مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
توانایی مدیریت
منبع:
دانش حسابرسی سال بیستم بهار ۱۳۹۹ شماره ۷۸
97-123
حوزه های تخصصی:
مدیران دارای سطوح بالای توانایی، دارای مهارت های مختلف (از جمله مهارت های حسابداری) بیشتری بوده و می توانند کیفیت گزارشگری مالی را افزایش دهند. با افزایش کیفیت گزارشگری مالی، ریسک برآوردی واحد تجاری توسط حسابرسان کاهش پیدا کرده و طبق فرضیه ریسک دعاوی حقوقی، حسابرسان حق الزحمه کمتری را برای چنین شرکت هایی مطالبه می کنند. به عبارت دیگر با افزایش توانایی مدیریت، حق الزحمه حسابرسی کاهش می یابد. اما در شرایطی که شرکت ها در وضعیت آشفتگی مالی قرار دارند، احتمال دارد که مدیران از توانایی خود به صورت فرصت طلبانه استفاده کنند و سعی در تقلب در گزارشگری مالی داشته باشند که این موارد ریسک شرکت را افزایش داده و به طبع تاثیرگذاری توانایی مدیریت بر حق الزحمه حسابرسی تضعیف می گردد. بر این اساس، هدف مطالعه حاضر، بررسی تأثیر تعدیل کنندگی آشفتگی مالی بر رابطه بین توانایی مدیریت و حق الزحمه حسابرسی می باشد. برای دستیابی به این هدف، داده های 78 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (1395-1390) با استفاده از تحلیل رگرسیون با رویکرد داده های ترکیبی تحلیل شده است. یافته ها حاکی از رابطه معکوس و معنادار بین توانایی مدیریت و حق الزحمه حسابرسی می باشد. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که آشفتگی مالی، رابطه منفی بین توانایی مدیریت و حق الزحمه حسابرسی را تضعیف می کند.
بررسی تأثیر شاخص های غیرمالی بر پیش بینی وقوع درماندگی مالی از دیدگاه مدیران شهری (مورد مطالعه: بانک شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۰
23-38
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر شاخص های غیرمالی بر پیش بینی وقوع درماندگی مالی در بانک شهر از دیدگاه مدیران شهری با استفاده از رویکرد مدل یابی معادلات ساختاری می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را ۵۳ نفر از مدیران سطح ارشد و میانی شهرداری تهران و بانک شهر تشکیل دادند. به منظور جمع آوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) استفاده شد. روش تجزیه وتحلیل داده های تحقیق، روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار Smart PLS بود. نتایج نشان دادند که از دیدگاه مدیران شهری شاخص های حاکمیت شرکتی، توانایی مدیریت و رقابت پذیری، شاخص هایی با ماهیت غیرمالی هستند که می توانند در پیش بینی وقوع درماندگی مالی بسیار مؤثر باشند؛ به طوری که حاکمیت شرکتی ۶۵ درصد، توانایی مدیریت ۴۷ درصد و شاخص رقابت پذیر ی ۵۶ درصد تغییرات مربوط به متغیر پیش بینی وقوع درماندگی مالی را به طور مستقیم تبیین می کنند. همچنین بررسی نهایی نتایج نشان می دهد که بین شاخص های غیرمالی و پیش بینی وقوع درماندگی مالی، همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد.
تأثیر ارتباطات سیاسی بر رابطه بین توانایی مدیریت و گزارشگری مالی متقلبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۱
169-207
حوزه های تخصصی:
هدف: کیفیت مدیریت شرکت می تواند یک اثر تأییدکننده ای بر ارزش شرکت داشته و از طریق ارائه گزارش های سودمند و انتشار آنها در بازار سرمایه می تواند زمینه اتخاذ تصمیمات صحیح اقتصادی فراهم نماید و از طرفی ارتباطات سیاسی، انگیزه مدیران در ارتباط با گزارشگری مالی و تهیه صورت های مالی تحت تأثیر قرار می دهد. از این رو هدف از انجام این پژوهش، تأثیر ارتباطات سیاسی بر رابطه بین توانایی مدیریت و گزارشگری مالی متقلبانه در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. روش: به منظور دستیابی به هدف پژوهش، براساس رگرسیون لجستیک دوجمله ای، تعداد 158 شرکت از میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 تا 1396 به روش نمونه گیری، جامعه در دسترس انتخاب و در مجموع 1106 سال- شرکت جهت انجام تحلیل در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین توانایی مدیریت و گزارشگری مالی متقلبانه رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین تأثیر ارتباطات سیاسی، بر توانایی مدیریت و گزارشگری مالی متقلبانه یک رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: با افزایش توانایی مدیریت، گزارشگری مالی متقلبانه کاهش می یابد و ارتباطات سیاسی شرکت می تواند تأثیر توانایی مدیریت در کاهش گزارشگری مالی متقلبانه را تضعیف یا محدود کند. بدین معنی، در شرکت های با ارتباطات سیاسی با افزایش توانایی های مدیریت گزارشگری مالی متقلبانه نیز افزایش می یابد. به عبارت دیگر، توانایی مدیریت در کاهش گزارشگری مالی متقلبانه در شرکت های با ارتباطات سیاسی، ضعیف تر از شرکت های بدون ارتباطات سیاسی است.
