مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
درمان شناختی-رفتاری
حوزه های تخصصی:
اثر بخشی گروه درمانی با رویکرد شناختی-رفتاری بر بهبود کیفیت زندگی معتادان به مواد افیونی تحت درمان نگهدارنده با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مداخلات روانشناختی می تواند به واسطه ایجاد تغییرات جسمانی، روانی و اجتماعی سهم بسزایی در بهبود کیفیت زندگی معتادان به مواد افیونی داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی با رویکرد شناختی رفتاری بر بهبود کیفیت زندگی معتادان به مواد افیونی تحت درمان نگهدارنده با متادون بود. روش: این پژوهش به صورت شبه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری همراه با گروه گواه انجام شده است. آزمودنی های پژوهش شامل 36 نفر از معتادان به مواد افیونی شهر تهران بود که به منظور ترک اعتیاد به مرکز ملی مطالعات اعتیاد مراجعه کرده و تحت درمان نگهدارنده با متادون بودند. روش نمونه گیری قضاوتی بوده و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کیفیت زندگی استفاده شد. درمان شناختی رفتاری طی 8 جلسه بر روی آزمودنی های گروه آزمایش انجام شد و در این فاصله گروه گواه برای انجام مداخله روانشناختی در لیست انتظار قرار گرفت. یافته ها: میانگین نمرات کیفیت زندگی کلی در گروه آزمایش در مرحله پس آزمون تغییر معناداری را نشان داد، اما در مرحله پیگیری تغییر ایجاد شده معنادار نبود. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان گفت که مداخله اخیر در بهبود کیفیت زندگی معتادان به مواد افیونی تحت درمان با متادون در کوتاه مدت اثر بخش بوده اما در طولانی مدت تاثیر چندانی در کیفیت زندگی نداشته است.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری گروهی مدیریت خشم بر مبنای الگوی ریلی و شاپشایر در کاهش پرخاشگری و ارتقای رضایت زناشویی افراد مبتلا به سوء مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی-رفتاری مدیریت خشم بر تغییر پرخاشگری و رضایت زناشویی افراد مبتلا به سوء مصرف مواد بود. این هدف در قالب طرح شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل به مرحله اجرا گذارده شد. در راستای هدف فوق از جامعه مردان مبتلا به سوءمصرف مواد تعداد 12 نفر که میزان بالایی از پرخاشگری را نشان داده بودند به صورت تصادفی انتخاب و نیمی از آنان در گروه آزمایش و نیمی دیگر در گروه کنترل جایگزین شدند. برای اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه پرخاشگری باس و پری و پرسشنامه رضامندی زناشویی اینریچ استفاده شد.
نتایج نشان داد که درمان شناختی-رفتاری گروهی مدیریت خشم باعث کاهش معنادار میزان پرخاشگری و افزایش رضامندی زناشویی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است. مبتنی بر نتایج می توان بیان داشت درمان شناختی-رفتاری گروهی مدیریت خشم در کاهش پرخاشگری و افزایش رضامندی زناشویی افراد مبتلا به سوء مصرف مواد مخدر مؤثر است.
