مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
ظرفیت حافظه کاری
حوزههای تخصصی:
از آنجا که ظرفیت حافظه کاری پیش بینی کننده تفاوت های فردی موجود در گستره وسیعی از توانایی های ذهنی است، پژوهش حاضر به بررسی تاثیر ظرفیت حافظه کاری بر ادراک زمان در کودکان پیش دبستانی می پردازد. ابتدا حافظه کاری 108 آزمودنی با مجموعه آزمون های CANTAB اندازه گیری شده ، سپس 21 کودک در گروه با ظرفیت بالا و 20 کودک در گروه با ظرفیت پایین حافظه کاری طبقه بندی شدند. سپس هر دو گروه دو نوع تکلیف بازتولید زمانی را اجرا نمودند: از آنان خواسته شد که بازه های زمانی 700 و 3000 میلی ثانیه را به عنوان تکلیف منفرد، و بازه زمانی 3000 میلی ثانیه را همراه با اجرای یک تکلیف غیرزمانی به عنوان تکلیف دوگانه بازتولید نمایند. داده های به دست آمده از طریق تحلیل واریانس با طرح مختلط و آزمونهای تعقیبی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که در تکلیف منفرد گروه با ظرفیت حافظه کاری بالا نسبت به گروه با ظرفیت حافظه کاری پایین از لحاظ دقت عملکرد بهتری داشت. در تکلیف دوگانه، از لحاظ دقت عملکرد در تکلیف بازتولید زمانی تفاوتی بین دو گروه وجود نداشت اما گروه با ظرفیت بالای حافظه کاری نسبت به گروه دیگر در تکلیف غیرزمانی عملکرد بهتری داشت. علاوه براین، گروه با ظرفیت حافظه کاری پایین، در تمام بازه های زمانی نسبت به گروه با ظرفیت حافظه کاری بالا ضریب تغییرپذیری بالاتری داشت.
تأثیر تعدیل تجهیزات ورزشی بر اکتساب و یادداری مهارت حرکتی در کودکان 9 تا 10 ساله با تأکید بر ظرفیت حافظه کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تعدیل تجهیزات در اکتساب و یادداری مهارت پرتاب آزاد بسکتبال در کودکان 9 تا10 ساله با تأکید بر ظرفیت حافظه کاری بود. 40 دانش آموز پسر به طور تصادفی انتخاب و براساس آزمون حافظه فراخنای ارقام وکسلر، به چهار گروه تعدیل تجهیزات و تجهیزات استاندارد، با ظرفیت حافظه کاری بالا و پایین تقسیم شدند. از قوانین مینی بسکتبال به عنوان مرجع استفاده شد. مرحله اکتساب شامل10 جلسه و هر جلسه 4 بلوک و هر بلوک 15 کوشش بود، از آزمون پرتاب آزاد بسکتبال ایفرد به عنوان پیش آزمون و آزمون اکتساب استفاده شد و پس از یک هفته، آزمون یادداری به عمل آمد. در مرحله اکتساب، نتایج تحلیل واریانس سه عاملی مرکب 2×2×2 (تجهیزات×حافظه کاری×آزمون) با اندازه گیری مکرر نشان داد که اثر تعاملی بین حافظه کاری (بالا و پایین) و آزمون (پیش آزمون و پس آزمون) بر عملکرد معنا دار است. همچنین اثر تعاملی بین تجهیزات (استاندارد و تعدیل شده) و آزمون (پیش آزمون و پس آزمون) بر عملکرد معنا دار است. درحالی که اثر تعاملی حافظه کاری، تجهیزات و آزمون بر عملکرد معنا دار نیست. در مرحله یادداری، نتایج تحلیل واریانس دوعاملی مرکب 2×2 (تجهیزات×حافظه کاری) نشان داد که اثر اصلی و تعاملی حافظه کاری و تجهیزات بر عملکرد در مرحله یادداری معنا دار است. نتایج نشان داد که اثر استفاده از تجهیزات در سطوح حافظه کاری بر عملکرد در هر دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون یکسان است. همچنین به نظر می رسد که اثر تجهیزات تعدیل شده بر عملکرد در آزمون یادداری در کودکان با حافظه کاری پایین بهتر از کودکان با حافظه کاری بالاست.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر افزیش ظرفیت حافظه کاری و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر افزیش ظرفیت حافظه کاری و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دختر بود .روش:.این پژوهش ازنظر هدف جزء پژوهش های بنیادی است. روش تحقیق شبه آزمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دبیرستان های متوسطه دولتی منطقه 5 شهر تهران در سال تحصیلی 97-96 بوده است. بر این اساس شرکت کنندگان به دوگروه آزمایش(15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند و بر اساس طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل آزمون شدند . سپس آزمون پردازش اطلاعات رایدینگ(2000) و آزمون خودکارامدی (شرر ، 1978) به عنوان پیش آزمون اجرا شدند و پس از اجرای متغیر مستقل که به تعداد 8 جلسه برگزار شدد مجددا به عنوان پس آزمون اجرا شدند.یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مهارت های ذهن آگاهی منجر به افزایش ظرفیت حافظه کاری و خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان شد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که افزایش مهارت ذهن آگاهی می تواند ظرفیت حافظه کاری و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان را افزایش دهد .تغییر باورهای دانش آموزان به سمت مثبت و افزایش خوداگاهی تحصیلی آنان نتیجه آموزش های شناختی و ذهن آگاهی است.
