مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
آمار فضایی
حوزه های تخصصی:
ازدواج، یکی از وقایع حیاتی در هر جامعه محسوب می شود که اثری مستقیم بر ساخت، ترکیب و تحول های جمعیتی آن سرزمین دارد. شناخت الگوهای فضایی ازدواج، به برنامه ریزی فضایی و پایش تحول های آتی سرزمین کمک می کند. سؤال محوری پژوهش این است که الگوهای فضایی ازدواج در ایران چیست و از چه روندهایی تبعیت می کند. برای انجام پژوهش از روش اکتشافی داده های مکانی استفاده شده است. تحلیل اکتشافی داده های فضایی، بسط تحلیل داده های اکتشافی بر داده های فضایی است. اهداف ESDA بیشتر توصیفی است تا اثباتی و به دنبال کشف و شناسایی الگوهای فضایی است. برای شناخت الگوها و روندهای فضایی با کمک آمار فضایی، میانگین متحرک فضایی و روندهای فضایی محاسبه و تبدیل به نقشه شده است. میانگین متحرک فضایی، برگرفته از سری های زمانی است و به کمک ماتریس وزن جغرافیایی محاسبه می شود. یافته های پژوهش، نابرابری های فضایی در الگوی ازدواج را در نواحی روستایی کشور نشان می دهد. روندهای فضایی، از سلسله مراتب فضایی تأثیر می پذیرند. در نمونه های با رتبة کوچک k=6 روندهای عمومی وجود ندارد و با افزایش مقدار k (تعداد همسایه های هر واحد فضایی)، الگوی روندهای فضایی تغییر می کنند؛ بدین ترتیب که ابتدا روندهای محلی پیدا می شوند و سپس به روندهای عمومی تبدیل می شوند. بررسی نقشه های جغرافیایی جمعیت دارای همسر نواحی روستایی ایران نشان می دهد که این الگوها تصادفی نیستند؛ بلکه از نظم و الگوی فضایی خاصی تبعیت می کنند. نقشه های الگوهای فضایی جمعیت دارای همسر در سطح استان نشان می دهد که بخش های مرکزی و شمالی کشور، بالاترین نسبت جمعیت ده ساله و بیشتر دارای همسر را به خود اختصاص می دهند، اما در بخش جنوبی کشور، این نسبت پایین است.
تحلیل فضایی بارش ماهانة شمال غرب ایران با استفاده از آماره خودهمبستگی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آگاهی از رفتار مکانی- زمانی بارش در برنامه ریزی های محیطی سرزمین مؤثر است. روش های آمار فضایی امکاناتی را فراهم می سازد که با استفاده از آنها، الگوهای فضایی متغیرهای تصادفی مانند بارش را می توان تحلیل کرد. در این پژوهش، با استفاده از دادة بارش ماهانة 42 ایستگاه سینوپتیک غرب و شمال غرب ایران طی دورة آماری 1990 تا 2010 و با به کارگیری شاخص خودهمبستگی فضایی Moran به تحلیل روندهای فضایی بارش ماهانة این بخش از کشور اقدام شد. برای این منظور، داده های میانگین بیست سالة بارش ماهانة ایستگاه ها به صورت لایة اطلاعاتی مکانمندی با مختصات متریک در محیط GIS بررسی شد. نتایج شاخص خودهمبستگی مکانی بیان کنندة آن بود که بارش در ماه های دسامبر، ژانویه، فوریه و نوامبر به ترتیب دارای بیشترین الگوی خودهمبستگی فضایی مثبت بود که در سطح 01/0 معنادار بود و کمترین تغییرپذیری مکانی را داشت که گویای آن است در این ماه ها تشابه و همگونی فضایی معنا داری بین بارش های ثبت شده در سرتاسر منطقه وجود داشته است و سامانه های بزرگ مقیاس جوی، تأثیر عوامل محلی متفاوت را کم رنگ کرده است؛ در حالی که در ماه های ژوئیه، سپتامبر و اوت به ترتیب کمترین الگوی خودهمبستگی فضایی مشاهده شد که معنادار نیز نبود. ضریب تغییرات فضایی بارش در این ماه ها نیز بسیار زیاد بود که گویای آن است که در این ماه ها بارش ها تحت تأثیر عوامل محلی ناهمگون ایجاد شد و به همین دلیل، هیچ گونه تشابه فضایی معناداری در بارش های ثبت شدة منطقه در ایستگاه های مختلف وجود نداشت.
واکاویی خودهمبستگی فضایی بارش فصلی ایران با استفاده از برونداد پایگاه داده بارشAPHRODITE
حوزه های تخصصی:
در بین فراسنج های اقلیمی، بارش به دلیل تعامل پیچیده با عوامل و عناصر اقلیمی از خود رفتاری چندگانه و پیچیده ای بروز می دهد که موجب توجه ویژه محققین بدان شده است. سال هاست رویکرد محققان علوم محیطی از آمار کلاسیک به آمار فضایی معطوف شده است.به همین دلیل اقلیم شناسان نیز باید با مبانی این علم آشنا شوند و توابع تحلیلی آن را مبنای مطالعات خود قرار دهند.در مطالعه حاضر با استفاده ازروش های نوین آمار فضایی مانند خودهمبستگی فضایی موران جهانی، شاخص انسلین محلی موران و لکه های داغ، رفتار مکانی بارش فصلی در غالب چندین آماره ارائه گردیده است.بررسی های آماری نشان داد که فصل تابستان بیش ترین ضریب تغییرات بارش (50/267) ایران را دارا است که توسط شاخص های ضریب درجه اوج و گیتس اورد جی نیز تأییدشده است. بالاترین ناهنجاری مکانی بارش بر اساس شاخص پراکندگی فصول تابستان و پاییز معرفی شده اند. همچنین به استناد خروجی های شاخص اندازه خوشه بزرگ ترینخوشه های بارشی ایران در فصل زمستان ایجاد می گردد که نشان دهنده نظم نسبی بارش ایران می باشد. نتایج آماره های فضایی نیز نشان داد که تغییرات درون سالی بارش در ایران دارای الگوی خوشه ای بالا می باشد. بر اساس شاخص محلی موران و لکه های داغ، بارش در کرانه های ساحلی دریای خزر و بخش های غرب و جنوب غرب ایران (عمدتاً زاگرس) دارای خودهمبستگی فضایی مثبت (خوشه های بارش باارزش بالا) و در بخش هایی از نواحی مرکزی و همچنین بخش هایی از جنوب شرق ایرانو نواحی مرکزی دارای خودهمبستگی فضایی منفی (خوشه های بارش باارزش پایین)بوده است.
