مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
مالکیت نهادی
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۱
41 - 58
حوزه های تخصصی:
هدف اساسی تحقیق حاضر، بررسی ارتباط بین رقابت در بازار محصول با ارزش مانده نقد با تاکید بر نقش حاکمیت شرکتی می باشد. در این تحقیق، مطابق با هدف مذکور، 3 فرضیه مطرح شد که و مورد تجزیه و تحقیق آماری قرار گرفتند. نمونه آماری تحقیق 17 شرکت فعال در صنعت خودروسازی پذیرفته شده در بازار اوراق بهادار تهران می باشند که داده های آنها برای یک دوره 5 ساله مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. فرضیات تحقیق از طریق مدل های رگرسیونی چندگانه بررسی شدند که مطابق با یافته ها، رقابت در بازار محصول، نقشی در نحوه واکنش بازار سرمایه به تغییرات مانده نقد نداشته است. این در حالی است که دخالت سهامداران عمده باعث شده است که رقابت در بازار محصول، واکنش بازار سرمایه به تغییرات مانده نقد را تحریک نماید. این یافته در خصوص سهامداران نهادی نیز مصداق دارد و به طور بالقوه منعکس کننده نقش نظارتی این قبیل سهامداران می باشد.
بررسی تاثیر حاکمیت شرکتی و نوع صنعت (پتروشیمی و پالایشی) بر رابطه بین ناکارایی کارکنان و جریان نقد آزاد با مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۱
75 - 86
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی تاثیر همزمان حاکمیت شرکتی و نوع صنعت (پالایشی و پتروشیمی) بر رابطه بین ناکارایی کارکنان و جریان نقد آزاد با مدیریت سود میپردازد. با مطالعه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1390 الی 1394 و بکارگیری تکنیک های رگرسیون و همبستگی، دادهها جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتههای پژوهش نشان میدهد که استقلال هیئتمدیره از شدت رابطه مستقیم بین ناکارایی کارکنان و مدیریت سود می کاهد ولی بر رابطه مستقیم جریان نقد آزاد و مدیریت سود موثر نیست. مالکیت نهادی نیز به عنوان مولفهی دیگر حاکمیت شرکتی بر رابطه بین ناکارایی کارکنان و جریان نقد آزاد با مدیریت سود تاثیر تضعیفی دارد. با این حال تاثیر نوع صنعت خاص پالایشی و پتروشیمی بر رابطه بین ناکارایی کارکنان و جریان نقد آزاد با مدیریت سود مورد تایید واقع نشد. بررسی تاثیر همزمان چند متغیر مرتبط در این پژوهش ( که به دنیای واقعی نزدیکتر است) از مهمترین مشارکتهای این تحقیق در حوزه تحقیقات مرتبط با مدیریت سود است.
بررسی ارتباط بین عدم اطمینان محیطی، مالکیت نهادی و اجتناب مالیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۶
133 - 146
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر متغیرهای عدم اطمینان محیطی و مالکیت نهادی بر اجتناب مالیاتی است.اجتناب مالیاتی شامل مجموعه راهکارهائی است که منجر به کاهش مالیات در چارچوب قوانین و مقررات می شود. بدین منظور با استفاده از دادههای مربوط به 106 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی95-1389، شاخص عدم اطمینان محیطی و مالکیت نهادی محاسبه و تاثیر آنها بر اجتناب مالیاتی مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، برای سنجش اجتناب مالیاتی از سنجه نرخ موثر مالیاتی نقدی بلندمدت استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها و آزمون فرضیهها از الگوی رگرسیون خطی چندگانه استفاده شده است. شواهد و نتایج تجربی پژوهش نشان داد که عدم اطمینان محیطی دارای تاثیر مستقیم و معناداری بر اجتناب مالیاتی و متغیر مالکیت نهادی دارای تاثیر منفی بر اجتناب مالیاتی می باشد.
