مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
راهبردهای تنظیم شناختی هیجان
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم تیر ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۷۳)
۲۲۸-۲۱۷
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ناگویی هیجانی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در افراد دارای نشانه های اختلال اضطراب فراگیر و اجتماعی، سوء مصرف مواد و افراد سالم انجام شد. مطالعه حاضر از نوع علّی- مقایسه ای بود. بخشی از جامعه آماری این پژوهش را تمام زنان دارای نشانه های اختلال اضطراب فراگیر و اجتماعی و سوء مصرف مواد شهر قم و و بخشِ دیگری را زنان سالم این شهر در سال 1399 تشکیل دادند. با روش نمونه گیری هدفمند، 90 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. مقیاس های بکار رفته در پژوهش شامل مقیاس کوتاه اختلال اضطراب فراگیر (GADQ-IV) اسپیتزر و همکاران (2006)، اضطراب اجتماعی (SPIN) کانر و همکاران (2000)، ناگویی هیجانی تورنتو (TAS) بگبی و همکاران (1994) و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (CERQ) گارنفسکی و همکاران (2001) بودند. نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره (مانوا) نشان داد که بین ناگویی هیجانی و راهبردهای تنظیم شناختی افراد دارای نشانه های اختلال اضطراب فراگیر و اجتماعی و سوء مصرف مواد با افراد سالم، تفاوت وجود داشت (01/0>P). اما بین ناگویی هیجانی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان افراد دارای نشانه های اختلال اضطراب فراگیر و اجتماعی با افراد مبتلا به سوء مصرف مواد تفاوت معنادار نبود (05/0<P). در مجموع افراد دارای نشانه های اختلال اضطراب فراگیر و اجتماعی و سوء مصرف مواد نسبت به افراد سالم، نمرات بالاتری را در ناگویی هیجانی و راهبرد تنظیم هیجان منفی و نمرات پایین تری را در راهبرد تنظیم هیجان مثبت کسب می کنند.
مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و آشفتگی روانی در افراد معتاد و عادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
35 - 45
حوزههای تخصصی:
هدف: سوء مصرف مواد یکی از بزرگترین معضلات جوامع بشری است که نه فقط موجب اختلالات رفتاری و اجتماعی میشود بلکه با تأثیر بر جنبه های مختلف سلامت جسمی و روانی خسارت مالی هنگفتی نیز بر فرد خانواده و جامعه وارد میکند از این رو هدف پژوهش حاضر مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و آشفتگی روانی در افراد معتاد و عادی بود. روش : این پژوهش توصیفی، از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه افراد خود معرف جهت ترک اعتیاد شهر مشهد بودند که در زمستان 97 به کلینیک ترک اعتیاد مراجعه کرده بودند. تعداد 60 نفر معتاد به شیشه و 60 نفر عادی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسش نامه های دشواری تنظیم هیجان DERS ، مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (DASS-21) استفاده شد. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و آشفتگی روانی در افراد معتاد به شیشه بیشتراز افراد عادی است (P=0/001). نتیجه گیری : این یافته ها حاکی از آن است که ناتوانی در تنظیم شناختی هیجانات و عدم کنترل آشفتگی روانی در افراد معتاد دو مولفه مهم می باشد. بنابراین بر اساس یافته ها در نظر داشتن این دو مولفه برای خدمات آموزشی، آسیب شناسی و مشاوره امری ضروری است.
اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر طرحواره درمانی هیجانی آنلاین بر تحمل پریشانی و تنظیم شناختی هیجان دانشجویان مبتلا به اختلال سازگاری ناشی از شکست عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی آنلاین بر تحمل پریشانی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان دانشجویان مبتلا به اختلال سازگاری ناشی از شکست عاطفی صورت گرفت. روش: با استفاده از یک مطالعه کارآزمایی کنترل شده تصادفی بصورت آنلاین از بین دانشجویان چهار دانشگاه کشور با تجربه شکست عاطفی در سال 1399، یک نمونه 30 نفره دچار اختلال سازگاری انتخاب شد و به دو گروه مساوی تقسیم شد. افراد نمونه در رده سنی 18 تا 38 سال بودند که پس از پر کردن پرسشنامه جمعیت شناختی، پرسشنامه الگوی جدید اختلال سازگاری و مصاحبه تشخیصی DSM-5 و با روش نمونه گیری هدفمند، وارد پژوهش شدند. گروه آزمایش درمان طرحواره درمانی هیجانی آنلاین را به مدت 10 جلسه دریافت کردند، در حالیکه گروه کنترل در لیست انتظار باقی ماند. آزمودنی ها در طی سه مرحله پژوهش مقیاس تحمل پریشانی(DTS) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان(CERQ) را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس مختلط نشان دهنده تفاوت معنی دار (0/05 >p) نمرات پس آزمون گروه آزمایش و گواه در متغیر های تحمل پریشانی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بود. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که طرحواره درمانی هیجانی آنلاین می تواند علائم ناشی از شکست عاطفی را کاهش دهد و برای این افراد پیشنهاد می گردد.
تدوین و آزمون مدل ارتباط بین طرح واره های ناسازگار اولیه با خودبیمارانگاری سایبری با نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف پژوهش حاضر بررسی مدل ارتباط بین طرحواره های ناسازگار اولیه با سایبرکندریا با نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان بر دانشجویان بوده است. روش پژوهش از نوع همبستگی است. نمونه ی مورد مطالعه 337 نفر بودند که به روش در دسترس به صورت فراخوان اینترنتی در سال تحصیلی 1400- 1399 از بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تبریز انتخاب شده و در این پژوهش شرکت کردند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های طرح واره های ناسازگار اولیه ی یانگ (2007)، پرسش نامه ی سایبرکندریا فرگاس (2014) و پرسش نامه ی راهبردهای شناختی تنطیم هیجان گرنفسکی و همکاران (2001) استفاده شد. داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از آزمون معادلات ساختاری با نرم افزار Amos و spss23 تحلیل شد. نتایج نشان داد، بین طرح واره های ناسازگار اولیه با راهبردهای هیجان های مثبت رابطه س منفی و با راهبردهای هیجان های منفی رابطه ی مثبت وجود دارد. بین راهبردهای هیجان های مثبت با سایبرکندریا رابطه ی منفی و بین راهبردهای هیجان های منفی با سایبر کندریا رابطه ی مثبت وجود دارد. بین طرح واره های ناسازگار اولیه با سایبرکندریا رابطه ی مستقیم وجود ندارد. بین طرح واره های ناسازگار اولیه با سایبرکندریا با نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان رابطه ی غیرمستقیم وجود دارد. در آخر نتایج نشان داد که متغیرهای طرح واره های ناسازگاری اولیه و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان های مثبت و منفی قادر به تبیین4/34 درصد از واریانس بیماری روانی سایبرکندریا هستند. شماره ی مقاله: 3
ارزیابی نقش میانجی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین شرم از بدن با نشانگان اختلال بدشکلی بدن
زمینه و هدف: اختلال بدشکلی بدن، اختلالی روانپزشکی است که به عنوان نگرانی بیش از حد درباره نقص یا عیب جزئی در ظاهر فیزیکی است که منجر به اختلال در عملکرد یک یا چند ناحیه از بدن، می شود. این پژوهش با هدف ارزیابی نقش میانجی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین شرم از بدن با نشانگان اختلال بدشکلی بدن صورت پذیرفته است. روش پژوهش: روش این پژوهش از نوع مدل سازی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان و دخترانی مراجعه کننده به کلینیک های زیبایی منطقه 4 و 8 تهران می باشد که از بین آن ها، تعداد 232 نفر و شیوه نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری در دسترس می باشد. اصلی ترین ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، برای سنجش خود شی انگاری، خرده مقیاس پایش بدن و برای سنجش شرم از بدن خرده مقیاس شرم از بدن از مقیاس آگاهی از بدن شیء انگاشته مک کینلی و هاید (۱۹۹۶)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان توسط گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون (2001) و پرسشنامه بدشکلی بدن که توسط استوزین و همکاران (1998) استفاده شد. به منظور تعیین وجود یا عدم وجود تأثیر بین متغیرها و برآورد و تعمیم نتایج به دست آمده از حجم نمونه به جامعه آماری از مدل همبستگی، آزمون ضریب همبستگی پیرسون و مدل های رگرسیونی (مدل میانجی) و نرم افزار آماری SPSS و AMOS استفاده گردیده است. یافته ها: با توجه به یافته های این پژوهش، شرم از بدن با نشانگان اختلال بدشکلی بدن یک رابطه مثبت و معنادار دارد (001/0 > P ). شرم از بدن با میانجی گری راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با نشانگان اختلال بدشکلی بدن رابطه معنادار دارد (001/0 > P ). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین شرم از بدن با نشانگان نگرانی از بدشکلی بدن نقش میانجی دارد.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی شناختی رفتاری و تحلیل رفتار متقابل بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان زوجین ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۲
