مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
هنرمند
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
105 - 116
حوزه های تخصصی:
پیوند تنگاتنگ عکّاسی و مدرنیته ی غربی امری انکار ناپذیر است. در واقع، این ابزارِ بیانی را یکی از حاملین اصلی فرهنگ مدرنیستی غرب می دانند. لذا، با توجّه به ارتباط دو سویه ی مدرنیته ی غربی و شرقی و حضورِ بلافاصلِ عکّاسی در دورانِ قاجار، پژوهش حاضر به بررسی نقش این ابزار در مدرنیته ی ایرانی طی دهه های چهل و پنجاه شمسی، دورانی که مدرنیزاسیون به شدّت به ساختار این جامعه ی رو به توسعه تزریق می شد، خواهد پرداخت. لذا، عطف به ریشه یابی مدرنیته ی غربی در چهار تغییر مسیر تفکّر غربی یا همان نیهیلیسم و همچنین ارتباط هستی شناختی دوربین عکّاسی با این چهار تغییرِ مسیرِ حیاتی در سیر تفکّر غربی در حکم چهار نیروی نابود کننده ی نظام های ارزشی دوران پیشامدرن، نگاهی اجمالی به نقاط تلاقی چهار اصل فوق و گفتمانِ غالبِ " بازگشت به اصل " در دوره ی مورد نظر، با توسّل به ژانر عکّاسی خانوادگی و عکّاسی هنری و به شیوه ای استقرایی و تاریخ مدارانه، صورت خواهد گرفت. از این حیث، با توجّه به نقش کم رنگ عکّاسی در فرآیند مدرنیته ی ایرانی، فقدان تجربه نیهیلیسم مدرن و متعاقباً عدم حصول فرهنگ مدرنیستی در مدرنیته ی ایرانی، شاهد فقدان تجربه ی جامعه ای مدرن در ایران خواهیم بود.
تبیین جایگاه اجتماعی هنرمندان عصر صفوی بر اساس آرا ء آرنولد هاوزر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
43 - 52
حوزه های تخصصی:
نگارش تاریخ هنر بر مبنای معرفی هنرمندان در دوره صفوی، نشانگر آنست که موقعیت هنرمندان کتاب آرای در مقایسه با ادوار پیشین تغییر کرده است. آرنولد هاوزر از جامعه شناسان هنری معتقد است، که تعالی اجتماعی هنرمند هنگامی رخ می دهد که وی به استعداد ذاتی خویش آگاه باشد و از کارگر ماهر(مقلد از استاد) گذر کند. نقاشان در طول تاریخ هنراسلامی همواره به عنوان صنعتگر ماهر هنرنمایی کرده اند، در اینجا مفروض است که در دوره صفوی در هیأت و مقام هنرمند، جلوه گر شده اند. این نوشتار با استناد به نظریات هاوزر، در پی استخراج مؤلفه های مؤثر بر جایگاه هنرمندان نقاش از منابع مکتوب این دوره است تا بر مبنای آن مؤلفه ها به این سوال پاسخ دهدکه آیا نقاشان عصر صفوی از فردی به عنوان صنعتگرماهر به جایگاه هنرمندی دست یافته اند یا خیر؟ این پژوهش با روش تاریخی تحلیلی، در زمره تحقیقات توسعه ای قرار می گیرد که با استناد به منابع تاریخی و کتابخانه ای انجام شده-است. بر اساس نتایج به دست آمده، مواردی که هاوزر در شکل گیری و تغییر وضعیت هنرمند موثر می داند را به طورکلی می توان با جامعه صفوی انطباق داد. هنرمندان دوره صفوی از استعداد و نبوغ ذاتی خویش آگاه بودند و این خودآگاهی، اعتبار، احترام، شهرت و ثروت را برای آنان به ارمغان می آورد.
نقش رجوع به معیارها در ایده پردازی حُسن محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
57 - 64
حوزه های تخصصی:
مشاهده و ادراک حسن که همان مشاهده غایتها و جلوه های کمال در بستر هر موضوع است، از جمله توانمندی های لازم در سیر ایده پردازی های هنرمندی است که با دیدگاه اسلامی اقدام به هنرآفرینی می کند. پیش از این «تفکر غایت نگر» به عنوان عامل مهم در رسیدن به این توانمندی معرفی شده است؛ اما اندیشیدن تدابیر لازم و طراحی راهکارهایی جهت ساماندهی تفکر هنرمند برای رسیدن به ایده پردازی حسن محور، بدون آگاهی از چگونگی غایت نگر شدن تفکر امکانپذیر نیست. با نظر به مبانی معرفت شناسی اسلامی، عقل کلی نیروی تشخیص حسن از سوء است لذا پژوهش حاضر که از نوع تحقیق بنیادی است با هدف تکمیل بسترهای علمی لازم در حسن محور شدن ایده پردازی هنرمند بر مولفه تعقل متمرکز شده و با بهره مندی از مبانی قرآنی و همچنین آراء علامه طباطبایی با روشهای توصیفی-تحلیلی و استدلالی نحوه سازو کار آن را در غایت نگر و حسن بین شدن تفکر هنرمند مورد پژوهش قرار می دهد. بررسی ها نشان می دهد اساسا حسن محور شدن ایده-های هنرمند مستلزم همراهی تفکر با تعقل است. تعقل هنرمند به معنای رجوع او به معیارهای حق و ارزیابی گزاره ها بر مبنای این معیارهاست و هر گونه تدبیری برای ارتقاء ایده هنرمند به سمت حسن محور شدن ناظر به اصلاح معیارها خواهد بود که حداقل در سه مرحله باید مورد توجه باشد.
