مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
راهبردهای خودتنظیمی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای خودتنظیمی بر حل مسأله و خودکارآمدی دانش آموزان در درس ریاضی بود. روش پژوهش آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه دوم شهر ایلام بود. که با روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 30 نفر از این جامعه به عنوان نمونه انتخاب و در دو گروه 15 نفری (گروه آزمایش و گروه کنترل) به صورت تصادفی جایگزین شدند. افراد گروه آزمایش هر یک به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از مقیاس خودکارآمدی ریاضی (MSES) و حل مسئله استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در نمرات پس آزمون حل مسئله و خودکارآمدی تفاوت معناداری دارند. بنابراین می توان گفت که آموزش راهبردهای خودتنظیمی بر حل مسئله و خودکارآمدی دانش آموزان مؤثر می باشد و معلمان می توانند با آموزش این راهبردها به بهبود مهارت حل مسئله و خودکارآمدی دانش آموزان در درس ریاضی کمک کنند.
پیش بینی خودکارآمدپنداری ریاضی با راهبردهای خودتنظیمی در دانش آموزان شهر ساوه: روایی همگرای پرسشنامه راهبردهای خودتنظیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: راهبردهای یادگیری خودتنظیمی یکی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر کیفیت یادگیری است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی خودکارآمدپنداری ریاضی بر اساس راهبردهای خودتنظیمی و تعیین روایی همگرای پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی با مقیاس منبع خودکارآمدپنداری ریاضی بود. روش: این پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی است. برای این منظور پس از ترجمه و آماده سازی پرسشنامه های مورد نظر و ارسال آن با ایمیل به 1480 دانش آموز یا والدین آنها، تعداد 610 دانش آموز در این پژوهش شرکت کردند. پس از تکمیل مقیاس منابع خودکارآمدپنداری ریاضی (آشر و پاخارس، 2008) و راهبردهای خودتنظیمی کلری (2006)، داده ها با استفاده از روش های همبستگی و رگرسیون تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که راهبردهای خودتنظیمی پیش بینی کننده خودکارآمدپنداری ریاضی دانش آموزان بود (05/0=p,76/0=β). همچنین پرسشنامه راهبردهای خودتنظیمی با پرسشنامه خودکارآمدپنداری ریاضی روایی همگرایی به میزان 874/0 داشت. نتیجه گیری: بنابراین با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت راهبردهای خودتنظیمی پیش بینی کننده خودکارآمدپنداری ریاضی دانش آموزان است؛ همچنین پرسشنامه خودتنظیمی (نسخه دانش آموز) از روایی همگرای بالایی با مقیاس منابع خودکارآمدپنداری ریاضی برخوردار است و می توان از این پرسشنامه در فعالیت های پژوهشی استفاده کرد.
طراحی الگوی یادگیری مجازی مطلوب بر اساس خودکارآمدی تحصیلی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی با میانجی گری سازگاری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۸۴)
۱۱۸-۱۰۷
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی یادگیری مجازی مطلوب براساس خودکارآمدی تحصیلی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی با میانجی گری سازگاری تحصیلی بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از منظر روش توصیفی -همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که تعداد 300 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری دادها از پرسشنامه آموزش مجازی (کیم و همکاران، 2005، OEQ)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی (جینکز و مورگان، 1999، ASEQ)، پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی کرمی و همکاران، 2005، SRLSQ)، پرسشنامه سازگاری تحصیلی (بیکر و سریاک، 1984، ECQ) استفاده شد. داده ها با روش تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که بین خودکارآمدی تحصیلی و راهبردهای یادگیری فراشناختی با سازگاری تحصیلی اثرمستقیم معنادار وجود دارد (05/0>p). همچنین خودکارآمدی تحصیلی، راهبردهای یادگیری شناختی، راهبردهای یادگیری فراشناختی و سازگاری تحصیلی بر یادگیری مجازی مطلوب اثرمستقیم معنی داری دارد (05/0>p). خودکارآمدی تحصیلی و راهبردهای یادگیری فراشناختی بر یادگیری مجازی مطلوب از طریق سازگاری تحصیلی اثرغیرمستقیم معنی دار دارد (05/0>p) ولی راهبردهای یادگیری شناختی از طریق سازگاری تحصیلی بر یادگیری مجازی مطلوب اثرغیرمستقیم معنی دار ندارد. مدل نهایی نیز از برازش مطلوبی برخوردار بود. می توان نتیجه گرفت به منظور افزایش اثر خودکارآمدی تحصیلی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر یادگیری مجازی مطلوب دانشجویان می توان بر تقویت سازگاری تحصیلی متمرکز شد.
