مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
تمرین تناوبی شدید
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف تحقیق تأثیر 12 هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) به همراه مصرف کورکومین بر مقدار بیان FSTL1، Smad7 و کلاژن های نوع I، III و IV بطن چپ موش های صحرایی نر مدل سکته قلبی بود. روش شناسی: پس از القای سکته قلبی، 48 سر موش صحرائی به پنج گروه: مرجع، تمرین، کورکومین، توأم (تمرین+کورکومین) و کنترل تقسیم شدند. پس از کشتار گروه مرجع برای تأیید بروز سکته، کورکومین روزانه 15 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت گاواژ استفاده شد. جلسات تمرین HIIT پنج روز در هفته، هر جلسه شامل 60 دقیقه متشکل از 10 وهله (هر وهله چهار دقیقه) دویدن با شدت 90-85 درصد از vVO2 peak با دو دقیقه فاصله استراحت فعال در بین تکرارهای دویدن با شدت 50-45 درصد از vVO2 peak برگزار شدند. مقدار بیان پروتئین های FSTL1، Smad7 و همچنین کلاژن های I، III و IV بافت بطن چپ توسط وسترن بلات اندازه گیری شدند. یافته ها: پس از هر سه مداخله شامل تمرین، کورکومین و توأم، وزن قلب به طور معنی داری بیشتر (به ترتیب 001/0=P، 018/0=P و 001/0=P) و مقدار بیان کلاژن نوع IV کمتر (001/0=P در هر سه مورد) از گروه کنترل بودند. فقط در گروه توأم مقدار بیان کلاژن نوع III قلب به طور معنی داری کمتر (033/0=P) و FSTL و Smad7 (001/0=P) و Smad7 (008/0=P) بیشتر از گروه کنترل بود. نتیجه گیری: کاهش کلاژن نوع IV بدون مرگ ومیر در اثر اعمال هر سه مداخله، شاید به ایمن بودن تمرین HIIT و مکمل کورکومین برای کاهش روند فیبروز قلبی متعاقب سکته دلالت کند؛ اما فقط مداخله توأم سبب کاهش بیان پروتئین کلاژن نوع III و افزایش FSTL و Smad7 در بطن چپ دچار سکته شد که زمینه تجویز توأم کورکومین و HIIT برای کسب نتایج بهتر را فراهم می کند؛ اما به دلیل محدودیت های تحقیق و کمبود شواهد انسانی، همچنان نیاز به تحقیقات بیشتر باقی است.
تاثیر یک دوره تمرین HIIT بر مقادیر آدیپونکتین و غلظت سرمی آنزیم های کبدی در پسران چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آدیپونکتین نقش مهمی در بسیاری از بیماریهای متابولیکی وقلبی دارد همچنین تنظیم آنزیم های کبدی برای سلامت ارگان های بدن ضروری است. هدف این مطالعه بررسی تاثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید بر مقادیر آدیپونکتین و غلظت سرمی آنزیم های کبدی در پسران چاق و دارای اضافه وزن بود. بدین منظور22 پسر 12 تا 14 ساله چاق و دارای اضافه وزن (میانگین وزن 97/8 ± 40/74 کیلوگرم و قد 97/8 ± 40/157 سانتیمتر و BMI 97/3 ± 56/28 کیلوگرم بر متر مربع و درصد چربی 21/4 ± 67/33 ) انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و تجربی قرار گرفتند. گروه تجربی هشت هفته تمرین تناوبی شدید رکاب زنی را با شدت معادل 80 درصد HRreserve به مدت 3 روز در هفته اجرا نمودند. متغیرهای آدیپونکتین، آسپارتات آمینوترانسفراز(AST)، آلکالین فسفاتاز(ALP)، آلانین آمینو ترانسفراز(ALT) با استفاده از کیت ها و روش های آزمایشگاهی هم چنین توان هوازی، شاخص توده بدنی و درصد چربی آزمونی ها در دو مرحله پیش و پس از پروتکل تمرین نیز سنجیده و برای مقایسه متغیرهای پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس و برای بررسی ارتباط، از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. .نتایج در سطح معنی داری(05/0>P) با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 تحلیل شد. اجرای هشت هفته تمرین تناوبی شدید با استفاده از دوچرخه منجر به کاهش غیرمعنادار مقادیر آدیپونکتین(05/0<P) و آنزیم های AST (05/0<P) و ALP(05/0<P) شد. همچنین این تمرین سبب کاهش معنادار آنزیم ALT (05/0>P)و درصد چربی(05/0>P) و افزایش توان هوازی(05/0>P) شد. تمرین تناوبی شدید سبب تقویت توان هوازی و کاهش درصد چربی وکاهش آنزیم کبدی ALT در پسران چاق می گردد. البته برای روشن شدن قطعی این موضوع تحقیقات بیشتری نیاز است.
