مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
توانایی مدیریت
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۴ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
503 - 526
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر استراتژی شرکت (شامل استراتژی رقابتی، استراتژی سرمایه گذاری، استراتژی تأمین مالی، استراتژی شرکت با توجه به اطلاعات گذشته و استراتژی شرکت با توجه به اطلاعات آینده) و توانایی مدیریت بر عدم تقارن رفتار هزینه است. بدین منظور هفت فرضیه برای بررسی این موضوع تدوین شد و داده های مربوط به 106 شرکت عضو بورس اوراق بهادار در دوره زمانی 1385 تا 1394 تجزیه و تحلیل شدند. مدل رگرسیون پژوهش با استفاده از روش داده های تلفیقی، بررسی و آزمون شد. نتایج نشان داد استراتژی سرمایه گذاری، استراتژی شرکت با توجه به اطلاعات آینده و توانایی مدیریت سبب افزایش عدم تقارن رفتار هزینه می شود. افزون بر این، نتایج مؤید آن است که متغیرهای استراتژی های رقابتی شرکت و تأمین مالی سبب کاهش عدم تقارن رفتار هزینه می شود. از سوی دیگر، نتایج گویای آن است که استراتژی شرکت با توجه به اطلاعات گذشته و رشد تولید ناخالص داخلی، تأثیر معناداری بر عدم تقارن رفتار هزینه در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ندارد.
رابطه توانایی مدیریت با اجزاء مدیریت ریسک یکپارچه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توانایی های مدیریت می تواند دستیابی به اهداف کلی شرکت را تسریع نماید.مدیران شرکت ها همواره به دنبال اتخاذ تصمیماتی هستند که بالاترین میزان بازده را برای ذینفعان خود کسب نمایند. با افزایش ریسک میزان بازده مورد انتظار نیز در بازار کارا نیز افزایش می یابد. مدیران توانمند می توانند ریسک های موجود را شناسایی و آن ها را به فرصت های برای سازمان تبدیل نمایند. لذا هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه بین توانایی مدیریت با اجزاء مدیریت ریسکیکپارچه و اجزای آن است. برای این منظور، با توجه به اطلاعات 78 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ، اقدام به برآورد الگو شد. نتایج آزمون فرضیات پژوهش نشان داد که تأثیر توانایی مدیریت بر مدیریت ریسکیکپارچه مثبت و معنادار بوده است. ولی تأثیر توانایی مدیریت بر اجزاء مدیریت ریسک، ریسک استراتژی، قوانین و مقررات، عملیاتی و گزارشگری به تنهایی تأثیرگذار نبوده و تنها بر مدیریت ریسک عملیاتی تأثیر مثبت و معنادار داشته است.
بررسی تطبیقی توانایی مدیریت در کاهش استراتژی های جسورانه مالیاتی در شرکت هایی با اتخاذ راهبردهای کسب وکار متهورانه نسبت به شرکت هایی با اتخاذ راهبردهای کسب وکار تدافعی
حوزه های تخصصی:
شرکت ها برای کاهش مالیات از روش های مختلفی استفاده می کنند. از جمله این روش ها اجتناب از مالیات است. از سوی دیگر، از آنجایی که استراتژی های شرکت بر اساس تمایل شرکت برای مقابله با ریسک و عدم قطعیت شکل گرفته است، بنابراین استراتژی که شرکت انتخاب می کند، می تواند بر سطح اجتناب مالیاتی تأثیر بگذارد. همچنین مدیران، مسئول تصمیم گیری در خصوص استراتژی و برنامه ریزی عملیات در شرکت ها می باشند. به طور خاص، تحت تغییرات سریع و رقابت شدید در محیط کسب وکار، انواع استراتژی های مدیریت ایجادشده توسط مدیران، نقش مهمی در ارزش آتی شرکت دارد. اجتناب از مالیات یکی از این تصمیم های مدیریتی است. مدیران می توانند منابع درآمدی را به شرکت انتقال دهند که توسط مقامات مالیاتی، مشمول مالیات خواهد شد. هدف پژوهش حاضر بررسی تطبیقی توانایی مدیریت در کاهش استراتژی های جسورانه مالیاتی در شرکت هایی با اتخاذ راهبردهای کسب وکار متهورانه نسبت به شرکت هایی با اتخاذ راهبردهای کسب وکار تدافعی است. داده های پژوهش برای دوره یازده ساله (1388-1398) از صورت های مالی حسابرسی شده شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشند، گردآوری شد. اطلاعات مالی 127 شرکت پس از بررسی همه جانبه از جنبه در دسترس بودن اطلاعات آن ها پس از جمع آوری، پردازش شده و با استفاده از روش های آماری استنباطی جهت تشخیص نوع داده های ترکیبی و مفروضات رگرسیونی و با استفاده از نرم افزار STATA نسخه 14 و نرم افزار می نی تب نسخه 16 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. بر اساس تحلیل صورت پذیرفته نتایج حاصل از آزمون فرضیه در سطح اطمینان نود و پنج درصد حاکی از آن است که توانایی مدیریت در کاهش استراتژی های جسورانه مالیاتی در شرکت هایی با اتخاذ راهبردهای کسب وکار متهورانه نسبت به شرکت هایی با اتخاذ راهبردهای کسب وکار تدافعی بیشتر است. به عبارتی مدیرانی که راهبردهای کسب وکار متهورانه برای شرکت های خود اتخاذ نموده اند، مبتنی بر استراتژی های اخذ شده، مالیات های کمتری پرداخت می کنند .
