مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۲٬۵۸۱ تا ۱۰۲٬۶۰۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶
25 - 40
حوزههای تخصصی:
در اکثر صنایع امروزی از قبیل صنایع غذایی، آرایشی، حمل ونقل و ... می توان رد پایی از مسئله حلال پیدا نمود. گردشگران مسلمان بیش از هر زمان دیگر توجه بازارهای گردشگری را به خود معطوف کردهاند. از آنجا که ایران کشوری اسلامی و قوانین آن مطابق با موازین اسلام است، می توان با توجه به پیشینه فرهنگ اسلامی گردشگری حلال را در این کشور رونق بیشتری داد. از این رو ضروری است که به سیاست های فرهنگی و دینی کشور ایران در جهت توسعه گردشگری حلال توجه شود. هدف این مقاله، شناسایی و رتبه بندی سیاست های فرهنگی و دینی کشور ایران در رابطه با بهبود و پیشرفت و توسعه گردشگری حلال با بررسی رابطه شاخص های دینی و فرهنگی مؤثر بر توسعه اینگونه گردشگری با استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) است. این روش جزو روش های تجزیه و تحلیل سیستم است که به بررسی تعاملات میان عناصر آن پرداخته و مبتنی بر نظر خبرگان است. گروه خبرگان در این تحقیق متشکل از خبرگان حوزه گردشگری مذهبی و دست اندرکاران میراث فرهنگی و گردشگری و مدیران مراکز اقامتی پذیرنده گردشگران مسلمان خارجی بوده است. یافته های تحقیق نشان داد که شاخص های برندسازی اسلامی با تأکید بر فرهنگ کشور ایران، بازاریابی و تبلیغات جهت شناساندن فرهنگ دینی-اسلامی ایران به گردشگران مسلمان و ایجاد تصویر مناسب از اوضاع فرهنگی کشور به منظور جذب گردشگران مسلمان اساسی ترین شاخص های دینی و فرهنگی مؤثر بر توسعه گردشگری حلال است که باید در وهله اول در سیاست های اجرایی کشور بر آنها تأکید شود.
پژوهش تحلیلی هنر قاشق تراشی در خوانسار از دیرباز تاکنون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
122 - 136
حوزههای تخصصی:
در ایران تولید آثار چوبی و هنر های وابسته به آن از گذشته تاکنون جایگاه ویژه ای بین هنرمندان و صنعتگران داشته است. اما متأسفانه تولید و تزئین برخی از این آثار مانند هنر قاشق تراشی، بنا به دلایل گوناگون با افول مواجه شده است. قاشق تراشی یکی از هنر های سنتی ایران بوده است که در گذشته تعداد زیادی از هنرمندان منبت کار در برخی شهر ها هم چون خوانسار و آباده به این حرفه مشغول بوده اند؛ اما در حال حاضر به جز چند هنرمند، دیگر کسی به این حرفه مشغول نیست. یکی از شهر های معتبر ایران در زمینه هنر قاشق تراشی خوانسار است که در گذشته کارگاه های فراوانی در آن این آثار را تولید می کردند. در ارتباط با قاشق های سنتی تولید شده در این شهر تاکنون پژوهش مستقل و هدفمندی صورت نگرفته و ضرورت داشت که به این هنر سنتی رو به فراموشی شهر پرداخته شود. بر همین اساس هدف اصلی پژوهش حاضر توصیف و تحلیل هنر قاشق تراشی خوانسار است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات در آن شامل مطالعات میدانی، پرسش های شفاهی محلی، مطالعات موزه ای و مطالعات کتابخانه ای است. با توجه به مطالعات صورت گرفته چنین مشخص می شود که در خوانسار و حداقل از اوایل دوره قاجاریه به بعد، مشابه مراکزی هم چون آباده، انواع مختلفی از قاشق های چوبی به ویژه افشره-خوری های زیبا تولید می شد. اما شاخصه تقریباً متمایز خوانسار نسبت به دیگر مراکز، تولید آثار یک تکه ساده یا تزئینی می باشد که در نتیجه آن انواع متعددی از قاشق های کوچک و بزرگ با کاربری های گوناگون تولید شده است.
