مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
تحلیل عاملی
حوزه های تخصصی:
بررسی شناخت وضعیت و تنگناهای توسعه نواحی، به لحاظ پایداری و توسعه پایدار در شهرها، از مسایلی است که اخیرا در فرهنگ برنامه ریزی شهری مطرح شده است. اما در کشور ما جایگاه آن به خوبی طرح نشده است. هدف این مقاله شناسایی پایداری و ناپایداری توسعه نواحی شهر ایلام، همچنین شناسایی نقاط قوت و ضعف این نواحی شهری با استفاده از شاخص های توسعه پایدار است. روش تحقیق ترکیبی از روش های تحلیلی و موردی - زمینه ای است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی و روش تاکسونومی استفاده شده است. نوع تحقیق کاربردی - توسعه ای است. جامعه آماری نواحی چهارده گانه شهر ایلام است. بر اساس نتایج به دست آمده از چهارده ناحیه شهری دو ناحیه نیمه پایدار و دوازده ناحیه دیگر ناپایدار بوده و هیچ کدام از نواحی شهری پایدار نبوده اند. در نواحی ناپایدار عدم انطباق رشد جمعیت با نیازهای خدماتی، کمبود فضاهای سبز و تفریحی، نبود خدمات مناسب بهداشتی درمانی، تجاری، ورزشی، افزایش نرخ رشد جمعیت، کمبود امکانات آموزشی، فرهنگی، اشتغال پایین، سکونت اقشار کم درآمد و مهاجرین، ساخت و سازهای بدون مجوز و گسترش بی رویه در این نواحی بر میزان ناپایداری شدت بخشیده است. بنابراین جهت دست یابی به توسعه پایدار در بیشتر نواحی شهری، تنها با شناخت ابعاد توسعه پایدار و نقاط قوت و ضعف نواحی شهری و توجه به عوامل (شاخص ها) پایدار و تقویت عوامل ناپایدار امکان پذیر است. در غیر این صورت، نه تنها نواحی شهری پایدار ارتقا نمی یابند، بلکه روز به روز وضعیت پایداری آن ها کاهش یافته و نواحی ناپایدار همچنان به وضعیت خود ادامه می دهند.
پهنه بندی اقلیمی استان یزد با روش های آماری چند متغیره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور پهنه بندی اقلیمی استان یزد، چهل و دو متغیر اقلیمی از بین داده های هواشناسی ایستگاه های سینوپتیک و کلیماتولوژی استان و مناطق مجاور انتخاب شد و متناسب با فواصل ایستگاه ها و تغییرات مکانی متغیرهای انتخابی شبکه ای به ابعاد 15´15 کیلومتر روی استان گسترانده شد و با روش کریجینگ مقادیر چهل و دو متغیر برآورد شد. از روش تحلیل عاملی با دوران واریماکس به منظور کاهش ابعاد ماتریس داده ها و از روش تحلیل خوشه ای پایگانی به طریق وارد جهت پهنه بندی اقلیم استان استفاده شد. یافته های این بررسی نشان می دهد پنج عامل اول، 92.83درصد پراش متغیرهای اولیه را بیان می کند. این عوامل عبارت اند از: بارش، دمای گرمایشی، گردوغبار، باد و رطوبت که به ترتیب34.70 ، 32.74، 08.92،7.11 ، 6.39 درصد از تغییرات را نشان می دهند. نتایج تحلیل خوشه ای با روش سلسه مراتبی وارد، نشان می دهد که استان یزد با مساحت 131575 کیلومترمربع دارای شش پهنه اقلیم متفاوت است. این مناطق عبارت اند از: نسبتا خشک و سرد، خشک و غباری، نیمه خشک و سرد، خشک و بسیار گرم، فراخشک و گرم، فراخشک و بادی.