تحلیلی فضایی بر نابرابری های آموزشی و نقش آن در پایداری اجتماعی شهری با روش های آمار فضایی (مطالعه موردی: شهر سقز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پایداری اجتماعی شهری مستلزم رعایت عدالت اجتماعی و عدالت فضایی و توجه متوازن به وجوه مختلف حیات جامعه است؛ به گونه ای که نیروی انسانی را به فراگرد توسعه خوشبین سازد. امروزه به دلیل رشد فزاینده شهرها، گسترش فیزیکی شهر و توزیع ناعادلانه خدمات و امکانات، بحث نابرابری های فضایی در حوزه های مختلف، به ویژه حوزه آموزشی ساکنین شهرها، یکی عوامل محوری اثرگذار بر پایداری سکونتگاه ها شناخته شده است. از این رو پرداختن به موضوع نابرابری فضایی و به تبع آن نابرابری آموزشی در مباحث شهری اهمیت بسزایی یافته است. هدف این پژوهش تحلیلی بر نابرابری های شهری با تأکید بر نابرابری های آموزشی در میان ساکنین بلوک های شهر سقز و نقش آن در پایداری اجتماعی شهری سقز و شناسایی بلوک ها و محدوده های مطلوب و نامطلوب از نظر وضعیت کلی آموزشی ساکنین آن است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است و برای جمع آوری داده ها و اطّلاعات مورد نیاز، از روش میدانی کتابخانه ای، از مجموعه داده های بلوک های آماری برای شهر سقز سال 1390 موجود در مرکز آمار ایران استفاده شده. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات با به کارگیری مدل های آمار فضایی[1]، تحلیل لکه های داغ[2] و خود همبستگی فضایی[3] در نرم افزار Arc/GIS و آزمون پیرسون در نرم افزار SPSS مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که بلوک های شهر سقز بر پایه شاخص های آموزشی دارای نابرابری فضایی هستند. بلوک های در وضعیت نامطلوبی در محدوده محلات 1، 6، 7، 8، 13، 17، 18 قرار دارند و بلوک های در وضعیت مطلوبی در محدوده محلات 2، 4، 8، 9، 11، 12، 13، 14، 15، 18، 19 قرار دارند. همچنین الگوی فضایی پراکنش و شکل نابرابر ی های آموزشی در شهر سقز از مدل خوشه ای[4] تبعیت می کند و طبق نتایج به دست آمده از آزمون پیرسون، بین نابرابری های آموزشی و پایداری اجتماعی شهری با ضریب همبستگی **054/0- و با عنایت به اینکه سطح معناداری کمتر از 05/0 است، می توان گفت که رابطه معنی دار معکوسی وجود دارد. به این معنی که افزایش نابرابری های آموزشی در سطح شهر بر میزان پایداری اجتماعی شهری تأثیر منفی دارد.
تحلیل نابرابری های فضایی بر پایه شاخص های اجتماعی، اقتصادی و کالبدی در شهرهای میانه اندام (مطالعه موردی: شهر میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله پژوهش حاضر نابرابری در برخورداری از شاخص های اجتماعی، اقتصادی و کالبدی در بلوک های شهری میاندوآب در سال1390 است. به همین منظور در این پژوهش با اتخاذ رویکرد عدالت فضایی، اقدام به تحلیل نابرابری فضایی در بلوک های شهری میاندوآب شده است. روش تحقیق به کاررفته بنا بر ماهیت پژوهش کمی - تحلیلی است. در این زمینه برای بررسی وضعیت نابرابری و شناخت الگوی فضایی گسترش نابرابری، 34 شاخص اجتماعی، اقتصادی و کالبدی از اطلاعات بلوک های آماری سال 1390 استخراج شد. مبتنی بر این خصیصه ها از مدل های آمار فضایی، تحلیل لکه های داغ (Hot Spot Analysis) و خودهمبستگی فضایی (Autocorrelation Moran’s[1] I) در نرم افزارArc/GIS استفاده شده است. شاخص سازی ها در نرم افزار Excel انجام گرفته است و اطلاعات برای تحلیل و ترسیم نقشه به ArcGIS فراخوانی شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که بلوک های شهری میاندوآب به لحاظ برخورداری از شاخص های اجتماعی، اقتصادی و کالبدی در طیف های متفاوتی قرار دارند؛ به طوری که از مجموع 1660 بلوک شهری 626 بلوک در وضعیت خیلی محروم، 287 بلوک محروم و 403 بلوک، شاخص ها را در حد متوسط دارند. در این میان 307 بلوک در وضعیت برخوردار و 37 مورد نیز در برخورداری کامل اند. یافته های تحقیق نشان داد که الگوی پراکنش نابرابری فضایی در شهر میاندوآب از مدل خوشه ای تبعیت می کند. خوشه های محروم در این بررسی بیشتر از نصف بلوک های شهر را به خود اختصاص داده اند؛ وضعیتی که حاکی از وجود فاصله طبقاتی و دوگانگی در فضای شهری و تفاوت در برخورداری از شاخص های نامبرده در سال 1390 است.
