مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
علم اطلاعات و دانش شناسی
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال پنجم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۰
123 - 148
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از روش های تحلیل اطلاعات، روش هرمنوتیک است. این روش یکی از روش های تفسیر متون می باشد. هدف از پژوهش حاضر، بازاندیشی روش هرمنوتیک در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی با تأکید بر دیدگاه گادامر و ارائه فرایند تحلیل با روش هرمنوتیک عینی در این حوزه است. روش: پژوهش حاضر از نوع مروری استدلالی–انتقادی است که در آن از روش های اسنادی و کتابخانه ای برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد که می توان روش هرمنوتیک را به عنوان یکی از روش های تحلیل پژوهش کیفی در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی بکار گرفت. آنچه که بین این حوزه با هرمنوتیک وجه مشترک دارد، همان تفسیر متن است که در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی منظور از متن، اطلاعات و یا هر پدیده ای که با اطلاعات سروکار دارد، می باشد. همچنین در نظام های بازیابی اطلاعات، ورود اطلاعات با پیش فهم امکانپذیر بوده و رفتارهای بازیابی توسط جستجوگر همانند متن در نظر گرفته می شود. نتیجه گیری: هرمنوتیک می توان به عنوان یک روش کیفی در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی در تولید دانش جدید مورد استفاده قرار گیرد. کاربرد هرمنوتیک در حوزه بازیابی اطلاعات به عنوان یک روش، ورود اطلاعات و رفتارهای فرد، متن و معنا در نظر گرفته می شود و ارزیابی آن نیز بر اساس پیش فرض هایی استوار است. همچنین مراحل هرمنوتیکی در قالب کلمه یا جمله به واحدهای معنایی تبدیل می شود و تفسیرها بر اساس این قالب های معنایی صورت خواهد گرفت و اشتراک واحدهای معنایی و ادغام آن ها منجر به تفسیر یا بازتولید متن خواهد شد.
تحلیل ساختار فکری مدارک علم اطلاعات و دانش شناسی ایران (1970-2016): مطالعه هم استنادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، ترسیم و تحلیل ساختار فکری و روند تکامل علم اطلاعات و دانش شناسی ایران از منظر تحلیل الگوهای هم استنادی مدرک است. جامعه ی پژوهش حاضر را کلیه ی مقالات پژوهشی و مجموعه مقالات همایش ها تشکیل می دهد که در خلال سال های 1970 تا 2016 از پژوهشگران ایران در وبگاه علوم نمایه شده اند. به منظور تحلیل و دیداری سازی شبکه ی هم استنادی مطالعات ایران نیز از نرم افزار سایت اسپیس بهره گرفته شده است. تحلیل خوشه ای شبکه ی هم استنادی مدارک علم اطلاعات و دانش شناسی ایران در بازه ی 1970 تا 2016، منجر به شناسایی 5 خوشه یا تخصص گردید که عنوان بزرگ ترین وکوچک ترین تخصص ها بر حسب فراوانی موجودیت های هر خوشه، با 17 و 7 فراوانی به ترتیب به دو تخصص « ضریب تأثیر وب » و « سواد اطلاعاتی » تعلق گرفت. طبق بررسی های به عمل آمده، مطالعات سنجش علم نقش بسزایی در شکل دهی به ساختار فکری علم اطلاعات و دانش شناسی ایران در بازه ی مورد بررسی داشته است. نتایج حاصل از تحلیل مدارک شاخص و محوری در شبکه ی هم استنادی مطالعات ایران حکایت از آن داشت که دو تخصص «ضریب تأثیر وب» و «رفتار اطلاع یابی» بر اساس فراوانی گره هایِ حائز بیش ترین هم استنادی و نمره ی مرکزیت بینابینی، به ترتیب، عناوین شاخص ترین و محوری ترین تخصص ها را در بین دیگر تخصص های شناسایی شده به خود اختصاص داده اند. نتایج تحلیل محتوای موجودیت خوشه های پنجگانه ی هم استنادی از حیث ساختار روش شناختی آن ها در بازه ی 1970 تا 2016 نشان داد که مطالعات علم اطلاعات و دانش شناسی ایران با توجه به محتوای خوشه های #0 (ضریب تأثیر وب)، #1 (نشر دسترسی آزاد) و #3 (همکاری علمی)، تا حدود بسیار زیادی از روش های سنجش علم تأثیرپذیرفته است.
