مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
دما
حوزه های تخصصی:
باتوجه به افزایش جمعیت و اینکه منابع انرژی رو به کاهش است، در این تحقیق به مطالعه انرژی مصرفی خانگی پرداخته شده است. هدف از این پژوهش پیش بینی عوامل مؤثر بر انرژی مصرفی خانگی می باشد. برای این پیش بینی از سه الگوریتم قواعدM5 ، نزدیک ترین همسایه و جنگل تصادفی استفاده شده است که در نرم افزار weka موجود می باشد. در این پژوهش از الگوریتم ارزیابی همبستگی ویژگی ها برای انتخاب بهترین عوامل نیز استفاده شده است. این الگوریتم مهمترین عوامل مؤثر بر انرژی مصرفی و میزان تأثیر آنها را مشخص می کند. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که چراغ ها و وسایل روشنایی، درجه حرارت و دما در اتاق نشیمن، درجه حرارت و دما در خارج از ساختمان، درجه حرارت و دما در خارج از ایستگاه هواشناسی چیورس، سرعت وزیدن باد، رطوبت در منطقه آشپزخانه و درجه حرارت و دما در محل لباسشویی بیشترین تأثیر را در مصرف انرژی خانگی دارد. همچنین از بین الگوریتم های آزموده شده، جنگل تصادفی بهترین نتیجه را به دست می دهد.
تحلیل اقلیمی تأثیر میانگین فصلی دما بر وقوع جرایم - مطالعه موردی: استان فارس؛ شهرستان های شیراز، آباده، لارستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سپهر دوره ۲۹ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۱۵
179 - 194
حوزه های تخصصی:
امروزه افزایش بی رویه جرایم و ناهنجاری های اجتماعی به یکی از مشکلات اساسی در جوامع بشری تبدیل شده است. شرایط آب و هوایی به موازات دیگر عوامل محیطی، از مهمترین عوامل مؤثر در شکل گیری معضلات اجتماعی، اخلاقی، فرهنگی به شمار می روند. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر میانگین فصلی دما پرداخته و در واقع به دنبال این است که چه رابطه ای بین عنصر دما، با وقوع جرایم شهرستان های شیراز، آباده و لارستان استان فارس وجود دارد؟ روش تحقیق، توصیفی - تحلیلی(همبستگی) می باشد. و داده های مورد استفاده مربوط به دما در سال های (1392- 1387) می باشند. در این مطالعه داده های مربوط به میزان جرایم شامل:مفاسد اجتماعی، سرقت، جعل، نزاع و درگیری، شرارت، تهدید و اکراه، قاچاق، مواد مخدر، قتل و مرگ مشکوک می باشند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین میانگین فصلی دما( با ضریب همبستگی 0.59 و با سطح معنی داری 0.04) با مجموع کل جرایم سه شهرستان رابطه ای مستقیم و معنا دار وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد از این نظر که جرایم علیه اشخاص در فصول گرم با مقدار 24.67 درصد و جرایم علیه اموال در فصول سرد سال با مقدار 13.51 درصد بیشتر اتفاق می افتند، قانون حرارتی کتله در تمامی شهرستان های مورد بررسی برقرار است.
اثر تغییر اقلیم بر ارزش افزوده کشاورزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های آینده، تغییر اقلیم به ویژه بخش کشاورزی کشورهای در حال توسعه را با پیامدهای زیان بار مواجه خواهد کرد. با توجه به اهمیت این پیامدها، مطالعه حاضر با هدف تحلیل اثر متغیرهای اقلیمی بر ارزش افزوده بخش کشاورزی ایران صورت گرفت؛ و بدین منظور، از داده های پنل استانی برای دوره 1385 تا 1395 بهره گرفته شد. ارزیابی اثر تغییر اقلیم بر ارزش افزوده با بهره گیری از دو متغیر دما و بارندگی به انجام رسید و سایر متغیرهای مؤثر بر ارزش افزوده بخش کشاورزی شامل نیروی کار، سرمایه مادی (زمین، موجودی دام و موجودی تجهیزات آبیاری)، سرمایه انسانی به صورت تعداد دانش آموختگان، سرمایه اجتماعی به صورت تعداد خط تلفن روستایی و شاخص تجارت بودند. تجارت با استفاده از دو متغیر سرمایه گذاری مستقیم خارجی و شاخص باز بودن تجارت لحاظ شد. بر اساس نتایج مطالعه، مشخص شد که به طور عمد، نوسان ها یا اختلاف از میانگین متغیرهای دما و بارندگی بر تولید بخش کشاورزی اثر معنی دار دارد، به گونه ای که انتظار می رود یک درجه افزایش دما نسبت به میانگین آن پنج درصد کاهش تولید را به همراه داشته باشد؛ همچنین، یک درصد کاهش در بارندگی 3/0 درصد کاهش تولید را رقم خواهد زد. از میان متغیرهای سرمایه، سرمایه مادی به عنوان مهم ترین متغیر مساعدت کننده به تولید شناخته شد. کشش تولید نسبت به سرمایه اجتماعی در سطحی بالاتر از سرمایه انسانی و در محدوده 18/0-17/0 ارزیابی شد. اثر سرمایه گذاری خارجی فاقد اهمیت آماری بود، اما اثر منفی شاخص باز بودن در بخش کشاورزی احراز شد. با توجه به اثر منفی تغییر اقلیم بر ارزش افزوده بخش کشاورزی، افزایش بهره وری استفاده از آب، یافتن ارقام با نیاز آبی پایین و سازگار با شرایط کم آبی و خشکسالی و کاهش ضایعات آب توصیه می شود.