برآورد شوری خاک با استفاده از داده های سنجش از دورچند طیفی در اراضی کشاورزی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
شور شدن خاک به عنوان یکی از عوامل اصلی تخریب اراضی در مناطق خشک و نیمه خشک و یکی از عوامل بسیار مهم محدود کننده تولید فرآورده های کشاورزی اهمیت فراوان دارد. بنابراین در مدیریت طرح ها و پروژه های کشاورزی، محیط زیستی و همچنین اطمینان از وجود امنیت غذائی، ارزیابی و شناسایی شوری خاک ضروری به نظر می رسد. تهیه نقشه شوری خاک یکی از گام های اولیه در جهت شناسائی این اراضی خواهد بود که با توسعه فن آوری سنجش از دور استفاده از تصاویر ماهواره ای (داده های ماهواره ای) روشی بروز و کارآمد می باشد. در این پروژه، به منظور شناسایی و ارزیابی شوری خاک، تعداد 65 نمونه در استان سمنان، بخش مرکزی سمنان، از افق شناسائی سطحی خاک (میانگین 0-15 سانتی متر) برداشت و به آزمایشگاه ارسال شد. سپس برای بررسی ارتباط بین هدایت الکتریکی و بازتاب های طیفی ماهواره، از تلفیق تصاویر ماهواره ای لندست ETM+ در تاریخ 14 اکتبر 2008 و مدل های آماری استفاده شد و به کمک پاره ای از شاخصهای طیفی مانند شوری، پوشش گیاهی انتقال طیفی و مولفه های اصلی، اقدام به شناسائی و ارزیابی شوری شد. نتایج نشان داد که بین EC خاک با تصاویر ماهواره ای و چند شاخص مشتق شده از تصاویر، رابطه معنا داری وجود دارد. در بین این شاخص ها، باند 7 ماهواره لندست ETM+ بیشترین همبستگی را (75%) با هدایت الکتریکی خاک مشاهده ای داشته و می تواند در پیش بینی و برآورد آن استفاده شود. سپس روش های رگرسیونی مختلف برای برآورد شوری استفاده شد. پس از ارزیابی دقت روابطه آماری ارائه شده با استفاده از 15 نقطه آزمون، روش گام به گام (Stepwise) با ضریب تبیین 60% برای منطقه مورد مطالعه انتخاب گردید، که میزان آماره های RMSE و MBE برای این رابطه به ترتیب2.833 و -.808 می باشد.
مقایسه تحلیل آمار فضایی با آمار کلاسیک در تحلیل شاخص های اجتماعی فقر شهری تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۱
153 - 166
حوزه های تخصصی:
فقر شهری یکی از پدیده های پیچیده فضاهای شهری است که طی دهه های اخیر در شهرها مهم ترین معضل اجتماعی اقتصادی محسوب می شود. امروزه به منظور سنجش گستردگی فقر شهری از روش های مختلف آماری استفاده می گردد. از اینرو هدف این تحقیق بررسی تطبیقی گستردگی فقر شهری در کلانشهر تبریز با استفاده از روش های آمار کلاسیک (کای میانگین) و آمار فضایی (لکه های داغ) می باشد. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی، تحلیلی و تطبیقی است که برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای SPSS، GIS و EXCEL استفاده گردیده است. همچنین به منظور سنجش گستردگی فقر شهری بر اساس مدل های ذکر شده 8 شاخص اجتماعی تعیین شده است. در این تحقیق به منظور تطبیق این دو تحلیل 50 نمونه از بلوک های آماری به صورت تصادفی انتخاب شده و بر روی نقشه توسعه یافتگی بلوک های شهری تبریز (بر اساس معیارهای منفی و مثبت شاخص ها و نرمال سازی آنها از نظر توسعه یافتگی) که به پنج طبقه تقسیم شده است، قرار داده می شود تا میزان دقت هر کدام از این تحلیل ها مورد سنجش قرار بگیرد. یافته های تحقیق نشان می دهد که نمونه هایی که از نظر هر دو روش آمار کلاسیک و آمار فضایی از خوشه بندی یکسانی برخوردار هستند و بیشترین تعداد بلوکها را به خود اختصاص داده اند، تعداد 23 بلوک را شامل می شود، بلوکهایی که از نظر خوشه بندی تنها با اختلاف یک خوشه طبقه بندی شده اند برابر با 21 بلوک می باشند. تنها 6 بلوک در نمونه گیری در خوشه هایی که دو عدد اختلاف طبقه دارند، قرار گرفته است.
تحلیل آمار فضایی خشکسالی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشکسالی یکی از وقایع محیطی و بخش جدایی ناپذیر نوس انات اقلیمی است. این پدیده از ویژگیهای اصلی و تکرار ش ونده ی اقل یم های مختلف به شمار می رود. آگاهی از رفتار مکانی- زمانی بارش در برنامه ریزی های محیطی سرزمین مؤثر است. روش های آمار فضایی امکاناتی را فراهم می سازد که با استفاده از آنها، الگوهای فضایی متغیرهای تصادفی مانند بارش را تحلیل کرد. در این پژوهش با استفاده از داده های بارندگی 84 ایستگاه منتخب سینوپتیک در بازه زمانی 30 ساله (1985 تا 2014) در ایران، به بررسی و تحلیل فضایی خشکسالی پرداخته شده است. ابتدا با استفاده از مقادیر SPI (مقیاسهای زمانی 3 ، 6، 12، 24 و 48 ماهه)، دوره های خشکسالی و ترسالی منطقه شناسایی شدند و با استفاده از افزونه Geostatistic Analyst اقدام به پهنه بندی خشکسالی با روش های درونیابی شد. به منظور تبیین الگوی حاکم بر خشکسالی در ایران از آماره موران استفاده شد. نتایج شاخص موران در مورد خشکسالی نشان داد که مقادیر مربوط به سال های مختلف در طول دوره آماری دارای ضریب مثبت و نزدیک به یک می باشند که نشان دهنده ی این است که داده های شاخص خشکسالی SPI دارای خودهمبستگی فضایی و دارای الگوی خوشه ای می باشد. همچنین نتایج حاصل از مقادیر امتیاز استاندارد Z و مقدار P-Value ، خوشه ای بودن توزیع فضایی خشکسالی را مورد تائید قرارداد.
