مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
تمرینات مقاومتی
زمینه و هدف: تاثیر زمان بندی بر سازگاری های تمرینی مورد تایید قرار گرفته است؛ اما موثرترین روش برای توسعه قدرت و استقامت در طیف گسترده ای از جمعیت ها هنوز به خوبی شناخته نشده است؛ از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر دو مدل تمرین مقاومتی با زمان بندی خطی و غیر خطی بر قدرت و استقامت عضلانی دختران نوجوان تمرین نکرده می باشد. روش تحقیق : 23 دختر نوجوان تمرین نکرده به طور تصادفی در سه گروه گواه، تمرین با زمان بندی خطی و تمرین با زمان بندی غیرخطی قرار گرفتند. زمان بندی خطی شامل کاهش حجم تمرین و افزایش شدت تمرینات همزمان با پیشرفت تمرینی است و زمان بندی غیرخطی شامل افزایش و کاهش شدت و حجم تمرینات در طول چرخه های تمرینی است. قدرت عضلانی بالاتنه و پائین تنه آزمودنی ها به ترتیب از طریق آزمون یک تکرار بیشینه (1RM) در حرکات پرس سینه و پرس پا؛ و استقامت عضلانی بالاتنه و پایین تنه به ترتیب از طریق شنای روی دست و اجرای حرکت اسکات؛ 48 ساعت قبل و بعد از 8 هفته ارزیابی شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری آنالیز کوواریانس استفاده شد و سطح معتی داری 0/05> pدر نظر گرفته شد. یافته ها : تحلیل داده ها نشان داد که تمرینات خطی و غیرخطی باعث افزایش معنی دار قدرت عضلانی بالاتنه و پایین تنه، استقامت عضلانی بالاتنه (0/001>p)، استقامت عضلانی پائین تنه و کاهش درصدچربی (0/05>p) شد. علاوه براین، گروه خطی موجب افزایش بیشتر قدرت عضلانی پایین تنه و گروه غیرخطی موجب افزایش بیشتر استقامت عضلانی بالاتنه شده است (0/05>p). نتیجه گیری : هر چند قدرت و استقامت عضلانی در نتیجه هر دو مدل تمرین مقاومتی خطی و غیرخطی بهبود می یابند؛ مدل تمرین مقاومتی خطی، روش تمرین مناسب تری برای بهبود قدرت عضلانی پایین تنه و مدل تمرین مقاومتی غیرخطی، روش تمرین مناسب تری برای بهبود استقامت عضلانی بالاتنه در دختران نوجوان تمرین نکرده می باشد.
تاثیر شدت های مختلف تمرین مقاومتی و هوازی بر سطوح ریلکسین سرم موش های اوارکتومی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف: کاهش ریلکسین در دوران یائسگی یکی از عواملی است که سبب تغییرات فیزیولوژیک در زنان می شود، با توجه به کمبود اطلاعات در خصوص تاثیر فعالیت ورزشی بر غلظت ریلکسین، هدف مطالعه حاضر بررسی اثر شدت های مختلف تمرین مقاومتی و هوازی بر سطوح غلظت ریلکسین سرم موش های اوارکتومی شده بود. روش تحقیق: در این مطالعه تجربی، 60 سر موش صحرایی ماده با میانگین وزنی (10±230 گرم) به صورت تصادفی در 6 گروه 10 تایی شامل: اوارکتومی، اوارکتومی+تمرین مقاومتی شدید، اوارکتومی+تمرین مقاومتی با شدت کم، اوارکتومی+تمرین شنا تناوبی شدید، اوارکتومی+تمرین شنا تداومی و گروه شم قرار گرفتند. نخست حیوانات اوارکتومی شدند و یک هفته پس از آن موش های گروه تمرین با تکرار 3 جلسه در هفته به مدت 8 هفته تمرینات ورزشی را انجام دادند. پس از آن سطوح غلظت ریلکسین سرم به روش (ELISA) اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه در سطح معنی داری (05/0>p) انجام گردید. یافته ها: غلظت ریلکسین سرمی پس از 8 هفته تمرین، در گروه شم (0001/0p=)، گروه تمرین مقاومتی با شدت زیاد (0001/0p=) و گروه تمرین شنا تناوبی با شدت زیاد (002/0p=) در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنی دار نشان داد و عدم معنی داری در گروه تمرین شنا تداومی (10/0p=) و گروه تمرین مقاومتی با شدت کم (43/0p=) مشاهده گردید. نتیجه گیری: ریلکسین آثار مثبتی بر بافت های مختلف بدن دارد، این هورمون در دوران یائسگی کاهش می یابد ولی با انجام فعالیت های ورزشی پر شدت غلظت این هورمون افزایش خواهد داشت.