657 - 673
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی دو روش زوج درمانی شناختی رفتاری و تحلیل رفتار متقابل بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان زوجین ناسازگار انجام شد. این تحقیق طرح آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. بر این اساس، شصت زوج به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه زوج درمانی شناختی رفتاری، تحلیل رفتار متقابل و گروه کنترل، در هر گروه بیست نفر قرار گرفتند. آزمودنی ها قبل و بعد از مداخله، پرسش نامه سازگاری زناشویی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان را تکمیل کردند و به مدت ده جلسه دوساعته تحت آموزش قرار گرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 و روش آماری توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (تحلیل کواریانس و واریانس) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که زوج درمانی شناختی رفتاری و تحلیل رفتار متقابل بر بهبود راهبردهای تنظیم شناختی هیجان زوجین ناسازگار تأثیر مطلوب داشته است (05/0>p) و زوج درمانی شناختی رفتاری اثربخشی بیشتری داشته است.
اثربخشی تحلیل رفتار متقابل بر اسنادهای ارتباطی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تمایزیافتگی زوجین ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸۳)
۱۲۸-۱۱۷
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی تحلیل رفتار متقابل بر اسنادهای ارتباطی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تمایزیافتگی زوجین ناسازگار بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری، زوجین ناسازگار مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان جیرفت در سال 1400 بودند که از این جامعه به روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 40 زوج انتخاب شده و در گروه آزمایش و گواه هر گروه 20 زوج به صورت تصادفی جایگرین شدند. برای جمع آوری داده ها پرسشنامه تمایزیافتگی خود (DSI-R، اسکورن و فریدلندر، 2003)، مقیاس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (CERQ، گارنفسکی و همکاران، 2002) و پرسشنامه اسنادهای ارتباطی (RAM، برادبوری و فینچام، 1992) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام گرفت. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین اسنادهای ارتباطی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تمایزیافتگی زوجین در پس آزمون گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح 01/0>P) وجود دارد. توجه به تحلیل رفتار متقابل نقش مهمی در تمایزیافتگی، اسنادهای ارتباطی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان داشته و به مداخله برای زوجین ناسازگار پیشنهاد می شود.
نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده در ارتباط بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و اضطراب بیماری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
65 - 77
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و اضطراب بیماری کرونا با واسطه گری حمایت اجتماعی انجام شد. طرح پژوهش، توصیفی- همبستگی و جامعه ی آماری شامل دانشجویان شاغل به تحصیل دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 1400-1399 بود که از این تعداد، 293 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به مقیاس اضطراب بیماری کرونا علی پور و همکاران، مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران و فرم کوتاه پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج پاسخ دادند. نتایج نشان داد همبستگی منفی معنی داری بین راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان با اضطراب بیماری کرونا و همبستگی مثبت معنی داری بین راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان و اضطراب بیماری کرونا وجود دارد. همچنین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم از طریق حمایت اجتماعی با اضطراب بیماری کرونا، رابطه معنی داری داشتند. شاخص های نیکویی برازش نیز حاکی از برازندگی مطلوب مدل پیشنهادی بود. این نتایج علاوه بر تبیین نقش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در بروز اضطراب، اهمیت توجه به این راهبردها به ویژه راهبردهای سازگارانه را در کنار ارتقاء حمایت اجتماعی خاطرنشان می سازد.