تحلیل فضایی کیفیت زندگی شهروندان در محیط های شهری با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) (مطالعه موردی: منطقه2 شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت مکان و بهزیستی در حال تبدیل به رویکردی مهم برای ارزیابی سیاست های عمومی، رتبه بندی مکان ها، شناسایی نواحی مسئله دار و حتی کشف علل بسیاری از نارضایتی های اجتماعی است. مطالعه حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و از جهت هدف کاربردی است. هدف اصلی پژوهش حاضر توسعه شاخص ترکیبی کیفیت زندگی برای محلات منطقه 2 شهر مشهد می باشد. اطلاعات مورد نیاز از شهرداری شهر مشهد و استفاده از پرسشنامه بدست آمد. با توجه به جمعیت منطقه 2در سال 1395که معادل 513365 نفر می باشد بر اساس فرمول کوکران تعداد 383پرسشنامه تنظیم گردید. پرسشنامه پس از تهیه و اعمال نظرات کارشناسان از طریق مراجعه در سطح محلات مورد مطالعه تکمیل شد. معیارهای مورد نیاز در قالب اطلاعات مکانی در محیط GIS تهیه و استاندارد سازی شد. قلمروهای اقتصادی، اجتماعی و دسترسی به عنوان معیارهای اصلی پژوهش انتخاب و برای هر کدام زیر معیارهایی مشخص گردید. در ادامه با استفاده از تحلیل های مکانی و مدل تصمیم گیری چندمعیاره ( ANP )، شاخص نهایی کیفیت زندگی از تلفیق شاخص ها به دست آمد. نتایج حاکی از کیفیت زندگی مطلوب در محلات مرکزی بوده و محلات حاشیه ای از کیفیت مطلوبی برخوردار نمی باشند. همچنین با نزدیکی به مراکز تفریحی سطح کیفیت زندگی شهری افزایش می یابد و از الگوهای مکانی پیروی می کند. بخشی از حاشیه محلات عامل، شهید بصیر و هدایت که از محلات حاشیه ای محدوده مورد مطالعه می باشند، از مجموع سه قلمرو در وضعیت مطلوبی نمی باشند؛ و سایر محلات با توجه به داشتن دسترسی آسان به خدمات عمومی از جمله خدمات درمانی، آموزشی، و تمرکز امکانات رفاهی مدرن نسبت به سایر محلات کیفیت زندگی مطلوب تری را به خود اختصاص داده اند؛ که11675700 متر مربع که معادل 30 درصد مساحت منطقه ی مورد مطالعه از کیفیت زندگی بسیار مطلوبی برخوردار می باشد. همچنین محلاتی که از نظر شاخص اقتصادی و اجتماعی در سطوح خیلی پایین قرار دارند، از نظر دسترسی در سطح متوسط قرار دارند. در ادامه نتایج آزمون های آمار فضایی(خودهمبستگی فضایی و آماره جی) نشان از توزیع الگوی خوشه ای کیفیت زندگی دارد. و به عبارت دیگر شاخص های کیفیت زندگی از توزیع فضایی یکسانی در منطقه مورد مطالعه برخوردار نیستند.
شناسایی مکان های مستعد برای سیلاب با الگوهای خود همبستگی فضایی سرعت نفوذ آب در خاک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
111 - 122
حوزه های تخصصی:
ویژگیهای خاک در مقیاس بزرگ بر فرآیند میزان نفوذ آب به خاک اثر میگذارد و میتواند منجر به افزایش روانآب در اراضی کشاورزی شود. مدیریت پایدار اراضی برای کنترل روانآب نیاز به اطلاعات قابل اطمینان در مورد توزیع فضایی میزان نفوذ آب به خاک دارد. روش سنتی آنالیز خاک دشوار و وقتگیر و پرهزینه است. بنابراین تجزیه و تحلیل فضایی سرعت نفوذ برای تعیین مناطق حساس برای روانآب سطحی ضروری است. هدف اولیه از این مطالعه ارائه روشهای جایگزین در تعیین میزان نفوذ آب به خاک در مناطق حساس به روان آب (لکه داغ) با استفاده از آنالیز خودهمبستگی فضایی است. این مطالعه در منطقه خدافرین استان آذربایجان شرقی انجام شد. از نظر جغرافیایی منطقه مابین 675500 تا 692500 مختصات طولی و 4332500 تا 4349000 مختصات عرضی واقع شده است. بهمنظور دستیابی به اهداف تحقیق 88 نقطه نمونهبرداری با کمک سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدنظر قرار دادن یکنواختی و نوع کاربری اراضی انتخاب شد. دادههای نفوذپذیری نهایی با استوانههای مضاعف در ٣ تکرار اندازهگیری شد. یک نمونه خاک از هر نقطه برداشته و جهت انجام آزمایشهای فیزیکی و شیمیایی به آزمایشگاه منتقل شد. برای پوششدادن کل اراضی از میانیابی با روش کریجینگ معمولی استفاده شد، نهایتا لایه ایجاد شده برای اعمال روش تحلیل لکههای داغ به محیط GIS منتقل و اقدام به تهیه نقشههای مورد نظر