بررسی تأثیر موجودی نقدی بهینه و انحراف از موجودی هدف بر میزان ارزش شرکت.شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۹ (جلد ۱)
126 - 147
حوزه های تخصصی:
در یک بازار سرمایه ای کامل، سطح و تغییرات پویا در نگهداشت وجه نقد، تصمیمی بی ربط و نادرست است. بسیاری از نظریه ها مانند تئوری توازن، سلسله مراتب مالی، نظریه نمایندگی، نظریه حاکمیت شرکتی و نظریه زمان بندی بازار انجام شده است یک شرکت باید میزان بهینه نگهداشت وجه نقدی را به منظور پیاده سازی کارآمد و افزایش ارزش شرکت پیش بینی کند. نگهداشت وجه نقد مازاد، می تواند تأثیر منفی بر عملکرد شرکت از طریق مشکلات نمایندگی داشته باشد.در این پژوهش به بررسی تاثیر موجودی نقدی بهینه و انحراف از موجودی هدف بر میزان ارزش شرکت پرداخته شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1393 تا 1397 بوده که حجم نمونه با توجه به روش غربالگری و پس از حذف مشاهدات پرت برابر با 119 شرکت می باشد.در این تحقیق که از دادههای پانل(تابلویی) با اثرات ثابت استفاده شده است نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده های شرکت ها با استفاده از رگرسیون چند متغیره در سطح اطمینان 90% نشان می دهد که رابطه معنادارو مثبت بین موجودی نقدی بهینه و انحراف از موجودی هدف برارزش شرکت وجود دارد .همچنین سایر نتایج پژوهش نشان می دهد که مالکیت مدیریتی ، مالکیت نهادی، استقلال هیئت مدیره رابطه معنادارو مثبت بین موجودی نقدی بهینه و ارزش شرکت وجود دارد
تأثیر مالکیت نهادی و مالکیت عمده بر مدیریت دریافتنی ها
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر مالکیت نهادی و مالکیت عمده بر مدیریت دریافتنی ها است. در راستای هدف پژوهش، دو فرضیه تدوین شد. جهت آزمون این دو فرضیه با استفاده از روش حذف سامانمند، نمونه ای متشکل از 105 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی هشت ساله بین سال های 1390 لغایت 1397 انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل دادها و آزمون فرضیه ها از مدل های رگرسیون چند متغیره به روش داده های ترکیبی استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد مالکیت نهادی تاثیر منفی بر مدیریت دریافتنی ها دارد. همچنین نتایج نشان داد که مالکیت عمده تاثیر منفی بر مدیریت دریافتنی ها دارد.
پیامدهای قابلیت مقایسه صورت های مالی از دیدگاه سرمایه گذاران و اعتباردهندگان با تاکید بر نقش مالکیت نهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف عمومی گزارشگری مالی فراهم نمودن اطلاعات مالی درباره واحد گزارشگر است که برای تصمیم گیری های سرمایه گذاران، وام دهندگان و سایر اعتباردهندگان بالفعل و بالقوه درباره ی تامین منابع برای واحد تجاری سودمند می باشد. این هدف ایجاب می کند که اطلاعات مالی از خصوصیات کیفی برخوردار باشند. قابلیت مقایسه یک خصوصیت کیفی افزاینده سودمندی اطلاعات است و موجب می شود استفاده کنندگان هنگام ارزیابی فرصت های جایگزین، تصمیمات سرمایه گذاری بهتر و کارآمدی اتخاذ نمایند. هدف این پژوهش مطالعه پیامدهای قابلیت مقایسه صورت های مالی از دیدگاه سرمایه گذاران و اعتباردهندگان با تأکید بر نقش تعدیل گری مالکان نهادی است. برای اندازه گیری قابلیت مقایسه صورت های مالی از سه معیار سود خالص، جریان های نقدی عملیاتی و اقلام تعهدی اختیاری استفاده شده است. نمونه آماری پژوهش شامل 119 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 تا 1396 می باشد. برای آزمون فرضیه های پژوهش از رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد که الف- قابلیت مقایسه جریان های نقدی عملیاتی بر بازده سالانه سهام تأثیر مثبت و معناداری دارد و این ارتباط توسط مالکیت نهادی تعدیل می شود؛ ب- قابلیت مقایسه سود خالص بر نوسان پذیری بازده سهام تأثیر منفی و معناداری دارد و این ارتباط توسط مالکیت نهادی تعدیل می شود و ج- قابلیت مقایسه سود خالص و قابلیت مقایسه جریان های نقدی عملیاتی بر اعتبار تجاری تأثیر معناداری دارند، اما نقش تعدیل کننده ی مالکیت نهادی در این رابطه ها به لحاظ آماری تائید نشد.
