مقالات
حوزههای تخصصی:
مفهوم زمان از دوره روشنگری وارد گفتمان معماری مغرب زمین شده و کاربرد آن از قرن بیستم تا به اکنون به اوج خود رسیده است. تاریخ معماری، نشان می دهد که لایه های مختلفی از مفهوم زمان در معماری وجود دارد و هر تصوری از زمان نیز به فهمی از معماری می انجامد. به رغم این نقش مهم، آرای مختلف درباره «زمان و معماری» تا اندازه ای مبهم و متناقض می نمایند. هدف این پژوهش به دید آوردن آرای موجود است، به گونه ای که ساحت های مختلف «زمان و معماری» به نحوی به سامان آشکار شود. بدین منظور آرای موجود به روش «تحلیل مضمون» خوانش و تحلیل شده است. براساس این آراء که با مراجعه به منابع مکتوب جمع آوری شده اند، آنچه نتیجه می شود سه نحو تلقی از زمان در معماری، در قالب زمان به مثابه «حال مستمر»، «روزمرگی» و «نسبت حضور و غیاب» است. این سه، همراه با تصورات مختلفی از معماری اند: 1- معماری «برآمده از روح دوران» و «برآمده از امری الوهی»؛ 2- معماری «هماهنگ با امر رایج» و «قابل انطباق با متغیرهای روزمره»؛ و 3- معماری به مثابه «آشکارگی پیوند پوشیدگی ناپوشیدگی»، «بهبود امر حاضر» و «ساختن و نمایش «تفاوت» حضور و غیاب». پس از پرداختن به خاستگاه فکریِ رویکردها و مسائل موجود در آن ها و تبیین وجوه افتراق و اشتراک میانشان روشن می شود که آنچه باعث بروز مسائلی در آن ها شده است برآمده از نگاه سلطه گرانه انسان در مقام معمار و یا صاحب نظر معماری به زمان است.
بررسی تأثیر دیوارهای سبز بر خرداقلیم پیرامونی در فصل پاییز در اقلیم گرم و نیمه خشک شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به ارزیابی دقیق تأثیر دیوارهای سبز بر پارامترهای محیطی و شاخص های حرارتی در مقیاس واقعی می پردازد. علی رغم تمرکز تحقیقات پیشین بر تأثیر این سیستم ها در فصل های تابستان و زمستان، تحقیقات کمتری به تأثیر این سیستم ها در فصل پاییز پرداخته اند. این پژوهش، به تحلیل اثرات دیوارهای سبز بر خرداقلیم پیرامونی در فصل پاییز و مقایسه اثرات آن در فواصل مختلف از دیوار می پردازد. اندازه گیری های میدانی طی 10 روز، به صورت 24 ساعته و در فواصل مختلف از دیوارها، شامل یک دیوار سبز و یک دیوار عاری، به منزله نمونه کنترل، در فصل پاییز انجام شد. از شاخص های مرتبط با احساس حرارتی (شاخص گرما، شاخص رطوبت و شاخص احساس گرمای تابستانی) و استرس حرارتی (شاخص استرس گرمایی کشنده) با استفاده از زبان برنامه نویسی پایتون بهره گرفته شد. یافته ها نشان دادند که دیوار سبز در طول شبانه روز، به طور میانگین بیشترین اثرگذاری را در فاصله 0.5 متری بر کاهش شاخص های حرارتی تا °C2.1 داشته است. همچنین با تجزیه وتحلیل داده هایِ حاصل از محاسبه شاخص ها در ساعات اوج گرمای روز، مشخص گردید که دیوار سبز به طور میانگین، شاخص های حرارتی را تا °C3.9 بلافاصله بعداز دیوار کاهش می دهد. نتایج حاکی از آن است که دیوارهای سبز در فصل پاییز به طور مؤثری به بهبود شرایط خرداقلیم پیرامونی، به ویژه در ساعات اوج گرمای روز، در محیط های شهری واقع در اقلیم گرم و نیمه خشک کمک می کنند.