نقش ویژگی های مدیریت بر نوع اظهارنظر حسابرسی و روابط حسابرس- صاحبکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۳
۲۶۶-۲۴۶
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر رابطه بین کوته بینی و توانمندی مدیران با نوع اظهارنظر حسابرس و تغییر حسابرس در سال بعد از اظهارنظر تعدیل شده براساس نمونه آماری مشتمل بر 109 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای یک دوره 6ساله (1391-1396) با استفاده از مدل آماری پانلی و رگرسیون لجستیک آزمون گردید. کوته بینی مدیریت با استفاده از مدل اندرسون و سیائو (1982) و توانمندی مدیریت از طریق مدل دمریجان و همکارانش (2012) اندازه گیری شدند. فرضیات پژوهش بیانگر آن است که کوته بینی و توانایی مدیران با اظهارنظر حسابرس و تغییر حسابرس در سال بعد از اظهارنظر تعدیل شده ارتباطی نداشته و توانایی مدیریت، نتوانسته است ارتباط بین کوته بینی مدیریت و صدور گزارش حسابرسی تعدیل شده و ارتباط بین کوته بینی مدیریت و احتمال تغییر حسابرس پس از صدور اظهارنظر تعدیل شده را تعدیل کند. از دلایل عدم ارتباط مزبور را می توان به مشکل بودن شناسایی دستکاری های واقعی سود توسط حسابرسان به علت ماهیت آن ها و عدم تاثیرپذیری حسابرسان نسبت به توانایی مدیریت، متفاوت بودن بازار حسابرسی ایران نسبت به دیگر کشورها و غیره دانست.
تأثیر توانایی مدیریت بر رقابت در بازار محصول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۰
137 - 146
حوزه های تخصصی:
در عصر پرشتاب امروزی، وجود سیستم مدیریت با کفایت و کارا برای هدایت عملیات شرکت و باقی ماندن در عرصه رقابت، ضروری است. بدیهی است هر چه توانایی مدیریت در کنترل واحد تجاری بیشتر باشد، فرآیند راهبری آن بهتر صورت گرفته و در نهایت، شرکت توانایی لازم برای باقی ماندن در صحنه رقابت را خواهد داشت. هدف مقاله حاضر، بررسی تأثیر توانایی مدیریت بر رقابت در بازار محصول می باشد. در این راستا، توانایی مدیریت به صورت تمرکز توان مدیر برای بالا بردن میزان کارایی منابع شرکت تعریف شده است. برای محاسبه رقابت نیز از شاخص های لرنر، لرنر تعدیل شده و هرفیندال – هیرشمن استفاده شده است. جامعه آماری مورد بررسی شامل 87 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده که به روش تلفیق کل داده ها و رگرسیون حداقل مربعات معمولی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج این پژوهش بیانگر تأیید فرضیه ها بوده و نشان می دهد که توانایی مدیریت بر رقابت در بازار محصول تأثیر مثبت و معناداری دارد.
In today's surging era, efficient and effective management system to guide the company's operations and remain competitive is essential. Obviously, the management ability to the entity's control, the more effective governance and, ultimately, the company will have the ability to stay in the competition. This study examined the effectiveness of management's ability to compete in the product market. In this regard, managing director for focusing power to enhance the efficiency of the resource is defined. To calculate competition indices Lerner, Lerner adjusted and the Herfindahl – Hirschman are used. The population included 87 companies listed in Tehran Stock Exchange, which is a combination of methods and data were analyzed by ordinary least squares regression. The results of this study confirmed the hypothesis and showed that the ability to manage a positive and significant effect on competition in the product market.
Keywords: Management Ability, Competition, Lerner index, Adjusted Lerner Index, Herfindahl – Hirschman Index.