نقش میانجی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین خود شی انگاری و شرم از بدن با نشانگان نگرانی از بدشکلی بدن زنان مراجعه کننده به کلینیک های زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
172 - 192
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف ارزیابی نقش میانجی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین خودشیء انگاری و شرم از بدن با نشانگان اختلال بدشکلی بدن صورت پذیرفته است. روش پژوهش: این پژوهش بر اساس معیار هدف در گروه پژوهش های کاربردی، بر اساس معیار زمان گردآوری داده ها در گروه پژوهش های پیمایشی، بر اساس معیار ماهیت داده ها و مبنای پژوهش یک پژوهش کمی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان و دخترانی مراجعه کننده به کلینیک های زیبایی منطقه 4 و 8 تهران می باشد. حجم نمونه در این پژوهش با استفاده از نرم افزار نمونه گیری Spss Sample power برابر با 232 نفر و شیوه نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری در دسترس می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، مقیاس آگاهی از بدن شیء انگاشته (مک کینلی و هاید، ۱۹۹۶)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون، 2001) و پرسشنامه بدشکلی بدن (استوزین و همکاران، 1998) می باشد. ابزار تجزیه وتحلیل اطلاعات این پژوهش نرم افزار آماری SPSS و AMOS می باشد. به منظور تعیین وجود یا عدم وجود تأثیر بین متغیرها و برآورد و تعمیم نتایج به دست آمده از حجم نمونه به جامعه آماری از مدل همبستگی، آزمون ضریب همبستگی پیرسون و مدل های رگرسیونی (مدل میانجی) جهت ارزیابی فرضیه های پژوهش استفاده گردیده است. یافته ها: با توجه به یافته های این پژوهش خود شیء انگاری با نشانگان اختلال بدشکلی بدن یک رابطه مثبت و معنادار دارد. شرم از بدن با نشانگان اختلال بدشکلی بدن یک رابطه مثبت و معنادار دارد (001/0>P). همچنین خود شیء انگاری با میانجی گری راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با نشانگان اختلال بدشکلی بدن رابطه معنادار دارد (001/0>P). شرم از بدن با میانجی گری راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با نشانگان اختلال بدشکلی بدن رابطه معنادار دارد (001/0>P). نتیجه-گیری: می توان نتیجه گرفت راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین خود شی انگاری و شرم از بدن با نشانگان نگرانی از بدشکلی بدن نقش میانجی دارد.
پیش بینی اضطراب ابتلا به کرونا براساس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، باورهای مذهبی و تاب آوری در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کرونا ویروس از جمله ویروس هایی است که باعث عفونت های تنفسی می شود. بعلاوه انسان همواره در مواجهه با شرایطی که کنترل آن از حیطه اختیاراتش خارج است، دچار ترس و اضطراب می شود. هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی اضطراب ابتلا به کرونا براساس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، باورهای مذهبی و تاب آوری در دانشجویان بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بود، که به روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به جدول کرجسی و مورگان تعداد ۳۸۴ دانشجو به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های اضطراب کرونا ویروس (۱۳۹۸)، نظم جویی شناختی هیجان (۲۰۰۱)، باورهای مذهبی آلپورت و راس (۱۹۶۷) و تاب آوری کانر و دیویدسون (۲۰۰۳) استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه و نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ استفاده شد. یافته ها: براساس نتایج بین تنظیم شناختی هیجان و تاب آوری رابطه منفی (۰/۰۵>P) و با جهت گیری مذهبی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (۰/۰۵>P). همچنین تحلیل رگرسیون نشان داد ۲۹/۶ درصد از واریانس اضطراب ابتلا به کرونا براساس راهبردهای سازگار و ناسازگار تنظیم شناختی هیجان، جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی و تاب آوری قابل تبیین است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، جهت گیری/ باورهای مذهبی و تاب آوری توانایی پیش بینی اضطراب ابتلا به کرونا در دانشجویان را دارد و می تواند سبب کاهش اضطراب کرونا دانشجویان شود.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و مثبت اندیشی بر بهبود سلامت روان، کمال گرایی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در سرپرستان خانواده دچار اختلال افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