اثر تعاملی تمرینات مقاومتی، استقامتی و مصرف عصاره گزنه بر مقادیر آپلین پلاسمایی و تغییرات وزن موش های صحرایی مبتلابه دیابت نوع یک(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف : یکی از بیماری های متابولیکی در جوامع گوناگون، بیماری دیابت نوع یک می باشد. نتایج تحقیقات نشان داده که فعالیت ورزشی و مصرف مکمل ها می توانند اثرات مثبتی بر بهبود بیماری های مختلف داشته باشند. هدف از انجام این تحقیق بررسی اثر تعاملی تمرینات ورزشی و مصرف گزنه بر میزان آپلین به عنوان یکی از آدیپوکاین های مترشحه از بافت چربی موش های مبتلا به دیابت نوع یک بود. روش تحقیق : برای این منظور، تعداد 40 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به صورت تصادفی به 4 گروه شامل گروه کنترل، گروه مصرف گزنه، گروه تمرین مقاومتی+گزنه و گروه تمرین استقامتی+گزنه تقسیم شدند. با استفاده از استرپتوزوتوسین، دیابت نوع یک به همه حیوانات القاء شد. به جز گروه کنترل، سایر گروه ها روزانه عصاره گزنه به میزان 1 میلی گرم/ کیلوگرم وزن بدن دریافت کردند. گروه تمرین مقاومتی+گزنه بالا رفتن از نردبان همراه با وزنه های متصل به دم را که به طور تدریجی افزایش می یافت، به اجرا درآوردند. گروه تمرین استقامتی+گزنه نیز به فعالیت شنا پرداختند. پروتکل های تمرین به مدت 8 هفته به اجرا درآمدند و در پایان هفته هشتم، از بطن چپ قلب حیوانات به صورت مستقیم نمونه خون تهیه گردید. اندازه گیری آپلین پلاسما با استفاده از کیت آزمایشگاهی آپلین و به روش الایزا انجام شد. برای بررسی تغییرات وزن آزمون t وابسته، به منظور مقایسه میانگین ها در گروه های مختلف، آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی و برای بررسی رابطه بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید و سطح معنی داری 0/05>p در نظر گرفته شد. یافته ها : آپلین در گروه های گزنه (0/04=p)، تمرین مقاومتی+گزنه (0/04=p) و گروه تمرین استقامتی+گزنه (0/0001=p) نسبت به کنترل افزایش معنی داری داشت؛ تغییرات این شاخص در گروه تمرین استقامتی+گزنه نسبت به گروه گزنه (0/02=p) و گروه تمرین مقاومتی+گزنه (0/04=p)؛ با افزایش معنی داری بیشتری همراه بود. در مقایسه میانگین وزن پیش آزمون و پس آزمون آزمودنی ها، در گروه های کنترل، گزنه و تمرین مقاومتی+گزنه؛ کاهش معنی داری (0/0001=p)، مشاهده شد؛ اما این تغییرات در گروه تمرین استقامتی+ گزنه (0/89=p) معنی دار نبود. نتیجه گیری : بهبود سطح پلاسمایی آپلین در گروه تمرین استقامتی+گزنه در موش های مبتلا به دیابت نوع یک، احتمالاً ناشی از اثر تعاملی تمرینات استقامتی و مصرف هم زمان گزنه می باشد.
