مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
۲۳۷.
۲۳۸.
۲۳۹.
۲۴۰.
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هفتم ۱۴۰۱ شماره ۵۵
۳۷۵-۳۶۵
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر ارتقای سلامت اجتماعی و سلامت روان زنان قربانی خشونت خانگی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان قربانی خشونت خانگی شهر سقز در سال 1400-1399 بود که به مرکز مشاوره و روان درمانی روانکده شهرستان سقز جهت دریافت خدمات مشاوره مراجعه کرده و از طریق روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر وارد مطالعه شده و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه سلامت اجتماعی کییز (1998) و سلامت عمومی کلدبرگ (GHQ) بود. گروه آزمایش 10 جلسه 1/5 ساعته تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه وتحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و با نرم افزار SPSS نسخه 23 صورت گرفت. سطح معناداری آزمون ها 0/05 در نظر گرفته شد. یافته ها نشان داد که بعد از مداخله، اثر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سلامت اجتماعی و سلامت روان زنان قربانی خشونت خانگی معنادار بود. بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد روش مداخله ای مناسبی برای افزایش سلامت اجتماعی و سلامت روان زنان قربانی خشونت خانگی است.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی و ویژگی تیپ شخصیتی D در بیماران مبتلا به کولیت اولسراتیو(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
زمینه و هدف: بروز بیماری های مزمن سبب شکل گیری آسیب های شناختی، روان شناختی و شخصیتی در بیماران می شود که این به روند بهبود فیزیولوژیکی بیماران نیز آسیب وارد می کند. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی و ویژگی تیپ شخصیتی D بیماران مبتلا به کولیت اولسراتیو انجام گرفت. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری مورد مطالعه کلیه بیماران کولیت السراتیو مراجعه کننده به مرکز تحقیقات گوارش و کبد اصفهان (وابسته به بیمارستان الزهرا) در شش ماهه دوم سال 1398 بود. در این پژوهش تعداد 25 بیمار کولیت السراتیو با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را طی دو ماه در هشت جلسه 75 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 1994) و پرسشنامه ویژگی تیپ شخصیتی D (دنولت، 2005) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی و ویژگی تیپ شخصیتی D بیماران مبتلا به کولیت اولسراتیو تأثیر معنادار دارد (001/0> p). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با بهره گیری از شش فرایند اصلی پذیرش، گسلش، خود به عنوان زمینه، ارتباط با زمان حال، ارزش ها و عمل متعهدانه می تواند به عنوان یک مداخله موثر جهت بهبود کیفیت زندگی و کاهش ویژگی تیپ شخصیتی D بیماران مبتلا به کولیت اولسراتیو مورد استفاده گیرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سلامت روان و هم جوشی شناختی دختران دارای شکست عاطفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
زمینه و هدف: عشق می تواند یکی از هیجان انگیزترین رخدادهای زندگی هر فردی باشد و شکست عاطفی می تواند یکی از رنج آورترین تجاربی باشد که ممکن است فرد به دنبال رابطه عاشقانه با آن روبرو شود. هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سلامت روان و همجوشی شناختی دختران دارای شکست عاطفی بود. مواد و روش ها: روش تحقیق از نوع نیمه تجربی می باشد. جامعه آماری پژوهش موردنظر شامل کلیه دانشجویان دختر مشغول به تحصیل سال 99-98 دانشگاه اصفهان بود. تعداد اعضای نمونه شامل سی نفر از دانشجویان دختر مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه اصفهان بودند. نمونه گیری به صورت در دسترس انجام شد. سپس از داوطلبان پرسشنامه نشانگان ضربه عشق گرفته شد و صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفت. داده ها در این پژوهش، توسط پرسشنامه سلامت روان و پرسشنامه همجوشی شناختی در سه مرحله (پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری) گردآوری شد. اطلاعات با استفاده از آزمون های متناسب آماری (انحراف معیار، میانگین، آزمون موچلی، واریانس، آزمون تعقیبی بنفرونی) و نرم افزار SPSS-21 انجام شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، هم جوشی شناختی و سلامت روان گروه آزمایش را در سطح معناداری به ترتیب، کاهش و افزایش دهد. نتیجه گیری: به طورکلی می توان گفت که در مداخلات درمانی شکست عاطفی، از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به عنوان کاهش دهنده علائم همجوشی شناختی و افزایش دهنده سلامت روان استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی بر خودتنظیمی ارادی در افراد دارای اختلال مصرف مواد تحت درمان نگهدارنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۶