عوامل اجتماعی_فرهنگی مرتبط با گرایش به خرافات در بین زنان ساکن در مناطق حاشیه ای شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خرافه و باورهای خرافی از مسائل مهم دنیای امروز است به طوری که می توان آن را به عنوان یک مسئله ی اجتماعی و فرهنگی به حساب آورد، مسئله ای که می تواند نقش مهمی در زندگی اجتماعی انسان داشته باشد. پژوهش حاضر به بررسی عوامل اجتماعی_فرهنگی مرتبط با گرایش به خرافات در بین زنان ساکن مناطق حاشیه ای شهر یزد پرداخته است. روش مورد استفاده در این تحقیق از نوع پیمایشی است؛ داده ها با ابزار پرسش نامه و با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای از 246 نفر از زنان ساکن در مناطق حاشیه نشین شهر یزد گردآوری شده است. اعتبار ابزار با روش محتوایی و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ محرز شد. یافته های تحقیق نشان داد که متغیرهای وضعیت تأهل، وضعیت اشتغال و احساس امنیت اجتماعی رابطه معناداری با میزان گرایش زنان به خرافات نداشتند؛ درحالی که متغیرهای سن، پایگاه اجتماعی_اقتصادی، نوگرایی، ازخودبیگانگی، رضایت از زندگی، یادگیری اجتماعی، محرومیت اجتماعی و استفاده از وسایل ارتباط جمعی دارای رابطه معنادار با میزان گرایش زنان به خرافات اند. نتایج رگرسیون چندگانه نقش معنادار چهار متغیر رضایت از زندگی، یادگیری اجتماعی، نوگرایی و استفاده از وسایل ارتباط جمعی در میزان گرایش به خرافات را تایید می کند که در این میان وسایل ارتباط جمعی بیشترین نقش را در کاهش گرایش به خرافات ایفا می نماید.
مطالعه کیفی نحوه آشنایی با همسرِ زنان دارای ازدواج پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده کوچکترین و اصلی ترین واحد تشکیل دهنده جامعه است که با ازدواج شکل می گیرد. پایداری خانواده به دلیل تأثیری که بر فرد و جامعه می گذارد، از اهمیت زیادی برخوردار است. ازدواج با مقدمه ای تحت عنوان آشنایی همراه است. این پژوهش با هدف مطالعه چگونگی آشنایی پیش از ازدواج زنان دارای ازدواج پایدار، با روش پدیدارشناسانه انجام شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته بوده است. جامعه مورد مطالعه، زنان دارای ازدواج پایداری بودند که حداقل پنجسال از ازدواج آنها گذشته بود و به رضایت از ازدواج خود حداقل نمره هفت از ده داده باشند. نمونه به صورت هدفمند ملاکی انتخاب، و مصاحبه با 19 نفر و تا اشباع داده ها انجام شد. ازطریق تحلیل مصاحبه ها و شناسه گذاری جملات و عبارات، انواع مختلف آشنایی شرکت کنندگان مشخص شد. از یافته ها، شش مضمون اصلی «برنامه ریزی برای آشنایی، آشنایی اولیه با چارچوب، شناخت ویژگیها و روحیات، مشاهدات رفتاری، آسان گرفتن خانواده ها برای تعمیق شناخت، مشورت و مشاوره» به دست آمد. نتایج نشان داد که در انواع آشنایی زنان دارای ازدواج پایدار، توجه به چارچوبهای فرهنگی و خانوادگی رعایت شده است. یافته های پژوهش می تواند در طراحی الگوی مشاوره پیش از ازدواج به منظور راهنمایی در حیطه چگونگی آشنایی مورد استفاده قرار بگیرد.
تحلیل وضعیت جمعیتی، اجتماعی و اقتصادی خانوارهای زن سرپرست در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
1 - 18
حوزههای تخصصی:
هدف : مقاله پیش رو بر آن است تا با رویکردی توصیفی تحلیلی و با استفاده از داده های خام و دو درصد سرشماری سال 1395، وضعیت جمعیتی، اجتماعی و اقتصادی خانوارهای زن سرپرست در ایران را مورد بررسی قرار دهد. روش : این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش بررسی، توصیفی _ تحلیلی است که در آن به تجزیه و تحلیل داده ها به صورت مقطعی پرداخته شده است. منابع داده ها شامل داده های خام دو درصد سرشماری سال 1395 است که توسط مرکز آمار ایران گردآوری شده. آزمون های مجذور خی دو در مورد ارتباط متغیرها با جنسیت سرپرست خانوار انجام شد. درنهایت، داده ها با استفاده از مدل رگرسیونی لوجیت تحلیل شدند. یافته ها : نتایج نشان داد که نسبت زنان سرپرست خانوار در کشور طی دو دهه اخیر افزایش 3/4 درصدی داشته است. استان های سیستان بلوچستان و کردستان به ترتیب بیشترین و کمترین درصد زنان سرپرست خانوار را دارند. این افزایش برای خانوارهای تک نفره زن سرپرست نیز بوده است. بیشترین درصد این خانوار در استان خراسان جنوبی و کمترین آن در استان کهگیلویه و بویراحمد بوده اند. بیش از 27 درصد خانوارهای زن سرپرست، هیچ فرد باسوادی در خانوار خود نداشته اند. همچنین86 درصد زنان سرپرست بیکار و 14 درصد آن ها شاغل بودند که در مقایسه با مردان سرپرست خانوار، شکاف گسترده ای بین این دودسته از خانوارها وجود دارد.
