مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۹٬۳۴۱ تا ۹۹٬۳۶۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
103 - 120
حوزههای تخصصی:
ایالات متحده بعنوان کشوری که که دارنده معیارهای یک هژمون است، تلاش می کند تا آن را حفظ نماید و چین بعنوان یک قدرت نوظهور در صحنه بین الملل تلاش دارد که خود را به عنوان یک رقیب هژمونیک آمریکا به جامعه جهانی بشناساند. نقطه مشترک در تقابل هژمونیک میان آمریکا و چین در زمینه انرژی گرایش هر دو کشور به منطقه خاورمیانه است. هرچند برای ایالات متحده این مسئله جدیدی نیست، اما گرایش روز افزون چین برای مقابله با تهدید امنیت انرژی خود اهمیت زیادی دارد، زیرا چین از این طریق در پی آن است که نفوذ خود در سایر حوزه را نیز اعمال نماید. پژوهش حاضر با تاکید بر دیدگاه های مختلف در حوزه هژمونیک بویژه تئوری گرامشی تلاش کرده به سوال اصلی خود در مورد تاثیر رقابت هژمونیک آمریکا و چین بر جریان انرژی و نفت در جهان پاسخ دهد. لذا هدف پژوهش حاضر، بررسی رقابت هژمونیک آمریکا و چین و تاثیر آن بر جریان انرژی و نفت در جهان است. روش تحقیق استفاده شده در این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد. پژوهش به این نتیجه رسیده که میان آمریکا و چین رقابت هژمونیک برقرار است تا تقابل هژمونیک. زیرا چین در مراحل اولیه رقابت هژمونیک با آمریکا قرار دارد و معلوم نیست این رقابت به موفقیت چین بیانجامد و بتواند خود را بعنوان یک هژمون معرفی نماید. چین معیارهای لازم جهت معرفی خود بعنوان هژمونیک در تمام زمینه ها را ندارد و همانگونه که گرامشی بیان می کند مقبولیت لازم را نیز ندارد.
نگاهی دیگرباره به معیار علم دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و ششم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
5 - 14
حوزههای تخصصی:
مراد از معیار علم دینی، شاخص یا شاخص هایی است که «علم دینی» (قدسی) را از «علم غیر دینی» (سکولار) به لحاظ «ماهوی» متمایز می سازد. به نظر راقم سطور دینی بودن علم در گرو دینی بودن «مؤلفه های رکنی پنج گانه» علم است. توضیح اینکه دانش ها از سه دسته عناصر «تکوّن بخش» و «تشخّص بخش» برخوردارند: 1. «مؤلِّفه های رکنی»؛ ۲. «ممیزه های ماهوی»؛ ۳. « مختصات هویتی صوری». «مؤلِّفه های رکنی دانش» را به عناصر تکوّن بخش آن اطلاق می کنیم. این عناصر عبارت اند از «مبادی نظری» (پیش انگاره ها)، «موضوع»، «مسائل»، «غایت» و «منطق» علم. عناصری چون «نحوه وجود» علم و قضایای آن، «مختصات معرفت شناختی» علم و قضایای آن، «مختصات ارزشی» علم و نیز «هندسه معرفتی» آن را در زمره ممیزه های ماهوی دانش به شمار می آوریم. ممیزه های ماهوی دانش، برساخته مؤلِّفه های رکنی اند. با توجه به توضیحات بالا علم دینی «بالمعنی الاخص» عبارت است از «دستگاه معرفتی ای که همه «مؤلفه های رکنی» آن دینی بوده، گزاره های تشکیل دهنده آن نیز به واقع «اصابت کرده» باشد. اطلاق عنوان «علم دینی» به این گونه دانشی، اطلاق حقیقی است.