تأثیر دانش مالی مدیران عامل بر کیفیت حسابرسی با در نظر گرفتن اثر تعدیل کننده توانایی مدیریت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیران عامل خبره به مسائل مالی، نقش مهم و حیاتی را در اتخاذ تصمیم های مالی، سیاست گذاری حسابداری و بهبود کیفیت گزارشات ارسالی به بازار سرمایه بر عهده دارند. در این خصوص یکی از مهم ترین و تأثیرگذارترین اطلاعات مخابره شده به بازار سرمایه صورت های مالی حسابرسی شده و اظهارنظر حسابرس مستقل است. از این رو پژوهش حاضر درصدد بررسی تأثیر دانش مالی مدیران عامل بر کیفیت حسابرسی و نیز بررسی تأثیر توانایی مدیریت بر رابطه بین دانش مالی مدیر عامل و کیفیت حسابرسی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه آماری شامل 147 شرکت طی سال های 1390 الی 1398 بوده است که به روش حذف سیستماتیک انتخاب شده اند. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از داده های ترکیبی و رگرسیون چند متغیره به روش حداقل مربعات تعمیم یافته استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که دانش مالی مدیران عامل تأثیر مثبت و معناداری بر کیفیت حسابرسی دارد. همچنین توانایی مدیران نیز دارای تأثیر مثبت و معنادار بر کیفیت حسابرسی می باشد. نتیجه دیگر پژوهش حاکی از این است که توانایی مدیریت تأثیر معنی داری بر رابطه بین دانش مالی مدیرعامل و کیفیت حسابرسی ندارد.
رابطه بین ویژگی های مدیرعامل، نگهداری وجوه نقد و تلاش حسابرس
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین فاکتورهای تاثیرگذار بر حق الزحمه حسابرسی برای جبران ریسک و تلاش حسابرس، مساله نمایندگی برای نگهداشت وجه نقد است. شرکت هایی که سطح نگهداشت نقدینگی آنها بالا است، و چشم انداز رشد بالایی دارند، توانایی رشد خود را در داخل شرکت سرمایه گذاری می کنند، که باعث می شود که بازارهای سرمایه علاقه چندانی به سرمایه گذاری در چنین شرکت هایی نداشته باشند. علاوه بر آن، در شرکتهایی که سطح نگهداشت نقدینگی آنها بالا است و چشم انداز رشد خوبی دارند، نیاز به تلاش بیشتری از جانب حسابرسان احساس می شود. بنابراین هدف این پژوهش بررسی رابطه بین ویژگی های مدیرعامل، نگهداری وجوه نقد و تلاش حسابرس در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ طرح پژوهش از نوع نیمه تجربی می باشد چراکه در روش تحقیق نیمه تجربی (غیرآزمایشی) محقق روابط بین متغیرهایی که خود آنها را دستکاری نکرده است، و بگونه ای در گذشته اتفاق افتاده اند مورد بررسی و مطالعه و تاثیر آنها را بر متغیرهای مورد نظر مورد مشاهده قرار می دهد و از لحاظ ماهیت و روش از نوع توصیفی به شمار می رود. در مسیر انجام این پژوهش، سه فرضیه تدوین و 132 شرکت(660 سال شرکت) از طریق نمونه گیری به روش حذف سیستماتیک برای دوره زمانی 5 ساله بین 1395 تا 1399 انتخاب شد. الگوی رگرسیونی پژوهش با استفاده از روش داده های تلفیقی با رویکرد اثرات ثابت، بررسی و آزمون شد. همچنین روش رگرسیونی چند متغیره تدوین شده استنتایج بدست آمده از تحقیق نشان داد بین نگهداشت وجه نقد و حق الزحمه حسابرسی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین تجربه مدیریت و حق الزحمه حسابرسی رابطه منفی و معنی داری یافت شد. علاوه براین بین توانایی مدیریت و حق الزحمه حسابرسی رابطه منفی و معنی داری وجود داشت.
