع ماده مصرفی، توسط آزمون ها ی بازشناسی حافظه (سوگیری حافظه صریح) و تکمیل ریشه کلمات (سوگیری حافظه ی ضمنی) مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که افراد مبتلا به سوءمصرف مواد افیونی و ترک کرده در مقایسه با افراد بهنجار دارای سوگیری حافظه ضمنی هستند، در حالی که در حافظه صریح فقط افراد مبتلا به سوءمصرف مواد افیونی، سوگیری نشان دادند. نتیجه گیری: شناسایی فرایندهای حافظه صریح و ضمنی حاکم بر اعتیاد می تواند تلویحات کاربردی مطلوبی در زمینه تشخیص، درمان و پیشگیری سوءمصرف مواد داشته باشد.
بررسی الگوی مصرف مواد در معتادان شهرستان ارومیه
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی الگوی مصرف در بیماران سوء مصرف کننده مواد و با هدف شناسایی انواع مواد و ارایه راه کارهایی برای پیشگیری از سوء مصرف مواد صورت گرفت. روش: این مطالعه تحلیلی-توصیفی به روش گذشته نگر انجام شد. با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد پرونده های 461 نفر از بیماران مراجعه کننده به مراکز درمانی اقامت اجباری سلامت محور، مرکز کاهش آسیب های اجتماعی، درمانگاه سرپایی دولتی و درمانگاه ترک اعتیاد خصوصی که در سه ماهه اول سال 1391 پذیرش شده بودند مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد 8/54 درصد بین سنین 30-21 سالگی قرار دارند، 48درصد از بیماران در سنین 30-21 مصرف مواد را شروع کرده اند، 49درصد بیماران کمتر از 10 سال اعتیاد دارند، 6/60درصد از بیماران در ابتدا تریاک مصرف کرده اند، 8/53درصد بیماران رفتار پرخطر داشته اند، 1/44درصد بیماران در حال حاضر هروئین و 3/38درصد آنها شیشه مصرف می کنند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که ماده مخدر هروئین و شیشه بیشترین تعداد مصرف کنندگان را به خود اختصاص داده اند. بنابراین، با توجه به نتایج این مطالعه لزوم توجه جدی تر به پیشگیری و درمان علمی تر با بهره گیری بیشتر از درمان های روانشناختی ضروری به نظر می رسد.
اثربخشی گروه درمانی پذیرش خویشتن به شیوه درایدن بر مؤلفه های سلامت عمومی معتادین مراکز ترک اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی گروه درمانی پذیرش خویشن روی مؤلفه های سلامت عمومی افراد معتاد انجام شد.
روش: جامعه آماری شامل افراد معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهرستان همدان در سال 90-1389 بود که دوره سم زدایی را گذرانده و برای بهره مندی از خدمات روان درمانی به این مراکز مراجعه کرده بودند. از میان آنان 27 نفر داوطلب به عنوان نمونه انتخاب شد که تحت 10 جلسه، هر هفته یک و نیم ساعت گروه درمانی پذیرش خویشتن به شیوه درایدن قرار گرفتند. پیش و پس از اجرای گروه درمانی پذیرش خویشتن، آزمودنی ها توسط پرسشنامه سلامت عمومی 28 ماده ای آزمون شدند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تی گروه های همبسته به وسیله نرم افزارSPSS تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد گروه درمانی پذیرش خویشتن به شیوه درایدن بر کاهش علائم اضطرابی و افسردگی افراد معتاد مؤثر بود.
نتیجه گیری: تغییر باورهای ناسالم به باورهای سالم، منجر به افزایش سلامت افراد معتاد می گردد.
رابطه اعتیاد به اینترنت با پیشرفت تحصیلی و ویژگی های شخصیتی فراگیران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
دسترسی به اینترنت، پدیده ای رو به گسترش است. هم زمان با دسترسی روز افزون و گسترده مردم به اینترنت، شاهد نوعی وابستگی در جوانان هستیم. به این دلیل، این پژوهش به منظور بررسی رابطه اعتیاد به اینترنت با ویژگی های شخصیتی و پیشرفت تحصیلی فراگیران انجام پذیرفت. روش پژوهش حاضر، از نوع توصیفی ـ همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 91-1390 در استان سمنان بود که بر اساس جدول کرجسی و مورگان، تعداد 800 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه سنجش اعتیاد به اینترنت یانگ و ویژگی های شخصیتی نئو جمع آوری و با استفاده از آزمون تی و ضریب همبستگی پیرسون و با نرم افزار SPSS تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین اعتیاد به اینترنت و پیشرفت تحصیلی همبستگی معنادار و منفی وجود دارد. بین دانش آموزان دختر و پسر از نظر میزان استفاده از اینترنت تفاوت معنادار وجود دارد و میانگین استفاده از اینترنت در پسران بالاتر از دختران است. هم چنین، همبستگی میان اعتیاد به اینترنت با خرده مقیاس های روان رنجورخویی و موافق بودن معنادار و مثبت و باوجدان بودن و برون گرایی معنادار و منفی است. بین اعتیاد به اینترنت و خرده مقیاس گشودگی رابطه معنادار وجود نداشت. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که ویژگی شخصیتی از عوامل مؤثر و پیش بینی کننده در استفاده از اینترنت است.