أبنیه الزمن ودلالتها فی اللغه العربیه دراسه فی الزمن اللغوی والتقویمی والفلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
127 - 138
حوزههای تخصصی:
للزمن مکانه کبیره فی نحو اللغات قدیما وحدیثا. ولکل لغه نظام زمنی خاص یعین مدى إدراک الناطقین بها، لأهمیه الزمن الذی یشکل جزءا من المعنى. الزمن ظاهره فیزیائیه ومجسمه من ظواهر الکون تستخدم کأصول کمیه لمحاسبه کثیر من الظواهر، وهی تقاس بأبعاد ووحدات قیاسیه معینه، کالدقیقه، والساعه، والیوم، والشهر، والسنه، وما إلى ذلک. ولکن عندما نتحدث عن الزمن فی اللغه، نواجه ظاهره نفسیه تختلف عن الزمن الکمی تماما. فی هذه الحاله، یرتبط الزمن بمقولات کیفیه وقوع الأحداث فی العالم الخارجی. ومن هذا المنظر، لیس الزمن أمرا فیزیائیا وعینیا، بل هو ظاهره خیالیه وانتزاعیه متأثره بالأحداث الخارجیه. یهدف هذا البحث مرتکزا على المنهج الوصفی التحلیلی، إلى توصیف نظام الزمن اللغوی وتبیین علاقته بالصیغ والتراکیب التی یعبر بها عن الزمن فی اللغه العربیه وبیان الفرق بین ما تدل علیه ظروف الزمان والمصادر والصفات بأنواعها وبین الزمن الذی للفعل، وفضلا عن هذا، معالجه الجمل والأفعال التی لا تحمل شیئا من مفهوم الزمن فی الکلام؛ وکذلک بیان الخلافات القائمه بین الزمن اللغوی والزمن الفلسفی والزمن الفلکی أو التقویمی. یحاول البحث دراسه موضوع الزمن فی العربیه مبینا مفهوم الزمن والزمان عند النحاه القدامى والمحدثین. والزمان اسم لقلیل الوقت أو کثیره ولا یرتبط بالحدث أبدا، یقابله فی اللغه الإنجلیزیه (time)؛ وهذا ما نسمیه الزمن التقویمی؛ والزمن تعبیر لغوی یتجلى فی الأفعال خاصه، وله صله وثیقه بالحدث، ویسمیه النحاه الزمن اللغوی. لیس الزمان هو الصوره الفریده المقصوده من الفعل دائما؛ والفعل قد یدل على محض تمام الحدث أو عدم تمامه، بغض النظر عن إراده الوقت الذی وقع فیه. تختلف الصیغ والتراکیب فی دلالتها عن الزمن فی اللغه العربیه؛ فإن دلت کلمه بالمطابقه على الزمن فقط، فهی ظرف؛ بعباره أخرى، الزمن یستفاد من الظرف بالمطابقه ومن الفعل بالتضمن.
Becoming Legend in Richard Matheson’s I Am Legend: The Semiotic Last Resort for Survival(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In Richard Matheson’s I Am Legend (1954), vampires and the protagonist are regarded as the incumbents of legend-based subject positions respectively. This full circle and chiasmastic changeability in the incumbency of legend-based subject positions have been read through several postcolonial and racial critical paradigms. The present study, while acknowledging the merit of these readings, puts the changeable incumbencies of legend-based subject positions of this novel within Julia Kristeva’s critical conceptualization of chora. Such a reading acknowledges the repressive features of becoming a legend in symbolic order of signification, and at the same time, bespeaks the eruptive and threatening inklings of the semiotic and irrepresentable aspects of becoming a legend for such orders. The reading also manages to distance itself from those studies and analyses which see in legends some transcendental or holy teleology. This study argues that it is the very irrepresentable but materialistic and heterogeneous developments in the process of legend formation which make the incumbencies of legends motile, semiotically enabling and eruptive, and overall choric. In the novel’s post-apocalyptic, always-changing and chaotic world, becoming a legend can ensure one’s symbolically irrepresentable but semiotically perpetual survival.
Dialogue Between Nature and Human in Margaret Atwood’s Alias Grace(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۳, No ۲, Spring and Summer ۲۰۲۱
127 - 141
حوزههای تخصصی:
This article will portray Atwood’s Alias Grace (1996) from an Eco-critical viewpoint. The real concern of eco-criticism is to create an eco-literary discourse to produce an interactive approach between the language of nature and the literary language. Likewise, Gregory Garrard explored a different way between humans and environment in the area of cultural spheres in his article in 2016. Garrard wrote a well-known book, Eco-criticism, in 2004 and explored concepts of this approach like: pollution, wilderness, dwelling, animals, and the earth. This type of awareness in literature is significant because of both the current environmental crisis and possible disasters in the future. As such, nature signifies a metaphor for life in the environment. Apart from that, a rural landscape has a profound impact not only on characters, but also on humans the world over. Meanwhile, Atwood followed a creative path which identifies environmental crisis as a modern problem with eccentric human nature as a key element in global ecological concerns. Hence, the main purpose of the current article is looking for a close relationship between humans and nature in the literature which has been ignored in many criticisms. Finding enough harmony with nature will be a plausible result of it.
مقاله کوتاه : تلک /طاق /تاک /تاگ؟بررسی کلمه ای در گرشاسب نامه ی اسدی طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
275 - 286
حوزههای تخصصی:
یکی از دلایل مهم توجه به تصحیح متون فارسی، وجود گنجینه ی واژگانی محفوظ در این دست نویس ها است و تأکید بر اهلیت در ورود به این عرصه، به دلیل اهمیت شناختن راه و روش صحیح این کار است. در بسیاری از دست نویس های موجود زبان فارسی، به دلیل خطای کاتبان، کم دانشی و اعمال سلیقه ی متعمدانه ی آن ها در تغییر و جایگزین کردن کلمات مهجور، بخشی از واژگان محفوظ در این متون دستخوش تغییر و فراموشی شده اند. آشنایی با شیوه ی درست برخورد با این متن ها به پژوهشگران این امکان را می دهد که بخشی از این واژگان کهن را که از بلای تصحیف، تحریف و تغییر چنان کاتبانی جان به در برده اند، بازیابی و معرفی کنند و آن را به گنجین ه ی واژگان ی زبان فارسی بیفزایند. این مقاله به تغییر صورت یکی از این واژگان در متن گرشاسب نامه اسدی طوسی خواهد پرداخت و نشان خواهد داد چگونه صورت تحریف شده ی یک کلمه در درازنای زمان در متن پذیرفته می شود و فرهنگ نویسان از طریق متن، صورت محرف آن کلمه وارد فرهنگ ها می کنند و با توجه به بافت متن برای آن معنایی ساخته می گردد و صورت اصلی کلمه به دست فراموشی سپرده می شود.
