مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
روان درمانی مثبت نگر
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۵۰
191 - 204
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر توانمندسازی روانشناختی و دلبستگی شغلی معلمان در تدریس آنلاین بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. در این پژوهش از روش نمونه گیری غیر تصادفی هدفمند استفاده شد. داده ها از طریق پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر (1995)و دلبستگی شغلی ادواردز و کلیپاتریک (1984)جمع آوری گردید. آزمودنی های گروه های آزمایشی به مدت 8 جلسه و هفته ای دو بار و هر جلسه به مدت 90 دقیقه تحت درمان روان درمانی مثبت نگر قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 انجام گرفت.در تحلیل توصیفی از میانگین، انحراف معیار، جداول و در آمار استنباطی با رعایت پیش فرض ها از تحلیل کوواریانس استفاده گردید. نتایج نشان داد روان درمانی مثبت نگر بر توانمندسازی روانشناختی و مولفه های آن (احساس معنی داری، احساس شایستگی، احساس داشتن حق انتخاب، احساس مؤثر بودن و احساس مشارکت با دیگران) و دلبستگی شغلی معلمان در تدریس آنلاین تاثیر دارد.
اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر نشخوار ذهنی و نگرش های ناکارآمد مادران پس از زایمان فرزند نخست
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم شهریور ۱۴۰۱ شماره ۵۱
215 - 233
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف اثر بخشی روان درمانی مثبت نگر بر نشخوار ذهنی و نگرش های ناکارامد در مادران پس از زایمان فرزند نخست مراجعه کننده به مراکز جامع سلامت شهری اردبیل سال 1400 انجام شده است.این پژوهش از نظر هدف کاربردی، ازنظر روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. ابزار جمع آوری اطلاعات: پرسشنامه های استاندارد نشخوار ذهنی هوکسما و مارو (1991) و نگرش های ناکارامد بک (1983) می باشد. آزمودنی های گروه های آزمایشی به مدت 8 جلسه و هر جلسه به مدت 70 دقیقه تحت درمان روان درمانی مثبت نگر قرار گرفتند. در آمار استنباطی با رعایت مفروضه ها و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 از تحلیل کوواریانس آنکووا و مانکوا استفاده گردید. یافته ها نشان داد که روان درمانی مثبت نگر بر نشخوار ذهنی و مولفه های (بروز دادن، در فکر فرو رفتن ،افسردگی) تاثیر دارد .همچنین روان درمانی مثبت نگر بر نگرش های ناکارامد و مولفه های (کمال طلبی، نیاز به تایید، نیاز به راضی کردن دیگران و آسیب پذیری) مادران تاثیر دارد.
اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر بهزیستی ذهنی زنان مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر بهزیستی ذهنی زنان مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک انجام شد. روش: پژوهش حاضر از از نوع نیمه تجربی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. تمامی زنان مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک عضو انجمن حمایت از بیماران مبتلا به لوپوس شهر تهران در نیمه دوم سال 1397، جامعه آماری این مطالعه را تشکیل دادند. نمونه 40 بیمار بودند که به شیوه هدفمند انتخاب شدند و با تخصیص تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. سنجش میزان بهزیستی ذهنی بیماران با استفاده از پرسشنامه بهزیستی ذهنی مولوی و همکاران (1389) در مراحل پیش آزمون و پس آزمون انجام شد. جلسات روان درمانی مثبت نگر برای آزمودنی های گروه آزمایش در 8 جلسه 120 دقیقه ای اجرا شد، در حالی که گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری (ANCOVA) با بهره گیری از نرم افزار SPSS24 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش اثربخشی روان درمانی مثبت نگر در بهبود بهزیستی ذهنی بیماران گروه تحت مداخله را مورد تایید قرار داد (44/50= F ، 01/0 p < (. نتیجه گیری: با توجه به این نتایج، به نظر می رسد روان درمانی مثبت نگر احتمالا گزینه مداخله ای مناسبی جهت ارتقای سلامت روان بیماران مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک باشد.