طراحی پرسش نامه سنجش نگرش شغلی و سازمانی کارکنان دولت؛ مطالعه موردی: ۸۰ سازمان دولتی در مرکز استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات سنجش نگرش شغلی و سازمانی، نشان دهنده آن است که سازمان ها، مدل واحدی را در این زمینه نپذیرفته اند. پژوهش حاضر، مدل های مختلفِ تعیین عوامل موثر در نگرش شغلی و سازمانی را تلفیق کرده و پس از تایید اعتبار و روایی پرسش نامه، ابزار تاییدشده را با استفاده از روش تحقیق میدانی و به صورت تمام شماری در بین کارکنان رسمی و پیمانی 80 سازمان دولتی مرکز استان زنجان به کار برده است. پرسش نامه محقق ساخته در دو بخش، مشتمل بر 12 گزینه در خصوص ویژگی های فردی و سازمانی کارکنان و 61 گزینه موثر در نگرش شغلی و سازمانی، در 3 عامل اصلی، مشتمل بر الف- نیروی انسانی پیرامون (1- همکاران و 2- مدیران و مافوق)، ب- ماهیت شغل و سازمان (3- وابستگی شغلی، 4- وابستگی سازمانی، 5- تناسب شغل با شاغل و 6- طراحی شغل) و ج- عوامل سازمانی و محیطی (7- حجم کار و استرس محیطی، 8- شرایط فیزیکی کار، 9- حقوق و مزایای شغلی، 10- آموزش، ارزشیابی و ارتقاء و 11- توازن در زندگی شغلی و خانوادگی)، طراحی شد و اعتبار آن با استفاده از ضریبِ همسانیِ درونیِ آلفای کرونباخ، برابر با 966/0 و روایی آن با استفاده از روش تحلیل عاملی در نرم افزار SPSS با فرض 11 عامل و بر اساس روش برآورد مولفه های اصلی و بر اساس ماتریس همبستگی و 4 روش دوران واری ماکس ، ایکوی ماکس ، پروماکس و اوبلی مین ، تایید و نشان داده شد که این متغیرها در نگرش شغلی و سازمانی تاثیر دارند و ابزار طراحی شده، سازه مورد نظر را می سنجد. در نهایت نیز با استفاده از نتایج حاصل از تحقیق میدانی، میزان تاثیرگذاری این عوامل در نگرش شغلی و سازمانی کارکنان به دست آمد
بررسی هم حرکتی بازده سهام شرکت های حاضر در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از مدل APT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر اثر عوامل کلان اقتصادی بر بازده سهام شرکتهای حاضر در بورس اوراق بهادار تهران به منظور برآورد نرخ بدون ریسک بررسی شد.
برای انجام تحقیق از داده های بین سالهای 1-1383 تا 12-1387 استفاده شد. نمونه تحقیق 48 شرکت حاضر دربورس اوراق بهادار تهران بودند و اثر 10 متغیر کلان اقتصادی مانند صادرات ، واردات، نرخ ارز ، قیمت سکه طلا، قیمت نفت، شاخص بازده بورس ، شاخص بازده بورس با یک وقفه زمانی ، حجم پول ، تورم و تعداد پروانه های ساختمانی بر بازده های ماهانه این 48 شرکت در طول مدت 5 سال بررسی شد. مدل انتخابی این پژوهش، مدل چند متغیره قیمت گذاری آربیتراژ و روش استفاده شده در انجام این تحقیق تحلیل عاملی است. هدف از انجام این تحقیق برآورد نرخ بازده بدون ریسک بازار سرمایه و اثر عوامل کلان اقتصادی بر بازده سهام شرکتها در بورس اوراق بهادار تهران بود و نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که دلیل هم حرکتی بازده سهام تاثیر متفاوت عوامل کلان اقتصادی بر بازده سهام شرکتها می باشد بطوریکه تورم و شاخص بازده بازار با یک وقفه در طول این مدت بر بورس تهران تاثیر گذار بوده اند. همچنین نرخ بازده بدون ریسک بدست آمده از این پژوهش در بازار سرمایه در طول این 5 سال بیشتر از نرخ بازده بدون ریسک بازار پول می باشد.
طراحی مدل ارزیابی علل کاهش کارآیی مدیران از منظر مدیریت زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی دقیق و به موقع عواملی که موجب کاهش کارآیی کارکنان یک سازمان بویژه مدیران می شود، از جمله اقدامات مؤثر در مسیر بهبود کیفیت فعالیتها و افزایش بهره وری سازمان است. یکی از دلایل عمده کاهش کارآیی مدیران در محیط کاری، از دست دادن فرصت و زمان در اختیار، برای انجام کارها یا اصطلاحاً تلف شدن وقت آنان می باشد. در این مقاله سعی شده با استفاده از آمار توصیفی، روش تحلیل عاملی و تکنیک DEMATEL چارچوبی ارائه گردد تا شباهتها و تفاوتهای موجود بین نظرات مدیران واحدهای مختلف یک شرکت تولیدی در زمینه علل اتلاف وقت و از دست دادن مدیریت زمان مورد تحلیل قرار گرفته، مهمترین عوامل نیازمند بهبود، شناسایی و دسته بندی شده و رابطه علت و معلولی میان آنها مشخص شود. یافته های چارچوب ارائه شده نشان می دهد، مؤثرترین عامل اتلاف وقت و نهایتاً کاهش کارآیی مدیران در محیط کاری، ملاقاتها و جلسات بسیار زیاد با نتایج بسیار کم، و کم اثرترین عامل، معیار بیش از حد اجتماعی بودن می باشد. علّی ترین عوامل اثر گذار نیز کمبود انگیزه شخصی برای کار، کمبود کارمندان آموزش دیده، مواجه با اطلاعات غلط یا ناقص یا دیرهنگام و کمبود اعتماد به نفس است.