بررسی نقش توانایی مدیریت بر رابطه بین مدیریت سود و سطح نگهداشت وجه نقد در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
وجه نقد به عنوان یکی از منابع اصلی واحد تجاری در اتخاذ بسیاری از تصمیمات مالی و نقش محوری دارد. اما عدم نگهداری میزان وجه نقد بهینه منجر به شکل گیری تضاد نمایندگی و هزینه فرصت برای شرکت می شود. در این راستا، مدیرانی که سود را دستکاری می کنند با کاهش کیفیت سود شرکت، قابلیت اتکای آن را پایین می آورد که منجر به افزایش نرخ هزینه تأمین مالی برای شرکت می شود. در این حالت شرکت با نگهداری وجه نقد بیشتر می تواند مشکلات تأمین مالی برون سازمانی را پوشش دهد. بنابراین شرکت هایی که مدیریت سود بیشتری دارند وجه نقد بیشتری نگهداری کنند و اگر مدیران توانایی بالایی داشته باشند با کاهش دستکاری سود، میزان نگهداری وجه نقد را کاهش می دهند. از طرفی مدیرانی که سودشان را هموار میکنند، به علت اینکه نوسانپذیری کمتر سودشان، ریسکشان برای افراد برون سازمانی کاهش می یابد. بنابراین وجه نقد کمتری را در شرکت نگهداری می کنند و زمانی که مدیران از توانایی لازم برخوردار باشند، رابطه منفی بین هموارسازی سود و نگهداشت وجه نقد تشدید می یابد. به دلیل نبود شواهد علمی و تجربی مناسب، پژوهش حاضر به بررسی نقش توانایی مدیریت بر رابطه بین مدیریت سود و سطح نگهداشت وجه نقد شرکت می پردازد. در همین راستا نمونه ای مشتمل بر 130 شرکت پذیرفته در بورس اوراق بهادار طی بازه زمانی 1392 - 1397 انتخاب و آزمون شده است. نتایج با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که بین مدیریت سود (شاخص دستکاری اقلام تعهدی) با نگهداشت وجه نقد رابطه معناداری وجود ندارد و توانایی مدیریت نیز بر این رابطه تأثیر ندارد. اما رابطه مدیریت سود (شاخص هموارسازی سود) با نگهداشت وجه نقد مثبت و معنادار شد. اما توانایی مدیریت بر این رابطه تاثیرمعناداری نداشت.
تأثیر استراتژی کسب وکار بر عملکرد شرکت با تأکید بر نقش تعدیل کنندگی توانایی مدیریت
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
285 - 305
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به بررسی تأثیر استراتژی کسب وکار بر عملکرد شرکت با تأکید بر توانایی مدیریت می پردازد. این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی بوده و از بعد روش شناسی همبستگی از نوع علّی (پس رویدادی) می باشد. روش شناسی پژوهش: جامعه آماری پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونه-گیری حذف سیستماتیک، 135 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده در دوره ی زمانی 9 ساله بین سال های 1390 تا 1398 موردبررسی قرار گرفتند. روش مورداستفاده جهت جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده و داده های مربوط برای اندازه گیری متغیرها از سایت کدال و صورت های مالی شرکت ها جمع آوری شده و در اکسل محاسبات اولیه صورت گرفته سپس برای آزمون فرضیه های پژوهش از نرم افزار استاتا استفاده شده است. یافته ه ا: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که استراتژی کسب وکار بر بازده دارایی ها، ارزش شرکت و جریان نقد عملیاتی تأثیر مستقیم دارد و توانایی مدیریت، ارتباط مستقیم استراتژی کسب وکار با بازده دارایی ها و ارزش شرکت را تشدید می کند ولی ارتباط مستقیم بین استراتژی کسب وکار و جریان نقد عملیاتی را تعدیل کرده و رابطه بین آن ها را معکوس می نماید. اصالت/ارزش افزوده علمی: نتایج پژوهش نشان گر این است که انتخاب استراتژِی کسب کار توسط مدیران می تواند جهت افزایش عملکرد شرکت ها دارای محتوای اطلاعاتی می باشد و همچنین می توان بیان کرد که توانایی مدیران باید موردتوجه تصمیم گیران کلان شرکت نیز قرار گیرد.
بررسی رابطه بین توانایی مدیریت و مدیریت سرمایه در گردش
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث پژوهش های بازار سرمایه توانایی مدیریت و سرمایه در گردش است که همواره موردتوجه پژوهشگران در حوزه پژوهش های حسابداری و دانش مالی می باشد. در حقیقت مدیریت سرمایه در گردش به خاطر اینکه به شکل مستقیم نقدینگی و سودآوری شرکت را تحت تأثیر قرار می دهد و به عنوان یک عامل اساسی در تعیین ارزش شرکت محسوب می شود برای شرکت ها از اهمیت بالایی برخوردار است. از سوی دیگر مدیران هم به دو دلایل باید به سرمایه در گردش توجه کنند اولاً مدیران بااستعداد درک بهتری از محیط کار شرکت داشته باشند؛ دوماً مدیران توانمند به طور مؤثر و اثربخش از منابع بنگاه ها به بهترین نحو ممکن استفاده می کنند. بر همین اساس پژوهش حاضر درصدد است تا به بررسی رابطه بین توانایی مدیریت و مدیریت سرمایه در گردش در بازار سرمایه ایران بپردازد. در این راستا با توجه به محدودیت های اعمال شده داده های 116 شرکت برای دوره زمانی 10 ساله از سال 1390 تا 1399 با استفاده از الگوی رگرسیون چند متغیره و داده های ترکیبی، آزمون و تجزیه وتحلیل شد. یافته های فرضیه اول پژوهش حاکی از آن است که توانایی مدیریت موجب افزایش چرخه تبدیل وجه نقد شرکت می گردد. همچنین، فرضیه دوم بیانگر رابطه منفی رابطه توانایی مدیریت و چرخه تبدیل وجه نقد است. بر اساس نتیجه فرضیه سوم می توان بیان کرد که بین توانایی مدیریت و دوره پرداخت حساب های پرداختنی رابطه منفی معناداری وجود دارد. در نهایت، بر اساس فرضیه چهارم، توانایی مدیریت باعث افزایش در دوره گردش موجودی کالا می گردد.