تأثیر برنامه روان درمانی مثبت نگر بر بخشش و جهت گیری های شادکامی در مادران نوجوانان کم شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر برنامه روان درمانی مثبت نگر بر بخشش و جهت گیری های شادکامی در مادران نوجوانان کم شنوا بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران نوجوانان کم شنوای شهر کاشان در سال 1400 می شد که با روش نمونه گیری دردَسترس از مدرسه ناشنوایان باغچه بان انتخاب شدند. از بین آنها 30 نفر به صورت تصادفی، انتخاب و در یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل 15نفری جایگزین شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه گرایش به بخشش هارتلند (2005) و جهت گیری شادکامی پترسون (2006) جمع آوری شد. جلسات برنامه روان درمانی مثبت نگر در 10 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای 2 جلسه برای گروه آزمایش برگزار شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد مداخله باعث افزایش معنادار بخشش و جهت گیری های شادکامی در گروه آزمایش شد (0001/0P<). براساس یافته های این پژوهش، برنامه روان درمانی مثبت نگر در بهبود بخشش و جهت گیری شادکامی مادران نوجوانان کم شنوا مؤثر بود؛ بنابراین، از این برنامه درمانی می توان برای ارتقای سلامت روان آنها استفاده کرد.
اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر همجوشی شناختی و خوددلسوزی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۸
215 - 224
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر همجوشی شناختی و خوددلسوزی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو انجام گرفت. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران مبتلا به دیابت نوع دو شهرستان شهرضا در فصل تابستان سال 1400 بود. در این پژوهش تعداد 34 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند. گروه آزمایش مداخله روان درمانی مثبت نگر را طی دو و نیم ماه در 8 جلسه 75 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه همجوشی شناختی (گیلاندرز و همکاران، 2014) و پرسشنامه خوددلسوزی (نف، 2003) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که روان درمانی مثبت نگر بر همجوشی شناختی و خوددلسوزی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو تأثیر معنادار دارد (p<0/001). بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که روان درمانی مثبت نگر با بهره گیری از فنونی همانند چشم انداز مثبت به زندگی و آموزش خوش بینی و امید به آینده می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت کاهش همجوشی شناختی و بهبود خوددلسوزی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر رضایت از تصویر تن و شادکامی در دختران نوجوان ناراضی از تصویر تن(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر رضایت از تصویر تن و شادکامی در دختران نوجوان ناراضی از تصویر تن بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری بود. از بین دختران نوجوان ناراضی از تصویر تن نمونه ای به حجم 30 نفر به روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش (روان درمانی مثبت نگر) و گواه به صورت تصادفی ساده جایگزین شدند. (15 نفر در هر گروه). پس از ارزیابی، 30 نفر از دختران نوجوان ناراضی از تصویر تن که نمره پایین تر نمره برش پرسشنامه رضایت از تصویرتن را کسب نمودند و شرایط لازم را داشتند، شناسایی و سپس در دو گروه 15 نفری، یک گروه آزمایشی و یک گروه گواه اختصاص یافتند. سپس 8 جلسه 90 دقیقه ای روان درمانی مثبت نگر سلیگمن (2006) در گروه آزمایش به صورت حضوری و با رعایت پروتکل های بهداشتی انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه شادکامی (آرگایل و همکاران، 1989) و مقیاس رضایت از تصویرتن (سوئوتو و گارسیا، 2002) جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با نرم افزار SPSS-22 انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که در مراحل پس آزمون و پیگیری، روان درمانی مثبت نگر بر رضایت از تصویر تن (86/49=F، 001/0>P) و شادکامی (53/13=F، 001/0>P) اثربخش بودند و در مراحل پس آزمون و پیگیری، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر رضایت از تصویر تن و شادکامی اثربخش بودند و در سایر موارد تفاوت معنی داری مشاهده نشد. نتیجه گیری: به طور کلی با توجه به نتایج پژوهش، احتمالاً بتوان از روان درمانی مثبت نگر و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در بهبود مسائل روان شناختی دختران نوجوان استفاده نمود.
اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر امید به زندگی و بهزیستی روان شناختی زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵ (پیاپی ۱۴) مجموعه مقالات حوزه زنان
35 - 54
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر امید به زندگی و بهزیستی روان شناختی، زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران زن 20 تا ۴۵ سال مبتلا به سرطان پستان که با توجه به معاینات بالینی و آزمایشگاهی توسط متخصص، تشخیص قطعی بیماری سرطان پستان دریافت کردند، بود. از این بین تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (روان درمانی مثبت گرا) و گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند (15 نفر در هر گروه). سپس گروه آزمایش در 10جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای یک جلسه) با روش های روان درمانی مثبت گرا براساس پروتکل سلیگمن (2006) تحت درمان قرار گرفتند و گروه لیست انتظار تا پایان پیگیری تحت هیچ گونه مداخله ای قرار نگرفت. داده ها با کمک پرسشنامه های امید به زندگی اسنایدر (2000) و پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (1989) جمع آوری و از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار SPSS-22 تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که روان درمانی مثبت گرا بر امید به زندگی (35/36=F، 001/0>P) و بهزیستی روان شناختی (54/13=F، 001/0>P) زنان مبتلا به سرطان پستان اثربخش است. نتیجه گیری: در نتیجه، متخصصان سلامت می توانند از هر این روش در کنار سایر روش های درمانی برای بهبود امید به زندگی، بهزیستی روان شناختی گروه های آسیب پذیر از جمله مبتلایان به سرطان پستان استفاده کنند.
مقایسه اثربخشی بسته های آموزش مثبت نگر، تاب آوری و ذهن آگاهی بر بهزیستی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸۳)
۱۵۲-۱۴۱
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش روان درمانی مثبت نگر، تاب آوری پنسیلوانیا و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهزیستی تحصیلی دانش آموزان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل با پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر سال سوم دوره متوسطه اول مدارس دولتی شهرستان شهرکرد در سال تحصیلی 1400-1399 بود که با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس، 60 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در چهار گروه آزمایش و گواه (هرکدام 15 نفر) جایگزین و هر یک از گروه های آزمایش، طی 6 جلسه، هر هفته دو بار، تحت آموزش برنامه های روان درمانی مثبت نگر (سلیگمن و همکاران، 2013)، تاب آوری پنسیلوانیا (سلیگمن و همکاران، 2009) و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (سگال و همکاران، 2012) قرار گرفتند و گروه گواه مداخله ای دریافت ننمود. ابزار پژوهش، پرسشنامه بهزیستی تحصیلی (AWBQ) تومینین-سوینی و همکاران (2012) بود و برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. نتایج حاکی از تأثیر معنی دار آموزش برنامه مثبت نگر، تاب آوری و ذهن آگاهی بر بهزیستی تحصیلی بر مقیاس های ارزش مدرسه (558/20 = F)، فرسودگی نسبت به مدرسه (52/29 =F)، رضایت مندی تحصیلی (403/11 =F)، درآمیزی با تکالیف مدرسه (608/8 =F) و ثبات این برنامه ها در اثرگذاری، در مرحله پیگیری بود (05/0=>P) ولی تفاوت معناداری بین سه نوع مداخله در مقایسه با همدیگر وجود نداشت. نتایج نشان می دهد هر سه مداخله با تغذیه منابع مقابله ای و تقویت پرطاقتی و سرمایه روان شناختی یادگیرندگان، در تقویت انگیزه، پیشرفت و بهزیستی تحصیلی آن ها مؤثر واقع می شود.
اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر ناگویی هیجانی و افکار منفی تکرارشونده در بیماران قلبی- عروقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
7 - 20
حوزه های تخصصی:
مقدمه: باتوجه به نقش مشکلات روان شناختی در ابتلا و عود بیماری قلبی -عروقی در افراد، ضروری است تا ضمن شناسایی این عوامل، نسبت به درمان آنها اقدام نمود . پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر ناگویی هیجانی و افکار منفی تکرارشونده در بیماران قلبی -عروقی انجام شد . روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی، طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران قلبی - عروقی مراجعه کننده به بیمارستان قلب امام رضا (ع) شهر مشهد در سال 1400 بودند. از بین آنها 30 نفر (14 مرد و 16 زن) به روش نمونه گیری هدفمند، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر)، گمارده شدند. افراد گروه آزمایش، روان درمان مبتنی بر دیدگاه روانشناسی مثبت نگر را در 6 جلسه، 60 دقیقه ای به صورت انفرادی، دریافت کردند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های آلکسی تیمیا تورنتو - 20 (بگبی و همکاران، 1994) و افکار منفی تکرارشونده (مک اوی و همکاران، 2010)، استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مکرر، تحلیل شد. یافته ها: باتوجه به نتایج پژوهش، در نمره های متغیر نارسایی هیجانی و مؤلفه های آن شامل؛ دشواری در شناسایی احساسات، دشواری در توصیف احساسات و تفکر عینی و متغیر افکار منفی تکرار شونده، با توجه به اثر اصلی مراحل زمانی، اثر اصلی مداخله روان درمانی و همچنین اثر تعاملی مراحل زمانی با مداخله روان درمانی، تفاوت معناداری مشاهده شد (01/0>P) . نتیجه گیری: روان درمانی مثبت نگر بر کاهش ناگویی هیجانی و افکار منفی تکرار شونده در بیماران قلبی - عروقی دارای اثربخشی و کارایی بود.
مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت نگر و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، بر انعطاف پذیری شناختی، تحمل پریشانی و توانمندی های منش زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۳
125 - 145
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت نگر و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، بر انعطاف پذیری شناختی، تحمل پریشانی و توانمندی های منش زنان مطلقه انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل همه زنان مطلقه شهر دامغان در سال 1399 بودند که از میان آنان 45 نفر انتخاب شدند و به طور تصادفی در یک گروه کنترل و دو گروه آزمایش (تعداد هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس تحمل پریشانی، پرسش نامه انعطاف پذیری شناختی، توانمندی های منش، پروتکل درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و پروتکل روان درمانی مثبت نگر استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده گردید. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد گروه روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد نسبت به گروه روان درمانی مثبت نگر در تمام مؤلفه های انعطاف پذیری شناختی، به طور معنی داری نمرات بالاتری کسب کردند (01/0>P). همچنین نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد گروه روان درمانی مثبت نگر نسبت به درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در متغیرهای تحمل پریشانی و توانمندی های منش به طور معنی داری نمرات بالاتری کسب کردند (01/0 >P). با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان گفت روش های روان درمانی مثبت گرا و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، نقش مهمی در ارتقای سلامت روان زنان مطلقه دارند.
اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر بهزیستی روان شناختی، تاب آوری و معنای زندگی مادران کودک کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ مرداد ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۸۶)
۱۷۲-۱۶۱
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر بهزیستی روان شناختی، تاب آوری و معنای زندگی مادران کودک کم توان ذهنی بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری در این پژوهش کلیه مادران دارای فرزند کم توان ذهنی در مرکز توان بخشی ساعی نور شهرستان ساوه در سال 1401 بودند که از بین آنان تعداد 24 نفر، 12 نفر در گروه گواه و 12 در گروه آزمایش از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه جایگذاری شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های ویژگی های جمعیت شناختی، بهزیستی روان شناختی ریف (PWB، 1989)، پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (CD_RSC، 2003)، پرسشنامه معنای زندگی استگر و همکاران MLQ)، 2006) استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون کوواریانس چندمتغیره (مانکوا) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون بهزیستی روان شناختی، تاب آوری و معنای زندگی در دو گروه. آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود داشت در نتیجه، روان درمانی مثبت نگر می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر مادران کودک کم توان ذهنی مورد توجه قرار داده شود.
اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر تبعیت از درمان و هموگلوبین گلیکوزیله در بیماران زن مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
370 - 382
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر تبعیت از درمان و هموگلوبین گلیکوزیله در بیماران زن مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش پژوهش: این مطالعه از نوع نیمه تجربی باطر پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. 30 نفر از زنان مبتلا به دیابت نوع دو که از دی ماه تا اردیبهشت 1399 مراجعه کننده به انجمن دیابت ایران واقع در استان تهران با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. سپس به صورت تصادفی در گروه آزمایش (تحت روان درمانی مثبت نگر) (n=15) و گروه گواه (n=15) گمارده شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات مقیاس تبعیت از درمان (موریسکی، انگ و وود، 2008) و سنجش هموگلوبین گلیکوزیله در سه مرحله خط پایه، پس از مداخله و پیگیری سه ماهه جمع آوری شدند. ساختار جلسات روان درمانی مثبت نگر بر اساس مداخله گروهی روان درمانی مثبت نگر سلیگمن (2006) در هشت جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر چند متغیری انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که در گروه تحت روان درمانی مثبت نگر، میانگین نمره تبعیت از درمان به طرز معناداری بالاتر از گروه گواه است (16/511=F، 001/0>P). به علاوه، زنان مبتلا به دیابت گروه آزمایش در میانگین نمره هموگلوبین گلیکوزیله در مقایسه با گروه گواه به نحو قابل توجهی کاهش پیدا کردند (50/389=F، 001/0>P). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که روان درمانی مثبت نگر می تواند در بهبود تبعیت از درمان و کاهش هموگلوبین گلیکوزیله در زنان مبتلا به دیابت نوع دو موثر باشد.
مقایسه اثربخشی مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم با روان درمانی مثبت نگر بر خودشفقتی و همجوشی شناختی مادران دارای کودک طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
158 - 181
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم با روان درمانی مثبت نگر بر خودشفقتی و همجوشی شناختی مادران دارای کودک طیف اوتیسم بود. روش پژوهش : روش پژوهش نیمه آزمایشی (سه گروهی- سه مرحله ای) و جامعه آماری شامل تمام مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم مراجعه کننده به مراکز اوتیسم در شهر اصفهان در تیرماه سال 1401 بود که به روش هدفمند در هر گروه 20 نفر قرار گرفتند. داده ها در هر سه مرحله به وسیله پرسشنامه خودشفقتی نف (۲۰۰۳) و مقیاس همجوشی شناختی گیلاندرز و همکاران (2014) گرداوری شدند. بسته ی روان درمانی مثبت نگر رشید و سلیگمن (2013) در طی 8 جلسه 90 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اول و بسته ی مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم به صورت 9 جلسه 90 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش دوم اجرا گردید. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که هر دو بسته مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم و روان درمانی مثبت نگر باعث کاهش همجوشی شناختی و افزایش خودشفقتی مادران دارای کودک طیف اوتیسم شده است و این اثربخشی در طول مرحله پیگیری نیز پایدار بوده است (05/0≥p). نتایج آزمون تعقیبی بونفرنی نشان داد که بین اثربخشی دو بسته مداخله درمانی در هیچ کدام از متغیرهای پژوهش تفاوت معناداری وجود ندارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش روانشناسان می توانند از هر دو مداخله برای افزایش آگاهی مادران دارای کودک طیف اوتیسم در خصوص معنا و هیجانات مثبت در راستای کاهش همجوشی شناختی و افزایش شفقت به خود استفاده نمایند.
اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر سرمایه روان شناختی و شایستگی اجتماعی زنان متاهل فاقد فرزند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۱
119 - 127
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر سرمایه روان شناختی و شایستگی اجتماعی زنان متاهل فاقد فرزند انجام گرفت. این پژوهش با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه انجام شد. دوره پیگیری نیز در این پژوهش دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان متاهل فاقد فرزند شهر اصفهان در سه ماهه بهار سال 1401 بود. در این پژوهش تعداد 35 زن متاهل فاقد فرزند با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند (18 زن در گروه آزمایش و 17 زن در گروه گواه). زنان حاضر در گروه آزمایش روان درمانی مثبت نگر را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه سرمایه روان شناختی (لوتانز و اولیو، 2007) و پرسشنامه شایستگی اجتماعی (فلنر و همکاران، ۱۹۹۰) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرنی با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که روان درمانی مثبت نگر بر سرمایه روان شناختی (0001>P؛ 64/0=Eta؛ 96/58=F) و شایستگی اجتماعی (0001>P؛ 51/0=Eta؛ 39/34=F) زنان متاهل فاقد فرزند تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که روان درمانی مثبت نگر با بهره گیری از فنونی همانند چشم انداز مثبت به زندگی، آموزش خوش بینی و امید به آینده به عنوان یک روش کارآمد می تواند جهت بهبود سرمایه روان شناختی و شایستگی اجتماعی زنان متاهل فاقد فرزند مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر خودکارآمدی اجتماعی، کنترل عواطف و سرزندگی ذهنی در نوجوانان بزهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی مثبت سال ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
103 - 124
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر خودکارآمدی اجتماعی، کنترل عواطف و سرزندگی ذهنی در نوجوانان بزهکار انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با پیگیری و گروه کنترل بود. نمونه پژوهش شامل 30 نوجوان بزهکار 16 تا 20 سال کانون اصلاح و تربیت شهر نکا بود که به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خودکارآمدی اجتماعی نوجوانان، مقیاس کنترل عواطف و مقیاس سرزندگی ذهنی نوجوانان بود. برنامه روان درمانی مثبت نگر به صورت هفتگی طی 8 جلسه دو ساعته به گروه آزمایشی، آموزش داده شد. پس از پایان جلسات، پس آزمون و 3 ماه بعد از آن پیگیری اجرا شد. نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان دادند برنامه روان درمان گری مثبت نگر بر خودکارآمدی اجتماعی، کنترل عواطف و سرزندگی ذهنی نوجوانان بزهکار مؤثر بوده است و این تأثیر تا مرحله پیگیری ادامه داشت. درمجموع، نتایج حاکی از آن است که برنامه روان درمانگری مثبت نگر در افزایش خودکارآمدی اجتماعی، کنترل عواطف و سرزندگی ذهنی نوجوانان بزهکار اثربخش است و این برنامه را می توان در جهت ارتقای کاهش رفتارهای بزهکارانه در نوجوانان استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی بسته آموزشی پذیرش نقش مادری با روان درمانی مثبت نگر گروهی بر شایستگی اجتماعی زنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۴)
806 - 817
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مهم ترین چالش هایی که در زندگی زنان مطرح می شود، مسئله مادر شدن است که می تواند بر سلامت روانی آنان تاثیر گذارد. پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی بسته آموزشی پذیرش نقش مادری با روان درمانی مثبت نگر گروهی بر شایستگی اجتماعی زنان متأهل فاقد فرزند انجام گرفت.
مواد و روش ها: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل بود که 53 زن به عنوان نمونه از جامعه آماری کلیه زنان متاهل فاقد فرزند شهر اصفهان که تمایلی به فرزند آوری نداشتند به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. گروه های آزمایش بسته آموزشی پذیرش نقش مادری و روان درمانی مثبت نگر را دریافت کردند. شرکت کنندگان با استفاده از پرسشنامه شایستگی اجتماعی ارزیابی شدند. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرنی با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یافته ها حاکی از آن بود که بسته آموزشی پذیرش نقش مادری و روان درمانی مثبت نگر هر دو بر شایستگی اجتماعی زنان متأهل فاقد فرزند تأثیر داشت. ولی بر اساس یافته ها اثربخشی بسته آموزش پذیرش نقش مادری نسبت به روان درمانی مثبت نگر گروهی بیشتر بود. این نتایج در مرحله پیگیری نیز پایدار بود.