بررسی تأثیر تقدیرگرایی بر آثار معماری از نگاه سفرنامه های غیر ایرانی در دوران آق قویونلوها و صفویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهانگردانی که پس از رنسانس و مقارن با حکومت آق قویونلوها و صفویان، به ایران آمده اند، جهان را پرسشگرانه نگریسته و نکاتی مانند باور به تقدیرگرایی درمیان ایرانیان را در سفرنامه ها ثبت کرده اند . وجود چنین باوری بر ابنیه و شهرها تأثیر گذاشته و واقعیت هایی را آشکار می کند که به دلیل قرارگرفتن زیر سایه ابرروایتِ شکوه و عظمت معماری ایران، مورد توجه قرار نگرفته است. هدف این پژوهش بررسی چگونگی تأثیر تقدیرگرایی بر آثار معماری آق قویونلوها و صفویان از نگاهِ بیرونیِ جهانگردان غیرایرانی است. این پژوهش، اسنادی و با رویکردی تفسیری-تاریخی است که با نمونه گیری هدفمند، از میانِ سفرنامه هایِ ترجمه شده به فارسی به بررسی گزاره های پربسامد درباره تقدیرگرایی پرداخته و یافته های آن برآمده از «روش ترکیبی» است. نتایج تحقیق نشان می دهد که قرن ها زیستن در میانه بلایای طبیعی و انسان ساز، بر فرهنگ ایرانی، از مقیاس فرد تا اجتماع و از حکومت تا الهیات مهر تقدیر زده و باعث تضعیف عاملیت انسانی، زندگی در لحظه، ترجیح خود به جامعه، عدم پایبندی به مسئولیت اجتماعی، استبداد، خودکامگی، فانی انگاشتن جهان و خرافات شده که نتایج آن بر آثار معماری به صورت عدم تلاش برای بازسازی ابنیه، ساخت ابنیه جدید، وابستگی ابنیه به حمایت بانیان، عدم رسیدگی به ابنیه عمومی، ترجیح اموال منقول به ساختمان ها، ساخت و تخریب محلات و شهرها، عدم مرمت ابنیه و تخریب ابنیه بدشگون تجلی یافته است.
مطالعه گِراوُرهای کُرنِلیس دو بروین از شیراز عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وضعیت شیراز در روزگار صفوی و چندوچون حومه های آن از پوشیده ترین دوره ها در مطالعات معماری و شهرسازی این شهر است. این درحالی است که کُرنِلیس دو بروین (جهانگرد و نقاش هلندی)، هشت گراوُر بی مانند از شیراز در اوایل سده 18م/12ق فراهم آورده که واجد «واقع نمایی» و «مکان گرایی» است. هدف این پژوهش، شناخت زمینه های تاریخی و هنری تأثیرگذار در خلق گراوُرها و بازخوانی و تحلیل آن هاست؛ می کوشد تا مؤلفه های منظر تاریخی-طبیعی شیراز و نسبت متن به تصویر را در آن ها شناسایی کند و داده های تازه موجود در آن ها را آشکار سازد. روش پژوهش تاریخی است. یافته ها نشان دهنده الف) تأثیر سیاق هنری و ذهنی بروین بر خلق آن هاست. آن ها همچنین معرف سنتز «شهر» و «حومه» یا «ویرانه» و «باغ» هستند که منظر تاریخی و طبیعی شیراز را در «دید های جزئی و گسترده» زیر عنوان کهنگی و دیرینگی بازنمایی می کند. ب) متن سفرنامه (جزئیات و اندازه ها و نسبت ها) مکمل گراوُرها هستند. ج) گراوُرها به دو دسته «معرف آثار معماری و منظر تاریخی» و «معرف منظر شهر و حومه ها» قابل تقسیم اند و داده هایی از آثار معماری (پیش و پس از اسلام) و ساختار حومه ها (منظر تاریخی) را دربردارند. جانمایی دقیق بناهای شهر، تمایز در شکل گنبدها، حضور منارها، تأکید بر مقبره ها (شیخ زین الدین و شیخ نوربخش)، باغ ها (فردوس) و آثار معماری و ویرانه های پیرامون شهر در کمتر گراوُر عصر صفویِ شیراز دیده می شوند.