تأثیر تمرین ورزشی بر غلظت سرمی فاکتور رشد فیبروبلاستی 21(FGF-21) در بزرگ سالان دارای اختلالات متابولیکی: یک مطالعه فراتحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف. اثر تمرینات ورزشی بر نارسایی های متابولیک از طریق دست کاری عامل رشد فیبروبلاستی-21 (FGF-21) متناقض است. بنابراین، هدف تحقیق تعیین اثر کمّی تمرینات ورزشی بر FGF-21 سرم بزرگ سالان دارای اختلالات متابولیک بود. روش شناسی. ابتدا جستجوی پایگاه های اطلاعاتی PubMed و Google Scholar برای استخراج مقاله های فارسی و انگلیسی منتشره شده تا اردیبهشت 1400، انجام شد و اندازه اثر (SMD) با مدل اثرات تصادفی محاسبه شد. یافته ها: 14 مطالعه شامل 19 مداخله(شامل تمرین هوازی(3=n)، تمرین مقاومتی(3=n)، تمرین تناوبی شدید(4=n) و تمرین ترکیبی(4=n)) دربردارنده اطلاعات 503 آزمودنی(دارای اضافه وزن یا چاقی و یا مبتلا به دیابت دو، سندرم متابولیک و کبد چرب)، واجد شرایط ورود به فراتحلیل شدند. اما به دلیل وجود ناهمگونی، درنهایت اثر کمی 16 مداخله به صورت کاهش FGF21 سرم پس از تمرین[001/0p=، (22/-0 الی 65/0CI: -) 44/0-SMD=] به دست آمد که با سن(10/0=P) و شاخص توده بدن(50/0=P) آزمودنی ها همبستگی نداشت. بحث و نتیجه گیری: تمرینات بدنی بی اعتنا به سن یا وضعیت وزنی، ابزار کارآمدی برای کاهش قابل ملاحظه FGF21سرم بیماران متابولیک هستند که انتظار می رود به بهبود بیشتر اختلالات متابولیکی منجر شود. با این حال، هنوز هم نیاز به کارآزمایی های بالینی بیشتر با در نظر گرفتن نقش مؤلفه های تمرینی از جمله شدت و نوع تمرین در این زمینه باقی است.
تأثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید بر سطوح سرمی کمرین و مقاومت به انسولین مردان جوان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عوامل میانجی بسیاری از جمله کمرین در روند اثرگذاری فعالیت های ورزشی بر چاقی نقش دارند. در این تحقیق اثر تمرینات تناوبی شدید (HIIT) بر سطوح سرمی کمرین و شاخص مقاومت به انسولین مردان جوان چاق بررسی شده است. بدین منظور 20 مرد جوان چاق داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند و به صورت تصادفی به دو گروه تجربی (10=n، سن 71/4± 91/19 سال، قد 21/12±51/179 سانتی متر، وزن 40/10±40/98 کیلوگرم) و کنترل (10=n، سن 24/2± 22/19 سال، قد 05/10±01/180 سانتی متر، وزن 60/11±90/98 کیلوگرم) تقسیم شدند. گروه تمرین به مدت 6 هفته و هر هفته 4 جلسه تمرین تناوبی شدید را اجرا کردند. از آزمودنی ها پیش و پس از 6 هفته اجرای HIIT خون گیری به عمل آمد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری t مستقل و t همبسته نشان داد، وزن بدن آزمودنی ها، سطوح سرمی کمرین، انسولین، گلوکز و شاخص مقاومت به انسولین در گروه تمرین در مقایسه با پیش از تمرین و گروه کنترل کاهش معناداری داشت (05/0P <). به نظر می رسد تغییرات مشاهده شده در سطوح کمرین سرمی و شاخص مقاومت به انسولین، به دلیل کاهش وزن بوده است و پیشنهاد می شود از تمرینات تناوبی شدید به عنوان برنامه تمرینی جدید در افراد چاق برای کاهش وزن استفاده شود.
تأثیر تمرین تناوبی شدید بر سطوح سرمی عامل رشد فیبروبلاست- 21، آنزیم های کبدی، نیمرخ لیپیدی و مقاومت به انسولین در زنان مبتلا به کبد چرب(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف: بیماری کبد چرب غیرالکلی، یک التهاب کبدی است که بر اثر تجمع بیش از اندازه چربی در بافت کبد ایجاد می شود و گاها با اختلال در فعالیت طبیعی بافت کبد، از جمله نارسایی کبد یا سیروز کبدی همراه است. تمرین و فعالیت بدنی، به طور بالقوه می تواند در کاهش چربی کبد مؤثر باشد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تمرین تناوبی شدید بر سطوح سرمی فاکتور رشد فیبروبلاست- 21، آنزیم های آسپارات آمینوترانسفراز و آلانین آمینوترانسفراز، نیمرخ لیپیدی و مقاومت به انسولین در زنان مبتلا به کبد چرب به اجرا درآمد. روش تحقیق: در مطالعه نیمه تجربی، 28 زن مبتلا به بیماری کبد چرب غیرالکلی به صورت نمونه در دسترس شرکت کردند و سپس به طور تصادفی در دو گروه کنترل (14 نفر) و تمرین (14 نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرین تناوبی شدید به مدت هشت هفته، با تکرار سه روز در هفته و هر جلسه 50 دقیقه به اجرا درآمد. متغیرهای وابسته تحقیق 72 ساعت قبل از اولین و بعد از آخرین جلسه تمرین اندازه گیری شدند. نتایج با استفاده از آزمون های آماری t وابسته و مستقل در سطح معنی داری 05/0>p استخراج گردید. یافته ها: بعد از هشت هفته تمرین تناوبی شدید، عامل رشد فیبروبلاست-21 (03/0=p) و لیپوپوتئین کلسترول پر چگال (01/0=p) افزایش معنی داری یافتند؛ در حالی که آسپارتات آمینوترانسفراز (04/0=p)، آلانین آمینوترانسفراز (03/0=p)، لیپوپوتئین کلسترول کم چگال (01/0=p)، و تری گلیسیرید (005/0=p) سرمی به طور معنی دار کاهش پیدا کردند و مقاومت به انسولین بدون تغییر باقی ماند (24/0=p). نتیجه گیری: با انجام تمرینات تناوبی شدید می توان انتظار داشت شاخص های خطر در بیماران مبتلا به کبد چرب غیر الکلی، بهبود یابد.