گردید. نتایج نشان داد که از بین پارامترهای مورد بررسی درصد شن، سیلت، تخلخل و ماده آلی دارای همبستگی در سطح احتمال 1 درصد با نفوذپذیری آب در خاک هستند. در مجموع دو پارامتر درصد ماده آلی و تخلخل، موثر بر افزایش سرعت نفوذ آب در خاک ارزیابی شد و سایر پارامترهای اندازهگیری شده فاقـد الگوی خود همبستگی فضایی مشخص به لحاظ آمـاری میباشد. نهایتا روش هاتاسپات یک روش کارا در ارزیابی روند تغییرات نفوذپذیری خاک با توجه به ویژگیهای موثر بر آن میباشد. ویژگیهای خاک در مقیاس بزرگ بر فرآیند میزان نفوذ آب به خاک اثر میگذارد و میتواند منجر به افزایش روانآب در اراضی کشاورزی شود. مدیریت پایدار اراضی برای کنترل روانآب نیاز به اطلاعات قابل اطمینان در مورد توزیع فضایی میزان نفوذ آب به خاک دارد. روش سنتی آنالیز خاک دشوار و وقتگیر و پرهزینه است. بنابراین تجزیه و تحلیل فضایی سرعت نفوذ برای تعیین مناطق حساس برای روانآب سطحی ضروری است. هدف اولیه از این مطالعه ارائه روشهای جایگزین در تعیین میزان نفوذ آب به خاک در مناطق حساس به روان آب (لکه داغ) با استفاده از آنالیز خودهمبستگی فضایی است. این مطالعه در منطقه خدافرین استان آذربایجان شرقی انجام شد. از نظر جغرافیایی منطقه مابین 675500 تا 692500 مختصات طولی و 4332500 تا 4349000 مختصات عرضی واقع شده است. بهمنظور دستیابی به اهداف تحقیق 88 نقطه نمونهبرداری با کمک سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدنظر قرار دادن یکنواختی و نوع کاربری اراضی انتخاب شد. دادههای نفوذپذیری نهایی با استوانههای مضاعف در ٣ تکرار اندازهگیری شد. یک نمونه خاک از هر نقطه برداشته و جهت انجام آزمایشهای فیزیکی و شیمیایی به آزمایشگاه منتقل شد. برای پوششدادن کل اراضی از میانیابی با روش کریجینگ معمولی استفاده شد، نهایتا لایه ایجاد شده برای اعمال روش تحلیل لکههای داغ به محیط GISمنتقل و اقدام به تهیه نقشههای مورد نظر گردید. نتایج نشان داد که از بین پارامترهای مورد بررسی درصد شن، سیلت، تخلخل و ماده آلی دارای همبستگی در سطح احتمال 1 درصد با نفوذپذیری آب در خاک هستند. در مجموع دو پارامتر درصد ماده آلی و تخلخل، موثر بر افزایش سرعت نفوذ آب در خاک ارزیابی شد و سایر پارامترهای اندازهگیری شده فاقـد الگوی خود همبستگی فضایی مشخص به لحاظ آمـاری میباشد. نهایتا روش هاتاسپات یک روش کارا در ارزیابی روند تغییرات نفوذپذیری خاک با توجه به ویژگیهای موثر بر آن میباشد.
برآورد پراکنش تاب آوری شهری از منظر بحران زلزله با استفاده از الگوی آمار فضایی (مطالعه موردی: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
119 - 134
حوزه های تخصصی:
از دیدگاه مدیریت بحران، تاب آوری، یکی از مهم ترین موضوعات برای رسیدن به پایداری است. در واقع به منزله راهی جهت تقویت جوامع با استفاده از ظرفیت های آن ها مطرح می شود. از مسئله انتخابی موضوع در شهر ایلام اینکه شهر ایلام در زون زاگرس واقع شده است. از لحاظ وضعیت لرزه خیزی در موقعیت خطرناک قرار دارد. به طوری که منطقه زاگرس بیشترین زمین لرزه های با بزرگی 4 تا 4/5 ریشتر دارا می باشد. بر اساس اهمیت موضوع، پژوهش حاضر با رویکرد توسعه ای– کاربردی و ترکیبی از روش های تحقیق توصیفی– تحلیلی بدین شرح که با مطالعات میدانی از نواحی 14گانه شهر ایلام و مراجعه به سازمان های مربوطه اطلاعات مورد نیاز از دو بُعد کالبدی – اجتماعی تهیه و جمع آوری گردیده است. و با صورت کمی و کیفی با الگوی آمار فضایی و نرم افزارهای GRAFER، EQS، EXCEL و ArcGIS، VPLS و AMOS-SPSS مورد تحلیل قرار گرفته است. بر اساس نتایج تحقیق بصورت کیفی قابل بیان است که ناحیه 2 از منطقه چهار و ناحیه 2 از منطقه سه به ترتیب به عنوان نواحی که بیشترین تاب آوری و کمترین تاب آوری را در کل شهر ایلام دارا می باشند. و از دیدگاه کمی بر اساس نتایج الگوی Z-Score که مقدار آن برابر 586/5 درصد بوده به احتمال کمتر از 1 درصد تاب آوری در شهر ایلام وجود دارد. به عبارت دیگر به احتمال کمتر از 1 درصد در وضع موجود، شهر ایلام می تواند، در تاب آوری به ایفای نقش بپردازد.
