مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
اختلال روانی
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره سوم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
119 - 127
حوزه های تخصصی:
منظور از اختلال روانی در قانون مجازات اسلامی وجود برخی اختلالات شدید روانی است به نحوی که مجرم در زمان ارتکاب جرم، اراده کامل به اعمال خود نداشته و از نتایج آن نیز بی اطلاع بوده باشد. هدف اصلی مقاله حاضر، بررسی جایگاه اختلالات روانی در تعیین میزان مسؤولیت کیفری مجرمان می باشد. روش تحقیق به صورت توصیفی و تحلیلی است. سؤال این مقاله آن است که اگر فردی حین انجام یک فعل مجرمانه به دلایلی نظیر نوعی بیماری روانی، فاقد اراده بوده و آگاهی و درک صحیحی از مجرمانه بودن رفتار خود نداشته باشد، آیا مجرم محسوب شده و مجازات می شود؟ در پاسخ به این سؤال می توان گفت طبق قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 بیماری های روانی یعنی آندسته از بیماری هایی که سلامت عقل و روان را تحت تأثیر قرار می دهد و اراده را از انسان سلب می کند، فرد را در حالت جنون قرار داده و از مسؤولیت کیفری می رهاند. یافته های تحقیق حاکی از این است که همه بیماری های روانی اراده را به طور کامل سلب نمی کنند. تعیین اینکه یک فرد بیمار دارای اختلال روانی، تا چه حد دارای مسؤولیت کیفری است از اهمیت به سزایی برخوردار است. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که ابتلای بزه دیده به اختلالات روانی گاه می تواند موجب کاهش یا افزایش مجازات بزهکار گردد.
بررسی تأثیر عارضه بارداری بر احکام جزایی مادران باردار در فقه و حقوق اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بارداری یا حاملگی وضعیتی است که رحم زن دارای جنین است و مدت زمان نُه ماه به طول می انجامد و با زایمان به اتمام می رسد. این دوران تأثیراتی بر خلق وخو و روان زن باردار دارد که این امر در حوزه علم زنان و زایمان و همچنین روان شناسی بررسی می شود و به تبع، بر احکام جزایی و کیفری او تأثیرگذار است. تحقیق حاضر با عنوان بررسی تأثیر عارضه بارداری بر احکام جزایی زنان باردار در فقه و حقوق اسلامی، به بررسی نظرات فقها و قوانین موضوعه می پردازد و با رویکرد توصیفی تحلیلی به این یافته ها می رسد که در صورت باردار بودن زن، در فقه و حقوق اسلامی، اجرای حدود و قصاص به خاطر بیم از آسیب و هلاک جنین و با استناد به آیات 33 سوره اسرا و 164 سوره انعام و روایات و اجماع و عقل، به تأخیر می افتد. دوران بارداری همواره اختلالات خلقی و روانی را برای زن به همراه دارد و افسردگی و اضطراب شدید و اختلال تمرکز را موجب می شود؛ البته این مهم در صدور و وضع احکام و قوانین برای او لحاظ نشده است. با توجه به علل رافع مسئولیت کیفری و عوامل مخففه جرم، بارداری می تواند باعث کاهش مسئولیت کیفری و تخفیف مجازات برای زن باردار شود.
