مطالب
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱۸۳ مورد.
جغرافیای تاریخی جزایر مشهور خلیج فارس از دیدگاه جغرافی دانان مسلمان
جزایر در طول تاریخ از اهمیت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی ویژه ای برخوردار بوده اند. بیشتر جزایر خلیج فارس دارای سکنه و حتی حکومت هایی در طول تاریخ خود بوده اند. از جمله جزایر مشهوری که در طول تاریخ ایران و اسلام همواره مورد توجه جغرافی دانان بوده است، می توان به جزایری مانند خارک، کیش، بحرین، لافت و دیگر جزایر اشاره کرد. این جزایر در بیشتر دوره های تاریخی به جز مقاطع کوتاهی، همیشه زیر نظر حکومت های ایرانی بوده اند. جغرافی دانان ایرانی و مسلمان در آثار خود اشارات زیادی به ویژگی های جغرافیایی و تاریخی این جزایر داشته اند. این مقاله، با استفاده از روش کتابخانه ای و توصیفی، برخی از مهم ترین جزایر خلیج فارس را از دیدگاه جغرافی دانان مسلمانی همچون حمدالله مستوفی، حافظ ابرو، انصاری دمشقی، ابولفداء، مسعودی، اصطخری، ابن خردادبه، ابن بَکران، فسایی و رامهرمزی مورد بررسی قرار داده است.
جغرافیای تاریخی و سیاسی بیهق از فتح اسلام تا دوره غزنویان
حوزههای تخصصی:
بیهق از شهرهای مهم خراسان بزرگ، و دارای شرایط مساعد طبیعی و اقلیمی، رودخانه ها و کاریزها، شرایط اقتصادی مناسب و ویژگی های اعتقادی و فرهنگی بوده است. این شهر جزء نیشابور یکی از چهار ربع مهم خراسان بود. بیهق در دوره اسلامی توسط مسلمانان فتح شد. و با توجه به دور بودن آن از مرکز خلافت اسلامی (اموی-عباسی) به یکی از شهرهای تبدیل شد که مخالفان دستگاه خلافت و نیروهای گریز از مرکز در آن به فعالیت می پرداختند. این پژوهش در نظر دارد، جغرافیای تاریخی و سیاسی بیهق از ورود اسلام تا دوره غزنویان را مورد بررسی قرار دهد و نشان دهد که چه حوادث مهمی در بیهق در قرون اولیه اسلامی رخ داده است.
نظری به جغرافیای تاریخی: کنعان و فلسطین در گذر گاه تاریخ
جغرافیای تاریخی أعلَم در دوره اسلامی (از آغاز تا ظهور ایلخانان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویدادهای تاریخی، علاوه بر محدوده زمانی، متأثر از گستره مکانی هستند. این عامل پژوهشگر تاریخ را از بررسی دقیق محل حدوث وقایع ناگزیر می کند. بررسی تاریخ و تحولات ناحیه أعلم نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. أعلم در شمالی ترین نقطه استان همدان، از طریق مسیرهای ارتباطی به مراکز حکومتی مهمی همچون؛ همدان، قزوین و سلطانیه می پیوست. به همین منظور در محل عبور به این شهرها اهمّیت سیاسی و مذهبی یافته و قلاع آن مورد استفاده حاکمان بوده است. بنابراین، مسیرهای ارتباطی و در کنار آن وضعیت جغرافیایی و گستردگی زمین ها به آن اهمّیت چهارراهگی بخشیده که این امر از نگاه حاکمان و اقوام و گروه های مذهبی پنهان نمانده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد، این محل به دلیل برخورداری از زمین های پست و هموار که تردّد در مسیرهای آن را رونق بخشیده و همچنین قرار گرفتن در امتداد کوه خرقان، از اهمّیت ژئوپلیتیکی بالایی برخوردار بوده است.