بررسی پارامترهای دما و بارندگی حوضه آبخیز هراز تحت تأثیر تغییر اقلیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۶
145 - 160
حوزه های تخصصی:
به دلیل تفکیک فضایی کم و ساده سازی های م دل های گردش عمومی جو در مقایسه با مدل های منطقه ای و کوتاه مدت، خروجی این مدل ها نمی تواند تقریب درستی از شرایط آب و هوایی منطقه مورد مطالعه ارائه دهد. ب ا توجه ب ه وقت گیر بودن و ع دم صرفه اقتصادی استفاده از مدل های دینامیکی، توجه عمومی به استفاده از روش های ریزمقیاس نمایی آماری افزایش یافته است. یکی از روش های مفید و معمولی در روش ریزمقیاس نمایی آماری، روش SDSM می باشد. به این منظور، ابتدا پارامترهای جوی در منطقه طی 32 سال گذشته (2015-1984) با آزمون من- کندال بررسی شد. نتایج نشان داد سری زمانی داده های بارش و دما دارای روند معنی داری است. سپس با ریزمقیاس سازی آماری داده ها به کمک نرم افزار SDSM، پارامترهای روزانه دمای حداکثر، حداقل، متوسط و بارندگی حوضه آبریز هراز در استان مازندران، تحت سناریوهای RCP2.6 (خوش بینانه) و RCP8.5 (بدبینانه) و مدل اقلیمی CanESM2 از سری مدل های جدید CMIP5 در سه دوره بیست ساله آتی از سال 2020 تا 2079 شبیه سازی شد. در نهایت تحت سناریوی بحرانی تر RCP8.5 تا انتهای دوره پیش بینی مشخص شد که دم ای حداکثر، حداقل و متوسط حوضه به ترتیب 91/0، 13/1 و 96/0 درجه سانتی گراد نسبت به دوره پایه افزایش و بارش 1/15 درصد (4/7 میلی متر) کاهش خواهد یافت.
تحلیل آماری و سینوپتیکی توفان های تندری استان کهگیلویه و بویر احمد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال پنجم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱۸
135 - 151
حوزه های تخصصی:
توفان تندری فراوانترین و شدیدترین این نوع مخاطرات است که هرساله علاوه برنابودی مقدار زیادی محصولات کشاورزی وتأسیسات عمرانی، تلفات انسانیِ زیادی درنقاط مختلف دنیا را موجب می شود و همه ساله در کشور عزیزمان ایران این پدیده را با شدت و ضعف هایی تجربه می کنیم. استان کهگیلویه و بویراحمد به دلیل دارا بودن موقعیتی کوهستانی ناحیه مناسب برای تشدید و گسترش توفان های تندری می باشد. در این پژوهش برای بررسی توفان های تندری شدید کهگیلویه و بویر احمد، ابتدا کدهای مربوط به پدیده ی توفان تندریدر دوره آماری1990 تا 2010 از سازمان هواشناسی کشور استخراج گردید. سپس داده های فشار تراز دریا، ارتفاع ژئوپتانسیل، رطوبت و امگا از NCEP/NCARدریافت و در نرم افزار GRADS ترسیم شد. در نهایت، تعداد 70 مورد توفان تندری جهت بررسی منشأ رطوبی و عوامل سینوپتیکی ایجاد کننده-ی این توفان ها انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت سپس شدیدترین مورد را با توجه به معیارهای لحاظ شده انتخاب و به صورت کاملاً مبسوط تشریح شد. نتایج نشان داد که عامل بوجود آورنده این تندرها، سامانه های سودانی بوده که به دلیل برخورداری از پتانسیل رطوبت پذیری بالا و دریافت رطوبت فراوان از دریاهای گرم عرب و عمان و دریای سرخ از انرژی پتانسیل بالایی برخوردار هستند. در نتیجه با آزادسازی گرمای بادرروی قابل توجه توفان های تندری شدیدی را بروی استان ایجاد میکند. لازم به ذکر است که توپوگرافی منطقه در تقویت و تشدید این توفان ها بی تاثیر نبوده است.