تاثیر دوازده هفته تمرین مقاومتی و هوازی بر مقادیر سرمی CTRP-12 وLCN-2 در زنان مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لیپوکالین 2 و CTRP-12 آدیپوکاینی است که با دیابت نوع دو ارتباط نزدیکی دارد و در بافت چربی بیان می شود. لذا هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر 12 هفته تمرین مقاومتی و هوازی بر مقادیر سرمی CTRP-12 و LCN-2 در زنان مبتلا به دیابت نوع 2 می باشد. روش پژوهش: مطالعه ی حاضر به صورت نیمه تجربی انجام شد.30 زن مبتلا به دیابت نوع 2 در محدوده ی سنی (40-45) سال انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه تمرین مقاومتی (سه ست با 10 تکرار و شدت 30 تا 70 درصد 1RM)، تمرین هوازی (15 تا 45 دقیقه با شدت 50 تا 70 درصد RHR) و گروه کنترل قرار گرفتند. گروه های تمرینی به مدت 12 هفته و هر هفته 3 جلسه به تمرین پرداختند. مقادیر سرمی CTRP-12 و LCN-2 با استفاده از کیت به روش ELISA اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری تی همبسته و آنوا در سطح معنی داری کمتر از 5 درصد استفاده شد یافته ها: مقادیر CTRP-12 گروه های تمرین مقاومتی و هوازی به طور معنی داری افزایش یافت در حالی که مقادیر LCN-2 در این دو گروه نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری نشان داد. در بررسی بین گروهی، تمرین مقاومتی و هوازی تغییرات معنی داری را در CTRP-12 و LCN-2 نسبت به گروه کنترل ایجاد کرد نتیجه گیری: به نظر میرسد که انجام تمرینات مقاومتی و هوازی، تنظیم افزایشی آدیپوکاین های ضد التهابی (CTRP-12) و تنظیم کاهشی آدیپوکاین التهابی لیپوکالین-2 (LCN-2) دارد.
تاثیر هشت هفته تمرینات مقاومتی با دو شدت بیشینه و زیر بیشینه بر میزان فشار خون استراحت مردان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر تمرینات مقاومتی بر فشار خون استراحت مردان پرداخته است. این پژوهش یک بررسی تحلیلی و میدانی از نوع نیمه تجربی بوده که بصورت پیش آزمون و پس آزمون انجام شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل مردان ساکن شهرستان شوش دانیال می باشد که پس از ارزیابی های اولیه، تعداد 20 مرد سالم بصورت داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفره قرار گرفتند(گروه تمرینات بیشینه 10 نفر، گروه تمرینات زیر بیشینه 10 نفر). هر دو گروه تمرینات مقاومتی خود را بصورت هفتگی، پنج جلسه در هفته ، هر جلسه به مدت تقریبی 60 دقیقه و به مدت هشت هفته انجام دادند. گروه زیر بیشینه تمرینات را با شدت های 50 تا 70 درصد یک تکرار بیشینه و گروه بیشینه تمرینات را با شدت های 70تا 90 درصد یک تکرار بیشینه انجام دادند. یک هفته قبل از شروع تمرینات اندازه گیری فشارخون استراحت انجام شد و فشار خون سیستولیک، دیاستولیک و فشار متوسط شریانی استراحت اندازه گیری شد و همچنین 48 ساعت بعد از اتمام تمرینات مقاومتی، مجددا فشار خون استراحت آزمودنی ها اندازه گیری شد .
بررسی ارتباط بین تکرار ذخیره و خستگی در مردان تمرین کرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: پایش ورزشکاران دارای اهمیت بالایی است چرا که برای مدیریت خستگی و عملکرد ورزشکاران ضروری است. هدف این پژوهش بررسی امکان استفاده از تکرار ذخیره برای پایش و کنترل خستگی هنگام اجرا تمرین مقاومتی می باشد.
