مطالب مرتبط با کلیدواژه

ناتوانی


۲۱.

ارتباط بین شدت ناتوانی، درد و کیفیت زندگی در دانشجویان دختر مبتلا به کمردرد مزمن

کلیدواژه‌ها: کمردرد مزمن ناتوانی شدت درد کیفیت زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۸ تعداد دانلود : ۱۶۹
مقدمه و هدف: حدود 80-60 درصد مردم جامعه در طول عمرشان حداقل یکبار به عارضه کمردرد مبتلا می شوند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین شدت ناتوانی، درد و کیفیت زندگی در دانشجویان دختر مبتلا به کمر درد مزمن می باشد. روش شناسی پژوهش: تعداد 117 دانشجوی مبتلا به کمر درد مزمن (میانگین±انحراف استاندارد؛ 56/1±45/21 سال، قد 35/5±08/162 سانتی متر و وزن 81/7±88/56 کیلوگرم) در این تحقیق شرکت کردند. برای بررسی شدت درد، میزان ناتوانی و کیفیت زندگی به ترتیب از پرسشنامه های شدت درد کیوبک، میزان ناتوانی اوسوستری و کیفیت زندگی SF-36استفاده شد. از ضریب همبستگی پیرسون جهت تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین شدت درد با ناتوانی (05/0 p < ، 716/0 =r) و کیفیت زندگی (05/0 p < ، 554/0 -=r) ارتباط معنا داری وجود داشت. بین محدودیت روحی با شدت درد (05/0 p < ، 261/0 =r)، با میزان ناتوانی (05/0 p < ، 128/0 =r) و سلامت روان (05/0 p < ، 308/0 =r) ارتباط معنی داری مشاهده نشد. میزان ناتوانی و کیفیت زندگی ارتباط معنا داری با یکدیگر داشتند (05/0 p < ، 540/0- =r). نتیجه گیری: همانطور که نتایج نشان می دهد بیشترین امتیاز درمورد ابعاد کیفیت زندگی، مربوط به عملکرد جسمانی است که بیانگر این مطلب است که کمر درد مزمن کمترین تاثیر را روی عملکرد جسمانی داشته است. و کمترین امتیاز مربوط به بعد محدودیت روحی می باشد که نشان دهنده بیشترین تاثیر منفی کمر درد مزمن بر این فاکتور است. درواقع از عوامل پایین بودن این ابعاد، فشارهای روانی بر دانشجویان است.
۲۲.

نظام معنایی سلامت در بستر تجربه ی زیسته ی زنان نابینا و کم بینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معلولیت زنان نابینا و کم بینا ادراک سلامتی تجربه زیسته پدیدارشناسی ناسالم پنداری ناتوانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۱۹۴
سلامت و مفهوم سازی آن در بین نابینایان و کم بینایان به علت درهم تنیدگی سلامت و معلولیت و نیز تجربیات منحصربه فرد آنها، موضوع مهمی است. این پژوهش با روش پدیدارشناسی، مفهوم سلامت در بستر تجربه ی زیسته ی زنان نابینا و کم بینای شهر کاشان را بررسی می کند. در این راستا با استفاده از نمونه گیری هدفمند با ملاک اشباع نظری، 25 نفر از زنان نابینا و کم بینا برای انجام مصاحبه های عمیق انتخاب شده اند. سپس با استفاده از تحلیل کلایزی و استخراج کدهای مناسب، دو مضمون اصلی با عناوین ادراک چند ساحتی سلامت و راهکارهای ابراز سلامتی در مواجه با ناسالم پنداری جامعه به دست آمده است؛ به طوری که مضمون ادراک چندساحتی سلامتی نزد زنان نابینا و کم بینا، مضامین فرعی روان سالم، بهزیستی اجتماعی، معنویت گرایی و سلامت جسمانی را دربر دارد. مضمون راهکارهای ابراز سلامتی در مواجه با ناسالم پنداری جامعه نیز حاوی مضامین فرعی مدیریت بدن و آراستگی، تلاش برای نشان دادن استقلال در امور فردی و اجتماعی، خود اثبات گری، تلاش برای کارآمدی، ابراز نکردن بیماری و درد در اجتماع و مدیریت روابط (هاله پوشی، تعامل سازنده) است. ادراک چندساحتی سلامتی، بیانگر مفهوم سلامت نزد زنان نابینا و کم بیناست که پس از پذیرش نابینایی یا کم بینایی و توجه به سایر ابعاد سلامت شکل می گیرد و ادراک زنان نابینا و کم بینا از سلامتی نشان گر مساوی نبودن مفهومی معلولیت و سلامت است. همچنین راهکارهای ابراز سلامتی در مواجه با ناسالم پنداری جامعه نشان دهنده ی اقدامات و تلاش های این زنان برای نشان دادن توانایی و سلامتی شان در جامعه است.
۲۳.