اثر برنامه مداخله ای فراشناختی ولز بر راهبردهای کنترل فکر در معتادین با سوء مصرف مواد
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تاثیر درمان فراشناخت به شیوه گروهی بر راهبردهای کنترل فکر در معتادین مرد تحت درمان با متادون بود. جامعه هدف این مطالعهمراجعین تحت درمان با متادون ماه های بهمن تا اردیبهشت1393 مرکز متادون درمانی طریقت نو شهر تهران بود که از بین آنها 30 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) منتسب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه راهبردهای کنترل فکر ولز و دیویس قبل از آموزش به شیوه فراشناختی و بعد از آن پاسخ دادند. برای بررسی تاثیر آموزش به شیوه ی فراشناختی پیش آزمون و پس آزمون از یکدیگر کسر و میانگین دو گروه آزمایش و کنترل با آزمون t مستقل مقایسه شدند، نتایج نشان داد بین دو گروه در راهبردهای کنترل فکر تفاوت معناداری وجود دارد، و میانگین گروه آزمایش در راهبردهای کنترل فکر پایین تر بود. با توجه به نتایج بدست آمده در رابطه با تفاوت بین دو گروه آزمایش و کنترل در دریافت آموزش مداخله ای فراشناختی بر کنترل فکر معتادین به نظر می رسد این آموزش می تواند بر فراشناخت معتادین و در نتیجه اصلاح راهبردهای کنترل فکر آنها تاثیر گذارد.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر بهزیستی روانشناختی و تحریفات شناختی نوجوانان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۳
107 - 124
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر بهزیستی روانشناختی و تحریفات شناختی نوجوانان شهر اهواز انجام گردید. جامعه ی آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر مشغول به تحصیل در مقطع متوسطه ی اول شهر اهواز در سال تحصیلی 95-96 بود که از این میان 30 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه مساوی آزمایش و گواه تقسیم شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه های تحریف شناختی عبدالله زاده و سالار و بهزیستی روانشناختی ریف هستند. برای گروه آزمایش، 10 جلسه ی 90 دقیقه ای هفتگی برنامه ی درمان شناختی- رفتاری به روش جان بزرگی اجرا شد و گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار استنباطی تحلیل کواریانس چندمتغیری(MANCOVA) و تک متغیری (ANCOVA) استفاده شد. تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار آماری 25-SPSS انجام شد. نتایج MANCOVA و ANCOVA نشان داد که درمان شناختی- رفتاری باعث افزایش بهزیستی روان شناختی نوجوانان در زمینه های پذیرش خود، خودمختاری، تسلط بر محیط، هدف مندی در زندگی، رشد فردی و ارتباط مثبت با دیگران می شود. همچنین، مقایسه ی نتایج پس آزمون گروه آزمایش و گواه نشان داد که استفاده از درمان شناختی- رفتاری سبب کاهش تحریفات روانشناختی نوجوانان شهر اهواز گردید.
تاثیر درمان ذهن آگاهی مثبت محور، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان شناختی-رفتاری بر پرخاشگری و حالات خلقی دانش آموزان دختر افسرده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پرخاشگری (Aggression) و حالات خلقی (Mood states) سطح پایین از زمره مشکلاتی است که دختران دانش آموز افسرده از آن رنج می برند. ازاین رو، پژوهش حاضر باهدف مقایسه تأثیر درمان ذهن آگاهی مثبت محور (Positive Mindfulness Therapy یا PMT)، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (Mindfulness Based Cognitive Therapy یا MBCT) و درمان شناختی-رفتاری (Cognitive Behavioral Therapy یا CBT) بر پرخاشگری و حالات خلقی دانش آموزان دختر افسرده اجرا شد. مواد و روش ها: روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. از 300 دانش آموز دختر مقطع متوسطه اول شهر نائین در سال 1396، 60 نفر به صورت هدفمند مبتنی بر ملاک های ورود و خروج انتخاب و به طور تصادفی در چهار گروه (شاهد، PMT، MBCT و CBT) گمارده شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش پرسشنامه پرخاشگری (Aggression Questionnaire یا AQ) و مقیاس حالات خلقی (Brunel Mood Scale یا BRUMS) استفاده شد. گروه های PMT، MBCT و CBT هر یک به مدت 12 جلسه، تحت درمان قرارگرفته و گروه شاهد هیچ گونه درمانی دریافت ننمود. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس (ANCOVA) تحلیل شد. یافته ها: بر اساس نتایج ANCOVA هر سه نوع درمان نسبت به گروه شاهد تأثیر معناداری بر کاهش پرخاشگری و افزایش حالات خلقی نشان دادند (01/0>p). همچنین اثر PMT در مقایسه با MBCT و CBT بر کاهش پرخاشگری بیشتر بود (01/0>p)، ولی تأثیر سه نوع درمان بر حالات خلقی یکسان بود (05/0<p). نتیجه گیری: با توجه به تأثیر نیرومند تر PMT در مقایسه با دو درمان دیگر در کاهش پرخاشگری و با توجه به تأثیرات برابر سه نوع درمان بر حالات خلقی، استفاده از این درمان ها برای دانش آموزان دختر افسرده پیشنهاد می شود.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر خودکارآمدی و تاب آوری معتادان مراجعه کننده به کمپ های ترک اعتیاد بهشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر خودکارآمدی و تاب آوری معتادان مراجعه کننده به کمپ های ترک اعتیاد بهشهرانجام شد. روش : با توجه به هدف و ماهیت تحقیق، مطالعه حاضر از نظر ساختار پژوهشی شبه آزمایشی (طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه) بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل معتادان مراجعه کننده به کمپ های ترک اعتیاد بهشهر در سال 1396 بود. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از بین جامعه آماری تعداد 30 نفر انتخاب شدند. نمونه ها به تعداد 15 نفر برای گروه آزمایش و تعداد 15 نفر برای گروه گواه به صورت تصادفی ساده جایگزین شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و مقیاس خودکارآمدی شرر (1982) بود. مداخله شامل نه جلسه درمانی بود که به وسیله درمانگر اجرا شد. هر جلسه 90 دقیقه و فاصله زمانی بین جلسات یک هفته به طول انجامید. پس از پایان جلسات گروه درمانی، هر دو گروه ارزیابی شدند. یافته ها: نتایج نشان داد، تفاوت معناداری در ترکیب خطی نمرات خودکارآمدی و تاب آوری با توجه به گروه وجود دارد. مجذور اتا نیز نشان داد که 64 درصد از واریانس متغیر وابسته توسط متغیر گروه بندی (آزمایش و گواه) تعیین می شود. نتیجه گیری: براساس نتایج می توان گفت: درمان شناختی-رفتاری منجر به افزایش خودکارآمدی وتاب آوری معتادان مراجعه کننده به کمپ های ترک اعتیاد بهشهر شده است.