بررسی شهر دوستدار کودک از دیدگاه کودکان (مطالعه موردی: ناحیه 1 شهر اردبیل)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ششم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۱
7 - 22
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف مشارکت کودکان در ایجاد محیط ساخته شده اطرافشان و در نتیجه تحلیل نظراتشان می باشد. که با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و بررسی های میدانی همچون پرسشنامه و مصاحبه و نقاشی از طریق نمونه گیری خوشه ای به وسیله 100 کودک اردبیلی در مقطع پنجم ابتدایی انجام پذیرفته است؛ و نظرات آنها در مورد مکان مورد علاقه و وضعیت شهر موجود و شهری که می خواهند داشته باشند مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بیانگر این است که امکانات و تسهیلات شهر برای کودکان بسیار ناچیز بوده و جز چند بازیگاه کودک و پارک ها و شهر بازی، فضای خاص دیگری برای آنها در نظر گرفته نشده است. کودکان نقش چندانی در شهر ایفا نمی کنند و دامنه فعالیت آنها به خانه و مدرسه، پارک ها و فضاهای بازی محدود شده است. هم چنین بیش از 50 درصد کودکان اردبیلی امکان استفاده از محله خود را به عنوان مکان بازی ندارند به همین دلیل در برنامه ریزی ها باید به محله به عنوان مهمترین مرکزی که کودک وقت خود را در آن می گذراند توجه ویژه ای شود. مطالعه موردی شهر اردبیل نشانگر فاصله این شهر با شهر دوستدار کودک می باشد. که نیازمند برنامه ریزی دقیق جهت مشارکت کودکان در طراحی شهر را می باشد
شناسایی کج فهمی های دانشجومعلمان علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان درباره ی مفاهیم گرما و دما و مقایسه ی نتایج آن با رشته ی تحصیلی دبیرستانی آنها
حوزه های تخصصی:
ضرورت درک صحیح مفاهیم علمی از سوی معلمان سبب شد تا پژوهش حاضر، با هدف شناسایی کج فهمی های دانشجو معلمان، درباره ی مفاهیم گرما، دما و تبادل گرمایی انجام شود. در این مطالعه، ابتدا 74 نفر از دانشجومعلمان علوم تربیتی پردیس دخترانه فاطمه الزهرا – اهواز، با مدارک دیپلم علوم انسانی، علوم تجربی و ریاضی فیزیک به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. سپس، از پرسش نامه ای مشتمل بر 5 سوال تشخیصی چهار گزینه ای درباره گرما، دما و تبادل گرمایی استفاده شد. پاسخ های دریافتی از دانشجومعلمان، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در گام نخست، کج فهمی های دانشجومعلمان شناسایی و سپس، با نوع دیپلم آنها مقایسه شد. بررسی ها نشان داد، کج فهمی هایی بالای 50 درصد در بین همه ی دانشجویان، خصوصا دیپلمه های انسانی وجود دارد. در گام بعدی، به مقایسه و بررسی نتایج بدست آمده از مرحله اول با کج فهمی دانش آموزان ابتدایی در رابطه با این موضوع پرداخته شد. یافته های این پژوهش، حاکی از بالاتر بودن درک کامل دانشجومعلمان نسبت به دانش آموزان بود.
شبیه سازی تغییرات دمای ایران زمین بر پایه ی سناریوهای مختلف RCP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
85 - 106
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شناخت و پایش مکانی وردایی دمای کمینه، بیشینه و میانگین هوا بر روی گستره ی ایران زمین بر پایه ی سناریوهای مختلف خط سیر غلظت گازهای گلخانه ای RCP گزارش پنجم هیأت بین دول تغییر اقلیم است. برای نیل به این هدف از سه دسته داده، داده های روزانه دمای کمینه، بیشینه و میانگین برای 42 ایستگاه همدید ایران زمین طی دوره ی پایه (1/1/1979) تا (31/12/2005) برابر با 9862 روز، داده های مربوط به 26 سنجه ی جوی مرکز ملی پیش بینی محیطیNCEP