معرفی و بررسی انتقادی کتاب «مرو، بازسازی جغرافیای تاریخی یک شهر»
روند تاریخی جغرافیای فرهنگی در آسیای مرکزی (قرن اول هجری قمری)
حوزههای تخصصی:
نقش جغرافیای تاریخی در کمک رسانی به مطالعات تاریخی با تأکید بر مسالک و ممالک اصطخری
منبع:
پژوهش در آموزش تاریخ دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
80 - 90
حوزههای تخصصی:
جغرافیای تاریخی، گرایشی جدید در دانش های امروزی است که سه نظر درباره آن وجود دارد: زیرمجموعه تاریخ است؛ زیرمجموعه جغرافیاست؛ علمی مجزاست. در رابطه با این گرایش باید چنین گفت که این علم، فراتر از جغرافیا و تاریخ است و این دو باید از این گرایش جدید به عنوان یک منبع غنی، سود لازم را از هر نظر ببرند. آثار جغرافیای تاریخی که در اسلام و ایران، در این تحقیق مورد استفاده بوده اند، در تمام وجوه علوم انسانی و حتی علوم طبیعی، دارای نظریه و مطالب لازم می باشند. در مطالعات بین رشته ای می توان به نقش بسیار مؤثر جغرافیای تاریخی در تعمیق و ژرفابخشی مطالعات تاریخی اشاره نمود. با توجه به متون جغرافیایی مسلمانان که همان جغرافیای تاریخی به سبک قدیم هستند، می توان با ذکر مصادیقی از متن یک اثر با عنوان مسالک و ممالک اثر اصطخری و مطالب تاریخی به کار برده شده در آن، صحت گفته های مذکور را تا حدود زیادی اثبات کرد.
روش پژوهش و آموزش در جغرافیای تاریخی از منظر دانش تاریخ
حوزههای تخصصی:
جغرافیای تاریخی اصطلاحی است که در دو دانش جغرافیا و تاریخ به کار می رود اما جغرافی دانان و مورخان تلقی یکسان از آن ندارند. پژوهشگران عرصه جغرافیا با توجه به تعریف خود از جغرافیای تاریخی مشغول انجام تحقیقاتی هستند که از حیث موضوع، هدف و نتیجه با آنچه مورخان از جغرافیای تاریخی انتظار دارند بسیار متفاوت است. مبانی نظری و روش-شناسی پژوهش در جغرافیای تاریخی برای جغرافی دانان امری واضح است، در حالی که مورخان با وجود پژوهش و آموزش در این حوزه مطالعاتی، درگیر آنارشی روشی هستند؛ به گونه ای که بسیاری از تحقیقاتی که نام جغرافیای تاریخی را بر خود نهاده اند در شمار تاریخ محلی محسوب می شوند. مسأله پژوهش پیش رو بازتعریف جغرافیای تاریخی بر مبنای تلقی مورخان و مقایسه میان رشته ای آن با تلقی جغرافی دانان از این حوزه معرفتی است تا بر این اساس بتوان یک روش پژوهش و آموزش منسجم جغرافیای تاریخی از منظر دانش تاریخ ارائه داد. این مقاله کوشیده است با روش تحلیلی، یک چهارچوب نظری معین برای حوزه مطالعاتی جغرافیای تاریخی در رشته تاریخ تبیین و پیشنهاد نماید. نتیجه این بررسی نشان می دهد که با عنایت به پژوهش هایی که در حوزه دانش تاریخی به نگارش درآمده اند و عنوان جغرافیای تاریخی بر خود نهاده اند؛ می توان آن ها را به دو سطح «توصیفی» و «تحلیلی» تقسیم نمود و روش تحقیق و تدریس در هریک از گونه های مزبور را صورت بندی کرد.