به کارگیری متدولوژی سیستم های نرم در آموزش علم اطّلاعات و دانش شناسی و ارائه الگوی جایگزین مبتنی بر هستان نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازخوانی متون متأخّر و معتبر حوزه علم اطّلاعات و دانش شناسی، از وجود برخی مسائل بنیادین در فرایند آموزش این رشته حکایت دارد. از آنجاکه عوامل مختلفی از جمله اساتید، دانشجویان، گروه های آموزشی و متن و محتوا در این فرایند نقش ایفا می کنند، تصمیم گیری جهت رفع موانع موجود از مسائل پیچیده به شمار می رود. از این رو در فاز اوّل پژوهش حاضر از متدولوژی سیستم های نرم، که تکنیک حل مسائل پیچیده محسوب می گردد، بهره گرفته شد. متدولوژی سیستم های نرم از روش های تحقیق در عملیات (اقدام پژوهی) به شمار می رود و از لحاظ رویکرد پژوهش، روش کیفی است. در فاز اول پژوهش، بر اساس هفت گام چک لند، ابتدا شرایط مسأله ساز شناسایی شد، تصویر گویا بر اساس الگوی عمومی آموزش گیج و برلاینر شکل گرفت. تعاریف ریشه ای در قالب مؤلفه های CATWOE بدست آمد. مدل مفهومی ترسیم و با استفاده از نظرات خبرگان اعتبارسنجی شد. سپس مدل مفهومی با شرایط واقعی تطبیق داده شده و در آخر پیشنهادات لازم جهت اعمال تغییر تبیین ارائه گردید. با بهره مندی از مراحل هفت گانه متدولوژی سیستم های نرم، ابتدا تصویر روشنی از فرایند آموزش رشته و مسائل مبتلابه در اکوسیستم مربوطه به نمایش درآمد و مدل نهایی حاصل از تجمیع سه هستان نگاری فراگیر، مدرّس و محتوای آموزشی حاصل شد. در پایان مدل پیشنهادی با ضریب توافق کاپا بالای 90 درصد مورد تأیید خبرگی قرار گرفت. به منظور اجرایی نمودن مدل کلان حاصل شده، الگوی معنایی مبتنی بر هستان نگاری طراّحی و با زبان OWL 2 پیاده سازی شد. مدل مفهومی بدست آمده از متدولوژی سیستم های نرم با تایید و توافق خبرگی، نتنها قادر خواهد بود مسائل مطرح در آموزش علم اطّلاعات و دانش شناسی را پاسخ دهد بلکه می تواند به عنوان مبنایی برای پژوهش های آتی در جهت طراحی و پیاده سازی نظام آموزش معنایی در رشته های مختلف نیز قرار گیرد. مدل معنایی آموزش، مفهومی با ابعاد و مؤلفه های گوناگون است که کاملاً عملیاتی و قابل پیاده سازی بوده و می تواند مورد توجّه سیاستگذاران، طراحان و بازیگران حوزه آموزش علم اطلاعات و دانش شناسی در طراحی و ارزیابی نظام های یادگیری-یاددهی قرار گیرد.
ارزشیابی مجلات علمی-پژوهشی علم اطلاعات و دانش شناسی براساس <i>آیین نامه تعیین اعتبار نشریات علمی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: شنا سایی نقاط قوت و ضعف مجلات و کمک به ارتقای کیفیت آنها و سازگاری با معیارهای آیین نامه جدید و نشان دادن کاستی ها و ایرادهای آیین نامه ذکرشده. روش شناسی: 10 مجله فارسی تائیدشده وزارت عتف از وبگاه کمیسیون بررسی نشریات انتخاب و با استفاده از سیاهه وارسی پژوهشگرساخته ارزیابی شده است. طیف امتیازدهی شامل 50 معیار در هشت گروه: 1) عنوان، 2) سردبیر، 3) گروه دبیران، 4) قالب نشریه، 5) ویژگی های ظاهری مجلات، 6) ویراستاری ساختاری، 7) نویسندگان، و 8) سایر بوده است. یافته ها: مجلات 86% از معیارهای آیین نامه را رعایت کرده اند. فصلنامه مطالعات ملی کتابداری و سازماندهی اطلاعات با کسب 90/26 امتیاز از 100 بالاترین رتبه و پس از آن پژوهشنامه پردازش و مدیریت اطلاعات و پژوهشنامه علم سنجی قرار دارند.
مطالعه اکتشافی عوامل مؤثر بر آینده کسب وکار کارآفرینانه در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: امروزه با افزایش تعداد فارغ التحصیلان علم اطلاعات و دانش شناسی توجه به آینده شغلی این قشر از جامعه یکی از چالش های پیش روی آنان است. از این رو هدف پژوهش حاضر این است که با رویکردی آینده نگرایانه به کشف عوامل مؤثر بر آفرینش کسب وکار برای فارغ التحصیلان این رشته بپردازد. روش: پژوهش حاضر از نوع اکتشافی با استفاده از روش دلفی است. جامعه آماری در بخش دلفی 15 نفر از صاحب نظران حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی و کارآفرینی بوده است و در بخش اکتشافی از نظریات 165 نفر از خبرگان بهره برده شد. ابزار پژوهش نیز پرسش نامه محقق ساخته بود که روایی آن با بر اساس آزمون تحلیل عاملی تأیید شد و پایایی بر اساس آزمون آلفای کرونباخ برای تمامی مؤلفه ها بالاتر از 7/0 محاسبه شد. برای تحلیل داده ها از آزمون های توصیفی میانگین و انحراف معیار، آزمون بارتلت، تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی توسط نرم افزار SPSS نسخه 20 و لیزرل نسخه 8/8 استفاده شد. یافته ها : یافته های پژوهش نشان می دهد که عوامل مؤثر بر آینده کسب وکار کارآفرینانه در سه عامل فرصت های کارآفرینانه، ظرفیت های کارآفرینانه، و چهارچوب کارآفرینانه قرار می گیرند. برای بررسی مدل تحقیق بار عاملی گویه ها و شاخص های برازش مدل محاسبه شد و با توجه به آنکه بار عاملی تمامی گویه ها بالاتر از 4/0 برآورد شد و شاخص های برازش مدل نیز دارای مقدار موردنظر بودند، مدل پژوهش مورد تأیید قرار گرفت. اصالت/ارزش: پژوهش حاضر با رویکردی اکتشافی و با دیدگاه آینده نگرایانه در خصوص عوامل مؤثر بر کسب وکار کارآفرینانه در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی انجام شده است. از این پژوهش می توان به منظور بهبود محیط کسب وکار و ایجاد فضای مطلوب برای کار و رشد روحیه کارآفرینی در دانشجویان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی استفاده کرد.