اعتباریابی نسخه ی فارسی مقیاس خوداثربخشی درد: تجربه ی روان سنجی در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مقیاس خوداثربخشی درد، اطمینان بیماران را از توانایی انجام فعالیت های روزمره با وجود درد، ارزیابی می کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه ی فارسی مقیاس خوداثربخشی درد در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن (CLBP) بود.
روش کار: مطالعه ی حاضر، توصیفی و از نوع اعتبارسنجی بود. در آن 160 نفر از بیماران مبتلا به CLBP که در سال 1388 به بیمارستان پورسینای شهرستان رشت مراجعه کرده بودند، به شیوه ی نمونه گیری پیاپی انتخاب شدند. ساختار عاملی مقیاس خوداثربخشی درد توسط تحلیل عاملی اکتشافی ارزیابی گردید. هم چنین همسانی درونی، پایایی بازآزمایی، اعتبار پیش بین و سازه (واگرا و همگرا) این مقیاس نیز مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور آزمودنی ها مقیاس پیوسته ی بصری، پرسش نامه ی ناتوانی رولند-موریس، فرم کوتاه مقیاس افسردگی، مقیاس تامپای ترس از حرکت و پرسش نامه ی راهبردهای مقابله را تکمیل کردند.
یافته ها: همسانی درونی مقیاس عالی بود (91/0=α)، ضریب پایایی بازآزمایی 73/0 و ضریب همبستگی گویه-نمره ی کل برای هر یک از گویه ها در دامنه ی 73/0 تا 78/0 به دست آمد. نتایج تحلیل عاملی بیانگر استخراج عامل خوداثربخشی درد بود که 16/65 درصد از کل واریانس را با حداقل بارعاملی 73/0 تبیین می نمود. هم چنین نمرات مقیاس خوداثربخشی نسبت معنی داری از واریانس نمرات آزمون های ترس از حرکت، افسردگی، ناتوانی و راهبردهای مقابله را حتی پس از کنترل اثرات مخدوش کننده احتمالی سن، شدت و مدت درد و مدت مصرف دارو پیش بینی کرد و در جهات مورد انتظار با آن ها همبسته بود.
نتیجه گیری: نسخه ی فارسی مقیاس خوداثربخشی درد ویژگی های روان سنجی رضایت بخشی دارد و می تواند در موقعیت های بالینی و پژوهشی در بیماران CLBP به کار رود.
شناسایی موانع اصلی کاربرد فن آوری اطلاعات در مدارس دوره متوسطه شهرستان علی آبادکتول(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شناسایی موانع اصلی کاربرد فن آوری اطلاعات در مدارس دوره متوسطه شهرستان علی-آبادکتول و بررسی وضعیت موجود و تعیین اهمیت آنها بوده است. روش تحقیق توصیفی و از نوع زمینه یابی است. جامعه آماری مورد مطالعه مدیران و دبیران مدارس دوره متوسطه شهرستان علی آبادکتول به تعداد 491 نفر بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برحسب سمت 246 نفر (210 دبیر و 36 مدیر) به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته با پایایی 91/0 استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل عاملی با چرخش واریماکس استفاده شد. براساس یافته های حاصل از تحلیل عاملی، 12 عامل به عنوان موانع اصلی شناسایی شدند و تحت عنوان موانع انگیزشی، تجهیزاتی- فنی، فرهنگی، انسانی، اقتصادی- مالی، زیرساخت های آموزشی، دسترسی، اجتماعی، توانایی های حرفه ای، پرداخت مزایای کاربران، فیلترینگ و کمبود متخصصان طراحی فن آوری نام گذاری شدند. بررسی وضع موجود نشان داد که همه این عوامل در حال حاضر به عنوان مانع وجود دارند و عامل اقتصادی- مالی مهم ترین و عامل انگیزشی کم اهمیت ترین مانع کاربرد فن آوری اطلاعات در مدارس دوره متوسطه شهرستان علی آباد کتول بودند.