هم وابستگی و رواسازی آزمون هم وابستگی اسپن-فیشر در زنان شهر مشهد
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مقدماتی ماهیت پدیده هم وابستگی بر اساس ویژگی های زنان افراد معتاد به مواد مخدر و رواسازی آزمون هم وابستگی اسپن-فیشر بود. روش: به این منظور نخست آزمون اسپن-فیشر با استفاده از نمونه ای 507 نفری از زنان عادی مشهد هنجار شد. نمونه ای به حجم 204 نفر از زنان افراد معتاد که به همراه همسرانشان برای درمان به 33 مرکز خصوصی ترک اعتیاد در شهر مشهد مراجعه کرده بودند استفاده شد. یافته ها: نتایج ضمن تایید روایی و اعتبار آزمون اسپن-فیشر، تفاوت معناداری میان دو گروه هم وابسته و عادی از نظر اعتیاد والدین اشتغال نشان داد. بحث و نتیجه گیری: نتایج این پژوهش ضمن تاکید بر نقش این متغیر، نشان داد هم وابستگی می تواند به عنوان یکی از عوامل مقاومت در برابر ترک اعتیاد و بهبود در نظر گرفته شود.
رابطه سبک های دلبستگی و رفتارهای پرخطر
حوزه های تخصصی:
زندگی پرتنش کنونی، جوان را در معرض آسیب های گوناگونی قرار می دهد. هدف این پژوهش، تعیین نقش سبک های دلبستگی در رفتارهای پرخطر دانشجویان بود. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی در مقوله طرح های توصیفی بود. تعداد 273 دانشجو به شیوه ی نمونه-گیری خوشه ای در پژوهش شرکت کردند و به پرسشنامه های دلبستگی بزرگسال کولینز و رید (1990) و رفتارهای پرخطر پاسخ دادند. یافته-ها: نتایج نشان داد که سبک دلبستگی ایمن با رفتارهای پرخطر رابطه ی منفی و سبک دلبستگی اضطرابی-دوسوگرا و اجتنابی با رفتارهای پرخطر رابطه ی مثبت دارند. نتیجه گیری: بنابراین آموزش خانواده ها در زمینه ی ایجاد روابط ایمنی بخش با فرزندان و نیز ارایه برنامه های افزایش دهنده ی امنیت دلبستگی می تواند حایز اهمیت فراوان باشد.
بررسی دو دهه تحقیقات شیوع شناسی مصرف مواد در بین دانشجویان دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی این تحقیق، جمع آوری و بررسی تحقیقات شیوع شناسی در زمینه مصرف و سوء مصرف مواد مخدر و داروهای روانگردان در بین دانشجویان دانشگاه های سراسر کشور بود که به صورت پراکنده از سال 1374 تا سال 1392 در کشور به مرحله اجرا در آمده و در مورد آنها جمع بندی علمی انجام نگرفته است. روش: روش پژوهش کتابخانه ای بوده و برای انجام آن 37 تحقیق شیوع شناسی اعتیاد در بین دانشجویان ایرانی جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج بررسیهای انجام شده، نشان داد که بسیاری از مطالعات با اشکالات روش شناسی مواجه بودند. نتیجه گیری: یافته های حاصل از پژوهش های شیوع شناسی اعتیاد در ایران نشان می دهد که با توجه به جایگاه نخبگان در دانشگاه ها، توجه کافی نسبت به تحقیقات شیوع شناسی مصرف و سوء مصرف مواد در جمعیت دانشجویان و نیز مداخلات راهبردی مؤثر صورت نپذیرفته است. با وجود این، می توان دریافت که آمار اعتیاد طی حدود 2 دهه اخیر در برخی مواد با شیب تقریبا ثابتی پیش رفته است؛ تا حدی که در یک نگاه کلی به آمار و ارقام ارایه شده در شیوع شناسی های مختلف، می توان به این نتیجه رسید که پس از سیگار و قلیان، بیشترین ماده مصرفی در بین دانشجویان الکل است و پس از آن به ترتیب تریاک، حشیش، هرویین و سایر مواد در رتبه های بعدی قرار دارند.
