مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
شادکامی
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر شادکامی دانش آموزان دوره متوسطه ی اول بود. روش: این پژوهش از نوع پژوهش های نیمه تجربی(طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل نابرابر) می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول منطقه ششتمد، در سال تحصیلی ۱۳۹۵- ۱۳۹۴ بوده است. نمونه پژوهش شامل۳۰ نفر دانش آموز پسر دوره ی متوسطه اول بود که به شیوة نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده و به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. ابزار مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه شادکامی آکسفورد بود که در مراحل پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفت. دانش آموزان گروه آزمایش در ۸ جلسه ی آموزش ذهن آگاهی شرکت کردند. فرض شده بود که آموزش ذهن آگاهی می تواند میزان شادکامی را در دانش آموزان افزایش دهد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس یک راهه (ANCOVA)، نشان داد که آموزش ذهن آگاهی می تواند باعث افزایش شادکامی دانش آموزان شود(۰۵/۰>P). میزان تفاوت نمرات گروه آزمایش و کنترل یا اندازه تأثیر دوره آموزشی نیز(۲۳/۰=۲ η) است؛ یعنی ۲۳ درصد واریانس نمرات کل باقی مانده متأثر از ذهن آگاهی می باشد.
اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی (همدلی، حل مسأله، کنترل هیجان) بر شادکامی مادران دارای کودکان اتیستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اُتیسم، یکی از اختلالات فراگیر رشد است که به عنوان وخیم ترین و در عین حال ناشناخته ترین اختلال دوران کودکی، مطرح می شود. شرایط و نیازهای خاص کودکان اُتیستیک، نه تنها کودک بلکه خانواده را نیز تحت تأثیر قرار می دهد که مادران سهم اصلی در مواجه با آن را بر عهده دارند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش مهارتهای زندگی (همدلی، حل مسأله، کنترل هیجان) بر شادکامی مادران دارای کودکان اتیستیک شهرستان سنندج انجام شد. روش تحقیق نیمه آزمایشی و طرح تحقیق از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. 24 نفر از مادران دارای کودک اتیستیک شهرستان سنندج در نیمه دوم سال94 به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. به گروه آزمایش 8 جلسه مهارت های زندگی (همدلی، حل مسأله، کنترل هیجان) آموزش داده شد. ابزار سنجش، پرسشنامه شادکامی آکسفورد بود. داده ها از طریق آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که آموزش مهارت های زندگی به مادران دارای کودک اتستیک در افزایش شادکامی آنها مؤثر بوده است. و از نتایج پژوهش می توان چنین نتیجه گیری نمود که آموزش مهارت های همدلی، حل مسأله، کنترل هیجان می تواند مادران کودکان اتیستیک را در حل مشکلات کودکانشان یاری دهد.
اثر بخشی آوای قرآن بر شادکامی زنان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیماران سرطانی از ابتدای آگاهی از بیماری خود دچار پریشانی و اضطراب می شوند و بهداشت روانی آنان دچار تهدید می شود. در طول درمان نیز این تنش ها ادامه دارد و بسیاری از آنان به داروهای آرامبخش روی می آورند. موسیقی درمانی یکی از تکنیک هایی است که در جهت کاهش تنش ها در این بیماران مورد استفاده واقع می شود و در اغلب مواقع مؤثر واقع می شود. در این پژوهش آوای قرآن به عنوان نوعی موسیقی، بر روی بیماران سرطانی مورد استفاده واقع شده تا اثربخشی آن بر روی شادکامی بررسی گردد.
بررسی رابطه بین شادکامی و کمال گرایی در دانشجویان دختر و پسر مؤسسه آموزش عالی جهاد دانشگاهی خوزستان
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین شادکامی و کمال گرایی در دانشجویان دختر و پسر مؤسسه آموزش عالی جهاد دانشگاهی خوزستان بود. فرضیه اصلی عبارت بود از این که بین شادکامی و کمال گرایی دانشجویان دختر و پسر مؤسسه آموزش عالی جهاد دانشگاهی رابطه معناداری وجود دارد. آزمودنی های تحقیق شامل، 100 دانشجو (50 دختر و 50 پسر) بود به روش نمونه گیری تصادفی ساده از بین دانشجویان مؤسسه آموزش عالی جهاد دانشگاهی خوزستان انتخاب شدند. طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است و برای سنجش متغیرها، از پرسشنامه شادکامی آکسفورد و مقیاس کمال گرایی APS به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. نتایج حاصل از روش ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین شادکامی و کمال گرایی رابطه معنی داری وجود دارد.