تاثیر حاکمیت شرکتی بر توانایی مدیریت در بانک های خصوصی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
حاکمیت شرکتی می تواند یکی از جنبه های تاثیرگذار بر بهبود عملکرد و توانایی مدیریت در بانک های خصوصی باشد و بتواند حاشیه سود و همچنین روند جذب سرمایه گذاری و سپرده ها در این بانک های خصوصی را افزایش دهد، به همین دلیل در این پژوهش اقدام به بررسی تاثیر ابعاد حاکمیت شرکتی بر توانایی مدیریت در بانک های خصوصی شده است، که در این بین اطلاعات مالی 14 بانک خصوصی را طی بازه هشت ساله از سال 1391 تا 1398 را مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است و پس از روند محاسبه متغیر وابسته توانایی مدیریت از روند تحلیل پوششی داده ها با سه متغیر ورودی و چهار متغیر خروجی و رویکرد خروجی محور CCR میزان کارایی و توانایی مدیریت در بانک های خصوصی محاسبه و پس از محاسبه میزان حاکمیت شرکتی در بازه زمانی یاد شده در بانک های خصوصی اقدام به بررسی آزمون فرضیه از روند تحلیل رگرسیون چند متغیر با نرم افزار ایویوز شده است، که در این خصوص آزمون های پیش شرط برای ارزیابی نیکویی برازش و اعتبار سنجی مدل رگرسیونی بکار گرفته شده است، نتایج نشان می دهد که رابطه معنادار و تاثیر مثبتی بین تمامی ابعاد سه گانه حاکمیت شرکتی اندازه هیئت مدیره، استقلال هیئت مدیره، دوگانگی مدیر عامل بر میزان توانایی مدیریت در بانک های خصوصی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد.
تاثیر توانایی مدیریت بر نقدشوندگی سهام در بانک های خصوصی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
نقدشوندگی سهام به عنوان ملاکی برای میزان نزدیکی دارایی مالی به پول نقد و قابلیت نقدشوندگی یک دارایی مالی از طریق قابلیت تبدیل آن دارایی به وجه نقد در هر زمان و بدون تحمل زیان، باعث شده است، که در روند تبادلات سهام بسیار حائز اهمیت باشد. از همین رو در این پژوهش نیز باتوجه به این مهم، اقدام به بررسی تاثیر توانایی مدیریت بر میزان نقدشوندگی سهام در بانکهای خصوصی عضو بورس شده است. روند این پژوهش به این صورت است، که ابتدا باتوجه به بررسی مطالعات پیشین و استخراج پشتوانه تئوریک ارتباط بین متغیرهای پژوهش تببین گردیده است و اقدام به جمع-آوری اطلاعات 14 بانک خصوصی طی بازه هشت ساله عضو بورس اوراق بهادار از سال1391 تا سال 1398 شده است. سپس اقدام به محاسبه تواناییمدیران با استفاده روش تحلیل پوششی دادهها به منظور محاسبه کارایی آنها شده است. در گام بعد پس از مشخص شدن متغیرهای وابسته و مستقل پژوهش اقدام به انجام آزمونهای تاییدی و پیشنیاز برای آزمون فرضیات پژوهش شده، که این آزمونها شامل کولموگروف-اسمیرنف برای سنجش نرمال بودن دادههای هریک از متغیرها، آزمون مانایی به منظور محاسبه سری زمانی هر یک از متغیرها، آزمون F لیمر برای مشخص شدن اینکه دادهها پانل دیتا هستند یاخیر، آزمون هاسمن برای تشخیص ثابت بودن اثرات خطا که ناشی از تغییرات در مقاطع مختلف زمانی بوده و آزمون ناهمسانی آرچ LM برای مشخص شدن همسانی واریانسها انجام گرفته است، در نهایت با استفاده از رگرسیون و نرمافزار ایویوز (اقتصادسنجی) اقدام به آزمون فرضیه گردیده است. نتایج نشان میدهد که توانایی مدیران بر میزان نقدشوندگی سهام با ضرایب 0.867 تاثیر دارد .