مواد و روش ها: 11 آزمودنی مرد (1.14 ± 22.82 سال) باسابقه تمرینی حداقل یکسال کار با وزنه به صورت داوطلبانه در طی دو جلسه آزمون حداکثر یک تکرار بیشینه و حداکثر تکرار تا ناتوانی با فاصله 72 ساعت شرکت کردند. میانگین سرعت اجرای هر تکرار پرس سینه تا ناتوانی با سرعت 240 فریم بر ثانیه (240fps) فیلم برداری گردید. همبستگی میان کاهش سرعت و تکرار ذخیره با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون با سطح معناداری (0.05>P) بررسی شد. همچنین دامنه تغییرات میزان تکرار ذخیره به ازای 10 درصد کاهش سرعت برای بررسی امکان استفاده کاربردی بررسی شد.
یافته ها: همبستگی قوی میان کاهش سرعت و تکرار ذخیره وجود داشت (0.97=r)، دامنه تغییرات تکرار ذخیره به ازای 10 درصد کاهش سرعت برابر 4 بین اعداد 7 و 3 تکرار ذخیره بود.
بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد علیرغم همبستگی بالای میان کاهش میانگین سرعت و تکرار ذخیره، امکان استفاده از تکرار ذخیره برای پایش و کنترل خستگی به علت دامنه گسترده تکرار ذخیره درازای مقدار ثابتی از کاهش سرعت (10 درصد) ممکن نیست.
تأثیر هشت هفته تمرینات ورزشی مقاومتی با تراباند برحس عمقی، عملکرد حرکتی، شدت درد و قدرت زنان مبتلا به آستئوآرتریت زانو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: استئوآرتریت زانو در افراد مسن، تاثیر مخربی بر غضروف مفصلی، غشای سینوویال، کپسول مفصلی، لیگامنت ها و همچنین استخوان زیر غضروفی دارد. هدف پژوهش حاضر، تأثیر یک دوره تمرینات مقاومتی با تراباند بر حس عمقی و عملکرد حرکتی، شدت درد و قدرت زنان سالمند مبتلا به استئوآرتریت زانو می باشد.
مواد و روش ها: تعداد 30 زن سالمند مبتلا به استئوآرتریت زانو به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفری کنترل و تمرین تقسیم شدند. به منظور ارزیابی شدت درد از مقیاس دیداری سنجش درد VAS، سنجش حس عمقی از گونیامتر، اندازه گیری قدرت عضلات همسترینگ و چهارسر از دینامومتر دستی، و سنجش عملکرد حرکتی از آزمون TUG استفاده شد. برنامه تمرین مقاومتی با تراباند شامل هشت هفته و هر جلسه 60 دقیقه بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر به کار گرفته شد (0.05>P).
یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که اجرای هشت هفته تمرینات تراباند، منجر به تغییر معنی دار شدت درد زانو، حس عمقی در زاویه 30 و 60 درجه، عملکرد حرکتی، قدرت عضلات همسترینگ، و قدرت عضله چهار سر، در مقایسه گروه کنترل گردید (P=0.001).
بحث و نتیجه گیری: اجرای تمرینات مقاومتی تراباند موجب بهبود میزان درد، حس عمقی، قدرت عضلات چهارسررانی و همسترینگ، و عملکرد حرکتی زنان سالمند مبتلا به آستئوآرتریت می گردد.