شناخت مثبت نگر: ارتباط بین صفات ارجاعی مثبت و منفی به خود و مثبت نگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین صفات ارجاعیِ مثبت و منفی به خود و مؤلفه های مثبت نگری انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه شهید بهشتی بود که تعداد 187نفر (82پسر و 105دختر) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه شادکامی آکسفورد، مقیاس امیدِ اسنایدر، پرسشنامه جهت گیری زندگی و سیاهه صفات ارجاعی به خود بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که بین شادکامی و امید به زندگیِ افرادِ با صفاتِ مثبتِ ارجاع به خود، رابطه مثبتِ معنادار و با صفات منفیِ ارجاع به خود، رابطه منفی معنادار وجود داشت؛ اما بین میزان خوش بینی با صفات مثبت و منفیِ ارجاع به خود، رابطه معناداری یافت نشد. همچنین بین صفات مثبتِ ارجاع به خود با صفات منفیِ ارجاع به خود، رابطه منفیِ معنادار به دست آمد. از طرفی دیگر نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که شادکامی و امید، تبیین کننده های معناداری برای صفات مثبت ارجاع به خود بودند و برای صفات منفی ارجاع به خود تنها متغیر امید با میزان تبیین کننده منفی معناداری بود. به نظر می رسد، پردازش اطلاعات مثبت و منفی که به خود مربوط می شوند تحت تأثیر میزان مثبت نگری افراد است. چهارچوب خودارزیابی، روش مناسبی برای اجرا در پژوهش های روان شناسی مثبت است.
اثربخشی آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی رفتاری بر شادکامی، رضایت از مدرسه و باورهای خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دختر شهر اهواز
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر اثربخشی آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی رفتاری بر شادکامی، رضایت از مدرسه و باورهای خودکارآمدی دختران شهر اهواز بود. این پژوهش به صورت نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه است. جامعه آماری شامل دختران دبیرستانی شهر اهواز در سال تحصیلی 1397-1396 می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد 30 نفر از آن ها به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده و به طور کاملا تصادفی در دو گروه 15 نفری (یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل) وارد شدند. برای اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه شادکامی، مقیاس رضایت از زندگی (مولفه رضایت ازمدرسه) و پرسشنامه باورهای خودکارآمدی تحصیلی استفاده شد. نتایج نشان داد که نمرات پس آزمون شادکامی، رضایت از مدرسه و خودکارآمدی تحصیلی در دو گروه تفاوت معنی دار داشته است. برنامه آموزش مدیریت استرس می تواند رویکرد مناسبی برای افزایش شادکامی، رضایت از مدرسه و خودکارآمدی تحصیلی باشد، لذا انجام این برنامه برای ارتقا بهزیستی روانشناختی دانش آموزان شود.
بررسی رابطه باورهای فراشناختی با خودکارآمدی، شادکامی و بهزیستی روان شناختی در دانش آموزان مدارس آموزش از راه دور
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه باورهای فراشناختی در خود کارآمدی، شادکامی و بهزیستی روان شناختی دانش آموزان مدارس آموزش از راه دور در سال تحصیلی 95-96 بود. پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان مدارس آموزش از راه دور بودند که از بین آن ها 210 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه فراشناختی، پرسشنامه خودکار آمدی، پرسشنامه شادکامی و بهزیستی روان شناختی جمع آوری و با استفاده از ضریب همبستگی به کمک نرم افزار آماری 21-spss مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داده است که فراشناخت با خودکارآمدی، شادکامی و بهزیستی روان شناختی همبستگی مثبت و معنادار دارد (5 0/0> p). همچنین میان نمرات شادکامی و خودکار آمدی دانش آموزانی که در سطوح مختلف فراشناخت قرار داشتند، تفاوت وجود دارد. درنتیجه می توان بیان نمود بهزیستی روان شناختی و باورهای فراشناختی و خودکارآمدی رابطه معناداری با شادکامی دانش آموزان آموزش از راه دور داشته و نیازمند برنامه های برای بسط و افزایش این توانایی در دانش آموزان می باشد.