192-171
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی بر خودتنظیمی ارادی در افراد دارای اختلال مصرف مواد تحت درمان نگهدارنده بود. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمام مردان دارای اختلال مصرف مواد تحت درمان رباط کریم از اسفند 1399 تا خرداد 1400 بود که از بین آن ها نمونه ای به حجم 71 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد و به طور تصادفی در سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل جای دهی شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خودتنظیمی ارادی استفاده شد. گروه های آزمایشی به مدت 10 جلسه 50 دقیقه ای تحت گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد، مصاحبه انگیزشی، و ذهن آگاهی قرار گرفتند اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها: یافته ها نشان داد که تفاوت گروه آزمایش و گروه گواه در هر سه رویکرد معنادار بود و به ترتیب ذهن آگاهی، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، و مصاحبه انگیزشی بیشترین تأثیر را بر خودتنظیمی ارادی در افراد دارای اختلال مصرف مواد تحت درمان نگهدارنده داشتند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل می توان نتیجه گرفت که افراد دارای اختلال مصرف مواد با یادگیری فنون مبتنی بر ذهن آگاهی، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، و مصاحبه انگیزشی می توانند به خودتنظیمی ارادی بیشتری دست پیدا کنند، اما فنون ذهن آگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بیش از مصاحبه انگیزشی در این امر توفیق دارند.
اثربخشی مالی درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس مالی بازاریان شهرکرد در طول پاندمی کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
با شیوع بیماری کووید 19 نه تنها اقتصاد جهانی بلکه اقتصاد خانواده تحت تاثیر قرار گرفت. و به دلیل بروز مشکلات مالی افراد دچار استرس مالی و مشکلات سلامت روان بیشتری شده اند. هدف پژوهش حاضر بررسی پایداری اثر بخشی مالی درمانی گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس مالی بازاریان شهرکرد به مرحله اجر درآمد. این پژوهش از نوع کاربردی و به لحاظ روش پژوهشی از نوع نیمه تجربی ودارای طرح پیش آزمون پس آزمون و پیگیری یک ساله با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تعداد 40 نفر از بازاریان شهرکرد در سال 1399 که به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش وکنترل (هر گروه 20 نفر) گمارده شدند و پرسشنامه های پژوهش شامل استرس مالی (اسماعیل ، زکی ،2019) را تکمیل کردند. سپس گروه آزمایش طی 10 جلسه 120 دقیقه مداخلات مربوط به مالی درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد را به صورت حضوری و آنلاین دریافت کردند. و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر آزمون شدند. نتایج نشان داد که مالی درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد به کاهش استرس مالی منجر شده است. با توجه به اثربخشی پایدار مالی درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد می توان گفت که جهت ارتقای سطح سلامت افراد و کاهش استرس مالی آنها در دوران پاندمی کووید 19که منجر به مشکلات مالی و روانی می شود، انجام چنین مداخلاتی و آموزش های ضروری و با اهمیت به نظر می رسد. شماره ی مقاله: ۴
مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نظم جویی شناختی هیجان در مبتلایان به نارسایی قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف: پیامدهای نارسایی قلبی با ایجاد تجربه موقعیت های تنش زای بیشتر برای مبتلایان و افزایش هیجان های منفی در زمینه بیماری های قلبی عروقی، همراه با بدتر شدن سیر بیماری است و به طور کلی بیماران قلبی نسبت به گروه بهنجار، بیشتر راهبردهای ناسازگارانه و کمتر راهبردهای سازگارانه نظم جویی شناختی هیجان را به کار می گیرند؛ بنابراین، هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نظم جویی شناختی هیجان در مبتلایان به نارسایی قلبی بود . روش پژوهش: طرح این پژوهش، طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون، گروه کنترل و پیگیری سه ماهه است. جامعه آماری شامل مردان ۳۵ تا ۵۵ سال مبتلا به نارسایی قلبی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر اصفهان در سال ۱۴۰۰ بودند. برای سه گروه نمونه ۴۵ نفر با روش هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی ۱۵ نفر در گروه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، ۱۵ نفر در گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و ۱۵ نفر در گروه گواه جای گذاری شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان گارنفسکی، کرایج و اسپنهاون (۲۰۰۱) بود؛ گروه های آزمایش برای ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای تحت شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی سگال و همکاران (۲۰۱۳) و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد هیز و استروهال (۲۰۱۰) قرار گرفتند و داده ها با آمار توصیفی و تحلیل واریانس مختلط اندازه های مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که در مقایسه با گروه گواه، هر دو مداخله تاثیری معنادار بر کاهش به کارگیری راهبردهای ناسازگارانه و افزایش به کارگیری راهبردهای سازگارانه نظم جویی شناختی هیجان به صورت پایدار در مردان مبتلا به نارسایی قلبی داشتند ؛ همچنین بین تاثیر دو مداخله بر راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان تفاوت معناداری مشاهده نشد ( 0.05= P ) . نتیجه گیری: با توجه به نتایج، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای کاهش به کارگیری راهبردهای ناسازگارانه و افزایش به کارگیری راهبردهای سازگارانه نظم جویی شناختی هیجان در مردان مبتلا به نارسایی قلبی مناسب هستند و می توان آنها را به عنوان مداخله های مکمل موثر همراه با درمان های پزشکی برای مبتلایان اجرا کرد .
مقایسه اثربخشی آموزش روانشناختی ایماگوتراپی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود الگوهای ارتباطی زوجین متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش روانشناختی ایماگوتراپی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود الگوهای ارتباطی زوجین متقاضی طلاق بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی به شیوه پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده شهر بابل در سال 1400 بود که تعداد 45 زوج به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه ایماگوتراپی، درمان میتنی بر پذیرش و تعهد و گواه گمارده شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه الگوهای ارتباطی ( CPQ ) کریستنسن و سالاوی (1984) استفاده شد. پروتکل های ایماگوتراپی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای گروه های آزمایش اجرا شد. سپس داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری اندازه گیری مکرر به کمک نرم افزار SPSS V22 تحلیل شد. نتایج تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر نشان داد بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری الگوهای ارتباطی تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0> P ). هر دو مداخله در الگوهای ارتباطی تأثیر داشتند اما بین دو مداخله در هیچکدام از الگوهای ارتباطی تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0< P ). بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت هر دو درمان ایماگوتراپی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در الگوهای ارتباطی زوجین مؤثر هستند.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خود ارزشمندی و خودکارآمدی سبک زندگی دانش آموزان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم آذر ۱۴۰۱ شماره ۹ (پیاپی ۷۸)
210-199
