بررسی تطبیقی شیوه های خوشنویسی در نُسخ خطی شاهنامه های رشیدا و داوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر چه تا میانه عصر صفوی، قلم نستعلیق در کنار سایر خطوط ستّه، مورداستفاده و یکی از اقلام مهم بود، امّا به تدریج بیشتر مورداقبال واقع شد؛ به گونه ای که از مهم ترین خطوط در دوره های بعدی محسوب گردید. « شاهنامه رشیدا»، از نسخ خطّی دوره صفوی با کتابتِ عبدالرّشید دیلمی و «شاهنامه داوری»، آخرین نسخه خطّی از شاهنامه در دوره قاجار با کتابت میرزا محمّد داوری به قلم نستعلیق است. خوشنویسی های انجام شده در این دو نسخه، بخشی از تاریخ خط و خطاطی را در ایران به نمایش گذاشته است که می توان با بررسی آنها، برخی تغییرات و تحولات خط و خوشنویسی را در دوره های صفوی و قاجار تشخیص داد. هدف این پژوهش، شناخت وجوه افتراق شاهنامه های رشیدا و داوری در شیوه های کتابت و ساختارِ حروف و کلمات قلم نستعلیق و نیز نحوه ارتباط متن با نقش و نگاره بود که با استفاده از منابع کتابخانه ای- موزه ای و روش مطالعه تاریخی- تطبیقی و تحلیلی به آن پرداخته شد. نتیجه بررسی ها نشان داد که«شاهنامه رشیدا» با تأثیر مستقیم از شیوه میرعماد و اولویّت زیبایی بصری بر خوانایی متن، کتابت شده و ارتباطی پیوسته میان فضاسازی های متنی و نوشتاری برقرار شده است. «شاهنامه داوری» بر خلاف سنّت رایج در کتابت نُسخ خطی، به سفارش هیچ حاکمی نگاشته نشد، بلکه ذوق هنری هنرمند، زمینه شکل گیری این نسخه بود و به نوعی شروع تغییرات بنیادی در مخاطبین خود را فراهم نمود. در این شاهنامه، خوانایی متن همراه با زیبایی بصری و نیز عدم ارتباط منسجم بین متن و نگاره دیده می شود. هم چنین، ساختار حروف و کلمات با وجود شباهت به سبک دوره سوم قاجار (سبک کلهر)، مستقل از این سبک، کتابت شده و به نظر می رسد اصلاحات منتسب به کلهر که در آثار عدّه ای از خوشنویسان هم دوره با وی نیز دیده می شوند، پیش درآمدی بر این سبک بوده است.