شناسایی عناصر نظام مند ارتقای سواد فرهنگی؛ مورد مطالعه: آموزش و پرورش ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عناصر تشکیل دهنده ارتقای سواد فرهنگی در آموزش و پرورش ایران انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر داده ها کیفی مبتنی بر روش داده بنیاد و از نظر ماهیت اجرا، توصیفی است. جامعه آماری متشکل از افراد خبره و مطلعین کلیدی در قلمرو موضوعی تحقیق بودند که بر اساس رویکرد آگاهانه و به روش هدفمند و گلوله برفی تعداد 20 نفر برای مصاحبه انتخاب شد. مطالعه میدانی و روش تحقیق کتابخانه ای بود. برای تعیین اعتبار یافته ها از مصاحبه با افراد متخصص و صاحبنظر و تکنیک اشباع نظری، رویه های ویژه کدگذاری و در تحلیل داده ها از تکنیک کدگذاری نظری استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که الگوی نظام مند ارتقای سواد فرهنگی در آموزش و پرورش دارای 6 بعد، 29 مولفه و 134 شاخص است که اجزای مدل پارادایمی نهایی عبارتند از: شرایط علی(قوانین و مقررات، امکانات آموزشی، تکنولوژی، رسانه ها)؛ شرایط مداخله گر(عوامل اجتماعی، عوامل اقتصادی، مهارتهای درون و برون فردی، تهاجم فرهنگی)؛ بستر و زمینه حاکم(سیاست های کلان فرهنگی،اسناد و برنامه های تحول و بنیادین، برنامه های مصوب درسی، مدیریت کلان آموزش و پرورش، خانواده). مقوله محوری(سواد فرهنگی)؛ راهبردها(ادبیات ملی، ادبیات جهانی، معماری، مشاهیر، تاریخ ملی و جهانی، موسیقی، دین و مذهب، هنر، نمایش، اقوام و آداب و رسوم، ورزش و بازی، پادشاهان و سلسله های پادشاهی) و پیامدها(افزایش غرور و افتخار ملی، افزایش کارایی و اثربخشی، افزایش آگاهی فرهنگی) است.
بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش نرم افزارهای کاربردی فهرست نویسی اجتماعی توسط دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه اصفهان بر اساس مدل ثانویه نظریه یکپارچه پذیرش و استفاده از فناوری (UTAUT2)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نرم افزارهای کاربردی فهرست نویسی اجتماعی یک فناوری نوین هستند که پذیرششان می تواند از جنبه های متعددی بر حوزه ی علمی، پژوهشی، کاربردی و تجاری تأثیر گذارد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش فناوری مذکور توسط دانشجویان تحصیلات تکمیلی به عنوان قشری پژوهشگر، بر اساس مدل ثانویه نظریه یکپارچه پذیرش و استفاده از فناوری (یوتی ای یوتی 2) انجام شده است. روش شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی است که با روش مدل سازی نقش میانجی انجام گرفته است. نمونه پژوهش، شامل 184 نفر از دانشجویان رشته های زبان و ادبیات انگلیسی، علم اطلاعات و دانش شناسی و مهندسی کامپیوتر، گرایش فناوری اطلاعات دانشگاه اصفهان بودند که به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی و به دلیل داشتن اطلاعات به ترتیب در سه زمینه انگلیسی، فهرست نویسی و فناوری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه پذیرش فناوری نرم افزارهای کاربردی ونکاتش بود که بعد از بومی سازی[1] و تعیین روایی و پایایی مورد استفاده قرار گرفت. فرضیه ها و سؤالات بر اساس روابط موجود در مدل مفهومی پژوهش طراحی شدند. مدل مفهومی پژوهش، مدل یوتی ای یو تی 2 به اضافه سه متغیر تعدیلگر افزوده تخصص، آمادگی برای فناوری و آشنایی با زبان انگلیسی بود. فرضیه های پژوهش با بکارگیری مدل رگرسیون بلوکی، مدل رگرسیون پروبیت و مدل مسیر مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که از میان هفت عامل موجود در مدل اصلی، انتظار عملکرد و انگیزه ی لذتی بیشترین تأثیر مثبت و معنادار را بر قصد رفتاری داشتند. بعد از آن به ترتیب اثر اجتماعی، ارزش قیمتی و انتظار تلاش، از زیاد به کم بر قصد رفتاری تأثیر داشته اند. سن، تعدیلگر رابطه ارزش قیمتی و انگیزه ی لذتی بر قصد رفتاری بود. تخصص، تعدیلگر رابطه انتظار تلاش بر قصد رفتاری بود و تجربه، تعدیلگر رابطه قصد رفتاری بر رفتار استفاده بود. قصد رفتاری رابطه مثبت و معنادار بسیار قوی ای را بر رفتار استفاده نشان داد. لازم به ذکر است که سه تعدیلگر آشنایی با زبان انگلیسی، آمادگی برای فناوری و جنسیت هیچ تأثیری بر روابط مدل نداشتند. نتیجه : به نظر می رسد برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی، آنچه بیشتر از همه در استفاده از فناوری نرم افزارهای کاربردی فهرست نویسی اجتماعی اهمیت دارد، سودمندی و لذت بخش بودن استفاده از آن می باشد. هرچه سن دانشجویان بیشتر باشد، به همان میزان، بیشتر به هزینه ای که در ازای کارکرد این نرم افزار می پردازند بها می دهند. درک آسانی استفاده از این فناوری در دانشجویانی که دارای تخصص در فهرست نویسی هستند بیشتر پیش بینی کننده قصد رفتاری در استفاده از این قبیل نرم افزارها می باشد. [1]. منظور از بومی سازی، تطبیق اصطلاحات پرسشنامه با فرهنگ و شرایط جامعه می باشد.