طی بازه ی زمانی یاد شده و داده-های مربوط به سناریوهای تغییر اقلیم بر پایه ی بیلان تابش RCP4.5 ,RCP2.6 و RCP8.5 طی بازه ی زمانی(1/1/2006) تا (31/12/2100) بر روی ایران زمین، استفاده شد. در دوره ی پایه، برای ریزمقیاس کردن از روش آماری چندمتغیره و انتخاب متغیرهای پیش بینی کننده بر پایه ی همخطی نبودن آنها و بیشترین نقش بر متغیر پیش بینی شونده(دما) انجام شد. بعد از استخراج میزان خطا در دوره ی پایه، مقادیر خطا در دوره های آتی و دوره ی پایه حذف شد. یافته ها بیانگر آن است که روش گزینش سنجه های پیش بینی کننده جوی بکارگرفته شده برای ریزمقیاس نمایی آماری عملکرد مناسبی در برآورد مقادیر دما دارد و برای حذف همبستگی خطی بین متغیرهای پیش بین و شناخت بهتر رفتار سنجه های جوی از طریق انتخاب متغیرهای تأثیرگذار و اساسی بسیار مناسب است. به طور کلی نتایج شبیه سازی سناریوهای بیلان تابش بیانگر افزایش معنادار دمای کمینه، بیشینه و میانگین هوای گستره ی ایران زمین طی قرن بیست و یکم است. نیمه ی غربی کشور افزایش دمای بیشتری را تجربه خواهند کرد. برپایه ی سناریوهای بیلان تابشی RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5 دمای کمینه ی ایران به ترتیب حدود 35/0 ، 6/0 و بیش از 1 درجه ی سانتی گراد بیشتر از دوره ی پایه را تجربه خواهد کرد. دمای بیشینه ی ایران از سال 2070 به بعد شتاب بیشتری به خود خواهد گرفت و نرخ افزایش نسبت به دوره ی پایه 2005-1979 بیش از 1 درجه ی سانتی گراد خواهد شد. شبیه سازی سناریوی RCP8.5 برای گستره ی ایران نشان داد که نرخ افزایش میانگین پهنه ای تغییرات دمای شبانه روزی ایران از دهه ی 2040 به بعد نسبت به دوره ی پایه از مرز 5/0 درجه ی سانتی گراد خواهد گذشت و در پایان قرن بیست و یکم به سه برابر یعنی 5/1 درجه ی سانتی گراد خواهد رسید.
معرفی میخک به عنوان یک رنگزای طبیعی برای رنگرزی نخ پشمی
منبع:
رج شمار دوره اول بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
97 - 103
حوزه های تخصصی:
رنگزاهای طبیعی به دست آمده از گیاهان به دلیل نداشتن خطرات و تهدیدهای رنگزاهای شیمیایی و همچنین هشدارهای زیست محیطی بیان شده توسط محققان، امروزه بسیار مورد توجه قرارگرفته اند. میخک گل معطر از یک درخت از خانواده ی Myrtaceae است که دارای استیل اوژنول، بتا کاریوفیلن، وانیلین، کراتیگولیک اسید، گالوتانیک اسید و متیل سالیسیلات می باشد. اوژنول که ماده اصلی میخک می باشد، دارای خاصیت ضدالتهابی و ضدباکتری است. در این تحقیق میخک به عنوان یک رنگزای طبیعی جهت رنگرزی نخ های پشمی استفاده شد. اثر پارامترهای رنگرزی مانند روش های رنگرزی، نوع اسید و دندانه، غلظت و دمای رنگرزی بر روی رنگرزی نخ های پشمی موردبررسی قرار گرفت. قابلیت رنگرزی نمونه ها در غلظت ها و دماهای مختلف با استفاده از روش اسپکتروفتومتر جذبی و قانون بیرلامبرت بررسی شد. نتایج نشان داد که در صورت به کار بردن غلظت بالای رنگزا، ماکزیمم قابلیت رنگرزی نمونه ها در دمای 60 درجه سانتی گراد می باشد. در غلظت پایین رنگزا، افزایش دما از 30 تا 80 درجه سانتی گراد تفاوت قابل توجهی را در قابلیت رنگرزی نمونه ها نشان نداد. استفاده از دندانه های مختلف سبب ایجاد شیدهای مختلف مانند زرد، قهوه ای و خاکستری تیره بر روی نخ پشمی رنگ شده با رنگزای میخک شد. همچنین نتایج نشان داد که روش رنگرزی همزمان و مقدار 80 درصد رنگزا نسبت به وزن کالا، شرایط بهینه رنگرزی نخ پشمی با رنگزای میخک است. با وجود اینکه نوع اسید به کار رفته بر روی شید حاصل تأثیر ندارد ولی میزان رمق کشی را تحت تأثیر قرار می دهد.