تهران در آینه رمان: تأملی جامعه شناختی بر بازنمایی تهران در رمان های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸۹
7 - 32
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پی چگونگی بازنمایی سیمای شهر تهران در پیکره رمان های ایرانی است. در این پژوهش، رمان ها همچون اجزایی معرفت بخش تلقی شدند که به واسطه آن ها درباره کلیتی به نام مدرنیته که شهر خاستگاه تجلی آن است، تأمل کردیم. بدین ترتیب رمان های «نیمه غایب» نوشته حسین سناپور (1378)، «تهران شهر بی آسمان» نوشته امیرحسین چهل تن (1380) و «عادت می کنیم» نوشته زویا پیرزاد (1383) به شکل نظری و هدفمند انتخاب شدند و براساس آرای لوفور و روش تفسیر انتقادی مورد تحلیل قرار گرفتند. از منظر لوفور، فضا فی نفسه وجود ندارد، بلکه به شکل اجتماعی تولید می شود. لوفور برای توضیح چگونگی تولید فضای اجتماعی به سه بُعد کردار فضایی، بازنمایی های فضا و فضاهای بازنمایی که با یکدیگر روابط درونی دیالکتیکی دارند، اشاره دارد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که رمان های اشاره شده در بهترین حالت تنها به بازنمایی مستقل یکی از این سه بُعد پرداخته اند و در به تصویر کشیدن شهری که از روابط دیالکتیکی این فضاها به وجود می آید، ناتوان مانده اند. عدم وقوف به ماهیت دیالکتیکی شهر در نزد نویسندگان ما موجب شده که بجای شهری چندصدایی و پویا، شهری یکسر سرکوب گر بر پیکره رمان های ایرانی نقش ببندد. در واقع اقبال به رمانتیسم که در نزد نویسندگان ما در دوره پهلوی اول شکل گرفت در قالب جامعه ایران، جامه ای واپس گرا و ضدشهری به خود پوشاند و همین مانع بزرگی بود که نگاه نویسندگان ما به مقوله ای چون شهر از بینشی دیالکتیکی بارور شود.
بررسی و تحلیل اپیکوریسم در شعر انوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
135 - 158
حوزههای تخصصی:
جستار حاضر برآنست که به بررسی و تحلیل اپیکوریسم در شعر انوری ببپردازد. اپیکوریسم که از نام فیلسوفی یونانی به نام اپیکور برگرفته شده، اسم مکتبی است که بر اساس لذّت گرایی شکل گرفته است. لذّت مورد نظر اپیکور، عبارت بود از فقدان الم. مهم ترین مبانی اندیشه ی اپیکور عبارتند از؛ گزینش معقولانه ی لذّات، دوام و بقای لذّات، ترجیح لذّات روحی بر لذّات جسمی، ارضای امیال طبیعی و ضروری، رسیدن به آرامش روانی، اغتنام فرصت، قابل تغییر بودن تقدیر و قناعت. دراین پژوهش نگارنده در پی پاسخ دادن به این پرسش است که آیا می توان مطابق مؤلفه های مکتب اپیکور، انوری را اپیکوریست دانست؛ چرا که آن گونه که از سروده های وی برمی آید، انوری جزء آن دسته از شاعرانی است که زندگی شاد و لذّت آوری داشته است و اندیشه های اخلاقی او در ظاهر بی شباهت به آراء اپیکور نیست. به منظور پاسخ دادن به پرسش پژوهش، دیوان انوری با توجه به مؤلفه های مکتب مورد بحث به شیوه ی استقرای تام و داده های پ ژوهش با استفاده از شیوه توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت. حاصل تحقیق بیانگر آنست که اندیشه های اخلاقی انوری؛ در شاخصه هایی مثل دم غنیمت شمردن، بهره مندی از ابزار و شیوه های حصول لذّت، تغییرپذیربودن سرنوشت، قناعت و تحمّل رنج ها برای رسیدن به لذّت پایدار با فلسفه ی اپیکور منطبق است.
