دستاوردهای زبان شناختی معاصر، تفسیر ساختاری قرآن کریم را وارد مرحلة جدیدی کرده است. دستور نقش گرای نظام مند هلیدی مهم ترین نظریّه زبان شناسی متن در حال حاضر مورد توجّه بسیاری از زبانشناسان است. هدف این نوشتار، آشنا ساختن مفسران و قرآن پژوهان با روش های جدید زبان شناسی به ویژه دستور نقش گرای نظام مند هلیدی در حوزه فهم متون دینی است. نگارندگان در این پژوهش، با بهره گیری از نظریه زبان شناختی هلیدی، سوره کوثر را تفسیر نموده اند و با استفاده از ابزاری چون بافت و متغیرهای بافتی، فرانقش تجربی و ساختار تعدی، فرانقش بینافردی و ساختار وجهی، فرانقش متنی و ساختار صوری و اطلاعاتی متن، نکات معناشناسی جدیدی را دربارة سوره کوثر به دست داده اند.
امید به زندگی از مواردی است که هر انسانی به داشتن آن نیازمند است و بدون آن ادامه زندگی ممکن نخواهد بود، سوره کوثر نیز از سوره هایی است که امید به داشتن آینده ای روشن را در وجود انسانهای مومن افزون می کند. این سوره مبارک دارای فضائل بسیاری است. اگر این سوره را از نظر تفسیری مورد بررسی قرار دهیم جنبه های زیادی در این سوره وجود دارد که پیام آور خیر و برکت و سرشار از امید و فضیلت برای پیامبر صلی الله علیه و آله است. علاوه بر این پیشگویی که خداوند متعال در این سوره مبارکه بیان کرد نوید بشارتی بزرگ و خجسته به تمام مسلمانان بخصوص پیامبر عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه و آله است. معرفی سوره کوثر به عنوان سوره بشارت آمیز و منشأ امید و خیر به پیامبر صلی الله علیه و آله در روایات و بیان نظریات مفسران در برخی کتب تفسیری مطرح گردیده است. این پژوهش در صدد است با بررسی مولفه های امید افزایی در تفسیر سوره کوثر، منشأ امید وخیرکثیر را در این سوره مورد مداقه و بازبینی قرار دهد.
میان ساختارهای زبانی هر جامعه و همچنین الگوهای شناختی، فکری و فرهنگی آن رابطه ای تنگاتنگ برقرار است؛ به طوری که می توان گفت در بسیاری از فرهنگ ها، زبان نقش اصلی را در شناخت مقوله های فرهنگی برعهده دارد. در واقع در این فرهنگ ها بدون شناخت زبان، راه به جایی نمی توان برد. این نوع مطالعه در ساخت و بافت متن به منظور شناخت فرهنگ زبانی و اجتماعی سابقه ی بسیار زیادی ندارد. مکتب صورت گرایی، رویکردی زبان شناسانه است که بر خلاف سایر مکاتب نقدی در دریافت معنای متن به دیدگاههای تاریخی، سیاسی، جامعه شناسی و روان شناسی توجه نمی کند؛ اما این امر به معنای این نیست که زبان و متن هیچ رابطه ای با فرهنگ و جامعه یِ متن ندارد، بلکه به عبارتی دیگر، این نوع از تحلیل و بررسی معنای متن، جلوه ای دیگر از اهمیت به فرهنگ و جامعه یِ متن است؛ زیرا رویکرد فرمالیستی، هدف اصلی و والای متن را سمت و سو دادن به جامعه و فرهنگِ آن می داند که می توان آن را همسو با رویکرد شکل دهی در تئوری های جامعه شناسی و علوم سیاسی دانست. مقاله حاضر براساس این رویکرد ( فرمالیستی و شکل دهی) به تحلیل و بررسی سوره کوثر می پردازد و براساس واکاوی مقوله های زبانی، سعی در ایجاد مرکزیت معنایی سوره دارد؛ زیرا این پژوهش، وجه غالب فرهنگ اسلامی را متن می داند. در پایان مقاله نشان داده شده که براساس رویکرد فرمالیستی و شکل دهی، وجه مسلط و غالب سوره کوثر، آشنایی زدایی در سطح واژگانی و از حیث محتوایی امتداد نسل پیامبر(ص) است.