شناسایی و تحلیل مولفه های اجتماعی موثر در گرایش جوانان روستایی به اعتیاد در مناطق روستایی شهرستان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر در مصرف و شیوع مواد مخدر در بین جوانان روستایی بود. روش: این مطالعه یک تحقیق علی-مقایسه ای بود. نمونه مورد مطالعه تعداد 450 نفر از جوانان روستایی شهرستان اصفهان بودند. پرسشنامه های مربوطه در 15 روستای شهرستان اصفهان گردآوری شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در بین عوامل خانوادگی و میزان مصرف، اختلاف خانوادگی و وابستگی خانوادگی و منزلت شغلی پدر موثر بود. همچنین، در بین عوامل اجتماعی احساسی آنومی، گرایش مسایل مذهبی و دینی و ارتباط با افراد معتاد موثرترین عوامل گرایش جوانان روستایی به مصرف مواد مخدر بود. در بین عوامل فردی افزایش میزان تحصیلات امری بازدارنده در مصرف مواد به دست آمد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بین گرایش به مسایل دینی و مذهبی و میزان مصرف مواد مخدر ارتباط منفی معنا دار وجود دارد. همچنین، بین مولفه های بیکاری، تعامل با افراد معتاد و نزدیکی روستاها با مراکز شهری با گرایش جوانان روستایی به مواد مخدر همبستگی مثبت معنا دار وجود دارد.
مقایسه سرشت و منش در افراد معتاد به مواد مخدر و غیرمعتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه مقایسه ابعاد سرشت و منش در افراد معتاد به مواد مخدر و افراد غیرمعتاد بود. روش: روش این پژوهش از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری این تحقیق را تمامی معتادان شهر اردبیل تشکیل می دادندکه در زمان انجام تحقیق به یکی از مراکز ترک اعتیاد این شهر مراجعه کرده بودند. نمونه این پژوهش شامل60 فرد معتاد به مواد مخدر و60 همتای غیرمعتاد بود که از میان 3 مرکز ترک اعتیاد شهر اردبیل به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ابعاد سرشت و منش استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد میانگین نمرات اجتناب از آسیب و نوجویی در افراد معتاد به مواد مخدر از افراد غیر معتاد به طور معنا داری بیشتر بود. همچنین، میانگین نمرات پاداش وابستگی، همکاری و خود راهبری در افراد معتاد از افراد غیر معتاد به طور معنا داری کمتر بود. نتیجه گیری: این نتایج بیان می کند که ابعاد سرشت و منش، شدت اعتیاد را در افراد معتاد تحت تاثیر قرار می دهند.
اثر بخشی درمان ذهن آگاهی بر ارتقاء کیفیت زندگی سوءمصرف کنندگان مواد مخدر(تریاک): بهبود سلامت جسمانی و روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان ذهن آگاهی بر ارتقاء کیفیت زندگی معتادان در ابعاد سلامت جسمانی و روانشناختی طراحی شده است. روش: تعداد 60 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. با استفاده از یک طرح آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل، گروه آزمایش طی 8 جلسه تحت آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس و ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی قرار گرفتند، در حالی که در این مدت گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکردند. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش ذهن آگاهی در گروه آزمایش، نمرات مقیاس های سلامت جسمانی و روانشناختی را به طور معنی داری افزایش داد. بحث و نتیجه گیری: برنامه آموزش گروه درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند جزء برنامه های مداخلاتی در سطوح جمعیت عمومی و گروه های معتادان قرار گیرد و از طریق ارتقاء کیفیت زندگی مشکلات این قشر آسیب پذیر را تخفیف دهد.
مطالعه اثربخشی آموزش در تغییر میزان آگاهی نوجوانان نسبت به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: نظر به گسترش روزافزون مصرف مواد مخدر در جامعه، مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان اطلاعات نوجوانان درباره مواد اعتیاد آور و سپس بررسی نقش آموزش در تغییر میزان آگاهی پایه ریزی گردید.
روش: طرح نیمه تجربی، بر روی 60 دانش آموز دبیرستانی انجام، میزان اطلاعات عمومی آنان درباره مواد اعتیاد آور سنجیده شد. 4 جلسه آموزشی در مورد انواع مواد اعتیاد آور برگزار و مجدداً آگاهی عمومی آنها بررسی شد.
یافته ها: میزان آگاهی صحیح گروهها بیش از 50% نبود. میانگین طلاعات صحیح پسران قبل از آموزش 7/28 و بعد از آموزش 8/37 بود. میانگین اطلاعات صحیح دختران قبل از آموزش 29 و بعد از آموزش 2/39 بود. میزان اطلاعات غلط در دختران کاهش معنی داری را بعد از آموزش نشان داد که در پسرها این کاهش معنی دار نبود.
نتیجه گیری: میزان آگاهی صحیح نوجوانان در مورد انواع مواد اعتیاد آور پایین است که با آموزشی کوتاه مدت میتوان آگاهی های غلط آنها را کاهش و آگاهی های صحیح آنها را افزایش داد.