تاثیر تمرین تناوبی شدید و کورکومین بر ظرفیت ضداکسایشی تام خون، NRF2 و کاسپاز-3 کبدی موش های نر تیمار شده با آرسنیک(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف : مواجهه با آرسنیک با احتمال وقوع آپوپتوزیس در کبد و نارسایی های متابولیک همراه است؛ در حالی که تمرین تناوبی شدید (HIIT) و کورکومین می توانند این شرایط را به طور مثبت تعدیل نمایند. هدف تحقیق حاضر، بررسی تاثیر HIIT و کورکومین بر عامل دو وابسته به عامل هسته ای اریتروئید-2 (NRF2) و کاسپاز-3 کبدی، و ظرفیت ضداکسایشی تام (TAC)، گلوکز، تری گلیسرید (TG) و لیپوپروتئین کلسترول پرچگال (HDL) خون در موش های در معرض آرسنیک بود. روش تحقیق : در این تحقیق تجربی، 48 موش نر به شش گروه شامل آرسنیک-HIIT (تمرین)، آرسنیک-کورکومین (کورکومین)، آرسنیک-کورکومین-تمرین (توام)، آرسنیک، کنترل اتانول، و کنترل معمولی تقسیم شدند. آرسنیک و کورکومین به ترتیب با دوز 5 و 15 میلی گرم بر هر کیلوگرم وزن بدن در روز از طریق گاواژ به موش ها خورانده شدند. پروتکل HIIT به مدت شش هفته، پنج روز در هفته و هر جلسه شامل 60 دقیقه فعالیت (تناوب های چهار دقیقه ای دویدن با شدت 90-85 درصد vVO2max، با دو دقیقه استراحت فعال) اجرا شد. داده ها با روش های رنگ سنجی و وسترن بلات استخراج شدند و با روش تحلیل واریانس یک راهه در سطح 05/0>p مقایسه گردیدند. یافته ها : در گروه آرسنیک، میزان کاسپاز-3 کبد، گلوکز و TGخون بالاتر؛ و TAC و HDL خون پایین تر از گروه کنترل معمولی بود (001/0=p در همه موارد)؛ در حالی که HDL، گلوکز و TAC خون در سه گروه تمرین، کورکومین و توام؛ و کاسپاز -3 کبد تنها در گروه توام؛ تفاوت معنی داری با گروه کنترل معمولی نداشتند (05/0<p). به علاوه، NRF2 کبدی فقط در گروه های کورکومین و توام به بالاتر از سطح گروه کنترل رسید (001/0=p). نتیجه گیری : با این که تاثیر آرسنیک بر افزایش TG خون، با مداخله تمرین، کورکومین و یا اثر توام آن ها، اصلاح نشد؛ ولی هر سه مداخله افزایش قند و کاهش HDL و TAC خون را اصلاح کردند. از طرف دیگر، افزایش کاسپاز-3 کبدی فقط با مداخله توام؛ و کاهش NRF2 کبدی فقط با کورکومین اصلاح شد.
مقایسه تاثیر دو نوع تمرین تناوبی شدید و تداومی متوسط همراه با مصرف اسانس نعناع بر نسفاتین-1 و ترکیب بدنی مردان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف: سبک زندگی غیر فعال با خطر بالای چاقی، افزایش مقاومت به انسولین و بیماری های قلبی عروقی همراه است؛ در حالی که مداخله تغذیه ای در کنار اجرای برنامه های تمرینی، نقش مهمی در اصلاح آن دارد. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه تاثیر دو نوع تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) و تمرین تداومی با شدت متوسط (MICT) همراه با مصرف اسانس نعناع، بر ترکیب بدنی و سطح سرمی نسفاتین-1 مردان دارای اضافه وزن بود. روش تحقیق: تعداد 48 مرد غیر ورزشکار سالم دارای اضافه وزن (با شاخص توده بدنی 25 تا 30 کیلوگرم/متر مربع) در دامنه سنی 25 تا 35 سال، ساکن شهر کرمانشاه به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به شش گروه مساوی (هر گروه 8 نفر) شامل گروه 1) دارونما، 2) نعناع، 3) MICT + دارونما، 4) HIIT + دارونما، 5) MICT + نعناع، و 6) HIIT + نعناع؛ تقسیم شدند. مداخلات به مدت شش هفته انجام شد . پروتکل های MICT و HIIT به ترتیب با شدت 60 تا 75 درصد و 90 تا 100 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره با تکرار سه جلسه در هفته به اجرا درآمدند وگروه های مکمل نیز 50 میکرولیتر اسانس نعناع در ترکیب با 500 میلی لیتر آب روزانه مصرف کردند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 19 با روش آماری تحلیل واریانس آمیخته در یک طرح ششگروه و دو زمان در سطح معنی داری 05/0≥p مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: پروتکل MICT و HIIT (هر دو) باعث کاهش معنی دار درصد چربی بدن مردان دارای اضافه وزن شدند (05/0<p)؛ با این وجود، ترکیب این دو پروتکل تمرینی با اسانس نعناع، بر توده بدون چربی و نسفاتین-1 تاثیر معنی داری نداشتند (05/0<p). نتیجه گیری: زمان شش هفته مداخله با مشخصات به اجرا و مصرف اسانس نعناع (با دوز مصرفی) به صورت مجزا و در ترکیب با پروتکل های MICT و HIIT؛ برای بهبود نسفاتین-1 و توده بدون چربی مردان دارای اضافه وزن کافی نبود.
