مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
صفت
منبع:
پژوهشنامه کلام سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
65 - 85
حوزه های تخصصی:
موضوع مقاله حاضر تحلیل و بررسی رابطه ذات و صفات حق تعالی است. در این نوشتار، فرضیه عینیت مصداقی صفات و ذات حق تعالی به ثبوت میرسد و فرضیه های رقیب یعنی فرضیههای سلبی، نیابت، حال و زیادت صفات بر ذات، ابطال می شوند. هدف اصلی طرح مسئله، نقد نظریات در بحث رابطه ذات و صفات باریتعالی و تبیین نظریه توحید صفاتی است. روش انجام تحقیق، توصیفی، تحلیلی و انتقادی است. مهم ترین نتایجی که این مقاله به آنها دست یافته است، عبارت اند از بطلان نظریه سلبی صفات، بطلان نظریه نیابت(تعطیل ونفی)، بطلان نظریه حال، بطلان نظریه زیادت صفات برذات، تبیین نظریه عینیت مصداقی صفات و ذات و تبیین نظریه توحید صفاتی که بر نظریه عینیت مصداقی صفات و ذات، منطبق است.
بررسی متعلق شهود در اندیشه اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
153 - 174
حوزه های تخصصی:
ب باروخ اسپینوزا، فیلسوف عقل گرای قرن هفدهم، توجه ویژه ای به شناخت و معرفت شناسی دارد. بر اساس نظر اسپینوزا، شناخت انواع و مراتبی دارد که معتبرترین آن ها شناخت شهودی است و از همین رهگذر، او به بحث از شهود، متعلق آن و ویژگی هایش می پردازد. جستار حاضر، ضمن بررسی اقسام شناخت در اندیشه اسپینوزا، به واکاوی مفهوم و متعلق شهود در نظر او خواهد پرداخت. همچنین مقاله پیش رو، بر اساس دو دسته از تفاسیر، نشان خواهد داد که در سیر تفکر اسپینوزا، تغییری در متعلق معرفت شهودی صورت می پذیرد که ناشی از گذر اندیشه اسپینوزا از تقسیم معرفت بر مبنای صورت شناسایی به تقسیم آن بر اساس محتوای شناسایی است. این تغییر در انتقال اسپینوزا از رساله اصلاح فاهمه به کتاب اخلاق نمایان می شود و مفسران بر سر آن اختلافاتی دارند؛ بنابراین شهود موردنظر اسپینوزا در هر دو اثر، امری استنتاجی، بی واسطه و بی قاعده است؛ اما متعلق آن در رساله اصلاح فاهمه صفت و حالت و در اخلاق تنها حالت -یا ذوات اشیاء جزئی- است.
بررسی کاربرد صفت در حمله حیدری میرزا محمد باذل مشهدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
33 - 52
حوزه های تخصصی:
کتاب حمله حیدری اثر میرزا محمد باذل مشهدی، از برجسته ترین حماسه های دینی فارسی در قرن دوازدهم هجری است. این حماسه منظوم درباره غزوات پیامبر اسلام (ص) و جنگ های حضرت علی (ع) به نظم درآمده است. کاربرد صفات ازجمله روش هایی است که باذل مشهدی در شکل دادن ساختار زبان حماسی خود به آن توجه ویژه ای داشته است. کاربرد صفات در حمله حیدری ، چه به صورت هنری و چه به شکل غیرهنری، ابزاری است که شاعر برای توصیف شخصیت ها، صحنه های رزم، حیوانات، اشیا و همچنین برای نشان دادن عواطف و احساسات خود از آنها بهره برده است. این مقاله با هدف شناخت و معرفی هرچه بهتر ویژگی های آثار حماسی دینی، به صورت توصیفی تحلیلی انجام شده است و در آن به بررسی و بیان این صفت ها در دو حوزه زبانی (دستوری) و هنری (بلاغی) پرداخته می شود؛ همچنین مهم ترین کارکرد صفات در این اثر حماسی بررسی خواهد شد. نتیجه این پژوهش بیانگر آن است که باذل مشهدی ازنظر زبانی، به کاربرد صفات فاعلی، و ازنظر بلاغی، به کاربرد صفات کنایی توجه بیشتری داشته است. کارکرد این صفات به تجسم و عینیّت بخشی مطلوب تر صحنه های حماسی انجامیده است؛ امری که آن را عاملی مهم در شهرت و ماندگاری این اثر می توان برشمرد.