پیش نگری بارش و دمای شرق کشور با استفاده از مقیاس کاهی ترکیبی دینامیکی-آماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف ارائه چشم اندازی از اقلیم استان های محور شرقی کشور در دهه های آینده جهت برنامه ریزی کلان و اتخاذ روش های سازگاری و کاهش پیامدهای گرمایش جهانی انجام شده است. مطالعه حاضر با استفاده از مقیاس کاهی ترکیبی دینامیکی-آماری شامل مدل منطقه ای اقلیمی RegCM4.5.11 به عنوان مدل دینامیکی و عامل تغییر به عنوان مدل آماری و با بکارگیری داده های شرایط مرزی مدل گردش کلی CanESM از سری مدل های CMIP5 بر روی متغیرهای بارش و دما در منطقه شرق کشور از جمله استان های خراسان رضوی، جنوبی و سیستان و بلوچستان انجام گرفت. پس از انتخاب پیکر بندی بهینه مدل منطقه ای RegCM ، برونداد مدل منطقه ای RegCM به روش عامل تغییر پس پردازش آماری شد. مدل ترکیبی یادشده برای مقیاس کاهی برونداد مدل گردش کلی برای دو دوره آینده نزدیک (2021-2049) و آینده دور (2099-2071) با استفاده از دو سناریوی RCP4.5 و RCP8.5 بکار گرفته شد. نتایج این تحقیق در مورد دما برای دوره آینده نزدیک حاکی از افزایش سالانه 2/4 درجه ای در سناریوی RCP4.5 و 5/5 درجه در سناریوی RCP8.5 می باشد. در دوره آینده دور نتایج نشان دادند که دمای سالانه 2/5 درجه در سناریوی RCP4.5 و 9/8 درجه در سناریوی RCP8.5 افزایش می یابد. اگر در فرآیند مقیاس کاهی ترکیبی، سناریوی متوسط به عنوان میانگین پیش نگری ها در نظر گرفته شود، در آنصورت تغییرات بارش شرق کشور در آینده نزدیک بین 11- تا 15- درصد و در آینده دور بین 8- تا 149+ درصد نسبت به دوره دیدبانی خواهد بود. علیرغم اینکه تعداد اندکی از سناریوها، افزایش بارش را برای منطقه پیش نگری کرده اند، اما به نظر می رسد هر گونه اثرات افزایش بارش به دلیل افزایش دمای پیش نگری شده در منطقه بلااثر شده و منطقه در آینده درگیر تنش آبی خواهد شد که نیازمند اتخاذ روش های سازگاری و کاهش پیامدهای گرمایش جهانی در منطقه است.
شناسایی روند تغییرات متغیرهای اقلیمی در مناطق کوهستانی (مطالعه موردی: ولایت بامیان افغانستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ولایت بامیان افغانستان یکی از کوهستانی ترین ولایات افغانستان می باشد که در مرکز رشته کوه هندوکش قرار گرفته است. در سال های اخیر اقلیم در این منطقه بی نظم شده و منجر به تغییرات متغیرهای اقلیمی شده که پیامدهایی همچون ذوب گسترده یخچال های کوهستانی، کاهش دبی آب رودخانه ها و غیره شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی تغییرات دما براثر گسیل گازهای گلخانه ای و نیز تغییرات بارش در مرکز بامیان (عرض جغرافیایی 75/34 درجه شمالی و 75/67 درجه شرقی) است. برای انجام این پژوهش از مشاهدات بیشینه و کمینه و دامنه دمای سالانه برای دوره آماری 2018-1987 استفاده شد. مشاهدات از مرکز ملی جو و اقیانوس ایالات متحده (NOAA) استفاده شد. مشاهدات با شگردهای ترسیمی – آماری و رگرسیون خطی مورد واکاوی قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که تغییرات قابل توجه دما طی سه دهه اخیر و در محدوده مورد بررسی رخ داده است. بیشینه، کمینه و دامنه دما به ترتیب 71/0، 34/0 36/0درجه سانتیگراد افزایش را تجربه کرده اند. میانگین، کمینه و بیشینه بارش منطقه مورد بررسی به ترتیب 6/25، 59/5 (درسال 1991) و 9/9 میلیمتر (در سال 2011) بوده است. کاهش بارندگی در دوره مورد مطالعه نیز حدود 9/6 میلی متر بوده است.
طراحی شهری با هدف تقلیل نارسایی های محیطی ناشی از جزایر حرارتی (نمونه موردی: محدوده تهرانسر، منطقه 21 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با افزایش نرخ مهاجرت به شهرها و گسترش افقی و عمودی شهرها نظام حاکم بر محیط طبیعی دستخوش تغییر شده و عناصر مصنوع جایگزین عناصر طبیعی همچون درختان و پوشش گیاهی در محیط شده است. عدم تعادل میان عناصر مصنوع و طبیعی منجر به پیدایش پدیده های جدید نظیر جزایر حرارتی شده است. شرایط زیست محیطی و معیشتی در کلان شهر تهران نیز با توجه به انواع کاربری های درشت مقیاس نظیرمجاورت با فرودگاه مهرآباد تحت تأثیر نارسایی های این پدیده قرار گرفته است. محدوده مورد مطالعه در مجاورت نقطه کانونی جزایر حرارتی کلان شهر تهران قرار گرفته است. مهمترین هدف پژوهش، بازخوانی تأثیر جزایر حرارتی در زندگی شهری، با استفاده از روش ها و تکنیک های طراحی شهری در محدوده تهرانسر است. با هدف شناسایی عوامل مؤثر در تقلیل آثار نامطلوب این پدیده نوظهور، با بکارگیری روش تحقیق توصیفی-تحلیلی، بهره مندی از مطالعات کتابخانه ای، بررسی نشر الکترونیکی و تحقیقات میدانی به گردآوری داده ها پرداخته شد. با توجه به یافته های تحقیق در بخش مبانی نظری و شناخت محدوده طرح، با ارائه راهکارهای طراحانه می توان تا حدی آثار نامطلوب این پدیده را کاهش داد. دستاورد نهایی این پژوهش به صورت طرحی قابل توسعه ارائه گردید که می تواند اقدامی در جهت تقلیل نارسایی های محیطی ناشی از جزایر حرارتی در این محدوده باشد.