تاثیر یک دوره تمرین تناوبی با شدت بالا بر برخی از عوامل موثر بر سرعت رسوب گلبولهای قرمز خون در مردان جوان غیر فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف: رابطه معکوسی بین میزان فعالیت بدنی و نشانگرهای زیستی التهابی وجود دارد؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر 6 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا بر سرعت رسوب گلبول های قرمز خون مردان جوان غیر فعال است. روش تحقیق: به این منظور، 18 مرد جوان غیر فعال (میانگین سن: 71/1 ± 80/23 سال، قد: 89/5 ± 22/178 سانتیمتر و وزن: 91/6 ± 27/74 کیلوگرم) بهصورت داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند و به طور تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم گردیدند. آزمودنیهای گروه تمرین به مدت 6 هفته و هر هفته 3 جلسه تمرین تناوبی با شدت بالا (بالای 90 درصد حداکثر ضربان قلب) را اجرا کردند. از همه آزمودنیها قبل و بعد از 6 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا در حالت ناشتا خونگیری به عمل آمد. سرعت رسوب گلبول های قرمز با روش وسترگرن و میزان هماتوکریت، تعداد سلول های قرمز و هموگلوبین به روش فلوسیتومتری اندازه گیری شدند. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای آماری t مستقل و t همبسته در سطح 05/0 > p استفاده گردید. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که 6 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا منجر به کاهش معنی دار سرعت رسوب گلبول های قرمز (004/0= p )، درصد چربی (01/0= p )، هماتوکریت پلاسما (002/0= p )، تعداد سلول های قرمز پلاسما (001/0= p )، هموگلوبین پلاسما (001/0= p ) و افزایش حجم پلاسما (001/0= p ) در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل شد. نتیجه گیری: احتمالاً تمرین تناوبی با شدت بالا، یک عامل کارآمد برای بهبود متغیرهای خونی مرتبط با عوامل خطرزای بیماری های قلبی عروقی در مردان غیر فعال است.
مقایسه اثر دو نوع تمرین تداومی و تناوبی شدید بر عملکرد هوازی قایقرانان مرد نخبه(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف: از آنجا که استفاده از تمرینات تناوبی موجب تاثیر بیشتر بر عملکرد هوازی می شود؛ در پژوهش حاضر به مقایسه اثر دو نوع تمرین تداومی و تناوبی شدید بر عملکرد هوازی قایقرانان نخبه پرداخته شد. روش تحقیق: از بین 60 قایقران حاضر در مسابقات قهرمان کشوری سال 1394، تعداد 18 قایقران مرد دعوت شده به اردوی تیم ملی روئینگ، به صورت تصادفی به دو گروه تمرینی تداومی و تناوبی شدید تقسیم شدند. از ارگومتر قایقرانی و دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی استفاده شد و همزمان، متغیرهای فیزیولوژیک عملکرد هوازی شامل حداکثر اکسیژن مصرفی (VO<sub>2</sub>max)، حداقل سرعت رسیدن به حداکثر اکسیژن مصرفی (2</sub>max ) و زمان رسیدن به واماندگی (Tmax) اندازه گیری شدند. تمرین تداومی 3 هفته، 10 جلسه پارو زدن در مسافت 10 کیلومتر با شدت70 الی 75 درصد حداکثر ضربان قلب بود. 80 درصد تمرین تناوبی شدید مشابه گروه تداومی بود، اما 20 درصد دیگر به شکل 6 دور پارو زدن یک دقیقه ای با 100 درصد ( 2</sub>max ) و با افزایش یک دور در هر هفته اجرا شد. آزمون t وابسته و مستقل به ترتیب برای مقایسه درون گروهی و بین گروهی در سطح 0/05> p به کار گرفته شد. یافته ها: در گروه تداومی و تناوبی شدید، افزایش معنی دار VO<sub>2</sub>max (به ترتیب 0/01=p و 0/001=p) و 2</sub>max (0/02=p و 0/004=p) مشاهده شد؛ اما شاخص زمان واماندگی (Tmax)، فقط در گروه تناوبی شدید افزایش معنی دار داشت (0/001=p). نتایج آزمون t مستقل برای مقایسه دو گروه در شاخص VO<sub>2</sub>max (p=0/52)، 2</sub>max (p=0/42) و Tmax (p=0/14)، تفاوت معنی داری را نشان نداد. نتیجه گیری: هر دو نوع تمرین شاخص های VO<sub>2</sub>max و <sub> V </sub>Vo<sub>2</sub>max را بهبود بخشیدند، اما میزان بهبودی پس از تمرین تناوبی به طور غیر معنی دار بیشتر بود؛ با اختصاص تنها 20 درصد جلسات تمرین به تمرینات تناوبی شدید، اظهار نظر قطعی به مطالعه بیشتر موکول می گردد.
تأثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید و مقاومتی دایره ای بر عملکرد تنفسی و ترکیب بدن دختران دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف : در مطالعه حاضر تأثیر دو شیوه تمرینی استقامتی تناوبی شدید و مقاومتی دایره ای بر عملکرد ریوی و ترکیب بدن در دختران دارای اضافه وزن بررسی شد. روش تحقیق: از بین دختران داوطلب واجد شرایط 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه تمرین مقاومتی دایره ای، تناوبی شدید و کنترل جای گرفتند. گروه های تمرینی 8 هفته، هفته ای 3 جلسه به تمرین پرداختند. تمرین مقاومتی در 7 ایستگاه، 2 نوبت، 15-8 تکرار و شدت 85-65 درصد یک تکرار بیشینه و تمرین تناوبی به صورت دویدن های 2 دقیقه ای با شدت 95-85 درصد ضربان قلب بیشینه، 11-8 تکرار و استراحت فعال (40-30 درصد ضربان قلب بیشینه) اجرا گردید. قبل و بعد از دوره تمرینی، شاخص های تنفسی، ترکیب بدن، قدرت و استقامت عضلانی و حداکثر اکسیژن مصرفی اندازه گیری شدند. نتایج با آزمون های تحلیل واریانس یک سویه، تعقیبی LSD و t وابسته استخراج گردید و سطح معنی داری 0/05> p در نظر گرفته شد. یافته ها: بین تأثیر دو نوع تمرین بر بازدم با فشار در اولین ثانیه (FEV1 ) ، ظرفیت حیاتی با فشار (FVC) ، نسبت بازدم با فشار در ثانیه اول بر ظرفیت حیاتی با فشار ( FEV1/FVC) و جریان بازدمی 75- 25 درصد (FEF 25- 75%) ، وزن، شاخص توده بدن و محیط کمر به لگن؛ تفاوت معنی داری وجود نداشت (0/05< p )؛ اما FVC در گروه تمرین مقاومتی نسبت به حالت پایه بهبود یافت (0/03 = p ). توده بدون چربی تنها در گروه مقاومتی افزایش معنی داری داشت (0/03 = p) ، اما درصد چربی در دو گروه تمرین مقاومتی و تناوبی (به ترتیب با 0/008 = p و 0/01 = p ) کاهش معنی داری پیدا کرد. نتیجه گیری: انجام یک دوره تمرینات تناوبی شدید یا مقاومتی دایره ای تأثیر معنی داری بر اغلب شاخص های تنفسی پویا نداشتند؛ اما به نظر می رسد تمرین مقاومتی به بهبود بیشتری در FVC و ترکیب بدنی شرکت کنندگان منجر می شود.
