مطالب مرتبط با کلیدواژه

تئاتر ابزورد


۱.

جلوه های ساختاری و مضمونی تئاتر ابزورد در نمایشنامه های بهمن فرسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهمن فرسی تئاتر ابزورد تئاتر روایی درام نو ساختار و مضمون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۵ تعداد دانلود : ۲۸۸
پژوهش حاضر با تأکید بر جلوه های ساختاری و مضمونی تئاتر ابزورد به مثابه شکل نوینی از پردازش نمایشی، مجموعه ای از اصول نمایشی وام گرفته از این تئاتر، در نمایشنامه های دهه چهل بهمن فرسی را مطالعه می کند. یکی از این اصول، درک نوین فرسی از مقوله کنش دراماتیک است که به نوعی، عامل اصلی انتقال مفاهیم مورد نظر نویسنده به شمار می رود. فرسی در این روش، متأثر از تئاتر ابزورد، نقش رویدادهای بیرونی نمایش و پیرنگ علی ومعلولی رایج در تئاتر سنتی را کنار گذاشته و لایه های فکری و عقیدتی نمایش را تقویت کرده است. طرح مدور نمایش ها، پیچیدگی و نمایش مورب شخصیت ها و مواضع فلسفی- عقیدتی آنان، تصاویر شاعرانه، گسترش و غلبه لایه کلامی نمایش بر لایه کنشی و پایان باز نمایش- که در آن خبری از گره گشایی نیست- رویکردهای نوآورانه ای هستند که در نمایشنامه های فرسی به کار گرفته شده اند که این خود نشان دهنده تأثیرپذیری بارز فرسی از این مکتب هنری و نمایشی است. مسئله اصلی این پژوهش، کشف و شناسایی حدود تأثیرهایی است که این گونه متفاوت نمایشی بر نمایشنامه های بهمن فرسی داشته است.
۲.

تأثیر متقابل ادبیات داستانی مدرن و تئاتر اَبزورد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات مدرن تئاتر ابزورد مقایسه تطبیقی ساموئل بکت مارگریت دوراس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱ تعداد دانلود : ۱۵۴
در این مقاله قصد داریم با تأکید بر جلوه های ساختاری تئاتر اَبزورد، بهمثابه شکل نوینی از پردازش نمایشی در نیمه نخست قرن بیستم، تحولات وسیع زبان ادبی را در این گونه تئاتری تحلیل و نقش آن را در روند تکوین ادبیات داستانی پس از خود بررسی کنیم. مسئله اصلی این تحقیق کشف و شناسایی حدود تأثیرات متقابلی است که میان این گونه متفاوت نمایشی و اَشکالی از ادبیات داستانی مدرن پس از دهه شصت میلادی، نظیر رمان نو، نمایان شد. اگر بتوان پذیرفت که تئاتر اَبزورد در حد فاصل جریانات ادبی مدرن و پَسامدرن رواج یافت، سؤال عمده این است که تا چه حد بر اَشکال رماننویسی پس از خود تأثیر گذاشته است؟ در تحقیق حاضر درصدد آنیم که با الهام از آموزه های ساختگراییِ تکوینی، الگوی روششناسانه مناسبی برای سنجش کیفی هرنوع تأثیر متقابل میان درام اَبزورد و رمان نو تعریف کنیم. بهاین منظور، جامعهای از نویسندگان مطرح در هردو گونه ادبی و نمایشی مذکور را انتخاب کرده و شاخصهای سبکشناسانهای از آثار آنها را مد نظر قرار دادهایم. در این مقایسه تطبیقی، بهویژه با تمرکز بر کیفیاتی از نمایشنامه های ساموئل بِکِت و رمانهای مارگریت دوراس، نشان داده میشود که تاچه اندازه میتوان با شاخصهایی مشترک بهشکل یا محتوای آثار مذکور توجه نشان داد. سبکگریزی، شیءگرایی، انسانگرایی و علمگرایی از مهمترین معیارهای این سنجش تطبیقی بهشمار میرود و با شواهدی که از متون مختلف ارائه شده است، ثابت میشود که تئاتر اَبزورد تأثیرات صرفاً ادبی برروند تحول رمان نو نگذاشته است، بلکه باید گفت که جنبه های «تئاتریِ» درام اَبزورد نیز در زبان ادبی پس از دهه شصت میلادی نفوذ کرده است؛ روندی که میتوان آنرا بهنوعی «اجراییشدنِ» ادبیات تلقی کرد.