تغییرهای تحولی در ظرفیت و مولفه های حافظه کاری بر اساس الگوی بدلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده حافظه کاری یک نظام شناختی جامع است که دربرگیرنده مکانیسم های حافظه ای و مکانیسم های توجهی است و به همین دلیل در مطالعه نظام مند مشکلات شناختی می تواند به کار گرفته شود. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر شناسایی تغییرات تحولی ظرفیت و مولفه های حافظه کاری در کودکان شامل حلقه واج شناختی، لوح دیداری فضایی و اجرایی مرکزی (بازداری و به روزرسانی) بر اساس الگوی بدلی بوده است. یک نمونه 356 نفر (184 دختر و 172 پسر) از کودکان 8 و 12 ساله دبستان های شهر تهران به روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب شدند. برای سنجش ظرفیت حافظه کاری از تکلیف فراخنای وارونه اعداد، برای سنجش حلقه واج شناختی، لوح دیداری فضایی و اجرایی مرکزی به ترتیب از تکالیف فراخنای مستقیم اعداد، حافظه دیداری کیم کاراد و دو تکلیف استروپ و نگه داشتن رد استفاده شده است. نتایج تحلیل واریانس چندگانه نشان داده است هم ظرفیت حافظه کاری و هم مولفه های آن به موازات افزایش سن ظرفیت و کارایی بیشتری نشان می دهند. مهارت بیشتر در توانایی های عددی، انعطاف در انجام وظایف اندوزشی و پردازشی، تجربه سال های بیشتر تحصیل مدرسه ای و استفاده موثرتر از راهبردهای فراشناختی می تواند دلایل احتمالی یافته های پژوهش باشد.
نقش ظرفیت حافظه فعال بر یادگیری زمان بندی نسبی یک تکلیف حرکتی: باتاکید بر رویکرد یادگیری ضمنی و آشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش ظرفیت حافظه کاری و آرایش کم خطا و پرخطا بر یادگیری زمانبندی نسبی یک تکلیف حرکتی ظریف انجام شد. بدین منظور50 دانشجو براساس ظرفیت های حافظه کاری به صورت تصادفی در چهار گروه (کم خطا با ظرفیت حافظه کاری پایین، کم خطا با ظرفیت حافظه کاری بالا، پرخطا ظرفیت حافظه کاری پایین و پرخطا با ظرفیت حافظه کاری پایین) تقسیم شدند. این پژوهش در چهار مرحله انجام شد. در پیش آزمون، یک تکلیف زمانبندی چهار بخشی برای 10 تکرار بدون دریافت بازخورد انجام شد و در مرحله اکتساب، تکلیف زمانبندی با سه درجه دشواری متفاوت (ساده، متوسط، دشوار) در سه جلسه 45 کوششی با دریافت بازخورد توسط گروه های آزمایشی تمرین شد. بدین ترتیب که گروه ها در مرحله اکتساب براساس برنامه اختصاصی خود تمرین می کردند. پس از مرحله اکتساب، آزمون های یادداری و انتقال طی دو مرحله با فاصله 10 دقیقه و 24 ساعت اجرا شدند. یافته ها در عامل زمانبندی نسبی در آزمون های یادداری و انتقال ده دقیقه نشان داد که گروه پرخطا با ظرفیت حافظه کاری بالا و کم خطا با ظرفیت پایین عملکرد بهتری نسبت به گروه های دیگر داشتند. در حالیکه در آزمون های انتقال تکلیف ثانویه (انتقال 24 ساعته) گروه کم خطا با ظرفیت پایین عملکرد بهتری داشت. این نتایج نشان می دهد که اثربخشی تمرین کم خطا و پرخطا در تعامل با شاخص های روانشناختی مانند ظرفیت حافظه کاری تحت تاثیر قرار می گیرد. به نظر می رسد در افراد با ظرفیت حافظه کاری پایین از یادگیری ضمنی بیشتر سود می برند و افراد با ظرفیت حافظه کاری بالا از یادگیری آشکار (پرخطا) بیشتر بهره می برند. نتایج در شرایط انتقال تحت فشار از نظریه های یادگیری ضمنی و بازپردازش آگاهانه حمایت می کند.
اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر افزیش ظرفیت حافظه کاری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش طرحواره درمانی هیجانی بر افزیش ظرفیت حافظه کاری در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم انجام شد. روش: مطالعه حاضر از لحاظ هدف بنیادی از لحاظ روش توصیفی از نوع همبستگی و از نظر روش کمی بود. جامعه مورد مطالعه عبارت بود از کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 96-1395. روش نمونه گیری پژوهش حاضر نمونه گیری خوشه ای مرحله ای هدفمند بود. حجم نمونه حاضر به استناد پژوهشهای پیشین انتخاب شد . در پژوهش حاضر جهت ارزیابی متغیر های وابسته پژوهش از بسته آموزش طرحواره درمانی هیجانی و پرسشنامه ظرفیت حافظه کاری( دانیمن وکارپنتر ،1980 ) استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس تک متغیره نشان داد که اثر طرحواره درمانی هیجانی بر افزایش ظرفیت حافظه کاری با مقدار (341/ 12 f = ) و سطح معناداری (42 /0= p ) در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم معنادار بود. نتیجه گیری: اگاهی از نقاط قوت وضعف فردی و تمرکز بر نقاط قوت و درس گرفتن از نقاط منفی و استفاده بهینه از دانش مربوط به خود و محیط اطراف به برنامه ریزی و کارایی بهتر دانش آموزان کمک می کند.
اثربخشی بازتوانی شناختی بر ظرفیت حافظه کاری دانش آموزان پایه سوم ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری خاص (خواندن) با تعدیل گری جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۳
111 - 132
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی بازتوانی شناختی بر ظرفیت حافظه کاری دانش آموزان پایه سوم مبتلا به اختلال یادگیری خاص(خواندن) با تعدیل گری جنسیت انجام شد. مطالعه حاضر از نوع نیمه آزمایشی است که در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جهت تعیین نمونه تحقیق، از روش در دسترس استفاده شد و آزمون نما که به عنوان ابزاری برای تشخیص مشکلات خواندن و نارساخوانی دانش آموزان پایه دبستان به کار می رود؛ در بین دانش آموزان پایه سوم شهر تبریز اجرا شد و دانش آموزانی که نمره بالاتر از میانگین پرسشنامه را بدست آورند به عنوان افراد دارای اختلال یادگیری خاص (خواندن) شناخته شدند و سپس از بین این دانش آموزان؛ 60 نفر(چهار گروه 15 نفره) به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده و به تصادف در دو گروه آزمایش (دو گروه 15 نفره که یک گروه دختر و گروه دیگر پسر بود و تحت آموزش بازتوانی شناختی قرار گرفتند) و دو گروه کنترل جای دهی شدند. آموزش بازتوانی شناختی به وسیله نرم افزار آموزشی Smart Sound(برنامه رایانه ای 8 سطحی جهت بازتوانی شناختی در اختلال خواندن)، به گروه آزمایش ارائه شد و حافظه کاری با استفاده از آزمون کرچنر (1985) اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس عاملی چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که بازتوانی شناختی موجب افزایش ظرفیت حافظه کاری دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص (خواندن) می شود و عامل جنسیت نقش تعدیلگر دارد. بدین ترتیب که بازتوانی شناختی در میان دختران بیشتر از پسران موجب افزایش ظرفیت حافظه کاری دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص (خواندن) می شود.
اثر توان بخشی شناختی رایانه ای بر بهبود اختلال شناختی خفیف وظرفیت حافظه کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۳ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۹۲)
371-387
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر توانبخشی شناختی رایانهای بر بهبود اختلال شناختی خفیف و ظرفیت حافظه کاری زنان سالمند انجام گردید. این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون _پسآزمون با گروه کنترل و پیگیری یک ماهه به شمار میرود. آزمودنیها 16 نفر از زنان سالمند با اختلال شناختی خفیف و ظرفیت پایین حافظه کاری (65) سال به بالا در خانه سالمندان مهرپویان شهر بهبهان درسال 1397 بود. که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. هر گروه شامل 8 نفر بود. برای ارزیابی آزمون مختصر معاینه وضعیت روانی (MMSE) (فولشتاین وهمکاران، 1975) و آزمون ظرفیت حافظه کاری (دانیمن و کارپنتر، 1980) به کار رفت. گروه آزمایش، با استفاده از نرمافزار توانبخشی حافظه، 8 جلسه آموزش دیدند و گروه کنترل هیچ آموزشی را دریافت نکرد. دادهها با آزمون تحلیل واریانس مختلط تحلیل شدند. نمرات آزمون مختصر معاینه وضعیت روانی و ظرفیت حافظه کاری گروه آزمایش، به طور چشمگیری افزایش یافت.در نتیجه توانبخشی رایانهای اثر قابل ملاحظهای بر بهبود اختلال شناختی خفیف و ظرفیت حافظه کاری زنان سالمند داشت