مقایسه اثر بخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برافسردگی و علائم مثبت و منفی در بیماران اختلال دو قطبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی و علائم مثبت و منفی بیماران اختلال دو قطبی انجام پذیرفت. در این پژوهش آزمایشی، که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت، 36 نفر از مراجعه کنندگان به بیمارستانهای اعصاب و روان، که بر اساس ملاک های راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، تشخیص اختلال دو قطبی دریافت می کردند به طور تصادفی به سه گروه 12 نفری تقسیم شدند. گروه اول تحت 10 جلسه درمان شناختی-رفتاری، گروه دوم تحت 12 جلسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند و در لیست انتظار قرار گرفتند. داده ها از طریق پرسشنامه های افسردگی دوقطبی و مقیاس علائم مثبت و منفی اسکیزوفرنی جمع آوری گردید. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها نشان داد درمان شناختی-رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در گروههای آزمایش باعث کاهش افسردگی و علائم مثبت و منفی شده است. در حالیکه در گروه کنترل چنین تغییری مشاهده نشد. همچنین بین درمان شناختی-رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش افسردگی، اختلاف معناداری مشاهده نشد. اما رویکرد اکت، بر تنظیم علائم مثبت و منفی اثربخشی بیشتری داشته است. بنابر نتایج این درمانها در کاهش علائم اختلال دوقطبی اثر بخشند. لذا تدوین این مداخلات درمانی در کنار دارو درمانی می تواند سبب کنترل و جلوگیری از عود علائم اختلال دوقطبی شود.
اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری بر کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سوءهاضمه عملکردی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، با هدف تعیین اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری بر کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سوءهاضمه عملکردی شهر اراک در سال 1397 صورت گرفت. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری کلیه زنان مبتلا به بیماری سوءهاضمه عملکردی شهر اراک بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (12 نفر) و کنترل (12 نفر) جایگزین شدند که در نهایت 11 نفر در هر گروه جای گرفت. گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای مداخله شناختی رفتاری گروهی را دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزار اندازه گیری مورد استفاده در پژوهش، پرسشنامه کیفیت زندگی نیپن (1998) بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه در دو بخش توصیفی و استنباطی (کوواریانس) در سطح معناداری 05/0 انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله درمانی در گروه آزمایش باعث افزایش میزان کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سوءهاضمه عملکردی شد. همچنین با مقایسه میانگینهای گروههای آزمایش و کنترل میتوان نتیجه گرفت که مداخله درمانی در گروه آزمایش باعث افزایش میزان مولفه های کیفیت زندگی شامل تنش و نگرانی، تداخل با فعالیت های روزانه، اختلال در خوردن و آشامیدن، آگاهی نسبت به بیماری و احساس کنترل برآن و تداخل با کار و تحصیل در بیماران مبتلا به سوءهاضمه عملکردی شد (001/0>P). نتیجه گیری: مداخله گروه درمانی شناختی رفتاری روشی موثر به منظور افزایش کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سوءهاضمه عملکردی است.