اثر شادکامی بر تاب آوری با میانجی گری هوش عاطفی و هوش معنوی (مورد مطالعه: خبرنگاران روزنامه های کثیرالانتشار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثر شادکامی بر تاب آوری خبرنگاران روزنامه های کثیرالانتشار تهران با در نظر گرفتن نقش میانجی هوش عاطفی و هوش معنوی انجام گرفت. از نظر روش شناسی، پژوهش حاضر کاربردی بوده و از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه خبرنگاران روزنامه های کثیرالانتشار شهر تهران تشکیل می دهد که جامعه ای نامعین بوده و با استفاده از روش نمونه گیری ترکیبی (طبقه ای متناسب و در دسترس) بر طبق فرمول کوکران ۳۸۴ نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از چهار پرسشنامه استاندارد شادکامی آکسفورد، پرسشنامه هوش عاطفی شرینگ، پرسشنامه هوش معنوی کینگ و پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویدسون استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل اطلاعات با روش مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار لیزرل نشان می دهد که شادکامی خبرنگاران روزنامه های کثیرالانتشار تهران، به طور مستقیم و همچنین با میانجی گری متغیرهای هوش عاطفی و هوش معنوی بر تاب آوری خبرنگاران اثر مثبت و معناداری دارد. در این پژوهش با توجه به نتایج، به مدیران سازمان های رسانه ای و خبرنگاران پیشنهاد می شود با همکاری و تعامل دوسویه نسبت به ایجاد زمینه های شادکامی در سازمان از قبیل تمرین شاد بودن، برگزاری دوره های مهارت هوش عاطفی و تمرین بیشتر جهت افزایش هوش معنوی در بین خبرنگاران تلاش نموده تا بدین ترتیب تاب آوری آن ها در محیط افزایش یابد.
بررسی اثربخشی مراسم اعتکاف در سلامت روان و شادکامی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی اثربخشی مراسم اعتکاف در سلامت روان و شادکامی دانشجویان می پردازد. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی و از طرح های پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است. جامعة آماری پژوهش را دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال تحصیلی 92-93 تشکیل می دهند. نمونة پژوهش شامل دویست نفر از دانشجویان دختر (صد نفر شرکت کننده در مراسم اعتکاف و صد نفر غیرشرکت کننده) بوده که به صورت تصادفی انتخاب شده اند و با پرسشنامة (سلامت عمومی) GHQ-28 و پرسشنامة شادکامی آکسفورد قبل و بعد از مراسم اعتکاف مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-16 و با تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شده است. برای بررسی مفروضه های تحلیل کوواریانس از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف برای بررسی نرمال بودن توزیع و از آزمون لوین برای بررسی مفروضة همگنی واریانس ها استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که مراسم اعتکاف باعث بهبود سلامت عمومی دانشجویان در گروه مداخله می شود و در کاهش اضطراب، افسردگی، علائم جسمانی و اختلال در عملکرد اجتماعی تأثیر بسزایی می گذارد و شادکامی را نیز افزایش می دهد. با توجه به نتایج به دست آمده در این پژوهش به طور کلی می توان گفت مناسک مذهبی و معنوی باعث ارتقای سلامت روان و افزایش نشاط و شادابی می شود.