درآمدی بر اخلاق باور در نظام عدالت کیفری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و هشتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۰۷
147 - 179
در این مقاله با نظر به معنای عام اخلاق با اتخاذ روش توصیفی - تحلیلی، بهره گیری از ابزار کتابخانه ای و مطالعه میان رشته ای، ابتدا تبیین «اندیشه و باور» و ارتباط آن با اخلاق عدالت کیفری و نیز کاربرد آن در برخی ارکان نظام عدالت کیفری از نظر گذرانده می شود؛ سپس با تأکید بر قرائتی نوین از نظریه اخلاق باور ویلیام کینگدن کلیفورد و نیز برخی مفاهیم اخلاقی از قبیل مسئولیت عقلانی و خودفریبی؛ به نقد مبانی فکری، معرفتی و باورهای برخی ارکان نظام عدالت کیفری و همچنین توسعه و پیشرفت منطق اخلاقی ایشان در کاربرد این مهم در مسائل مرتبط پرداخته می شود. با این توضیح که نگارندگان در نهادهای تصمیم گیرنده و به خصوص حرفه های مهمی مانند قانونگذاری و دادرسی قائل بر این نظر هستیم که صاحب منصبان این حرفه ها، از نظر اخلاقی مسئول اند که احتیاط و نقادی، در مقام باور مبتنی بر دلیل قابل توجیه و به تبع تصمیم گیری را رعایت کنند و با توجه به واقعیت ها در پی حقیقت و اتخاذ تصمیم مناسب و درست باشند؛ زیرا مسئول اند ادله حداکثری و واقعی تری بیابند و تصمیم گیری ها و قضاوت های آگاهانه تری داشته باشند تا به باور درست نائل شوند و همچنین باید بین باور و دلیل مدنظرشان نسبتی منطقی و عقلانی برقرار باشد. معیار و منطق مدنظر نگارندگان در ارزیابی اخلاق باور، منطق فازی است.
خود ارزیابی اعضای هیئت علمی دانشگاه تبریز نسبت به اثرگذاری اجتماعی پژوهش های دانشگاهیشان(مقاله علمی وزارت علوم)
مقاله حاضر قصد دارد به بررسی دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه تبریز نسبت به اثرگذاری اجتماعی پژوهش های شان بپردازد. این پژوهش با رویکرد کمّی و به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه پژوهش اعضای هیئت علمی دانشگاه تبریز بودند که 20درصد از آنها با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبق های نسبتی به عنوان نمونه انتخاب شدند. به این ترتیب، تعداد 153 نفر از کل اعضای هیئت علمی دانشگاه تبریز در تکمیل پرسشنامه شرکت داشتند. نتایج نشان داد میانگین خودارزیابی اعضای هیئت علمی مشارکت کننده در پژوهش نسبت به اثرگذاری اجتماعی پژوهش های شان برابر با 72/8 بوده و میانگین جامعه پژوهش با اطمینان 95درصد در حد فاصل 29/8 و 15/9 قرار دارد که با توجه به دامنهٔ نمرات قابل حصول در حد متوسط قرار دارد. بین خودارزیابی گروه های مختلف آموزشی نسبت به اثرگذاری اجتماعی پژوهش های شان تفاوت معناداری وجود دارد. اعضای هیئت علمی دانشگاه تبریز حوزه های بالقو های که می توانند از پژوهش های آ نها بهره مند شوند را به ترتیب «صنعت»، «محیط زیست»، «آموزش»، «خط مشی و سیاست گذاری» و «کشاورزی» بیان کرده اند. همچنین، نتایج نشان داد هرچه «تعداد طرح های برون دانشگاهی» و «ارتباط کاری اعضای هیئت علمی با سازمان های خارج از دانشگاه تبریز» بیشتر باشد، میزان خودارزیابی آنها نسبت به اثرگذاری اجتماعی پژوهش های شان نیز بیشتر است. برمبنای نتایج حاصل شده، تشویق اعضای هیئت علمی به انجام طرح های برون دانشگاهی و داشتن ارتباط کاری با سازمان های خارج از دانشگاه می تواند ارزیابی اعضای هیئت علمی نسبت به اثرگذاری اجتماعی پژوهش های شان را بیشتر کرده، و با درگیر ساختن آنها با مسائل و موضوعات واقعی جامعه به افزایش اثرگذاری اجتماعی پژوهش های دانشگاهی منجر شود.