برآورد یک تکرار بیشینه بر پایه میزان درک فشار کار در زنان فعال: ارائه معادله پیش بین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر برآورد یک تکرار بیشینه بر پایه میزان درک فشار کار در زنان فعال و ارائه معادل پیش بین ویژه آن بود. تعداد 30 زن سالم با (20 تا 35 سال)، شاخص توده بدن 34/3± 32/26 کیلوگرم/مجذور متر2 به صورت داوطلبانه در مطالعه حاضر شرکت کردند. به منظور ارائه معادله مقدار نصف وزن آزمودنی برای انجام حرکت پرس سینه با هالتر انتخاب شد. از آزمودنی ها خواسته شد تا یک بار این وزنه را با چشمان بسته تکرار و بعدازآن عددی را برای تعیین شدت این تکرار بین 6 تا 20 انتخاب کنند. پس از تعیین معادله، به منظور بررسی اعتبار معادله طراحی شده یک تکرار بیشینه آزمودنی ها به وسیله معادله برزیسکی نیز محاسبه و از روش همبستگی پیرسون میزان همبستگی مورد بررسی قرار گرفت. همبستگی بالایی بین معادله مطالعه حاضر و معادله برزیسکی (89/0=r)، همچنین پس از بررسی اعتبار متقاطع (91/0=r) به دست آمد. تفاوت معناداری بین نتایج معادله حاضر با نتایج معادله برزیسکی مشاهده نشد. به نظر می رسد معادله مطالعه حاضر" 1RM={(20-RPE /40) +1 }در وزن نصف " بر اساس درک فشار کار می تواند برآورد قابل اعتمادی را برای یک تکرار بیشینه پرس سینه در زنان سالم ارائه دهد.
تاثیر تمرینات مقاومتی بر تغییرات لپتین و هورمونهای مرتبط با آن در دانشجویان دختر غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ورزش و علوم زیست حرکتی سال ۱ بهار ۱۳۸۸ شماره ۲
55 - 64
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام این تحقیق بررسی تاثیر تمرینات مقاومتی بر تغییرات لپتین و برخی هورمون های مرتبط در دانشجویان دختر غیر ورزشکاراست. روش شناسی: در ابتدا 40 دانشجوی غیر ورزشکار( با میانگین و انحراف معیار سنی 2/1±21سال، وزن 6 ± 62 کیلوگرم، طول قد 3 ± 160 سانتیمتر، شاخص توده بدنی5/0± 7/24 کیلوگرم بر متر مربع و حداکثر اکسیژن مصرفی 7/1 ± 2/42 میلی لیتر بر کیلوگرم در هر دقیقه) داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 20 نفری تجربی و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی ها بعد از 20 دقیقه گرم کردن به مدت 45 دقیقه برنامه تمرین با وزنه داشتند (روش دلورم-واتکینز). برنامه تمرینی شامل 8 هفته و هر هفته سه جلسه بود. متغیرهای تحقیق در 5 مرتبه (قبل از شروع تمرینات ودر پایان هفته های دوم،چهارم،ششم و هشتم) اندازه گیری شد. یافته ها: نتایج نشان داد میزان لپتین و انسولین در دو هفته اول کمی افزایش دارد اما به مرور تا پایان تمرینات کاهش معنادار پیدا می کند (05/0(p < و (79/0=r). هم چنین مشخص گردید میزان کورتیزول،تیروکسین وتری یدوتیرونین افزایش پیدا کرده است اما این تغییرات معنادار نیست (05/0 p>). نتیجه گیری: مشخص گردید شدت و حجم برنامه تمرینی و سطح آمادگی آزمودنی ها می تواند منجر به ایجاد تغییرات معنادار در لپتین و انسولین شود. این تغییرات هورمونی به سمتی حرکت می کند که در نهایت منجر به افزایش انرژی قابل دسترس می شود. این موضوع باعث تقویت این فرضیه است که افزایش انرژی قابل دسترس منجر به کاهش تولید لپتین می گردد .