بررسی استکمال نفس ملاصدرا در هنر اسلامی
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی ویژگی کمال نفس ملاصدرا در هنر اسلامی و آنچه در این میان بحث انگیز است، چگونگى آن است. هنر یعنی بازآفرینش یا باز نمایانیدن یک عین یا معنا به نحو کمال مطلوب آن؛ هنرمند، پدیده آورنده، خالق و بازآفرین است؛ و به واقع میدانیم که هر آنچه موضوع این آفرینش و خلق است، حقیقتی است که کمال مطلوبی دارد، زیرا عشق الهی را بازنمایانده است. در واقع، هنر تحقق مراتب وجودیِ آدمی است و هنرمند کسی است که با نگرش زیبایی شناختی، جلوه ای از مرتبه وجودیِ خود را در قالب اثر هنری عینیت می بخشد. استکمال نفس از دیدگاه دین و فلسفه امرى پذیرفته شده است؛ نظرگاه ملاصدرا در مورد هنر و کمال نفسانی این بود که: عشق به روی زیبا از جمله اوضاع الهی است که بر آن مصالح و حکمت هایی مترتب است. در فلسفه، علم و عمل را از عوامل استکمال نفس مى شمارند؛ اما پرسش این است که این دو چگونه به استکمال نفس هنر و هنرمند عرفانی مى انجامند؟ افزون بر این آیا ویژگی استکمال نفس پس از خلق اثر هنر عرفانی نیز ادامه مى یابد؟ این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی و مداقه موضوع پرداخته است. در تشریح این نوشتار با هدف پاسخ به پرسشهای مورد بحث ابتدا به تعریف واژگان کلیدی _به عنوان پایه فرضیه موجود_ پرداخته شد، و به صورت کوتاه فرضیه های موجود را درباره تطبیق ویژگی های استکمال نفس از دیدگاه ملاصدرا بر هنر هنرمند اسلامی بررسی گردید و سپس و نتیجه گیری شده است.
راهبردهای گسترش هنر دینی در حکمرانی اسلامی در منظومه فکری مقام معظم رهبری (مدظله العالی)
منبع:
حکمرانی متعالی سال ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۱
55 - 74
حوزه های تخصصی:
در حکمرانی مساله مهم تعیین نقش حاکمیت در قبال پیشرفت اسلامی در موضوعات مختلف است از جمله در موضوع هنر که تاثیر شایان توجه ای در فرهنگ جامعه ایفا می نماید. بنابراین پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این پرسش تدوین یافته که راهبردهای گسترش هنر دینی در حکمرانی اسلامی در منظومه فکری رهبری انقلاب چگونه است؟ پژوهش از نظر نوع کاربردی و در گردآوری اطلاعات با استفاده از روش تحقیق کتابخانه ای و اسنادی عمدتاً با مراجعه به متن فرمایشات مقام معظم رهبری انجام؛ و در تجزیه وتحلیل داده ها از روش تکاملی بهره گیری شده است. یافته های به دست آمده درسه نظم کلی جهت دست یابی به هنر دینی در حکمرانی اسلامی به این شرح بیان شده است: مبانی و اصول ، اهداف و نظام مدیریت راهبردی. برای چگونگی رسیدن به اهداف از مبانی بوسیله مدیریت راهبردی ، ابتدا ظرفیت شناسی و آسیب شناسی انجام شده، سپس پیشران های حرکت برای ایجاد تغییر مشخص گردیده و بالاخره به پشتوانه ظرفیت شناسی و آسیب شناسی در مرحله اول، و تشخیص پیشران ها در مرحله دوم، به اتخاذ راهبردهایی که جامعه هنری را به نتایج مورد انتظار منتهی می نماید، اشاره شده است.
بررسی تکنیک و محتوای آثار هنری شهدا و ایثارگران؛ با مطالعه 60 اثر از موزه شهدای تبریز
منبع:
شاهد اندیشه دوره ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸)
93 - 121
حوزه های تخصصی:
آثار هنری خلق شده توسط شهدا و ایثارگران در دوره دفاع مقدس به عنوان اسناد با ارزش موزه ای نگاهی ویژه می طلبید تا مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. مقاله پیش رو، با هدف مطالعه میان موردی 60 اثر از آثار هنری موزه شهدای تبریز با رویکرد علمی، تخصصی و هنری در نظر دارد با بررسی نحوه شکل گیری این آثار به تبیین ارزش ها و مفاهیم نقوش آن بپردازد و میزان تأثیرگذاری شرایط جنگ بر نوع و کیفیت آثار خلق شده را از طریق بررسی تکنیک و محتوای آن مورد تحلیل قرار دهد. مقاله با روش تحقیق مطالعه موردی (توصیفی و تحلیل محتوا)، کتابخانه ای و ابزار مشاهده عمیق در میدان صورت گرفته است. با تحلیل محتوای آثار مذکور مشخص شد که آثار با ارزش های مادی معنوی در مضامین متنوع ارزشی، اعتقادی، فرهنگی، ملی و تاریخی، اسنادی و اجتماعی هویت یافته و ضروری است شرایط مطلوب نگهداری هر یک از آثار مهیّا گردد.