بررسی سطوح بالای اختیارات و قدرت نظارتی مدیریت بر رابطه بین توانایی های مدیریت و عملکرد مالی شرکت ها
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش بررسی نقش سطوح بالای اختیارات و قدرت نظارتی مدیریت بر رابطه بین توانایی های مدیریت و عملکرد مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1393 تا 1397 می باشد که در این راستا عملکرد مالی به عنوان متغیر وابسته و توانایی های مدیریت به عنوان متغیر مستقل است. سطوح بالای اختیارات و قدرت نظارتی مدیریت نیز به عنوان متغیرهای تعدیلگر می باشند. اندازه شرکت، نرخ بازده داراییهای سال قبل، اهرم مالی، تغییرات وجه نقد شرکت، تغییرات فروش شرکت، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار، اندازه هیئت مدیره، استقلال هیئت مدیره و مالکیت مدیریتی نیز به عنوان متغیرهای کنترل در نظر گرفته شدهاند. نمونه آماری پژوهش از روش حذف سیستماتیک استفاده گردیده است که از جامعه آماری مورد نظر، با توجه به شرایط و محدودیت ها 116 شرکت می باشد. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی با رویکرد کاربردی میباشد. روش گردآوری اطلاعات در بخش مبانی نظری از روش کتابخانهای و در بخش آزمون فرضیات از روش اسنادکاوی صورتهای مالی میباشد. به طور کلی روش آزمون فرضیات از روش همبستگی و رگرسیون چندگانه است. در بخش آمار برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار EVIEWS11 استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد بین تواناییهای مدیریت و عملکرد مالی شرکت ارتباط مستقیم و معناداری وجود دارد و سطوح بالای اختیارات و قدرت نظارتی مدیریت نیز موجب تقویت این رابطه میشود. نتایج مربوط به متغیرهای کنترلی نشان داد که بین اهرم مالی، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار با عملکرد مالی ارتباط معکوس و معناداری وجود دارد و بین اندازه شرکت، تغییرات فروش شرکت، استقلال هیئت مدیره و مالکیت مدیریتی با عملکرد مالی ارتباط مستقیم و معناداری وجود دارد. همچنین بین نرخ بازده داراییهای سال قبل، تغییرات وجه نقد شرکت و اندازه هیئت مدیره با عملکرد مالی رابطه معناداری یافت نشد.
طراحی مدل و ارزیابی نقش تعدیلی توانایی مدیریت بر رابطه بین خوانایی گزارشگری مالی و هزینه نمایندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سودمندی اطلاعات ارائه شده توسط مدیران به خوانایی و قابلیت فهم گزارشهای مالی بستگی دارد. مطابق با نظریه علامتدهی، مدیران توانمند تمایلی به مبهم و پیچیده نمودن عملکرد مطلوب خود ندارند و با توجه به تواناییهای خود، اقدام به انتشار گزارشهای مالی خواناتر و قابل فهمتری مینمایند. شرکتهایی که دارای گزارشهای خواناتری هستند، از کیفیت افشای بهتری نیز برخوردارند. لذا بر پایه این استدلال، پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری به بررسی رابطه بین خوانایی گزارشگری مالی با هزینه نمایندگی شرکت و مطالعه اثر تعدیلکنندگی توانایی مدیریت بر این رابطه میپردازد. بدین منظور، برای سنجش خوانایی گزارشگری مالی شرکت از سه شاخص فلش، شاخص گانینگ فوگ، شاخص طول متن استفاده گردید. نمونه آماری پژوهش حاضر متشکل از 116 شرکت پذیرفتهشده بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1391 تا 1396 است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که خوانایی گزارشگری مالی موجب کاهش هزینه نمایندگی شرکت میگردد. علاوه بر این، نتایج نشان میدهد که توانایی مدیریت رابطه منفی بین خوانایی گزارشگری مالی و هزینه نمایندگی شرکتها را تعدیل و تضعیف میکند.