تحلیل آمار فضایی زلزله و تطابق آن با گسل ها و رسوبات سست کواترنری با استفاده از GIS در استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
179 - 190
حوزه های تخصصی:
آنچه دارای اهمیت است وضعیت شهرها و کلان شهرهایی است که بر روی گسل ها یا در مجاورت آنها ساخته شده و در معرض خطر زلزله قرار دارند. هدف اصلی این پژوهش تجزیه تحلیل آمار فضایی زلزله های استان خوزستان و تطابق آن با گسل ها و رسوبات سست کواترنری می باشد. جهت بررسی خوشه های زلزله ابتدا به تعیین بهترین روش درونیابی زلزله از شاخص کریجیینگ پرداخته شد که نتایج نشان داد که روش وزن دهی معکوس با ضریب تعییین 75/0 بهترین مدل جهت پهنه بندی زلزله می باشد. برای تحلیل و توزیع فضایی زلزله از شاخص موران ولکه های داغ با استفاده از نرم افزار ArcGIS10 و با ابزار موج ودSpatial Statistics Tools ک ه ب سیار منعط ف اس ت استفاده شد. تحلیل خوشه ای یک روند کلی است و میتواند توسط الگوریتم های مختلفی به دست آید. بیشترین الگوی خوشه ای زلزله مربوط به زلزله های بزرگتر از 6 ریشتر 003665/1 می باشد. نتایج بررسی جهت کلی زلزله در استان خوزستان در دوره آماری 1929- 2014 نشان داد که جهت زلزله های با بزرگی مختلف در این استان از شمال غربی به سمت جنوب شرقی می باشد. زلزله با گسل ها و سازند کواترنر رابطه مستقیم دارد.
تحلیل فضایی پراکنش کاربری آموزشی شهر اردبیل با استفاده از آمار فضایی در GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، تحلیل فضایی پراکنش کاربری آموزشی شهر اردبیل بوده است. در همین راستا، با استفاده از مدل های آمار فضایی، تحلیل لکه های داغ و خودهمبستگی فضایی در نرم افزار Arc/GIS به بررسی نحوه توزیع فضایی کاربری های آموزشی در سطح شهر اردبیل پرداخته شد. داده های تحقیق به روش اسنادی و با مراجعه به منابع و سازمان های مربوطه گردآوری گردید. استفاده از روش های تحلیل آمار فضایی در پراکنش کاربری های آموزشی و داده های بروز زمانی (۱۳۹۵) و مکانی (محلات شهر اردبیل) از نوآوری های پژوهش حاضر می باشد. نتایج به دست آمده نشان داد که نواحی 6، 7 و 10، از منطقه 3 و ناحیه 6، از منطقه 1 بلوک های دارای وزنه بالای کاربری آموزشی و غلظت بالای لکه های داغ بودند. ناحیه 11، از منطقه 1، ناحیه 11، از منطقه 3 و نواحی 4، 8 و 9 از منطقه 2، نیز بلوک های با وزنه پایین آموزشی و غلظت کم لکه های داغ بودند که این نواحی به لحاظ پایداری در سطح پایین تری قرار داشتند. همچنین براساس شاخص موران، توزیع فضایی کاربری های آموزشی در شهر اردبیل به صورت خوشه ای می باشد. نتایج تحلیل تابع رگرسیون در محیط ادریسی نیز نشان داد که بین کاربری آموزشی و جمعیت، کاربری های مسکونی، درمانی، اداری انتظامی، تجاری، تجاری- خدماتی و ورزشی، همبستگی مثبت وجود دارد. بین کاربری فرهنگی و فضای سبز و کاربری کارگاهی صنعتی با کاربری آموزشی، همبستگی منفی برقرار است.
سنجش الگوی پراکنده رویی و شناسایی حوزه های عمل توسعه درونی شهر (نمونه موردی: شهر اهواز)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش سنجش الگوی پراکنده رویی و شناسایی حوزه های عمل توسعه درون زا در شهر اهواز می باشد. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر منابع اسنادی و کتابخانه ای است. جهت سنجش پراکنده رویی در شهر اهواز ابتدا با استفاده از داده های مربوط به مساحت و جمعیت در دوره های اخیر و پردازش آن ها، تغییرات فضایی- کالبدی شهر نشان داده شد. با استفاده از آمار فضایی (موران I،G عمومی (خوشه بندی زیاد/کم)، موران محلی، تحلیل لکه های داغ) نحوه پراکنش جمعیت بررسی گردید. بخش دوم پژوهش که مربوط به شناسایی حوزه های عمل توسعه درون زای در شهر اهواز بود با استفاده از داده های کاربری اراضی شهر اهواز بررسی گردید. نتایج آمار و مدل ها نشان داد که شهر اهواز از دهه 1335 تا زمان حاضر تغییرات فضایی –کالبدی وسیعی داشته است که منجر به شکل گیری الگوی پراکنده رویی در شهر شده است. همچنین بافت هایی که جهت توسعه درون زای شهر شناسایی شد شامل بافت فرسوده، بافت مخروبه، بافت حاشیه نشین، اراضی بایر و بافت های ناکارآمد شهری به ترتیب با مساحت 1101.96، 68.59، 2051، 5773.11،2323.03 و به تفکیک بافت های ناکارآمد شهری (کاربری های فرا شهری) شامل اراضی نظامی، زندان ها؛ اراضی صنعتی، قبرستان ها، اراضی انبار و پایانه به ترتیب دارای مساحت 543.84، 7.23، 1463.21، 5.87، 302.85 می باشد.