بیان ژن های گیرنده های بتا و گامای فعال شونده با تکثیرکننده پراکسیزوم (PPARβ و PPARγ) متعاقب تمرینات ورزشی و رژیم غذایی پرچرب در موش های نر ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف : گیرنده های بتا و گامای فعال شونده با تکثیرکننده پراکسیزوم (PPARβ و PPARγ) محرک بیان ژن های درگیر در انتقال معکوس کلسترول و دفاع آنتی اکسیدانی می باشند، از این رو بیان ژن و افزایش فعالیت این دو ماده می تواند یکی از مکانیزم های مطلوب در پیشگیری از آتروسکلروز باشد. هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی تأثیر تمرینات شدید اینتروال (HIIT) و کم شدت تداومی (LICT) پس از رژیم غذایی پرچرب (HFD) بر بیان ژن های PPARβ و PPARγ در موش های نر ویستار بود. روش تحقیق : این تحقیق تجربی شامل دو مرحله چاق کردن با HFD (13 هفته) و تمرین (12 هفته، 5 جلسه در هفته) بود. پس از مرحله چاق کردن، آزمودنی ها به 3 گروه کنترل، تمرین HIIT و تمرین LICT تقسیم شدند. پس از پایان تمرینات، بیان ژن های PPARβ و PPARγ با تکنیک واکنش زنجیره پلیمراز در بافت کبد اندازه گیری شد. با استفاده از آزمون های کروسکاوالیس و یومن ویتنی در سطح معنی داری 05/0≥P نتایج استخراج گردید. یافته ها : بیان ژن های PPARβ و PPARγ بین گروه های کنترل با HIT (008/0 p=) و LICT (008/0 p=) و بین گروه HIT با LICT (008/0 p=) متفاوت بود؛ به گونه ای که بیشترین میزان بیان ژن های PPARβ و PPARγ در گروه HIIT و کمترین میزان آن در گروه کنترل به دست آمد. نتیجه گیری : اجرای منظم HIIT و LICT هردو، با افزایش بیان ژن های PPARβ و PPARγ می توانند در کاهش خطر سکته قلبی مؤثر باشند، با این حال استفاده از HIIT اثربخش تر خواهد بود.
تغییرات سطح سرمی فیتوئین-آ و شاخص مقاومت به انسولین پس از تمرینات تناوبی شدید در زنانِ چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف: فیتوئین-آ سایتوکاین مترشحه از کبد است که با بروز بیماری های مرتبط با چاقی نظیر مقاومت به انسولین و دیابت نوع دو ارتباط دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین تناوبی شدید بر سطح سرمی فیتوئین-آ، انسولین، گلوکز ناشتا و مقاومت به انسولین در زنان جوان چاق بود. روش تحقیق: تعداد 20 زن چاق به طور تصادفی به دو گروه تجربی (میانگین سنی 32/5±4/14 سال و شاخص توده بدنی 33/18±6/12 کیلوگرم/مترمربع) و کنترل (میانگین سنی 35/45±2/33 سال و شاخص توده بدنی 31/58±1/65 کیلوگرم/مترمربع) تقسیم شدند. آزمودنی ها در گروه تجربی در 8 هفته تمرین تناوبی شدید شامل یک دقیقه تناوب دویدن با شدت 90 درصد حداکثر ضربان قلب با 1 دقیقه تناوب استراحت دویدن با شدت 60-50 درصد حداکثر ضربان قلب، 20 دقیقه در هر جلسه، 3 جلسه در هفته شرکت کردند. اندازه گیری شاخص های خونی و ترکیب بدنی مورد بررسی، قبل و بعد از اجرای پروتکل تمرینی انجام گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها به کمک آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون t زوجی در سطح معنی داری <۰/۰5p انجام شد. یافته ها: بر اساس آزمون تحلیل کوواریانس، تغییرات سطوح سرمی فیتوئین- آ (0/04=p)، انسولین (0/03=p)، وزن (001/0=p)، شاخص توده بدنی (005/0=p)، درصد چربی (0/0001=p) و محیط کمر (0/002=p) در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری داشت. نتیجه گیری: به نظر می رسد کاهش سطوح فیتوئین-آ پس از تمرینات تناوبی شدید، در بهبود مقاومت به انسولین در زنان جوان چاق نقش ندارد.