نتیجه گیری: می توان گفت بسته پذیرش نقش مادری روشی مؤثر برای ارتقای شایستگی اجتماعی زنان متأهل بدون فرزند است. این بسته شامل آمادگی برای مادر شدن، آشنایی با عوامل محیطی تأثیرگذار، بهبود کیفیت زندگی و روابط با همسر، ایجاد حس ارزشمندی و آشنایی با هویت مادری و تغییرات دوران بارداری است؛ بنابراین، می توان نتیجه گرفت که این رویکرد باید برای ارتقای شایستگی اجتماعی زنان متأهلی که در حال آماده شدن برای مادر شدن هستند، مورداستفاده قرار گیرد
تدوین بسته مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم و مقایسه اثربخشی آن با روان درمانی مثبت نگر بر داغ اجتماعی و ناگویی خلقی مادران دارای کودک با اختلال اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در راستای تدوین بسته مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم و مقایسه اثربخشی آن با روان درمانی مثبت نگر بر داغ اجتماعی و ناگویی خلقی مادران دارای کودک با اختلال اتیسم انجام شد. روش این پژوهش، ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی است. در بخش کیفی برای تدوین و اعتبارسنجی بسته از روش تحلیل مضمون قیاسی آتراید استرلینگ (2001) استفاده شد. جامعه پژوهش شامل تمام مقالات مرتبط در زمینه رویکرد انسان سالم و مداخلاتی بود که بر روی مادران دارای کودک با اختلال اتیسم انجام شده بود که تعداد آن به طور هدفمند و براساس ملاک های ورود درمجموع با 52 پژوهش به اشباع نظری رسید؛ همچنین از توافق بین 6 نفر از متخصصان روان شناسی برای تعیین روایی محتوایی استفاده شد که درنهایت، پایایی بین ارزیاب ها 88/0 به دست آمد. نتایج تحلیل مضمون نشان دهنده این بود که 18 مضمون پایه در 8 مضمون سازمان دهنده (رضایت و لذت بردن از زندگی، دوست داشتن مخلوق و خود، فراشناخت، آرامش، شادی، امید، جاری بودن و معنا) به دست آمد و بسته مداخله درمانی براساس فراوانی آنها تدوین شد. روش پژوهش در بخش کمی شامل طرح نیمه آزمایشی سه گروهی- سه مرحله ای بود که درنهایت، در هر گروه با احتساب ریزش آماری 14 نفر قرار گرفتند. جامعه آماری هم در مطالعه پایلوت و هم در بخش مطالعه اصلی نیز شامل کلیه مادران کودکان مبتلا به اختلال اتیسم مراجعه کننده به مراکز اتیسم در سطح شهر اصفهان در تیرماه سال 1401 بود. داده ها در هر سه مرحله با پرسشنامه مقیاس داغ اجتماعی رضایی دهنوی و همکاران (۱۳۸۸)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (20-TAS) گردآوری شد. بسته روان درمانی مثبت نگر رشید و سلیگمن (2013) طی 8 جلسه و بسته مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم طی 9 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد. یافته های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان دهنده آن بود که هر دو بسته مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم و روان درمانی مثبت نگر باعث کاهش داغ اجتماعی و ناگویی خلقی مادران دارای کودک با اختلال اتیسم شده و این اثربخشی در طول زمان ماندگار بوده است (05/0≥p)؛ درنتیجه بین اثربخشی دو بسته مداخله درمانی در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود نداشت و از این مداخلات درمانی برای بهبود داغ اجتماعی و ناگویی خلقی مادران دارای فرزند مبتلا به اتیسم استفاده می شود.