جبر و اختیار از منظر عرفان و کلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جبر و اختیار همواره از مسائل مهم و بحث انگیز عقیدتی مسلمانان بوده و ازنظر تاریخی، اختلافات و داوری های متنوعی را در میان اندیشمندان کلام و فلسفه و عرفان دامن زده است. نظریه کلامی معتزله و اشاعره درباره این موضوع، با مسلّم دانستن مسئله دوگانگی میان انسان مکلَّف و حقّ مطرح می شود؛ البته کوشش هریک سرانجام، به پاسخی متفاوت به مسئله چگونگی رابطه انسان مکلَّف با خدا می انجامد. متکلمان به استقلال خلق از حقّ معتقدند و به خلق و حقّ همانند دو حقیقت جدا از هم می نگرند؛ آنان با این پیش فرض ها کوشیده اند مسئله جبر و اختیار را به گونه ای بررسی کنند که هم ظواهر ادلّه نقلی و عقلی را مبنی بر امتناع حلول و وحدت حقّ و خلق حفظ کنند و هم در توجیه بحث تکلیف و جزای اعمال دچار مشکل نشوند. عارفان با توجه به تجربه ای که از شهود وحدت خود با وجود مطلق یا حقّ، در مقام قرب نوافل دارند، خوانشی دیگر از رابطه حقّ و انسان به دست داده اند. جبر و اختیار نزد متکلمان اسلامی یک اضافه مَقولی است که میان دو طرف مستقل یعنی خدا و انسان مکلَّف برقرار می شود که دوگانگی آنها مسلّم فرض شده است. عارف با توجه به تجربه شهودی خود از شیوه ارتباط حقّ و خلق، مخلوقات را پرتوی از وجود مطلق می داند؛ درنتیجه در سایه چنین وحدتی، تحقق اضافه مقولی را منکر است؛ زیرا اضافه مَقولی تنها میان دو امر جدا از هم و مستقل تصور می شود و عارفان با توجه به نظریه خود درباره وجود، به تحقق چنین استقلالی در دو طرف رابطه حقّ و خلق معتقد نیستند. عارف مسئله جبر و اختیار را در پرتو وحدت حقّ و عبد که در قرب نوافل آشکار می شود بررسی می کند. در این دیدگاه که برخاسته از تجربه ذوقی است، عارف با توجه به مقام قرب نوافل که مستلزم فنای عارف و ظهور اوصاف حقّ در صفحه باطنش است و فنای خود در حقّ که در این مقام حاصل می شود، از نوعی جبر سخن می گوید؛ این جبر به سبب فنای اوصافِ عارف در وجود حقّ و جداشدن او از اوصاف بشری رخ می دهد. در اینجا عارف به نفی اختیار خود می پردازد که صفتی از اصاف بشری است؛ نیز با توجه به ظهور اسمای حقّ در خود و اینکه آفرینش او بر صورت حقّ است، اختیار را مانند وصفی از اوصاف حقّ مطرح می کند که در او تجلی یافته است.
مطالعه هویت جوا ن ایرانی در جامعه شبکه ای (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوران کنونی از یک سو شیوه های هویت یابی سنتی که بیشتر حالتی منفعلانه و مبتنی بر عوامل انتسابی مثل خانواده، قومیت و دین هستند؛ در حال تضعیف شدن هستند و از سوی دیگر، سایر موارد تأثیرگذار بر هویت به دلیل مواجهه جوانان با تحولات و اقتضائات جامعه شبکه ای و گستردگی تأثیرات تکنولوژی های نوین ارتباطی و اطلاعاتی و به تبع آن، رویارویی آنان با تکثر فرهنگی؛ در حال قوت گرفتن هستند و نقش محوری در برساخت هویت جوانان امروز ایفا می کنند. تحقیق حاضر با تکیه بر فضای مفهومی رویکرد کاستلز پیرامون جامعه شبکه ای، به مطالعه مختصات هویتی جوان ایرانی با جامعه هدف دانشجویان 18 تا 28 ساله دانشگاه تهران انجام شده است. داده های تحقیق با تکنیک مصاحبه عمیق جمع آوری و به وسیله روش تحلیل تماتیک در طول فرایند مصاحبه تحلیل شدند که در نهایت شبکه مضامین هویت جوان ایرانی مبتنی بر سه مقوله اصلی سیالیت، بازاندیشی و فردگرایی خودمدار، حاصل آمد. با توجه به یافته های تحقیق، جوانان نقش منابع هویت ساز دین و قومیت را مورد بازاندیشی قرار داد ه اند. در این بازتعریف و تغییر نوع نگاه، ما شاهد کاهش تأثیر دین و قومیت بر معنایابی و هویت سازی جوان امروزی هستیم. در مقابل احساس تعلق به ایران و تمدن ایرانی کماکان با قوت بیشتری در فرایند هویت یابی جوانان نقش دارد.