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خود ارزشمندی و خودکارآمدی سبک زندگی دانش آموزان دارای اضافه وزن بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه پسران دارای اضافه وزن مقطع متوسطه اول شهر بجنورد در سال 1400 بود که در طرح غربالگری چاقی دانش آموزان تشخیص اضافه وزن دریافت کرده بودند. نمونه مورد نظر شامل 30 نفر بوده که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل جای گذاری شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خودکارآمدی سبک زندگی کلارک و همکاران( WELQ ) و خود ارزشمندی کروکر و همکاران( CSWS ) بود. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند و تجزیه وتحلیل به روش تحلیل کوواریانس تک متغیری و چند متغیری انجام شد. یافته ها نشان داد بین دانش آموزان شرکت کننده در گروه های آزمایش و گواه ازلحاظ یکی از متغیرهای خود ارزشمندی و خودکارآمدی سبک زندگی تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0> p و 06/34= F ). و با توجه به میزان تأثیر یا تفاوت که برابر 76/0 است، مشخص گردید که 76 درصد تفاوت های فردی در نمره های پس آزمون خود ارزشمندی و خودکارآمدی سبک زندگی دانش آموزان مربوط به تأثیر مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد است (05/0 P <). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودکارآمدی سبک زندگی و خودارزشمندی اثربخش است.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و مقایسه آن با درمان شناختی رفتاری بر شیوه های مقابله ای، دشواری در تنظیم هیجان و سلامت روان در سرپرستان بیماران مزمن
زمینه و هدف : بیماری های روانی مزمن، اختلالاتی نامعلوم و مبهم، همراه با دوره های تکرار شونده و نشانه های روانی هستند که عملکرد شخص را به شدت تحت تأثیر قرار می دهند؛ لذا هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و مقایسه آن با درمان شناختی رفتاری بر شیوه های مقابله ای، دشواری در تنظیم هیجان و سلامت روان در سرپرستان بیماران روانی مزمن بود. روش: پژوهش حاضر از نوع آزمایش با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش سرپرستان بیماران روانی مزمن شهر کرج در سال 1400 بودند که از بین آن ها تعداد 30 نفر زن (15 گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های شیوه های مقابله ای بیلینگز و موس، دشواری در تنظیم هیجان گراتز و روئمر و سلامت عمومی GHQ در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده گردیده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آمار استنباطی تحلیل کوواریانس چنده متغیره، به کمک نرم افزار spss25 استفاده گردید. یافته ها : نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی رفتاری در متغیرهای راهبرد مسئله مدار، راهبرد هیجان مدار و سلامت عمومی بین دو گروه تحت درمان اختلاف معنی داری وجود نداشت. در متغیر دشواری در تنظیم هیجان بین دو گروه درمانی اختلاف معنی داری وجود داشت و بر اساس میانگین های تعدیل شده میانگین پذیرش و تعهد کمتر از گروه شناختی رفتاری بوده است. نتیجه گیری: به نظر می رسد که هر دو رویکرد می تواند نقش مهمی در افزایش سلامت روان و شیوه های مقابله ای و دشواری در تنظیم هیجان در سرپرستان بیماران روانی مزمن داشته باشند.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل ناکامی و اضطراب سلامت در دانشجویان پرستاری و مامایی مبتلا به اضطراب سلامت
زمینه و هدف: کادر پرستاری و مامایی و دانشجویان این رشته بنا به ماهیت تحصیلی و شغلی خود در معرض استرس های متعددی قرار دارند که از آن جمله می توان به ارتباط طولانی و مستمر با بیماران بدحال و روبه مرگ، مسئولیت پذیری فوق العاده، و درخواست های شخصی از طرف بیمار و اطرافیان اشاره کرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل ناکامی و اضطراب سلامت در دانشجویان پرستاری و مامایی مبتلا به اضطراب سلامت انجام شد. روش پژوهش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه گواه است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان پرستاری و مامایی مبتلا به اضطراب سلامت دانشگاه های آزاد واحد گیلان در سال 1400 بود. از این بین تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در گروه آزمایش ( درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ) و گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند (15 نفر در هر گروه). طرحواره درمانی مبتنی بر ذهنیت در 10 جلسه 90 دقیقه ای براساس بسته آموزشی یانگ و همکاران (2003) در گروه آزمایش انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه تحمل ناکامی (هارنیگتون، 2005)، پرسشنامه اضطراب سلامت ( سالوسکیس و وارویک، 2002) جمع آوری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-22 و از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل ناکامی (001/0 > P ) و اضطراب سلامت (001/0 > P ) دانشجویان پرستاری و مامایی مبتلا به اضطراب سلامت اثربخش است. نتیجه گیری: با توجه به نقش باورها و افکار در اضطراب سلامت پیشنهاد می شود که درمانگران، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را در کاهش علائم تحمل ناکامی و اضطراب سلامت مدنظر قرار دهند.