رابطه حمایت اجتماعی و شادکامی با دینداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، رابطه حمایت اجتماعی و شادکامی با دین داری در دانش آموزان دوره متوسطه است. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش توصیفی همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دانش آموزان پسر و دختر دوره متوسطه شهر تبریز در سال تحصیلی 96 1395 تشکیل می دهند که از این جامعه، 353 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفته اند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های باورهای دینی (معبد) «گلزاری» (1378)، حمایت اجتماعی «واکس و همکاران» (1986) و شادکامی آکسفورد «آرگایل و لو» (1990) استفاده شده است. تجزیه تحلیل داده ها با روش ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t دو گروه مستقل انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بین حمایت اجتماعی و شادکامی با دینداری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. از سویی نتایج آزمون t نیز نشان می دهد که بین دانش آموزان دختر و پسر در متغیر دین داری تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین با توجه به نتایج تحقیق حاضر، تقویت حمایت اجتماعی و افزایش شادکامی دانش آموزان می تواند در فراهم کردن دین داری آن ها مؤثر باشد.
تبیین اهداف برنامه درسی «مدرسه شاد» بر اساس آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی شادکامی و شناسایی اهداف برنامه درسی «مدرسه شاد» با تکیه بر آموزه های اسلامی است. این پژوهش از نوع مطالعات کیفی بوده و با رویکردی قیاسی استقرایی و روش تحلیل متن تهیه شده است؛ به این معنا که با بررسی مطالعات انجام شده مرتبط با شادکامی در حوزه های روان شناسی، علوم تربیتی و علوم اسلامی، مفهوم شادکامی، عوامل مؤثر بر آن و همچنین اهداف برنامه درسی مدرسه شاد در دانش متعارف شناسایی شده است. همچنین روایات مرتبط با عوامل شادکامی در اسلام، جمع آوری و تحلیل شده و بر اساس آن اهداف برنامه درسی مدرسه شاد بر پایه آموزه های اسلامی تبیین شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که اهداف برنامه درسی مدرسه شاد، ناظر بر جنبه های سه گانه «شناختی»، «نگرشی» و «توانشی» است. مقایسه یافته ها در دو دیدگاه نشان می دهد که برخی از مؤلفه های شناسایی شده در دیدگاه اسلام، در دانش متعارف دیده نمی شود که از آن جمله می توان به مدیریت احساسات و تمایلات در برابر امور دنیوی و خشنودی از تقدیر الهی در موقعیت های مختلف اشاره کرد. دیگر وجوه افتراق اهداف برنامه درسی مدرسه شاد در دیدگاه اسلام نسبت به دانش متعارف، ارتباط و به هم پیوستگی، جامعیت، شفافیت اهداف و محوریت تعالیم دینی است.
تأثیر یک دوره تمرین هوازی منتخب بر خودکارآمدی، شادکامی و ذهن آگاهی معتادان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
23-41
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر تمرین منتخب ورزشی بر خودکارآمدی، ذهن آگاهی و شادکامی معتادان بود. روش: روش تحقیق آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین تمامی معتادان در شهر یزد، 50 نفر به صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه آزمایش (25 نفر) و کنترل (25 نفر) تخصیص داده شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه شادکامی، ذهن آگاهی و خودکارآمدی استفاده شد. گروه آزمایش برنامه منتخب ورزشی را برای 6 هفته دریافت کرد و گروه کنترل هیچ تمرین و مداخله ای را دریافت نکرد. برای بررسی تاثیر تمرین هوازی از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها: یافته ها تاثیر معنادار تمرین های هوازی منتخب را در ارتقای متغیرهای خودکارآمدی، شادکامی و ذهن آگاهی نشان داد (0.05> P ). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که تمرین های هوازی موجب بهبود کارکردهای روان شناختی معتادان می شود. از این رو به نهادهای مربوط پیشنهاد می شود که با استفاده از تمرینات منتخب ورزشی به بهبود کارکردهای روانی در این افراد کمک کنند.