162 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و مثبت اندیشی بر بهبود سلامت روان، کمال گرایی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در سرپرستان خانواده دچار اختلال افسردگی اساسی است. روش پژوهش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه سرپرستان خانواده دچار اختلال افسردگی اساسی شهرستان آران و بیدگل در سال 1399بودند که از بین آن ها،60 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شد و در گروه های آزمایش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (20 نفر) و مثبت اندیشی (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2001)، کمال گرایی تری – شورت و همکاران (1995)، سلامت روانی گلدنبرگ (1979) به دست آمدند. پروتکل آموزش مهارت های مثبت اندیشی سلیگمن و همکاران (2005) و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی ربکا (2009) به مدت هشت جلسه به صورت هفتگی برگزار شد. گروه گواه، درمان دریافت کرد و در لیست انتظار قرار گرفت. در راستای تحلیل استنباطی از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS 22 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین دو گروه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و مثبت اندیشی و گروه گواه بر سلامت روان (01/0 P< و 48/60 F = )، خودتنظیمی سازش یافته (01/0 P< و 40/39 F = ) و خودتنظیمی سازش نیافته (01/0 P< و 99/50F = ) و کمال گرایی مثبت (01/0 P< و 76/8F = ) و کمال گرایی منفی (01/0 > P و 44/27F = ) تفاوت معناداری از نظر آماری وجود دارد و خودتنظیمی سازش یافته در گروه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (01/0 > P) و سلامت روان در گروه مثبت اندیشی در پایان پس آزمون بالاتر از گروه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بوده است (05/0 > P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت از نظر تأثیرگذاری، آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودتنظیمی سازش یافته و مثبت اندیشی بر بهبود سلامت روان بیشترین تأثیر داشتند.
مقایسه مادران با پدران دارای کودک مبتلا به سرطان از لحاظ صمیمیت زناشویی، خودکارآمدی والدینی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
323 - 336
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه پدران با مادران دارای کودک مبتلا به سرطان از لحاظ صمیمیت زناشویی، خودکارآمدی والدینی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان انجام شد. روش پژوهش: این مطالعه از نوع علی مقایسه ایی بود. از میان والدینی که به بیمارستان محک شهر تهران در سال 1401مراجعه کردند، 146 نفر (73 زوج) به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه صمیمیت زناشویی (والکر و تامپسون ، 1983)، خودکارآمدی والدینی (دومکا و دیگران، 1996) و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (گرانفسکی و کرایچ، 2006) را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون T وابسته و نرم افزار 27-SPSS استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد میانگین صمیمیت زناشویی و خودکارآمدی والدینی در پدران کمی بیشتر از مادران بود، اما این تفاوت میانگین از نظر آماری معنی دار نبود (05/0<P)؛ اما در راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، نمره مادران در خرده مقیاس کم اهمیت شماری از راهبردهای سازش یافته بیشتر از پدران بود و میانگین نشخوارگری از راهبردهای غیرانطباقی در پدران بیشتر از مادران بود. بنابراین در مقایسه پدران با مادران کودکان مبتلا به سرطان از لحاظ صمیمیت زناشویی و خودکارآمدی والدینی تفاوت معناداری یافت نشد، تنها در راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، در راهبردهای سازش یافته و راهبردهای سازش نیافته بین پدر و مادر تفاوت وجود داشت، که می تواند بدین معنی باشد که عملکرد هر دو والد به هم وابسته بوده و بسیار مشابه یکدیگر عمل کرده اند. نتیجه گیری: والدین نیازمند مراقبت های روانی هستند، چراکه والدین در طی دوران بیماری در کنار کودک حضور دارند و اضطراب و رفتار آن ها بر کودک بیمار و فرایند درمان تاثیرگذار اس ت توجه به تفاوت جنسیت و خواسته زوجین می تواند راهبردی به سمت ارائه خدمات بهتر به والدین و کمک به کل خانواده باشد
بررسی رابطه تمایزیافتگی خود و سبک های حل تعارض زوجی با نقش میانجی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در زنان متأهل شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۵
399 - 414
حوزههای تخصصی:
سلامت خانواده به تداوم و سلامت رابطه زوجی بستگی دارد و این رابطه هسته مرکزی نظام خانواده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه تمایزیافتگی خود و سبک های حل تعارض زوجی با نقش میانجی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در زنان متأهل شهر اصفهان انجام گرفت. در این پژوهش از روش توصیفی هم بستگی از نوع مدل یابی معادله های ساختاری استفاده شد. جامعه آماری شامل زنان متأهل شهر اصفهان در سال 1401 بود که با شیوه نمونه گیری در دسترس، تعداد دویست زن متأهل انتخاب شدند.
ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه استاندارد سبک های حل تعارض (رحیم، 1983)، پرسش نامه تمایزیافتگی خود (اسکورون و فرایدلندر1، 1998) و پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی2 و همکاران، 2002) بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش مدل یابی معادله های ساختاری با رویکرد تحلیل مسیر توسط نرم افزار spss26 و برای تحلیل روابط واسطه ای نیز از روش بوت استرپ در برنامه Amos24 استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین تمایزیافتگی خود و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، بین تمایزیافتگی خود و سبک های حل تعارض زوجی و نیز بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و سبک های حل تعارض زوجی در زنان متأهل رابطه معناداری وجود دارد (001/0p<). درنهایت، راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین تمایزیافتگی خود و سبک های حل تعارض زوجی در زنان متأهل نقش میانجی داشت (001/0p<). در مجموع، یافته های این پژوهش نشان داد افراد تمایزیافته ای که از تنظیم هیجان های سازگارانه در تعارض های زناشویی استفاده می کنند، در صورت روبه رو شدن با تجارب هیجانی دشوار قادرند که به اندازه کافی این هیجان ها را مدیریت کنند و تعارض های زناشویی را کاهش دهند.
مقایسه رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با بهزیستی روان شناختی و نقش میانجی گری راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در نوجوانان با و بدون سابقه طلاق والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۸)
406-415
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با بهزیستی روانشناختی و نقش میانجیگر راهبرد های تنظیم شناختی هیجان در دو گروه نوجوانان با و بدون سابقه طلاق است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و براساس هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی نوجوانان دختر دوره متوسطه دوم در شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1401 بودند. 240 نفر دانش آموز با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای، برای تکمیل پرسشنامه ها انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه طرحواره کودکان ریجکبوار و دبو (SIC)، پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (CERQ) و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (RSPWB) بود. برای تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS-24 و Amos-24 استفاده شد. یافته ها نشان داد رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با بهزیستی روانشناختی منفی و معنادار است. همچنین، رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان منفی و معنادار است و رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان مثبت و معنادار است. رابطه راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان با بهزیستی روانشناختی مثبت و معنادار است. طرحواره های ناسازگار از طریق راهبردهای مثبت تنظیم شناخت اثری معکوس و معنادار بر بهزیستی روانشناختی دارد (β=-0/2,p<0/001).
اثر افشای هیجانی نوشتاری بر ذهن آگاهی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، پژوهشگران افشای هیجانی نوشتاری را به عنوان روشی اثرگذار بر متغیرهای مختلف روان شناختی بررسی کرد ه اند و نشان داده اند که این مداخله اثرات مثبت جسمی و روانی بسیاری بر افراد دارد. براین اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر افشای هیجانی نوشتاری بر ذهن آگاهی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش انجام، نیمه آزمایشی است. جامعه آماری شامل دانشجویان زن و مرد مشغول به تحصیل در دانشگاه دولتی شهر زنجان در سال 1399 بودند که از میان آن ها 40 دانشجو شامل 25 نفر زن و 15 نفر مرد به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروههای پژوهش شامل گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت دو هفته در پنج جلسه 30دقیقه ای در مکانی عاری از هرگونه عامل مزاحم افشای هیجانی نوشتاری را انجام دادند. هر دو گروه قبل و بعد از اجرای افشای هیجانی نوشتاری توسط پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی (FFMQ) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) ارزیابی شدند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها نشان داد افشای هیجانی نوشتاری بر ذهن آگاهی، راهبردهای سازش یافته و سازش نایافته تنظیم شناختی هیجان اثر مثبت و معناداری داشت (05/0>p (. نتایج نشان میدهد نوشتن منظم درباره یک حادثه موجب می شود فرد آن را از نو تفسیر کند، چهارچوب جدیدی به آن بدهد و درنتیجه، درک بهتری از آن پیدا کند؛ بنابراین، می توان افشای هیجانی نوشتاری را به عنوان روشی کم هزینه، مؤثر و کارا برای مواجهه با وقایع و حوادث منفی و ناخوشایند در زندگی در نظر گرفت.