تاثیر 5 هفته تمرینات HIIT بر پارامتر های HRV و RPP دختران 7 تا 9 سال :ارتباط با اضافه وزن در کودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:اضافه وزن و چاقی در کودکان زمینه ساز بروز مشکلات قلبی عروقی است،که از طریق اختلال در سیستم عصبی خود کاررخ می دهد،در حالی که فعالیت ورزشی تأثیرات مطلوبی بر ANS دارد.این تغییرات از طریق پارامتر های تغییر پذیری ضربان قلب قابل اندازه گیری است.بر این اساس هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر 5 هفته تمرین تناوبی شدید بر HRV و RPP دختران دارای اضافه وزن بود. روش پژوهش: دانش آموز دارای اضافه وزن در محدوده 2+ BMI Z-SCORE < < 1+ در گروه تجربی و گروه کنترل،مورد استفاده قرار گرفتند.آزمودنی ها قبل و بعد از 5 هفته تمرین HIIT در آزمون شاتل ران برای براورد اکسیژن مصرفی بیشینه و 6 دقیقه پیاده روی برای برآورد حداکثر اکسیداسیون چربی تمرینی شرکت کردند.ریشه میانگین مربع فواصل موج های R-R متوالی ضربان قلب (RMSSD) برای اندازه گیری HRVاستراحتی و فشار خون سیستولیک و ضربان قلب برای اندازه گیری RPP استراحتی در هفته ابتدایی و انتهایی ثبت گردید.تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری t همبسته و تحلیل کوواریانس با سطح معنا داری p<0.05 صورت گرفت. یافته ها:در گروه تمرین 5 هفته تمریناتHIIT موجب تغییرات معنا دار درRMSSD ، RPP وحداکثر اکسیداسیون چربی تمرینی در دختران دارای اضافه وزن شد (p<0.05).در گروه کنترل پارامتر ها تغییر معنا داری نداشتند.د نتیجه گیری:پارامتر هایRMSSD ، RPP وحداکثر اکسیداسیون چربی می توانند به عنوان جایگزین های مناسب و کارآمد برای شناسایی کودکان در معرض خطر و پروسه های درمانی،قبل از سن بلوغ مورد استفاده قرار گیرند.
تاثیر تمرین تناوبی شدید و مکمل کورکومین بر بیان ژن miR-133 و miR-1 بطن چپ موش صحرائی مدل انفارکتوس میوکارد ناشی از ایزوپروترنول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : عدم تعادل برخی میکرو -ریبونوکلئیک اسیدها و آپوپتوزیس ناشی از آن ها، نقش مهمی در انفارکتوس میوکارد دارد. با توجه به نقش مکمل کورکومین و تمرینات تناوبی شدید (HIIT) بر این عوامل، هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر HIIT و کورکومین بر بیان ژن miR-133 و miR-1 بطن چپ موش های صحرائی نر مدل انفارکتوس میوکارد ناشی از ایزوپروترنول بود. روش تحقیق : تعداد 40 سر موش صحرائی نر پس از القای انفارکتوس میوکارد از طریق تحت تزریق درون صفاقی ایزوپرترنول (با دوز 100 میلی گرم/کیلوگرم وزن بد در دو روز متوالی)، به طور تصادفی در چهار گروه HIIT، کورکومین، HIIT + کورکومین و کنترل تقسیم شدند. HIIT شامل هشت هفته متشکل از پنج جلسه تمرین در هر هفته بود که هر جلسه شامل 10 وهله چهار دقیقه ای دویدن با سرعتی در حد 85 تا 90 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی (vVO2max) و دو دقیقه بازگشت به حالت اولیه فعال با شدت 50 تا 60 درصد vVO2max در بین وهله ها بود. کورکومین روزانه 15 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت گاواژ خورانده شد. بیان ژن های miR-1 و miR-133 با استفاده از روش Real-Time PCR بررسی گردید و داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری 0/05>p تحلیل شدند. یافته ها : در هر سه گروه مداخله شامل HIIT، کورکومین و مداخله توام، بیان miR-1 کاردیومیوسیت ها به طور معنی دار کمتر (0/001=p) و بیان miR-133 (p=0/001) بیشتر از گروه کنترل بود. با این حال، بیان ژن در هر دو متغیر مورد بررسی پس از HIIT + مکمل نسبت به مکمل تنها، با تغییر معنی دار بیشتری (به ترتیب با 0/006=p و 0/01=p) همراه بود. نتیجه گیری : احتمالا تجویز مکمل کورکومین به همراه HIIT پس از انفارکتوس میوکارد، با بهبود عملکرد قلبی همراه می باشد؛ اما به دلیل محدودیت های تحقیق، به تحقیقات بیشتری نیاز است.
تاثیر هشت هفته تمرین تناوبی شدید و مصرف چای سبز بر سطوح سرمی تیوردوکسین رودوکتاز-1، پاراکسوناز-1، اینترلوکین یک بتا، اینترلوکین شش و گالانین در مردان چاق سالمند تمرین نکرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
69 - 100
حوزه های تخصصی:
اهداف:امروزه الگوی تمرینی مناسب همراه با مصرف گیاهان دارویی نقش مهمی در تنظیم تعادل انرژی، کاهش شاخص های التهابی و افزایش دفاع ضداکسایشی در افراد سالمند چاق دارد. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر 8 هفته تمرین تناوبی شدید و مصرف چای سبز بر سطوح سرمی تیوردوکسین رودوکتاز-1،پاراکسوناز-1، اینترلوکین یک بتا،اینترلوکین شش و گالانین در مردان چاق سالمند تمرین نکرده، بود. مواد و روش ها:در این مطالعه ۴۸ مرد سالمند چاق تمرین نکرده به طور تصادفی در چهار گروه شامل تمرین تناوبی شدید، تمرین تناوبی شدید همراه با مصرف چای سبز، مصرف چای سبز و کنترل قرار گرفتند. پروتکل تمرین به مدت 8 هفته، هفته ای 3 جلسه و با شدت 90% ضربان قلب ذخیره اجرا شد.چای سبز روزانه به مقدار۴۵۰ میلی گرم(شش کپسول در روز)دریافت شد. نمونه های خونی قبل و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی گرفته شد. داده ها با استفاده از آزمون شاپیرو-ویلک و تحلیل کوواریانس دوراهه از طریق نرم افزار SPSS-26 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها:نتایج نشان داد که اثر ترکیبی تمرین همراه با مصرف چای سبز و همچنین اثر تمرین به تنهایی باعث افزایش معنی دار سطوح تیوردوکسین رودوکتاز-1،پاراکسوناز-1 و کاهش معنی دار سطوح اینترلوکین یک بتا،اینترلوکین شش و گالانین شدند(P<0.05)؛ولی مصرف چای سبز به تنهایی تغییرات معنی دار را نشان نداد(P>0.05).بیشترین درصد تغییرات (افزایش و کاهش) ایجاد شده در متغیرهای بیوشیمیایی به گروه تمرین همراه با مصرف چای سبز اختصاص داشت. نتیجه گیری: انجام تمرین تناوبی شدید همراه با مصرف چای سبز، بیشترین تأثیر را بر افزایش سطوح آنزیم های آنتی اکسیدانی، کاهش نشان گرهای التهابی و تعادل انرژی در مردان سالمند چاق تمرین نکرده داشت.