بررسی اثرات بارش بر بیلان آبی سرشاخه های رودخانه های مرزی غرب ایران و نقش الگوهای پیوند از دور در این تغییرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش اثر تغییر اقلیم بر آب های سطحی و زیرزمینی حوضه آبریز رودخانه های غربی ایران بررسی شد. بدین منظور جهت بررسی تغییرات اقلیمی دوره های آتی برونداد مدل HadCM3 تحت سناریوهای A2 و B1 توسط مدل آماری LARS-WG ریزمقیاس شد. سپس داده های شبیه سازی شده دما و بارش با دوره پایه انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که در دوره آتی متوسط بارش سالانه افزایش 20/14 تا 69/57 میلیمتری در ایستگاه سنندج و افزایش 41/9 تا 31/31 میلیمتری در ایستگاه مریوان خواهد داشت. به منظور بررسی تاثیر سناریوهای مختلف اقلیمی بر سطح آب زیر زمینی از سناریوهای A2 و B1 استفاده شد. نتایج نشان داد که در سناریوی A2 در دوره ی 2020-2029 میزان افت آبخوان به میزان 02/1 متر می باشد. در دوره 2030-2039 این مقدار برابر 40/1 و در نهایت در دوره 2040-2046 سطح آب زیرزمینی برابر با 46/306 است که دارای افت به میزان 61/1 متر می باشد. سناریوی B1 نیز افت سطح آب زیر زمینی برای دوره آتی را به ترتیب 70/0، 88/0 و 28/1 متر پیش بینی نموده است. نتایج کلی تحقیق نشان داد که سطح تراز آب زیرزمینی با توجه به سناریوهای اقلیمی دارای روند کاهشی خواهد بود و با گذشت زمان کاهش سطح آب بیشتر خواهد بود. همچنین سناریوی A2 تغییرات کاهشی بیشتری را نسبت به سناریوی خوش بینانه B1 خواهد داشت.
بررسی روند تغییرات سری های دمایی مناطق شرقی ایران به منظور بررسی تغییرات منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی تغییرات زمانی- مکانی سری های دمایی حوضه شرق ایران صورت گرفته است. بر مبنای این نگرش از آمار ماهانه متوسط دما، دمای حداکثر و دمای حداقل ایستگاه های سرخس، سهند، بیرجند، زابل، زاهدان و سراوان طی مقطع زمانی 2019-1987 استفاده شد. سنجش همگنی داده ها توسط آزمون کای اسکور و سنجش بهنجاری داده ها با استفاده از آزمون اندرسون - دارلینگ بررسی گردید. جهت داده های با توزیع نرمال، آزمون t و روش کمترین مربعات و جهت داده های با توزیع غیرنرمال، آزمون آماری – گرافیکی من- کندال استفاده شد. نتایج نشان داد متوسط دما در اکثر ماه ها و اکثر ایستگاه ها روند افزایشی داشته است. مشهد، بیرجند، زابل و زاهدان تقریباً در تمام ماه های سال روند افزایشی داشته اند. روند کاهشی تنها در ایستگاه زاهدان و طی ماه دسامبر مشاهده شد. دمای حداکثر و بخصوص دمای حداقل روند کمتری را نشان دادند و در اکثر ماه های سال فاقد روند بوده اند. تغییرات زمانی نشان داد متوسط دما طی ماه های گرم سال در ایستگاه های بیشتری روند افزایشی نشان داده و در ماه های سرد سال ایستگاه های کمتری روند نشان دادند. البته غیر از مشهد که تقریباً در اکثر ماه های سال روند داشته است.
ارتباط تغییر اقلیم و پدیده ENSO و تاُثیر این پدیده بر نوسانات دما در استان خراسان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال دوم بهار ۱۳۸۴ شماره ۱ (پیاپی ۵)
78 - 87
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به منظور بررسی میزان ارتباط تغییر اقلیم با پدیده ENSO و ارتباط آن با تغییرات پارامترهای آب و هوایی ابتدا با استفاده از رابطه همبستگی سالانه و فصلی، شاخص نوسانات جنوبی (SOI) با داده های دما به دست آمده و سپس به منظور مطالعه دقیق تر نحوه تأثیر پدیده ENSO بر نحوه تغییرات دمای مناطق مختلف استان خراسان نقشه های پهنه بندی مربوطه ترسیم شد . به طور کلی می توان نتیجه گرفت دمای کلیه مناطق استان (به ویژه نوار مرکزی و تا حدودی شمالی ) نسبت به پدیده ENSO واکنش معنی داری نشان می دهد بi عبارت دیگر میانگین ضرایب همبستگی دما با مقادیر SOI به طور سالانه و فصلی منفی است، به طور سالانه و فصلی منفی است، یعنی با افزایش مقادیر SOI مقادیر دما در سطح استان خراسان در فصول و سال های مختلف کاهش می یابد. با توجه به افزایش دمای مناطق مختلف استان (به طور فصلی و سالانه ) در زمان فعالیت فاز منفی ENSO شرایط النینو )، تغییرات دمای استان در این شرایط را می توان به دگرگونی الگوی وقوع پدیده ENSO در اثر تغییرات اقلیمی در سطح جهان مرتبط دانست.