تاثیر ساختار مالکیت بر اثربخشی کمیته حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
کمیته حسابرسی یکی از بنیادی ترین مفاهیمی است که در سال های اخیر و به ویژه پس از رسوایی های مالی شرکت های بزرگ کانون توجه نهادهای قانونگذار و حرفه ای کشورهای توسعه یافته قرار گرفته است. این کمیته مسئول نظارت بر راهبری شرکتی، فرآیند گزارشگری مالی، ساختار کنترل داخلی، عملکرد حسابرس داخلی و فعالیت های حسابرس مستقل است و به نیابت از هیئت مدیره و نیز از طریق اطمینان بخشی نسبت به وظیفه پاسخگویی شرکت، از سهامداران حمایت می کند. به عبارت دیگر، کمیته حسابرسی بر موضوعات با اهمیت گزارشگری مالی نظارت کرده، رعایت استانداردهای حسابداری را کنترل می کند و اطمینان حاصل می کند که کلیه اطلاعات لازم برای تصمیم گیری افشا شده باشد. هدف این پژوهش بررسی تاثیر ساختار مالکیت بر اثربخشی کمیته حسابرسی است. برای نیل به این هدف نمونه ای متشکل از 184 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را انتخاب کرده و با استفاده از نرم افزار ایویوز 10 تاثیر چند عامل را بررسی کرده ایم. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که مالکیت متمرکز، مالکیت دولتی و مالکیت نهادی بر اثربخشی کمیته حسابرسی تاثیر معناداری ندارد.
بررسی ارتباط بین ساختار مالکیت و مدیریت سود در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین ساختار مالکیت و مدیریت سود در بورس اوراق بهادار تهران است. تحقیق حاضر از لحاظ طبقه بندی بر حسب هدف، پژوهشی کاربردی بوده و از نظر طبقه بندی بر مبنای روش، تحقیق توصیفی محسوب می شود و از میان پژوهش های توصیفی، از نوع همبستگی است. این تحقیق را از لحاظ شیوه گردآوری داده ها در زمره تحقیقات شبه تجربی- پس رویدادی قرار داد. بدین منظور از اطلاعات 110 شرکت در دوره ی زمانی سال های 1394 الی 1398 استفاده شده است. در این پژوهش ارتباط میان پنج عامل مالکیت مدیریتی داخلی، مالکیت مدیریت خارجی، مالکیت نهادی، مالکیت سهامداران عمده (5 درصد به بالا) و مالکیت خانوادگی با مدیریت سود بررسی گردید. نتایج نشان داد بین مالکیت مدیریتی داخلی، مالکیت نهادی و مالکیت خانوادگی با مدیریت سود رابطه ی معنی داری وجود دارد، درحالی که بین مالکیت مدیریت خارجی و مالکیت سهامداران عمده با مدیریت سود رابطه ی معنی داری مشاهده نگردید.