تأثیر 8 هفته تمرین تناوبی شدید و مصرف مکمل دارچین بر غلظت سرمی آپلین و مقاومت به انسولین پسران چاق
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
227 - 234
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر 8 هفته تمرین تناوبی شدید پرحجم با مصرف مکمل دارچین بر غلظت سرمی آپلین و مقاومت به انسولین پسران چاق بود. مطالعه حاضر از نوع کاربردی بود که در آن 42 دانش آموز پسر چاق منطقه 4 شهر تهران انتخاب و به گونه تصادفی و مساوی به چهار گروه: 1) تمرین، 2) تمرین و مکمل ، 3) مکمل ، 4) کنترل تقسیم شدند. نمونه های خونی پیش و پس از تمرینات گرفته شد. دو گروه 1 و 2 برای مدت 8 هفته و 2 جلسه در هفته برنامه تمرین تناوبی شدید پر حجم را نیز انجام دادند. همچنین گروه 2 (تمرین و مکمل )، علاوه بر اجرای تمرینات همانند گروه 3 (تنها مکمل )، روزانه دو کپسول دارچین با وزن 360 میلی گرم مصرف کردند. سطوح آپلین، گلوکز و انسولین با کیت الایزا اندازه گیری و داده ها با آزمون تحلیل واریانس یک طرفه، دو طرفه و تحلیل کواریانس در سطح معناداری 05/0≥α تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که تمرینات HIT باعث کاهش سطوح سرمی آپلین شد (0001/0P=)، ولی مکمل و تعامل تمرین و مکمل بر سطوح آپلین سرمی تأثیر معناداری ندارد (05/0P>). هم چنین نتایج نشان داد تمرین، مکمل و تعامل این دو بر شاخص مقاومت انسولین تأثیر معناداری دارد (05/0P ≤). با توجه به این نتایج، نقش محوری تمرین و مصرف مکمل دارچین را در بهبود هم زمان الگوی ترشح اپلین و حساسیت انسولینی نمایان شد.
مقایسه اثر تمرین تناوبی شدید با و بدون مصرف عصاره خرفه بر سطح سرمی MDA و TAC رت های مبتلا به کبد چرب غیرالکلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: استرس اکسایشی و آسیب های اکسایشی متعاقب آن، یکی از اصلی ترین عوامل پیشرفت بیماری کبدچرب غیرالکلی (NAFLD) می باشد. هدف از تحقیق حاضر مقایسه اثر تمرین تناوبی شدید (HIIT) با و بدون مصرف عصاره خرفه بر سطح سرمی مالون دی آلدئید (MDA) و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام (TAC) در رت های مبتلا به NAFLD بود.مواد و روش ها: 25 سر رت نر بالغ نژاد ویستار بطور تصادفی انتخاب و در 5 گروه کنترل سالم، کنترل کبدچرب، عصاره خرفه، تمرین HIIT و تمرین+عصاره خرفه قرار داده شدند. جهت القایNAFLD، رت ها بمدت 12 هفته تحت رژیم غذایی پُرچرب قرار گرفتند. عصاره خرفه با دوز 400 mg/kg به گروه های مربوطه خورانده شد. پروتکل تمرینیHIIT بمدت 8 هفته، 5 جلسه در هفته با 7 تکرار یک دقیقه ای باشدت ۹۰ درصد سرعت بیشینه انجام شد که با تناوب های استراحت فعال شامل 2 دقیقه دویدن با شدت ۲۰ درصد بیشینه همراه بود. برای مقایسه بین گروه ها از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری 0.05>P استفاده شد.یافته ها: سطح سرمی MDA در گروه کنترل کبد چرب به طور معنی داری نسبت به کنترل سالم بالاتر بود (0.034=P). سطح این شاخص در گروه عصاره و تمرین+عصاره بطور معناداری نسبت به گروه کنترل کبدچرب پایین تر بود (مقادیر P بترتیب 0.021 و 0.049). اما سطح سرمی MDA در گروه تمرین نسبت به کنترل کبد چرب، تفاوت معناداری نداشت (0.08=P). سطح سرمی TAC در گروه عصاره نسبت به گروه کنترل سالم و کنترل کبد چرب بطور معناداری بالاتر بود (مقادیر P بترتیب 0.044 و 0.001). سطح این شاخص در گروه تمرین+عصاره نسبت به گروه کنترل کبد چرب بطور معناداری بالاتر بود (0.003=P).بحث و نتیجه گیری: بنظر می رسد تمرین تناوبی شدید طولانی مدت و مصرف عصاره خرفه از طریق کاهش پراکسیداسیون لیپیدی و بهبود عوامل آنتی اکسیدانی در رت های NAFLD، می تواند نقش مهمی را در کنترل پیشرفت این بیماری برعهده داشته باشند.