بررسی عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشکده های فنی مهندسی دانشگاه تهران جهت ارایه مدلی برای پیش بینی پیشرفت تحصیلی آنها
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۱۵ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۵۸
84 - 67
تحقیق حاضر به منظور بررسی رابطه بین متغیرهای موثر بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشکده های فنی مهندسی دانشگاه تهران انجام شده است. جامعه تحقیق حاضر شامل کلیه دانشجویان دانشکده های فنی و مهندسی دانشگاه تهران می باشد. روش نمونه گیری در تحقیق حاضر به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی و تعداد کل نمونه 216 نفر می باشد. ابزارهای مورد استفاده در تحقیق حاضر شامل پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودنظم ده چن(2001)، پرسشنامه هوش هیجانی سبیریاشرینگ، پرسشنامه ساختار هدف کلاسی میگدلی و برای اندازه گیری پیشرفت تحصیلی دانشجویان از معدل کل دانشجویان استفاده شده است. آزمون های آماری مورد استفاده در تحقیق حاضر شامل آمار توصیفی و آمار استنباطی(رگرسیون چند گانه و تحلیل مسیر) می باشد. نتایج تحقیق بیان کننده این است که در متغیر راهبردهای خود تنظیمی مولفه های راهبردهای شناختی و فراشناختی، مدیریت تلاش، همیاری در یادگیری و جستجوی کمک در متغیر هوش هیجانی مولفه های خودانگیزی، خود کنترلی، مهارت های اجتماعی و خودآگاهی و در متغیر ساختار هدف کلاس درس مولفه اهداف تبحری و عملکرد گرا داری قدرت پیش بینی کنندگی پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشکده های فنی و مهندسی دانشگاه تهران می باشد. در ادامه با توجه به متغیرهای موجود به ارایه مدلی جهت پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانشجویان اقدام شد.
مقایسه تاثیر آموزش مبتنی بر الگوی توسعه ی راهبرد خود تنظیمی(SRSD) و آموزش راهبردهای شناختی بر اساس مدل انگلرت(POWER) بر عملکرد ریاضی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۲
217 - 226
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه تاثیر آموزش مبتنی بر الگوی توسعه ی راهبرد خود تنظیمی و آموزش راهبردهای شناختی بر اساس مدل انگلرت بر عملکرد ریاضی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پسر 9 تا 11 ساله مبتلا به اختلال یادگیری خاص شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. در مرحله اول با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 45 نفر انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در 2 گروه آزمایش(هر گروه 15 نفر) و یک گروه کنترل(15 نفر) جایگزین شدند. سپس دانش آموزان گروه های آزمایش تحت 10 جلسه 90 دقیقه ای آموزش راهبردهای خودتنظیمی و 10 جلسه 90 دقیقه ای آموزش راهبردهای شناختی قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از پرسشنامه اختلالات یادگیری خاص کلورادو(CLDQ) ویلکات و همکاران(2011) و آزمون کی مت(IKMDT) کانلی(1988) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تحلیل داده ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 با استفاده از تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بن فرونی انجام شد. نتایج نشان داد هر دو مداخله خودتنظیمی و شناختی مذکور در مرحله پسآزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل تاثیر معناداری بر بهبود عملکرد ریاضی دانش آموزان داشته است(05/0>P). نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که آموزش راهبردهای خودتنظیمی تاثیر بیشتری نسبت به آموزش راهبردهای شناختی بر بهبود عملکرد ریاضی دارد(05/0>P).