کشف مؤلفه های کسب وکار کارآفرینانه در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی با رویکرد فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: کشف مؤلفه های کسب وکار کارآفرینانه در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی با رویکرد فراتحلیل هدف این پژوهش است. روش: پس از بررسی و پالایش 1709 مقاله مرتبط در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی انتشاریافته بین سال های 2000 تا 2019، شانزده مقاله انتخاب و از درون آن ها 31 مؤلفه شناسایی و با نرم افزار CMA2 و رویکرد اندازه اثر کوهن تحلیل شد. یافته ها: اندازه اثر مس تقل و ترکیب ی همه مؤلفه ها به غیر از انتشار یافته های علمی، معنادار و قاب ل قب ول است. نتایج حاکی از آن است که مؤلفه زیرساخت های فیزیکی (83/0)، بالاترین اندازه اثر است. روحیه علمی استادان (78/0) و اعتماد به نفس (75/0) در رتبه های بعد قرار دارند. نتیجه گیری: برای تقویت کسب وکار کارآفرینانه در میان فارغ التحصیلان در رشته باید متغیرهای فوق را در تدوین و اجرای برنامه ها به کارگرفت.
چالشهای موجود در ارزیابی درونی (مورد گروه های آموزشی علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی ایران )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی چالش های موجود در ارزیابی درونی گروه های علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی ایران از دیدگاه اعضای هیئت علمی بود. روش: روش پژوهش، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را 20 گروه آموزشی علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی ایران تشکیل می دهد با توجه به تعداد اندک جامعه، همگی آنها مورد پژوهش قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته و به منظور تجزیه و تحلیل آنها، از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد استقبال کم گروه های آموزشی به دلیل زیاد بودن ملاک ها و نشانگرهای ارزیابی درونی و استفاده کم از نتایج ارزیابی در تصمیم گیری ها، از جمله چالش های ساختاری در ارزیابی درونی این گروه هاست. نداشتن تجربه و تخصص کافی برای اجرا، و نبود ثبات مدیریتی در سطح گروه آموزشی و دانشگاه، از جمله چالش های اجرایی ارزیابی درونی بیان شده اند. همچنین، مهم ترین چالش های انگیزه ای در ارزیابی درونی گروه ها به ترتیب شامل: نبود سازو کارهای تشویقی و پاداش دهنده برای اعضای هیئت علمی و مشغله های اعضای هیئت علمی از قبیل تراکم واحدهای تدریس و فعالیت های اجرایی بود. نتیجه گیری: ارزیابی درونی به عنوان پایه و اساس تضمین کیفیت، در گروه های آموزشی علم اطلاعات و دانش شناسی نظام مند نیست؛ لذا فعالیت های ارزیابی درونی به شائبه ظاهری بودن دچارند.
بررسی میزان ورود و صدور دانش در "علم اطلاعات و دانش شناسی" از طریق تحلیل هم استنادی حوزه های موضوعی مجلات: فرضیه کوه یخ شناور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه از علم به عنوان یک شبکه یا مجموعه ای از نقاط مشترک چندگانه و نظامی پویا یاد می شود. حوزه های علمیِ دارای قدرت میان رشتگی بالا را «کوه یخ شناور» می نامند. این در حالی است که رشته های دیگر، در ارتباط و تعامل با آن حوزه ها عمل می کنند. هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت ورود و صدور دانش در رشته «علم اطلاعات و دانش شناسی» در بین رشته های علمی دیگر به عنوان کوه یخ شناور است. برای این منظور، به تحلیل هم استنادی این حوزه در پایگاه اطلاعاتی JCR پرداخته شده است. ازاین رو، شبکه اجتماعی حوزه های علمی مطرح در این رشته از طریق تحلیل ماتریس هم آیندی استنادهای آنها ترسیم، و حوزه های موضوعی با مرکزیت بالا مشخص شدند. در ادامه، رابطه همبستگی بین شاخص های مرکزیت و فراوانی استنادهای حوزه های موضوعی بررسی شد. نتایج پژوهش نشان داد علم اطلاعات و دانش شناسی به طور مساوی در ورود و صدور دانش از طریق هم استنادی عمل می کند. همچنین، نتایج آزمون آماری نشان داد همبستگی مثبتی بین فراوانی حوزه های موضوعیِ استناد کننده/گیرنده و سنجه های مرکزیت وجود دارد. به علاوه، بین فراوانیِ استنادهای حوزه های موضوعی استناد کننده و گیرنده با شاخص های مرکزیت آنها همبستگی مشاهده شد. نتایج نشان داد علم اطلاعات و دانش شناسی دارای روابط میان رشته ای با حوزه های دیگر است که در دوره مورد بررسی می توان به تقویت روابط میان رشته ای آن با حوزه های مطالعاتی «مدیریت»، «علوم میان رشته ای»، «علوم رایانه، نظام های اطلاعاتی»، و «علوم رایانه، هوش مصنوعی»، و «علوم تربیتی» اشاره کرد.