بررسی ارتباط بین تغییرات سطح500 هکتوپاسکال وسیل درحوضه آبریز دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با عنایت به اینکه غالب ویژگی های محیطی به طور مستقیم و یا غیر مستقیم در ارتباط با تغییرات توپوگرافی سطوح فشار اتمسفر بالا قابل تبیین است، مطالعه موضوع مذکور، اهمیت و ضرورت خاصی می یابد. در این مقاله، پس از تعین آستانه سیل، داده های ارتفاعی تراز 500 هکتوپاسکال برای 44 طوفان مولد سیل طی دوره (1384-1370) با استفاده از روش تحلیل عاملی پردازش شدند، و نهایتاً بر اساس ماتریس همبستگی(واریانس- کوواریانس) کانون های عمده تغییر توپوگرافی تراز 500 هکتوپاسکال مؤثر بر سیلاب های مخرب و فراگیر سطح حوضه آبریز دریاچه ارومیه شناسایی و تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که به هنگام وقوع سیلاب های مذکور پنج کانون ذیل با برخورداری از بیشترین آنومالی های ارتفاع سطح 500 هکتوپاسکال قابل تشخیص هستند.
1- منطقه بین دریای سرخ تا جنوب غربی ایران؛ 2- منطقه بین مرکز دریای مدیترانه و دریای سیاه؛ 3- منطقه شمال دریای خزر؛ 4- شرق ایران؛ 5- منطقه شمال اروپا.
چنین تغییراتی در تراز 500 هکتوپاسکال سبب تقویت و عمیق تر شدن محور تراف ها و ریج ها در این مناطق شده است و متعاقب آن الگوهای سینوپتیکی سیل زا به وجود آمده اند. در این میان، تغییرات تراز 500 هکتوپاسکال در کانون اول و دوم، بیشترین تاثیر را در ایجاد سیلاب های حوضه آبریز داشته است.
الگوهای سینوپتیکی شدیدترین خشکسالی حوضه آبریز دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشکسالی یکی از بلایای طبیعی است که هر ساله خسارات فراوانی به بار می آورد. این پدیده در نتیجه ناهنجارهای شدید و مکرر زمانی- مکانی در الگوهای گردش جوی بوجود میآید. از این رو، مطالعه و شناسایی الگوهای سینوپتیکی پدیده مذکور ضرورتی اجتناب ناپذیر است. در این مطالعه، ابتدا بارش های سالانه ایستگاه های منتخب سطح حوضه آبریز دریاچه ارومیه استاندارد زمانی شد. پش از تعیین آستانه زمانی- مکانی بارش، سال 1999 به عنوان شدیدترین خشکسالی سطح منطقه انتخاب شد. سپس دادههای ارتفاعی تراز 500 هکتوپاسکال واقع در محدوده بین صفر تا 70 درجه عرض جغرافیایی شمالی و 10 تا 70 درجه طول شرقی به صورت یک ماتریس S-mode برای روزهای بدون بارش تنظیم شد. در ادامه، به منظور شناسایی و طبقهبندی الگوهای سینوپتیکی خشکسالی از روش آماریComponent Analysis و Cluster Analysis استفاده گردید و نهایتاً نقشه مرکب مربوط به هر خوشه تهیه و تحلیل سینوپتیکی شد. نتایج تحقیق نشان میدهد که، به هنگام وقوع شدیدترین خشکسالی در سطح حوضه آبریز، عمدتاً چهار الگوی سینوپتیکی حاکمیت داشته است؛ به طوری که در اکثر روزهای دوره مرطوب در سطوح میانی جو معمولاً پشتهای نسبتاً عمیق بر روی منطقه مستقر بوده و در نتیجه آن، زبانه پرفشاری نسبتاً قوی در سطح زمین بر روی حوضه کشیده شده است. این شرایط سبب پایداری هوا و عدم نزولات جوی و نهایتاً وقوع شدیدترین خشکسالی منطقه شده است.
بررسی و شناسایی الگوهای سینوپتیکی تراز 500 هکتوپاسکال مولد سیلاب های مخرب و فراگیر سطح حوضه آبریز دریاچه ارومیه
حوزه های تخصصی:
سیل یکی از مخاطرات محیطی است که هر ساله خسارات فراوانی به بار می-آورد. از آنجا که اغلب ویژگی های محیطی را می توان در ارتباط با الگوهای گردشی تبیین کرد، بررسی و تعیین الگوهای سینوپتیکی مولد سیلاب های مخرب و فراگیر اهمیت و ضرورت خاصی می یابد.