مسئولیت پذیری اجتماعی در آموزش عالی کشاورزی؛ رویکرد آینده پژوهانه(مقاله علمی وزارت علوم)
در آینده، عرصهٔ مسئولیت پذیری اجتماعی دانشگاه، به حوزه های متنوعی از اجتماعات محلی، ملی و بین المللی گسترش خواهد یافت. حضور توأم با مسئولیت پذیری اجتماعی آموزش عالی در روند تحولات آینده، نیازمند رویکردی آینده نگارانه است تا امکان کنشگری در رخدادهای آینده را فراهم سازد. بنابراین، هدف این مقاله، آینده نگاری مسئولیت پذیری اجتماعی آموزش عالی کشاورزی است. مطالعهٔ حاضر در سه گام اصلی انجام شد. ابتدا بر مبنای روش گروه کانونی، به شناسایی پیشران های مسئولیت پذیری اجتماعی دانشگاه در آموزش عالی کشاورزی پرداخته شد. سپس با استفاده از روش تحلیل اثرات متقابل و با بهره گیری از نرم افزار MicMac، از میان 14پیشران شناسایی شدهٔ مسئولیت پذیری اجتماعی دانشگاه، 5 پیشران کلیدی انتخاب شد. برای این عوامل کلیدی بر اساس ایدهٔ سناریونویسی21 وضعیت ممکن و محتمل در آیندهٔ مسئولیت پذیری اجتماعی دانشگاه با نظر خبرگان تعریف گردید و با تشکیل ماتریس21*21 و بهره گیری از دانش خبرگان در ارزیابی میزان تأثیرات وقوع هر یک از وضعیت ها بر وقوع یا عدم وقوع وضعیت های دیگر در آیندهٔ مسئولیت پذیری اجتماعی دانشگاه با استفاده از قابلیت های نرم افزار Scenario Wizard 4.31، دو سناریو متضاد (ققنوس و طاووس) به عنوان سناریوهای قوی و 104 سناریو با احتمال وقوع پایین و ضعیف استخراج شد. سناریو ققنوس نمایان گر تحقق مسئولیت پذیری اجتماعی دانشگاه در راستای توسعهٔ پایدار محلی و منطقه ای بوده و سناریو طاووس مبین آن است که دانشگاه به عنوان تافته ای جدابافته، فاقد مسئولیت پذیری اجتماعی است. این سناریوها چشم انداز آیندهٔ مسئولیت پذیری اجتماعی دانشگاه را نشان می دهند.
واکنش بازار سرمایه به رفتار سود فصلی شرکت های دارای فناوری سطح بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
از دیدگاه بازار سرمایه انتظارات سودآوری شرکت می تواند تأثیرات متفاوتی بر پیش بینی سرمایه گذاران موجود در بازار نسبت به سود و بازده آتی شرکت متناسب با سطح انتظارات آنان داشته باشند. هدف اصلی این پژوهش بررسی واکنش بازار سهام به رفتار سودهای فصلی شرکت ها در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. بدین منظور داده های مالی مربوط به 240 شرکت برای دوره زمانی بین سال های 1386 تا 1396 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با توجه به فرضیه اول که بیان می کند، می توان با بررسی مسیر انتظاراتی ایجاد شده در خصوص سود شرکت ها محتوای اطلاعاتی سودهای فصلی را مدل سازی نمود، وجود رابطه معکوس و معنی دار تأیید شده است. بنابراین سود غیر منتظره می تواند به صورت منفی بر اولین پیش بینی سود تأثیرگذار باشد. فرضیه دوم پژوهش حاضر مبنی بر این که می توان با بررسی مسیر انتظاراتی ایجاد شده در خصوص سود شرکت ها رفتار سرمایه گذاران را در بازار مدل سازی نمود. بنابراین یک رابطه ی مستقیم و معنی دار بین آنها برقرار است. نتایج حاصل از آزمون این فرضیه نشان می دهد که انتظارات سود با ثبات مثبت (منفی) در سیگنال های سود منجر به افزایش (کاهش) خطای پیش بینی سود های آتی و بازده سهام می گردد. نتایج کلی تحقیق بیانگر این موضوع بوده و بیان می دارند که مسیر انتظاراتی سود ترسیم شده در این تحقیق بر تعدیل سود پیش بینی شده و رفتار سرمایه گذاران تأثیر گذار است.