تحلیل تجارب مداخلاتِ حفاظت در میراث نظامی برمبنای معیارهای ایکوفورت و ایکوموس؛ بررسی موردی: ۲۶ تجربه بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ورود میراث نظامی به ادبیات حفاظت از میراث معماری و شهری، مرهون بنیان گذاری کمیته ایکوفورت است که به دنبال آن، ضرورت توجه به گونه های متنوع میراث نظامی، شناخت ارزش های ملموس و ناملموس آن ها و تدوین رویکردهای حفاظتی متناسب، مطرح شد. پژوهش کیفی حاضر، با هدف «ارزیابی تجارب مداخلاتِ حفاظت در میراث نظامی بر مبنای معیارهای احصاء شده»، با نگاهی کل نگر و با اتکاء به پارادایم تفسیری، پس از استخراج معیارهای حفاظت از میراث نظامی از طریق تحلیل محتوای دو سند بالادستی مرتبط، به فراتحلیل پژوهش های صورت گرفته روی ۲۶ تجربه منتخب بین المللی در این زمینه می پردازد و ضمن دسته بندی و تعریف رویکردهای کلی در مداخلاتِ حفاظت در میراث نظامی در این نمونه ها، رویکردهای خاص، که در یک یا چند نمونه مدنظر بوده اند را نیز، معرفی می کند. نهایتاً کیفیت انطباق معیارهای احصاء شده با نحوه برخورد با میراث نظامی در تجاربِ مورد مطالعه، بررسی می شوند. یافته های پژوهش نشان می دهند که علاوه بر رویکردهای کلی، که با مقیاس ساختارهای نظامی در این تجارب، متناسب بوده و هر یک متمرکز بر گروه خاصی از معیارها هستند، رویکردهای منحصربفردی نیز در این نمونه ها، قابل تشخیص اند. نیل به نگرشی جامع که ضمن توجه به کلیه اصول حفاظتی، به ویژگی های منحصر بفرد هر اثر میراث نظامی نیز احترام بگذارد، مستلزم احصاء ارزش های ملموس و ناملموسِ آن، با رویکردی کل نگر و درون رشته ای بوده و نخستین گام روش مند در مداخله های حفاظتی است.
جغرافیای اجتماعی گروه های ساکن در سکونتگاه های خودانگیخته شهری؛ بررسی موردی: مقایسه محله دولت آباد کرمانشاه و نایسر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بار ارزشی متفاوتی که بر دو مفهوم رسمیت و غیررسمیت مترتب است منتهی به شکل گیری جغرافیای نابرابری از ارزش های فضایی - اجتماعی شده است. جغرافیایی که در فضای نوین سرمایه داری بازتولید قدرت و برنامه ریزی است و این امر تجلی تمام عیار شهری شدن بدون توسعه است. در این ساختارِ شهروندزدای بازتولیدکننده فقر گروه های اجتماعی ای به حاشیه رانده می شوند که هریک در پی عاملی صورت گرفته است. ازاین رو در این پژوهش به دنبال این پرسش هستیم که چه گروه های اجتماعی در سکونتگاه های خودانگیخته شهری دولت آباد کرمانشاه و نایسر سنندج زندگی می کنند؟ آیا می توان گفت که این افراد از گروه های مشابهی تشکیل شده و قابل گروه بندی هستند؟ برای این کار تلفیقی از روش های کمی (پرسش نامه) و کیفی (اتنوگرافی انتقادی) برای شناخت دقیق تر گروه های ساکن استفاده شده است. فرایند این پژوهش شامل طی مسیری از عرصه زندگی ساکنان به محلات خودانگیخته اولیه و بازگشت به میدان بوده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که ممکن است در بیشتر سکونتگاه های خودانگیخته شهری در ایران گروه های مشابهی زندگی کنند؛ اما براساس ماهیت و شرایط منطقه، شهر و سکونتگاه تفاوت هایی نیز در برخی از گروه های ساکن در هر سکونتگاه وجود دارد. درحقیقت می توان گفت امروزه با «جغرافیای اجتماعی نوینی از زیست غیررسمی شهری» روبه رو هستیم که با گروه های جمعیتی مختلف با اهداف و شرایط متفاوت در سه لایه فضایی (لایه تثبیت شده، نواحی منفصل شهری، روستاهای اطراف شهرها) در شهرها درحال بازتولید است.