تحلیل الگوی رشد کالبدی- فضایی شهرها از طریق آمار فضایی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی شهری از گذشته تا به امروز بیشتر بر اساس توجه به عوامل کالبدی پیش رفته است تا جایی که اساس برنامه ها و طرح های شهرسازی و برنامه های شهری را عمران شهر و فضاهای کالبدی , تحت تأثیر خود قرار داده است . شهر محصول روابط و مناسبات پیچیده اقتصادی و اجتماعی است و ناهمگونی های فضایی آن بازتاب فرایندهای در هم بافته فرهنگی – اجتماعی و سیاسی– اقتصادی در طی تاریخ در بستر طبیعت بوده است . شناخت الگوی رشد فضایی شهرهای اصلی مناطق و کشورها، برای تدوین سیاست های مناسب و دستیابی به توسعه پایدار امری اساسی است. دستیابی به این مهم نیز نیازمند استفاده از روش ها و ابزارهای مناسب و پیشرفته می باشد. این مقاله باهدف مطالعه رشد و توسعه فضایی شهر گرگان با استفاده از مدل های تحلیل فضایی و تکنیک های مربوط به خودهمبستگی فضایی با استفاده از GIS نگارش یافته است. بر این اساس به منظور تحلیل توسعه فضایی شهر گرگان فرضیه پژوهشی مطرح شد و به روش توصیفی –تحلیلی ارزیابی شد. بر این اساس از روش های مختلف آمار فضایی و تکنیک های خودهمبستگی فضایی ازجمله تحلیل خوشه بندی، ضرایب موران و گری، G عمومی، تحلیل لکه های داغ استفاده شده است . نتایج نشان می دهد که شهر گرگان، الگوی رشد تصادفی متمایل به خوشه ای را با شکل گیری دو لکه داغ در بخش جنوب و شرق شهر و یک لکه سرد در بخش شمال تجربه نموده است.
مفهومی سازی روابط فضایی و تحلیل الگوهای مکانی پروانه های صادره ساختمانی در محدوده قانونی- خدماتی شهرها
منبع:
شهرسازی ایران دوره چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷
332-345
حوزه های تخصصی:
بررسی روابط مکانی داده های محیطی به عنوان یکی از مهم ترین اهداف آمار فضایی برای تحلیل الگوهای فضایی و درک وابستگی های فضایی به حساب می آید. توجه به عدم استقلال مشاهدات و وابسته بودن آن ها به یکدیگر در فضای مورد مطالعه و استفاده مستقیم از فضا، محیط، همسایگی، جهت گیری و روابط فضایی در محاسبات سبب برتری یافتن این روش نسبت به آمار کلاسیک شده است. موقعیت مکانی پروانه های صادره ساختمانی در سال 1398 در محدوده شهرداری منطقه دو به عنوان داده اصلی این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است. نوع پروانه در گروهای احداث بنا، تجدیدبنا، توسعه بنا، تمدید مهلت پروانه، تغییر کاربری، تعمیرات جزئی و اساسی و اصلاحیه پروانه دسته بندی شده و موقعیت مکانی مجموع 697 پروانه صادره ساختمانی به عنوان داده خام در وسعت محدوده محللات مطالعه شده اند. جهت تحلیل الگوهای موقعیت های مکانی پروانه های صادره ساختمانی از سیستم محله بندی شهر شیراز که توسط معاونت برنامه ریزی و توسعه سرمایه انسانی شهرداری شیراز تهیه شده بود استفاده و محدوده شهرداری منطقه دو به 31 محله تقسیم بندی گردیده است. در نتیجه این تحقیق مشخص گردید در برخی محلات توزیع داده ها بصورت یکپارچه با فراوانی بیشتر و در برخی محلات با توزیع کم روبرو بوده است. در تحلیل کلاستربندی موقعیت مکانی پروانه ها در سال 1398 مقدار P-value بسیار کوچک و نزدیک به صفر و مقدار Z محاسبه شده منفی و همچنین مقدار آماره G صفر محاسبه گردید که نشان دهنده الگوی توزیع نرمال پروانه ها در سطح محلات بوده است.
تحلیل فضایی خدمات پیشرفته (APS) شهری با استفاده از آمار فضایی، پژوهش موردی: شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیل فضایی پراکنش و الگوی فضایی خدمات پیشرفته (APS) در یکی از شهرهای میانه اندام کشور (اردبیل) است. جامعه آماری پژوهش را 2100 واحد فعالیتی در چهار گروه از خدمات پیشرفته شامل خدمات بانکی و مالی، بهداشتی و درمانی، املاک و مستغلات و بیمه تشکیل می دهند. این پژوهش از نوع تحلیلی است و برای گردآوری و پیاده سازی داده ها از روش اسنادی و میدانی استفاده شده است. از فنون آمار فضایی همانند تراکم کرنل، میانگین نزدیکترین همسایه، آماره موران محلی، تراکم خوشه و ناخوشه ، لکه های داغ و رگرسیون موزون جغرافیایی (GWR) در محیط GIS برای تجزیه و تحلیل، تخمین تراکم، تحلیل الگوی پراکنش، الگوی توزیع و مفهوم سازی روابط فضایی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که خدمات بیمه و خدمات مشاوره املاک بیشتر سطح شهر را از نظر حوزه پوشش دهی، به خود اختصاص داده اند. بخش مرکزی و جنوبی شهر، از بالاترین تراکم فضایی خدمات پیشرفته برخوردارند. الگوی فضایی خدمات پیشرفته از نوع پراکنده است. الگوی فضایی خدمات بیمه و مشاوره املاک از نوع پراکنده و الگوی توزیع فضایی خدمات بانکی و بهداشتی و درمانی از نوع خوشه ای است. نقطه ثقل خدمات در مرکز جغرافیایی شهر قرار دارد و خدمات پیشرفته دارای مسیر حرکت شمالی- جنوبی هستند. بین تراکم جمعیت و برخی از خدمات پیشرفته رابطه معنی داری وجود دارد. در پایان، پیشنهادهایی بر اساس یافته های پژوهش ارائه شده است.