بررسی تاثیر توانایی مدیریت و بحران مالی بر ابهام شرکت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
توانایی های مدیران را می توان عاملی مؤثر بر ارزش و عملکرد شرکت دانست، شرکت های دارای بحران و درماندگی مالی، علاوه بر داشتن شاخص های سلامت مالی و تجاری پایین تر، چرخش هیئت مدیره بیشتر همچنین دوره تصدی کمتر اعضای غیرموظف هیئت مدیره داشته اند. اما این تأثیرات در صورت رفع محدودیت و ابهام می تواند آثار متفاوتی را در اظهارنظر نهایی حسابرس بر جای بگذارد و بدین مفهوم که عدم اظهارنظر در صورت شفاف شدن شرایط مورد ابهام و محدودیت می تواند تأثیرات مطلوب یا نامطلوبی جای بگذارد. در پژوهش حاضر، به بررسی تأثیر توانایی مدیریت و بحران مالی بر ابهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در فاصله زمانی سال های 1393 تا 1398 استفاده شده است و نمونه نهایی متشکل از 145 شرکت و در مجموع 870 سال-شرکت می باشد. در این پژوهش از تجزیه وتحلیل رگرسیون چند متغیره برای آزمون فرضیه-ها استفاده گردید. آزمون ها با استفاده از نرم افزار Eviews8 و تکنیک آماری داده های پانلی (اثرات ثابت) صورت پذیرفته است. نتایج به دست آمده در این مطالعه نشان می دهد که توانایی مدیران دارای اثر مثبت و معناداری بر حجم معاملات و تعداد سهامداران شرکت هاست. ضمن اینکه این اثر بر خطای پیش بینی سود منفی و معنادار و برای شکاف قیمتی غیرمعنادار به دست آمده است. هم چنین، یافته های مربوط به فرضیه های دیگر نشان می دهد که بحران مالی دارای اثر معکوس و معناداری بر حجم معاملات و تعداد سهامداران شرکت هاست. اما این اثر بر شکاف قیمتی مثبت و خطای پیش بینی سود غیرمعنادار به دست آمده است.
بررسی رابطه متقابل اعتماد سازمانی و توانایی مدیریت: شواهدی از تحلیل متنی و داده های گزارشگری مالی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به تبیین رابطه متقابل بین اعتماد سازمانی و توانایی مدیریت می پردازد. برای اندازه گیری متغیر اعتماد به پیروی از آئودی و لوگران (2016)، از رویکرد تحلیل متنی گزارش فعالیت هیات مدیره استفاده می شود. همچنین، برای اندازه گیری توانایی مدیریت از مدل دمرجیان (2012) بهره گرفته می شود. نمونه آماری این پژوهش شامل 80 شرکت پذیرفته شده در بازار بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 1391 تا 1398 می باشد. یافته های حاصل از آزمون فرضیه های این پژوهش، حاکی از تاثیر متقابل اعتماد سازمانی و توانایی مدیریت می باشد. افزون بر این، یافته ها نشان می دهد که اثر گذاری توانایی مدیریت بر اعتماد سازمانی قوی تر از اثرگذاری اعتماد سازمانی بر توانایی مدیریت است. آزمون های تحلیل حساسیت نشان می دهد که این یافته ها از استحکام کافی برخوردار است.
تبیین نقش توانایی مدیریت و مدیریت ریسک سازمانی بر اظهار نظر حسابرس در مورد تداوم فعالیت
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال دوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷
106 - 135
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تبیین نقش توانایی مدیریت و مدیریت ریسک سازمانی بر اظهار نظر حسابرس با تاکید بر ابهام در تداوم فعالیت شرکتهای عضو بورس اوراق بهادار تهران است. در پژوهش حاضر تعداد 180 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1387 الی 1398 (12 سال) مورد بررسی قرار گرفت. به عبارت بهتر 2160 سال- شرکت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. برای اندازه گیری شاخص توانایی مدیریت از مدل تحلیل پوششی داده ها و برای اندازه گیری متغیر مدیریت ریسک سازمانی از طریق مدل گوردون استفاده شده است. در این پژوهش از رگرسیون حداقل مربعات برای آزمون فرضیه پژوهش استفاده گردیده است. نتایج بررسی ها مؤید این موضوع است که هرچه شرکت فرآیندهای مدیریت ریسک سازمانی را بهبود دهد، در گزارش حسابرسی بندی در خصوص ابهام در تداوم فعالیت وجود ندارد. علاوه بر این هرچه توانایی مدیریت بالاتر باشد، رابطه بین مدیریت ریسک سازمانی و اظهار نظر حسابرس در خصوص تداوم فعالیت شرکت تقویت می شود. در واقع توانایی مدیریت منجر به ایجاد مدیریت ریسک سازمانی بهتر شده و حسابرس بندی در خصوص چالش تداوم فعالیت شرکت بیان ننموده است.