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر خانواده و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در خودانگاره دانش آموزان دختر مبتلا به بی اشتهایی عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۲
777 - 792
پژوهش حاضر با ه دف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر خانواده و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در خودانگاره دانش آموزان دختر مبتلا به اختلال بی اشتهایی عصبی انج ام گرف ت. روش از ن وع نیم ه تجرب ی، پیش آزم ون و پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه کنترل بود. جامعه، نوجوانان دختر مبتلا به بی اشتهایی عصبی در سال 1399 و 1400، در شهر کرج بودند. 45 نفر از دانش آموزان به همراه خانواده هایشان، به طور هدفمند، بر اساس پرسش نامه نگرش های خوردن انتخاب شدند و به طور تص ادفی در دو گروه آزم ایشی و یک گروه کنت رل قرار گرفتند. در ده جلسه، گروه آزمایشی اول مداخله درمان مبتنی بر خانواده و گروه آزمایش دوم درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. شرکت کنندگان در همه گروه ها، در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه، توسط پرسش نامه خودانگاره راجرز ارزیابی شدند. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس چندمتغیره و تحلیل واریانس آمیخته نشان داد نمرات خودانگاره مثبت در پس آزمونِ هر دو گروه درمان مبتنی بر خانواده و درم ان مبتنی بر تعهد و پذیرش افزایش یافته است. همچنین تفاوت معناداری بین اثربخشی دو روش وجود ندارد. می توان گفت که این درمان ها باعث پیدایش خودانگاره مثبت در دانش آموزان می شود. همچنین نتایج پیگیری نشان داد اثربخشی هر دو روش ماندگار است.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر باور تحصیلی، تنظیم هیجانی و سازگاری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
261 - 284
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) بر باور تحصیلی، تنظیم هیجانی و سازگاری تحصیلی در دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهر ایلام بود. پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهر ایلام در سال تحصیلی 1399 بوده که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تک مرحله ای، 45 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه باور تحصیلی والرند و همکاران (1992)، پرسش نامه تنظیم هیجانی گروس و جان (2003) و مقیاس سازگاری تحصیلی کلارک (1976) بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندراهه در نرم افزار SPSS-21 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین گروه های آزمایشی و گروه گواه از نظر متغیرهای وابسته (باور تحصیلی، تنظیم هیجانی و سازگاری تحصیلی) تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0P<). همچنین بین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی به لحاظ اثربخشی بر تنظیم هیجانی تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0P<). طبق نتایج این پژوهش هر دو درمان موجب افزایش باور تحصیلی، ارزیابی مجدد شناختی و سازگاری تحصیلی و هم چنین موجب کاهش بازداری هیجانی در دانش آموزان می شوند. هم چنین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نسبت به درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی میزان ارزیابی مجدد شناختی را بیشتر افزایش می دهد و میزان بازداری هیجانی را بیشتر کاهش می دهد. لذا درمان ذهن آگاهی و پذیرش و تعهد بر باور تحصیلی، سازگاری تحصیلی و تنظیم هیجانی در دانش آموزان مؤثر است و از آن به عنوان یک مداخله در درمان مشکلات روان شناختی ، رفتار و تحصیلی دانش آموزان می توان استفاده کرد.
تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب اجتماعی و تصور بدنی در زنان مبتلا به چاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان مبتلا به چاقی در معرض مشکلات روانشناختی زیادی قرار دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب اجتماعی و تصویر بدنی زنان مبتلا به چاقی بود. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی (پیش آزمون-پس-آزمون با گروه گواه) بود. دراین پژوهش، همه زنان مبتلا به چاقی ( 106 زن) به صورت سر شماری مورد ارزیابی روانشناختی قرار گرفتند. از میان آنها 48 نفر دارای نشانه های اضطراب اجتماعی و تصویر بدنی نامطلوب بودند که از میان آنها 30 نفر به طور تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها در پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه های اضطراب اجتماعی و روابط چندبعدی بدن- خود استفاده شد. برای گروه آزمایش 8 جلسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد آموزش داده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیری (مانکوا) تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش اضطراب اجتماعی و بهبود تصویر بدنی در زنان چاق اثرگذار بوده است (01/0>p). براساس یافته ها استفاده از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای بهبود اضطراب اجتماعی و تصویر بدنی نامطلوب در زنان مبتلا به چاقی پیشنهاد می شود.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرمایه های روانشناختی و روان رنجورخویی در مادران دارای فرزند سندرم داون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرمایه های روانشناختی و روان رنجورخویی مادران دارای فرزند سندرم داون بوده است. پژوهش حاضر به لحاظ روش نیمه آزمایشی بود که با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران دارای فرزند سندرم داون شهر مشهد بود که از بین آن ها، 30 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس و هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. هر دو گروه قبل و بعد از مداخله پرسشنامه های اطلاعات جمعیت شناختی، مقیاس سرمایه روانشناختی لوتانز و پرسشنامه پنج عاملی شخصیت نئو (فرم کوتاه، خرده مقیاس روان رنجورخویی) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد منجر به بهبود سرمایه های روانشناختی خودکارامدی، امیدواری، تاب آوری، خوش بینی و روان رنجورخویی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است (001/0 p <). براساس یافته های تحقیق، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرمایه های روانشناختی و روان رنجورخویی مادران دارای فرزند سندرم داون اثرگذار است.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در محیط کار بر تعارض بین فردی و تجربه بی نزاکتی در پرستاران بیمارستان های شهر اهواز
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش تعارض بین فردی و تجربه بی نزاکتی در پرستاران انجام شد. طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه پرستاران شاغل در بیمارستان های شهر اهواز در سال 1397 بود. در این مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای تعداد 40 نفر از پرستاران با در نظر گرفتن معیارهای ورود به مطالعه، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش شامل مقیاس تعارض بین فردی در محیط کار و مقیاس بی نزاکتی در محیط کار بود. در مورد گروه آزمایش، مداخله درمانی شامل 3 جلسه آموزش مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد در محیط کار بود، درحالی که اعضای گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که بین دو گروه ازلحاظ تعارض بین فردی (426/160 = F، 001/0 = p) و تجربه بی نزاکتی (485/164 =F ، 001/0= p) تفاوت معنی داری وجود دارد. لذا می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب کاهش تعارض بین فردی و تجربه بی نزاکتی شده است.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودمراقبتی و هموگلوبین گلیکوزیله بیماران زن مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دیابت نوع دو 90 تا 95 درصد مواردِ تازه تشخیص داده شده دیابت در بزرگسالان را تشکیل می دهد. هدف این پژوهش تعیین میزان اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودمراقبتی و هموگلوبین گلیکوزیله در بیماران زن مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش کار: در این مطالعه نیمه تجربی پیش آزمون و پس آزمون با پیگیری، 30 زن مبتلا به دیابت نوع دو که از دی ماه 1398 تا اردیبهشت ۱۳۹9 مراجعه کننده به انجمن دیابت ایران واقع در استان تهران بودند با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل تخصیص یافتند (هر گروه 15 نفر). گروه آزمایش (تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به مدت 8 جلسه هفتگی هر جلسه 90 دقیقه) و گروه کنترل تحت درمان های معمول قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه مقیاس خودمراقبتی دیابت و هموگلوبین گلیکوزیله در سه مرحله خط پایه، پس از مداخله و پیگیری سه ماهه جمع آوری شدند. داده ها در نرم افزار SPSS-21 با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که در گروه تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، میانگین نمره خودمراقبتی به طرز معناداری بالاتر از گروه کنترل است. به علاوه، زنان مبتلا به دیابت گروه آزمایش در میانگین نمره هموگلوبین گلیکوزیله در مقایسه با گروه کنترل به نحو قابل توجهی کاهش پیدا کردند (001/0>P). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند در بهبود خودمراقبتی و کاهش هموگلوبین گلیکوزیله در زنان مبتلا به دیابت نوع دو موثر باشد. پژوهشگران برای بسط یافته های این مطالعه، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را بر روی بیماران مشابه در سایر بیمارستان ها اجرا نمایند.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (اکت) بر همدلی عاطفی و بخشایشگری زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۲