تحلیل ترتیب ارکان گروه اسمی در زبان آلمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
مقاله حاضر به موضوع ساختار گروه اسمی در زبان آلمانی و ترتیب عناصر تشکیل دهنده آن می پردازد. این ویژگی در زبان آلمانی که وابسته های هسته گروه اسمی می توانند در هر دو سوی آن قرار گیرند، جزو خصوصیاتی است که بر پیچیدگی ساخت و ترتیب ارکان گروه اسمی می افزاید. یکی از اهداف این پژوهش که ماهیتی توصیفی دارد، پاسخ به این پرسش است که آیا چینش عناصر بسط دهنده گروه اسمی در هر دو سوی آن، از قاعده ای پیروی می کند؟ به عبارت دیگر، آیا قرار گرفتن این عناصر در دو سوی گروه اسمی تصادفی است؟ نتایج نشان می دهد، عناصری که در سمت چپ هسته واقع می شوند، با هسته گروه اسمی مطابقه دستوری دارند. این درحالی است که این روابط در سمت راست هسته مشاهده نمی شود. علاوه بر این، از طریق نمونه هایی نشان می دهیم که این دسته بندی در مواردی نقض می شود. همچنین نشان می دهیم که قرار گرفتن انواع صفت در سمت چپ هسته از الگوی خاصی پیروی می کند. علاوه بر این، در موضوع نشانه گذاری حالت دستوری در گروه اسمی ملاحظه می کنیم که دلیل پاره ای از ناهمگونی ها در صرف صفت در گروه اسمی، به جایگاه نحوی اجزاء تشکیل دهنده گروه اسمی بازمی گردد.
بررسی تطبیقی صفت در شعر احمد شاملو و شعر شاعران نهضت مقاومت فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۳
15 - 42
یکی از شیوه های بررسی متن، سبک شناسی لایه ای است. با بررسی سبک شناسی لایه ای متن، پژوهشگران متن را به لایه های کوچکتر و مجزا تقسیم می کنند و بر اساس پربسامدترین ویژگی ها به مطالعه سبک می پردازند؛ در جستار حاضر پژوهندگان برآنند با بررسی لایه واژگانی متن و بویژه بررسی صفات در مجموعه «هوای تازه» از احمد شاملو و بررسی تطبیقی لایه مذکور در مجموعه اشعار لویی آراگون (چشم های الزا) و مجموعه اشعار پل الوار (با نیروی عشق) دو شاعر فرانسوی میزان تأثیرپذیری شاملو را در این لایه از سبک شناسی بررسی کرده و به نحوه تأثیرپذیری، اقتباس و تعمیم صفت ها و به تبع نشان دار ساختن واژگان شعری شاعر بپردازند. بر اساس یافته های این پژوهش، کاربرد تکراری صفت هایی مشابه در شعر شاملو و شیوه مشابه او در به کارگیری این صفت ها با صفت های موجود در شعر شاعران فرانسوی بیانگر تأثیر پذیری بسیار شاملو از دو شاعر مذکور فرانسوی و بویژه پل الوار در این بخش از لایه واژگانی است؛ از جمله این صفت ها می توان به روشن، تیره، زمینی، گنگ، دوردست و ... اشاره کرد. اقتباس در این بخش از لایه واژگانی، سبک شعری شاملو را به سمت و سوی حسی و انتزاعی شدن کشانده و درک مخاطب را از شعر او ملموس تر ساخته است. اقتباس شاملو و تعمیم صفت ها در تصاویر مختلف، ایدئولوژی و جهان بینی شعری شاملو را گاه به موازات و گاه منطبق بر ایدئولوژی این دو شاعر فرانسوی پیش برده است.
