نامه فرهنگستان
نامه فرهنگستان دوره 23 بهار 1403 شماره 1 (پیاپی 89) ویژه نامه زبان ها و گویش های ایرانی (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
ادبیات تعلیمی یکی از سبک های مهم ادبی و از شاخه های پربار انواع ادبی محسوب می شود که با بیان هنرمندانه و با استفاده از ابزارهای کارآمد ادبی همچون تمثیل به طرح مباحث تعلیمی می پردازد و پیام خاص خود را به مخاطبش انتقال می دهد. آنچه در آثار ادبی تعلیمی می تواند پند و اندرزهای اخلاقی را پررنگ تر کند، کاربرد ابزارهای بلاغی برای ملموس کردن برخی مفاهیم انتزاعی و غیرحسی است. در این پژوهش به بررسی آرایه های ادبی در متنی به زبان ختنی می پردازیم. زبان ختنی یکی از زبان های ایرانی میانه شرقی است که در مقایسه با سایر زبان های ایرانی باستان و ایرانی میانه غربی کمتر مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است، مقاله حاضر بر آن است که به بررسی آرایه های ادبی موجود در فصل دوم کتاب زمبسته بپردازد. کتاب زمبسته حاوی مطالب تعلیمی و آموزه های بودایی مکتب مهایانه است. بنابراین، می توان آن را در زمره آثار تعلیمی به شمار آورد و به کارگیری این ابزارها در این فصل از کتاب شاید بیانگر این است که نویسنده با استفاده از آنها سعی در تفهیم بهتر مطالب تعلیمی به مخاطبان خود داشته است. همچنین، این مطالعه نشان می دهد که زبان ختنی نیز مانند دیگر زبان ها از چنین ابزارهای بلاغی بی بهره نبوده است.
برگردان فارسی مقدمه دادستان دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دادستان دینی نام کتابی به زبان پهلوی، شامل مقدمه و 92 پرسش و پاسخ است. مقدمه کتاب با حمد و سپاس دادار اورمزد و همه ایزدان و آفریدگان نیک آغاز می شود. سپس منوچهر، نویسنده کتاب، به تقدیر مؤمنان زردشتی می پردازد و با فروتنی آزردگی خود را به سبب القاب و صفاتی که در مدح او به کار برده اند بازگو می کند. او با اشاره به فرصت اندک برای پاسخ گویی، به بیان دیدگاه های خود در برابر احکام و اقوال مختلف دینی می پردازد. مقدمه با دعای خیر منوچهر پایان می یابد. نثر مقدمه دادستان دینی همچون متن کتاب بسیار پیچیده و خوانش آن دشوار است. سال ها پس از ترجمه وست (1882)، کرینبروک در 1995، مقدمه دادستان دینی را، براساس متن مُصَحَح تهمورث دینشاه انکلساریا، بررسی و به انگلیسی ترجمه کرد. در مقاله پیش رو، با نگاهی به کارهای پیشین، براساس همان متن مُصَحَح انکلساریا، آوانویسی و ترجمه ای به فارسی ارائه شده و اختلاف قرائت ها، ترجمه ها و یادداشت های دیگر در پانویس درج شده است. در پایان مقاله، گزیده ای از واژه ها همراه با برگردان فارسی فهرست شده است.
دستوری شدگی ساخت آینده در برخی زبان های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل درونی دگرگونی های زبانی فرایند دستوری شدگی است و منظور از آن اعطای ماهیت یا نقشی دستوری به واژه ای است که پیش تر آزاد و مستقل بوده است. بررسی های تاریخی بیانگر آن است که اکثر فعل های کمکی در بسیاری از زبان های دنیا قبلاً فعل واژگانی بوده اند و کاربرد ثانوی آنها در نقش فعل کمکی نتیجه موردی از دستوری شدگی با عنوان معین شدگی است. این مقاله با بررسی شواهد و نمونه هایی از برخی از زبان های ایرانی میانه و نو، به ویژه زبان ها و گویش های مرکزی ایران، مشخص می سازد که به موازات و مشابه با آنچه در تحولِ زبان فارسی میانه به نو رخ داد و فعل واژگانی «خواستن» با تبدیل شدن به فعل کمکی برای بازنمایی مفهوم آینده مورد استفاده قرار گرفت، در این زبان ها نیز فعل جعلی «کامیدن» دستخوش تغییر شده و به فعل کمکی آینده ساز تغییر یافته است. ولی با این تفاوت اساسی که در این زبان ها فعل مذکور با از دست دادن کاربرد واژگانی خود به عنوان یک واژه مستقل، به طور کامل به فعلی کمکی یا در مواردی حتی به ادات کمکی تبدیل شده است.