تحلیل الگوی فضایی _ زمانی کشت غلات در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه کالبدی سال ششم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
125 - 142
حوزه های تخصصی:
کشاورزی به ویژه در کشورهای در حال توسعه یکی از بخش های مهم اقتصاد به حساب می آید. با توجه به افزایش روز افزون جمعیت، تأمین امنیت غذایی افراد به چالشی بزرگ تبدیل شده است، تا جایی که که رفع گرسنگی به عنوان یکی از اهداف اصلی توسعه هزاره تعیین شده است. در همین زمینه، با توجه به استراتژیک بودن غلات و نقش مؤثر آن در تأمین امنیت غذایی کشور، هدف از پژوهش حاضر تحلیل روند تغییرات فضایی و زمانی سطح زیرکشت غلات(گندم و جو) طی یک دوره 15 ساله از 1382 تا 1397 است. در این مطالعه روش پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی است. گردآوری اطلاعات با روش کتابخانه ای و داده های رسمی جهاد کشاورزی و مرکز آمار ایران صورت گرفته است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک های آمار فضایی در محیط نرم افزار Arc map انجام شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد در سطح ملی تغییرات با کاهش نسبی سطح زیرکشت جو و کاهش قابل توجه سطح زیرکشت گندم همراه بوده است. نتایج پژوهش در سطح استان ها بیانگر کاهش نسبی نوسانات و دامنه تغییرات سطح زیرکشت غلات در بین استان های کشور است و به عبارتی توازن نسبی در اختصاص زمین به کشت گندم و جو در بین استان ها ایجاد شده است. نتایج تحلیل فضایی سطح زیرکشت غلات نیز نشان می دهد که محل تمرکز کشت غلات عمدتاً در برخی شهرستان های واقع در غرب و شمال غرب ایران است.
تحلیل فضایی معلولیت با استفاده از GIS، مطالعه موردی: شهرستان های استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طبق آمار، در ایران یک میلیون و سیصد هزار نفر معلول وجود دارد. همچنین در استان اردبیل حدود 25738 معلول ساکن هستند. این مسئله توجه به برنامه ریزی کلان برای جامعه ی معلولان را ضروری می کند. این برنامه ریزی، مستلزم شناخت و تحلیل فضایی وضعیت معلولان در مناطق مختلف کشور است. هدف این پژوهش تحلیل دقیق تر وضعیت پراکنش فضایی معلولان و ارتباط آنها با مناطق مختلف شهرستان های اردبیل برای رسیدگی بیشتر به مشکلات دسترسی به خدمات شهری و ایجاد شرایط زندگی بهتر برای معلولان است. در این پژوهش با استفاده از تحلیل های آمار فضایی شاخص هایی چون سن، جنسیت، وضعیت سکونت، نوع و شدت معلولیت، وضعیت تاهل، تحصیلات و اشتغال تحلیل شدند. همچنین از مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی ( GWR ) برای سنجش ارتباط بین میزان توسعه یافتگی و معلولیت استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که ارتباطی میان سطح توسعه یافتگی ومعلولیت در شهرستان های استان اردبیل وجود ندارد. معلولان مرد در تمام شهرستان ها بیشتر از معلولان زن هستند. معلولان استان اردبیل جوان بوده و 55/91 درصد آنها بیسواد و نزدیک به 64/96 درصد از آنها با معضل بیکاری مواجه هستند. تقریبا در تمام شهرستان های استان اردبیل (98/73)، معلولیتی از شدید تا خیلی شدید وجود دارد و از نظر انواع معلولیت، بین شهرستان های استان اردبیل نظم خاصی وجود ندارد ومعلولیت های مختلف در شهرستان های استان پراکنده شده اند.
سنجش عدالت اجتماعی در ساختار فضایی کلانشهر تبریز با تأکید بر پراکنش فضایی مراکز آموزشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
35 - 50
حوزه های تخصصی:
امروزه فضا های آموزشی یکی از مهم ترین کاربری ها در شهر ها است و نسبت به سایر کاربری های خدمات شهری از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. تخصیص فضا نیز به این کاربری یکی از موضوعات مهمی است که در برنامه ریزی های شهری موردتوجه قرار می گیرد. کلانشهر تبریز در زمره شهر هایی است که در آن توزیع فضایی خدمات شهری از جمله خدمات آموزشی به طور مناسب و مکفی صورت نگرفته است. در راستای رفع مشکلات ناشی از این مساله و همچنین افزایش کارایی این فضاها، توجه به ساماندهی و توزیع مناسب ضروری به نظر می رسد. بر این اساس، پژوهش حاضر با استفاده از مدل های آمار فضایی، تحلیل لکه های داغ و خود همبستگی فضایی در نرم افزار Arc/GISبه نحوه توزیع فضایی کاربری های آموزشی در سطح شهر تبریز پرداخته است. داده های مورد نیاز نیز به روش کتابخانه ای و با مراجعه به منابع و سازمان های مربوطه گردآوری شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در بلوک های شهر تبریز از لحاظ وضعیت کلی آموزشی نابرابری وجود دارد؛ نواحی 1 و 2 از منطقه 2 و ناحیه 5 از منطقه 4، وناحیه 1 از منطقه 8، ناحیه 1 از منطقه 3 و ناحیه 3 از منطقه 10 بیشترین وزنه و نواحی 4 و 6 از منطقه 5، ناحیه 2 از منطقه 9 و در نهایت ناحیه 1 از منطقه 6 کمترین وزنه از کاربری های آموزشی را به خود اختصاص داده اند. به گونه ای که این نواحی به لحاظ پایداری در سطح پایین تری قرار دارند. همچنین بر اساس شاخص موران توزیع فضایی کاربری های آموزشی در کلانشهر تبریز به صورت خوشه ای می باشد. بر اساس این شاخص نیز نابرابری موجود در زمینه توزیع کاربری مورد نظر کاملا مشهود است.