مطالب مرتبط با کلیدواژه

درد


۸۱.

هنر به مثابه کنش آزاد خیال تا حصول معنا در درد: مطالعه تطبیقی دعوت به مراسم گردن زنی نابوکوف و فیلم داگویل(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۶۵
اینکه درد فرد را از معنا تهی می کند یا به عنوان بخش لاینفک از تجربه زیسته، توان آن را دارد که فرد را به حصول معنا برساند موضوع اصلی این مطالعه بین رشته ای (تطبیقی) ا ست. در این پژوهش برای اولین بار، رمان دعوت به مراسم گردن زنی نوشته ولادیمیر نابوکوف و فیلم سینمایی داگویل ساخته لارس فون تریه با ارجاع به مشابهت های ساختاری و مضمونی مورد مطالعه قرار گرفته اند تا ضمن تشریح وجوه شباهت، به بررسی حصول معنا در درد پرداخته شود. ولادیمیر نابوکوف و لارس فون تریه دو هنرمند مطرح قرن بیستم هستند که آثارشان از وجوه متفاوتی مورد بحث قرار گرفته است. پرداخت درد یکی از وجوه اشتراک در آثار این دو هنرمند است که تا به حال موضوع هیچ مطالعه مشترکی نبوده است. این دو با نشان دادن عمق دردی که قهرمان هایشان با آن دست به گریبانند از درون مایه های اولیه ای همچون برداشت ایدئولوژیک، جامعه شناسانه و روان شناسانه گذر می کنند تا به واسطه کنش آزاد خیال نشان دهند چگونه هنر می تواند فرد را در حصول معنا و گذر از درد یاری بخشد. بدین منظور، نظریات ایلین اسکاری در حوز ه مطالعه درد و ساخت معنا مطرح و با رویکردی پدیدارشناسانه و با ارجاع به متن این دو اثر مورد مداقه قرار می گیرند تا نقش خیال/ هنر در گسست از درد تشریح شود. این پژوهش در نوع  خود می تواند راهگشای پژوهشگران علاقه مند به مطالعات بین رشته ای به صورت عام و مطالعه این دو هنرمند به صورت خاص باشد. 
۸۲.

بررسی درد و اختلالات اسکلتی-عضلانی در افرادی با سابقه ی ابتلا به کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درد کووید 19 اختلالات اسکلتی-عضلانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۲
محققین پژوهش حاضر را با هدف بررسی درد و اختلالات عضلانی مبتلایان به کووید ۱۹ با افرادی که تجربه ابتلا نداشتند، انجام دادند. پژوهش از نوع کاربردی و مقایسه ای بود. نمونه ها با استفاده از جی پاور 303 نفر محاسبه گردید که معلمان ورزش از تحقیق خارج شدند. پرسشنامه نوردیک در اختیار کارمندان آموزش و پرورش اردبیل قرار گرفت پس از بررسی، تعداد ۱۸۰ نفر مبتلا به کرونا در یک سال اخیر شناسایی و تعداد ۱۲۳ نفر با دامنه سنی 30 تا 45 سال عدم ابتلا را گزارش نمودند. سپس اختلالات عضلانی اسکلتی 9 ناحیه بدن در هر دو گروه با استفاده از آمار توصیفی و آزمون خی دو در سطح معناداری 01/0 ارزیابی شد. درد عضلانی گروه مبتلا به طور معناداری (01/0>P) بیشتر از گروه سالم بود و همچنین بر اساس آزمون خی دو میزان کمر و گردن درد به ترتیب با ۵۲% و ۴۵% در افراد مبتلا نسبت به سایر اندام ها به طور معناداری بیشتر بود (01/0>P) درحالی که تفاوت معناداری بین درد و ناراحتی اندام های مختلف در گروه عدم ابتلا مشاهده نگردید. بیماران کرونایی ممکن است درد عضلاتی را تجربه نمایند و علت آن در پرسشنامه نوردیک علاوه بر ناهنجاری بدنی و خستگی مفرط عضلانی می تواند ناشی از بیماری کرونا باشد؛ بنابراین اخذ سابقه ابتلا به ویروس کووید ۱۹ قبل از استفاده از پرسشنامه نوردیک جهت تصمیمات اصلاحی ضروری است.
۸۳.