تحلیل محتوای چکیده رساله های دکترای علم اطلاعات و دانش شناسی از سال ۱۳۷۶- ۱۳۹۳(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای رساله های دکترای علم اطلاعات و دانش شناسی است. روش شناسی: روش پژوهش تحلیل محتوا و ابزار گردآوری اطلاعات سیاهه وارسی است. برای تحلیل موضوعی از رده بندی جیتا (JITA) استفاده شد. جامعه پژوهش شامل 125 رساله در دانشگاه های دولتی تهران، فردوسی مشهد، شهیدچمران اهواز و دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران است. یافته ها: بیشترین رساله متعلق به سال 1391(20%) و کمترین آن سال 1381 (8%) است. 2/55% آنها توسط مردان و 08/44% توسط زنان نگاشته شده است. روش پیمایشی با 8/60 %، پرکاربردترین شیوه پژوهشی بود. همچنین4/94 % چکیده ها غیرساختاریافته و 6/5% ساختاریافته گزارش شد. بیشترین گرایش موضوعی در حوزه فناوری اطلاعات (2/39%)، کارکردهای مدیریتی (2/31%) و سپس مباحث نظری و عمومی اطلاعات (6/29%) گزارش شد. مقوله فرعی «کتابخانه ها به عنوان مکان فیزیکی» (6/11%) بیشتر مورد اقبال پژوهشگران واقع شده است. همچنین، دکترعلی شکویی و دکترعباس حرّی پرکارترین استادان راهنما و مشاور شناخته شدند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش بر سیر صعودی تولید رساله در حوزه فناوری اطلاعات دلالت دارد که می تواند متا ثر از عواملی همچون پذیرش و همگامی با فناوری و در نهایت بهبود زیرساخت ها باشد. اصالت و ارزش: تاکنون در زمینه تحلیل محتوای رساله های دکترای علم اطلاعات و دانش شناسی ایران پژوهشی صورت نگرفته است.
علم اطلاعات و دانش شناسی به مثابه رشته یا میان رشته: مروری مجدد بر مسأله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : این پژوهش با هدف بررسی متون و منابع موجود در زمینه مطالعات میان رشته ای به منظور تعیین جایگاه علم اطلاعات و دانش شناسی در میان ابعاد رشته و میان رشته و پاسخ به این سؤال صورت گرفت: آیا امکان دارد واقعیتی به نام میان رشته بدون اینکه قبل از آن رشته بودن برای یک حوزه علمی محقق شود، به وجود آید ؟ روش/ رویکرد پژوهش : به منظور حصول به نتیجه مطلوب، پژوهش به صورت کتابخانه ای و با بررسی و تحلیل متون صاحب نظران و گونه های میان رشته انجام شد. یافته ها : تاکنون هفت گونه عمده برای مطالعات میان رشته ای شناسایی شده است: درون رشتگی، بین رشتگی، میان رشتگی، چندرشتگی، تکثررشتگی، فرارشتگی و پسارشتگی که از میان گونه های ذکر شده، تنها دو گونه بین رشتگی و میان رشتگی منجر به زایش رشته علمی جدید می شوند و علم اطلاعات و دانش شناسی نتیجه هیچ یک از دو گونه مذکور نیست. نتیجه گیری : علم اطلاعات و دانش شناسی به لحاظ موضوع و مسئله مورد بررسی، دارای وجه تمایز از دیگر حوزه های علمی است و می تواند به عنوان یک رشته شناخته شود، زیرا موضوع این علم تنها اطلاعات مضبوط است؛ اما به دلیل پیچیدگی این مفهوم، محققان این رشته ناگزیر به سمت مطالعات میان رشته ای حرکت کرده اند که نه تنها نقطه ضعفی برای این رشته شمرده نمی شود بلکه سبب رشد و گسترش این حوزه می شود.
بررسی رابطه توسعه تجربه یادگیری از طریق مشارکت کلاسی با مقوله نظم دهی هیجانی، اضطراب و افسردگی در بین دانشجویان علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره بیستم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
138 - 165
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین رابطه توسعه تجربه یادگیری از طریق مشارکت کلاسی با نظم دهی هیجانی و اضطراب و افسردگی دانشجویان علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه رازی است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری شامل دانشجویان مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه رازی در سال تحصیلی 95-96 است که در مجموع 120 نفر می باشند. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 92 نفر تعیین شد. برای گردآوری داده ها از دو پرسش نامه سنجش توسعه یادگیری از طریق مشارکت و سنجش وضعیت اضطراب و افسردگی و نظم دهی هیجانی، استفاده شده است. همچنین، تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی و با کمک نرم افزار آماری اس پی اس اس انجام شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد میانگین یادگیری از طریق مشارکت کلاسی و ابعاد آن، از دیدگاه دانشجویان مورد بررسی، بیش از متوسط و در سطح مطلوب است. بیشترین فراوانی مربوط به «طبیعت درس ها و مشارکت کلاسی» (02/4) و کمترین فراوانی مربوط به «موانع مشارکت در کلاس» (84/2) است. به طورکلی نتایج نشان داد بین مؤلفه های یادگیری از طریق مشارکت و اضطراب و افسردگی و نظم دهی هیجانی رابطه معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: یادگیری از طریق مشارکت کلاسی یکی از روش های مؤثر آموزشی است که در بین روش های مختلف آموزش و یادگیری، متخصصان آن را پیشنهاد می کنند. تلاش و مطالعه بیشتر دانشجویان مضطرب و افسرده منجر به بهبود عملکرد تحصیلی و افزایش یادگیری آنها می شود. بنابراین، تبدیل کلاس های درس به گروه های فعّال پرسش وپاسخ به دانشجویان، فرصت مشارکت فعال و توسعه یادگیری در کلاس را خواهد داد.