تأثیر هوش معنوی و هوش عاطفی مدیران بر عملکرد کارکنان با نقش میانجی اخلاق کاری (مورد مطالعه: سازمان های دولتی استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۰ و ۷۱
77 - 116
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر هوش معنوی و هوش عاطفی مدیران بر عملکرد کارکنان با نقش میانجی اخلاق کاری انجام شده است. این پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی است. ابزار اصلی این بررسی، پرسشنامه های استاندارد است که برای سنجش هوش معنوی از پرسشنامه کینگ (2008)، برای سنجش هوش عاطفی از پرسشنامه گلمن (1995)، برای سنجش اخلاق کاری از پرسشنامه پتی (1990) و برای سنجش عملکرد کارکنان از پرسشنامه هرسی و همکاران (1981) استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه مدیران و کارکنان سازمان های دولتی استان ایلام به تعداد 28 هزار و 997 نفر را شامل می شود که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 378 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. فرضیه های تدوین شده، با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار Smart PLS آزمون شدند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که هوش معنوی و هوش عاطفی مدیران بر عملکرد کارکنان، تأثیر مثبت و معناداری دارد؛ همچنین مشخص شد که اثر اخلاق کاری بر عملکرد کارکنان، مستقیم، معنادار و مثبت است و هوش عاطفی و معنوی مدیران از طریق متغیر واسطه ای اخلاق کاری، تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد کارکنان دارد
عنوان: مطالعه ی تاثیر اعتماد به نهاد پزشکی بر میزان انطباق جامعه با توصیه های بهداشتی مرتبط با پاندمی کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر سعی دارد به بررسی میزان اعتماد اجتماعی به نهاد پزشکی و تاثیر آن بر میزان انطباق جامعه با توصیه های بهداشتی- درمانی در شرایط پاندمی کووید 19 بپردازد. بدین منظور از روش کمی (پیمایش) و ابزار پرسش نامه استفاده شده است. جامعه ی آماری عبارت است از؛ افراد بالای 20 سال شهر تهران که طبق آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1395 معادل 6666801 نفر می باشد. از این میان ،به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای متناسب با حجم و با استفاده از فرمول کوکران تعداد 306 نفر از مناطق 22 گانه شهر تهران به عنوان نمونه انتخاب شدند. میانگین آلفای کرونباخ شاخص ها بیش از 0.7 شد که حاکی از پایایی قابل قبول ابزار سنجش می باشد.یافته ها نشان داد که میزان انطباق با توصیه های بهداشتی در بازه ی نظرسنجی (تیر ماه 1400) در میان شهروندان تهرانی، نسبتاً زیاد است. همچنین باتوجه به میانگین شاخص اعتماد به نهاد پزشکی (3.18) می توان گفت که در مجموع میزان اعتماد پاسخگویان به نهاد پزشکی (در تمام ابعاد آن) نسبتاً زیاد است. به منظور بررسی فرضیات تحقیق از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. ضریب معناداری هر چهار رابطه زیر 0.05 و معنادار بود؛ از این روی، هر چهار فرضیه تحقیق تائید شد. نتایج آزمون فرضیات نشان داد که بین اعتماد به نهاد پزشکی در تمام ابعاد آن (شایستگی، رازداری، وظیفه شناسی و صداقت) و انطباق با توصیه های بهداشتی مرتبط با کووید 19 رابطه ی مثبت و معنا داری وجود دارد. درنتیجه، می توان گفت که با افزایش اعتماد نهادی به نهادهایی مانند نهاد پزشکی در جامعه، می توان تا حد زیادی مشارکت اجتماعی در زمینه ی انطباق با توصیه های بهداشتی مرتبط با پاندمی ها را افزایش داده و از این طریق به کنترل موثر پاندمی ها در جامعه دست یافت.
سنجش میزان هوش فرهنگی اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی میزان هوش فرهنگی اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم انتظامی، به روش توصیفی و ازنوع پیمایشی بود. جامعه آماری را کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم انتطامی به تعداد 370 نفر تشکیل دادند. با بهره گیری ازروش نمونه گیری تصادفی ساده و جدول برآورد حجم نمونه کرجسی و مورگان، تعداد 191 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در پژوهش حاضر، ابزار اندازه گیری پرسشنامه استاندارد سنجش هوش فرهنگی انگ، وان داین وکوه (2004) بود. برای سنجش روایی از روش سنجش محتوایی CVR و برای سنجش پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده گردید و میزان روایی و پایایی به ترتیب 84/0و 821/0 محاسبه شد. با بهره گیری از شاخص های آمار توصیفی و آزمون t تک نمونه ای به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، مشخص شد که میزان هوش فرهنگی اعضای هیأت علمی به تفکیک در بعد فراشناختی (18/3)، در بعد شناختی (45/3)، در بعد انگیزشی (92/3)، در بعد رفتاری (57/3) و درمجموع (53/3) به دست آمد که بالاتر ازحد متوسط بود.