نقش تعدیل گر مالکیت نهادی بر رابطه بین هموارسازی سود و رفتار مالی سرمایه گذاران
حوزه های تخصصی:
مالیه رفتاری شامل بخش گسترده ای از جنبه های روان شناسی و علوم اجتماعی است که با فرضیه بازار کارا تناقض دارد. در حقیقت مالیه رفتاری مطالعه چگونگی تفسیر و عمل بر مبنای اطلاعات برای اتخاذ تصمیمات سرمایه گذاری آگاهانه توسط افراد است به عبارت دیگر به دنبال تأثیر فرایندهای روان شناختی در فرآیند تصمیم گیری است. قصد مالیه رفتاری تجزیه وتحلیل و بررسی پدیده های جامع بازار بر اساس مکانیسم های روانی رفتارهای سرمایه گذاری است. حال این پژوهش بر آن بود تا به بررسی این موضوع بپردازد که تأثیر هموارسازی سود بر رفتار مالی سرمایه گذاران چگونه است؟ تأثیر مالکیت نهادی بر رابطه بین هموارسازی سود و رفتار مالی سرمایه گذاران چگونه است؟ بدین منظور 140 شرکت برای دوره زمانی 1392 تا 1397 موردبررسی قرار گرفتند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین هموارسازی سود دارای تأثیر مثبت بر رفتار مالی سرمایه گذاران است. همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان داد که مالکیت نهادی دارای تأثیر معکوس بر رابطه مثبت بین هموارسازی سود با رفتار مالی سرمایه گذاران است.
تاثیر مکانیزم های حاکمیت شرکتی بر پیچیدگی اطلاعات حسابداری
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر مکانیزم های حاکمیت شرکتی بر پیچیدگی اطلاعات حسابداری در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد که پس از حذف محدودیت ها 141 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. دوره مالی پژوهش حاضر بین سال های 1393 تا 1397 می باشد. مکانیزم های حاکمیت شرکتی عبارتند از استقلال هیات مدیره، نقش مدیر عامل و مالکیت نهادی. برای بررسی فرضیات از روش رگرسیون لوجستیک و از نرم افزار ایویوز استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که استقلال هیات مدیره بر پیچیدگی اطلاعات حسابداری تاثیر معناداری دارد. و نقش مدیر عامل بر پیچیدگی اطلاعات حسابداری تاثیر معناداری ندارد. همچنین مالکیت نهادی بر پیچیدگی اطلاعات حسابداری تاثیر معناداری دارد.
بررسی رابطه مالکیت نهادی و حق الزحمه حسابرسی با تأکید بر ارتباطات سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال دوزادهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۴
159 - 172
حوزه های تخصصی:
هدف:این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین مالکیت نهادی و حق الزحمه حسابرسی و تأثیر ارتباطات سیاسی بر رابطه مالکیت نهادی و حق الزحمه حسابرسی صورت گرفته است. روش: برای دستیابی به هدف پژوهش، داده های 114 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1390 تا 1396 جمع آوری و برای آزمون فرضیه های پژوهش استفاده شد. به منظور بررسی روابط بین متغیرها از رگرسیون چندمتغیره و به منظور برازش الگوی رگرسیون، از روش حداقل مربعات تعمیم یافته استفاده گردید. جهت آزمون فرضیه ها از روش داده های ترکیبی استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که بین مالکیت نهادی و حق الزحمه حسابرسی، رابطه منفی و معناداری وجود دارد. اما وجود ارتباطات سیاسی در شرکت رابطه بین مالکیت نهادی و حق الزحمه حسابرسی را به طور معناداری تحت تأثیر خود قرار نمی دهد. نتیجه گیری: باتوجه به یافته های پژوهش، با افزایش مالکیت نهادی، نظارت بر شرکت بیشتر و حجم کار حسابرسی کمتر می شود و حق الزحمه کمتری به حسابرسان پرداخت می شود، همچنین ارتباطات سیاسی در شرکت، بر میزان حق الزحمه پرداختی که با افزایش مالکیت نهادی کاهش پیدا کرده است، تأثیری ندارد.