از کتابداری تا علم اطلاعات و دانش شناسی: تاریخ نگاری، زمینه های شکل گیری و سیر تحول عنوان رشته در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی مقاله حاضر بررسیِ چگونگیِ تغییرِ عنوان رشته از «کتابداری و اطلاع رسانی» به «علم اطلاعات و دانش شناسی» در ایران است. روش: در پژوهش حاضر از روش تحلیلی _ تاریخی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل آثار، رخدادها، تلاش ها و اقدام های انجام شده درخصوص تغییر نام رشته کتابداری از آغاز تاکنون است. به همین منظور، ابتدا نام رشته بر اساس برنامه های درسی و آموزشی از سال 1344 تاکنون بررسی و طبقه بندی شد. سپس بنیان های فکری و رویکردهای غالب در شکل گیری عنوان شناسایی و تبیین گردید. همچنین، مجموعه اقدام ها و تلاش های صورت گرفته تا پیش از تغییر عنوان در 23 مهر 1391، که در حقیقت پیش زمینه های تغییر عنوان رشته به شمار می روند، شناسایی و نقش هر یک مشخص شد. در نهایت، تاریخ نگاری و پیشینه دو اصطلاح «علم اطلاعات» و «دانش شناسی» بر اساس حضور در عنوان های بروندادها و رخدادهای علمی رشته ترسیم گردید. یافته ها: نتایج این بررسی نشان داد، برنامه های درسی و آموزشی مصوب از آغاز تاکنون حکایت از سه دوره زمانی با سه عنوان مجزای «کتابداری»، «کتابداری و اطلاع رسانی»، و «علم اطلاعات و دانش شناسی» را دارد که به ترتیب محور اصلی آن ها «آموزش فهرست نویسی و رده بندی»، «توسعه خدمات کتابداری و اطلاع رسانی»، و «آموزش فناوری اطلاعات» بوده است. دیگر نتایج این بررسی نشان داد در شکل گیری عنوان جدید رشته سه رویکرد غالب «دانش شناسی»، «علم اطلاعات» و « عناوین ترکیبی» نقش داشته اند که سردسته رویکرد اول هوشنگ ابرامی، سردسته دومی عباس حُرّی، و سومی به دلیل تعدد و تنوع فکری و عدم تمرکز بر یک عنوان، فاقد سردسته است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد عنوان جدید در حقیقت شکل تغییریافته و اصلاح شده عنوان قدیم است. افزون بر این، آثار ذکرشده در این مقاله، کتاب شناسی مناسبی برای تحقیقات آینده خواهد بود.
ارزیابی ناشران حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی ایران بر اساس شاخص های ارزش ویژه برند از دیدگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی این رشته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش شناسایی مهم ترین ناشران حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی به لحاظ شاخص های ارزش ویژه برند از دیدگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی این رشته است. روش پژوهش: این پژوهش از نوع پیمایشی و توصیفی است. ابزار مورد استفاده، پرسش نامه ای است که بر اساس مدل آکر تهیه شده است و روایی و پایایی آن تأیید شد. جامعه پژوهش را تمامی دانشجویان تحصیلات تکمیلی (کارشناسی ارشد و دکتری) دانشگاه های تهران، فردوسی و شهید چمران تشکیل داده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و تحلیلی (آزمون t) استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که نشر کتابدار، چاپار، کتابخانه رایانه ای و دبیزش به ترتیب بیشترین نمرات شاخص های ارزش ویژه برند را کسب کرده اند. نتیجه گیری: در کل می توان گفت که ناشران حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی به لحاظ ارزش ویژه برند در وضعیت متوسطی قرار دارند و نیاز است تا جهت ارتقا در هر یک از شاخص های ارزش ویژه برند فعالیت شود.
ساختار نویسندگی و هم نویسندگی مطالعات علم اطلاعات و دانش شناسی ایران: وضعیت حضور و نفوذ در خارج از مرزها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در پژوهش حاضر، ساختار مدارک علم اطلاعات و دانش شناسی ایران در وبگاه علوم از منظر تحلیل الگوهای نویسندگی، هم نویسندگی، و شاخص های مدل نفوذ علمی مورد بررسی قرارگرفته است. روش : این پژوهش از نوع کاربردی است که با رویکرد علم سنجی و تحلیل شبکه های اجتماعی انجام گرفته است. رکوردهای پژوهش بر مبنای مقالات انتشاریافته پژوهشگران ایران در 35 مجله علم اطلاعات و دان ش شناسی نمایه شده در وبگاه علوم در خلال سال های 1970 تا 2016 گردآوری شده است. ترسیم و تحلیل ساختار منتج از تحلیل هم نویسندگی بر اساس نرم افزار سایت اسپیس، و محاسبه شاخص های مرکزیت، اچ، جی و اچ. سی، به ترتیب به کمک نرم افزارهای یو. س.ی آی. نت، بایب اکسل و اکسل صورت پذیرفته است. یافته ها : نتایج بررسی ها نشان داد که الگوی نویسندگی غالب در رکوردهای علم اطلاعات و دانش شناسی ایران، الگوی دونویسندگی است. جمالی با 25 مقاله و کوشا با 481 استناد، به ترتیب، عنوان پرتولیدترین و پراستنادترین نویسندگان را در بین نویسندگان علم اطلاعات و دانش شناسی ایران به خود اختصاص داده اند. عنوان بیشترین سهم همکاری با مؤسسات خارجی در بین دانشگاه های ایران به دانشگاه آزاد اسلامی تعلق گرفت. بر اساس شاخص های مدل نفوذ علمی، جمالی در مجموع شش ملاک، شاخص ترین پژوهشگر مطالعات ایران در بازه زمانی مورد بررسی محسوب می شود. همچنین بررسی ها نشان داد که قریب به نیمی از مقاله های بخش ایران (46/3 درصد) با همکاری نویسندگانی از سایر کشورها تهیه شده است و پژوهشگران ایرانی علم اطلاعات و دانش شناسی، در بین کشورهای آسیایی، بیشترین همکاری را با پژوهشگران مالزیایی داشته اند. نتیجه گیری: وجود ارتباط معنی دار میان دو شاخص توان علمی (Productivity) و تأثیر نشان داد که نویسندگان مطالعات علم اطلاعات و دانش شناسی ایران، در عین توجه به افزایش تعداد مقاله ها و سطح توان علمی خود، به کیفیت مقاله ها نگاشته شده نیز توجه داشته اند. نتایج نشان داد که صرف میزان استنادهای دریافتی یک نویسنده، به تنهایی، معیار مناسبی برای قضاوت در مورد میزان اثرگذاری یک نویسنده نیست.