بررسی احتمال تغییر اقلیم در استان کرمان با روش من – کندال (مطالعه موردی ایستگاه کرمان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال دهم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
67 - 74
حوزه های تخصصی:
تغییر اقلیم یکی از عمده ترین چالش های پیش روی بشر در زمان حاضر است. پدیده هایی مانند تغییرات بارندگی، گرم شدن جهانی، ذوب شدن یخ های قطبی، سیل، سرماها و گرما های بی موقع و شدید در بسیاری از نقاط جهان به حدی شدید و خسارت بار و نگران کننده است که موضوع تغییر اقلیم را در صدر مطالعات محققین علوم جوی قرار داده است و تحقیقات گسترده ای در مقیاس جهانی، ناحیه ای و محلی را به خود اختصاص داده است. به منظور بررسی احتمال تغییر اقلیم استان کرمان میانگین بارش و میانگین، حداقل، حداکثر درجه حرارت، ایستگاه سینوپتیک کرمان طی سال های 2005-1956 از سایت اینترنتی سازمان هواشناسی دریافت و به صورت سری زمانی تنظیم و با استفاده از آزمون من– کندال بررسی شده است. در این تحقیق با استفاده از مدل فوق نوع و زمان تغییرات عناصر مذکور شناسایی شده است. نتایج حاصل از تحلیل ها نشان می دهد زمان شروع بیشتر تغییرات ناگهانی و از هر دو نوع روند و نوسان است. میزان تغییرات بارش در ماه های گرم چشمگیر تر می باشد در حالی که میانگین، حداقل و حد اکثر درجه حرارت در ماه های آوریل، نوامبر و دسامبر بیشتر و چشمگیر تر بوده و سایر ماه ها تفییرات قابل ماحظه ای مشاهده نمی شود. در مجموع مقدار بارش ایستگاه طی دوره مطالعه کاهش و میانگین حد اقل و حداکثر درجه حرارت افزایش داشته است.
بکارگیری مدل های آماری در شناسایی پدیده تغییر اقلیم (مطالعه موردی: ایستگاه های کرمان و بم)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال دهم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
91 - 103
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی روند تغییرات اقلیمی دو ایستگاه کرمان و بم به عنوان ایستگاه های منتخب استان کرمان صورت گرفته است. در این راستا از پارامترهای میانگین دمای خشک، دمای حداقل، دمای حداکثر، دمای شبانه روزی، حداقل مطلق دما، حداکثر مطلق دما، میانگین رطوبت نسبی، حداکثر رطوبت نسبی، حداقل رطوبت نسبی و مجموع بارش در مقیاس ماهانه و سالانه طی مقطع زمانی 2005-1957 استفاده به عمل آمد. در ابتدا بهنجاری و همگنی داده های مورد استفاده توسط آزمون های اندرسون-دارلینگ و کای اسکور بررسی شد. سپس جهت داده های با توزیع نرمال، آزمون تابع خود همبستگی و جهت داده های با توزیع غیرنرمال، آزمون آماری-گرافیکی من- کندال بکار گرفته شد. در نهایت مدل تحلیلی روند به روش کمترین مربعات بر روی داده های با توزیع نرمال صورت پذیرفت. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که در ایستگاه کرمان با توجه به روندهای مشاهده شده در ماه هایی که از الگوهای روند پیروی می کردند؛ میانگین دمای خشک از روند کاهشی، حداکثر مطلق دما بدون روند و سایر عناصر دمایی از روند افزایشی برخوردار بوده اند. در عناصر رطوبتی نیز میانگین رطوبت نسبی و حداکثر رطوبت نسبی دارای روند افزایشی و حداقل رطوبت نسبی دارای روند کاهشی بوده است. در مقابل وجود روند افزایشی در عناصر دمایی و روند کاهشی در عناصر رطوبتی ایستگاه بم تأیید شد.