توانایی مدیریتی و ارزش نهایی وجوه نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۶
123 - 148
حوزه های تخصصی:
با توجه با اهمیت روز افزون نقش مدیران در عملکرد واحد های اقتصادی هدف اصلی این پژوهش، بررسی نقش تعدیلگر توانایی مدیران بر تاثیر ارزش نهایی وجه نقد بر بازده غیر عادی سهام می باشد. در این زمینه، اطلاعات مربوط به 176 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران مربوط به بازه زمانی 1395-1391 بررسی شده است. توانایی مدیران، بر اساس الگوی دمرجیان و همکاران (2012) اندازه گیری شده است. همچنین، به منظور محاسبه بازده غیر عادی اوراق سهام از مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای( CAPM ) بهره گرفته شده است. به منظور عملیاتی کردن ارزش نهایی وجه نقد نیز از تغییرات وجه نقد طبق استاندارد حسابداری شماره 2 استفاده شده است. روش آماری استفاده شده نیز رگرسیون چندگانه می باشد. نتایج آماری پژوهش بیانگر آن است که توانایی مدیریت بر ارزش نهایی وجه نقد تاثیر معناداری ندارد؛ شاید دولتی بودن ساختار مالکیت . بالطبع فرآیند انتخاب و ارزیابی عملکرد مدیران را بتوان توجیهی بر این نتایج دانست.
تاثیر توانایی مدیریت بر محتوای اطلاعاتی سود با تاکید بر شهرت حسابرس
حوزه های تخصصی:
سود و محتوای اطلاعاتی آن برای سرمایهگذاران و سهامداران در جهت تصمیم گیری های درست مهم می باشد. توانایی مدیران از عواملی است که می تواند بر محتوای اطلاعاتی سود اثرگذارد است. پژوهش حاضر به بررسی تاثیر توانایی مدیریت بر محتوای اطلاعاتی سود با تاکید بر شهرت حسابرس میپردازد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی بوده و از بعد روششناسی همبستگی از نوع تحقیقات علّی (پس رویدادی) میباشد. کلیه شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران بهعنوان جامعه آماری پژوهش بوده که با استفاده از اعمال یکسری محدودیتها تعداد 121 شرکت انتخاب شده و در دورهی زمانی 6 ساله بین سالهای 1392 تا 1397 مورد تحقیق قرار گرفتند. روش مورداستفاده جهت جمعآوری اطلاعات، کتابخانهای و برای آزمون فرضیهها از رگرسیون خطی چندگانه استفادهشده است. برای اجرای آزمونها و تخمین نهایی مدلها از نرم افزار استاتا نسخه 15 استفاده گردید.بعد از اجرای آزمون Fلیمر و هاسمن و بررسی ناهمسانی واریانس جملات اخلال، اقدام به تخمین نهایی مدلها گردید که نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد توانایی مدیریت بر محتوای اطلاعاتی سود تاثیر مستقیم و معنادار دارد و شهرت حسابرس تاثیر مستقیم توانایی مدیریت بر محتوای اطلاعاتی سود را تقویت می کند.
مطالعه تأثیر توانایی مدیریت بر رابطه بین بیش اطمینانی مدیران و صدور گزارش حسابرس حاوی بند تداوم فعالیت
حوزه های تخصصی:
بررسی تأثیر اعتماد بیش از حد مدیریتی بر روی سیاست های شرکت از قبیل خط مشی و سیاست های حسابداری شرکت موضوع مهمی است؛ چرا که اعتماد بیش از حد می تواند منجر به تصمیماتی گردد که ارزش شرکت را از بین می برد و تداوم فعالیت شرکت ها با خطر ورشکستگی روبه رو کند؛ بنابراین هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه بین بیش اطمینانی مدیران و صدور گزارش حسابرس حاوی بند تداوم فعالیت و همچنین آزمون بیش تر به منظور بررسی اثر توانایی مدیریت بر رابطه بیش اطمینانی و صدور گزارش حسابرس مبنی بر تداوم فعالیت صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سال های 1392 تا 1397 است که پس از اعمال غربال گری شامل 70 شرکت می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی بوده است. در این مطالعه، به علت نوع داده ها و محدودیت در دستیابی به آن ها، از روش لجستیک استفاده شده است. بر اساس نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها در این پژوهش، می توان گفت که بین بیش اطمینانی مدیران و صدور گزارش حسابرس حاوی بند تداوم فعالیت رابطه معنادار و مثبت وجود دارد. همچنین نتایج نشان داده است که رابطه بین بیش اطمینانی مدیران و صدور گزارش حسابرس حاوی بند تداوم فعالیت در شرکت هایی با کمیته حسابرسی قوی، نسبت به شرکت هایی با مدیریت قوی، قوی تر است. همچنین یافته های این پژوهش حاکی از آن هست که توانایی مدیران بر رابطه بین بیش اطمینانی و صدور گزارش حسابرس مبنی بر تداوم فعالیت اثر معناداری نداشته است.
