مطالب مرتبط با کلیدواژه

زمانبندی نسبی


۱.

نقش ظرفیت حافظه فعال بر یادگیری زمان بندی نسبی یک تکلیف حرکتی: باتاکید بر رویکرد یادگیری ضمنی و آشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین کم و پرخطا ظرفیت حافظه کاری یادگیری ضمنی و آشکار زمانبندی نسبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۰ تعداد دانلود : ۴۹۱
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش ظرفیت حافظه کاری و آرایش کم خطا و پرخطا بر یادگیری زمانبندی نسبی یک تکلیف حرکتی ظریف انجام شد. بدین منظور50 دانشجو براساس ظرفیت های حافظه کاری به صورت تصادفی در چهار گروه (کم خطا با ظرفیت حافظه کاری پایین، کم خطا با ظرفیت حافظه کاری بالا، پرخطا ظرفیت حافظه کاری پایین و پرخطا با ظرفیت حافظه کاری پایین) تقسیم شدند. این پژوهش در چهار مرحله انجام شد. در پیش آزمون، یک تکلیف زمانبندی چهار بخشی برای 10 تکرار بدون دریافت بازخورد انجام شد و در مرحله اکتساب، تکلیف زمانبندی با سه درجه دشواری متفاوت (ساده، متوسط، دشوار) در سه جلسه 45 کوششی با دریافت بازخورد توسط گروه های آزمایشی تمرین شد. بدین ترتیب که گروه ها در مرحله اکتساب براساس برنامه اختصاصی خود تمرین می کردند. پس از مرحله اکتساب، آزمون های یادداری و انتقال طی دو مرحله با فاصله 10 دقیقه و 24 ساعت اجرا شدند. یافته ها در عامل زمانبندی نسبی در آزمون های یادداری و انتقال ده دقیقه نشان داد که گروه پرخطا با ظرفیت حافظه کاری بالا و کم خطا با ظرفیت پایین عملکرد بهتری نسبت به گروه های دیگر داشتند. در حالیکه در آزمون های انتقال تکلیف ثانویه (انتقال 24 ساعته) گروه کم خطا با ظرفیت پایین عملکرد بهتری داشت. این نتایج نشان می دهد که اثربخشی تمرین کم خطا و پرخطا در تعامل با شاخص های روانشناختی مانند ظرفیت حافظه کاری تحت تاثیر قرار می گیرد. به نظر می رسد در افراد با ظرفیت حافظه کاری پایین از یادگیری ضمنی بیشتر سود می برند و افراد با ظرفیت حافظه کاری بالا از یادگیری آشکار (پرخطا) بیشتر بهره می برند. نتایج در شرایط انتقال تحت فشار از نظریه های یادگیری ضمنی و بازپردازش آگاهانه حمایت می کند.
۲.

اثر آرایش های منتخب تمرین بر اکتساب و یادگیری زمانبندی نسبی یک تکلیف حرکتی: با تأکید بر رویکرد یادگیری آشکار و پنهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین نظام دار فزاینده یادگیری حرکتی ضمنی یادگیری کم خطا و پرخطا زمانبندی نسبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۴ تعداد دانلود : ۱۷۰
هدف از مطالعه حاضر بررسی آرایش مختلف تمرین بر یادگیری زمانبندی نسبی یک تکلیف حرکتی بود. بدین منطور 64 شرکت کننده بصورت در دسترس با دامنه سنی (4= انحراف معیار ،22= میانگین) انتخاب و به صورت تصادفی در پنج گروه (کنترل، کم خطا، پرخطا، تصادفی و نظام دار فزاینده) تقسیم شدند. این پژوهش در چهار مرحله: الف) پیش آزمون (10 کوشش)، ب) سه جلسه اکتساب برای هر گروه آزمایشی(45 کوشش در هر جلسه در مجموع 135 کوشش تمرینی)، ج) یادداری10دقیقه و 24 ساعته (10 کوشش برای هر آزمون) پس از مرحله اکتساب، د) انتقال 10 دقیقه و 24 ساعته (10 کوشش برای هر آزمون) پس از مرحله اکتساب انجام شد. در مرحله اکتساب، چهار گروه آزمایشی، بجز گروه کنترل، تکلیف زمانبندی را با سه سطح دشواری متفاوت(ساده، متوسط، دشوار) با دریافت بازخورد تمرین کردند. تحلیل داده ها با استفاده از آنالیز واریانس مرکب، تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) و آزمون تعقیبی LSD انجام گرفت. یافته ها در زمانبندی نسبی (RMSE) نشان داد که در پیش آزمون تفاوت معناداری بین گروه ها وجود ندارد. به علاوه، در آزمون های یادداری و انتقال، گروه های کم خطا و نظام دار فزاینده عملکرد بهتری نسبت به گروه های دیگر داشتند، همه (05/0≥PS). همچنین در آزمون انتقال تکیف ثانویه (24 ساعت) گروه های کم خطا و نظام دار فزاینده عملکرد بهتری در مقایسه با سایر گروه ها داشتند، همه (05/0≥PS). نتایج حاکی از آن است که تمرین در گروه های کم خطا و نظام دار فزاینده منجر به یادگیری بهتر تکلیف و تعمیم دهی بهتر آن به شرایط جدید می گردد. این یافته ها مطابق با نظریه های یادگیری پنهان و بازپردازش آگاهانه می باشند.