تحلیل کارکرد ادبی صفت در آثار چوبک با تاکید بر دو اثر: رمان تنگسیر و مجموعه داستان کوتاه انتری که لوطی اش مرده بود
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
37 - 62
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش تلاش می شود نقش فرادستوری صفت در پرداخت شخصیت ها، ساخت فضا، مکتب ادبی نویسنده، ترسیم صحنه و کارکرد ادبی بررسی شود. بدین منظور در رمان تنگسیر و مجموعه داستان انتری که لوطی اش مرده بود چگونگی کارکرد ادبی و معناییِ صفت بررسی گردید. با تحلیل داده ها به روش توصیفی- تحلیلی این نتیجه حاصل شد که صفت در ساخت و پرداخت شخصیت ها، بیان دیدگاه آن ها، روابط، و طرز فکر شخصیت ها از همدیگر مؤثر است، هم چنین در ساخت آرایه های ادبی ای نظیر استعاره، حس آمیزی، و برجسته سازی های ادبی نقش دارد. صفت در ساخت فضای حاکم بر داستان نیز از طریق بسامد کاربرد، تیرگی یا روشنی، و ویژگی هایی نظیر ویژگی های فیزیکی و نوع ساختمان تأثیرگذار است. از نظر رده شناختی با بررسی بسامد صفات به کاررفته این نتیجه حاصل شد که بسامد صفات سرنمون، چه در رمان و چه در مجموعه داستان کوتاه، بیشتر از صفت غیرسرنمون است. نویسنده بیشتر از صفات بیانی ساده استفاده کرده است و اغلب آن ها صفات سرنمون هستند. یعنی، بالاترین درجه صفت بودن را دارند و برای شخصیت اول یا قهرمان داستان به کار برده شده اند.
کارکردهای بلاغی صفت در اشعار قیصر امین پور بر اساس تقسیم بندی معنایی رابرت دیکسن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال ۱۳بهار و تابستان ۱۴۰۲شماره ۲۳
160 - 182
حوزه های تخصصی:
در زبان شناسی، صفت یکی از سه رکن اصلی زبان است که سهم مهمی در ایجاد و انتقال معنا در متن دارد. رابرت دیکسن، زبان شناس معاصر انگلیسی، صفت را از نظر معنایی رده بندی و به سیزده نوع تقسیم کرده است. در پژوهش حاضر، انواع صفت در مجموعه اشعار قیصر امین پور بر اساس دسته بندی دیکسن و به شیوه توصیفی-تحلیلی شناسایی و بررسی شده اند تا مشخص شود صفات چه کارکردهای معنایی و بلاغی در شعر او دارند و این که آیا از این حیث بین کاربرد صفات و سیر تفکر شاعر تناسبی وجود دارد یا نه. نتایج پژوهش گویای آن است که در شعر امین پور ترکیبات وصفی و صفات، علاوه بر کارکرد معناییِ اولیه برشمرده در الگوی دیکسن، نقش مهمی در ایجاد موسیقی، انگاره پردازی، و صناعات معنوی برجسته ای چون استعاره، تشبیه، ایهام، تلمیح، حسامیزی و جز آن دارند. هم چنین، در طول دوره شاعری امین پور، متناسب با سیر تحول جهان بینی و نگرش او به شعر و جامعه ، در میزان و نوع کاربرد صفات در دفترهای مختلف شعر او نیز تغییراتی محسوس و معنادار ایجاد شده است. طبق سنجش و بررسی صورت گرفته در این پژوهش، چهار صفتِ سرعت، شباهت، سختی و سن در اشعار امین پور کارکرد بلاغی ندارند و بیشترین نقش بلاغی-هنری را چهار صفت مشخصه فیزیکی، رنگ، گرایش انسانی، و کیفیت بر عهده داشته اند. افزون بر آن، پژوهش حاضر نشان می دهد که دو دفتر «آیینه های ناگهان» و «گل ها همه آفتاب گردان اند»، که اواسط دوران شاعری امین پور سروده شده اند، از حیث میزان کاربرد صفات و تعدد کارکردهای بلاغی آن ها از دو دفتر ابتدایی و انتهایی او غنی ترند و تعدد کاربرد صناعات معنوی حسامیزی و ایهام در این دو دفتر بیان گر روحیه درون گرا و رمانتیک شاعر در آن دوره اند. از سوی دیگر، بیشتربودن میزان دو صفت رنگ و ارزش در دفتر نخست او (تنفس صبح) متناسب با روحیات شاعر در سال های جنگ است.