۲۴۸-۲۲۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: در آسیب شناسی و درمان همسران جانبازان، مداخلات درمانی مختلفی برای بهبود وضعیت روانشناختی آن ها در قالب مطالعات مداخله ایی طراحی و اجرا شده است. پژوهش ها نشان می دهد که روش های زیرمجموعه درمان های بازسازی شناختی مانند درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می توانند به همسران جانبازان کمک کتتد. بر اساس مطالعات، پژوهش هایی که این موضوع را هدف قرار داده باشند، بسیار محدودند. هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر همدلی عاطفی و بخشایشگری در زنان دارای همسر جانباز انجام شد. روش: پژوهش حاضر کاربردی به شیوه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بود. از جامعه آماری همسران جانبازان قطع عضو مراجعه کننده به مراکز مشاوره اداره بنیاد شهید در شهرستان پیرانشهر در سال 1399، 30 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه کنترل جایگزین شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از مقیاس همدلی عاطفی لودیس (2009) و مقیاس بخشایشگری ری و همکاران (2001) استفاده شد. گروه آزمایش برنامه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد (هیز و استروساهل، 2010) را در سیزده جلسه دو ساعته با توالی هر هفته یک جلسه دریافت کرد و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد تغییرات معناداری در گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای همدلی عاطفی و بخشایشگری ایجاد کرده است (05/0 P<). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که برنامه طراحی شده مبتنی بر پذیرش و تعهد، موجب افزایش همدلی عاطفی و بخشایشگری زنان دارای همسر جانباز می شود. ازاین رو، استفاده از درمان ذکر شده، توسط مشاوران جامعه هدف این پژوهش به شدت توصیه می شود.
مقایسه اثربخشی بسته درمان تلفیقی با درمان شناختی رفتاری بر خودپنداره جنسی مردان دارای اختلال روانی کودک خواهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۲
۳۶۰-۳۴۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: کودک خواهی ک انحراف جنسی و یک اختلال روانی است که شیوع آن در افغانستان گسترده است. روش های درمانی که تاکنون استفاده شده، فقط بر یکی از علل این اختلال متمرکز هستند و نیاز به درمان های یکپارچه تری برای این اختلال محسوس است. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی بسته درمان تلفیقی اختلال کودک خواهی با درمان شناختی رفتاری بر خودپنداره جنسی مردان افغانستان بود. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون – پس آزمون - پیگیری سه ماهه با گروه گواه و دو گروه آزمایش است. جامعه آماری شامل کلیه مردان افغان ساکن افغانستان مبتلا به اختلال کودک خواهی بود که تعداد 30 نفر از آن ها به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه درمان تلفیقی (10 نفر)، گروه درمان شناختی رفتاری (10 نفر) و گروه گواه (10 نفر) قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه چندوجهی خودپنداره جنسی اسنل (1995) بود. شرکت کنندگان در گروه درمان تلفیقی تدوین شده توسط پژوهشگر (درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، درمان مبتنی بر ذهن آگاهی و طرحواره درمانی)، محتوای بسته درمانی اختلال کودک خواهی را در طی 20 جلسه به صورت فردی دریافت کردند. همچنین شرکت کنندگان در گروه شناختی رفتاری، آموزش های این درمان را در طی 8 جلسه و به صورت فردی دریافت نمودند. یافته ها: نتایج تحلیل اندازه های مکرر نشان داد که هر دو درمان تلفیقی و درمان شناختی رفتاری در افزایش نمرات خودپنداره جنسی مثبت آزمودنی ها مؤثر بودند ولی درمان تلفیقی اختلال کودک خواهی اثربخشی بالاتری داشته است (05/0 > P). در ضمن فقط درمان تلفیقی اختلال کودک خواهی در کاهش نمرات خودپنداره جنسی منفی آزمودنی ها مؤثر بود (05/0 >P). نتیجه گیری: مهم ترین وجه تمایز درمان تلفیقی اختلال کودک خواهی نسبت به درمان شناختی رفتاری این بود که در درمان تلفیقی، همزمان با رهاسازی تفکر از قید عادات منفی خودکار و پذیرش این افکار، بر نقاط قوت، توانمندی های فرد و ارزش های واقعی فرد تمرکز نموده و مشکلات ریشه ای مهارت های ارتباطی و جنسی را مورد بررسی و درمان قرار داد و از تأثیر بهتری در درمان این اختلال برخوردار بود. بنابراین از درمان تلفیقی اختلال کودک خواهی برای کمک به تغییر طرحواره های ناسازگار و کاهش نشانه های مجرمین مبتلا به اختلال کودک خواهی استفاده گردد.