نقش میانجی تاب آوری و خودکارآمدی در رابطه بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با پریشانی روان شناختی در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
55 - 70
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی تاب آوری و خودکارآمدی در رابطه بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با پریشانی روان شناختی در زنان مبتلا به سرطان پستان بود. مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان با پرونده فعال در بخش انکولوژی بیمارستان امام خمینی (ره) و امام حسین (ع) شهر تهران در سال 1402 بودند. روش نمونه گیری در دسترس و حجم نمونه 250 نفر بود. ابزار گردآوری داده های پژوهش شامل مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لوی باند و لوی باند، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی و همکاران، مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون و مقیاس خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران بود. داده ها با استفاده از ماتریس همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان به طور مستقیم با پریشانی روان شناختی رابطه معنادار دارد. همین طور راهبردهای تنظیم شناختی هیجان به طور غیرمستقیم و از طریق سهم میانجی تاب آوری و خودکارآمدی با پریشانی روان شناختی رابطه معنادار داشت. به نظر می رسد که تنظیم شناختی هیجان به طورمستقیم و غیرمستقیم با میانجیگری نقش تاب آوری و خودکارآمدی، پریشانی روان شناختی را پیش بینی می کند. این مطالعه ضرورت افزایش مهارت های تنظیم هیجان، تاب آوری و خودکارآمدی را برای زنان مبتلا به سرطان پستان نشان داد.
نقش میانجی خودکارآمدی در رابطه بین تنظیم شناختی هیجان با بهزیستی روانشناختی بیماران مبتلا به سندروم روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
107 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف: سندرم روده تحریک پذیر از شناخته شده ترین اختلالات تعامل روده و مغز است که با علائم درد مزمن شکمی به همراه تغییر عادات روده مشخص می شود. این بیماری تاثیر قابل توجهی بر کیفیت زندگی بیماران دارد.روش: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی خودکارآمدی در رابطه بین راهبرد های تنظیم شناختی هیجان و بهزیستی روانی در بیماران مبتلا به سندروم روده تحریک پذیر انجام شده است. پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران مبتلا به سندروم روده تحریک پذیر مراجعه کننده به مرکز سلامت گوارش بیمارستان الزهرا اصفهان در سال ۱۴۰۲ بودند. حجم نمونه بر اساس مدل کلاین (۲۰۲۳) و با روش نمونه گیری در دسترس ۳۰۰ نفر انتخاب شد. با استفاده از مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (۱۹۸۹)، مقیاس مقیاس باور های خودکارآمدی عمومی شوارتز و جروسلم (۱۹۹۵)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی و همکاران (۲۰۰۱) داده ها جمع آوری شد. با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS نسخه ۲۸ داده ها تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد که راهبرد های تنظیم هیجان و خودکارآمدی، بهزیستی روانشناختی را پیش بینی می کنند و خودکارآمدی در ارتباط میان راهبرد های تنظیم شناختی هیجان و بهزیستی روانشناختی نقش میانجی دارد.نتیجه گیری: یافته های این پژوهش دارای تلویحات کاربردی برای مداخله های درمانی با محوریت تنظیم شناختی هیجان و خودکارآمدی جهت ارتقای بهزیستی روانشناختی بیماران مبتلا به سندروم روده تحریک پذیر است.