اثربخشی آموزش شادکامی فوردایس بر میزان احساس انسجام روانی و ادراک خستگی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشکلات روانشناختی بیماریهای مزمن از جمله دیابت که اغلب نادیده گرفته می شوند، لزوم توجه بیشتر به درمان مناسب را روشن می سازد. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر برنامه آموزش شادکامی به شیوه شناختی - رفتاری فوردایس بر احساس انسجام روانی و ادراک خستگی بیماران دیابتی نوع دو بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمام بیماران دیابتی نوع 2 مراجعه کننده به مرکز انجمن دیابت استان آذربایجان غربی بود که از میان آنها 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش تحت آموزش مهارتهای ارتقاء شادکامی به روش شناختی- رفتاری فوردایس قرار گرفت و گروه گواه هیچ گونه آموزشی در این زمینه دریافت نکرد. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های حس انسجام آنتونوسکی (1993) و ادراک خستگی اسمتس (1995) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش و گروه کنترل در متغیرهای احساس انسجام روانی و ادراک خستگی، تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 p< ). در نتیجه آموزش برنامه شادکامی فوردایس بر کاهش ادراک خستگی و افزایش احساس انسجام روانی بیماران دیابتی مؤثر است.
درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد برای اختلال استرس پس از سانحه در ایران: یک مطالعه مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم آذر ۱۳۹۹ شماره ۹ (پیاپی ۵۴)
105-120
حوزه های تخصصی:
گرچه انواع درمانهای مختلف در طی دهه گذشته برای درمان اختلال استرس پس از سانحه ( PTSD ) تدوین شده است؛ یکی از موثرترین درمان های روانشناختی بر بهبود علائم آن، درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد ( EMDR ) است. هدف از انجام این مطالعه، مرور نظام مند مطالعات انجام شده در زمینه تاثیر درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد ( EMDR ) بر اختلال استرس پس از سانحه ( PTSD ) بود. در این مرور نظام مند، جستجوی مقالات کارآزمایی بالینی انجام شده در ایران به زبان فارسی و انگلیسی در پایگاه های SID ، Magiran ، Noormags و Google Scholar با کلیدواژه های «اختلال استرس پس از سانحه و «درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد» و همچنین معادل انگلیسی آنها انجام شد. در مجموع تعداد هفده مقاله تمام متن، مورد بررسی نظام مند نهایی قرار گرفت. پس از جستجو، غربالگری و ارزیابی، نتایج نشان داد که تمامی مطالعات به طور کلی بیانگر تاثیر مثبت مداخلات مبتنی بر حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد بر بهبود نشانه های اختلال استرس پس از سانحه بودند . همچنین یافته ها نشان داد که این درمان برای گروه های خاص از جمله جانبازان، خیانت همسر، تجاوز و تصادفات نیز موثر بوده است. مطالعات مورد بررسی در افراد مختلف، با حجم نمونه ی کم و در بافت های فرهنگی گوناگون انجام شده اند. بر طبق این یافته ها، درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد می تواند یک روان درمانی مفید برای بهبود علائم روانشناختی اختلال استرس پس از سانحه باشد، در عین حال بررسی تاثیرات آن بر برخی نشانه ها، نیازمند مطالعات بیشتر است.
تأثیر گروه درمانی شناختی-رفتاری بر اضطراب اجتماعی مادران دارای فرزند دچار اختلال کاستی توجه- فزون کنشی
حوزه های تخصصی:
والدین دارای فرزند دچار اختلال کاستی توجه- فزون کنشی ب ه خ اطر مشکلات فراوانِ این کودکان، از تنش ها و فشار و اختلال های روانی زی ادی رن ج م ی برن د. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر گروه درمانی شناختی-رفتاری بر اضطراب اجتماعی مادران دارای فرزند دچار اختلال کاستی توجه- فزون کنشی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی همراه با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل 48 نفر از مادران دارای فرزند دچار اختلال کاستی توجه- فزون کنشی (12-7 ساله) منطقه 2 شهر کرمان در سال 1397 بودند. به روش نمونه گیری در دسترس 32 نفر از آن ها به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (16 نفر) و کنترل (16 نفر) گمارش شدند. پروتکل درمان شناختی-رفتاری بر روی گره آزمایش به مدت 9 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی اجرا شد؛ گروه کنترل به مدت دو ماه در لیست انتظار قرار گرفت. از پرسشنامه اضطراب اجتماعی نجاریان و داودی (1380) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از تحلیل کوواریانس یک متغیره استفاده شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون اضطراب اجتماعی در بین افراد گروه آزمایش، تفاوت معناداری وجود داشت؛ بنابراین می توان گفت، درمانی شناختی-رفتاری بر کاهش اضطراب اجتماعی مادران دارای فرزند دچار اختلال کاستی توجه- فزون کنشی مؤثر بود (19/ 158= F و 001/0 > P ). با استناد به نتایج این پژوهش، پیشنهاد می شود در مراکز مشاوره و روان درمانی در جهت ارائه افق های جدید در مداخلات بالینی این مادران و فرزندان آن ها از نتایج سودمند گروه درمانی شناختی-رفتاری بهره برد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و نظم جویی فرآیندی هیجان در حساسیت اضطرابی بیماران مبتلا به اسکلروز چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
109 - 126
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری، تنظیم هیجان و مداخله تلفیقی در حساسیت اضطرابی بیماران مبتلا به اسکلروز چندگانه انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری بود . جامعه آماری پژوهش شامل بیماران مبتلابه اسکلروز چندگانه که دارای پرونده پزشکی در انجمن ام.اس تهران در سال 1399 بود. 30نفر از بیماران به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش قرار گرفتند. گروه های آموزش به مدت سه ماه تحت درمان شناختی -رفتاری، تنظیم هیجان و مداخله تلفیقی قرار گرفتند. میزان حساسیت اضطرابی به وسیله پرسشنامه حساسیت اضطرابی رایس و پترسون قبل، بعد از مداخله و سه ماه بعد از مداخله اندازه گیری شد. یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت معنی داری(p≤0.05) بین میزان اثربخشی سه روش درمان بر روی حساسیت اضطرابی بیماران وجود دارد . آزمون تعقیبی توکی نشان داد که مداخله تلفیقی در مقایسه با مداخلات درمانی دیگر و مداخله به روش تنظیم هیجان نسبت به درمان شناختی رفتاری در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری میانگین پایین تری دارد. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه، تأثیر درمان شناختی - رفتاری و نظم جویی فرآیندی هیجان را در کاهش میزان حساسیت اضطرابی نشان داد.
اثربخشی برنامه تعاملاتی شناختی-رفتاری مثبت گرا بر بهداشت روان و رضایت از شغل معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۱
137 - 157
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی برنامه تعاملاتی شناختی- رفتاری مثبت گرا به صورت گروهی بر بهبود بهداشت روان و رضایت از شغل معلمان شهر بوکان صورت گرفت. روش پژوهش، آزمایشی و در چارچوب طرح شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی معلمان مرد دوره ابتدایی شهرستان بوکان در سال تحصیلی 98-97 بود که از بین آن ها 30 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه بهداشت روان کیز (2002) و پرسشنامه رضایت از شغل مینه سوتا (MSQ) بود که قبل و بعد از مداخله بر روی گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. برنامه تعاملات گروهی بر اساس رویکرد شناختی-رفتاری مثبت گرا تنظیم شد و در طی 8 جلسه گروهی و مدت زمان 90 دقیقه برای گروه آزمایش اجرا شد اما بر روی گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بین میانگین نمرات مؤلفه های رضایت از شغل (نوع شغل، فرصت های پیشرفت، جوسازمانی و سبک رهبری) و همه مؤلفه های بهداشت روان طی مراحل پیش آزمون و پس آزمون در گروه آزمایش تفاوت معناداری وجود دارد؛ درحالی که این تفاوت در گروه کنترل معنادار نبود.
اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر کاهش اضطراب جدایی در کودکان کم شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروهدرمانی شناختی-رفتاری ( CBT ) بر کاهش اضطراب جدایی در کودکان کمشنوا بود. روش پژوهش مطالعه حاضر از نوع نیمهتجربی است که در آن از طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه استفاده شد. جامعهی آماری شامل کلیه کودکان کمشنوا 6 تا 12 ساله تحت پوشش اداره بهزیستی شهرستان کامیاران در سال 1397 بود. 26 نفر از کودکانی که نمره بالاتر از نقطه برش را در زیرمقیاس اختلال اضطرابی جدایی در پرسشنامه علائم مرضی کودکان کسب کرده بودند، به صورت تصادفی در گروه آزمایش (13 نفر) و گروه گواه (13 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت آموزش مهارتهای مبتنی بر CBT قرار گرفت. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تفاوت معنیداری بین گروه آزمایش و گواه در نمرات اضطراب جدایی در پیشآزمون و پسآزمون را نشان داد (001/0 p< ). بنابراین میتوان گفت که آموزش مهارتهای مبتنی بر CBT موجب کاهش اضطراب جدایی در کودکان کمشنوا میشود و به عنوان یک مداخله درمانی سودمند برای کودکان کمشنوا در مراکز بهزیستی و درمانی توصیه میشود.