تأثیر راهبردهای یادگیری بر نگرش نسبت به درس ریاضی با نقش میانجی راهبردهای خودتنظیمی دانش آموزان متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر راهبردهای یادگیری بر نگرش نسبت به درس ریاضی با نقش میانجی راهبردهای خودتنظیمی دانش آموزان متوسطه دوم شهر زاغه انجام شد. روش پژوهش توصیفی-علی با رویکرد معادلات ساختاری و ازنظر هدف یک پژوهش کاربردی است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر زاغه در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 570 نفر بود که از طریق فرمول حجم نمونه کوکران، تعداد 230 نفر به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه راهبردهای یادگیری (سلیمانی، 1394)، پرسشنامه نگرش به ریاضی آیکن (1975) و پرسشنامه راهبردهای خودتنظیمی انگیزشی (پینتریچ و دی گروت،1990) بود. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه های فوق به ترتیب 76/0، 79/0و 77/0 محاسبه شد. تجزیه وتحلیل فرضیه ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار SmartPls انجام شد. یافته ها نشان داد راهبردهای یادگیری بر نگرش نسبت به درس ریاضی با نقش میانجی خودتنظیمی دانش آموزان متوسطه دوم شهر زاغه تأثیرغیرمستقیم دارد. همچنین راهبردهای یادگیری و راهبردهای خودتنظیمی بر نگرش نسبت به درس ریاضی دانش آموزان متوسطه دوم شهر زاغه تأثیرمستقیم دارند.
تأثیر راهبردهای خودتنظیمی بر سطوح سرمی GDNF، عملکرد شناختی و اکتساب مهارت شوت سه گام هندبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: فعالیت ورزشی و رفتاری که باعث افزایش GDNF در مغز شوند، می توانند شکل پذیری مغز را حفظ و موجب تسهیل یادگیری شوند. همچنین فرایندهای تصمیم گیری در محیط آموزشی که با میزان استفاده فراگیران از راهبردهای خودتنظیمی یادگیری مرتبط است به آموزش مهارت ورزشی کمک می کند. در این مطالعه تأثیر راهبردهای خودتنظیمی بر سطوح سرمی GDNF، عملکرد شناختی و اکتساب مهارت شوت سه گام هندبال بررسی شد.مواد و روش ها: 42 پسر با دامنه سنی 18 تا 24 سال غیرفعال به صورت تصادفی، به عنوان نمونه انتخاب و به سه گروه خودتنظیم، کنترل با تمرین و کنترل بدون تمرین تقسیم شدند. آزمودنی ها در 15 جلسه به فعالیت شوت سه گام هندبال طبق آزمون هندبال زین پرداختند. 48 ساعت قبل و بعد از پیش آزمون و پس آزمون خون گیری و سنجش عملکرد شناختی به صورت آزمون استروپ انجام شد. عامل خونی GDNF به روش الایزا سنجیده شد. تحلیل آماری با آزمون های مربوطه با نرم افزار SPSS نسخه 22 در سطح معناداری 0.05>P انجام شد.یافته ها: راهبردهای خودتنظیمی بر سطوح سرمی GDNF (P=0.67) و همچنین بر عملکرد شناختی تأثیر معناداری نداشت (0.07=P < span lang="AR-SA">) اما بر اکتساب مهارت شوت سه گام هندبال تأثیر معناداری داشت (0.01˂P < span lang="AR-SA">)، همچنین، با توجه به نتایج تحلیل واریانس یک راهه برای مقایسه تغییرات در سه گروه در شاخص مهارت شوت سه گام هندبال پس از انجام پروتکل تمرینی بین گروه ها نیز تفاوت معنا داری نشان داد (0.01˂P < span lang="AR-SA">) که با توجه به نتایج آزمون تعقیبی شفه، بین گروه خودتنظیم با کنترل بدون تمرین و کنترل با تمرین تفاوت معناداری وجود داشت (0.01˂P < span lang="AR-SA">). اما بین سایر گروه ها تفاوت میانگین معنادار نبود.بحث و نتیجه گیری: استفاده از راهبردهای خودتنظیمی در آموزش مهارت شوت سه گام هندبال مؤثر است. توصیه می شود مربیان در جلسات آموزشی، از راهبردهای خودتنظیمی استفاده کنند و ورزشکاران بالاخص افراد مبتدی برای یادگیری بیشتر و بهتر مهارت ها و بهبود سطح عملکرد خود از راهبردهای خودتنظیمی استفاده کنند.