در این مطالعه، پس از تعیین آستانه سیلاب های مخرب و فراگیر، داده های ارتفاعی تراز 500 هکتوپاسکال برای 44 طوفان مولد سیل در حوضه آبریز دریاچه ارومیه (22 ایستگاه) (171 روز سیلابی) طی دوره (1384-1370) با استفاده از روش تحلیل عاملی و تکنیک خوشه بندی سلسله مراتبی وارد در محیط نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شد. و نهایتاً هفت الگوی سینوپتیکی حاکم بر سیلاب های مخرب و فراگیر سطح حوضه آبریز مزبور شناسایی و طبقه بندی شد.
نتایج تحقیق نشان می دهد که، به هنگام وقوع سیلاب های مذکور محور تراف به سمت عرض های جغرافیایی پایین عمیق تر شده و موقعیت حوضه آبریز دریاچه ارومیه نسبت به اغتشاشات سطح بالا به گونه ای بوده که، یا در زیر منطقه واگرایی بالایی جلو تراف های موج کوتاه بادهای غربی قرار گرفته، یا در زیر قسمت جلوی سیستم سینوپتیکی سردچال بالایی واقع شده و یا اینکه در زیر قسمت جلوی بادهای غربی مسیر جنوبی سیستم مانع قرار گرفته است. در این بین، الگوی سینوپتیکی تراف موج کوتاه بادهای غربی مولد 3/67% از کل سیلاب ها می باشد.
نابرابری های منطقه ای در استان آذربایجان شرقی با استفاده از روش تاکسونومی و خوشه بندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر هم خوردن تعادل درون و برون منطقه ای از موانع اصلی توسعه ملی به شمار می رود. الگوی حاکم بر نابرابری های منطقه ای در سطح ملی، در سطح مناطق و استان ها نیز وجود دارد. لازمه برنامه ریزی منطقه ای و کاهش نابرابری ها، شناسایی جایگاه مناطق نسبت به یکدیگر به لحاظ توسعه است. در این پژوهش برای نشان دادن نابرابری ها میان شهرستان های استان آذربایجان شرقی 61 شاخص توسعه در بخش های آموزش، فرهنگی- اجتماعی، جمعیتی- اقتصادی، بهداشتی- درمانی، زیربنایی- کالبدی و کشاورزی انتخاب و با بهره گیری از روش تحلیل عاملی برای هر کدام از بخش ها عوامل و شاخص های تلفیقی استخراج گردیده و به عنوان ورودی روش تاکسونومی مورد استفاده قرار گرفته و در نهایت جهت گروه بندی شهرستان ها از روش تحلیل خوشه ای استفاده شده است. برابر بررسی های صورت گرفته، در سال 1385 از مجموع 19 شهرستان، یک شهرستان توسعه یافته، 9 شهرستان نسبتاً توسعه یافته، 6 شهرستان توسعه نیافته و 3 شهرستان محروم می باشد. فضای استان آذربایجان شرقی از نیمه توسعه یافته غربی و توسعه نیافته شرقی تشکیل شده است. این نابرابری ها بازتاب و برآیند عوامل محیطی، اقتصاد سیاسی، نارسایی های نظام برنامه ریزی فضایی بویژه قطب رشد (شهر تبریز) می باشد.
بررسی سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان لرستان به تفکیک بخشهای مسکن و خدمات رفاهی-زیر بنایی، کشاورزی و صنعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای سنجش و سطح بندی توسعةیافتگی مناطق، شاخص های بسیاری وجود دارد. هر یک از این شاخص ها دارای ارزش و اهمیت خاصی می باشند که با توجه به نوع هدف و روش مطالعه مورد استفاده قرار می گیرند. پژوهش حاضر با استفاده از 61 شاخص مربوط به بخش های مسکن، کشاورزی و صنعت به دنبال سنجش سطح توسعة یافتگی شهرستان های استان لرستان و تعیین سطوح برخورداری آنها می باشد. روش تحقیق بصورت توصیفی – تحلیلی بوده و داده های تحقیق به روش کتابخانه ای جمع آوری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی و تاکسونومی عددی استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که نابرابری بین شهرستانهای استان طی دوره زمانی مورد بررسی در بخش مسکن و خدمات رفاهی- زیربنایی افزایش و در بخش کشاورزی و صنعت کاهش یافته است. همچنین باید بیشترین توجه را به شهرستان های محروم دلفان، الیگودرز و پلدختر داشت.