دستگاه فعل در گویش کندازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله بررسی و توصیف دستگاه فعل در گویش کُندازی است. کُندازی روستایی است کوهستانی و کهن که در دهستان اَبرَج و در بخش دُرودزَن شهرستان مرودشت قرار گرفته است. گویش کندازی یکی از گویش های بازمانده از زبان فارسی میانه و گویشی از شاخه غربی جنوبیِ زبان های ایرانی نو است که با گویش های دشتکی، امامزاده اسماعیلی، کوهمَره ای/ کُهمَره ای، اردکانی، خُلّاری، قَلاتی، لارستانی، دَوانی و دشتی و پاره ای دیگر از گویش هایی که دارای ساخت کُنایی هستند، شباهت و همانندی هایی دارد. در این پژوهش، شیوه ساختاری مصدر، ستاک حال و گذشته، اسم مفعول، شناسه های فعلی در زمان های حال و گذشته، واژه بست فاعلی، وجه و زمان دستوری افعال بررسی می شود. شیوه پژوهش در بررسی و مطالعه این گویش، میدانی و کتابخانه ای است. داده های زبانی این گویش می تواند پرتویی بر دانش ایران شناسی، شناخت و مطالعه زبان های ایرانی و پژوهش های رده شناسی باشد. در این پژوهش، 1۶ گویشور مرد و 4 گویشور زن در گروه های سنی 20 تا 80 ساله از افراد بی سواد، کم سواد و باسواد در گردآوری پیکره زبانی همکاری داشته اند.
تحقیق در واژه های دیریابِ نسخه ای مشکول از السّامی فی الاسامی (مورّخ 537 ه .ق.) با تأکید بر واژه های سیستانی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از فرهنگ های کهنِ عربی به فارسی که در پژوهش های لغویِ زبان فارسی اهمّیت بسیاری دارد السّامی فی الاسامی نوشته ابوالفضل احمد بن محمّد المیدانی (وفات: ۵18 ه .ق.) است. از این متن نسخه های کهنِ بسیاری برجای مانده است که کهن ترینِ آن ها مورّخ ۵37 هجری قمری است و در موزه آسیایی آکادمی علوم اتّحاد جماهیر شوروی (سابق) نگهداری می شود. ویژگی مهمِ این نسخه حرکت داشتنِ واژه های فارسیِ آن است؛ بنابراین به یاریِ آن می توان از تلفّظ های رایج آن زمان آگاه شد که البتّه برخی از آن ها ویژه محل تولّد یا زندگی کاتب بوده است. اهمّیت دیگر نسخه وجود برخی برابرهای سیستانی است که کاتب برای واژه های عربی برگزیده است. این واژه ها در نسخه های دیگرِ متن به کار نرفته اند و تنها در متون سیستانی به ویژه مهذّب الاسماء یافت می شوند. همچنین به سیستانی بودنِ بعضی از آن ها در کتاب الصّیدنه تصریح شده است. بنابراین می توان گفت برخی واژه های دیگرِ نسخه که در منابع دیگر یافته نشده است، به احتمال بسیار از منطقه سیستان است. این احتمال زمانی قوی تر گشت که تعدادی از این واژه ها در فرهنگ های سیستانی معاصر نیز به نظر رسید. با توجه به اینکه متون سیستانیِ نسبتاً اندکی از گذشته برجای مانده است وجود چنین نسخه هایی و تحقیق در آن ها اهمّیتی بسیار می یابد. همچنین این نسخه، به دلیلِ کهن، درست، کامل و مشکول بودن ضمن اینکه در تصحیح اثر، نسخه اساس واقع می شود، بهره مندی از آن نیازمند احتیاط است؛ به ویژه در مواردی که برابرهایی متفاوت با برابرهای دیگر نسخه ها دارد.
معرفی دست نوشته ای کهن به لری از قرن یازدهم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تاریخی زبان ها و گویش ها نیازمند جمع آوری شواهد کافی و طبقه بندی و ارائه آنهاست؛ امری که هر نوع تحلیل و نتیجه گیری علمی و تاریخی به طور طبیعی مسبوق به آن است. اما در میان زبان ها و گویش های ایرانی، لری از جمله نمونه هایی است که منابع کهن اندکی از آن برجای مانده و برای شناسایی آن از نظر تاریخی، شواهد مکتوب چندانی در اختیار نداریم. ازاین رو تلاش برای یافتن منابع مکتوب و مورد اعتماد از لری، به درک تاریخی دقیق تر و ارائه تصویری کامل تر از سیر تکامل آن یاری خواهند رساند. براین اساس، نوشتار حاضر بر آن است تا با معرفی یکی از قدیمی ترین و احتمالاً قدیمی ترین سند مکتوب شناسایی شده به لری که در جلد 14 فهرست نسخه های خطی کتابخانه و موزه ملّی ملک با عنوان «کتابت لری که از جانب محمد زمان خان به احمدخان بختیاری نوشته اند» ثبت شده است، نوری تازه بر سیر تاریخی آن بتاباند. در مقاله حاضر به برخی ویژگی های دستوری و واژه های به کار رفته در متن در کنار ویژگی های خطی، املایی و آوایی پرداخته شده است. همچنین در خصوص برخی کلمات و ریشه شناسی آنها توضیحاتی ارائه شده است. شرح و توضیح سایر واژه ها به ویژه افعال و همچنین تصاویر و تعابیر شاعرانه آن نیازمند مقاله ای مستقل است که برای جلوگیری از طولانی شدن متن جداگانه منتشر خواهد شد.