نظام معنایی سلامت در بستر تجربه ی زیسته ی زنان نابینا و کم بینا(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۶۰
سلامت و مفهوم سازی آن در بین نابینایان و کم بینایان به علت درهم تنیدگی سلامت و معلولیت و نیز تجربیات منحصربه فرد آنها، موضوع مهمی است. این پژوهش با روش پدیدارشناسی، مفهوم سلامت در بستر تجربه ی زیسته ی زنان نابینا و کم بینای شهر کاشان را بررسی می کند. در این راستا با استفاده از نمونه گیری هدفمند با ملاک اشباع نظری، 25 نفر از زنان نابینا و کم بینا برای انجام مصاحبه های عمیق انتخاب شده اند. سپس با استفاده از تحلیل کلایزی و استخراج کدهای مناسب، دو مضمون اصلی با عناوین ادراک چند ساحتی سلامت و راهکارهای ابراز سلامتی در مواجه با ناسالم پنداری جامعه به دست آمده است؛ به طوری که مضمون ادراک چندساحتی سلامتی نزد زنان نابینا و کم بینا، مضامین فرعی روان سالم، بهزیستی اجتماعی، معنویت گرایی و سلامت جسمانی را دربر دارد. مضمون راهکارهای ابراز سلامتی در مواجه با ناسالم پنداری جامعه نیز حاوی مضامین فرعی مدیریت بدن و آراستگی، تلاش برای نشان دادن استقلال در امور فردی و اجتماعی، خود اثبات گری، تلاش برای کارآمدی، ابراز نکردن بیماری و درد در اجتماع و مدیریت روابط (هاله پوشی، تعامل سازنده) است. ادراک چندساحتی سلامتی، بیانگر مفهوم سلامت نزد زنان نابینا و کم بیناست که پس از پذیرش نابینایی یا کم بینایی و توجه به سایر ابعاد سلامت شکل می گیرد و ادراک زنان نابینا و کم بینا از سلامتی نشان گر مساوی نبودن مفهومی معلولیت و سلامت است. همچنین راهکارهای ابراز سلامتی در مواجه با ناسالم پنداری جامعه نشان دهنده ی اقدامات و تلاش های این زنان برای نشان دادن توانایی و سلامتی شان در جامعه است.
۲۴.

اثر بخشی برنامه تمرینی کنترل جهت حرکت بر دقت بازسازی سر، درد و ناتوانی در زنان دارای گردن درد مزمن غیراختصاصی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۸۵
زمینه و هدف: گردن درد مزمن غیراختصاصی مشکل شایع و با تغییرات در سیستم حسی حرکتی می باشد که علاوه بر درد و نگرانی فردی، بار مالی بالایی بر جامعه دارد. هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر تمرینات کنترل جهت حرکت بر دقت بازسازی سر، درد و ناتوانی زنان دارای گردن درد مزمن غیر اختصاصی می باشد. روش تحقیق: 30 آزمودنی زن (5/7±36/5 سال) دارای گردن درد مزمن غیراختصاصی در این تحقیق شرکت کردند. درد، ناتوانی و دقت بازسازی سر به ترتیب با شاخص درد، شاخص ناتوانی گردن و کلاه دوچرخه سواری مجهز به لیزر قبل و بعد از هشت هفته تمرینات کنترل جهت حرکت، اندازه گیری شدند. آزمون های آماری شاپیرو-ویلک و تحلیل کوواریانس برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: بعد از اجرای هشت هفته تمرینات، تغییرات معنی داری در درد (0/005=p)، ناتوانی (0/001=p) و دقت حرکت (0/01=p) گروه تجربی مشاهده شد. نتیجه گیری: مداخله تمرینی در بهبود دقت بازسازی سر، کاهش شاخص درد و ناتوانی در افراد دارای گردن درد مزمن موفق بوده است. با توجه به اندازه اثر (0/39) بالای گزارش شده برای تمرینات کنترل جهت حرکت، پیشنهاد می شود که این برنامه تمرینی به عنوان روش مکمل درمان افراد دارای گردن درد مزمن غیراختصاصی در آینده مورد استفاده قرار داد.
۲۵.