اثربخشی آموزش ایروبیک برسلامت روان وشادکامی دانش آموزان دختر کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت شادکامی و سلامت روانی در کودکان کم توان ذهنی و نیاز به مداخله جهت بهبود این متغیرها، هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش ایروبیک بر سلامت روان و شادکامی دانش آموزان دختر کم توان ذهنی بود.جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانش آموزان دختر کم توان ذهنی مدرسه صالحه شهر مشهد بود که از این تعداد به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس نمره سلامت روان ( GHQ) و نمره شادکامی آکسفورد( OHI)، 30 نفر که تمایل به همکاری داشتند به عنوان نمونه انتخاب شدند. این 30 نفر به طور کاملا همتا در ۲ گروه 15 نفره Aو Bگزینش شدند که گروه A، 16جلسه آموزش گروهی ایروبیک را دریافت کرد و گروه Bگروه کنترل بود که در لیست انتظار قرار داشتند. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد.نتایج پژوهش نشان داد که آموزش ایروبیک به طور معناداری باعث افزایش شادکامی، سلامت روان و کاهش افسردگی، اضطراب و بی خوابی، نشانه های جسمانی و اختلال در عملکرد اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی می شود. به عبارت دیگر کودکان کم توان ذهنی که در گروه آزمایش بوده اند، نسبت به کودکانی که در گروه گواه بوده اند، به طور معناداری شادکامی، سلامت روان آنها افزایش و افسردگی، اضطراب وبی خوابی، نشانه های جسمانی و اختلال در عملکرد اجتماعی آنها کاهش یافت.
بررسی بهزیستی روان شناختی، شادکامی و نظم جویی هیجان در گرایش های شخصیتی سه گانه تاریک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خودشیفته، ضداجتماعی و ماکیاولیسم سه مؤلفه صفات تاریک شخصیتی هستند. صفات تاریک توجه زیادی در سال های اخیر جلب کرده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان شادکامی، بهزیستی روان شناختی و نظم جویی هیجان در افراد با گرایش های شخصیتی سه گانه تاریک بود. به این منظور، ابتدا 390 نفر از دانشجویان دانشگاه ارومیه از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از دانشکده ها انتخاب گردیدند، پس از تحلیل نتایج اولیه تعداد 60 نفر از آنان بر اساس نمرات Z استاندارد در مقیاس سه گانه تاریک انتخاب شده و درنهایت به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، شرکت کنندگان جهت سنجش شادکامی، بهزیستی روان شناختی و نظم جویی هیجان مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره، واریانس تک متغیره، آزمون های تعقیبی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین گروه های شخصیتی سه گانه تاریک تفاوت معناداری در ابعاد بهزیستی روان شناختی و نظم جویی هیجان وجود دارد؛ در میزان شادکامی بین گروه های شخصیتی تفاوت معناداری یافت نشد. اما افراد با صفات ماکیاولیسم در برخی راهبردهای نظم جویی هیجانی مثبت نمرات بالاتری داشته و افراد ضداجتماعی نمرات پایین تری داشتند، افراد ضداجتماعی در راهبرد منفی ملامت دیگران نمرات بالاتر اما مؤلفه بهزیستی استقلال نمرات پایین تری به دست آوردند. این نتایج نشانگر این است که مؤلفه های بهزیستی روان شناختی و نظم جویی هیجان می تواند تحت تأثیر صفات تاریک سه گانه قرار گیرد.
رابطه تاب آوری و شادکامی والدین با مشکلات رفتاری دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه تاب آوری و شادکامی والدین با مشکلات رفتاری دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر اصفهان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر اصفهان بودند که در سال 94- 1393 به تحصیل اشتغال داشتند. از این جامعه آماری تعداد 120 نفر به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه تاب آوری، شادکامی و فرم والدین فهرست رفتاری کودک استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از همبستگی پیرسون، رگرسیون همزمان و تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد بین تاب آوری والدین با مشکلات عاطفی، اضطرابی، بیش فعالی و رفتار مقابله ای دانش آموزان رابطه منفی معنا داری وجود داشت. همچنین شادکامی والدین با مشکلات عاطفی، اضطرابی، جسمانی، بیش فعالی، رفتار مقابله ای و مشکلات سلوک دانش آموزان رابطه منفی معنا دار داشت. تاب آوری والدین پیش بینی کننده مشکلات بیش فعالی دانش آموزان و شادکامی والدین پیش بینی کننده مشکلات عاطفی، اضطرابی، جسمانی، رفتار مقابله ای و سلوک دانش آموزان بود. همچنین بین دانش آموزان دختر و پسر از نظر ابعاد مشکلات رفتاری تفاوتی وجود نداشت. بنابراین، نتایج نشان دهنده اهمیت تأثیر ویژگی های والدین بر مشکلات رفتاری دانش آموزان دختر و پسر بود.
