مدل یابی معادلات ساختاری رابطه آسیب های دوران کودکی با ویژگی های تاریک شخصیت با نقش میانجی خودتنظیمی، ذهنی سازی و سبک های دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (تیر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
981 - 995
حوزه های تخصصی:
زمینه: در صورت عدم کفایت و ناشایستگی والدین، مسائل و مشکلاتی از جمله کودک آزاری توسط آن ها و یا اطرافیان رخ می دهد؛ کودک آزاری یکی از معضلات بزرگ اجتماعی است که تمام جوامع، چه پیشرفته و چه در حال توسعه را در بر می گیرد به طوری که سلامت و آسایش کودک آسیب دیده، به خطر می افتد.
هدف: مقاله حاضر با هدف تعیین برازش مدل پیش بینی ویژگی های تاریک شخصیت بر اساس آسیب های دوران کودکی با نقش واسطه ا ی خودتنظیمی، ذهنی سازی و سبک های دلبستگی، مدنظر قرار گرفته است.
روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود و باتوجه به اهداف از روش مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) نیز بهره گرفته شد که بر اساس فرمول کلاین 147، 400 نفر در نظر گرفته شد. همچنین به صورت تفکیکی از پرسشنامه های صفات تاریک شخصیت (جانسون و وبستر، 2010)، خودتنظیمی میلر و براون (1999)، سبک دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید، (1990)، ذهنی سازی یا عملکرد بازتابی فوناگی و همکاران (2016)، ترومای دوران کودکی (CTQ) توسط برنستاین، استین، نیوکمپ، والکر، پوگ و همکاران (2003) جهت تنظیم مدل بهره گرفته شده است. در این پژوهش جهت تجزیه و تحلیل داده ها ازآماره های توصیفی میانگین، انحراف معیار، کجی و کشیدگی و آمار استنباطی همبستگی، رگرسیون و مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که مسیر مستقیم آسیب دوران کودکی به صفات تاریک شخصیت معنادار نبود، اما همه مسیرهای غیرمستقیم معنادار به دست آمد، که حاکی از تأیید میانجی گری سه متغیر خودتنظیمی، ذهنی سازی و سبک دلبستگی بود (0/05p<).
نتیجه گیری: باتوجه به نتایج این مطالعه توصیه می گردد متخصصان حوزه روانشناسی به آموزش و پرورش مادران در جهت بهبود توانمندی های شکل دهی سبک دلبستگی ایمن در کودکان شان بپردازند. متخصصان حوزه روانشناسی بالینی و درمانگران جهت بهبود نشانگان به ابعاد ذهنی سازی و خودتنظیمی مراجعان دارای صفات تاریک شخصیت توجه ویژه ای داشته باشند