تاثیر خودشیفتگی مدیران بر سرعت تعدیل نگهداشت وجه نقد با تاکید بر نقش توانمندی مدیران در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی خودشیفتگی مدیران بر سرعت تعدیل نگهداشت وجه نقد با تاکید بر نقش توانمندی مدیران در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1392 تا 1398 با استفاده از اطلاعات 115 شرکت منتخب می باشد. برای تخمین مدل پژوهش از روش حداقل مربعات تعمیم یافته با رویکرد داده های تابلویی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که خودشیفتگی مدیران باعث افزایش سطح نگهداشت وجه نقد و در نتیجه افزایش سرعت تعدیل نگهداشت آن می شود. این نتیجه مطابق نظریه جریان نقد آزاد بوده که بیان می کند افرادی که گرایش به بیش اطمینانی و خودشیفتگی بالاتری در خصوص عملکرد خود در زمینه کارهای دشوارتر دارند، بیشتر به سمت فرصت های رشد خطرپذیر و چالشی جذب می شوند که به نگهداشت وجه نقد بیشتری نیاز دارند. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که توانایی مدیریت باعث کاهش سرعت تعدیل نگهداشت وجه نقد می شود به گونه ای که شرکت هایی که از مدیران با توانایی بالایی برخوردار هستند ترجیح می دهند تا سطح وجه نقد کمتری را در شرکت نگهداری کنند و وجوه نقد مازاد را صرف سرمایه گذاری در پروژه های سودآوری به منظور افزایش ثروت سهامداران نمایند. ضمن اینکه توانایی مدیریت رابطه بین خودشیفتگی مدیران و سرعت تعدیل نگهداشت وجه نقد را تعدیل نموده و از شدت رابطه مثبت بین آنها می کاهد. این نتیجه نشان می دهد که مدیران توانا، توانایی بهتر پیش بینی شوک های احتمالی آینده نسبت به جریان نقدی را دارند و قادر هستند سطح بهینه وجه نقد نگهداری شده را تعیین کنند .
ارتباط بین مدیریت سود و بحران مالی با تاکید بر توانایی مدیریت
حوزه های تخصصی:
منابع مالی مهمترین نیاز شرکت ها برای ادامه فعالیت خود می باشد برخی از شرکت ها ممکن است دچاربحران مالی شوند که در این صورت با کمبود مالی مواجه شده و تداوم فعالیت آنها با مشکلاتی مواجه خواهد شد. عواملی که می تواند بر بحران مالی اثرگذار باشد مدیریت سود و توانایی مدیران است. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین مدیریت سود و بحران مالی با تاکید بر توانایی مدیریت می باشد. این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی بوده و از بعد روش شناسی همبستگی از نوع علی (پس رویدادی) هست. جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، 134 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده در دوره ی زمانی 6 ساله بین سال های 1393 تا 1398 مورد بررسی قرار گرفتند. روش مورداستفاده جهت جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده و داده های مربوط برای اندازه گیری متغیرها از سایت کدال و صورت های مالی شرکت ها جمع آوری شده است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از نرم افزار استاتا استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که بین مدیریت سود و بحران مالی ارتباط مستقیم وجود دارد. ولی، تاثیر توانایی مدیریت بر بحران مالی به صورت معکوس و معنادار است. همچنین، توانایی مدیریت بر ارتباط بین مدیریت سود و بحران مالی تاثیر معکوس و معنادار دارد. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که در شرکت هایی که مدیریت سود اتفاق می افتد مدیران سود را در جهت منافع شخصی خود دستکاری کرده و شرکت را دچار بحران مالی می کنند. ولی اگر در شرکت توانایی مدیران بیشتر باشد. مدیران توانمند از مدیریت سود در جهت کاهش بحران مالی بهره می برند و با افزایش توانمندی مدیران احتمال رخداد بحران مالی کاهش می یابد.
نقش توانایی مدیریت در تمرکز مشتری و عملکرد شرکت
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی این موضوع می پردازد که چگونه توانایی مدیران بر تمرکز مشتری و درنتیجه عملکرد شرکت تاثیر می گذارد. روش پژوهش مورد استفاده یک رویکرد کتابخانه ای است که از طریق بررسی ادبیات موجود مطالعات کتابخانه ای انجام شده است که در این راستا پژوهش های پیشین که با موضوع این پژوهش مرتبط بودند، شناسایی و مورد بررسی قرار گرفتند و بعد از تحلیل یافته های پیشین نتایج این بررسی ها نشان می دهد که مدیران با سطح توانایی بالا در مواجه با شرایطی که نیاز به تصمیم گیری در شرایط دشوار همچون انتخاب مشتریانی که بیشترین سود را به ارمغان می اورند موفق تر هستند. از سوی دیگر، نمی توان گفت که همه مشتریان، به یک اندازه در موفقیت سازمان نقش دارند. نکته ای که در مطالعات مدیریت ارتباط با مشتری، بر آن تأکید می شود، مسأله تمرکز بر مشتریان کلیدی است. مدیریت ارتباط با مشتری، سازمان ها را برای تشخیص مشتریان کلیدی و با اهمیت و حفظ آنها برای مبادلات آتی ترغیب کرده و نشان می دهد که تمرکز بر مشتریان کلیدی (یا مشتریان عمده)، باعث کاهش هزینه های جلب مشتری جدید و همچنین افزایش درآمدهای سازمان از جانب مشتریان وفادار می شود.