تحلیل تطبیقی سطح و میزان توسعه یافتگی اجتماعی شهرستان های استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی برنامه ریزی منطقه ای در کشورهای مختلف تحقق توسعه و کاهش نابرابریهای منطقه ای و نیل به توسعه پایدار است. گام نخست درحل مسائل ناشی ازعدم تعادل های منطقه ای شناخت وسطح بندی مناطق از نظربرخورداری در زمینه های گوناگون اقتصادی، زیربنایی، ارتباطات، اجتماعی، فرهنگی، بهداشتی، درمانی، آموزشی، وغیره است. لازمه برنامه ریزی منطقه ای، شناسایی جایگاه مناطق نسبت به یکدیگر به لحاظ توسعه است. این تحقیق تلاش دارد با بهره گیری از روش های اسنادی، تحلیلی و علی و با استفاده از روش تحلیل عاملی، با بکاربردن ۳۸ شاخص آموزشی، بهداشتی و درمانی، فرهنگی، زیر بنایی و ارتباطی شهرستان های استان هرمزگان را از لحاظ میزان توسعه یافتگی رتبه بندی نماید. در این مقاله ابتدا ضمن تشریح تکنیک تحلیل عاملی و با استفاده از نرم افزار spss. ۱۶ شاخص های مورد مطالعه به ۵ عامل تقلیل یافته و به صورت ترکیبی در عوامل معنی دار ارائه گردیده است. سپس بر اساس نتایج حاصله (امتیازات عاملی) با بکار گیری روش تحلیل خوشه ای، سطح بندی شهرستان های استان هرمزگان در گروه های همگن و مشابه به لحاظ میزان توسعه یافتگی هر یک از آن ها صورت پذیرفته است. نتایج حاصله از این تحقیق نشان می دهد که پراکنش سطوح توسعه نامتعادل بوده وبین شهرستان های استان هرمزگان ازنظرتوسعه یافتگی ناهماهنگی دیده می شود و این تفاوت وپراکندگی دربخشهای مختلف آموزشی، بهداشت و درمان، فرهنگی، ارتباطات و رفاهی وزیربنایی وجود دارد. به طوری که شهرستان های ابوموسی، پارسیان، بندرعباس توسعه یافته و شهرستان های بستک، لنگه، حاجی آباد در حال توسعه و شهرستان های خمیر، رودان، قشم کمترتوسعه یافته و شهرستانهای جاسک و میناب در سطح محروم هستند. راهکارهای این تحقیق می تواند در بهینه سازی وضع موجود و ساماندهی سطوح توسعه در این استان مؤثر باشد.
پهنه بندی اقلیمی استان مرکزی با استفاده از تحلیل عاملی-خوشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طبقه بندی اقلیمی نواحی جغرافیایی از گذشته های دور اذهان اقلیم شناسان را به خود مشغول کرده است، استفاده از چند پارامتر اقلیمی در روش های سنتی به تنهایی نمی تواند گویای واقعیت اقلیم نواحی باشد. بنابراین در سالیان اخیر محققان کوشیده اند با استفاده از غالب پارامترهای مؤثر بر اقلیم و روش های چند متغیره تصویری واقعی از اقلیم نواحی ارائه دهند. هدف این مقاله پهنه بندی اقلیمی استان مرکزی با روش تحلیل عاملی و خوشه ای است. در این روش ها غالب عناصر اقلیمی در تعیین نوع آب و هوای منطقه دخالت داده می شود. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل عاملی و خوشه ای پهنه بندی اقلیمی استان مرکزی صورت گرفت. برای بهبود نتایج طبقه بندی اقلیمی از آمار ایستگاه های مجاور تا نیم درجه جغرافیایی فاصله استفاده گردید. برای این امر یک ماتریس ۲۱ در ۲۹ شامل ۲۱ ایستگاه سینوپتیک هوا شناسی و ۲۹ متغیر اقلیمی تشکیل شد به علت تفاوت در مقیاس اندازه گیری متغیر ها از نمره استاندارد داده ها استفاده گردید. بررسی نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داد که اقلیم منطقه متأثر از ۶ مؤلفه غباری ـ برودتی، بارشی، ابرناکی ـ نمی ، گرمایی، بارشی ـ سرمایشی و ابرناکی ـ تندری است. مؤلفه های یاد شده حدود ۹۰ درصد رفتار آب و هوایی منطقه را تبیین کردند. تحلیل خوشه ای بر روی عوامل یاد شده وجود هفت ناحیه آب و هوایی را در منطقه نشان داد. این نواحی عبارتند از: ناحیه معتدل و نیمه مرطوب غباری، گرم و نیمه خشک، نیمه سرد و نیمه مرطوب غباری، معتدل و نیمه خشک غباری، معتدل نیمه خشک، سرد و نیمه خشک غباری و نیمه سرد مرطوب تندری. واژه های کلیدی: پهنه بندی آب و هوایی، تحلیل خوشه ای، تحلیل عاملی، استان مرکزی