تحلیل الگوهای نهفته ی توزیع اختلالات روانی بر اساس فرم کوتاه پرسشنامه ی شخصیت چندوجهی مینه سوتا در جمعیت غیربالینی کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل نیم رخ نهفته ی الگوهای توزیع اختلال روانی افراد بر اساس فرم کوتاه پرسشنامه ی شخصیت چندوجهی مینه سوتا انجام شد. در یک پژوهش مقطعی از بین جمعیت بزرگ سال غیر بالینی شهر کرمانشاه 380 نفر به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب و با استفاده از فرم کوتاه پرسشنامه شخصیت چندوجهی مینه سوتا مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها بر مبنای تحلیل نیم رخ نهفته، آزمون های همبستگی پیرسون، خی دو، یومان ویتنی، کروسکال والیس و تحلیل واریانس یک راهه و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Mplus مورد تحلیل قرار گرفت. تحلیل نیم رخ نهفته نشان داد که مدلی با سه نیم رخ بهترین برازش را با داده ها دارد. از این سه نیم رخ استخراج شده، نیم رخ اول به کسانی تعلق داشت که از سلامت روان مطلوب برخوردار بودند. نیم رخ دوم به کسانی تعلق داشت که از لحاظ سلامت روان در وضعیت متوسط قرار داشتند و نیم رخ سوم به کسانی تعلق داشت که از اختلال های روانی رنج می بردند. تعلق به نیم رخ اول در مقایسه با نیم رخ دوم با سن بالاتر (05/0>P، 14/3=F) و نسبت به گروه سوم با تحصیلات بیشتر (05/0>P، 06/9=K.W.) همراه بود. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که با استفاده از روش تحلیل نیم رخ نهفته به راحتی می توان الگوهای اختلال های روانی را در هر جامعه شناسایی کرد و این روش می تواند در فراهم کردن مداخله ی مناسب برای هر گروه از افراد مؤثر باشد
تاملی بر جرم انگاری گرایش جنسی به مُردگان در فقه و حقوق
منبع:
تعالی حقوق سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
279 - 305
حوزه های تخصصی:
مُرده بارگی یا نکروفیلیا یک اختلال و رفتارِ غیرمتعارف جنسی است که در آن ارضای میل جنسی در تماس با مردگان حاصل می شود. این چنین رفتاری از منظر روانشناسان نوعی اختلال جنسی شدید روانی به شمار می آید و چنین بیمارانی نه تنها لزوماً سزاوار روان درمانی و بازپروری هستند بلکه مسئولیت کیفری آنان نیز در محل تردید است، منطوق ماده 149 ق.م.ا نیز بر چنین استنباطی دلالت دارد. درحالیکه برخلاف انتظار، قانونگذار جماع با میّت را زنا محسوب نموده (ماده 222ق.م.ا) و لاجرم مجازات های زنا، از شلاق حدی در جایی که مرتکب محصن نباشد تا رجم برای مرتکبِ محصن و اعدام در مواردی چون زنای با محارم بر زانی مترتب می گردد. صرفنظر از اهلیّت فرد مبتلا به نکروفیلیا برای برخورداری مسئولیت کیفری، جرم انگاری یا قرار دادن چنین رفتاری در سیطره حقوق جزا از اصول و معیارهای حاکم بر این امر نیز پیروی نمی کند و به همین ترتیب اشکالات جرم انگاری این رفتار در مواجهه با مستندات فقهی آن هم رخ نشان می دهد. در این نوشتار برآنیم که به تحلیل این نارسایی ها بپردازیم.
اندیشه کیفری قانون گذار در رابطه با مبتلایان به اختلال های روانی با تأکید بر لایحه حمایت از حقوق افراد مبتلا به اختلالات روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: جامعه و نظام کیفری در راستای پیشبرد اهدافی که از تعقیب مجرمین و مجازات آنها دنبال می کند، گاه با افرادی مواجه می گردند که در هر یک از موقعیت های حضور در جامعه یا مراحل مختلف ارتکاب جرم تا خاتمه مجازات، دارای وضعیت روانی متعارفی نبوده و این مسئله چالش هایی را برای تحقق این اهداف میسر می سازد. در وضعیت فعلی، فارغ از دستورالعمل های پزشکی و روان پزشکی، مقرراتی جامع که دربرگیرنده سازکاری برای شناسایی، معرفی، هدایت، درمان مبتلایان به اختلال روانی و حافظ حقوق آنها در برابر متولیان امر و تکالیفی که در قبال آنها دارند و از طرفی تعیین کننده وضعیت مراجع قضایی در مواجهه با آنها باشند، وجود ندارد و یا از جامعیت لازم برخوردار نیستند. ملاحظه مقررات لایحه جدید تا آنجا که با مبتلایان و حقوق آنها در فرایند رسیدگی کیفری مرتبط است، در نگارش این نوشتار مورد توجه بوده است.روش: نوشتار حاضر در گفتار نخست خود از روش تحقیق کتابخانه ای و در سایر گفتارها از روش تحلیلی-توصیفی بهره گرفته است.یافته ها: لایحه جدید ضمن نوآوری در برخی از مقررات خود از قبیل: استفاده از تعاریف و مفاهیم و معیارهای تخصصی و ارائه روش های تشخیص اختلال های روان، درصدد رفع نواقص موجود نیز بوده است؛ اما به لحاظ کارایی و امکان اعمال آن مقررات، با چالش هایی مواجه می باشد که برخی از آنها در مقررات معتبر قانونی موجود هستند و برخی به نوع بینش قانون گذار اسلامی در تفکیک جرایم و مجازات ها بر می گردد.