توانایی مدیریت و گزارشگری مالی متقلبانه با توجه به نقش تعدیلگری شرکتهای وابسته به دولت و طبقه حسابرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۱
162 - 189
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به بررسی رابطه توانایی مدیریت و گزارشگری مالی متقلبانه با توجه به نقش تعدیلگری وابستگی به دولت و طبقه حسابرس، با استفاده از داده های 105 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار در طی دوره زمانی 1387 تا 1396 پرداخته است. در این پژوهش متغیر گزارشگری مالی متقلبانه، متغیر وابسته می باشد که با استفاده از مدل مدیریت سود محاسبه شده است و همینطور متغیر توانایی مدیریت به عنوان متغیر مستقل، متغیرهای وابستگی به دولت و طبقه حسابرس به عنوان متغیرهای تعدیلگری و متغیرهای نوسانات قیمت سهام، اندازه شرکت، بازده حقوق صاحبان سهام، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار، سن شرکت و اهرم مالی شرکت به عنوان متغیرهای کنترلی استفاده شده است. علاوه بر این ضمن بکارگیری روش تحلیل داده های پنل، جهت آزمون فرضیه های پژوهش از مدل رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها، بیانگر این است توانایی مدیریت به تنهایی دارای اثر مثبت و معناداری بر گزارشگری مالی متقلبانه می باشند. همچنین نتایج تحقیق بیانگر این است که متغیرهای وابستگی به دولت و طبقه حسابرس دارای نقش تعدیلگری بر رابطه بین توانایی مدیریت و گزارشگری مالی متقلبانه نمی باشند.
توانایی مدیریت و گزارشگری مالی به موقع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به موقع بودن ارائه اطلاعات مالی در گزارشگری سالیانه به عنوان یک مزیت اطلاعاتی همواره کانون توجه سرمایه گذاران بوده است. این خصوصیت تحت تاثیر توانایی مدیریتی می تواند مستقیما اثربخشی افشای اطلاعات برون سازمانی را تحت الشعاع قرار دهد. در این راستا این پژوهش با هدف گذاری، بررسی تاثیر توانایی مدیریتی بر به موقع بودن گزارشگری مالی صورت پذیرفته است. بدین منظور از داده های 127 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 10 ساله 1387-1396 استفاده گردید. اندازه گیری توانایی مدیران با مدل دمرجیان و همکاران (2013) و روش تحلیل پوشش داده ها(DEA) صورت پذیرفته است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه نشان داد که مدیران توانمند، اثر انفعالی بر تاخیر اعلان سود و گزارش حسابرسی داشته و در نتیجه افشای اطلاعات مالی به موقع تری را موجب می شوند. در مجموع نتایج نشان می دهد، افزایش توانمندی مدیران تاثیر مثبتی بر بهنگام بودن گزارشگری مالی دارد و با انتشار به موقع اخبار اطلاعات مالی، منجر به کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین شرکت و سرمایه گذاران می شوند.
بررسی تشابه نام و اشتباهات راه یافته در تاریخ نگاری اسلامی و راهکارهای رفع آن
حوزه های تخصصی:
همواره تشابه در نام ها، القاب، اماکن و کتاب ها سبب اشتباهاتی برای خوانندگان و حتی دانشمندان شده است. به همین جهت برخی از دانشمندان برای رفع هرگونه تشابهات اعم از اسم و غیر آن به تألیف کتاب هایی در این زمینه پرداخت اند تا جهل مخاطب را برطرف نمایند. این گونه تألیفات نشان از رشد و بسط تمدن اسلامی در طول تاریخ دارد که چگونه مؤلفان مسلمان از جنبه های گوناگون به تاریخ نگاری اسلامی توجه داشته اند. گاهی برخی از این اشتباهات از مؤلفان مشهور بوده و دیگران با اعتماد به ایشان، آن اشتباهات را در آثار خود بیان کرده اند. این پژوهش به صورت کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده است و در آن به سیر و عوامل و پیامدهای این گونه اشتباهات پرداخته شده است و به این نتیجه رسیده که می توان با افزودن قید یا محفوف به قرینه ای از بروز بسیاری از خطاها جلوگیری کرد.