تأثیر هزینه های نمایندگی بر سودآوری با تأکید بر نقش توانایی مدیریت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۵
39 - 54
حوزه های تخصصی:
هدف: سودآوری شرکت ها و عوامل مؤثر بر آن از موضوعات مورد توجه در پژوهش های مالی و حسابداری هستند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر هزینه های نمایندگی و توانایی مدیریت بر سودآوری شرکت ها و همچنین تعیین چگونگی اثرگذاری هزینه های نمایندگی بر سودآوری با تأکید بر نقش توانایی مدیران می باشد. روش: در این پژوهش از داده های مالی 100 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1391 تا 1397 استفاده شده است. به منظور اندازه گیری سودآوری و هزینه های نمایندگی به ترتیب از نسبت بازده دارایی ها و معکوس نسبت به کارگیری دارایی ها استفاده شده است. توانایی مدیریت نیز با استفاده از روش دو مرحله ای دمرجیان و همکاران (2012) اندازه گیری شده است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای تحلیل پوششی داده ها و Eviews 10 انجام گردید. یافته ها: نتایج نشان داد شاخص مربوط به هزینه های نمایندگی بر شاخص سودآوری تأثیر منفی و معناداری دارد، براساس پنل GMM (مدل پویا)، توانایی مدیریت نیز تأثیر مثبت و معناداری بر سودآوری آتی دارد. از سوی دیگر، توانایی مدیریت تأثیر هزینه های نمایندگی بر سودآوری را تعدیل کرده و اثر منفی آن را بر شاخص سودآوری کاهش می دهد. نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاکی از آن است که مدیران توانا مهارت بیشتری در همسوسازی منافع خود با منافع سهامداران دارند و تضادهای نمایندگی شامل خطر اخلاقی، مدیریت سود، تفاوت افق زمانی و تمایل به نگهداری سود در شرکت های دارای مدیران توانا کمتر است..
تاثیر رقابت بازار محصول بر افشای اطلاعات زیست محیطی با تاکید بر نقش توانایی مدیریت
حوزه های تخصصی:
طی دهه های اخیر روند فزاینده پیشرفت صنعتی از یک سو و محدودیت منابع طبیعی و زیست محیطی از سوی دیگر توجه جامعه بشری را به مساله حفظ محیط زیست جلب نموده، همچنین تقاضای روز افزون ذینفعان از شرکت ها برای پذیرش مسئولیت-های اجتماعی، شرکت ها را به درگیر شدن در مسئولیت های زیست محیطی و اجتماعی تشویق می کند. لذا با توجه به اهمیت افشای اطلاعات زیست محیطی؛ این پژوهش به بررسی تاثیر رقابت بازار محصول بر افشای اطلاعات زیست محیطی شرکت با تاکید بر نقش توانایی مدیریت در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1393 تا 1399 با استفاده از اطلاعات 125 شرکت پرداخته است. آزمون فرضیه ها با استفاده از رگرسیون چندگانه و باچیدمان دادهای تابلویی صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که رقابت بازار محصول باعث افزایش افشای اطلاعات زیست محیطی شرکت ها می شود. به عبارتی در شرایط وجود بازار رقابتی، میزان افشای اطلاعات زیست محیطی شرکت ها افزایش می یابد. وجود رقابت در بازار، به افزایش شفافیت و کاهش عدم تقارن اطلاعاتی منجر می گردد، زیرا اطلاعات مشابه و قابل مقایسه را می توان از سایر رقبای فعال در بازار کسب کرد و جهت بررسی صحت ادعاها و اطلاعات ارائه شده توسط مدیریت شرکت مورد استفاده قرار داد. این افزایش شفافیت به افزایش عملکرد مالی منجر می گردد. نتایج همچنین بیانگر این موضوع بود که در شرکت هایی که مدیران با توانایی بالا دارند ، رابطه مثبت بین رقابت بازار محصول و افشای اطلاعات زیست محیطی تشدید می شود. به عبارتی مدیران اجرایی با توانایی بالا مایل به سرمایه گذاری بلندمدت در فعالیت های زیست محیطی هستند که این سرمایه گذاری ها منجر به بهبود مسئولیت اجتماعی و زیست محیطی می شوند.