مقایسه اثربخشی ماتریکس درمان پذیرش و پایبندی با درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر الگوی هافمن بر اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
103 - 117
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال اضطراب اجتماعی، یکی از سخت ترین اختلال های اضطرابی در مقاومت به درمان است. بنابراین بکارگیری درمان تجربی فراتشخیصی یکپارچه نگر ضروری است. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و اثربخشی ماتریکس درمان پذیرش و پایبندی و درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر الگوی هافمن بر اختلال اضطراب اجتماعی انجام شد. روش : این پژوهش از نوع کارآزمایی بالینی با طرح آزمایشی تک آزمودنی با خط پایه چندگانه ناهمزمان بود که به روش نمونه گیری هدفمند در طی 12 جلسه 60 دقیقه ای با پیگیری 2 ماهه بر روی 6 دانشجوی مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی اجرا شد. برای مقایسه نتایج این دو الگوی درمانی از مقیاس اضطراب اجتماعی لیبویتز، مقیاس خود شفقت ورزی- فرم کوتاه ریس و همکاران، پرسشنامه انعطاف-پذیری پذیرش و عمل- نسخه دوم بوند و همکاران، و پرسشنامه زندگی ارزشمند ویلسون و همکاران استفاده شد. داده ها به روش ترسیم دیداری، درصد بهبودی، شاخص تغییر پایا و شاخص های شش گانه کارایی بالینی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که در گروه ماتریکس اکت میزان درصد بهبودی کلی پس از درمان در متغیر اضطراب اجتماعی 63.1%، متغیر انعطاف پذیری 66.6%، متغیر زندگی ارزشمند 62.5% و در متغیر خود شفقت ورزی، 68.5% و در گروه درمان شناختی رفتاری هافمن میزان درصد بهبودی کلی پس از درمان در متغیر اضطراب اجتماعی 61.2%، متغیر انعطاف پذیری 58.8%، متغیر زندگی ارزشمند 32.8% و در متغیر خود شفقت ورزی، 23.9% به دست آمد. نتیجه گیری: این پژوهش از اثربخشی بالاتر ماتریکس اکت در زندگی ارزشمند و خود شفقت-ورزی در مقایسه با درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر الگوی هافمن در دانشجویان با اختلال اضطراب اجتماعی حمایت می کند.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشخوار فکری زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشت ساری
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشخوار فکری زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشت ساری بوده که با روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این تحقیق متشکل از کلیه زنان دارای نشانه های نشخوار فکری که به مراکز بهداشت شهرستان ساری در بین ماه های آذر تا بهمن سال 1398 مراجعه کرده اند، بود. تعداد 45 نفر نمونه در قالب 3 گروه 15 نفره (دو گروه های آزمایشی و یک گروه کنترل) با شیوه نمونه گیری در دسترس مشخص شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه نشخواری فکری نالن هوکسما و مارو (۱۹۹۱) استفاده شد. نتایج نشان دادن که درمان شناختی-رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد توانسته است نشخوار فکری را در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشت ساری بهبود بخشد. همچنین نتایج نشان دادند که بین اثربخشی دو روش درمانی شناختی-رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش میزان نشخوار فکری مراجعه کننده به مراکز بهداشت ساری تفاوت معنادار وجود دارد و اثربخشی درمان ACT بیشتر بوده است.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و حساسیت زدایی از طریق حرکت چشم و پردازش مجدد بر کاهش علائم افراد دچار استرس پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۵ (پیاپی ۷۴)
۲۰۸-۱۹۷