اثر نوسان قطبی بر نوسان های دما و بارش فصل زمستان در ایران مرکزی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال یازدهم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
65 - 76
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این تحقیق پیش بینی ناهنجاری های دما و بارش زمستان( دسامبر- مارس) در ایران مرکزی با استفاده از الگوهای پیوند از دور می باشد. داده های مورد استفاده شامل نمایه نوسان قطبی و مقادیر دما( کمینه، بیشینه و میانگین) و بارش به صورت روزانه در طول 45 سال ( 2010-1965 میلادی) در 9 ایستگاه ایران مرکزی می باشد. پس از میانگین گیری از داده ها، سری های زمانی فصلی برای هر متغیر به صورت جداگانه ساخته شد. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که در فاز مثبت نوسان قطبی دمای زمستان در ایران مرکزی کاهش می یابد. همچنین مشخص شد تغییرات نمایه AO در فصل پاییز تا 25 درصد تغییرات دمای زمستان منطقه مورد مطالعه را توجیه می کند. به دلیل عدم وجود ضرایب همبستگی معنادار در اغلب ایستگاه های مورد مطالعه، می توان نتیجه گرفت بین نوسان قطبی و بارش زمستانه ایران مرکزی رابطه ای وجود ندارد.
واکاوی ارتباط دما و الگوهای پیوند از دور در حوضه آبی ایرانی دریای مازندران با استفاده از شبکه عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دما یکی از پارامترهای بسیارمهم آب و هوایی است که در تعیین نقش و پراکندگی دیگر عناصر اقلیمی مؤثر می باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین دمای ماهانه و سالانه حوضه آبی دریای مازندران و الگوهای پیوند از دور می باشد. در این راستا از داده های میانگین دمای ماهانه و سالانه 97 ایستگاه همدیدی و آب و هواشناسی درون حوضه و بیرون حوضه و همچنین 33 الگوی پیوند از دور طی دوره آماری (1970-2014) استفاده شد. بدین منظور مدل پرسپترون چندلایه مورد استفاده قرار گرفت. ابتدا داده ها در نرم افزار مت لب نرمال و در نرم افزار spss استاندارد شدند. سپس شبکه براساس الگوریتم گرادیان نزولی (SCG)، تابع متحرک هیپربولیک برای لایه های پنهان و تابع متحرک همانی برای داده های خروجی طراحی شد. در تمام ساختار شبکه 1 تا 2 لایه پنهان در نظر گرفته شد و بیش از 600 شبکه ایجاد شد. طی این فرایند 70 درصد از داده ها برای آموزش و 30 درصد برای آزمون در نظر گرفته شد. سپس به ارزیابی عملکرد مدل، از طریق معیارهای آماری از جمله مجموع مربع خطاها و خطای نسبی پرداخته شد. نتایج نشان داد در رابطه با داده های ماهانه، دمای یک ماه پیش و الگوهای ONI و NINO3 دارای اهمیت بیشتر می باشد و ارتباط بیشتری را با دمای ماهانه حوضه مورد مطالعه نشان می دهد. در داده های سالانه نیز الگوهای های AMO، NCP، AO، NAO و دمای یک سال قبل اهمیت بالای 60 درصد نشان دادند. لذا می توان بیان نمود که رابطه الگوهای نامبرده با دمای سالانه بیش از سایر الگوها بوده است.
پهنه بندی اقلیمی استان هرمزگان با استفاده از روشهای کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناسایی ویژگیهای طبیعی هر منطقه به خصوص آب و هوا می تواند در امر برنامه ریزی و آمایش سرزمین نقش مهمی ایفا نماید و باعث پیشرفت آن گردد. استان هرمزگان در جنوب کشور قرار گرفته و از نظر بارش، ضعیف و دمای هوا نسبتاَ بالا می باشد. در این پژوهش سعی گردیده که برای شناسایی نواحی اقلیمی استان به چند شاخص طبقه بندی سنتی مشهور مانند دمارتن، گورزنیسکی، تورنث ویت، آمبرژه، سلیانینوف، ایوانف و دکتر کریمی پرداخته شود و جایگاه مناطق استان در طبقه بندی سنتی مشخص گردد. روش تحقیق به کار رفته در این مطالعه توصیفی – تحلیلی می باشد داده های مورد نیاز از ایستگاه هواشناسی هفت شهرستان حاجی آباد، میناب، قشم، بندرلنگه، رودان، جاسک و بندرعباس طی سال های 1381 تا 1395 جمع آوری شد. بر اساس محاسبات انجام شده برای تعیین نوع اقلیم استان هرمزگان شاخص دمارتن یک نوع اقلیم و شاخص های گورزنیسکی، تورنث ویت، سلیانینوف، ایوانف و دکتر کریمی دو نوع اقلیم و شاخص آمبرژه چهار نوع اقلیم را برای مناطق مختلف استان نشان می دهد. در بیشتر شاخص ها سه شهرستان میناب، حاجی آباد و رودان دارای اقلیم یکسان و دو شهرستان بندرلنگه و جاسک نیز از نظر اقلیمی دارای شباهت بیشتری هستند.