هنرنمایی حافظ در عرصه گزینش صفت بلاغی بر پایه علم بدیع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
73 - 96
حوزه های تخصصی:
صفت یکی از سازه های دستوری است که هم در محور هم نشینی (نحو) و هم در محور جانشینی (صَرف) تولیدکننده معناست. از آنجا که این عنصر دستوری می تواند در جایگاه های نحوی متعددی حضور داشته باشد، امکانات زبانیِ بیشتری را در اختیار گوینده قرار می دهد و از این نظر سازه ای ارزشمند است. شاعر به مدد ظرفیت دستوری صفت، آن را در وجه ادبی نیز به کار می گیرد؛ چنانکه یکی از راه های آفرینش معنا و خلق تصاویر شگفت انگیز در شعر حافظ گزینش صفت است. او از صفت به عنوان ابزار تولید تصاویر بلاغی و معناشناختی، برای غنای زبانِ ادبی بهره می گیرد. اهمیّت صفت برای حافظ تا آنجاست که چندین بار در این مقوله واژه سازی کرده است: صوفی افکن، صنوبرخرام، عطرگردان، دیوانه نواز، صوفی سوز، معشوقه باز و ... . در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی کارکرد بلاغی صفت در غزلیات حافظ برپایه سنجه های علم بدیع بررسی شده است. رابطه بلاغی و معنایی صفت با موصوف و دیگر اجزای جمله نشان می دهد که حافظ صفت را از سر تصادف یا برای پُرکردن خلأهای وزن و قافیه به کار نمی گیرد؛ بلکه برای آن ارزش بلاغی قائل است. حافظ به وسیله صفت بلاغی در مقوله هایی مانند ایهام، پارادوکس، جناس و آرایه هایی کم کاربرد مانند اسلوب حکیم، جمع، لف و نشر و مذهب کلامی نیز تصویرآفرینی کرده است.
مقایسه کارکرد ادبی مسند و صفت در رمان تنگسیر اثر صادق چوبک
منبع:
مطالعات زبان فارسی (شفای دل) سال ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
51 - 72
حوزه های تخصصی:
رمان تنگسیر اثری برجسته و ناتورالیستی از صادق چوبک است که در این اثر نقش توصیفی، جایگاه ویژه ای در شکل گیری مکتب ادبی نویسنده، شکل گیری شخصیت های داستان و صحنه پردازی ها دارد. از ابزارهای مهم توصیف در این رمان، می توان به صفت و مسند اشاره کرد؛ بر این اساس این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با ابزار کتابخانه ای در پی مقایسه کارکرد ادبی مسند و صفت در رمان تنگسیر از صادق چوبک است؛ به گونه ای که مسند و صفت های این رمان استخراج و تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که مسند کارکرد بیشتری در ساخت و پرداخت شخصیت ها داردو صفت، شکل هنری تری دارد و ادبیت بیشتری به متن داستان می بخشد. در بخش فضا سازی به لحاظ تعداد و تنوع بسامد رنگ ها و صفات فیزیکی، صفت کارکرد بیشتر و مؤثرتری نسبت به مسند دارد.