بررسی تأثیر کیفیت گزارشگری مالی بر رابطه بین توانایی مدیریت و ریسک سقوط آتی قیمت سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
45 - 60
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر کیفیت گزارشگری مالی بر رابطه بین توانایی مدیریت و ریسک سقوط آتی قیمت سهام است. جامعه آماری پژوهش را 109 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1387 تا 1393 تشکیل می دهد. سنجه توانایی مدیریت، بخشی از کارایی شرکت است که تحت تأثیر عوامل ذاتی شرکت قرار نمی گیرد. به منظور محاسبه و تحلیل اطلاعات توانایی مدیران از مدل ارائه شده توسط دیمرجان و همکاران [12][13] استفاده شده است. همچنین کیفیت اقلام تعهدی مورد نظر در این پژوهش (به عنوان شاخص کیفیت گزارشگری مالی) برای هر شرکت - سال با استفاده از داده های حسابداری برای یک دوره پنج ساله و با به کارگیری رگرسیون غلتان اندازه گیری شده است. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش دو فرضیه تدوین و برای آزمون آنها از روش های آماری رگرسیون لجستیک و چند متغیره و الگوی تحلیلی پوششی داده ها به کار رفته است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول پژوهش نشان داد که توانایی مدیریت تأثیر مثبت معناداری بر ریسک سقوط آتی قیمت سهام دارد. این نتیجه گیری با این فرض که مدیران در چارچوب انگیزه های نمایندگی با احتکار اخبار بد موجب ایجاد حصار اطلاعاتی، حباب قیمتی و در نهایت سقوط قیمت سهام می شوند در یک راستاست. علاوه بر این نتایج حاصل از آزمون فرضیه دوم پژوهش نشان داد که کیفیت گزارشگری مالی تأثیر منفی معناداری بر رابطه بین توانایی مدیریت و ریسک سقوط آتی قیمت سهام دارد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت کیفیت گزارشگری مالی بالا می تواند آثار منفی توانایی مدیریت بر ریسک سقوط قیمت سهام را کاهش دهد.
تاثیر اجتناب مالیاتی بر سرمایه گذاری کار با در نظر گرفتن نقش تعدیل گر توانایی مدیریت و راهبری شرکتی: رویکردی نوین در سنجش اجتناب مالیاتی در سطح اقتصاد
منبع:
مجله اقتصادی سال بیستم آذر و دی ۱۳۹۹ شماره ۹ و ۱۰
۹۵-۱۳۶
حوزه های تخصصی:
علی رغم وجود ماهیت محوری سهم مدیریت در عملکرد شرکت، تصمیم های سرمایه گذاری و نظام مشارکتی، همچنان یک واگرایی در رابطه با تاثیرهای ویژه مدیریتی بر نتایج واحدهای تجاری، وجود دارد. زیرا مدیران مسئول تصمیم گیری های راهبردی و انجام برنامه ریزی های عملیاتی شرکت ها هستند. به دلیل ایجاد تغییرات سریع و رقابت شدید در محیط کسب و کار، راهبردهای متنوع اتخاذ شده توسط مدیران، تعیین کننده آینده شرکت است. در نتیجه نقش مهمی بر ارزش آتی شرکت دارند. یکی از این تصمیم های بسیار مهم مدیریتی، اجتناب از مالیات است. این پژوهش با هدف توسعه پژوهش ها در حوزه اثرات مدیریتی بواسطه تحلیل تاثیر اجتناب مالیاتی، سطوح توانایی مدیریت و سطوح نظام راهبری بر کارایی سرمایه گذاری صورت پذیرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. بر اساس روش حذف هدف مند، جامعه آماری در دسترس شامل 85 شرکت طی سال های 1391 تا 1397 می باشد. روش انجام پژوهش مبتنی بر داده های ترکیبی بر اساس رگرسیون چند متغیره با معیار حداقل مربعات می باشد. شواهد نشان داد که مدیران توانا با اجتناب از پرداخت مالیات، قدرت اثرگذاری بر کارایی سرمایه گذاری را ندارند. همچنین در شرکت هایی با توانایی های پایین مدیریتی، هنگامی که اجتناب مالیاتی افزایش می یابد، کارایی سرمایه گذاری کاهش نمی یابد. ولی در شرکت هایی با توانایی های بالای مدیریتی، هنگامی که اجتناب مالیاتی افزایش می یابد، کارایی سرمایه گذاری افزایش می یابد. دیگر نتایج نشان می دهد که در شرکت هایی با راهبری شرکتی ضعیف، هنگامی که اجتناب مالیاتی افزایش می یابد، کارایی سرمایه گذاری کاهش نمی یابد و در شرکت هایی با راهبری شرکتی قوی، هنگامی که اجتناب مالیاتی افزایش می یابد، کارایی سرمایه گذاری افزایش نمی یابد. بر این اساس به عنوان توصیه های اجرائی برای نظام مالی و اقتصادی کشور، علی الخصوص بازار سرمایه که سهم مهمی در اقتصاد کلان کشور دارد، پیشنهاد می شود مدیران شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، تحت هیچ شرایطی از راهبرد های جسورانه مالیاتی استفاده ننمایند.