مقایسه اثر بخشی آموزش کارکردهای اجرایی و آموزش اجتماعی- هیجانی بر بهبود عملکرد توجه مداومِ دختران دانش آموزان دارای اختلال ریاضی در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثرات آموزش کارکردهای اجرایی و آموزش اجتماعی- هیجانی بر بهبود عملکرد توجه مداوم (پاسخ صحیح به اعداد و تصاویر و زمان واکنش اعداد و تصاویر) در دانش آموزان دختر دارای اختلال یادگیری ریاضی در پایه های 5-3 ابتدایی در منطقه 5 آموزش و پرورش شهر تهران بود. روش پژوهش شبه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. برای شناسایی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری در ریاضیات، از ملاک های راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی- 5، آزمون ریون و آزمون ریاضی ایران کی مت استفاده شد. دانش آموزان شناسایی شده به تصادف در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند (7 نفر در هر گروه) و آزمون عملکرد توجه مداوم را در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. گروه آزمایش اول و دوم به ترتیب تحت آموزش کارکردهای اجرایی و آموزش اجتماعی-هیجانی قرار گرفتند و گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مهارت اجتماعی- هیجانی منجر به بهبود میانگین عملکرد توجه مداوم (در پاسخ صحیح به تصویر، پاسخ صحیح به اعداد و زمان واکنش در مورد اعداد) می شود. تأثیر آموزش کارکرد اجرایی بر عملکرد توجه مداوم معنادار نبود و تفاوت معناداری بین اثرات آموزش کارکرد اجرایی و آموزش مهارت اجتماعی - هیجانی بر عملکرد توجه مداوم وجود نداشت. در کل می توان نتیجه گرفت که یادگیری اجتماعی- هیجانی روش مناسبی برای افزایش عملکرد توجه مداوم در دانش آموزان دارای اختلال در یادگیری ریاضی است.
اثربخشی آموزش مهارت های ویژه چندگانه بر کاهش استرس و افزایش شادکامی مادران دانش آموزان اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارت های ویژه چندگانه بر کاهش استرس و افزایش شادکامی مادران دانش آموزان اتیسم پسر بوده است. پژوهش حاضر از نوع مطالعات آزمایشی با طرح شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مادران دانش آموزان اتیسم پسر مدارس استثنایی منطقه ۵ تهران در سال ۱۳۹۵ می باشد. از این میان تعداد 40 نفر با روش نمونه گیری داوطلبانه در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی 20 نفر در گروه آزمایش و 20 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه، آموزش مهارت های ویژه چندگانه را کسب کردند. دو گروه آزمایش و کنترل در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به پرسش نامه شادکامی آکسفورد (1989) و مقیاس استرس ادراک شده (1983) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که بین استرس و شادکامی گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود داشت (001/0= p). با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های ویژه چندگانه بر کاهش استرس و افزایش شادکامی مادران دانش آموزان اتیسم پسر تاثیر داشته است.
اثربخشی موسیقی درمانی بر بهبود افسردگی، کیفیت زندگی و شادکامی زنان مبتلا به افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر موسیقی درمانی بر افسردگی، کیفیت زندگی و شادکامی زنان مبتلا به افسردگی انجام شد. روش تحقیق این مطالعه شبه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون-پس آزمون یک گروهی است. 30 زن مبتلا به افسردگی جزئی و خفیف بر اساس نقطه برش کسب شده در سیاهه افسردگی بک (نمره 10-14) و معیارهای ورود به مطالعه (داشتن حداقل تحصیلات دیپلم، جنسیت مونث، علاقه مندی به موسیقی) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و گروه آزمایشی مطالعه حاضر را تشکیل دادند. سپس 16 جلسه مداخله موسیقی درمانی بر روی آن ها اجرا شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل فرم بلند سیاهه افسردگی بک (BDI)، فرم کوتاه مقیاس کیفیت زندگی (SF-36) و سیاهه شادکامی آکسفورد OHI)) بود که به صورت پیش آزمون-پس آزمون اجرا شد. نرمال بودن داده ها با آزمون کولموگروف- اسمیرنوف بررسی شد و در نهایت داده ها با استفاده از روش تحلیل آماری تی دو نمونه همبسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که بین داده های به دست آمده از نمرات افسردگی، شادکامی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به افسردگی قبل و پس از موسیقی درمانی تفاوت معنادار وجود دارد. همچنین تأثیر این مداخله در بهبود کیفیت زندگی بیشتر از شادکامی بود. یافته های تحقیق حاکی از آن است که موسیقی درمانی به عنوان روشی کم هزینه و قابل دسترس می تواند به عنوان راهکاری مناسب برای افزایش سطح شادکامی، بهبود کیفیت زندگی و کاهش افسردگی در زنان مبتلا به افسردگی به کار برده شود.