پیش بینی پرخاشگری در نوجوانان بر اساس کیفیت روابط بین فردی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
11 - 20
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی پرخاشگری در نوجوانان بر اساس کیفیت روابط بین فردی و تنظیم شناختی هیجان انجام شد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های بنیادین و از لحاظ روش از نوع مطالعات توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، نوجوانان 15 تا 18 ساله شهر تهران در سال 1402 از مناطق شمال، شمال غرب، غرب و جنوب غربی تهران بود. روش نمونه گیری به صورت در دسترس بود و نمونه ای به تعداد 220 نفر برای پژوهش در نظر گرفته شد. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه پرخاشگری (AQ، باس و پری، 1992)، سیاهه کیفیت روابط (QRI، پیرس و همکاران، 1991) و پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (CERQ، گارنفسکی و کرایج، 2006) بودند. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد بین پرخاشگری با حمایت اجتماعی، عمق روابط (والدین و دوستان) رابطه منفی معنادار و بین پرخاشگری با تعارض بین فردی (والدین و دوستان) و تنظیم شناختی هیجان سازش نیافته، همبستگی مثبت معناداری وجود داشت (۰1/۰p<). متغیرهای پیش بین در مجموع 30 درصد از تغییرات پرخاشگری را تبیین کردند. از یافته ها می توان نتیجه گرفت که کیفیت روابط بین فردی و تنظیم شناختی هیجان نقش کلیدی در پرخاشگری نوجوانان دارند.
پیش بینی ناگویی هیجانی بر اساس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تحمل پریشانی در رانندگان با سوءمصرف مواد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین پیش¬بینی ناگویی هیجانی بر اساس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و تحمل پریشانی در رانندگان با سوءمصرف مواد شهر اصفهان در سال 1403 به روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را رانندگان با سوءمصرف مواد به تعداد 300 نفر تشکیل دادند که تعداد 50 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده¬ها شامل سه پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان CERQ)) گارنفسگی و کریج (2006)، پرسشنامه تحمل پریشانی (DTS) سیمونز و گاهر (2005)و پرسشنامه ناگویی هیجان (TAS) بگبی، پارکر و تیلور (1994) که روایی صوری آن توسط چند نفر از پاسخگویان تأیید و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برای ناگویی هیجانی، راهبردهای سازش¬نیافته، راهبردهای سازش¬یافته و تحمل پریشانی 0.759، 0.712، 0.714 و 0.701 برآورد شد. به منظور تجزیه و تحلیل یافته¬های پژوهش در بخش آمار توصیفی از مشخصههای آماری مانند میانگین، انحراف معیار، کمترین و بیشترین مقدار و در بخش آمار استنباطی از آزمون رگرسیون همزمان استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل یافته¬ها نشان داد راهبردهای سازش نیافته تنظیم شناختی هیجان به صورت مثبت و تحمل پریشانی به صورت منفی توان پیش¬بینی ناگویی هیجانی را دارد؛ ولی راهبردهای سازش یافته تنظیم شناختی هیجانی توان پیش بینی ناگویی هیجانی را ندارد.
مقایسه والدین دارای کودک مبتلا به سرطان و سالم از لحاظ صمیمیت زناشویی، خودکارآمدی-والدینی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۹۸)
۲۳۸-۲۲۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه صمیمیت زناشویی، خودکارآمدی والدینی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان والدین کودکان مبتلا به سرطان و والدین کودکان سالم انجام شد. این مطالعه از نوع علی مقایسه ای بود. از میان والدینی که به بیمارستان محک شهر تهران در سال های 1400 و 1401مراجعه کردند، 146 والد دارای کودک مبتلا به سرطان و 146 والد دارای کودک سالم به صورت نمونه گیری در دسترس از شهر تهران انتخاب شدند و پرسشنامه صمیمیت زناشویی (MIS، والکر و تامپسون ، 1983)، مقیاس خودکارآمدی والدینی (PSAM، دومکا و دیگران، 1996) و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (CERQ؛ گرانفسکی و کرایچ، 2006) را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که تفاوت معنی داری در میانگین تمامی متغیرها (به غیر از کم اهمیت شماری) در دو گروه مشاهده شد. بررسی نتایج نشان داد که میانگین صمیمیت زناشویی، خودکارآمدی والدینی و نمره کل راهبردهای انطباقی در گروه سالم بیشتر از گروه دارای کودک مبتلا به سرطان بود (05/0>p) و میانگین کل راهبردهای غیرانطباقی در گروه دارای کودک مبتلا به سرطان بیشتر از گروه سالم بود (05/0>p). نتایج پژوهش نشان داد که شرایط بیماری کودکان سرطانی می تواند بر جنبه هایی از روابط زناشویی و برخی از متغیرهای روان شناختی والدین از جمله خودکارآمدی آنها تأثیر منفی گذاشته و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان آن ها با شرایط دشوار تا حدی متفاوت از کودکان عادی است.