بازنمایی نقش های جنسیتی در کتاب های تاریخ دانشگاهی ایران دوره میانه بر مبنای رویکرد تحلیل گفتمان وندایک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال ششم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
135 - 158
حوزههای تخصصی:
ایدئولوژی ها نظام های باورهای بنیادین یک گروه و اعضایش هستند که با ایده های اجتماعی و سیاسی سروکار دارند و به سلسله مراتب اجتماعی و مناسبات قدرت معنا می دهد و صورت بندی های نابرابر اجتماعی فرهنگی مانند جنسیت را طبیعی کرده و حقیقی می سازند. رویکردهای تحلیل گفتمان، متن را عرصه تجلی ایدئولوژی پنهان در زبان در نظر می گیرند که طبق رویکرد وندایک در راهبرد ایدئولوژیکی فاصله، نویسندگان با تاکید بر نکات مثبت «ما»، ویژگی های مثبت «آن ها» را به حاشیه می رانند. روایت گذشته در متون آموزشی تاریخ نیز مجالی برای بازنمایی این برساخته های ایدئولوژیک است که در شیوه های روایت و گزارش و بیان واقعیت گذشته خود را پنهان می کند. مساله مقاله حاضر آشکارسازی چنین راهبردهایی در بازنمایی نقش های جنسیتی در کتاب های دانشگاهی تاریخ ایران در دوره میانه از سامانیان تا قراخانیان در انتشارات سازمان سمت و ترجمه تاریخ ایران کمبریج است. به منظور آشکار ساختن تفاوت های احتمالی در نگاه نویسندگان ایرانی و خارجی به نقش زنان در تاریخ ایران دوره میانه، چهارکتاب درسی بومی و دو کتاب مرجع غیربومی مرتبط به عنوان پیکره داده ها به صورت کمی، کیفی و تطبیقی مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق مشخص شد با توجه به این که نویسندگان کتاب های تاریخ بومی و غیربومی مورد مطالعه قرار گرفته، از جنس مذکر هستند و ایدئولوژی های معاصر، نابرابری جنسیتی در تاریخ را بدیهی و طبیعی تلقی می کند، از مردان به عنوان گروه «ما» و از زنان به عنوان گروه «آن ها» یاد شده است.
توصیف و تحلیل علمی نسخه ای دیگر از وافی به کتابت عالم برجسته ملا محمدحسن ناصحی طاهرآبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاشان شناسی دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
81 - 108
نسخه های خطی در شمار مهم ترین میراث مکتوب علمی، فرهنگی و هنری بشر با اطلاعات تاریخی، مذهبی، ادبی، فرهنگی و هنری است. مرحوم ملا محمدحسن ناصحی طاهرآبادی یکی از علمای مشهور طاهرآباد کاشان بوده که در زهد و ورع و تقوا و فقاهت شهره خاص و عام بوده است؛ ولی متأسفانه از ایشان، جز یک نسخه خطی از کتاب وافی مرحوم علامه فیض کاشانی، اثر دیگری باقی نمانده است. این اثر به هنر خوش نویسی، کتابت و همچنین تسلط به زبان و خط عربی و وسعت دایره اطلاعاتی ایشان از دانش های قرآنی، حدیثی و فقهی دلالت دارد. ازاین رو نگارندگان کوشیده اند تا ضمن معرفی اجمالی علامه فیض و کتاب وافی ایشان، با روش توصیفی تحلیلی به بررسی و تحلیل محتوایی عناصر کتاب شناختی نسخه خطی مرحوم ملا محمدحسن ناصحی طاهرآبادی نیز پرداخته و بدین وسیله اطلاعات کتاب شناسی این اثر مورد نقد و بررسی قرار گیرد. پژوهش ها نشان داد که ملا محمدحسن، در رونویسی نسخه وافی ، بسیار روشمند عمل کرده؛ به گونه ای که برای تصحیح اغلاط، سعی کرده تا از روش های متنوعی بهره بگیرد؛ همچنین با توجه به متن نسخه، می توان به دقت نظر و امانتداری ملا محمدحسن در استنساخ این نسخه پی برد. از سویی، تحلیل کتاب شناختی این نسخه می تواند تا حدودی، گزارشگر مشخصات سبک نگارش عصر کاتب و اختصاصات سبکی دوره وی باشد.
راوی غیر قابل اعتماد در رمان های کوابیس بیروت و شازده احتجاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله مباحث جدید روایت شناسی، «راوی غیر قابل اعتماد» است؛ یعنی کسی که به دلایلی چون: دانش محدود و کم اطلاعی، اختلال در حافظه و فراموشی، روان پریشی، عدم توجّه به نشانه های دستوری در نقل رویدادها، تناقض بارز در گفتار و رفتار، ترس و تردید و نیز تعصّب، رویدادهایی را که نقل می کند موثّق و معتبر نیستند. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی به تطبیق رمان های «کوابیس بیروت» از غاده السمّان نویسنده سوری و «شازده احتجاب» اثر هوشنگ گلشیری نویسنده ایرانی بر اساس مؤلفه های راوی غیر قابل اعتماد پرداخته است. نتایج، نشان از آن دارد که راویان هر دو رمان، روانی پریشان و آشفته دارند و این روان پریشی در رمان کوابیس بیروت نمود بیشتری دارد و عنوان کابوس ها بر روی این رمان، خود دلیل روشنی بر وضعیت نامطلوب روحی روانی راوی آن است. هر دو راوی، پیرامون رویدادها اطلاعاتی اندک دارند؛ لذا در نقل آن ها مرتّب از کلمه «شاید» استفاده می کنند و حتّی زمانی هم که واژه «حتماً» را به کار می برند، سیاق جملات، نشان از عدم قطعیّت آنان دارد. هر دو راوی مدام در حالتی از ترس و تردید هستند و آن را به خواننده هم منتقل می کنند. اختلال در حافظه، تکرارهای بی مورد و نیز تناقض در گفتار و رفتار راویان، روایت آنان را از درجه اعتبار ساقط کرده است، البته بی اعتباری راوی شازده احتجاب با چاشنی دیگری به نام تعصّب او نسبت به خاندان قاجار، رنگین تر بوده به گونه ای که مانع ارائه بی طرفانه برخی گزارش ها شده است.