اثر هشت هفته تمرین مقاومتی پیش رونده بر توانایی راه رفتن، خستگی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: تمرین ورزشی یک راهکار موثر در درمان بیماری MS محسوب می شود. در این مطالعه، به بررسی تاثیر تمرین مقاومتی فزاینده بر میزان خستگی، توانایی راه رفتن و کیفیت زندگی در زنان مبتلا به MS پرداخته شد.مواد و روش ها: 16 نفر از زنان مبتلا به MS در این پژوهش شرکت کردند. این افراد به طور تصادفی در دو گروه شاهد (8.15±32.37 سال) و گروه آزمایش (5.37±29.71 سال) قرار گرفتند. در گروه آزمایش فعالیت مقاومتی فزاینده به مدت 8 هفته اجرا شد. قبل و پس از برنامه تمرینی، سرعت راه رفتن، استقامت راه رفتن، خستگی و کیفیت زندگی مورد ارزیابی قرار گرفت. از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری برای آنالیز آماری استفاده شد. سطح معناداری 0.05>P در نظر گرفته شد.یافته ها: توانایی سرعت و استقامت راه رفتن در گروه آزمایش نسبت به قبل از تمرین به طور معنا داری افزایش یافت؛ اما، در گروه شاهد سرعت و استقامت راه رفتن نسبت به قبل کاهش معناداری یافت (0.04=P). از طرفی، کاهش معنادار خستگی در گروه آزمایش نسبت به قبل از تمرین نشان داده شد (0.001=P)؛ درحالی که خستگی در گروه شاهد نسبت به قبل به طور غیرمعناداری افزایش پیدا کرد (0.73=P). تمرینات مقاومتی موجب بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به MS نسبت به قبل از تمرین شد (0.01=P)، این در حالی است که میزان کیفیت زندگی (0.04=P) گروه شاهد نسبت به قبل کاهش یافت (0.04=P). میزان کیفیت زندگی و خستگی در قبل و پس از مداخله تمرینی بین دو گروه تفاوت معناداری وجود ندارد، اما توانایی راه رفتن (سرعت و استقامت) پس از مداخله تمرینی در گروه آزمایش به طور معناداری بیشتر از گروه شاهد بود.بحث و نتیجه گیری: تمرین مقاومتی فزاینده با شدت متوسط می تواند منجر به افزایش توانایی راه رفتن، کاهش خستگی و در نهایت منجر به بهبود کیفیت زندگی زنان مبتلا به MS می شود.
اثر هشت هفته تمرینات مقاومتی بر عملکردحرکتی، خستگی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات طب ورزشی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
47 - 64
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرینات مقاومتی با کش تراباند بر عملکردحرکتی، خستگی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلوروزیس(ام اس) بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان 20 تا 50 سال مبتلا به ام اس با نمره ی مقیاس وضعیت شدت ناتوانی 1تا 5/2 و عضو انجمن ام اس شهر اصفهان بودند. از بین بیماران داوطلب 30 نفر به روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب و در دوگروه تجربی وکنترل (15 نفر) تقسیم شدند. آزمودنی های هردو گروه قبل از شروع برنامه تمرینی پرسشنامه های کیفیت زندگی و شدت خستگی بیماران ام اس را تکمیل کردند و درآزمون های برخاستن و راه رفتن زمان دار و نشستن و برخاستن30ثانیه از روی صندلی شرکت کردند. گروه تجربی به مدت هشت هفته تمرینات مقاومتی با کش تراباند را سه جلسه درهفته و به مدت60 دقیقه اجرا کردند و گروه کنترل در این مدت فعالیت های روزمره خود را انجام داد. پس از هشت هفته آزمودنی های دو گروه مجدد با آزمون های قبلی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها از طریق آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف استاندارد و آزمون هایt مستقل و آنالیزکوواریانس و با نرم افزارSPSS نسخه 23 و در سطح خطای 05/0 تحلیل شد. نتایج نشان داد پس آزمون های برخاستن و راه رفتن زمان دار (001/0= p)، نشستن و برخاستن30ثانیه (001/0= p)، شدت خستگی (001/0= p) و کیفیت زندگی (001/0= p) بین دوگروه تجربی و کنترل تفاوت معناداری داشت. همچنین نتایج گروه تجربی نشان داد به ترتیب عملکردحرکتی نشستن و برخاستن30 ثانیه2/37 درصد، برخاستن و راه-رفتن زمان دار6/32 درصد، کیفیت زندگی 9/22 درصد افزایش و خستگی1/22 درصد کاهش داشت. درمجموع کاربرد تمرینات مقاومتی با کش تراباند با ویژگی های خاصی که دارد در برنامه توانبخشی بیماران ام اس توصیه می گردد.