بررسی تاثیر توانایی مدیریت بر رابطه بین کیفیت حاکمیت شرکتی و عملکرد سرمایه فکری
حوزه های تخصصی:
اگرچه سرمایه فکری یک منبع استراتژیک مهم برای سازمان ها تلقی می شود و نقش بسزایی در افزایش عملکرد و ارزش شرکت ایفا می کند ولیکن در زمینه مدیریت وکنترل سرمایه فکری در سازمان ها مشکلات بسیاری وجود دارد. یکی از مهم ترین ابزارهای کنترلی مشکلات نمایندگی در شرکت، مکانیسم های حاکمیت شرکتی می باشند. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر توانایی مدیریت بر رابطه بین کیفیت حاکمیت شرکتی و عملکرد سرمایه فکری است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت تحلیلی می باشد. برای جمع آوری داده های آن از صورت های مالی شرکت های بورس اوراق بهادار تهران استفاده شده است. نمونه آماری پژوهش 105 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1393 الی 1398می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که افزایش کیفیت حاکمیت شرکتی منجر به بهبود عملکرد سرمایه فکری شرکت می شود و توانایی مدیریت نیز این رابطه را تشدید می کند.
بررسی ارتباط میان توانایی مدیریت، ارتباطات سیاسی و گزارشگری مالی متقلبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
23 - 42
حوزه های تخصصی:
توانمند سازی، فرایند تقسیم مقدار ثابتی از قدرت نیست؛ بلکه فرایندی است که قدرت نسبی هر فرد به واسطه آن افزایش می یابد و قدرت جدیدی برای سازمان ایجاد می شود. توانمند سازی، نفوذ مبتنی بر صلاحیت است که باید ایجاد شود. تحریف صورت های مالی، شامل دستکاری عناصر تشکیل دهنده آن ها از طریق ارائه بیش از واقع دارایی، فروش و سود یا ارائه کمتر از واقع بدهی، هزینه و زیان است. در مواقعی که صورت های مالی حاوی تحریفی با اهمیت است به گونه ای که عناصر تشکیل دهنده آن صورت مالی بیانگر واقعیت نباشد، گفته می شود که تقلب صورت گرفته است. به رغم تحقیقات متعدد خارجی در خصوص کشف تقلب در گزارش های مالی، در داخل کشور به این موضوع توجه زیادی نشده است. از این رو در تحقیق حاضر به بررسی ارتباط میان توانایی مدیریت، ارتباطات سیاسی و گزارش گری مالی متقلبانه در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است. تحقیق حاضر از لحاظ طبقه بندی ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎی ﻫﺪف، از ﻧﻮع ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﮐﺎرﺑﺮدی است. همچنین ﺑﺮای ﺑﺮآورد ﻣﺪل ﻫﺎی ﻓﻮق از ﺗﺨﻤیﻦ رﮔﺮﺳیﻮن ﺑﻪ روش داده ﻫﺎی ﭘﺎﻧﻞ اﺳﺘﻔﺎده ﻣیشود. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است و بازه زمانی تحقیق به مدت 5 سال است که از سال 1392 تا 1396 می باشد. نتایج تحقیق بیانگر آن است که وجود مدیران توانا در شرکت ها باعث کاهش صورت های مالی متقلبانه می گردد. همچنین مشخص گردید که ارتباطات سیاسی باعث کاهش توانایی مدیریت در احتمال وقوع گزارشات مالی متقلبانه می گردد.