سفرنامه های فارسیِ هند؛ نخستین روایت گران نظام مشروطه انگلیس (مطالعه موردی: شگرفنامه ولایت، تحفه العالم و مسیر طالبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
213 - 234
سفرنامه های ایرانیان هند ازجمله نخستین و مهم ترین منابع در بررسی چگونگی مواجهه ایرانیان با تمدن جدید است. از نکات قابل تأمل این سفرنامه ها، بازتاب جلوه هایی از تمدن جدید اروپایی قبل از شکست ایران در جنگ با روس هاست. براساس شواهد و قرائن موجود، سه سفرنامه «شگرفنامه ولایت»، «تحفهالعالم» و «مسیر طالبی»، نخستین راویان نظام مشروطیت به زبان فارسی هستند که نوشته پیشِ رو به معرفی آن ها پرداخته و با نگاهی به منشور کبیر به عنوان سرآغاز مشروطه انگلستان و بلکه جهان، درصدد پاسخ به این سؤال است که نویسندگان این سفرنامه ها چه دریافتی از مشروطیت انگلیس داشته و چه ارتباطی بین دریافت مزبور و وضعیت مردم و کشور ایران برقرار می کردند؟ یافته های تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی نشان می دهد که مؤلفان شگرفنامه و تحفهالعالم، ضمن توصیف نظام مشروطه انگلیس، ارتباط مستقیمی بین نظام مشروطه با ترقی و تأمین حقوق و رفاه مردم قائلند. همچنین با آنکه مؤلف تحفهالعالم، مشروطیت را بدیل مناسبی برای نظام استبدادی ایران دانسته و استقرار این نظام را در ایران آرزو و توصیه می کند، اما مؤلف مسیر طالبی، به رغم مشاهده مستقیم انگلیس و نهادهای آن، تنها به روایتگری مشروطیت پرداخته است و اشاره ای به پیوند مشروطیت و ترقی ندارد.
بررسی و تحلیل کارکرد صفت در غزل های طنز و حسب حال حافظ بر اساس تئوری ارزیابی نقش گرای هالیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۹)
79 - 104
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های شناخت عمق و غنای غزل حافظ می تواند استفاده از نظریات نوین باشد ؛ بنابراین در جستار حاضر مجموعه غزل های طنز و حسب حال حافظ با استفاده از نظریه ی «زبان شناسی نظام مند نقش گرای هالیدی» که در تجزیه وتحلیل متون گفتاری، نوشتاری، ادبی و سبک شناسی کاربرد فراوانی دارد، بررسی و تحلیل شده است. در این غزل ها و براساس تئوری ارزیابی که یکی از سه نظام تشکیل دهنده ی نقش بینافردی است و در ریزنظام نگرش، سه حوزه ی احساسی «تأثیر، قضاوت و قدردانی» قابل طرح است، بیشترین بسامد صفت ها به ترتیب در حوزه ی داوری، تقدیر و انفعال کاربرد دارند. این نکته نشان می دهد که حافظ در این غزل ها از واژه هایی که بیانگر احساسات و فرایند ذهنی واکنش ها باشد، کمتر استفاده کرده و درمقابل، بیشترین استفاده را از واژه های بیانگر ارزیابی رفتار بشری برده است. ازسویی بسامد صفاتی که در نقش های غیرتوصیفی به کار رفته اند، بیشتر از صفاتی است که نقش توصیفی دارند و علت این امر، بزرگ نمایی، تأثیرگذاری و بلاغت بیشتر است. نتیجه ی فوق بیانگر این است که کاربرد صفات در غزل های حافظ، با فرانقش بینافردی در دستور نقش گرای هالیدی انطباق دارد؛ بنابراین با استناد به بسامد دقیق نقشِ استخراج شده از این غزل ها، اطلاعات مفید و ارزنده ای در قالب جدول و نمودار ارائه شده است.