بررسی ارتباط افشای مسئولیت اجتماعی شرکت ها و اجتناب مالیاتی با تأکید بر نقش ساختار مالکیت
حوزه های تخصصی:
در گزارش های مالی، مالیات نشانگر سهم دولت از سود شرکت ها می باشد. اجتناب مالیاتی به معنای صرفه جویی مالیاتی ناشی از کاهش مالیات پرداختی عمومی است که گاهی اوقات قانونی بودن آن مورد تردید بوده و به مفهوم تعداد معاملات برای به حداقل رساندن بدهی های مالیاتی به شمار می آید. شرکت ها مسئولیت هایی در مقابل ذینفعان، جامعه و سایرین دارند که تحقق این مهم گاهی در گرو رعایت سایر مسئولیت ها نیز می باشد که مسئولیت پذیری اجتماعی و اجتناب مالیاتی معیارهایی هستند که می تواند نمایانگر اهداف پاسخگویی مدیران در شرکت ها باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط افشای مسئولیت اجتماعی شرکت ها و اجتناب مالیاتی با تأکید بر ساختار مالکیت است. در این پژوهش اجتناب مالیاتی از معکوس نرخ موثر مالیاتی اندازه گیری شده است. افشای مسئولیت اجتماعی شرکت ها نیز با استفاده از مطالعات آقایی و کاظم پور(1395) تشخیص داده شده است. برای اندازه گیری ساختار مالکیت از سه معیار مالکیت مدیریتی، مالکیت نهادی و تمرکز مالکیت بهره گرفته شد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی علی پس رویدادی می باشد. جامعه آماری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران هستند و با روش نمونه گیری هدفمند 130 شرکت در نمونه آماری قرار گرفته اند. دوره زمانی پژوهش سال های 93 تا 97 است. برای آزمون فرضیه ها از تجزیه وتحلیل رگرسیون بهره گیری شده است. نتایج نشان می دهد که بین افشای مسئولیت اجتماعی شرکت ها و اجتناب مالیاتی ارتباطی وجود ندارد، اما مالکیت مدیریتی و مالکیت نهادی در سطح معناداری 90 درصد می توانند ضمن اینکه منجر به کاهش افشای مسئولیت اجتماعی شرکت ها می شوند به میزان اجتناب مالیاتی نیز اضافه کنند.
آیا مالکیت نهادی تأثیر سرمایه فکری بر ارزش شرکت را تعدیل می کند؟
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر مالکیت نهادی بر رابطه بین سرمایه فکری و ارزش شرکت در شرکت های بورس اوراق بهادار تهران بوده است، به نحوی که متغیر سرمایه فکری به عنوان متغیر مستقل و متغیر ارزش شرکت نقش متغیر وابسته و متغیر مالکیت نهادی نقش متغیر تعدیل گر را داشته است. نمونه آماری پژوهش شامل 113 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 تا 1397 می باشد. تجزیه و تحلیل فرضیه ها بر اساس رگرسیون تابلویی بیانگر این بود که ارزش افزوده سرمایه فکری تأثیر مثبت و معناداری بر ارزش شرکت دارد و ساختار مالکیت به عنوان متغیر تعدیل گر تأثیر منفی و معناداری بر رابطه ارزش افزوده سرمایه فکری و ارزش شرکت داشته و این رابطه را تعدیل می کند.