بررسی ارتباط سلامت معنوی و شادکامی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کردستان و عوامل مرتبط با آن
حوزه های تخصصی:
مقدمه : سلامت معنوی به عنوان یکی از سرمایه های با ارزش دارای پشتوانه دینی انسان است. ارتباط سلامت معنوی با شادکامی به عنوان احساس رضایتی است که افراد نسبت به زندگی دارند. هدف: این مطالعه با هدف تعیین ارتباط سلامت معنوی و شادکامی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کردستان و عوامل مرتبط با آن انجام گردید. روش: این مطالعه از نوع مقطعی بود. جامعه آماری مورد پژوهش دانشجویان علوم پزشکی کردستان بودند که از بین آن ها 420 نفر به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه ای سه بخشی مشتمل بر مشخصات دموگرافیک، پرسشنامه سلامت معنوی و پرسشنامه شادکامی بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 20 استفاده گردید. یافته ها: سلامت معنوی اکثر دانشجویان در سطح متوسط و شادکامی بیش از 90% آن ها در حد مطلوب بود. میانگین نمره سلامت معنوی و شادکامی دانشجویان مورد بررسی به ترتیب برابر با 85/12 ± 42/74 و 20/13 ± 52/78 بود. بین سلامت معنوی و شادکامی همبستگی مثبت و معنی دار وجود داشت (0.001> p ، 0.52= r ). نتیجه گیری: نتایج مطالعه بیانگر آن است که بین سلامت معنوی و میزان شادکامی رابطه معنی دار وجود دارد و لذا ارتقای سلامت معنوی دانشجویان سبب شادکامی بیشتر آن ها خواهد شد. توجه مسئولین فرهنگی و آموزشی به این موضوع را جلب می نماییم.
مقایسه راهبردهای مقابله ای، شادکامی و امید به آینده در نوجوانان بازمانده از زلزله بم با نوجوانان عادی
حوزه های تخصصی:
مقدمه : زلزله ازجمله بزرگ ترین و ویرانگرترین بلایای طبیعی است که اثرات جسمانی و روان شناختی مختلفی بر افراد جامعه به ویژه کودکان و نوجوانان می گذارد. هدف : لذا هدف این پژوهش، مقایسه ی راهبردهای مقابله ای، شادکامی و امید به آینده در نوجوانان بازمانده از زلزله ی بم با نوجوانان عادی است. روش : در این پژوهش 143 نوجوان بازمانده از زلزله بم و 207 نفر از سایر نوجوانان به شیوه نمونه گیر ی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های راهبرد های مقابله ای لازاروس، شادکامی آکسفورد و امید به آینده اسنایدر پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیر ی ( MANOVA ) و T گروه های مستقل تحلیل گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان دادند که نوجوانان بازمانده از زلزله از راهبردهای مقابله ای مسأله مدار کمتر و از راهبردهای مقابله ای هیجان مدار بیشتر استفاده می کنند و میزان شادکامی و امید به آینده در این افراد کمتر از نوجوانان عادی است. هم چنین تفاوت های جنسیتی در متغیرهای موردمطالعه مشاهده شد. نتیجه گیری: بر اساس این یافته ها با انجام دادن اقدامات روان شناختی مناسب و آموزش های لازم در زمینه راهبردهای مقابله ای می توان میزان آسیب پذیری افراد زلزله زده را به میزان قابل توجهی کاهش داد.