تحلیل قانون جرایم رایانه ای در بستر جرم شناسی نظری
منبع:
علوم خبری سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۷
199 - 224
حوزههای تخصصی:
با توجه به تحولات عظیمی که در عرصه تکنولوژی به وقوع پیوسته و انقلاب های مختلفی که در زمینه فن آوری اطلاعات و ارتباطات در طی چند سال اخیر شاهد آن بوده ایم و با توجه به کارکرد مثبت این فن آوری اما گاه دیده می شود که بعضی از افراد سودجو و فرصت طلب با فراگرفتن داشتن و مهارت لازم در پی سوء استفاده از کاربران و هم چنین ایجاد و بروز یک سری مشکلات هستند فضای سایبر، فرصت های تازه و بسیار پیشرفته ای را برای قانون شکنی در اختیار انسان می گذارد، هم چنین توان بالقوه ارتکاب گونه های مرسوم و کلاسیک جرایم را به شیوه های غیرمرسوم و بسیار جدید سوق می دهد تا مجرمان سایبری بتوانند در این کهکشان صفر و یک، هرآنچه می خواهند و در اندیشه دارند، به منصه ظهور برسانند و این سبب می شود که در جهت حمایت از کاربران و بازیگران این فضا یک قانون مدون تدوین گردد. پژوهش حاضر به بررسی جرم شناختی جرایم رایانه ای در بستر نطریات جرم شناسی، پرداخته است . این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی به این برآمد و نتایج رسیده است که قانون جرایم رایانه ای با تاسی از نظریات فشار و تقلید دست به جرم انگاری زده است .
نقد و بررسی روایتی از فاطمیان مصر و اسماعیلیه براساس داستان بوستان خیال (با اتکا به منابع تاریخی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۸
151 - 174
حوزههای تخصصی:
قصه ها و داستان ها به عنوان یکی از بخش های مهم فرهنگ عامه رابطی بین مردم اکنون با گذشته اند که مبانی فرهنگی و اعتقادی را از نسلی به نسل دیگر منتقل می کنند. بر مبنای رویکردهای تاریخ گرایی نو و بافت روایی و داستانی متون تاریخی، برخی از داستان ها نیز حاوی بافت تاریخی اند که بررسی آنها در کنار منابع تاریخی سودمند است. افسانه بوستان خیال از قصه های عامیانه ای است که بنای آن بر تاریخ خلفای فاطمی مصر و شیعیان اسماعیلی است که بر اساس حوادث تاریخی رخ داده در زمان چهار خلیفه نخست فاطمی در مصر، آغاز می شود. مؤلّف این شخصیت های تاریخی را به عرصه افسانه آورده، داستان های موهوم به آنها نسبت داده است. این جستار چگونگی حضور مذهب اسماعیلیه و خلفای فاطمی را در این داستان دنبال می کند و به نقد و بررسی آن براساس منابع و روایت های تاریخی به شیوه توصیفی-تحلیلی می پردازد. یافته های این پژوهش و نقد آنها بیانگر صحت برخی از روایت های نویسنده بر اساس منابع تاریخی و اعتقادی این فرقه مذهبی-سیاسی است، اما در مواردی تفاوت هایی نیز وجود دارد. چهره خار ق العاده ای که نویسنده از برخی از خلفای فاطمی ارائه داده است بسیار به جنبه تقدس و الوهیت این خلفا نزد راویان معتقد به این مذهب نزدیک است.
بررسی و مقایسه لذّت و شادی از منظر ابن سینا، مولوی و حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله برآن است که لذت و شادی را از منظر نمط هشتم اشارات و تنبیهات ابن سینا، دانشمند بزرگ ایران اسلامی و جهان (علم، فلسفه و منطق، طب و حکمت). با اشعار مولوی شاعر بزرگ ایران و دنیا به عنوان یک عالم عارف و اندبشمند متفکر در اندیشه اسلامی و حافظ، شاعر و غزل سرای بزرگ قرن هشتم بررسی و مقایسه نماید. با عنایت به اهمیت مسئله و تأثیر هر سه اندیشمند در بحث علم، فلسفه و عرفان اسلامی تحقیق در این مورد ضروری می نمود. با این فرضیه که زبان عرفان ابن سینا در نمط هشتم با زبان مولوی در دیوان شمس و مثنوی و غزلیات حافظ در دیوانش مشابهت معناداری دارد به این سؤال مهم پاسخ می دهیم که آیا زبان مولوی و حافظ در اشعارشان با ابن سینا درباره لذت و شادی چگونه است؟ ما با آوردن مستندات به روش تحلیلی-توصیفی از نمط هشتم اشارات و تنبیهات ابن سینا و اشعار مولوی در دیوان شمس و مثنوی و غزلیاتی از دیوان حافظ به این نتیجه رسیدیم که اشعار مولوی در دو اثر بزرگ فوق الذکر و غزلیات حافظ با مفاهیم نمط هشتم اشارات و تنبیهات در مورد لذت و شادی و مترادفات آن تشابه معناداری دارد.