تعامل تمرینات ثبات دهنده مرکزی و عصبی- عضلانی همراه با هاپینگ بر میزان درد و عملکرد زنان مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا

کلیدواژه‌ها: تمرینات ثبات دهنده مرکزی تمرینات عصبی - عضلانی تمرینات هاپینگ ویژگی های عملکردی درد بی ثباتی عملکردی مچ پا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۱۸
هدف تحقیق حاضر، مقایسه ی تأثیر شش هفته تمرینات ترکیبی (ثبات دهنده مرکزی و عصبی- عضلانی) و هاپینگ بر درد و ویژگی-های عملکردی زنان مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا بود. سی زن فعال مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا به طور داوطلبانه و به صورت تصادفی در سه گروه ده نفری تمرینات ترکیبی، هاپینگ و کنترل شرکت نمودند. قبل و پس از اتمام تمرینات از تمام آزمودنی ها به منظور بررسی میزان درد و ویژگی های عملکردی، آزمون به عمل آمد. جهت بررسی میزان درد از پرسشنامه درد واس، برای بررسی ویژگی های عملکردی از آزمون جهش جانبی، جهش هشت لاتین، جهش سه گانه تک پا و پرسشنامه سنجش توانایی پا و مچ پا در فعالیت های روزانه و ورزشی استفاده شد. گروه های تمرینی به مدت شش هفته (سه جلسه 60 دقیقه ای در هفته) تمرینات خود را انجام دادند. انجام شش هفته تمرینات هاپینگ سبب بهبودی بیشتری نسبت به تمرینات ترکیبی (ثبات دهنده مرکزی وعصبی-عضلانی) در عملکرد شد. تمرینات ترکیبی نسبت به هاپینگ تأثیر بیشتری در بهبود درد مچ پای زنان مبتلا به بی ثباتی عملکردی مچ پا داشت.
۸۴.

تاثیر هشت هفته تمرینات پیلاتس بر کیفیت زندگی و درد زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس

کلیدواژه‌ها: درد کیفیت زندگی مولتیپل اسکلروزیس تمرینات پیلاتس فعالیت بدنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۱۷
مولتیپل اسکلروزیس یک بیماری مزمن و تخریب کننده میلین ها است که تمام ماده سفید سیستم عصبی مرکزی را فرا می گیرد و عملکرد حسی و حرکتی را تحت کنترل قرار می دهد. این بیماری مزمن نورولوژی، بیشترین تأثیرات منفی را روی روند سلامت و کیفیت زندگی افراد در جامعه می گذارد. عوارض بیماری مولتیپل اسکلروزیس، کیفیت زندگی از جنبه های مختلف فیزیکی، هیجانی، شناختی و اجتماعی را در بر میگیرد. یکی از تظاهرات بالینی ناخوشایند در بیماری مولتیپل اسکلروزیس، درد است که از علائم ناراحت کننده محسوب می شود و متاسفانه در حیطه پزشکی و پرستاری به آن اهمیت زیادی داده نشده است. هدف این پژوهش، تعیین تأثیر هشت هفته تمرین پیلاتس بر کیفیت زندگی و درد زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس است. این مطالعه بصورت نیمه تجربی و کاربردی روی 24 زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس با محدوده سنی ۴۵-۵۵ سال و دارای حداقل سه سال سابقه بیماری صورت گرفت. آزمودنی ها، به طور تصادفی به دو گروه مساوی پیلاتس (12 نفر) و کنترل (12 نفر) تقسیم شدند. کیفیت زندگی با استفاده از پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی جهانی و متغیر درد با پرسشنامه استاندارد مقیاس دیداری درد اندازه گیری گردید. تحلیل آماری با استفاده از آزمون آماری تی مستقل در سطح معنی داری p<0/05 انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که تمرینات پیلاتس باعث تغییرات کیفیت زندگی و متغیر درد می شود. لذا، تمرینات پیلاتس باعث بهبود کیفیت زندگی و درد در زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس می گردد و این بیماران بایستی این نوع تمرین را به عنوان یک درمان تکمیلی کنار دارودرمانی استفاده نمایند.
۸۵.

اثربخشی معنادرمانی بر میزان درد و امید به زندگی در زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: معنادرمانی درد امید به زندگی سرطان سینه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۱۹
افزایش شیوع سرطان در سال های اخیر و تأثیر آن بر ابعاد مختلف جسمی روانی و اجتماعی زندگی بشر سبب شده است سرطان، مشکل اصلی بهداشتی قرن شناخته شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی معنادرمانی بر میزان درد و امید به زندگی در زنان مبتلا به سرطان سینه انجام شده است. این مطالعه نیم ه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، بیماران زن مبتلا به سرطان سینه در شهر تهران بود. از این میان با روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) جایگزین شدند. ابزار استفاده شده پرسش نامه چندبُعدی درد و پرسش نامه امید به زندگی بود. گروه آزمایش 10 جلسه تحت معنادرمانی قرار گرفت و در این مدت گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با آزمون کواریانس چندمتغیری انجام شد. یافته ها نشان داد در تمام خرده مقیاس های درد و امید به زندگی، پس از کنترل نمرات پیش آزمون، تفاوت معناداری بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش و کنترل وجود دارد. بر اساس نتایج این مطالعه، معنادرمانی موجب کاهش میزان درد و افزایش امید به زندگی در زنان مبتلا به سرطان سینه شده است.