جغرافیای تاریخی نصرت آباد (با تکیه برموقعیت اقتصادی، سیاسی و نظامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نصرت آباد در حال حاضر یکی از بخش های شهرستان زاهدان به شمار می آید. مرکز این بخش نیز با عنوان شهر نصرت آباد در حدود صد کیلومتری شمال غرب زاهدان بر سر راه بم قرار دارد. در آثار مورخان و جغرافی دانان قدیم از این شهر با عناوین مختلفی نظیر: اسبیذ، اسپه، اسفی، سپه و سنیج نام برده شده است. موقعیت جغرافیایی نصرت آباد به عنوان تنها آبادی میان کویر کرمان و سیستان موجب اهمیت آن شده است. وجود قنات و کشاورزی در مسافت طولانی کویر لوت، نصرت آباد را به عنوان مهم ترین منزل بین راه برای مسافران و کاروان های تجاری که از غرب به شرق و سیستان تا هندوستان به تجارت مشغول بودند، تبدیل نمود. آثار و بناهای بر جای مانده در این مکان از گذشته، نظیر مناره و کاروانسرا، نشانگر توجه حکام به آبادانی آن است؛ به گونه ای که تا دوره قاجار، علاوه بر اهمیت تجاری، بدلیل موقعیت سیاسی و نظامی نصرت آباد، توجه بیشتری از سوی پادشاهان قاجار به آن معطوف شد. این عوامل موجبات بنای قلاع و تجهیزات نظامی و زندان را در این منطقه فراهم نمود. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی جغرافیای تاریخی نصرت آباد (با تکیه بر موقعیت اقتصادی، سیاسی و نظامی) می پردازد.
مروری بر جغرافیای تاریخی گیلان (قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم)
حوزههای تخصصی:
موقعیت خاص جغرافیایی استان گیلان، با وجود اقلیم مناسب و شرایط مساعد جهت کشاورزی و همجواری با کشور پهناور روسیه و نامیده شدن به عنوان «دروازه ی اروپا»، زمینه های ایجاد ارتباط و تبادلات فرهنگی، سیاسی و اقتصادی با کشور روسیه را به وجود آورد. همچنین باعث شد تا جهانگردان زیادی از ملل مختلف، به ویژه روسیه، به سمت گیلان سرازیر شوند. آنها گزارش های مهمی در سفرنامه خود ثبت و ضبط کردند که امروزه موضوع جدی مطالعات تاریخی، سیاسی، فرهنگی و... به شمار می رود
ایل پژوهی میرزا حسن حسینی فسائی در جغرافیای تاریخی فارسنامه ناصری
منطقه آزاد چابهار ، مظهر تعامل جغرافیای تاریخی و تحولات زمین ساختی
تاریخ و جغرافیای تاریخی کازرون در «مفتاح الهدایه و مصباح العنایه»
پژوهشی بر جغرافیای تاریخی نام جای های کوستِ نیمروز ساسانی ازمنظرِ منابع تاریخی و شواهد باستان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تهاجمات اقوام بیگانه از جهاتِ مختلف در دوره ساسانی سبب تقسیم کشور به چهار ناحیه شد تا امپراتوری ساسانی بتواند از قلمرو خویش به بهترین شکل دفاع نماید. در جُستار حاضر می کوشیم تا به بازشناسی و معرفی نام جای ها (شهرهای) مهم کوستِ نیمروز (جنوب، جنوب شرق) قلمرو ایرانشهر ساسانی در منابع تاریخی دستِ اول دوره ساسانی (متون پهلوی، اثر مُهر و...) و منابع جغرافیایی مورخان اسلامی قرون اولیه و میانی اسلامی بپردازیم. رساله شهرستان های ایرانشهر و جغرافیای موسی خورنی جزء مهم ترین منابع تاریخی هستند که علاوه بر آثار گوناگون دینی و اداری و سنگ نبشته های شاهان ساسانی (کعبه زرتشت)، جامع ترین آگاهی ها برای بررسی استان و شهرهای دوره ساسانی در اختیار پژوهشگران قرار می دهند. رساله شهرستان های ایرانشهر جزئیاتی درباره استان و شهرها ارائه نمی دهد اما تقسیم بندی کامل ایرانشهر به چهار کوست و ذکر شهرها و منطقه های هر کوست را به خوبی بیان کرده است. در میان دو منبع فوق شاهنامه حماسه ملی ایرانیان علاوه بر صحبت از سرگذشت ایران از دوره اساطیری تا تاریخی، احتمالاً بتوان از آن به عنوان یک منبع تاریخی قابل اعتماد یاد کرد؛ بنابراین در بخش ساسانی شاهنامه فهرستی از نام جای های ساسانی را می توان مشاهده و قابل انطباق دانست. هدف از پژوهش حاضر بررسی تطبیقی جای نام ها کوست نیمروز در منابع اشاره شده و ارزیابی شواهد نوشتاری با یافته های باستان شناسی می باشد. روشی که اتخاذ شده روشی توصیفی- تطبیقی و مبتنی بر مطالعاتِ کتابخانه ای و یافته های باستان شناختی است. نتایج پژوهش نشان داد که ساختِ شهرهای بیشمار به دست پادشاهان به ویژه در کوست نیمروز، به منظور تحقق اهداف نظامی، امنیتی و یا بعضاً اقتصادی بود. از سویی دیگر اکثر جای نام های اشاره شده در متون پهلوی دوره ساسانی در دوره اسلامی به همان نام خویش پایدار باقی مانده است. همچنین با بررسی و مقایسه سه متن پیش رو مشخص شد که تناقضاتی میان سه منبعِ مورد مطالعه شده در بیان جهات جغرافیایی شهرهای کوستِ نیمروز وجود دارد.