بررسی تاثیر هیات مدیره، مالکیت نهادی و شدت سرمایه بر شکاف مالیاتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
برای شرکت ها و سهامداران عمده، مالیات یکی از هزینه های اضافی می باشد بدین دلیل هیات مدیره شرکت همواره در تلاش است تا با اخذ روش های مختلف مالیات شرکت را به حداقل برساند. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر هیات مدیره، مالکیت نهادی و شدت سرمایه بر شکاف مالیاتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. این پژوهش از نظر ماهیت، روش توصیفی و هدف، یک پژوهش کاربردی است. چون در پژوهش حاضر متغیرها با استفاده از جمع آوری اطلاعات گذشته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، در ردیف مطالعات توصیفی و از نوع پس رویدادی است. دراین پژوهش، سه فرضیه تدوین و 126 شرکت از طریق نمونه گیری به روش حذف سیستماتیک برای دوره زمانی 7 ساله بین 1392 تا 1398 انتخاب شده و داده های مربوط به متغیرهای پژوهش بعد از گردآوری در نرم افزار اکسل با استفاده از نرم افزار آماری ایویوز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه نشان داد: از معیارهای هیات مدیره (اندازه هیات مدیره، استقلال هیات مدیره و دانش مالی هیات مدیره) و مالکیت نهادی بر شکاف مالیاتی تاثیر معناداری دارند ولی دوگانگی هیات مدیره و شدت سرمایه تاثیر معناداری ندارند.
بررسی تأثیر نقد شوندگی سهام بر مازاد اهرم مالی با توجه به نقش تعدیلگر مالکیت نهادی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر نقدشوندگی سهام بر مازاد اهرم مالی با توجه به نقش تعدیلگر مالکیت نهادی است. تحقیق حاضر به لحاظ روش همبستگی بوده و به جهت هدف تحقیقی کاربردی محسوب می شود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است که نمونه آماری به روش غربالگری (حذف سیستماتیک)، برابر با 112 شرکت تعیین شده است. بازه زمانی مطالعه یک دوره 10 ساله در طی سالهای 1389 تا 1398 است. روش تجزیه و تحلیل داده ها، رگرسیون چند متغیره مبتنی بر داده های پانلی بااستفاده از نرم افزار ایویوز است. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان می دهد که نقدشوندگی سهام تأثیر منفی و معناداری بر مازاد اهرم مالی دارد. همچنین نتایج نشان داده است که مالکیت نهادی بر رابطه بین نقدشوندگی سهام و مازاد اهرم مالی تأثیر تعدیلگر دارد.
تأثیر حاکمیت شرکتی بر رابطه بین مدیریت سود و سطح افشای اطلاعات شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی تحقیق بررسی تأثیر حاکمیت شرکتی بر رابطه بین مدیریت سود و سطح افشای اطلاعات شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 تا 1398 می باشد که در این راستا مدیریت سود به عنوان متغیر مستقل و سطح افشای اطلاعات به عنوان متغیر وابسته، مؤلفه های حاکمیت شرکتی (تعداد جلسات کمیته حسابرسی، مالکیت نهادی، استقلال هیئت مدیره و اندازه هیئت مدیره) نیز به عنوان متغیر تعدیل گر و متغیرهای اهرم مالی، اندازه شرکت و سودآوری نیز به عنوان متغیرهای کنترل در نظر گرفته شده اند. نمونه آماری تحقیق 159 شرکت می باشد. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی با رویکرد کاربردی می باشد. روش گردآوری اطلاعات در بخش مبانی نظری از روش کتابخانه ای و در بخش آزمون فرضیات از روش اسنادکاوی صورتهای مالی می باشد. به طور کلی روش آزمون فرضیات از روش همبستگی و رگرسیون چندگانه است.نتایج تحقیق نشان داد بین مدیریت سود و سطح افشای اطلاعات ارتباط معکوس و معناداری وجود دارد و مؤلفه های حاکمیت شرکتی (به جز تعداد جلسات هیئت مدیره) موجب تضعیف این رابطه می گردد. نتایج مربوط به متغیرهای کنترلی نشان داد که بین اهرم مالی و سطح افشای اطلاعات رابطه معکوس و معناداری وجود دارد و رابطه اندازه شرکت و سودآوری با سطح افشای اطلاعات؛ مستقیم و معنادار می باشد.