بررسی فرا نیارها و فرا آسیب ها در شخصیت صائب تبریزی بر اساس ابیات تمثیلی غزلیات شاعر با تکیه بر نظریه روان شناسان انسان گرا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر علم نوبنیاد روان شناسی توانسته است با تکیه بر نظریه های متنوع اندیشمندان این علم، دریچه های تازه ای پیش روی پژوهشگران و منتقدان قرار دهد که از جمله آن تحلیل عوالم درونی نویسندگان متون کلاسیک و معاصر در عرصه ادبیات فارسی است. بر همین اساس، ساختار اصلی این مقاله با رویکرد فوق شکل گرفته و دو هدف عمده را دنبال می کند. اول کشف و شناسایی فرانیازها و فراآسیب های شخصیت صائب تبریزی بر اساس نظریه انسان گراها و دوم بررسی رویکرد تمثیلی صائب در بیان این ویژگی ها. برای دست یابی به این دو مقصود نیز از سخنان و اشعاری که شاعر با توجّه به دو خصیصه مهمّ سبک هندی یعنی بسیارگویی و کشف مضمون های تازه، در دیوان غزلیّاتش به این موضوع پرداخته، استفاده شده است. در این روش 364 غزل از دیوان مذکور بر اساس جدول مورگان و استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده از بین 6995 غزل، انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته است. بر همین اساس بعد از بیان مطالبی درمورد تمثیل، کارکرد و شاخه های آن، موضوع شخصیت و مفهوم آن تبیین شده و سپس 18 مورد فرانیاز و فراآسیب عنوان شده توسط مزلو، از دیوان صائب استخراج شده و رویکرد تمثیلی او در بیان این ویژگی ها مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در این تحقیق که رویکردی توصیفی- تحلیلی دارد ضمن تبیین فرانیازها و فراآسیب های شخصیت شاعر به عنوان یک انسان خودشکوفا سعی شده است به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که آیا صائب در استفاده از رویکرد تمثیلی برای بیان موارد فرانیاز و فراآسیب شخصیت خود موفق بوده است؟
دلایل آلودگی اطلاعات در پایگاه های اطلاعاتی «مگ ایران» و «نورمگز»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به تحلیل «آلودگی اطلاعات» در پایگاه های اطلاعاتی «مگ ایران» و «نورمگز» پرداخته و وضعیت آلودگی اطلاعات از نظر اطلاعات کتاب شناختی، محتوای چکیده ها، شیوه نگارش و کلیدواژه ها را مورد بررسی قرار داده است. روش شناسی: روش پژوهش، پیمایشی تحلیلی و مهم ترین ابزار گردآوری داده، پرسشنامه محقق ساخته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار استنباطی استفاده شد. دو جامعه این تحقیق شامل پایگاه های اطلاعاتی «مگ ایران» و «نورمگز» و . فر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه اصفهان بودند و نمونه گیری صورت نگرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد به لحاظ آلودگی اطلاعات در اطلاعات کتابشناختی، محتوای چکیده ها، شیوه نگارش و کلیدواژه ها بین پایگاه اطلاعاتی «مگ ایران«نورمگز» تفاوت معناداری وجود ندارد، ولی نمره کلی آلودگی اطلاعات در منابع اطلاعاتی پایگاه «مگ ایران» 95/0 کمتر از منابع پایگاه اطلاعاتی «نورمگز» می باشد، دلیل آن هم آلودگی اطلاعات کمتر در بخش های اطلاعات کتابشناختی و کلیدواژه ها بود. نتیجه : در بخش شیوه نگارش و محتوای چکیده ها، منابع اطلاعاتی پایگاه «نورمگز» از وضعیت نسبتاً خوبی برخوردار بوده و دارای آلودگی اطلاعات کمتری نسبت به پایگاه «مگ ایران» بودند.
دراسه تقویمیه فی المصادر النظریه لماده "أسالیب تدریس الاستماع والمحادثه" فی مرحله ماجستیر تعلیم اللغه العربیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
129 - 144
حوزههای تخصصی:
تمّ إطلاق مبادرات مبارکه فی السنوات الأخیره فی تعلیم اللغه العربیه فی إیران؛ من أهمّها إنشاء فرع تعلیم اللغه العربیه فی مرحله الماجستیر، والذی یحاول سدّ فجوه عمیقه لتعلیم هذه اللغه فی المؤسسات التعلیمیه والمدارس والجامعات. لکن رغم مرور قرابه عقد من إنشاء هذا الفرع، لاتزال ثمه مشکله کبیره عرقلت سبیل تحقیق أهداف هذا الفرع الجدید؛ من أهمّها فقدان المصادر النظریه المناسبه لمواده الدراسیه. وتعد ماده أسالیب تدریس الاستماع والمحادثه من أهم المواد التعلیمیه فی هذا الفرع، والتی یجب أن تؤهل الطلبه لتعلیم هاتین المهارتین حسب المبادئ الحدیثه فی تعلیم اللغات الأجنبیه. وهناک بعض المصادر النظریه عن تعلیم مهارات اللغه العربیه فی البلدان العربیه قد یمکن استخدامها فی تدریس هذه الماده. لکن هل تتضمن هذه المصادر المواصفات اللازمه لتأهیل الطلبه لتعلیم هذه المهارات والتعرف على المسائل والتحدیات المهمه فی تعلیم اللغه العربیه؟ انطلاقا من هذه الضروره، تحاول هذه الدراسه إلقاء نظره تقویمیه على بعض هذه المصادر من خلال منهج تحلیل المحتوى الکمی وتحلیل المحتوى النوعی واستخدام قائمه مبنیه على الکتب النظریه لتعلیم اللغه الإنجلیزیه ومنهج تعلیم اللغه العربیه ومنهج تعلیم اللغه الإنجلیزیه فی مرحله الماجستیر. تکوّن مجتمع الدراسه من أحد عشر کتابا فی أسالیب تعلیم مهارات اللغه العربیه تم تألیفها فی البلدان العربیه. توصّلت الدراسه إلى أن بعض هذه المصادر تقدّم دروسا مفیده فی بعض المحاور، مثل: أهداف الاستماع والنطق وتعلیم القواعد، لکن تفتقد المبادئ النظریه المناسبه لتدریس بقیه المحاور. تتصف معظم هذه المصادر بالتعمیم وعرض المبادئ النظریه عرضا وصفیا، دون نظره ناقده إلى المسائل والتحدیات المهمه لتدریس المهارات، کما تحتاج إلى تعدیلات أساسیه فی الجانب التطبیقی بسبب عدم الاهتمام بتجارب المدرسین وحاجات الدارسین والدراسات النظریه الحدیثه.