بررسی وضعیت اشتغال فارغ التحصیلان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مسئله اشتغال تقریباً از اهداف قطعی عموم دانشجویان تحصیلات تکمیلی به شمار می آید. بهبود وضعیت اشتغال و ارزیابی عملکرد مراکز آموزش عالی مبتنی بر انجام پژوهش در این زمینه است. بر این اساس، پژوهش حاضر به بررسی وضعیت شغلی فارغ التحصیلان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه قم می پردازد. روش پژهش: این مطالعه، پژوهشی کاربردی است که با استفاده از روش پیمایشی- توصیفی و با به کارگیری ابزار پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش کلیه فارغ التحصیلان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه قم (402 نفر) هستند که 302 نفر ار آن ها پرسشنامه ها را تکمیل کردند. یافته ها: از مجموع 302 نفری که پرسشنامه های ارسالی را تکمیل نمودند، 1/82 درصد پاسخگویان را زنان و 9/17 درصد را مردان تشکیل داده اند. 7/51 درصد پاسخگویان در زمان انجام تحقیق، شاغل بوده و 3/48 درصد بیکار بوده اند. کمترین درصد بیکاری مربوط به فارغ التحصیلان ورودی 1380 و 1381 دانشگاه قم می باشد و بالاترین درصد بیکاری در بین ورودی های 1385 و 1386 مشاهده می شود. بیکاری در پذیرش شدگان سال های 1380 تا 1385 تقریباً وضعیت صعودی داشته و پس از کاهش بیکاری در چند سال، مجدداً برای ورودی های سال های 1388 تا 1391 این وضعیت صعودی تکرار شده است. از بین 156 پاسخگوی شاغل، 7/64 درصد (101 نفر) در شغلی مرتبط با رشته تحصیلی خود فعالیت می کنند و اکثر آنان در زمینه کتابداری فعالیت دارند اما 3/35 درصد شغل شان با رشته تحصیلی مرتبط نیست. نتیجه گیری: بهبود وضعیت اشتغال فارغ التحصیلان مستلزم تشکیل کارگروه کار و اشتغال در دانشگاه و اجرای برنامه ها و سیاست های پیشنهادی است.
بررسی توسعه و روند موضوعی حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی بر اساس مدل موضوعی LDA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی روند موضوعی مقالات ایرانیان در حوزه علم اطلاعات دانش شناسی با استفاده از الگوریتم های مدل سازی موضوعی LDA و مدل رگرسیون خطی است. جامعه پژوهش شامل 709 مقاله دارای چکیده و نمایه شده در پایگاه اسکوپوس در بازه زمانی 2008- 2019 است. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، داده ها با استفاده از الگوریتم های متن کاوی و به طور خاص الگوریتم های مدل سازی موضوعی LDA با استفاده از نرم افزار R مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از بررسی داده ها نشان داد که موضوع های داغ که از میزان محبوبیت پژوهشی بیشتری برخوردارند، شامل خدمات کتابخانه ای در شبکه های اجتماعی، مدل های پژوهش، سرمایه اجتماعی، پایگاه های اطلاعاتی پزشکی، داده کاوی، روند تولید علمی، موضوعات بین رشته ای، الگوریتم های فضای مجازی، مدیریت دانش، مطالعات شبکه های اجتماعی، رویکردهای پژوهشی و آینده پژوهی و موضوعات سرد که از میزان محبوبیت پژوهشی کمتری برخوردارند به حوزه های منابع الکترونیکی، سیستم مدیریت اطلاعات، موتورهای جستجو، خدمات امانت، خدمات از راه دور، یادگیری الکترونیکی، دولت الکترونیک، شاخص های ارزیابی مجلات، ارزیابی منابع وبی و کتابخانه های دیجیتال است. نتایج نشان داد که پژوهش های موضوعی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در ایران، همگام با رشد فناوری ها و موضوعات جهانی توسعه یافته و ارتباط حوزه موضوعی علم اطلاعات و دانش شناسی را با زمینه های نوین داده کاوی، هوش مصنوعی، بازیابی معنایی، هستی شناسی، معماری اطلاعات، نشر دیجیتال، شبکه های اجتماعی و پایگاه های اطلاعاتی برقرار نموده اند.