تأثیر اهرم عملیاتی برآوردی و اهرم عملیاتی قراردادی بر حق الزحمه حسابرسی: باتأکیدبر نقش تعدیل کنندگی مالکیت نهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی بودجه و مالی سال دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
113 - 140
حوزه های تخصصی:
اگرچه اهرم در مدل های قیمت گذاری همواره به عنوان شاخص ریسک مطرح بوده، منشأ اهرم و تأثیر ساختار مالکیت بر آن مورد توجه قرار نگرفته است. ازاین رو، پژوهش حاضر به بررسی اثرات نامتقارن انواع اهرم عملیاتی شامل اهرم عملیاتی قراردادی و برآوردی در مقابل اهرم مالی بر حق الزحمه حسابرسی و همچنین بررسی تأثیر تعدیل کنندگی مالکیت نهادی بر این روابط می پردازد. بدین منظور، داده های 136 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی سال 1392 تا 1397 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از وجود رابطه مستقیم اهرم مالی و رابطه معکوس اهرم عملیاتی (متأثر از اهرم عملیاتی قراردادی) با حق الزحمه حسابرسی است. به علاوه، مالکیت نهادی اثر اهرم مالی بر حق الزحمه حسابرسی را کاهش می دهد و موجب افزایش اثرات اهرم عملیاتی بر حق الزحمه حسابرسی می شود . اگرچه، نقش تعدیل کنندگی مالکیت نهادی بر رابطه بین اهرم عملیاتی قراردادی و برآوردی با حق الزحمه حسابرسی رد می شود. یافته ها درمجموع بیانگر نقش متفاوت اهرم های مالی و عملیاتی در تبیین حق الزحمه حسابرسی است.
رابطه بین ساختار مالکیت و اهرم مالی شرکت
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی برخی ساز و کارهای اداره ی شرکت از جمله ساختار مالکیت و اهرم مالی شرکت، بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار در ایران می باشد. به همین منظور نمونه ای از 157 شرکت بورسی را در نظر گرفتیم. از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، که فعالیت این شرکت ها از سال 90 تا 94 مورد مطالعه قرار گرفته است. متغیرهای به کار گرفته شده در این تحقیق شامل ساختار مالکیت شرکت است که متشکل از؛ مالکیت نهادی، مالکیت دولتی و مالکیت مدیریتی می باشد که تحت عنوان متغییر مستقل به کار گرفته می شود. متغییر دیگری که در این مطالعه به عنوان متغیر وابسته مورد مطالعه قرار می گیرد اهرم مالی است. متغییرهای مربوطه با استفاده از نرم افزارهای Spss 26 وEviews 8 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. در نتیجه انجام تحلیل ها نتایج نشان می دهد بین ساختار مالکیت و اهرم مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنی داری وجود دارد.
نقش تعدیلی مالکیّت نهادی بر ارتباط بین فرهنگ کُنفُوسیوس گرایی (مدیران) و ریسک سقوط قیمت سهام
حوزه های تخصصی:
به استناد پژوهش جبران و همکاران (2019)، یکی از عواملی که می تواند ریسک سقوط قیمت سهام شرکت ها را تحت تأثیر قرار دهد، فرهنگ کُنفُوسیوس گرایی (مدیران) است که تاکنون در ادبیّات پژوهشی مالی و حسابداری، به این موضوع توجّه نشده است. مدیران شرکت های مستقر در محیط کُنفُوسیوس گرایی، بیشتر تحت تأثیر هنجارهای اجتماعی قرار می گیرند و آنها اخبار بد را به موقع منتشر می-کنند و در نتیجه رویکردهای غیراخلاقی مدیریتّی (مخاطرات اخلاقی) مهار شده و حتّی لازمه این امر به ایمن سازی رفتارهای