پیشنهادهایی برای ضبط برخی واژگان و ترکیبات در حدیقه الحقیقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
121 - 148
حوزههای تخصصی:
حدیقه الحقیقه را می توان از متون دیرینه ی ادب فارسی به شمار آورد؛ به دلیل همین قدمت، واژگان، اصطلاحات و ترکیبات کهن و مهجوری در آن به کار رفته که برخی از آن ها حتی در فرهنگ های لغت هم ثبت نشده است. افزون بر این، به دلیل اشتباه کاتبان و مصححان، بدخوانی هایی در متن های کتابت شده یا مصحَح راه یافته است که شکل کتابتی پاره ای از واژگان و ترکیبات آن را دگرگون کرده و آن ها را از اصالت خویش دور کرده است. ضرورت این پژوهش در آن است که واژگان و عبارت های به کاررفته در حدیقه ، جزو میراث ارزشمند زبان و ادبیات فارسی محسوب می شود و پیش رفتن زبان و ادبیات، فاصله ی اهل زبان را با آن ها بیشتر خواهد کرد و ممکن است کشف صورت صحیح آن ها با دشواری بیشتری روبه رو گردد. شیوه ی انجام کار به صورت توصیفی تحلیلی و ابزار جمع آوری اطلاعات، منابع کتابخانه ای است که در آن، از دستاورد پژوهش های دیگر محققان این حوزه بهره برده شده است. عمده ترین دستاورد این پژوهش، پیشنهادهایی برای ضبط برخی واژگان و ترکیبات در این منظومه است که مشکل مفهومی پاره ای از ابیات را برطرف خواهد کرد.
تجسم آمال: عطار و بازآفرینی آرزوها از طریق حلاج و شیخ صنعان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
221 - 246
حوزههای تخصصی:
در هر هنر روایی و به طورکلی در هر روایتی، اگر نه کلِ شخصیتِ راوی، دست کم بخش عمده ای از شخص و شخصیت او بازگویی می شود؛ چه در آثاری که خود مستقیم می آفریند و چه در آثاری که به بازآفرینی شخصیت ها و حادثه ها می پردازد. عطار هم به عنوان یک راوی بزرگ که مهم ترین آفریننده ی آثار ماندگار ادبی در میراث روایی عرفانی ماست، از این قاعده برکنار نیست. هدف این مقاله آن است که به صورتی مستدل و مستند و با تکیه بر آثار اصلی عطار، اثبات کند که هدف اولیه و عمده ی عطار از آفرینشِ شیخ صنعان در منطق الطیر و حلاج در تذکر ه الاولیاء و منطق الطیر و دیگر آثار، بازتولید آمال و ا هداف و به ویژه «منِ برتر و نهادِ خویش»، از طریق خلق و بسط آن دو شخصیت است که یکی چهره ای کاملاً تاریخی و عینی دارد و دیگری در مرز میان افسانه و واقعیت جا گرفته است. در واقع، عطار از طریق این دو، تمامی خواسته ها و آرزوها و آمالی که در ذهن و روان داشته، اما به دلیل وضعیت خاص سیاسی و اجتماعی و فرهنگی، موفق به تحقق بخشی بدان ها نشده است، به صورتی بسیار جذاب و گیرا باز می آفریند و در متن این قصه ها و از طریق آن ها، به تماشای منِ تحقق یافته ی خود می نشیند.
ساحت های بیداری در حکایت های عرفانی تذکره الاولیاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تذکر ه الاولیاء حکایت ها و داستان هایی درباره تغیّر احوال و توبه دیده می شود که نشان می دهد عارف در اثر بیداری از گناه و معصیت توبه می کند و به طاعت روی می آورد. این مسئله در مراحل مختلف سلوک نیز دیده می شود. عارف در منازل مختلف سلوک در اثر بیداری از طاعات، مقامات، احوال و حتی از هستی خود نیز توبه می کند. این امر موجب شکل گیری گونه وسیعی از ساحت های بیداری در این اثر برجسته عرفانی شده است؛ ازسوی دیگر براساس آرا و نظریات اهل معرفت، تحقق ساحت های بیداری در هر منزل، به منزل پیشین بستگی دارد؛ ازاین رو مسئله بیداری و چگونگی تحقق آن در پژوهش های عرفانی اهمیت بسیاری می یابد. این مقاله با روش کتابخانه ای و اسنادی و با بهره گیری از نظریات عارفان قرن دوم تا هفتم هجری ماهیت بیداری، مراتب و استمرار آن را در کتاب تذکر ه الاولیاء تبیین می کند. درنهایت، این یافته تازه در پژوهش های عرفانی به دست می آید که بیداری و انتباه در حکایت های تذکر ه الاولیاء محدود به آغاز سلوک عرفانی نیست و در همه مراحل و منازل سلوک دیده می شود؛ همچنین ساحت های مختلفی است که هر ساحت، ویژگی ها و آثار متفاوتی در سیر و سلوک دارد و بدون شناخت این ساحت ها، تحلیل و تبیین جایگاه منازل سلوک ممکن نیست.