بررسی مفهوم اختلال روانی با توجه به عامل رشد نایافتگی از منظر قرآن کریم
منبع:
قرآن و روانشناسی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
35 - 44
حوزه های تخصصی:
یکی از بحث های مقدماتی و مهم در روانشناسی بالینی، بررسی عوامل و ریشه های آسیب پذیری اختلال های روانی است. چراکه آسیب شناسی اختلالات روان شناختی، در پیشگیری، تشخیص و درمان این اختلالات تأثیر بسزایی دارد. هدف این پژوهش بررسی مفهوم اختلال روانی بر اساس عامل رشدنایافتگی در قرآن است. این پژوهش از نوع مطالعات کیفی است که با روش تحلیل اختصاصی محتوای قرآن کریم با محوریت تحلیل واژه در آیات قرآن کریم صورت گرفته است. نتایج این مطالعه، حاکی از آن بود که رشدنایافتگی و به عبارت دقیق تر، غاوی بودن، عامل اصلی پذیرش القائات منفی بیرونی و درونی در انسان است. در اثر درهم کنش ویژگی رشدنایافتگی و القائات منفی، فرد دچار انواع اختلالات روانی می شود. بر اساس این پژوهش، اجزای وجود انسان که در مسیر غی (در برابر رشد) قرار می گیرد، فرد را در برابر اختلالات روان شناختی آسیب پذیر می کند. از طرف دیگر، قرارگرفتن انسان در مسیر رشد، او را در برابر اثرپذیری از القائات منفی و ابتلا به اختلالات روانی مصون می دارد.
تحلیلی روان شناسانه بر داستان کوتاه «داش آکل» صادق هدایت
حوزه های تخصصی:
ادبیات و روان شناسی دو حوزه، با اشتراکات بسیار است. اشتراکاتی که بر مبنای آن ها، شاخه ای از نقد ادبی، با نام «نقد روان شناسانه» (Psychological Criticism)، شکل گرفته است که متن را بر پاییه مسائل روان شناسی تحلیل می کند. این پژوهش، روشی توصیفی- تحلیلی دارد، و چون با اتکا به نقد روان شناسانه صورت می گیرد، دارای رویکردی میان رشته ای است. هدف آن بررسی و تحلیل اختلال یا اختلالات روانی موجود در رفتار «داش آکل»، شخصیت اصلی داستان کوتاه «داش آکل» صادق هدایت است. به همین منظور، در آن، ابتدا با استفاده از داده های دانش روان شناسی، اشاره ای کوتاه به مبحث اختلال روانی شده است و سپس شخصیت داش آکل از نظر اختلال یا اختلالات روانی، با توجه به کنش ها و واکنش هایی که در داستان دارد، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. دستاورد پژوهش نشان می دهد که در داستان کوتاه داش آکل، شخصیت اصلی آن، در اثر یک ماجرای عاشقانه و ناکامی ناشی از آن، به اختلال افسردگی گرفتار می شود. این اختلال به مرور، در روان داش آکل شدت می گیرد و تمام زندگی او را تحت تأثیر خود قرار می دهد. سرانجام نیز داش آکل بعد از هفت سال ابتلا به این اختلال، برای رهایی از آن، به نوعی خودکشی غیرمستقیم، دست می زند. بر مبنای نشانه ها و قراینی که نویسنده با رویکردی انتقادی، در داستان گنجانده است، مسائل اجتماعی، نظیر باورهای غلطی که در میان مردم عرف شده، در شکل گیری اختلال افسردگی داش آکل نقشی مؤثر داشته است. علاوه بر اختلال افسردگی، اختلال مازوخیسم، با درجه ای ضعیف، نیز در شخصیت داش آکل مشاهده می شود.