مطالب مرتبط با کلیدواژه

داستان پردازی


۲۱.

نقش محوری شخصیت مجنون در داستان غنایی لیلی و مجنون

کلیدواژه‌ها: خمسه نظامی مجنون داستان پردازی شخصیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۱۵۷
مجنون از شاخص ترین چهره های این داستان غنایی است که نقش،کنش،گری دارد یا به تعبیر گریماس کنش گر در این داستان باز یابی شده است که عبارتند از 1_ فرستنده، 2_ پذیرنده 3_ فاعل 4_ هدف 5_ یاری گر 6_ باز دارنده بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق در داستان لیلی،و مجنون فرستنده عشق است که مفهومی انتزاعی دارد نه یک شخصیت عینی پذیرنده لیلی و مجنون و فاعل مجنون می باشد هدف، رسیدن لیلی و مجنون به یکدیگر است و یاری،گر خویشان و اطرافیان و پدر مجنون می باشد و کنش،گر و مانع و باز دارنده پدر لیلی است و سپس ابن سلام که در داستان نقش رقیب را ایفا می کند بیش از هر کس و هر چیز مجنون فاعلیت دارد و.نقشی برجسته و کنش گر او عاشق است و از جان نمی هراسد و آن چنان در محبوب خویش غرق می گردد که سر به بیابان می گذارد و همدم حیوانات و وحوش می گردد مجنون فاعل لست و.نقشی کلیدی دارد و.کنش های او در طول داستان مبین نقش پر رنگ و اساسی او در این داستان است در این جستار به اجمال سعی شده است به بیان روابط لیلی و مجنون و شخصیت داستان "" مجنون "" پرداخته شود که محوری ترین بحث عشق را در این منظومه به تصویر می کشد مجنون خواهان خود لیلی ست فارغ از ظاهر و چهره ی او اگر چه دیگران مجنون را از این خواستن منع می کنند
۲۲.

بررسی تطبیقی شیوه بیان داستان های قرآنی در مثنوی معنوی و تفسیر کمبریج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قصص قرآنی داستان پردازی مثنوی تفسیر کمبریج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۱۰۲
«مثنوی معنوی» حاصل تطور و سیر قصه ها در طول زمان است. این قصه ها راه شناخت ورود به دنیای مولانا و آشناشدن با خلاقیت وی در عرصه داستان پردازی است. «تفسیر کمبریج» نیز از تفاسیر مهمی است که مخصوصاً از جنبه ادبی اهمیت دارد و دارای داستان هایی است که به اقتضای مطلب در جای جای کتاب پراکنده اند. این داستان ها در «مثنوی معنوی» و «تفسیر کمبریج» می توانند از دیدگاه های مختلف مورد بررسی قرار بگیرند. در این تحقیق، مقایسه ای تطبیقی میان داستان های «مثنوی معنوی» و «تفسیر کمبریج» انجام شده است. در این امر که نوعی خوانش ارتباطی است، ارتباط دو متن را به یکدیگر آشکار می کند.
۲۳.

بررسی تطبیقی عنصر داستان گریزی در ژرف ساخت روایت داستان های مثنوی معنوی و قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان پردازی داستان گریزی ساختارشکنی قصه های قرآن داستان های مثنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۱۵۳
در این مقاله کوشیده شده است با نگاهی تطبیقی و متفاوت از آنچه همواره درباره چگونگی داستان پردازی در مثنوی مورد بحث بوده، وجه اشتراک آن را درزمینه داستان پردازی با قرآن کریم نشان داده شود. در پژوهش پیش رو بر آنیم اگرچه قرآن کریم و مثنوی معنوی متونی هستند که از داستان پردازی بهره می برند، در عین حال، داستان گریزند و برپایه همین عنصرِ داستان گریزی، روایت داستان را شکل می دهند و مخاطب را به غرض راستین سخن، رهنمون می شوند. پاسخ به این پرسش که چگونه ممکن است داستان پردازی در عین داستان گریزی تحقّق یابد، به عواملی، از قبیل ساختار وحی، ایدئالیسم اخلاقی، بهره گیری متفاوت از تخیّل در پرداخت داستان، حقیقت و مجاز زبان و هدف داستان گویی در این دو متن، بستگی دارد. با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، این نتیجه به دست آمده است که اسنادهای مجازی در قرآن و مثنوی، با فراتر رفتن از زمینه های تخیّلیِ تشبیهی یا استعاری یا حتّی جاندارانگاری مرسوم، عادت ستیزی ها و ساختارشکنی در روایت داستان را تقویت می کنند و درنهایت، به داستان گریز بودن این دو متن یاری می رسانند. همچنین تفاوت هدف داستان گویی در قرآن و مثنوی، باعث می شود این دو متن، با گرایش به عدم بیان جزئیات دقیق و عدم زمینه سازی هایی که با طبیعت روایت گری و نیز کنش ها و واکنش های شخصیّت های داستانی، سازگاری دارند، به داستان پردازی اقدام کنند و در پیوند با دیگر عوامل یادشده، ژرف ساخت داستان گریزی را رقم زنند و خلاف عادت خوانش مخاطب را در پی داشته باشند.
۲۴.

نوآوری در حکایت های تفسیر کشف الاسرار و عدة الابرار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کشف الاسرار میبدی داستان پردازی نوآوری قصه حکایت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۱
کشف الاسرار افزون بر بُعد تفسیری و عرفانی در میان آثار صوفیانه ازنظر ادبی، روایی و هنری از جایگاه ویژه ای برخوردار است. کاربرد گسترده حکایت ها به همراه اظهارنظرهایی - کلی و مبالغه آمیز - درباب داستان پردازی میبدی لزوم پژوهش های دقیق و درخور استناد را یادآور می شود. در این راستا و در پاسخ به مسئله اصلی پژوهش که چگونگی نوآوری و خلاقیت میبدی در داستان پردازی است، به شیوه توصیفی-تحلیلی و به کمک جدول ها و نمودارها به بررسی ویژگی قصه ها و عناصر غالب داستانی در نوبت سوم جلدهای پنجم و ششم کشف الاسرار پرداخته ایم. ظرافت ها و جوانه های این نوآوری در سده ششم چشم اندازی دقیق تر، واقعی تر و اصیل تر از جایگاه، کارکرد و تحول قصه به دست می دهد. نمونه هایی از حضور شخصیت های متعدد، پویا، شخصیت پردازی باورپذیر، حضور مؤثر زنان، کاربرد حدیث نفس و انواع تک گویی، بیان لحن و حالت شخصیت ها در گفت وگو، زاویه دید اول شخص و گاه تغییر زاویه دید، پرداختن به جزئیات صحنه، پیرنگ نسبتاً پیچیده و قوی، پایان پیش بینی نشده، تعدد درون مایه در یک حکایت و کاربرد شیوه داستان در داستان خلاقیت میبدی را در روایت نشان می دهد. در 4 حکایت از 42 حکایت، پرداخت دقیق، عناصر داستانی قصه ها را به ساختار داستان کوتاه نزدیک می کند. ظرافت ها و نوآوری های هوشمندانه میبدی در زمینه ای از عشق و ایمان به حقیقت مانندی قصه ها و همراهی و همدلی خواننده در کشف الاسرار می انجامد.