دراسه أسلوبیه فی قصیده میدان الشهداء من دیوان انسکابات الربیع العربی للشاعر المصری المقاوم أحمد فرّاج العجمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
145 - 162
حوزههای تخصصی:
الأسلوبیه منهج لغوی نقدی یحاول تفکیک بنیه النص اللغویه ووصف مکوّناته والکشف عن أبرز سماته. تعنی الأسلوبیه بالکشف عن المکوّنات اللغویه للنصوص الأدبیه واستکناه ما وراء الشکل له. هذه الدراسه عالجت، بالاعتماد على المنهج الوصفی التحلیلی، أبرز المستویات الأسلوبیه، أی الصوتیه، والنحویه، والبلاغیه والدلالیه، فی قصیده میدان الشهداء لأحمد فرّاج العجمی؛ وهی قصیده أنشدها الشاعر إبّان ثوره الربیع العربی فی 25 ینایر عام 2011م بمصر، وفیها حرّض الشعب على الثوره والکفاح، کما نقد حسنی مبارک وسلطته نقداً لاذعاً. ومن أهمّ ما توصّلت إلیه الدراسه فی المستوى الصوتی أن أصوات القصیده المجهوره والشدیده غلبت على المهموسه والرخوه لطبیعتها الثوریه؛ کما لاحظنا فی المستوى النحوی تقدیم ما حقه التأخیر، وتأخیر ما حقه التقدیم تکثیفاً لدلاله ما قدّم خاصی فی لفظه "الآن". کشفت الدراسه على المستوى الصرفی تکثیف الأفعال المضارعه استحضاراً لواقع الحیاه فی المجتمع المصری، کما کشفت عن غلبه نوعین من الضمائر على صیاغه القصیده، وهما "نا ک"؛ والضمائر أیضاً کانت تدور فی ثنائیه جدلیه بین الشعب والسلطه، وأضفت کل منهما على القصیده ثراء دلالیاً وإیقاعیاً؛ وعلى المستوى البلاغی، لاحظنا کثره الجمل الإنشائیه خاصه الجمل الندائیه والاستفهام ب "کم"؛ والمنادى فی أغلبیه الجمل الندائیه إما الشعب للقیام بالثوره، وإمّا حسنی مبارک للتنحی عن السلطه، کما وظّف الشاعر لفظه "کم" للإخبار عن واقع حیاه الشعب المصری وعن تجربته الإنسانیه؛ وفی المستوى الدلالی، لقد صارت مفردات القصیده منسجمه مع مضمونها الذی یدعو إلى الثوره وتصویر مظالم السلطه، والأمل بالمستقبل وإسقاط النظام.
نقش امثال فارسی در انسجام متون منثور منتخب پس از اسلام تا سده هشتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۴ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۹
45 - 70
حوزههای تخصصی:
یکی از شگردهای رایچ در میان نویسندگان متون منثور فارسی، استفاده از امثال در آثارشان بوده است که نه تنها کارکردی بلاغی دارند، که در انسجام متن هم نقش بسزایی ایفا می کنند. این مقاله بر آن است تا با بررسی امثال فارسی در متون منثور منتخب تا سده هشتم هجری، نقش آنها را در انسجام متون از مناظر مختلف نشان دهد. بدین منظور پس از مطالعه دقیق 25 متن منثور فارسی، امثال به کار رفته در آنها استخراج شده و سپس بر مبنای نظریه انسجام هلیدی و حسن، از نظر انسجام دستوری، واژگانی، پیوندی و معنایی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می-دهد که در میان عوامل دستوری، جایگزینی، در میان عناصر واژگانی، تکرار، در میان عناصر پیوندی، پیوندهای اضافی و در میان عوامل معنایی، تأیید معنا بسامد بالاتری نسبت به سایر عناصر داشته اند. همچنین در این میان، نقش عوامل معنایی در انسجام بخشی امثال فارسی به متون خود بیش از سه عامل دیگر بوده است. افزون بر این، بررسی عوامل انسجامی در متون مختلف به تفکیک سده هایی که در آنها نوشته شده اند، گویای آن است که بسامد و میزان تأثیر هریک از آنها در سده های مختلف تقریباً برابر است و یا تفاوتی بسیار اندک دارد که نشان دهنده ویژگی های ذاتی امثال در انسجام بخشی به متون است.