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و حساسیت زدایی از طریق حرکت چشم و پردازش مجدد بر کاهش علائم افراد دچار استرس پس از سانحه انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه مراجعه کننده به بیمارستانی ایثار شهر اردبیل در سال 1400 بودند که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 45 نفر انتخاب و در سه گروه 15 نفری به صورت تصادفی جایگذاری شدند. یک گروه 8 جلسه 75 دقیقه ای مداخله ی حساسیت زدایی از طریق حرکت چشم و پردازش مجدد و گروه دیگر 8 جلسه 75 دقیقه ای درمان شناختی–رفتاری دریافت کردند. برای گردآوری داده ها از مقیاس اختلال استرس پس از ضربه ( (PCL، (ویدرز و همکاران، 1992) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار SPSS 22 و به روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام گرفت. یافته ها نشان داد هر دو درمان شناختی-رفتاری و حساسیت زدایی از طریق حرکت چشم و پردازش مجدد بر کاهش علائم افراد دچار استرس پس از سانحه تأثیر معناداری داشتند (01/0p<). نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی نشان داد که مداخله حساسیت زدایی از طریق حرکت چشم و پردازش مجدد تاثیر بیشتر بر کاهش علائم افراد دچار استرس پس از سانحه داشت (01/0p<). نتایج حاصله بر استفاده بیشتر از مداخله حساسیت زدایی از طریق حرکت چشم و پردازش مجدد برای علائم استرس پس از سانحه اشاره دارد.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر اضطراب جدایی دانش آموزان مقطع ابتدایی
حوزه های تخصصی:
اختلال اضطراب جدایی بر عملکرد تحصیلی، اجتماعی و انطباقی، ارتباط با والدین، معلم و همسالان تأثیر منفی می گذارد و بروز آن در دوران کودکی، خطر ابتلا به اختلالات روانی را در سال های آتی زندگی افزایش می دهد که در صورت عدم درمان، می تواند منجر به مشکلات دیگری شود. هدف از اجرای این پژوهش، اثربخشی درمان شناختی – رفتاری بر اضطراب جدایی دانش آموزان مقطع ابتدایی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان کلاس اول دبستان مدارس ابتدایی دولتی دخترانه و پسرانه غرب شهر تهران بود. جهت تعیین نمونه، یک مدرسه دخترانه و یک مدرسه پسرانه از غرب شهر تهران به صورت تصادفی انتخاب شده و 100 نفر از دانش آموزان پسر و 100 نفر از دانش آموزان دختر کلاس اول ابتدایی (در مجموع 200 نفر) برگزیده شده و از والدین آنان خواسته شد تا پرسشنامه اضطراب جدایی را در مورد فرزندشان تکمیل نمایند. پس از تحلیل پرسشنامه ها، از بین کودکانی که بالای خط برش 4 بودند، 50 کودک دختر و پسر با توجه به رضایت والدینشان، انتخاب و با گمارش تصادفی، در دو گروه (25 کودک در گروه آزمایش و 25 کودک در گروه کنترل) قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت 10 جلسه درمان (هفته ای دو جلسه و به مدت 45 دقیقه) قرار گرفتند. نتایج نشان داد که درمان شناختی - رفتاری بر کاهش اضطراب جدایی فراگیر، اضطراب اجتماعی جدایی، اضطراب اجتماعی ترس آور و مدرسه هراسی اثربخش می باشد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی رفتاری بر نگرانی از تصویر بدنی زنان مبتلا به اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
340 - 355
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین و مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نگرانی از تصویر بدن در زنان مبتلا به اضافه وزن بود. روش پژوهش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با مرحله پیگیری در سه گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان دارای اضافه وزن (نمایه توده بدنی بین 25 و 9/29) شهرستان ورامین در سال 1400 تشکیل دادند که تعداد 60 نفر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب و در سه گروه آزمایش و گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند؛ ابتدا هر سه گروه با پرسشنامه نگرانی از تصویربدنی لیتلتون همکاران (2005) ارزیابی شدند. گروه آزمایش درمان شناختی رفتاری با استفاده از پروتکل درمانی پیمنترا و همکاران (2017) و گروه آزمایش درمان مبتنی بر پذیرش تعهد با استفاده از پروتکل درمانی سیاروچی، بیلی و هریس(2005) به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نگرانی از تصویر بدن (21/28=F، 001/0=P) در زنان مبتلا به اضافه وزن موثر بود و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود. همچنین نتایج آزمون تعقیبی نشان داد بین دو روش درمانی تفاوت وجود ندارد و هر دو مداخله بر کاهش نگرانی از تصویر بدن موثر بودند. نتیجه گیری: با توجه به اثر بخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نگرانی از تصویر بدن در زنان مبتلا به اضافه وزن این دو مداخله می توانند به عنوان روش های موثر در زمینه نگرانی از تصویر بدنی در افراد مبتلا به اضافه وزن مورد استفاده روانشناسان و مشاوران قرار گیرد.