مدیریّتی خواهد انجامید، منجر به تنزّل ریسک سقوط قیمت سهام شرکت ها می شود و همچنین مالکیّت نهادی به عنوان مکانیزم حاکمیّت شرکتی می تواند ارتباط منفی فرهنگ کُنفُوسیوس گرایی و ریسک سقوط قیمت سهام شرکت ها را تضعیف نماید. بنابراین هدف این پژوهش، بررسی نقش تعدیلی مالکیّت نهادی بر ارتباط بین فرهنگ کُنفُوسیوس گرایی و ریسک سقوط قیمت سهام می باشد. برای انجام این پژوهش، اطّلاعات صورت های مالی 116 شرکت بورسی در بازه زمانی 1388 تا 1398 جمع آوری شده است. برای آزمون فرضیّه های پژوهش، از مدل رگرسیون لاجیت و چندمتغیّره با داده های تابلویی به روش های اثرات ثابت و تصادفی استفاده شده است. برای اندازه گیری فرهنگ کُنفُوسیوس گرایی از معیار موقعیّت جغرافیایی از مدل دو (2015) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد بین فرهنگ کُنفُوسیوس-گرایی و ریسک سقوط قیمت سهام ارتباط وجود ندارد. همچنین، مالکیّت نهادی موجب تضعیف ارتباط منفی بین فرهنگ کُنفُوسیوس گرایی و ریسک سقوط قیمت سهام شرکت ها نمی شود. ریسک سقوط قیمت سهام متوجّه پیامدهای فرهنگ کُنفُوسیوس گرایی نمی گردد که این موضوع به شرایط حاکم در بازار سرمایه ایران برمی گردد و همچنین، متغیّر فرهنگ کُنفُوسیوس گرایی یک موضوع جدید بوده و مبانی نظری آن و نیز میزان اهمیّت آن عملاً برای مدیران، سهامداران و سایر ذینفعان شرکت ها قابل لمس و یا مشهود نبوده است. در شرکت های ایرانی، مالکیّت نهادی نیز نتوانسته است در تبیین ارتباط فرهنگ کُنفُوسیوس گرایی و ریسک سقوط قیمت سهام نقش مؤثّری ایفا نماید.
بررسی تأثیر مازاد جریان وجوه نقد آزاد، مکانیزم های حاکمیت شرکتی و اندازه شرکت بر پیش بینی پذیری سود
منبع:
کنکاش مدیریت و حسابداری جلد ۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
۱۵۰-۱۲۴
حوزه های تخصصی:
با در نظر گرفتن نظریه تضاد منافع میان مدیران و مالکان، مدیران واحدهای تجاری از انگیزه لازم برای دستکاری سود به منظور حداکثر کردن منافع خود به خصوص زمانی که جریان های نقدی آزاد بالا و فرصت های سرمایه گذاری پایین باشد برخوردار می باشند. مهم ترین هدف نظری این پژوهش بررسی تأثیر مازاد جریان وجوه نقد آزاد بر قابلیت پیش بینی سود با توجه به نقش میانجیگری حاکمیت شرکتی و اندازه شرکت بود. برای بررسی این مهم از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی 6 سال (1387 الی 1392) با استفاده از نمونه گیری حذف سیستماتیک، 118 شرکت انتخاب گردید. با توجه به نتایج آزمون، مبنی بر تأثیر منفی مازاد جریان وجوه نقد آزاد بر قابلیت پیش بینی سود، به فعالان بازار سرمایه، تصمیم گیرندگان، تحلیلگران و سرمایه گذاران بالقوه و بالفعل بورس اوراق بهادار تهران پیشنهاد می شود در تحلیل طرح های سرمایه گذاری در دارایی های مالی و اوراق بهادار علاوه بر توجه به کمیت و کیفیت سود به میزان جریان وجوه نقد آزاد و فرصت های رشد شرکت، کارایی ساختار مالکیت در کاهش مشکلات نمایندگی ناشی مازاد جریان وجوه نقد و اندازه شرکت نیز توجه ویژه ای داشته باشند زیرا شرکت هایی که فرصت های رشد پایینی دارند و درعین حال جریان وجوه نقد آزاد بالایی دارند با هزینه های نمایندگی بالایی مواجه هستند که این موضوع به نوبه خود باعث کاهش قابلیت پیش بینی سود می گردد.