تحلیل تاثیر توانایی مدیریت بر ارزش شرکت در پاسخ به تهدیدات رقابتی بازار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
125 - 149
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، تحلیل تأثیر توانایی مدیریت بر ارزش شرکت در پاسخ به تهدیدات رقابتی بازار است. در این تحقیق شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای سال های 1390 تا 1398 مورد بررسی قرار گرفته اند و توانایی مدیریت به عنوان متغیر مستقل و ارزش شرکت به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. این تحقیق از جمله تحقیقات کاربردی می باشد و از لحاظ ماهیت جزء تحقیقات توصیفی قرار داشته و از منظر روش، در دسته تحقیقات همبستگی قرار گرفته است. همچنین، در این پژوهش از روش کتابخانه ای، برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. داده های پژوهش از طریق جمع آوری داده های شرکت های نمونه با مراجعه به صورت های مالی، یادداشت های توضیحی و ماهنامه بورس اوراق بهادار انجام گرفته است. بر اساس روش حذف سیستماتیک، تعداد 133 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. برای توصیف و تلخیص داده های جمع آوری شده، از آمارتوصیفی و استنباطی استفاده شده است. به منظور تحلیل داده ها ابتدا پیش آزمون های ناهمسانی واریانس، آزمون F لیمر، آزمون هاسمن و آزمون جارک – برا و سپس از آزمون رگرسیون چند متغیره برای بررسی فرضیه های تحقیق (نرم افزار ای ویوز) استفاده گردیده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که توانایی مدیران بر ارزش شرکت تأثیر داشته و تهدیدات رقابتی بر رابطه بین توانایی مدیران و ارزش شرکت تأثیر گذار است.
بررسی اثر تعدیل کننده توانایی مدیریت بر رابطه بین احساسات سرمایه گذاران و محافظه کاری حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۸ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
102 - 134
حوزه های تخصصی:
هدف: محافظه کاری حسابداری به عنوان عاملی که به شناسایی به موقع اخبار بد و به تأخیر انداختن اخبار خوب منجر می شود، قادر است احساسات سرمایه گذاران را کنترل کرده و تا حدی کاهش دهد. بنابراین، انتظار می رود با تغییر در میزان احساسات سرمایه گذاران، میزان محافظه کاری حسابداری نیز تغییر کند. با این حال، استفاده از محافظه کاری برای کنترل احساسات سرمایه گذاران به عواملی از جمله کارآمد بودن مجموعه مدیریتی واحد اقتصادی وابسته است. به عبارتی، توانایی مدیریت می تواند به تعدیل رابطه بین احساسات سرمایه گذاران و محافظه کاری منجر شود. بر این اساس، در این پژوهش سعی شده است تا اثر تعدیلی توانایی مدیریت بر رابطه بین احساسات سرمایه گذاران و محافظه کاری حسابداری بررسی شود. روش: برای دستیابی به هدف پژوهش، نمونه آماری شامل 135 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1393 تا 1397 انتخاب شده و برای آزمون فرضیه، از داده های تلفیقی با مدل رگرسیونی حداقل مربعات معمولی استفاده شده است. یافته ها: بر اساس یافته های این پژوهش، بین احساسات سرمایه گذاران و محافظه کاری حسابداری، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، به بیان دیگر، در دوره های زمانی که بازار سهام با احساسات سرمایه گذاران همراه است، بنگاه های اقتصادی، برای مقابله با این فرایند رفتاری سرمایه گذاران، به استفاده از سازوکارهای محافظه کاری حسابداری اقدام می کنند. افزون بر این، بر اساس یافته های پژوهش، توانایی مدیریت در رابطه بین احساسات سرمایه گذاران و محافظه کاری، نقش تعدیلی ایفا نمی کند. نتیجه گیری: زمانی که احساسات سرمایه گذاران شدت می یابد، بنگاه های اقتصادی به منظور جلوگیری و کاهش این تورش رفتاری، به ارائه سریع تر اخبار بد و شناسایی زودهنگام ضررهای اقتصادی و همچنین به تأخیر انداختن اخبار خوب و شناسایی سخت گیرانه تر عایدات اقدام می کنند تا از مشکلات آتی که از احساسات سرمایه گذاری نشئت می گیرد تا حدی جلوگیری کنند. به علاوه، مدیر توانا نسبت به سایر مدیران، به یک میزان از محافظه کاری حسابداری در مقابل احساسات سرمایه گذاران استفاده می کند. به بیان دیگر، توانایی مدیریت، نمی تواند رابطه بین احساسات سرمایه گذاران و محافظه کاری حسابداری را تحت تأثیر قرار دهد.