عوامل موثر در شکل گیری جغرافیای تاریخی امارت اردلان در عصر صفوی
حوزههای تخصصی:
جغرافیای هر حکومتی، در کنار عوامل گوناگون سیاسی، اقتصادی، دینی و غیره از مولفه های موثر در میزان اقتدار و نفوذ حاکمان می باشد. موقعیت جغرافیایی هر سرزمین و ناحیه ای بر روند تحولات داخلی و خارجی هر حکومتی تأثیر عمیق و درخور توجه دارد که در این راستا می توان گفت امارت اردلان در دوره صفوی به دلیل واقع شدن در نقطه تلاقی دو امپراطوری صفوی و عثمانی از حالت سکون خارج و در بطن و متن رویدادهای این عصر وارد گردید. بیداری و شکل گیری حدود و ثغور اردلان و ورود آن در جریان رویدادهای این دوره تاحد زیادی معلول موقعیت جغرافیایی و وزن ژئوپلتیکی آن بود که در قبض و بسط آن مولفه های گوناگون موثر بودند. در کنار این موقعیت ویژه، عوامل سیاسی، نظامی، مذهبی و زبانی نیز در ارتقا جایگاه این امارت در عصر صفوی دخیل بودند. این مولفه سبب گردید امارت اردلان در این عصر در وسعت و توسعه ی ارضی خود مسیر پر فراز و نشیب را طی نماید.
خلیج فارس ، خلیج فارس است ;نیم نگاهی به جغرافیای تاریخی خلیج فارس
جغرافیای تاریخی و نام جای شناسی ارجان در دوران ساسانی و اسلامی
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال چهارم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۱
۱۳۳-۱۵۱
حوزههای تخصصی:
«ارجان» یکی از خوره های مهم ایالت فارس در دوران ساسانی و اسلامی بود. درخصوص نام جای ارجان اختلافات عدیده ای هم در منابع مکتوب و هم در میان پژوهشگران معاصر وجود دارد. از علت های اصلی این اختلافات، اطلاعات مختلف منابع مکتوب و ناهمخوانی شواهد باستان شناختی با این منابع است و همین امر منجر شده تا نقطه نظرات گونا گونی در این راستا مطرح شود. در اینجا نگارنده با ذکر دیدگاه های مختلف و تلفیق آن ها با شواهد باستان شناختی سعی دارد به درک و شناختی روشن تر از این موضوع دست یابد. از دیگر مواردی که در این مقاله بدان پرداخته خواهد شد، موضوع تغییرات اداری و مرزی است که درطول دوران مختلف، ارجان را دستخوش تغییر و تحول کرده است. ارجان در دوران مختلف دچار تغییرات اداری و مرزی فراوانی شده است؛ به طوری که در سده های نخستین اسلام، این خوره همان ساختار و حدود دورۀ ساسانی را در خود داشت، اما در دوره های بعد شاهد جابه جایی از ایالتی به ایالت دیگر، تغییر نام و کم شدنِ حدود و ثغور نواحی و بخش های وابسته به آن هستیم. این نوشتار تلاش دارد به دو پرسش مهم در ارجان پاسخ دهد؛ نخست، تغییرات اداری و مرزی رخ داده در پهنۀ ارجان تا به امروز چگونه بوده است؟ و دیگری آن که، دلایل اصلی ناهمخوانی های موجود میان پژوهشگران بر سر نام واقعی ارجان چیست؟ دلایل اصلی ناهمخوانی های موجود میان پژوهشگران برسر نام جای ارجان چیست؟ پرواضح است که محققان اشاره ها و توضیحات بسیاری درراستای شناخت سیمای ارجان، تغییرات اداری و مرزی این منطقه بیان داشته اند؛ با این حال، تلفیق و ترکیب داده های تاریخی و باستان شناختی موردی است که کمتر در مطالعاتشان مشاهده می شود. از این رو نگارنده سعی دارد تا با تلفیق هر دو رویکرد تاریخی و باستان شناختی به موضوع نام جای و تغییرات اداری و مرزی ارجان در دوران ساسانی و اسلامی بپردازد. انجام پژوهش حاضر از طریق بررسی و تطبیق یافته ها و شواهد باستان شناسی با مواد و اطلاعات مستخرج از منابع مکتوب است.
جغرافیای تاریخی زاگرس مرکزی از هزاره سوم تا آغاز هزاره اول پ.م(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با بررسی برخی از متون عیلامی و میانرودانی که بهترین منابع اطلاعاتی در باره غرب ایران به شمار می آیند، سیمای جغرافیای تاریخی منطقه ای در غرب ایران که در ادبیات باستان شناختی به حوزه فرهنگی زاگرس مرکزی شهرت دارد، به تصویر کشیده شده تا سرزمینهایی که از هزاره سوم تا آغاز هزاره نخست پیش از میلاد (ظهور اقوام آریایی) در این منطقه شکل گرفته بودند، مکانیابی و اقوامی که در آنها می زیسته اند، به بحث کشیده شوند. سرزمینهای ورهشه، سیماشکی و کاسی از آن جمله هستند که پژوهشگران مختلف بر پایه متون یاد شده اظهار نظرهای گوناگونی در باره مکانیابی این سرزمینها کرده اند که در این مقاله ضمن عنوان کردن آنها تلاش شده تا حدودی جغرافیای تاریخی این حوزه مهم فرهنگی غرب ایران در چهار چوب زمان یاد شده ، بازسازی و بر اساس متون و اظهارات پادشاهان مختلف عیلامی و میانرودانی سرزمینهای ذکر شده بالا را در این حوزه فرهنگی مکانیابی نمود
رُستَقُباد خوزستان و رُستَقُباد عراق بررسی جغرافیای تاریخی جای نام های مشابه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رستقباد نام شهر یا قریه ای است که هسته نخستین شهر عسکر مکرم در خوزستان، در نزدیکی آن بنا نهاده شد و سپس به مرور گسترش یافت؛ اما جستجو در منابع مکتوب نشان می دهد بیش از یک مکان با نام رستقباد وجود داشته است: نخست مکانی است از توابع دستوا در خوزستان و دیگر ناحیه یا ناحیه هایی است در عراق. این چندگانگی سبب شده تا شناسایی موقعیت رستقبادی که در چندین مورد، محل وقایعی مهم در نیمه دوم سده نخست هجری قمری قرار گرفته، با اشکال مواجه گردد و ازهمین رو تاریخ ادامه حیات رستقباد دستوا در هاله ای از ابهام قرار گیرد. نتایج این پژوهش به روشنی نشان می دهد که رستقباد خوزستان، دست کم تا سال نود هجری قمری همچنان از حیات و هویتی مستقل برخوردار بوده و تنها اندکی پس از این تاریخ است که به دلیل ایجاد هسته اولیه شهر عسکر مکرم و گسترش آن، نام و هویت خویش را از دست داده و شهر عسکر مکرم جایگزین آن شده است.