تحلیل سینوپتیکی بارش های حوضه های اترک وگرگان رود (39 بارش فراگیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور تحلیل سینوپتیکی بارش های حوضه های اترک و گرگانرود در شمال شرق ایران، 39روز با بارش فراگیر بیش از 7 میلیمتر طیّ دوره ی آماری 6 ساله (2002-1997) انتخاب شد. سپس داده های شبکه بندی شده ی فشارسطح دریا مربوط به (65-10 عرض جغرافیایی و 80- 5 طول جغرافیایی) با تفکیک مکانی (2.5×2.5) درجه مربوط به روزهای منتخب بارشی از پایگاه داده (NCEP/NCAR) استخراج گردید.
بر روی این داده ها تحلیل عاملی و سپس تحلیل خوشه بندی سلسله مرتبی با روش ادغام ward انجام گرفت بر اساس این تحلیل 6 الگوی سینوپتیکی در سطح زمین تشخیص داده شد که بر این اساس الگوهای مربوط به سطح 500 نیز استخراج گردید. نتایج نشان می دهد در الگوهای سطح زمین تقابل یک مرکز پر فشار نسبتاً قوی در سمت غرب یا شمال غرب و مرکز کم فشاری در مرزهای شرقی ایران کاملاً مشهود است. علاوه برآن الگوهای استخراج شده برای ارتفاع ژئوپتانسیل در سطح 500 نیز همواره حضور یک فرود را بر روی ایران نشان می دهد.
مدیریت توسعه منطقه ای با تحلیل نقش فاصله در میزان توسعه دوایر متحدالمرکز در استان ها (نمونه موردی استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، یکی از مسائلی که سکونتگاه های شهری و روستایی با آن روبه رویند، توزیع نامناسب امکانات و خدمات اجتماعی است. این توزیع نامناسب باعث ایجاد نابرابری در میزان دسترسیِ گروه های مختلف به امکانات و خدمات اجتماعی شده است. این مقاله ضمن توجه به این چالش اجتماعی- که متأثر از ضعف مدیریت توسعه است- تلاش دارد وضعیت برخورداری از امکانات و خدمات اجتماعی را در هر سه سطح تقسیمات سیاسی استان آذربایجان شرقی (شامل شهرستان، بخش و دهستان) بررسی کند؛ همچنین با شناسایی شهرستان ها، بخش ها و دهستان های محروم، اولویت های سرمایه گذاری را تعیین کند و سیاست ها و راهبردهای کلان برای ایجاد دسترسی متناسب را ارائه دهد. روش تحقیق، اسنادی است و روش تجزیه و تحلیل هم تحلیل عاملی و تاکسونومی عددی. تعداد 28 شاخص در ابعاد مختلف تعریف و برای طبقه بندی سطوح مختلف به کار برده شده است. نتایج نشان می دهد دهستان های منطقة شمال شرق و جنوب شرق استان محرومیت بسیاری دارند و دهستان های بهره مند از امکانات و خدمات اغلب در اطراف مرکز استان و یا جنوب غرب و منطقة میانی مستقر هستند. تحلیل ها گویای این است که نیمة شرقی استان محرومیت بیشتری نسبت به نیمة غربی آن دارد و ضروری است مدیریت توسعة استان اولویت سرمایه گذاری را در شهرستان ها، بخش ها و دهستان های نیمة شرقی استان افزایش دهد. همچنین، نتایج این تحقیق نشان می دهد بین میزان فاصلة مرکزِ هر کدام از تقسیمات سیاسی به مرکز استان و شهرستان و میزان محرومیت، رابطة مستقیم معنادار در سطح 99 درصد وجود دارد و با افزایش فاصله از مرکز، بر سطح محرومیت افزوده می شود