بررسی رابطه توانایی مدیریت و واکنش شدید سرمایه گذاری در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه توانایی مدیریت و واکنش شدید سرمایه گذاری (سرمایه گذاری انبساطی و انقباضی) در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. بر اساس اهداف تحقیق فرضیه های تحقیق تدوین شد. بریا این منظور نمونه آماری این تحقیق تعداد 96 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سالهای 1394 تا 1398 بررسی شدند. این تحقیق ازنظر روش تحقیق تجربی بوده و ازنظر هدف، کاربردی، که در آن از اطلاعات واقعی در صورت های مالی شرکت ها، برای جمع آوری اطلاعات و داده ها از روش کتابخانه ای استفاده می شود. با توجه به اینکه داده های تحقیق از نوع داده های ترکیبی معمولی بوده برای تخمین مدل های اقتصادسنجی و تحلیل داده ها و آزمون ها از نرم افزار ایویوز استفاده شده است. نتایج فرضیه اول تحقیق حاکی از وجود رابطه معنادار بین توانایی مدیریت و سرمایه گذاری انقباضی است. نتایج فرضیه دوم تحقیق نشاندهنده عدم وجود رابطه معنادار بین توانایی مدیریت و سرمایه گذاری انبساطی است.
بررسی تأثیر اعتماد به نفس کاذب و توانایی مدیریتی بر حق الزحمه حسابرسی به واسطه نقش تعدیلگر حاکمیت شرکتی
حوزه های تخصصی:
پاسخگویی به عموم، لازمه عملی کردن فرآیند دموکراسی است، اما یکی از ابزارهای اصلی پاسخگویی در عرصه فعالیت های اقتصادی، حسابرسی است. آگاهی از نحوه تعیین حق الزحمه حسابرسی هم برای صاحب کار و هم برای حسابرس مهم است و تنها راه تضمین تداوم ارائه این خدمات اعتبار بخش، حصول اطمینان از منافع اقتصادی برای ارائه کنندگان خدمات حرفه ای یعنی حسابرسان است. لذا مطالعه فرآیند مربوط به عوامل مؤثر بر حق الزحمه حسابرسی جهت ارائه مدلی مناسب برای تعیین حق الزحمه حسابرسی حائز اهمیت می باشد. لذا با توجه به مطالب فوق هدف کلی این پژوهش، بررسی تأثیر اعتمادبه نفس کاذب و توانایی مدیریت بر حق الزحمه حسابرسی به واسطه نقش تعدیلگر حاکمیت شرکتی می باشد. به منظور دستیابی به این هدف، اقدام به تدوین چهار فرضیه شد. بر این اساس به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، در بازه زمانی سال های 1392 الی 1398 از میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران 108 شرکت به عنوان نمونه آماری با توجه به شرایط حذف سیستماتیک انتخاب شد. جهت آزمون فرضیه پژوهش نیز از مدل رگرسیون چندمتغیره مبتنی بر داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان دهنده آن است که اعتمادبه نفس کاذب مدیریت بر حق الزحمه حسابرسی تأثیر مثبت و معناداری دارد؛ همچنین توانایی مدیریت تأثیر منفی و معناداری بر حق الزحمه حسابرسی دارد؛ به علاوه، نقش تعدیلگری حاکمیت شرکتی بر رابطه بین اعتمادبه نفس کاذب و توانایی مدیریت بر حق الزحمه حسابرسی مورد تأیید قرار گرفت.
تحلیل تأثیر توانایی مدیریت بر سهم بازار شرکت در پاسخ به تهدیدات رقابتی بازار
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیل تاثیر توانایی مدیریت بر سهم بازار شرکت در پاسخ به تهدیدات رقابتی بازار در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده است. قلمرو مکانی این پژوهش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و قلمرو زمانی سالهای بین 1390 تا 1398 بوده و بر اساس روش نمونه گیری بر اساس روش حذف سیستماتیک تعداد 133 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیده است. پژوهش حاضر در زمره پژوهش های کاربردی قرار دارد و از لحاظ روش از پژوهش های همبستگی محسوب می گردد. برای جمع داده ها از مراجعه به صورت های مالی، یادداشت های توضیحی و ماهنامه بورس اوراق بهادار بهره گرفته شده است. به منظور توصیف و تلخیص داده های جمع آوری شده از آمارتوصیفی و استنباطی بهره گرفته شده است. به منظور تحلیل داده ها ابتدا پیش آزمون های ناهمسانی واریانس، آزمون F لیمر، آزمون هاسمن و آزمون جارک-برا و سپس از آزمون رگرسیون چند متغیره برای تایید و رد فرضیه های پژوهش (نرم افزار ایویوز) استفاده گردیده است. نتایج نشان داد توانایی مدیران بر رشد سهم بازار شرکت تاثیر معنادار و مستقیم دارد ؛ به علاوه تهدیدات رقابتی بر رابطه ی بین توانایی مدیران و رشد سهم بازار شرکت تاثیر گذار است.