مقایسه درمان حمایتی-آفلاین متمرکز بر پذیرش و تعهد با گروه درمانی آنلاین مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودکارآمدی مدیریت وزن افراد دارای اضافه وزن یا چاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ فروردین ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۸۲)
۲۲۶-۲۱۷
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه درمان حمایتی-آفلاین متمرکز بر پذیرش و تعهد با گروه درمانی آنلاین مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودکارآمدی مدیریت وزن در افراد دارای اضافه وزن یا چاقی بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افرادی بود که در بازه زمانی اسفند ۱۳۹۹ تا اردیبهشت ۱۴۰۰ طی فراخوان به تعداد ۳۸ نفر به کلینیک روان شناسی پذیرش و تعهد مراجعه کردند. از جامعه مذکور، تعداد ۳۰ نفر از افرادی که دارای ملاک های ورود به پژوهش بودند، به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب، و به شکل تصادفی در سه گروه ۱۰ نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) گمارش شدند. ابزار سنجش این پژوهش، پرسشنامه خودکارآمدی مدیریت وزن (WELSQ) بود. به منظور تحلیل داده ها، از تحلیل کوورایانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها نشان داد که در هر دو گروه آزمایش، میانگین نمرات پس آزمون نسبت به پیش آزمون تغییر کرده بود (۰۵/۰>P). همچنین مقایسه زوجی گروه ها نشان داد که در خرده مقیاس خودکارآمدی هنگام فعالیت های مثبت، اثربخشی درمان حمایتی-آفلاین بیشتر از گروه درمانی آنلاین بود (۰۵/۰>P). در خصوص نمره کلی مدیریت وزن و سایر خرده مقیاس ها، بین اثربخشی این دو روش تفاوت معناداری یافت نشد (۰۵/۰<P). از این یافته ها می توان نتیجه گرفت چنانچه افراد مبتلا به اضافه وزن تمایلی به دریافت مداخلات حضوری نداشتند، می توان از مداخلات غیر حضوری به عنوان یک راهکار جایگزین استفاده نمود.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشخوار فکری و استرس ادراک شده زنان مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری در شرایط پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸۳)
۱۷۲-۱۶۳
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشخوارفکری و استرس ادراک شده ی زنان مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری در شرایط پاندمی کرونا انجام شد. این پژوهش از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل، بود. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند از میان مراجعه کنندگان به مراکز درمانی دولتی و خصوصی شهرستان مرند واقع در استان آذربایجان شرقی ضمن سال 1401، تعداد 30 نفر انتخاب شد و سپس بر اساس تخصیص تصادفی افراد در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. پرسشنامه های وسواسی- اجباری مادزلی (MOCI) (1980)، نشخوار فکری نولن- هوکسما و مارو (RRS) (1993)، استرس ادراک شده کوهن (PSQ) (1983) و همچنین هشت جلسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) ابزار های گرد آوری داده ها در این پژوهش بودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیری مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون در میانگین نمرات نشخوار فکری و استرس ادراک شده در مرحله پس آزمون گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح (05/0 > P) وجود دارد. لذا می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، بر نشخوار فکری و استرس دراک شده زنان مبتلا به اختلال وسواسی اجباری در شرایط پاندمی کرونا تأثیر معنا دار داشته است و موجب کاهش آن ها می شود.