مرور نظام مند پژوهش های داده های پیوندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مرور مطالعات انجام شده در رابطه با موضوع داده های پیوندی و شناسایی بیشترین موضوعات پرداخته شده در این موضوع، مزایا و چالش های موجود. روش: روش پژوهش مرور نظام مند است. در جستجوی اولیه در وبگاه علوم مشخص شد که 20 مجله بنا به نتایج پژوهش دارای بیشترین تولیدات علمی موضوع داده های پیوندی در مقوله علم اطلاعات و دانش شناسی اند. پس از بررسی و پایش 22966 مقاله استخراج و سپس با استفاده از راهنمای استاندارد پریزما، نهایتاً 20 مقاله انتخاب شد. ابزار پژوهش از نوع سیاهه وارسی بر مبنای معیارهای ورود و خروج بود و برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی استفاده شد. یافته ها: وب معنایی، هستی شناسی، داده های باز پیوندی، تعامل پذیری، شباهت داده ها، پردازش زبان طبیعی، فراداده و کتابخانه دیجیتال بیشترین موضوع هایی است که در مقالات موردنظر به آنها پرداخته شده است. مزایا و چالش های فنی(مرتبط با مجموعه داده های پیوندی، ابزارهای داده های پیوندی مرتبط با مسائل فناورانه، و هستی شناختی)، عوامل مالی و انسانی در مقالات بررسی شد. در ادامه طبق یافته ها مشخص شد که مزایا و چالش های داده های پیوندی هر دو به تفکیک به مقوله فنی و زیرمقوله فرعی«مزایا و چالش های مرتبط با مجموعه داده های پیوندی» هر کدام با 35 درصد اختصاص یافته است. امکان کشف گسترش موجودیت ها با بررسی انواع پیوند در داده های پیوندی، ایجاد پیوند مناسب داده ها با داده های سایر خدمات پیوسته، بهبود در کشف داده های باز، افزایش رؤیت پذیری داده های پیوندی با داده های سایر خدمات پیوسته از جمله مزایای مرتبط با مجموعه داده های پیوندی، و تنوع بیش از حد داده های بین رشته ای، پیچیدگی واژگانِ در دسترسی، مشکلات مربوط به فهرست نویسی منابع از جمله چالش های مرتبط با مجموعه داده های پیوندی است. طبق یافته های پژوهش، بیشترین روش ها و ابزارهای به کارگیری داده های پیوندی مربوط به «نظام ساده سازماندهی دانش» یا اسکاس، هستی شناسی دی.بی.پدیا، هستی شناسی کتابشناختی و اف.اُ.ا.اف. به ترتیب با 7، 7، 5 و 4 فراوانی است. راهکارها و پیشنهادهایی در مقالات مورد بررسی نیز در رابطه با به کارگیری داده های پیوندی ارائه شد که باز، مفید، قابل کشف، سالم و پیوندی بودن داده ها از جمله آنها است. نتیجه گیری: با توجه به مطالعات مورد بررسی، برای پیاده سازی و به کارگیری داده های پیوندی در کتابخانه ها، مراکز اطلاع رسانی و پروژه های مختلف خارجی از روش ها و ابزارهای مختلفی استفاده شده است که با وجود چالش های موجود، سازماندهی، جستجو، و بازیابی اطلاعات را تسهیل کرده است و مزایای مختلفی نیز به همراه دارد. پژوهشگران علم اطلاعات و دانش شناسی، مهندسان نرم افزار و... با آگاهی از موارد مطرح شده در این پژوهش می توانند در معماری کتابخانه های دیجیتال و پروژه های مبتنی بر وب موفق تر عمل کنند.
مدل سازی موانع نظریه پردازی علم اطلاعات و دانش شناسی از دیدگاه اعضای هیات علمی دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با وجود وسعت و غنای موضوعی و تنوع مباحثی که در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی پیش روی محققان است، نظریه پردازی در این رشته با کمبودهایی روبروست. با توجه به جایگاه اعضای هیات علمی در توسعه نظریه پردازی در این رشته، این پژوهش به دنبال شناسایی موانع نظریه پردازی در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی از دیدگاه اعضای هیات علمی است. روش: این پژوهش، پژوهشی کیفی است. به منظور گردآوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. اعضای هیات علمی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های ایران، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. در مجموع با 18 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه های بیرجند، تربیت مدرس، تبریز، شهید باهنر کرمان و شهید چمران اهواز مصاحبه صورت گرفت. داده های گردآوری شده بر مبنای نظریه زمینه ای طی سه مرحله کدگذاری شد. یافته ها: بعد از انجام کدگذاری، 10 طبقه محوری بدست آمد. از میان 10 طبقه محوری، طبقات «شخصیت متزلزل» و «ایراد نظام باور» به عنوان متغیرهای مرکزی انتخاب شدند. به توصیه گلیزر از طبقه ایراد نظام باور به طبقه شخصیت متزلزل ارجاع داده شد و این طبقه به عنوان متغیر مرکزی شناخته شد. اصالت/ارزش: بررسی موانع نظریه پردازی حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی با رویکرد کیفی نشان دهنده اصالت این پژوهش است. یافته ها و پیشنهادات این پژوهش می تواند به رفع موانع و ایجاد بسترهای مناسب برای توسعه نظریه پردازی در رشته علم اطلاعات کمک می کند.