بیان پروتئینی TGF-β1 در عضله اسکلتی متعاقب با تمرین تناوبی شدید و ارتباط آن با اکسیداسیون چربی درون عضلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی مقادیر بافتی TGF-β1 در عضله دوقلو متعاقب تمرین تناوبی شدید و ارتباط آن با اکسیداسیون تری گلیسرید درون عضلانی بود.روش شناسی: تعداد 40 سر رت نر از نژاد ویستار (در سن 8 هفتگی) به صورت تصادفی به دو گروه کنترل (8n=) و تمرینی (32=n) تقسیم شدند. گروه تمرینی، یک جلسه تمرین تناوبی شدید شامل 10 مرحله دو دقیقه ای با شدت معادل 90 درصد سرعت حداکثرشان و با فاصله استراحت یک دقیقه بین هر تکرار را انجام دادند. تعداد 32 رت از گروه تمرینی در فواصل زمانی بلافاصله، 3، 10، 24 ساعت بعد از انجام جلسه تمرینی تشریح و عضله دوقلوی میانی جدا و نمونه خونی از قلب جمع آوری شد.مقادیر بافتی TGF-β1 و آنزیم آدیپوز تری گلیسرید لیپاز (ATGL) عضله دوقلوی میانی با روش ELISA اندازه گیری شد. تفاوت های بین گروهی با آزمون آماری آنالیز واریانس بررسی شد.یافته ها: مقادیر بافتی TGF-β1 و ATGL در عضله دو قلوی میانی گروه کنترل به ترتیب 2/1± 08/8 پیکوگرم/میلی گرم (پروتئین کل) و 01/0±95 پیکوگرم/میلی گرم )پروتئین کل) بود. مقادیر بافتی هر دو فاکتور 10 و 24 ساعت بعد از انجام تمرین شدید نسبت به گروه کنترل بالاتر بود (01/0p
تأثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید و مقاومتی فزاینده در بیان ژن MYD-88 و سطح سرمی TNF-α در موشهای صحرایی دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: دیابت ملیتوس ناهنجاری متابولیکی است که همراه با نوروپاتی، عوارض کلیوی، بیماری قلبی و عروق محیطی، تصلب شرایین، فشارخون بالا و التهاب سیستمی است. امروزه استفاده از تمرین های تناوبی شدید و مقاومتی فزاینده برای درمان بیماری های متابولیکی مانند دیابت که تحمل قند و انسولین خون نقش بسزایی در کاهش عوارض آن دارد، در بین مردم رواج یافته است، لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید و مقاومتی فزاینده بر میزان تغییرات بیان ژن تمایز میلوئید 88 و سطوح سرمی TNF-α بود.
مواد و روش ها: 72 سر رت 6 هفته ای با میانگین وزنی 150 گرم بصورت تصادفی به شش گروه 12 تایی : گروه کنترل (C)، گروه دیابت (D)، گروه دیابت-تمرین تناوبی شدید (DIT)، گروه تمرین تناوبی شدید (HIIT)، گروه دیابت- تمرین مقاومتی فزاینده (DRT) و گروه تمرین مقاومتی فزاینده ( RT) تقسیم شدند. 6 هفته تمرین تناوبی شدید و مقاومتی فزاینده 3 روز در هفته انجام شد. بیان ژن با تکنیک Real-Time PCR و محاسبه تغییرات با استفاده از روش CTΔΔ- 2 صورت گرفت. سطوح سرمی TNF-α نیز به روش الایزا اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون فیشر و مانوا درسطح معناداری (01/0p≤) تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها و نتیجه گیری: یافته های پژوهش ، افزایش معنادار بر میزان تغییرات هر دو فاکتور مورد سنجش بیان ژن تمایز میلوئید 88 و سطوح سرمی TNF-αرا نشان داد. درنتیجه، تمرین تناوبی شدید و مقاومتی فزاینده ازطریق فعال کردن مسیر و سازوکارهای سلولی مولکولی موجب کاهش اثرات منفی ناشی از بیماری آسیب عضله قلب دیابتی میشود.
مقایسه اثر تمرین تناوبی شدید و اختیاری در محیط غنی شده حرکتی بر بیان پروتئین های آیریزین و آدیپونکتین در بافت هیپوکمپ رت های مبتلا به آلزایمر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: اگر چه نقش مطلوب تمرینات ورزشی بر سلامت بیماران مبتلا به آلزایمر (AD) گزارش شده است، اما سازوکار این اثار بر عملکرد نورونی در این بیماران هنوز به خوبی شناخته نشده است. لذا مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثر تمرین تناوبی شدید (HIIT) و تمرین در محیط غنی شده حرکتی (RE) بر بیان پروتئین های آیریزین و آدیپونکتین در بافت هیپوکمپ رت های آلزایمری طراحی شد.مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی 25 سر موش صحرایی به گروه های (1) کنترل، (2) شم Sh)، 3) آلزایمری شده با استرپتوزوتوسین AD)،4) تمرین تناوبی شدید (HIIT) و (5) تمرین در محیط غنی شده حرکتی (RE) تقسیم شدند. گروه HIIT به مدت هشت هفته، پنج جلسه در هفته و هر جلسه در 9 تناوب 90 ثانیه ای با شدت 85 درصد سرعت بیشینه به تمرین بر روی تردمیل پرداختند و گروه تمرین RE در قفس های ویژه غنی شده از نظر حرکتی قرار گرفتند. به منظور تایید مدل آلزایمری رنگ آمیزی تیوفلاوینی انجام شد. جهت تجزیه و تحلیل استنباطی یافته ها از آزمون تحلیل واریانس یک راهه همراه با آزمون تعقیبی توکی استفاده شد (0.05>P < span lang="FA">). یافته ها: در حالیکه انجام تمرینات RE موجب افزایش معنادار سطح آیریزین در مقایسه با گروه آلزایمری (0.009=P < span lang="FA">) شد، تمرینات HIIT تغییر معنادار در سطح آیریزین ایجاد نکرده است. همچنین هیچ یک از روش های تمرینی تغییرات معنادار در سطح آدیپونکتین ایجاد نکرده اند (0.05>P < span lang="FA">).بحث و نتیجه گیری: انجام فعالیت در محیط غنی سازی شده حرکتی از طریق سازوکار آیریزین آثار مطلوب تری در کاهش نشانه های AD دارد.