مقایسه 6 هفته کنزیوتیپ و رفلکسولوژی کف پا بر شدت درد و ناتوانی عملکردی مردان مبتلا به کمردرد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۳۱
زمینه و هدف: کمر درد مزمن از بیماری های شایعی است که موجب اختلال در فعالیت های روزمره می شود. علی رغم وجود روش های درمانی گوناگون، هنوز توافق کلی در ارتباط با یک درمان جامع وجود ندارد. از این رو هدف این مطالعه، مقایسه تأثیر دو روش درمانی کنزیوتیپ و رفلکسولوژی کف پا بر روی شدت درد و ناتوانی بیماران مبتلا به کمر درد مزمن غیراختصاصی بود. روش تحقیق: 30 بیمار مرد مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی بین دامنه سنی 20 تا 40 سال به صورت تصادفی به سه گروه کنزیوتیپ (10 نفر)، رفلکسولوژی (10 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. زمان اعمال مداخله 6 هفته و هر هفته 3 جلسه بود. محل چسباندن کنزیوتیپ ها پایین تر از استخوان لگن شروع و در ادامه عضلات پارااسپاینال ادامه می یافت و در مورد نحوه انجام رفلکسولوژی نقاط مربوط به ستون فقرات در کف پا توسط ماساژور با تکنیک های مخصوص ماساژ داده می شد. جهت ارزیابی درد و ناتوانی عملکردی افراد به ترتیب از پرسشنامه بصری درد و اوسستری قبل و بلافاصله بعد از درمان استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون های تی زوجی و آنالیز واریانس یک طرفه در سطح معنی داری (0/05≥p) استفاده گردید. یافته ها:  مقایسه درون و بین گروهی نشان دهنده اثر بخش بودن هر دو روش کنزیوتیپ و رفلکسولوژی کف پا بر میزان کاهش درد و ناتوانی بود (0/001=p). در مقایسه نتایج آزمون توکی گروه کنزیوتیپ کاهش درد بیشتری نسبت به گروه رفلکسولوژی بعد از مداخلات از خود نشان دادند (0/001=p)، ولی در مورد میزان ناتوانی عملکردی افراد میان دو گروه کنزیوتیپ و رفلکسولوژی تقاوتی دیده نشد (0/93=p). نتیجه گیری: کنزیوتیپ و رفلکسولوژی کف پا می توانند در کاهش درد و ناتوانی بیماران با کمر درد مزمن غیراختصاصی موثر باشند ولی برای کاهش درد بیشتر بیماری روش کنزیوتیپ به بیماران توصیه می شود.
۲۶.

طراحی فراگیر مسکن و دسترسی پذیری ایمن (مطالعه موردی : محله ی اوین شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طراحی فراگیر مسکن دسترسی پذیری ایمن ناتوانی تکنیک دلفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۶۴
هنگامی که در امر دسترسی ایمن، تمهیدات لازم برای همه شمولی در محیط زندگی در نظر گرفته نشده باشد، افراد سالم تنها افرادی هستند که در برخورد با معماری، دچار معلولیت نمیشوند. تامین ایمنی در دسترسی ها، یکی از اصول طراحی فراگیر میباشد که به واسطه ی آن، استقلال فردی اشخاص با هر سطح از توانایی فراهم میشود. فرض این پژوهش بر آن بوده است که اگر اصول طراحی فراگیر در محیط های شهری و مسکونی بکار برده شود، با تامین دسترسی پذیری ایمن، حضور افراد دارای محدودیت جسمی – حرکتی در عرصه های زندگی شخصی و اجتماعی تقویت میشود. در این پژوهش، از روش ترکیبی کمی – کیفی با کمک شیوه ی تحلیل محتوا، استفاده شد. در ابتدا با استفاده از منابع اسنادی و با نگرش ویژه به اصل دسترسی پذیری ایمن، اصول کلی طراحی فراگیر مسکن در دو مقیاس خانه و محله استخراج شد. برای بررسی وضعیت ایمنی در دسترسی ها و میزان به کارگیری طراحی فراگیر در محیط مسکونی، مشاهده ی میدانی در محله ی اوین انجام شد. در این تحقیق، با کمک تکنیک دلفی، با شیوه ی نمونه گیری تصادفی، تعداد 30 پرسشنامه در بین متخصصان حوزه معماری مسکن توزیع شد. با توجه به یافته های حاصل از مشاهده ی میدانی و نتایج حاصل از پرسشنامه، میتوان نتیجه گرفت دسترسی پذیری ایمن، از نیازهای اساسی یک محله ی فراگیر است که با تامین نیازهای اساسی شبکه ی دسترسی پیاده، یعنی تحقق همه شمولی، به کمک ایمنی و راحتی و توجه به اصول و استانداردهای مربوطه، شکل میگیرد و در این میان، پیوستگی مسیر پیاده و عدم مواجهه با مانع، مهمترین عاملی است که میتواند باعث تحقق محیط مسکونی فراگیر ایمن شود