از آموزش تا آزمون: تحلیل مقایسه ای آزمون های کارشناسی ارشد و دکترای علم اطلاعات و دانش شناسی با برنامه های درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این مطالعه، تحلیل آزمون های کارشناسی ارشد و دکترای علم اطلاعات و دانش شناسی و مقایسه آن با برنامه های آموزشی مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد بود. این مقایسه بر پایه طبقه بندی بازنگری شده بلوم و در دو بعد دانشی (واقعی، مفهومی، فرایندی و شناختی) و شناختی (یادآوری، درک، کاربرد، تحلیل، ارزیابی و آفرینش) انجام شد. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی است که با رویکرد کیفی و با استفاده از شیوه تحلیل محتوا (کیفی و کمی) انجام شد. جامعه این پژوهش، پرسش های کنکور کارشناسی ارشد و دکترای رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در سال های 1393-1397 و آخرین نسخه از سرفصل های درسی مقطع های کارشناسی و کارشناسی ارشد بود. ابزار این پژوهش، سیاهه وارسی بود که ساخت آن مبتنی بر طرح طبقه بندی بازنگری شده بلوم توسط اندرسون و کراسول (2001) انجام شد. برای تحلیل داده ها نرم افزار MaxQDA V. 11 به کار رفت و بررسی پایایی با استفاده از شیوه توافق بین کدگذاران میزان 2/91 را نشان داد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد بین هدف های رفتاری درس های کارشناسی و پرسش های آزمون های کارشناسی ارشد این رشته از دو بعد مهارت های شناختی و دانشی، تناسب اندکی وجود دارد. همچنین میان هدف های رفتاری درس های کارشناسی و پرسش های آزمون های دکترا در بعد مهارت های شناختی، تناسب اندک است اما در بعد دانشی تناسب نسبی وجود دارد. نتیجه: هدف های رفتاری درس های کارشناسی و کارشناسی ارشد نیاز به بررسی مجدد دارد. بر اساس این بررسی لازم است در طراحی آزمون های کارشناسی ارشد و دکترا نیز تغییر محتوایی ایجاد شود. توصیه می شود بر پایه طبقه بندی بلوم، این تغییر در طراحی پرسش های آزمون های کارشناسی ارشد بر ارزیابی دانش واقعی و مفهومی صورت پذیرد. در حالی که انتظار می رود در پرسش های تخصصی آزمون های دکترای رشته نیز بیشتر، دانشِ شناختی شرکت کنندگان ارزیابی شود.
تأثیر بازی وارسازی بر یادگیری فهرست نویسی دانشجویان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی امکان استفاده از ظرفیت های فنی بازی وارسازی در آموزش فهرست نویسی و شناسایی تأثیر آن در یادگیری دانشجویان. روش: پژوهش حاضر با رویکرد کمّی انجام شد. جامعه پژوهش دانشجویان مقطع کارشناسی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی 17 دانشگاه سطح یک بود که از فهرست وزارت علوم و دفترچه انتخاب رشته کنکور سراسری سال های 1398-1399 استخراج شد. این فهرست شامل دانشگاه های اصفهان، الزهرا، بیرجند، تبریز، علامه، خوارزمی، شهید باهنر کرمان، شاهد، فردوسی مشهد، شهیدچمران اهواز، یزد، قم، سمنان، رازی کرمانشاه، شیراز، شهید مدنی آذربایجان و زابل است. تعداد کل جامعه دانشجویان 436 نفر استخراج شد که با روش نمونه گیری تصادفی و استفاده از جدول کرجسی- مورگان، حجم نمونه 204 نفر تعیین شد. با توجه به الگوی ورباخ و هانتر به منزله چارچوب اصلی پژوهش، تعداد 7 مؤلفه بنیادی بازی وارسازی(داینامیک ها، مرحله، پروفایل، رقابت و پاداش، امتیاز، نشان، تابلوی پیشرفت) به دست آمد. در بخش نظریه یادگیری خودراهبر تعداد سه مؤلفه اساسی (خودکنترلی، خودمدیریتی، انگیزش و رغبت به یادگیری) جمع آوری شد. در بخش آماری پژوهش در رابطه با مؤلفه ها، ضریب آلفای کرونباخ همه مؤلفه ها و متغیرها بزرگ تر از 7/0 به دست آمد. در این پژوهش برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای اس.پی.اس.اس و پی.ال.اس استفاده شد. نتیجه گیری : بازی وارسازی و یادگیری خودراهبر هر دو با هدف مشترک یادگیری مادام العمر می توانند سبب افزایش ظرفیت درگیرشدن در محیط آموزشی و افزایش سطح آمادگی و استقلال افراد در یادگیری و عملکرد خودراهبر دانشجویان تحصیلات تکمیلی شوند. هنگامی که افراد کاری را از روی علاقه انجام می دهند، آن کار برایشان جذاب و مهم می شود که نتیجه آن، خودکارآمدی و بهره وری خواهد بود. پژوهش هایی نظیر پژوهش حاضر می توانند برای برنامه ریزی بلندمدتِ تغییر در الگوی آموزش الکترونیکی در قلمرو علم اطلاعات و دانش شناسی را ارائه دهند و به نحو مطلوبی زمینه ساز به کارگیری فناوری های نوآورانه در محیط های با قابلیت ابتکار عمل باشند؛ بنابراین برای ایجاد طرح جدید در آموزش کتابداران و تأثیرگذاری مثبت در آینده شغلی آنان استفاده از زمینه های فناوری برتر، امری مهم و ضروری است.