به رغم ارائه حدود 26 مصداق برای «کوثر» در تفاسیر مختلف، سید محمدحسین طباطبایی مصداق انحصاری آن را کثرت ذریه پیامبر اکرم | دانسته است. بررسی مستندها نشان می دهد این دیدگاه با وجود نقاط مثبت فراوان، نقاط مبهمی نیز دارد. از این رو اهمیت علمی تفسیر المیزان و رجوع گسترده محققان به آن، ایجاب می کند نقاط مثبت و مبهم این دیدگاه به طور دقیق تبیین شود. تحلیل این دیدگاه نشان می دهد رکن اصلی استدلال علامه طباطبایی ظهور «ابتر» در معنای «فرد بدون نسل» است و با توجه به همین نکته، روایات سبب نزول را تقویت و سایر احتمال ها را نفی می کند. توجه به صدر و ذیل سوره، توجه به واقعیت خارجی در مصداق شناسی «کوثر» و ... جزء نکات مثبت این دیدگاه است؛ اما عدم توجه به واقعیت خارجی در مورد بدون نسل شدن شماتت کنندگان پیامبراکرم | ، عدم قدرت دفع احتمال های رقیب و ... از نقاط مبهم این دیدگاه است.
کوثر با 3 آیه، کوچکترین سوره قرآن است. روایات و آرای تفسیری زیادی که درباره کلمات اصلی سوره (کوثر، صلات، نحر، ابتر) وارد شده، که گاهاً متعارضاند. پژوهش حاضر بر آن بوده است که با ابزار گردآوری کتابخانهای، و استفاده نظریه کارگفت و تحلیل لغوی، نقد حدیث، نظریه کارگفت و تفسیر قرآن به قرآن، به بررسی و نقد اقوال مطرح درباره کلمات سوره کوثر بپردازد. سؤالات پژوهش به مصداق اصلی کوثر، رابطه آن با مصادیق دیگر و معنای صحیح صلات، نحر و ابتر میپردازد. یافتههای پژوهش میگوید پیامبر (ص) دغدغه هدایت و شفاعت را توأمان داشته است. فاطمه (س) مصداق اصلی کوثر است و «حوض» با موضوع شفاعت اهل بیت (ع) در کنار پیامبر (ص)، تأویل کوثر در آخرت است. مراد از صلات و نحر، نماز شکری ویژه پیامبر (ص) با نشانی حاکی از خضوع یعنی بالاآوردن دستها در تکبیرهای نماز به ویژه تکبیره الاحرام است. کاربست ساختار کارگفت نیز شأن و شخصیت زن را با نزول سوره کوثر با مصداقِ حضرت فاطمه (س) ارتقا داد و در جهتِ منزلت والای این لطفِ ویژه خداوند دستور داد نماز شکر بخواند و بالاترین و بهترین ثروتش را برخلافِ بافت نزول عقیقه کند.
سوره کوثر، از جهت کوتاه بودن و کمی تعداد آیات و نیز از نظر اعجاز بلاغی، ادبی و محتوایی آن و همچنین به علت شرافت و عزت و منزلتی که در درون مایه و عنوان آن نهفته، همواره مورد توجه مفسران فریقین بوده است. این سوره در شمار سوره هایی است که مکی بودن و مدنی بودن آن به دلیل تعدد و کثرت روایات درباره شأن و اسباب نزول، مورد اختلاف قرار داشته و در میان مفسران از سوره هایی مختلف فیه از نظر مکان نزول و شأن نزول قرار گرفته است. از این جهت پرداختن به آن با نگرش روایی تطبیقی برای تقریب و وحدت فریقین مهم و اساسی است. این مقاله با تجمیع روایات فریقین، به یک اشتراک مفهومی از نظر شأن و مکان نزول و مفاهیم واژگان «کوثر»، «ابتر»، «صلاه» و «نحر»، رسیده است که نزدیک شدن و وحدت نظر دو مذهب در برخی از مسائل اختلافی را به دنبال دارد.
از دیرباز تفاسیر متعددی بر قرآن کریم نوشته شده که مورد تقسیم بندی های مختلف روشی قرار گرفته است. مواجهه با تعدد و اختلاف نظرهای موجود، ذهن مخاطب را به چرایی این تعدد نسبت به متن واحد سوق می دهد. مسأله اصلی، آن است که با وجود پذیرش علایق و تخصص متفاوت مفسرین که منجر به تفاوت تفسیری آنان می شود، این دامنه از اختلاف نظر و قسیم و مقسم های متعدد روشی، چگونه قابل تحلیل است؟ این مقاله با مقایسه میان دو سوره قدر و کوثر در تعداد قابل توجهی از کتب تفسیری که بر اساس روش های تفسیری؛ اثری، عقلی، عرفانی و علمی نگاشته شده اند به بررسی این مسأله پرداخته است. نتیجه این بررسی حاکی از آن است که حداکثر حدود بیست درصد اختلاف در تفسیر این آیات قابل ملاحظه است که با لحاظ نمودن اختلافات قابل جمع، از میزان آن کاسته خواهد شد. ضمن آنکه مسائل تفسیری نیز در این آیات، لزوماً با استفاده از روش تفسیری مفسر، حل و فصل نشده اند. روش این مقاله کیفی و تکنیکِ تحلیل اسنادی آن بر اساس داده های کمّی بوده و از مباحث انتزاعی پرهیز شده است.