تحلیل نابرابریهای فضایی در استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله تبیین نابرابریهای فضایی از نظر توسعه در استان خراسان رضوی است. ابتدا مدل مفهومی تحقیق با استفاده از 36 شاخص اجتماعی و اقتصادی و زیر بنایی در سطح 19 شهرستان ساخته و سپس شاخصها بدلیل اثرات متضاد، همسو و بدلیل مقیاسهای متفاوت، به منظور کاهش تفاوتها استاندارد شدند. نتایج حاصل از کاربرد مدل تحلیل عاملی منجر به شکل گیری 5 عامل شد که دو عامل بیش از 56% کل تغییرات واریانسها را تبیین و باقیمانده به دلیل تبیین کمتر از 10% کل واریانس از مطالعه حذف شدند. با توجه به رابطه بین متغیرها (در سطح بالاتر از 5/0 و عاملها) ، این دو عامل به نامهای 1- توسعه اجتماعی- اقتصادی و 2- توسعه اقتصادی نامگذاری شدند. نتیجهی شاخصها برای شهرستانها محاسبه و در محور مختصات (X,Y) ترسیم شد که با ترکیب دو عامل فوق یک منطقه بندی جدیدی بدست آمد، و شهرستانها به 5 گروه طبقه بندی شد. شهرستان مشهد یک گروه خاص پیشرو در برخورداری از عامل اول و کلات در پایین ترین سطح دسته بندی شدند. این الگو می تواند بعنوان مبنای برنامهریزی قرار گیرد تا علاوه بر تعیین فضاهای نابرابر،اولویت توسعه آنها را نیز به همراه شاخص های نیازمند به تقویت جهت توسعه تعیین نماید.
تعیین جایگاه توسعه یافتگی شهرستان های استان فارس در شاخص های اصلی بخش کشاورزی
حوزه های تخصصی:
شناخت و بررسی امکانات و توانایی ها و در پی آن تعیین سطوح توسعه یافتگی کشاورزی، نخستین گام در فرآیند برنامه ریزی و توسعه کشاورزی است. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی و سطح بندی کشاورزی شهرستان های استان فارس صورت گرفته است. در این پژوهش با بهره گیری از آمار کشاورزی سالنامه آماری سال 1387 استان فارس، فهرستی از 24 شاخص توسعه کشاورزی در پنج گروه دسته بندی شده، مورد مطالعه قرار گرفته اند و شاخص های مورد مطالعه با استفاده از تحلیل عاملی کاهش یافته و در عامل های ترکیبی مهم استخراج شده اند. سپس نتایج حاصل از عامل ترکیبی مهم وارد تحلیل خوشه ایی شده و شهرستان های استان فارس در پنج خوشه همگن از توسعه کشاورزی سطح بندی گردیده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل های به عمل آمده نشان می دهد که شهرستان های جنوبی در استان فارس نسبت به سایر مناطق، در سطوح پایین تری از توسعه کشاورزی قرار دارند که با استفاده از نرم افزار سامانه اطلاعات جغرافیایی (Arc Map) سطح بندی شهرستان های استان برای تحلیل فضایی وضعیت توسعه کشاورزی و ساماندهی آن، در سطح استان نمایش داده شده و جایگاه هر یک از شهرستان های استان در توسعه کشاورزی مشخص گردیده است.
بررسی و تحلیل عوامل سنجش مدیریت استعداد (مطالعه موردی صنعت ماشین آلات و تجهیزات صنعتی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت استعداد عبارت از انجام یک سری فعالیت های یکپارچه به منظور تضمین جذب، نگهداری، انگیزش و توسعه کارکنان مستعد مورد نیاز در حال حاضر و در آینده توسط سازمان. این تحقیق در پی شناسایی عوامل سنجش مدیریت استعداد بوده و بدین منظور از روش تحلیل عاملی (تاییدی و اکتشافی) بهره گرفته است. نمونه تحقیق شامل 112 نفر از مدیران صنعت ماشین آلات و تجهیزات صنعتی کشور بوده و داده های جمع آوری شده از آن توسط نرم افزارهای LISREL8.50 و SPSS16 تحلیل شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که با هفده عامل می توان مدیریت استعداد را سنجید و عوامل اصلی سنجش مدیریت استعداد عبارتند از: به رسمیت شناختن مدیریت استعداد، انگیزش نیروهای مستعد، حمایت شغلی نیروهای مستعد و خلاقیت و نوآوری نیروهای مستعد.